مصاحبه با استاد | باورهایی برای روان شدن چرخ کسب و کار

سوالات:

  1. شما به طور متوسط  در طی روز چقدر بر سیستم کسب و کار خود نظارت دارید و چقدر تفریح دارید؟ به طور کلی تعادل بین کار و تفریح را چطور برقرار کرده اید؟
  2. آیا همزمان می توان چندین کسب و کار را مدیریت کرد و به موفقیت رسانید؟
  3. بهترین شیوه برای برقراری تعادل بین کار و تفریح چیست؟
  4. آیا می توان تکامل را سریعتر طی کرد؟ چطور؟
  5. چطور از بدهی به استقلال مالی برسیم؟ 

مفاهیمی که استاد عباس منش در این قسمت توضیح داده اند شامل:

  • تکامل شما با مدت زمانی که صرف می کنید طی نمی شود بلکه تکامل شما با سرعت عمل در اجرای ایده های الهامی، طی می شود؛
  • ریشه احساس نیاز به «شراکت»؛
  • سرراست ترین مسیر برای ایجاد تعادل در زندگی شخصی و کسب و کار؛
  • اولین قدم برای «خروج از مدار بدهی و گرفتاری مالی» و «ورود به مدار استقلال مالی»؛
  • تفاوت میان “ریسک کردن” و “اطمینان قلبی به نتیجه نهایی”؛

منابع کامل درباره محتوای این قسمت: دوره روانشناسی ثروت 2

دوره روانشناسی ثروت 2، منبع کاملی است برای:

  • تبدیل عشق و علاقه به کسب و کار؛
  • مدیریت کسب و کار با همان امکاناتی که داری و درآمد ساختن از آن؛
  • چگونگی تبدیل ایده های خام به دستورالعمل هایی اجرایی که منجر به تولید یک محصول یا ارائه خدماتی می شود که هم مسائل افراد را حل می کند و هم برای ما پول می سازد؛
  • ایجاد باورهای مناسب برای جذب نیروی مناسب به کسب و کار و مدیریت آنها؛
  • ایجاد باورهای مناسب برای جذب مشتریان وفادار به کسب و کار؛
  • و…

 

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

389 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سیده ملیکا مرتضوی» در این صفحه: 1
  1. -
    سیده ملیکا مرتضوی گفته:
    مدت عضویت: 742 روز

    به نام خدایی که هرچه دارم از اوست

    سلام طیبه عزیزم

    سلام نفسسسسس

    سلام نقاش ماهرررر

    امیدوارم حات عالی باشه …

    وقتی داشتم کامنتت رو میخوندم انگار یه حس عجیبی منو فرا گرفت ….

    خودم رو توی دریای بیکران تصور کردم که وقتی تو میگفتی پارو ها رو رها کن با ترسی وحشتناک وسط اون دریا با نجوا هایی ترسناک تر که میگفتن اگه اونا رو توی دریا بندازی دیگه راهی برای برگشت نداری …دیگه نمیتونی پارو بزنی دیگه به ساحل نمیرسی ولی با این حال بی معطلی اونا رو انداختم توی دریاااا…

    من

    نشسته روی یک قایق چوبی …

    وسط دریای بی کران که تا چشم کار میکنه آب همه جا رو فرا گرفته …

    خورشیدی که بالای سرم هست …

    و

    ادامه ی کامنت تو …

    که میگفتی …

    پارو ها رو رها کن …

    روی خودت کار کن …

    زور زدن نداره …

    خدا تو رو به جاهای درست هدایت میکنه …

    یادم افتاد به جلسات اول قدم اول که استاد دربارش توی فایل های اول سفر به دور آمریکا صحبت می‌کرد و میگفت امروز با بچه های دوازده قدم این شعرو خوندیم که

    باید رها کردو وا داد

    دل رو به دریا داد ….

    .

    .

    خلاصه خودم هم خیلی حس عجیبی داشتم و همینجور که میخوندم

    وقتی اسم فایلای زیر رو آوردی مکثی کردم و به خودم گفتم ملیکا حتما این دو تا فایلو گوش بده ….

    مثل فایل زندگی در بهشت که 137 بود

    کلید اجابت دعا

    و در آخر…

    این قسمت از کامنت زیبایت

    که گفتی ؛

    من باید روی باورام کار کنم تا در مدار انسان هایی که در مدار ثروت بیشتر هستن قرار بگیرم و هم من و هم اون ها هدایت بشن سمت من

    میدونی یادم افتاد به چی؟

    به فایل نتایج دوستان قسمت 12 و 13 …

    گه آقا رضا دقیقا این حرف هاتو اثبات می‌کرد

    راسش تا قبل از گوش دادن به اونا من هم در حد یک جمله به خودم میگفتم باید روی باورات کار کنی تا هدایت بشی به آدمای جدید ولی نمیفهمیدمش …ولی این مثال عینی دیگه انگار تمام شک هامو از بین برد …

    عاشقتم دختر …

    امیدوارم نقاشی های ارزشمندت به بهترین قیمت ها فروش برهههه

    دوستت دارم

    بی نهایت ممنونم ازت

    در پناه الله یکتا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: