مصاحبه با استاد | فرهنگ ناب «لا اِکْراهَ فِی الدّین» - صفحه 4

687 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمدرضا احمدی گفته:
    مدت عضویت: 3086 روز

    سلام خدمت استاد و خواهر ها و برادران عزیز و دوست داشتنی ام

    همین چند دقیقه پیش یک اتفاق فوق العاده برای من افتاد که میخواهم برایتان بگویم چون داغ داغ است دوست داشتم که شما عزیزانم را هم شریک کنم و مطمئن هستم که لذت میبرید

    من چند روزی است که دارم روی باور های مالی ام کار میکنم و امشب ساعت12و نیم بود که با پدرم دعوایم شد خیلی خیلی هم بد دعوا کردیم که تا بحال اینقدر با پدرم بد صحبت نکردم به جایی رسیدم که گفتم که فردا از این خونه میروم… حالا سرچی ببینید که چقدر مسخره است!!! من میخواستم بروم بیرون پیاده روی و پدرم گفت که نرو ومن هم گفتم که میخواهم بروم همین.

    خلاصه پدرم رفت توی اتاق خواب خودشون تا بخوابد و من هم خیلی عصبانی بودم و میخواستم بروم که از دیجی کالا ساک بخرم که فردا وقتی آورد جمع کنم و بروم و حالا ذهنم رو ببینید چی میگفت… آره باید زودتر میرفتی ببین نرفتی حالا جهان داره با چک و لقد میبرتت بیرون من هم عصبانی!!

    ولی این رو میدونستم که باید فقط بنشینم وهیچ کاری نکنم(فایل هشتم ارامش در پرتو آگاهی) .رفتم دوش آب سرد گرفتم و توی حمام هم کلی فکر کردم که کجا بروم و چیکار کنم . باورتون نمیشه اینقدر صحنه ها واضح بود که خودم باورم نمیشد . رفتم توی یک پیتزا فروشی و به صاحب ان گفتم که آقا کارگر نمیخواهید؟ من هیچ جایی ندارم که بخوابم یا زندگی کنم و… در این حد و خیلی بیشتر!!! و بعدش دیدم که چند سال گذشته ومادرم فوت کرده ومن دارم خودم رو مذمت میکنم که ببین چیکار کردی پسر!!!…اما من این رو میدونستم که باید کار خودم رو بکنم. برای همین کارهایم را کردم و برنامه ام این بود که الان باید ثروت 3 جلسه ی هفتم را ببینم…خب فایل رو گذاشتم و شروع کردم به دیدن و ذهنم نمیدونید داشت چیکارها میکرد انگار که مادرم داشت گریه میکرد..اینطوری میشنیدم حالا بعدا فهمیدم که مادرم خواب بوداما من میدونستم که فقط و فقط نباید کاری بکنم ویواش یواش نجواهای ذهنم کم شد بعد من رفتم توی جلسه ی هفتم و دیگه کم کم یادم رفت اما هنوز بود ولی خیلی ضعیف شده بود. دوستان عزیزم من انسانی هستم که اصلا و به هیچ عنوان آدم خیلی احساساتی ای نیستم و تا بحال در زندگی ام به تعداد خیلی اندکی گفتم که من به شما علاقه دارم یا دوستت دارم و تا بحال به پدرم نگفته بودم که دوستت دارم(فقط در سایت و با شما عزیزان وبا کسانی که در این مسیر هستند اینطور هستم و کاملا تغییر میکنم ) اما وقتی که فایل تمام شد دیدم که چنان علاقه ای از پدرم در دلم هست که اصلا حد نداشت در حدی بود که گریه ام گرفت سریع پاشدم و رفتم در اتاق پدرم را زدم و پدرم آمد بیرون و پدرم را بغل کردم و بهش گفتم که من اشتباه کردم و ایشون هم من رابغل کرد و خیلی محکم همدیگر را در آغوش گرفته بودیم خیلی صحنه ی عجیب و تازه ای بود و میخواستم بگویم که دوستت دارم اما نمیتونستم انگار زبونم قفل شده بود ولی بالاخره گفتم و انگار که یک بار سنگینی رااز روی دوشم برداشتند وبچه ها قشنگ احساس کردم که انگار ورق زندگی ام برگشت خیلی واضح بود و الان میخواستم بیایم بنویسم که دیدم که برادر عزیزم اقا محمد سرلک در سن بیست و سه سالگی درامدشون را 200 برابر شده است در یکسال و این اولین نشانه است از اینکه ورق برگشته و به نظرم این یک نشانه است از باور فراوانی چون چند روزی است که تمام وجودم را باور فراوانی فراگرفته است از موقعی که از خواب بلند میشوم تا موقعی که دوباره از خواب بلند شوم(شبها هم فایل در گوشم است) فقط وفقط دارم روی فراوانی کار میکنم به شکل دیوانه وار و بدون توقف.

    خواستم که شما رو هم شریک بکنم در این احساس سبکی ام

    خیلی زیاد دوستتون دارم هر کجا هستید سرشار از ثروت و فراوانی و شادی باشید. :)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 212 رای:
    • -
      مریم کولیوند گفته:
      مدت عضویت: 2556 روز

      سلام برادر عزیزم محمد

      من کاملا احساس شمارو درک میکنم .من دختر بیست و هفت ساله ای هستم که هیچ وقت نه پدرم منو در اغوش گرفته نه من .از همون بچگی دوران چهار پنج سالگی پدرم راننده کامیون بود همش تو جاده ها هفته ای یک شب خونه میومد اونم وقتی که میومد من همیشه فک میکردم غریبه اس بامن چون خسته بود میومد میخابید با ترس تلوزیون نگاه میکردم با صدای که رو یک بود همش میترسیدم الان بلند بشه و چش غره بره به من.بزرگتر شدم این فاصله خیلی بیشتر شد .خیلی وقتا میدیدم دخترای که با پدرشون میرفتن بیرون دست باباهاشونو میگرفتن حسرت میخوردم نمیفهمیدم حس اونا چیه ولی میدونستم خیلی احساس امنیت میکنن پیش باباشون .من الان بیستو هفت سالمه هنوز همون دخترم هیچ وقت دختر بابای نبودم هیچ وقت بابام با من دوست نبوده شاید باورتون نشه اما من وبابام انقدر فاصله بینمونه که من اصلا با بابام حرف نمیزنم اونم با من حرف نمیزنه .انقدر بابام جدیه و تندخو که فکرشم نمیکنم بخام بغلش کنم.من یه بار مجبور شدم یه مسیر شیش ساعته روبا بابام برم یه شهر دیگه توی مسیر همش با خودم میگفتم چرا نمیرسیم یه کلمه ام حرف نزدم باهاش نه اینکه نخام حرفی نداشتم بگم.

      حالا میخام بهتون بگم خوشحالم که قفل زبونت شکست و محبت دلتو به پدرت گفتی .من میخام بابام بخنده انقدر تو اخم و جدی نباشه.انقدر تند نباشه….

      اینم بگم من چون این محبتارو نداشتم خیلی دختر محکمی شدم و اصلا وابسته نیستم .افکار خیلی خوبی در زمینه ی موفقیت دارم .یادتونه استاد میگفت چیزای که فک میکنی به ضررت بودن در نتیجه به نفعت میشن .من از خیلی های همسنای خودم بهترم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 32 رای:
      • -
        محمدرضا احمدی گفته:
        مدت عضویت: 3086 روز

        سلام خواهر عزیز و دوست داشتنی ام.مریم خانم بزرکوار.

        من دیشب وقتی که با پدرم دعوا کردم به محض اینکه ازجایم باند شدم تا بروم توی اتاقم که ساک رو سفارش بدهم یک زنگی توی ذهنم به صدا در آمد و آن هم این بود که من این صحنه را قبلا در ذهنم ساخته بودم و به خودم گفتم که ببین اقا محمدرضا خودت بوجودش آوردیا!!!… . بله!! من بوجودش اوردم. درسته پدرم من خیلی ادم جدی ای هست و همش هم تلویزیون نگاه میکنه و خیلی خیلی کم با من یا خواهرم صحبت میکنه..اما..اما درسته که من نمیتونم پدرم رو تغییر بدهم ولی من هستم که میسازم که پدرم چگونه با من رفتار بکنه این رو دیشب فهمیدم و بهتره بگم که حسش کردم.

        بهتون با تمام وجودم پیشنهاد میکنم که در اولین فرصت که پدرتان را دیدید در خلوتی ببریدش(اگر خجالت میکشید) و به ایشان بگوئید بابا من خیلی دوستت دارم .همین. هیچ چیز دیگری نمیخواهد بگوئید. من هم پدرم خیلی خیلی جدی است و خیلی کم میخندد اما دیشب اشک رو توی چشمانش دیدم وشنیدم که صدایش میلرزید و این یک چهره ی جدید از پدرم بود که در ذهنم نقش بست.

        میدانم خیلی سخت است…حالا من که یک پسر هستم وخیلی هم انسان سردی هستم اینطورم نمیدانم که برای شما هم اینقدر سخت هست یا نه.وقتی که میخواهید اینکار رو بکنید نجواهای ذهنتان به شدت میخواهند که منحرفتان بکنند اما گوش ندهید.یادتون هم باشه خواهر عزیزم که تا چیزی رو نبخشید به دست نمی آورید .عشقی که به پدرتون دارید رو ببخشید تا بیشترش را دریافت کنید بی منت.

        و یک چیز دیگر هم اینکه بسازید درذهنتان که چطوری دوست دارید که پدرتان با شما رفتار بکند(مثلا مواقعی که در سفر هست به شما زنگ بزند و …..)

        خیلی دوستتون دارم خیلی زیاد.

        خیلی ممنونم که احساس قشنگتون رو با من به اشتراک گذاشتید

        هر کجا هستید سرشار از فراوانی و نعمت وثروت بیهنایت خداوند باشید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
        • -
          مریم کولیوند گفته:
          مدت عضویت: 2556 روز

          سلام اقای محمد رضا خیلی متشکرم که کامنت منو خوندید و وقتی گذاشتید برای جواب دادن .

          کاملا حرفتون درسته منم همیشه قبل از اینکه پدرمو ببینم همیشه همون رفتار جدی و سرد رو تو ذهنم تجسم کردم بعد باهاش روبه رو شدم.این حرف کاملا درسته که ما تعین میکنیم دیگران با ما چه طور برخورد بکنند.

          من فک نمیکنم به این سرعت بتونم در یه خلوتی به پدرم بگم دوست دارم .اما سعی و میکنم اروم اروم این اتفاق بیفته وروزی چندبار این احساس دوست داشتنو درون خودم به پدرم ابراز کنم .

          خیلی خیلی خیلی ممنون ومتشکرم که به حرفای من جواب دادید و راه کار.

          براتون ارزو میکنم به همه ی قوانین خدا و جهان هستی مسلط باشین.

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
      • -
        مسعود آریا منش گفته:
        مدت عضویت: 2717 روز

        سلام خدمت شما خواهر گرامی

        خواهرم یک نکته رو خ‌واستم یاد آوری کنم بهتون‌ با توجه به کامنتی که گذاشتین ببینید ما یک قانونی داریم بنام قانون برانگیختگی

        و اونم اینه که ما با توجه به باور فکر ‌احساس مون برانگیخته می‌کنیم اون قسمتی از فرد رو که‌دوست داریم باما خوب باشه و شما میتونید با هماهنگی در درونتون اون قسمت پاک ذلال اشخاص رو بکشید بیرون چون هر انسان دو وجه داره یک وجه زیبا و دوم وجه نا زیبا که این بدون استثناست

        حالا هماهنگی چیه هماهنگی یعنی همفرکانس بودن با الله و چه وقت ما میتونیم هماهنگ باشیم با خودمون با خود متعالی مون. وقتی که در احساس خوب احساس عشق احساس شادی وصف ناپذیر در همه حال باشیم.

        و اون وقت بدون شک محبت و پیشانی باز از همون پدری که سالهاست ازش محبت ندیدین میبینین

        ممنون?

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
      • -
        علی عموری گفته:
        مدت عضویت: 959 روز

        به نام خدا با عرض سلام و ادب خدمت استاد عزیز و دوستان گرامی

        استاد، در گذشته که فیلم های خارجی رو نگاه میکردم و میدیدم که پدر و مادر به چه شکل از فرزندشون حمایت میکنند مثلا اگر فوتبالیست باشه کنار زمین تشویقش میکنند و پشتیبانش هستن، به ذهنمم خطور نمیکرد که از نظر روانی چقدر رویه فرزند تاثیر گذار باشه تا وقتی که برای بنده ام اتفاق افتاد و پدر مرحومم کنار زمین به دیدن تمرین بنده پرداخت،همین الان که اون لحظه به خاطرم اومد سرشار از انرژی شدم و خدا میدونه که چقدر مشتاق هستم اون تجربه مجدد تکرار بشه ولی … خدا میدونه دریافت عشق ناب و خالص از پدر و مادر چقدر در شکوفا شدن و خلاقیت و اعتماد بنفس فرزند تاثیر گذاره

        در جواب صحبت های خواهرمون باید بگم محبت نکردن پدر و مادر به فرزند نه تنها باعث محکم تر شدن اونا نمیشه بلکه خیلی از لحاظ روحی روانی به فرزند اسیب میزنه و خلاهای جدی رو در فرزند ایجاد میکنه، یکی از مشکلات جوانان ما عدم ارتباط مناسب با والدین و دریافت عشق از اونا هست، و به نظر بنده یکی از دلایل اینکه جوانان در اروپا اینقدر با اعتماد به نفس و موفق هستن همین مسئله میتونه باشه، شما میبینن که جوان 15 ساله در بالاترین سطح فوتبال بازی میکنه و بسیار موفقه و نقش پدر و مادر و باورهای قدرت مندشون رو نمیشه دست کم گرفت. ممنونم از وقتی که برای خواندن دیدگاه بنده اختصاص میدین.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      اندیشه افشین گفته:
      مدت عضویت: 2940 روز

      سلام دوست عزیز ، من هم از نوشته زیبای شما اشکم دراومد ، بسیار کار درستی کردید که در اون لحظه به فایل های استاد پناه آوردید و به آرامش رسیدید و خودتون را در دستهای جهان رها کردید و از بیراهه نجات یافتید ، امیدوارم خبر موفقیت های شما را درآینده بخونم ، موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      • -
        محمدرضا احمدی گفته:
        مدت عضویت: 3086 روز

        سلام سمیرا خانم نازنین ودوست داشتنی.خیلی ممنونم که احساس قشنگتون رو با من به اشتراک گذاشتید.

        خیلی دوستتون دارم خیلی خیلی زیاد.

        امیدوارم که هر کجا هستید سرشار از فراوانی ثروت و نعمات مادی و معنوی خداوند وهاب باشید در دنیا و اخرت.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      مریم رضوی گفته:
      مدت عضویت: 3499 روز

      عالی بود اقای احمدی..????

      یکی از تجربیات من هم بعد از عضویت در این سایت اینه که خیلی راحت تر میتونم دیگران رو ببخشم و حس عصبانیتم به ارامش تبدیل کنم و دوست خوبم همینکه تونستید این قدم عالی رو بردارید و در عمل دانسته هاتون رو به اجرا بذارید نشان دهنده تغییر باورهاتونه.احسنت به شما و جسارت و شجاعتتون برای این تغییر دوست خوبم.

      براتون دنیا دنیا سعادت ثروت و سلامتی رو از خداوند مهربان خواستارم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      اعظم جم نژاد گفته:
      مدت عضویت: 2610 روز

      سلام داداش محمد رضا، آفرین و هزار آفرین به تو مرد بزرگ???????خیلی لذت بردم از خوندن کامنتتون، از خدا برای خودتون و خانواده تون آرزوی بهترین ها رو دارم????????????????

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        محمدرضا احمدی گفته:
        مدت عضویت: 3086 روز

        سلام خواهر دوست داشتنی وعزیزم .

        خیلی ممنونم که احساس قشنگتون رو با من به اشتراک گذاشتید.

        امیدوارم که هر کجا هستید همیشه شاد وسرشار از شادی ونعمت و ثروت و مثل تصویر پروفایلتون بلکه بیشتر خندان باشید در پناه خداوند وهاب.

        خیلی دوستتون دارم خیلی زیاد. :)

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      مسعود آریا منش گفته:
      مدت عضویت: 2717 روز

      دوست عزیزم احمدی

      واقعا کنترل ذهن در اون مواقع و یک چرخش کامل کار ساده ای نبود ایول واقعا این تجربیات دهن هر کسی که مشکل داره و مشکل رو میندازه گردن جامعه فرهنگ یا خانواده میبنده آدم میتونه افسار ذهنشو درد ست بگیره در حدی که به حالتی مثل شما برسه واقعا عالی ?

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        محمدرضا احمدی گفته:
        مدت عضویت: 3086 روز

        سلام خدمت دوست و برادر عزیزم حسین آقای گل.

        خواهش میکنم کاری نکردم قابلتون رو نداشت D: :) :)

        خیلی ممنونم از اینکه من رو در احساس خوبتون شریک کردید

        هر کجا هستید همیشه شاد و موفق و ثروتمند در پناه خداوند وهاب باشید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      محمد سرلک گفته:
      مدت عضویت: 3548 روز

      سلام بر دوست عزیزم باریکلا به شما نذاشتی پدر بیشتر ناراحت بشه ازتون خوشحابم که تونستم یه نشانه باشم فقط بهش عمل کن که خداوند برای همه ما کافیست در پناه الله باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      علیرضا مقدم نیا گفته:
      مدت عضویت: 2617 روز

      سلام محمد جان من یه پدر هستم جالب من تو عمرم پدر نداشتم چون یتیم بودم داستان تو را خوندم و تا لحظه آخر ترس برم داشته بود نکنه اشتباه رفتار کرده باشی من تازه وارد جمع این سایت شدم زیاد هم وقت نمی کنم مطالب را بخونم ولی متوجه شدم این سایت پر از جوان های پر انرژی و موفق هست نمی خواهم زیاد حرف بزنم ولی یه چیز می خواهم بهت بگم همیشه پدرت را دوست داشته باش و سعی کن باهاش دوست باشی و صبر کن تا پدر بشی و احساس پدرت را متوجه می شی .موفق باشی دوستت دارم .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      Rahim گفته:
      مدت عضویت: 1793 روز

      سلام ب همگی خداقوت همه

      بسیار عالی بود دوست من به نکته خوبی اشاره کردی من لذت بردم از این دوستی و عشق پدر و پسری انشاءالله ک با همه عشق محبت داشته باشی همگی در پناه الله شاد،سالم،ثروتمند و سعادتمند در دنیا واخرت الله حافظ هممون🌷🌷🌷

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      زکیه لرستانی گفته:
      مدت عضویت: 1728 روز

      سلام آقای احمدی عزیز

      سپاسگزارم بخاطر کامنت زیبایی ک نوشتین و کنترل ذهنی ک کردین

      و ابراز محبتتون ب پدر بزرگوارتان دمتون گرم

      خیییلی لذت بردم و خیییلی تحسینتون کردم

      و کلی انرژی گرفتم

      من هنوز ب این مرحله نرسیدم

      ولی با عملم نشون میدم ک پشیمون شدم خخخ

      چند روز پیش با مادرم بحثم شد و میخواستم ازش معذرت خواهی کنم ولی نتونستم

      باید یاد بگیرم معذرت خواهی کردن رو

      و ابراز محبت ب عزیزانم رو

      سپاسگزارم بخاطر درس بزرگی ک بهم دادین

      شاد و موفق و ثروتمند باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    HAROT MAROT گفته:
    مدت عضویت: 2552 روز

    آقای عباس منش ول کن این حرفاشکمت پره داری این حرفا میزنی زمانی که ایران بودی چراخبری ازاین حرفانبودمیفهمی که این حرفاهمش واسه تبلیغ خودته وکسب درآمد واسه مجموعته هرجاهستی به لطف خداوندسربلندوثروتمندوسعادتمنددردنیاوآخرت باشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      کیانوش نسیم سبحان گفته:
      مدت عضویت: 2896 روز

      سلام آقای رحمانی

      درود برشما

      نمیدونم عقبه شما چطوری گذشته که اینجور گفتید ولی در جواب شما فقط یه چیز میتونم در قالب شعر بگم

      آنکس که بداند و بداند که بداند

      اسب خرد از گنبدگردون بجهاند

      ……………

      آنکس بداند و نداند که بداند

      آگاه نمایید که پس خفته نماند

      ……….‌.‌‌….

      آنکس که نداند و بداند که نداند

      لنگان خرک خویش به منزل برساند

      ……….‌‌‌‌…

      آنکس که نداند و نداند که نداند

      در جهل مرکب ابدالدهر بماند

      خدایا ایاک نعبد و ایاک نستعین

      اهدنا لصراط المستقیم

      (آمین)

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    رحیم خان گفته:
    مدت عضویت: 3463 روز

    سلام استاد سلام وهزاران سلام چقدر این قسمت زیبای زیبا بود

    چقدر زیباست که کسانی ؟بفهمند که ماتوانایی تغییر دیگران را نداریم ؟؟؟!!!مگراینکه خودشان بخواهند

    چقدر مهم است که ما این موضوع رادرک کنیم. میدانید چقدرسرمایه این کشور به خاطر اینکه ؛ دیگران راتغییر بدهیم ازبین میرود. ایهاالناس خود خدا با آن همه قدرتش میگوید. من خدا ؛ من سلطان این جهان توانایی تغییر دیگران را ندارم. مگر خودشان بخواهند

    چقدراین روزها برخلاف این سخن خدا دراین کشور سرمایه این کشور وخلاف این آیه عمل میشود (سوره رعد آیه 11)

    استاد سخت است قبول این حرفها برای عده ای. آنها نمیتوانند حتی درک کنند که تغییر یک کار درونی وشخصی است..

    دقیقا آن کسی که اشاره کردید از آدمها ورجال سیاسی این کشور بودند اما بچه های این آدم هرکدام طرز تفکری مخالف و180 درجه اختلاف باپدر داشتند

    استاد از این حرفت فهمیدم که خیلی مطالعه کرده اید دمت گرم گرم

    ای قربونت لر نترس

    قربون آموزههات

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    سید محمدامین حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2751 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز.می خواستم واقعا بدونم شما که این قدر به همه جا سفر می کنید،این قدر رستورانهای متنوع ان قدر شهر ها و هتل های متفاوت،شما چگونه در کشور های غیر اسلامی گوشت حلال استفاده می کنید؟آیا همه جا گوشت حلال پیدا می شود؟در کشور های متنوع و مناطق مختلف از چه روشی گوشت حلال استفاده می کنید؟ ممنونم از اینکه پاسخ بدهید؛چون واقعا این چند روزه توی ذهنم می پیچهـ

    دوستتون دارم بی نهایتـ فعلا خدا نگهدارـ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      رحیم خان گفته:
      مدت عضویت: 3463 روز

      سلام محمد امین جان

      مگرایرانه که مغازه سبزی فروشی گذاشته بغلش هم مرغ ونان خشک میفروشه

      تاسفرنکنی به اروپا وآمریکا ؛ باورنمیکنی که چقدر زیبایند چقدر فراوانی ونعمت است

      ماتابستان گذشته رفتیم آلمان (دعوتنامه داشتیم) .همین بحث گوشت که شما فرمودید اول نگاه من خیلی کوچک بود ولی وقتی اونجا رفتم دیدم که ما ایرانیها اززندگی واقعی 100 سال ازاروپا وآمریکا عقب هستیم

      رفتیم مغازه گوشت فروشی ؛ گوشت به تاریخ روز واینقدر گوشت بود که آدم نمیدانست چی انتخاب کند انواع پرنده اهلی ووحشی انواع بزوگوسفند اهلی ووحشی

      تمام گوشتهای به تاریخ روز ؛ روی کره زمین ؛ با لیبل وقیمت روی هرکدام موجود بود . وبه اندازه خوراک یک لشگر اون مغازه گوشت داشت

      متاسفانه این کشور یه بهانه بدرد نخور به نام اسلام گیر آوردن وواقعا که کشور خیلی ازنظر زندگی وخوب زندگی کردن عقب افتاده ایم …..

      موفق باشید رفیق. …

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      یونا مهر آفرین گفته:
      مدت عضویت: 3998 روز

      سلام دوست گرامی

      استاد در فایل “رسالت من” راجع به ذبح اسلامی توضیح دادن . یک ایه از قران رو هم که راجع به همین موضوع اوردن الان فراموش کردم کدوم ایه و سوره بود. خودتون سرچ کنید.

      در اون ایه چهار چیز رو خداوند حرام کرده: شراب مردار خوک و ذبح به نام غیر خدا.

      منظور از ذبح به نام غیر خدا این هست که مثلا مشرکین برای بت ها شون قربانی کنند و ما اون گوشت رو مصرف کنیم نه اینکه مدل خاصی باید ذبح بشه تا حلال باشه.

      اما چیزی که در فرهنگ ما جا افتاده این است که باید موقع ذبح بسم الله گفته بشه تا حلال باشه و چون خارجی ها نمیگن پس حلال نیست .

      اگر قرار باشد یک کلمه گوشت را حلال یا حرام کند پس می توان به گوشت حرام همان کلمه بسم الله را خواند و حلالش کرد و نوش جان کرد .

      اگر بخواهیم از منظر تاثیر کلمات بر مواد (مثل ازمایش دانشمند ژاپنی که تاثیر کلمات روی اب رو بررسی کرد) نگاه کنیم و اعتقاد داشته باشیم که یک کلمه میتونه ارتعاش مواد غذایی رو تغییر بده پس چه قبل ذبح بسم الله بگیم چه بعد ذبح اون کلمه اثرش رو میزاره و ارتعاش و شکل مولکول های غذا رو به حالت برتر برمیگردونه .

      نیت ما یا همون باورما بر همه چیز اثر میزاره این به صورت علمی در فیزیک کوانتوم اثبات شده و ازمایش های زیادی انجام شده . بنابراین به نظر من حتی اگر گوشت ذبح اسلامی نداشته باشه همین که ما باور کنیم با گفتن کلمه بسم الله پاک و حلال میشه خواهد شد.

      موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    The Viper گفته:
    مدت عضویت: 2789 روز

    سلام استاد عزیزم

    مدت ها علاقه مند بودم به فرهنگ اروپایی و فکر می کردم مردم اروپا خیلی با ایمان، با عزت نفس بالا و باتقوا هستند. حالا یا آگاهانه یا ناآگاهانه. اما این ویژگی شادی و عشق و ایمان رو همیشه در نوع زندگیشون و رفتارشون میدیدم. و برعکسش رو در ایران میدیدم که چقدر مردم ناراحت و غمگین و گمراه شدن و در کلام ادعا میکنن که مسلمان و خداپرست هستند در حالیکه در عمل از غیبت و دروغ و شرک گرفته تا توهین و قضاوت و خودخواهی انجام میدن.

    استاد من از شما یاد گرفتم که حتی اگه توی جوب هم زندگی کردم، بلد باشم چطور حس شادی و خوشحالی رو در خودم بوجود بیارم. من از شما یاد گرفتم به هیچ کس وابسته نباشم و هرکس رو آزاد بزارم برای زندگی خودش. من از شما یاد گرفتم از هیچ کس جز خودم و خدای خودم انتظار و توقعی نداشته باشم و به دنبال تحقق اهدافم در دست دیگران نباشم. من یاد گرفتم که عاشق خودم باشم و برای خودم احترام و ارزش قائل بشم. من از شما یاد گرفتم که به دیدگاه و عقاید دیگران احترام بزارم و هیچ کس رو قضاوت نکنم.

    خیلی خوشحالم که ماه هاست شمارو دنبال میکنم. و تا ابد هم شمارو دنبال میکنم و از باورها و افکار شما استفاده خواهم کرد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 60 رای:
    • -
      علیرضا مقدم نیا گفته:
      مدت عضویت: 2617 روز

      با سلام خدمت آقا محمد

      من چند نکته را می خواهم با شما متذکر شوم 1- از آنجایی که کل طز آقای عباس منش اینه که دنیای خوب در فکر خوب است و شما عزیزان شاگردان و مرید ایشان هستید .پس توی ذهن خودت هم بد افراد را قضاوت نکن چون نمی تونی صرف دیدن شما آمار کلی بدی .2- اینکه خارجی ها همه مردم خوب و شادیند و مردم ما غیبت کن و دروغ گو هستند اگر حرفت درست باشد پس برای شما هم صدق می کند ولی من فکر می کنم حداقل کلیه اعضای سایت عباس منش که تعدادشان هم کم نیست دلیل خوب بودن و شاد بودن مردم ما می باشد 3- همیشه برای همه خوب بخواه و سعی کن خوبی را ترویج بدهی تا در مسیر درست قرار بگیری و بدان که تن سالم در فکر سالم است . دوستت دارم موفق باشی و شاد باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    علیرضا فتاحی گفته:
    مدت عضویت: 3125 روز

    استاد عزیز و دوست داشتنی ام

    با سلام

    این جلسه به نکته بسیار بسیار عالی و مهمی اشاره کردید و اون بحث مسئولیت ما در قبال خودمون و نه دیگران بود. بقول شما انگار ما یادمون رفته که قرار نیس کسی رو اجبار کنیم وارد مسیر خاصی بشه یا نشه. این صحبت شما رو با حرف مادرم تایید میکنم که ایشون چند روز پیش بهم گفت علیرضا تو به فلان موفقیت رسیدی ، فلان کارو کردی و… حالا تو مسئولی که داداشت رو که سربازه الان بعد از سربازی کسب و کاری براش راه بندازی منم که بلطف خدا قانون رو درک کردم به مادرم گفتم مادر داداشم خودش باید راهش رو پیدا کنه من نمیتونم کاری واسش انجام بدم حتی اگر من موفق ترین انسان روی کره زمین بشم اون خودش باید بخواد. اما مادرم که بنده خدا در مدار دیگه ای هستن اصرار میکرد و من هم رها کردم بحث با ایشون رو چون میدونم بحث یعنی توجه به ناخواسته و رفتن در مداری که دوست ندارم. و البته همونطور که استاد گفتن هرکس مختاره هر طوری بیاد فکر کنه و باور کنه و نتیجه باورهاشو هم صد البته میگیره دیگه(هر کس مسئول 100% زندگی خودشه و ما نمیتونیم زوری و بالاجبار کاری برای دیگران بکنیم.) استاد این قانون رو بوضوح درک کردم با توضیحات ارزندتون که : ما انت علیکم بوکیل و ما انت علیکم بحفیظ

    یعنی خود خداوندم به پیامبر میگه ما تو رو وکیل و محافظ کسی قرار ندادیم و تو از انجام اینکار ناتوان هستی.

    از همگی دوستانم که نظرات من رو میخونن صمیمانه سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 37 رای:
    • -
      محمدی وفا گفته:
      مدت عضویت: 1349 روز

      خیلی عالی بود پس منم یاد گرفتم که در جایی که مشغول به کار هستم وقتی همکارانم به من توهین یا از روی قصد نباشه یه چیزی رو بگن سعی کنم اعراض کنم و خودمو از اون محیط یا حالا فیزیکی یا محیطی دور کنم و به یاد بیارم سروکله زدن باعث پایین اومدن فرکانسم میشه و من باید در هرلحظه خودم رو در شرایط ایده آل نگه دارم و فرکانسم رو بالا نگه دارم تا بتونم به مرور زمان این شرایط رو بهبود ببخشم مرسی از شما که با مثال زندگی خودتون بهم اموختید که چجوری و چطوری با این مسئله روبرو بشم ممنونم❤️

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    فردین وناهید گفته:
    مدت عضویت: 3522 روز

    سلام استاد عزیز

    سپاسگزارم بابت فایلهای بسیار ارزشمندی که برای ما تهیه میکنید

    استاد تمام صحبتهای شما رو قبول دارم وهر روز از این قوانین دارم نتیجه میگیرم هزاران هزار باراز خداوند رزاق بینهایت سپاسگزارم بخاطر قوانین بدون تغییرش

    واقعا همه چیز باوره

    من روانشناسی ثروت 1 رو به محض اینکه تقریبا حدود 4 5 روز تمرکز میکنم روی تمرینات ان جریانی از فراوانی خود به خود وارد زندگی ام میشود از راهای طبیعی

    خیلی عالیه خدایااااااشکرت بخاطر همه چیز واستادعزیزی که در راه من قرار دادی

    استاد تمام صحبتها ودیدگاهتون رو میپزیرم

    به این دلیل که از تمام صحبهاتون نتیجه بسیار عالی گرفتم (آرامش-شادی-سلامتی کامل-ثروت-اعتبار-رابطه خوب باخداوند-رابطه خوب بادوستان وخانواده ولذت بردن از زندگی)

    بخداوندی خدا اگه ما انسانها تمام کانون توجهمون رو در هر لحظه بزاریم روی خواسته هامون واین کار هر روزمان باشه این جهان میشه بهشت بهشت واقعی

    هیچ کار دیگری نمی خواد بکنید بقیه کار هارو خداوند انجام میده فقط لحظه اخر دروازه بان هم جا گذاشته گل رو تو باید بزنید همین کار لحظه اخر باماست بنظرم خوب روی باورهات کار کنی اونم خدا انجام میده

    خیلییییی خوشحالم با شما اشنا شدم ای استاد بزرگوار

    قانون خیلی ساده است اما باید باور کنیم که همه اتفاقها رو خودمون رقم میزنیم با فرکانسهامون

    با ارزوی سلامتی شادی ثروت بینهایت وعمری طولانی وباعزت برای استاد عزیزم که تمام صحبتهایت سرشاراز امیدوعشق

    سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
  8. -
    رضا جابري گفته:
    مدت عضویت: 3545 روز

    سلام استاد عزیز

    واقعا دنیا دنیای شگفت انگیزی هست و من هم با راهنمایی های شما در حد مدار و فرکانس فعلی خودم دارم از قدرتی که به ما داده شده استفاده میکنم

    در جواب دوستانی که میگویند شما چرا نوشته های مخالفان را میخوانید تجربه من این هست که مخالفان به رشد و عمیق شدن ما کمک میکنند و شاید ما فقط انهایی را میبینیم که باید ببینیم اما قطعا دیدن نظرات مخالف مارا ناراحت نمیکند

    از اینکه هرروز به درک بهتر و بیشتری از حقیقت میرسیم خوشحالم

    برای همه دوستان ارزوی شادی و خوشبختی دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: