مصاحبه با استاد | باورهایی برای روان شدن چرخ کسب و کار - صفحه 20

389 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    علی شهناز گفته:
    مدت عضویت: 1156 روز

    بنام خدا

    سلام به همگی

    این جمله “وقتی بدهکاری یا هر مشکلی برات پیش اومده اول بپذیر که خودت یا آگاهانه یا ناآگاهانه خلقش کردی” چراغی رو تو ذهن من روشن کرد استاد واقعا سخته خیلی جاها قبول کردن این داستان ولی هیچ راهی نیست باید تمرین کنم تو همه موضوعات قبول کنم خودم خالق همه شرایط و زندگیم هستم چون واقعا اینو قبول نکنیم به هیچ روشی نمیتوانیم تغییر بدیم با این تفکر هم خیلی موافقم که کسب و کار و تفریح و زندگی یه نفر یکی باشه و استاد من با شما دیدم این قضیه رو و این خواسته تو منم درس شد و هدایت شدم به همین سمت قبل شما منم اصلا نمیتونستم باور کنم میشه این سبک زندگی کرد و این دیدگاهو داشت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    مصطفی سیار گفته:
    مدت عضویت: 748 روز

    به نام خداوند بخشنده و بخشایشگر که تنها قدرت حاکم بر جهان هستی است.

    درود بر همه دوستان عزیز و خوب

    درود بر استاد عباسمنش بزرگوار و خانوم شایسته عزیز

    گام یازدهم از پروژه ی مهاجرت به مدار بالاتر

    باورهایی برای روان شدن چرخ کسب وکار .

    سوالات .

    1. شما به طور متوسط در طی روز چقدر بر سیستم کسب و کار خود نظارت دارید و چقدر تفریح دارید؟ به طور کلی تعادل بین کار و تفریح را چطور برقرار کرده اید؟

    من توی کار خودم چون بشدت کارم رو دوست دارم اصلاً کارم رو یه جورایی انگار بشکل کار و اون طرز تفکری که از دید یه نیرو و پرسنل به کار و کارفرما داره رو ندارم منظورم اینه که توی این سبک زندگی و کسب و کار مورد علاقه به اون شکلی که استاد توضیح دادن در مورد کار مورد علاقه ، کل تایم کارم که دارم کار انجام میدم لذت میبرم و انگار دارم تفریح میکنم وقتی از یه منظری نگاه کنی که از کارت لذت ببری دیگه خستگی و چیزهایی که از دید دیگران اذیت شدن و سختی کاره رو اصلاً متوجهش نمیشی .

    واسه همین تایم زیاد کار دیگه اهمیت نداره چون کارم هم کاره هم تفریحه هم لذت‌بخشه هم حاظرم بخاطرش شب روز کار کنم و چون کار خودمه زمان هم مال خودمه و نیروی دیگران نیستم پس آزادی زمانی دارم هر لحظه بخوام مسافرت برم هر چند روز بخوام برم هیچ محدودیتی واقعا ندارم بطوری که خدارو شکر الان سه ماهه که استانبول هستم و با کار کردن روی وردی هام همین جا هم درآمد دارم و فقط 5 روز اول بیکار بودم و بعد از اون دیگه دغدغه کاری نداشتم. و این سفر رو بخاطر طی کردن روند تکامل برای هدف مهاجرت اومدم .

    2. آیا همزمان می توان چندین کسب و کار را مدیریت کرد و به موفقیت رسانید؟

    نظر من‌ هم مثل استاد و موافق با نظر استاد هستش که اول یه سوال از خودم بپرسم که چرا من بخوام چند تا کار رو با هم انجام بدم که تمرکزم از بین بره و دیگه مثل ذره بین انرژیم رو متمرکز روی یه نقطه نکنم

    و بقول قرآن که میگه سعی شما پراکنده س

    وقتی من بدونم که توی کار مورد علاقه م اگه ثروت بخوام میتونم به ثروت بینهایت برسم چرا بخوام چند تا کار و بیزینس رو با هم مدیریت کنم و خودم رو وارد یه سری محدودیتها کنم .

    3. بهترین شیوه برای برقراری تعادل بین کار و تفریح چیست؟

    بهترین شیوه اینه که وارد کار مورد علاقه بشیم و توش مهارتمون رو زیادتر کنیم و متخصص بشیم و توی کارمون حرفه ای بشیم یه جورایی سوار کار بشیم ما از کارمون بزرگتر باشیم و به راحتی بتونیم کارمون رو انجام بدیم اونوقت هر قدمی که به سمت پیشرفتِ کار بر میداریم دقیقا میشه تفریح . کار انجام میدیم اما لذتی که اون کار بهمون میده کار رو کار نمی‌بینیم بلکه تفریح می‌بینیم و اگه بخوایم تفریح یا ورزش یا مسافرت یا هر چیزی شبیه به این رو انجام بدیم میتونیم تعادل رو برقرار کنیم ولی نحوه تعادل برقرار کردن هر کسی توی کار خودش فکر میکنم متفاوته چون کار همه مثل هم نیست یعنی همه یه کار مشترک ندارن باید شرایط کارشون رو با تایمشون متعادل کنند

    4. آیا می توان تکامل را سریعتر طی کرد؟ چطور؟

    چطور از بدهی به استقلال مالی برسیم؟

    این موضوع سال گذشته ذهن منو درگیر کرده بود که آیا میشه روند تکامل رو زودتر طی کرد که یه فایل از استاد و خانوم شایسته دیدم که اسکوتر خریده بودن و با خانوم شایسته رفتند توی خیابون و ازش استفاده کردند و استاد توی اون فایل این موضوع رو مطرح کردند، بخاطر این که مسیر حرکتشون توی پیاده رو و توی خیابون و پارک و جاهای متفاوت بوده خانوم شایسته روند تکاملش رو سریع طی کردند من متوجه شدم که بعضی مواقع افراد روند تکاملشون رو کشش میدن تنبلی میکنن یا پیگیر کارشون نیستند و ممکنه سالیان سال دو قدم جلو نروند و توی این فایل هم در موردش حرف زدند .

    توی قسمت دوم سوال چطور از بدهی به استقلال مالی برسیم . با کار کردن روی خودمون روی افکارمون روز باورهامون و ماندن در احساس خوب هی یه ذره یه ذره نتایجمون بهتر میشه تا به صفر برسیم بعد به ورودی مالی برسیم و بعد آرام آرام رشد کنیم و به استقلال برسیم .

    ————————————–‐——————-‐———-

    مفاهیمی که استاد عباس منش در این قسمت توضیح داده اند شامل:

    تکامل شما با مدت زمانی که صرف می کنید طی نمی شود بلکه تکامل شما با سرعت عمل در اجرای ایده های الهامی، طی می شود؛

    این یعنی وقتی یه ایده ای بهم الهام میشه همون لحظه بهش عمل کنم و واردش بشم و کاری که الان باید انجام بدم حتی به فردا موکول نکنم .

    کامنت یکی از دوستان رو دیروز میخوندم که می‌گفت شب تا صبح نخوابیده و فرداش هم تا ظهر بیدار بوده و روی فایلها کار می‌کرده توی همون حالت خستگی بهش الهام میشه که بره جلوی یه پیتزایی و سریع چند تا حرکت ورزشی و کششی انحام میده آب سرد میزنه به صورتش و میره اونجا و یه گروه فیلم برداری ازش مصاحبه می‌گیرند و لفتش نداده و کاری که بهش الهام شده رو در لحظه انجام داده این میشه سرعت دادن به روند تکامل.

    ریشه احساس نیاز به «شراکت»؛

    وقتی فرد اعتماد بنفسش پایین باشه نیاز به شریک داره که بگه یکی باشه که یه قسمتی از کار رو انجام بده یا همدردی کنه یا توی ضرر شریک داشته باشم من هیچ وقت به شریک داشتن فکر نمی‌کنم‌ به دو دلیل یکی این که دیگه اختیار تام توی تصمیمات رو از دست میدم نمیتونم به الهاماتم گوش بدم چون یکی هست که مخالفه و الهامات ممکنه اصلا منطقی نباشه اما من با ایمان به سمتش میرم و ذهن منطقی شریکم میخاد که منطقی عمل کنه . یه دلیل هم حرفهای استاد که میگه نیرو استخدام کنید تا براتون کار کنه نه این که شریک بگیرید .

    سرراست ترین مسیر برای ایجاد تعادل در زندگی شخصی و کسب و کار؛

    رفتن در مسیر مورد علاقه و متخصص شدن در آن و ساختن باورهای خوب ثروتساز و همجهت با کار .

    تفاوت میان “ریسک کردن” و “اطمینان قلبی به نتیجه نهایی”؛

    وقتی از قوانین آگاه باشیم و طبق قوانین خداوند به الهاماتی که بهمون میشه عمل می‌کنیم چون هدایتهایی که میشیم با عقل و منطق دیگران در تضاده اونا فکر میکنن که ما ریسک کردیم در صورتی که این ایمان بوده ایمان به غیب به قدرت خداوند ایمان به توکل به خداوند بزرگ به این که من قدم بر میدارم و خداوند هدایتم میکنم

    در پناه خداوند بزرگ سلامت ثروت و سعادتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    زهرانجفی گفته:
    مدت عضویت: 1566 روز

    سلام به استادعزیزم مریم جون وخانواده بزرگ عباسمنشیم

    ردپای گام 11

    استاد من بودم.به شدت هم بودم.

    آدمی که برای تصمیمات بزرگ انقدر تعلل میکرد ودو دوتا چهارتا میکرد که آخرش زمام کارازدستش درمیرفت یا کلا بیخیال اجرای اون تصمیم میشد.

    کلا آدمی بودم که تصمیم گیری برام خیلی سخت بود توی امورات مهم.مثلا انتخاب رشته،شغل،هزینه های بزرگ ووو

    ولی به لطف الله وبه برکت سخنان شما خیلی خیلی تصمیم گیری برام راحت ترشده.خیلی راحتتر خودم رو به جریان زندگی میسپارم ودیگه کمترازقبل استرس ودل آشوبه میگیرم.

    خیلی وقتها میشد انقدر تصمیم گیری برام سخت میشد که بعدچند روز فکرکردن بهش اصلا دیگه قیدش رو میزدم بلاتکلیف رهاش میکردم و به شدت احساس میکردم که این کارباعث کم شدن اعتمادبه نفسم هم میشه.ولی هیچ اقدامی هم برای رفع این نقص نمیکردم.

    بعضی تصمیمات انقدر برام سخت بود که خداخدا میکردم ی جوری کنسل شه اون داستان که من مجبور نشم تصمیم گیرنده باشم یا اصلا حرفی بزنم انگار ی سلب مسئولیتی بااینکار از خودم میکردم و خودمو آروم میکردم ودیگه هیچ جای سرزنشی واسه خودم نمیذاشتم.

    جاهایی که باید بُرش کلام میداشتم و حرفم رو وتصمیمم رو محکم میگفتم برام انقدر سخت بود که نگم براتون.دست آخر حرفم رو میزدم ولی انقدر اونو توی ی سری الفاظ مودبانه میپیچیدم و ارائه میدادم که اصلا کلامم اون قاطعیت ومحکم بودنش رو ازدست میداد واین آبشخورش از همون تصمیم نگرفتن ها بود.

    استادجانم در قسمتی که راجع به کاروتفریح گفتید باید بگم فیوریت منم مثل شماست.البته که حس میکنم اکثرمردم جهان همین روند رو پسند کنند که کاروتفریحشون دوست داشته باشند یکی باشه.

    من خیلی دوست دارم توی شغلم آزادی عمل داشته باشم خودم مدیربیزینس خودم باشم وشغلم طوری باشه که هروقت اراده میکنم بتونم تفریحاتم داشته باشم.آزادی زمانی،مکانی ومالی واقعا برام توی شغلم مهمه.توی همون چهارچوب های کلی قوانین کار قرارگرفتن برام کسل کننده اس وانگیزمو ازدست میدم.دلم میخواد دستم باز باشه توی طول روز برای هرکاری که میخوام بکنم.

    خداروشاکرم که بسیاربه خواسته های شغلم نزدیک هستم ودارم به آرزوم میرسم.کما اینکه درحال حاضر هم شغل فعلیم خیلی خیلی کم دست وپاگیره وراضیم ازش.

    درپناه خداباشید.آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    معصومه مقدس گفته:
    مدت عضویت: 1694 روز

    بنام خالق هستی که همه چیزم هستی

    با سلام خدمت استاد عزیزم و همه همراهان گرامی

    گام 11 : باورهایی برای روان شدن چرخ کسب و کار

    امیدوارم که چرخ کسب و کار من هم روان بشه

    خدایا توکل به تو

    1 – وقتی در مسیر درست باشی کار و تفریح و عشق ت همش با هم یکی هست

    امروز داشتم گات تلنت میدیدم که میومدن و تو رشته های مختلف و ازشون میپرسیدن شغلتون چی هست

    و اکثرا میگفتن یک شغل جدایی از عشقشون دارن تا بتونن از پس هزینه های زندگی بر بیان و ارزوی هشمون برای شرکت در این مسابقه و برنده شدن این بود که بتونن در جهت عشقشون ازادانه فعالیت کنن

    و دقیقا همینطور هست استاد من زمانی که کار قبلی م بود با اینکه محیط کار دوست داشتم اما همیشه دلم میخواست که یک تعطیلی باشه و من تعطیل باشم گاهی و برام لذت بخش بود

    و فردا هم تعطیل روز پدر هست

    و کاش فردا صبح که بیدار میشم استاد یک فایل جدید گذاشته باشن خیلی دلم میخواد فردا روزم با فایل اموزش جدید شما شروع کنم که پر از اگاهی باشه برام

    و الان خودم هم از اون کار در اومدم تا برای خودم فعالیت کنم و اینکه کار و تفریح و درامدم همشون یکی باشه و همیشه و هر زمان و هر جایی بتونم کارم انجام بدم

    استاد خدا رو شکر که شما بزرگترین الگویی هستید که برای من وجود دارید که به اون شیوه که من دلم میخواد دارید زندگی میکنید

    فقط یک سوالی دارم اینکه ایا شما تمام بخش های کارتون دوست دارید مثلا بخش های فنی و ادیت هم دوست دارید و اگه یک شغلی دوست داریم باید تمامی بخش های متفرقه اون کار هم باید بهش علاقه داشته باشیم ؟

    یادگیری برای من سخت نیست ولی واقعا علاقه ای به بخش ادیت ندارم و ترجیح میدم خیلی تدوین نداشته باشه فایل

    و دیشب هم با هوش مصنوعی سوال میکردم خداوند بهم الهام کرد در انکور پادکست بزارم و البته اپارات هم بزارم چون مخاطب من ایرانی هستن و اینکه من که قصد درامد داشتن از طریق یوتیوب ندارم و فقط میخوام فایل هام بزارم و کارم شروع کنم

    2- اتفاقا من با دیدن شما بیشتر انگیزه میگیرم که با اینکه شرایط زندگی تون خیلی شبیه من بود به اینجا رسیدید برای من بهانه ای نمیمونه

    اگه شاید هر استاد دیگه ای بود من میگفتم بله در این محیط رشد نکرده که باورهاش انقدر داغون باشه ولی پدر شما و پدر من انقدر شبیه بودن که دیگه برای من هیییییییییییییییییییچ جای اما و اگر نمیمونه و اینکه اون باور استعداد در من داره کم کم کمرنگ میشه

    اینکه میفرمائید با اینکه اوضاع مالی خوب نبود اما شاد بودیدم و راضی بودید این کااااااااااااااامل درک میکنم

    اصلا هیچ چیز ارامشی که حضور خداوند داره رو بهم نمیده

    اینکه واقعا خدا رو در جای جای زندگی م میبینم خدای من شکرت

    3- خدایا سپاسگذارم که با اومدن استاد در زندگی م متوجه شدم که چه نعمت بزرگی دارم

    سلامتی

    من که فکر میکرد همیشه سپاسگذار بدنم هستم تازه میفهمم سپاسگذاری چی هست

    الان کامل درک میکنم که واقعا دارم سپاسگذار میشم و خیلی متفاوت با قبل شدم و الان بهتر درک میکنم که چه ثروتی دارم

    امروز میون یک اتفاقی که داشت عصبیم میکرد یادم افتاد که سلامتی دارم و گفتم معصومه چه نعمتی داری!!!

    4- دلیل اینکه برای کارتون میخواین شریک داشته باشین برای اینکه مسولیت روی کس دیگه بندازیم

    این من کامل قبول دارم و بخاطر اینکه من همیشه متنفرم از اینکه یکی دیگه در زندگی من تصمیمی بگیره و بگم فلانی تصمیم گرفت و بد در اومد به همین دلیل همیشه تنها کار میکردم و به کار تیمی خیلی علاقمند نبودم که تمام مسولیت با خودم باشه و اصلا نمیتونستم حتی دوران دانشگاه کارهای تیمی میدادن من خیلی خوشم نمیومد

    دوست دارم کارهام به تنهایی انجام بدم و تمام مسولیت فقط با من باشه

    5 – در مسیر ایده پخته میشه و این به من میگه که قدم بردار و بعد قدم بعدی بهت گفته میشه حتی اگه فایل هام مشکلی هم داره اشکال نداره ادامه بدم تا هدایت میشم به کار بهتر

    6- وقتی در مسیر درست قرار میگیرید از قوانینی که نرم جامعه هست جدا میشید

    این جمله استاد طلایی هست که من خییییییییییییییلی دوسش دارم و خیلی مفید هست و حس خوبی به همراه داره

    7- خیلی فکر کردن بیش از حد خوب نیست چون ترس ها بزرگ میشن و نمیزارن که حرکت کنی و کاری کنی

    و متوقف میشی

    خیلی از زمان ها فکر میکنم من اینطور بودم بخاطر کمالگرایی در گذشته میگفتم باید کل مسیر درک کنم و ریسک هاش بدونم و بعد حرکت کنم

    و همین نذاشته من خیلی چیزها رو امتحان کنم

    8- در هر حالتی که هستیم بپذیرم که خودمون با افکارمون به وجودش اوردیم

    اتفاقا امروز به خودم میگفتم یک ادمی یک رفتاری که با من داره اگه خوب نیست خودم با افکارم خلق کردم و جالبه که من همین امروز گفتم و بعد از حدود یک ساعت دیدم که باز اون رفتار با من شد و عصبی شدم و گفتم دیدی اینکه در زبان میگی خیلی متفاوته تا در عمل بتونی جوری دیگه رفتار کنی

    و اعراض کنی در مرحله اول و ببین چه افکاری داری و چه باوری در مورد رفتار اون فرد با خودت داری

    اره من باورهایی دارم که این ادم با من رفتار مناسبی نداره و ادم قدردانی نیست و به افرادی که باهاش بد رفتاری میکنن خوبه و با منی که باهاش مهربون هستم و قلبی دوسش دارم رفتار خوبی نداره

    و همین باور هم داره جواب میده و یک مدتی هست سعی میکنم بیام نمونه های خوب یاداوری کنم ولی خب با نتایج مشخصه که به اندازه کافی رو خودم کار نکردم

    خدایا تنها تو را میپرستم و از تو یاری میجویم مرا به راه راست هدایت کن راه کسانی که به انها نعمت دادی

    خدای من ، من اسان کن برای اسانی ها

    در پناه خدای همیشه هدایتگر که وعده هاش حق باشیم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    زینب معرفی گفته:
    مدت عضویت: 1300 روز

    به نام خدای هدایتگرم

    خواسته ی منم اینه که شغل و تفریح، عشق و حال،لذت، مسافرت و پول ساختن همشو باهم داشته باشم و چقدر زندگی کردن به این شیوه باعث میشه طعم واقعی یک زندگی خوب در همه ی ابعاد و چشید

    وقتی آدم باورهای خوبی داشته باشه همیشه با آدمایی مواجه میشه که خالصانه و صادقانه کنارش هستن و کاراشو انجام میدن آدمایی که از بودنشون لذت میبری و با تمام وجود شکرگزار خدایی هستی که اون هارو به سمت تو هدایت کرد

    خرید هر چیزی فقط زمانی که از نظر مالی تو جایگاهی باشی که بتونی نقد و بدون هیچ قرض و وامی بخری لذت بخشه

    باور کمبوده که باعث میشه به فکر وام و قرض باشیم چون اگه به اندازه ی کافی فراوانی این جهان و باور کنیم میدونیم که با تغییر باورها و عمل به الهامات خداونده که میشه ثروت و نعمت بی نهایت بدست اورد اما ذهن ما که همیشه وعده های کمبود و فقر به ما میده و محدودیت برای ما ایجاد می‌کنه اجازه نمیده اولا ثروت و فراوانی این جهان و ببینیم دوما همیشه برای رسیدن به هر چیزی مسیر قرض و وام و قسطی خریدن و برای ما باز میکنه

    دیدن الگوهای مناسبی که تونستن به ثروت و موفقیت بالایی برسن مثل استاد عزیزم قطعا برام باورپذیر میکنه که اگه استادم تونسته برسه منم میتونم

    دنبال کردن عشق و علاقه ی خود و تمرکز فقط روی اونه که از هر نظر بی نیازمون میکنه تا اینکه به فکر چندین کسب و کار باشیم مگر اینکه بخوایم خودمون و به دیگران ثابت کنیم

    اول روی باورها کار میکنیم بعد قدم به قدم به ایده هایی که گفته میشه عمل کنیم هر چه بیشتر بتونیم عملگراتر باشیم و در دل انجام کار تجربه کسب کنیم روند تکاملی ما سریعتر طی میشه

    توی هر حالتی که هستیم باید قبول کنیم که خودمون با افکار و باورهامون ایجادش کردیم حالا ممکنه آگاهانه یا ناآگاهانه باشه

    پس وقتی پذیرفتیم و دنبال مقصر نبودیم اون موقع است که میتونیم با تغییر افکار و ایجاد باورهای درست شرایط بهتر و دلخواه تری رقم بزنیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    الهام رهنما گفته:
    مدت عضویت: 1588 روز

    به نام خدای مهربون و هدایتگرم

    الهی شکرت ک یه فرصتی بهم دادی تا امروزمو کلا برای گامام وقت بذارم بخاطر گام 7 ک یکم طول کشید برام ی گام عقب افتاده بودم اما خدا کمکم کرد و امروز تونستم گام 10 و 11 امو هم پاس کنم برای خودم الهی صدهزار مرتبه شکرت

    استاد ینی عاشقتونممممممم با اون لحن زیبا و صریحتون ک میگین مگه کار و تفریح و زندگی جدا از همن ینی درک این جمله برای کسی ک تو مدارش باشه از میلیون ها کتاب موفقیت تاثیرش هزار برابره و منی ک تازه بعد چند سال فهمیدمش استادم از وقتی یادم میاد حتی تو اوج شرایط ب ظاهر فوق سخت و طاقت فرسایی ک داشتم من توی اون اعماق دلم نور بود روشنایی بود و یه بیخیالی خاصی ک ب محض قرار گرفتن تو یه جمع دگ ناخودآگاه فقط لذت می‌بردم بخاطر همین بعدها تضادهایی ک داشتم من و رسوند ب جاهایی ک فقط عشق هست و لذت و آرامش استاد باورتون نمیشه جاهایی دعوت میشم ک ادماش نمیشناسن منو فقط بخاطر اون انرژی بالا و حال خوبه ک همه اعتبارش برای پرودگارم هس میخان ک تو جمعشون باشم زمین و زمان برام نرم شدن روان شدن رها شدن و آرومم کردن همه چیز برام زیباست و خدارو بیشتر سپاسگزارم برای این آرامش درونی ک بهم داد بعد ب مدارهای ثروت و فراوانی هدایتم میکنه ینی میخام بگم بخدا ک اون آرامش و سلامتیه مهم تره برام ،حالم خوبه ب یه تضاد مالی ک میرسم تازه میفهمم ای بابا اینم باید باشه و من انقد غرق عشق و لذتم یادم میره ک بسازمش بعد ک تمرکزی میرم تو دلش خیلی زود نتیجه حاصل میشه برام واقعا اون حال خوبس ک همه چی و رقم میزنه و مابقی فاکتورها ک لازمه رسیدن ب هدف ها و خاسته ها هستن الهی صدهزار مرتبه شکرت برای آرامش و خوشبختی ک از عمق وجودم خاستم و بهم دادی جوری ک فارغ از دنیا فقط خوووودتی و خودت و زیبایی هایی ک برام قرار دادی تو این جهان

    وقتی که یه جوری برام چیدی که کارم خودش تفریحه،شادی و حال خوبه و در کنارش پول و نعمت جالب اینه برام سلامتی ام داره فک کن میرقصی یه هورمون شادی تو وجودت ترشح میشه همزمان ک میرقصی ورزشی میشه برای سلامتی جسمت هیچ حال خرابی نداره بعد کلی هم پول میاد باهاش آدمایی هم ک میخان برقصن دنبال حال خوبن اینطوری ادمهای درست سرراهم قرار میدی ینی من چطور سپاسگذار این نعمت هایی ک بهم دادی باشم چطوووووور ازت تشکر کنم خدای بی نظیرم عاشقتممممم کمکم کن ک همیشه و هرلحظه در مدار خودت باشم و ب مدارهای بالاتری برسم وقتی ک آماده دریافتم کردی و ظرفم و بزرگتر کردی

    الهی تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری می‌جویم

    اسناد قشنگم عاشقتونم

    مریم جونم عاشقتم

    خانواده قشنگم عاشقتونم

    خدای مهربون و بخشندم بی نهایت عاشقتممممم

    الهی ک همیشه در پناه خودش شاد و سالم و پرروزی و آروم باشین

    فعلا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    نعیم پورشفقی گفته:
    مدت عضویت: 1715 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به استاد عزیزم و بانو شایسته

    سلام دوستان

    یه حس قشنگی تو وجودم داره باهام حرف میزنه و به آگاهی هایی دارم شنوا میشوم که نمیدونم چطور توضیح بدم اما حس فوق العاده اییه

    در حالی که اومدم خونه دیدم از گوشی عزیز دلم صدای بانو شایسته میومد و داشتن درمورد پروژه مهاجرت به مدار بالاتر رو توضیح میدادن و منم گفتم بیام ردپا بزارم

    واقعا خانم شایسته ما داریم هدایت ها رو با این پروژه درک می‌کنیم. درمورد عملکردهایی که باید انجام بدیم و عملکردها و رفتارهایی که نباید انجام بدیم رو به ما میگه

    مثل یه ذره بین داره عادت‌های محدود کننده رو به ما نشون میده من دارم این رو قشنگ حس میکنم و از طرفی هم که اهرم رنج و لذت روانشناسی 1 جلسه 2 رو دارم تمرین میکنم دقیقا شده 11 روز و این آگاهی ها با گام 11 پروژه داره زنجیرهای نامرئی رو از ما باز میکنه .چالش اصلی برای ما بزرگ کردن ظرف وجودمان هست .الگویی بهتر از استاد کجا میشه گیر آورد. این شخصیت رو میشه درست کرد و این پروژه بهت راهو نشون میده .شخصیتی که باید اون رو بسازم تا در مدار خواسته ام قرار بگیرم .این پروژه و آگاهی های این مسیر بهم میگه چطور میتونم اون شخصیت رو بسازم

    .شخصیتی که ظرف وجودت رو بزرگ و بزرگتر میکنه .استمرار همه چیزه .اون استمرار بهت راهو نشون میده من مطمئنم.

    بچه ها ادامه بدین

    خط قرمز هامون رو بکشیم و روزای خیلی زیبایی در راه داریم .مطمئنم پایان این پروژه مهمترین ثمره اش میشه دیدن وعده رحمت و فزونی رب العالمین

    خدایا سپاسگزارم

    راستی اهرم رنج و لذت معجزه میکنه با این پروژه .

    تمام دوستانی که این مسیر رو اومدیم یه بار واسه امتحان یه بار برگردیم توضیحات بانو رو بشنویم حتما اون حس بانو شایسته رو تا الان یه جرئه اش رو چشیدیم و اون حرفا رو تایید می‌کنیم.

    این کار یه مشوق برای ادامه مسیره من هدایتی شندیم دو باره اون توضیحات رو شما هم یه امتحانی بکنین .به ایمانمان خیلی کمک میکنه مطمئنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    فاطمه پورهدایتی گفته:
    مدت عضویت: 1492 روز

    خدا جون سلام

    مثل همیشه بگو که مدرک ، سند واسه خودم اینجا به نامم بزنم، که روزی بیام این مدارک و نگاه کنم و لذت ببرم از اینجا تا اون بالا.

    استاد سلام

    چقققققدر آرام و ریلکس برام توضیح میدید که من باید از همه چیز لذت ببرم

    کارم ، شغلم.

    زندگی م.

    روابط م.

    مسافرت م.

    همه چی باید باشه تو زندگیم.

    عباس منش واقعا ایمان دارم که این شما نیستید که دارید واسم طراحی کردن یه زندگی خوب و رؤیایی و رقم می زنید.

    این فقط خداست که خوب می‌دونه .

    وقتی قرآن می خونم و میرسم به این آیه که میگه ما از دلهای شما اگاهیم، اینجا ست که باورم، ایمان م، قوی تر میشه.

    آره من تو زندگیم خیلی طالب ، راحتی ، سادگی ، لذت بردن، عشق و حال کردن هستم پول خودش میاد، من اصلاً نباید یه ذره به سختی بیافتم.

    ایده‌هایی که وارد زندگیم میشه همونی که به شرایط م ، توانایی م، مربوط باشه من درنگ نمی کنم، انجامش میدم ، .

    من باورهای خوبی در مورد ثروت که منو راضی کنه ندارم ، اما می فهمم هر بار که بهتر ، تمرکزی روشون کار می کنم اصلا نتایج مهلت نمیدن، همون روز وارد زندگیم میشن.

    اینو به عینه دارم می بینم، و دارم باهاش زندگی می کنم.

    خدای من، چند وقتی ست رسیدم به این باور و روش کار کردم و هی هر بار دارم بهترش، قوی ترش ، می کنم اصلا چیزی به نام وام ، چک، قرض، راه ندم تو زندگیم.

    خدا رو شکر داره این باور ، درم، تقویت میشه.

    چون ایمان دارم که اگه شرایطی وارد زندگیم شده که من باید الآن این پول رو هزینه کنم، اگه داشته باشم حتماً انجام میدم.

    اما اگه ایده بیاد و من اون پول و نداشته باشم، حتی اگه فردی بهم پیشنهاد بده که تو این کار و انجام بده من

    بهت قرض میدم ، قسم می خورم من اصلاً اون کار و انجام نمیدم، چون می فهمم که اگه من الان اون مبلغ و ندارم پس باید تکامل م طی کنم خودش تو بهترین زمان میاد مطمئن هستم.

    من باااااااید به فکر ساختن پول باشم.

    پس وظیفه ی خودم می‌دونم که الان باید باورهام و تقویت کنم.

    همین چند روز پیش، یه ایده اومد که بیا مغازه بگیر و محصولات و، از خونه ببر به مغازه، …

    نمی‌گم درجا اینو گرفتم و روش فکر کردم….

    من خیلی به این در و اون در زدم، اما هر بار با در بسته روبه رو میشم

    پس باید بفهمم که الان وقتش نیست، و خدا امروز باهام حرف زد ، گفت فاطمه جان، اگه از همین جایی که هستی تونستی پول بسازی پس تو مغازه هم باشی یا خونه هیچ فرقی واسه خدا نمی کنه .

    همون خدایی که با باور غلط میگی اگه مغازه بزنم بهتر فروش می کنم با بهتر مشتری میاد، اینو باور خوب و مناسب به خودت بده و بگو که همون خدا قدرت اینو داره که اون مشتری ها رو در خونه هم بیاره، آقا واسه خدا هیچ فرقی نمی کنه تو مغازه بزنی، یا تو خونه فروش کنی مشتری باید او بفرسته، اونم با باورهای تو.

    خدا جون کمک کن مشرک نشم، اگرم میشم، انسان م، به محض فهمیدن مسیر اشتباه، تکرار نکنم اون مسیر .درس ها، تجربه ها، نکته ها رو بگیرم.

    استاد متشکرم که بازم اومدی و بهترین تجربه هات و واسم گفتی.

    مریم جان متشکرم از این مسیر که چقققققدر با تکامل و به این زیبایی داره هی بار بهتر و بهتر میشه و مدار منو بالا و بالاتر می بره.

    خدایا متشکرم که دل این بندها تو ، نرم کردی و آنچه که باید اینجا خوراک ذهن م کنم واسم چیدمان می کنی.

    متشکرم که هر آنچه که دارم از آن توست.

    خدایا متشکرم متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    مینو گفته:
    مدت عضویت: 1505 روز

    به نام پروردگار رب العالمینم

    سلام دارم خدمت استاد گرانقدر و سرکار خانم شایسته نازنین و دوستان گرامی ام

    گام 11

    من دوست ندارم تو یه بشقاب غذا با کسی شریک بشم دوست ندارم کمد لباس شریکی داشته باشم چه برسه به کسب و کار شریکی خخخخخ

    سال پیش خواهرم ازم خواست ضامن همسرش بشم می خواست وام بگیره خیلی محترمانه بهش گفتم ضامن شدن خط قرمزه منه و جواب رد دادم اونقدر قاطعانه نه گفتم که دیگه تکرار نکرد

    من از نتایج خوب زندگی دیگران مخصوصا مالی خیلی خوشحال میشم و ایده میگیرم یه بار دوست صمیمیم اومد خونمون با ماشین پراید جدیدی که خریده بود سال 88 و من خیلی تعجب کردم که هم رانندگی رفته یاد گرفته هم ماشین خریده منم با خودم گفتم چه جالب چرا من به فکر پیشرفت نیستم اونموقع 150 هزار هزینه کردم رفتم ثبت نام کردم آیین نامه رو راحت قبول شدم و امتحان شهر رو دومین بار قبول شدم کل این پروسه یک ماه طول نکشید و بعد که گواهینامه به دستم رسید فکر کنم یه هفته بعدش مدیر مدرسه بهم زنگ زد گفت گواهینامه داری گفتم اتفاقا همین تابستون رفتم رانندگی و یه هفته اس گواهینامه ام رو گرفتم چطور حالا ؟ گفت بیا یه معرفی نامه بهت بدم ببر بانک ملی تا حواله ی خرید یه پراید بهت بده آقا من اونقققققدر خوشحال شدم نگو و نپرس آخه مدرسمون تیزهوشان بود و بودجه ی زیادی براش در نظر میگرفتن و مدیرمون با رئیس بانک رایزنی کرده بود که به خاطر سپرده ای که داریم باید یه امتیاز به همکارام بدی و به این صورت من به راحتی صاحب یه پراید شدم من خیلی اهل وام گرفتن حتی قرض الحسنه هم نیستم ولی بعضی وام ها مثل این مورد برای ماشین رو گرفتم و احساس میکردم یه پاداشیه از طرف خداوند

    این جمله ی استاد خیلی میتونه برامون راهگشا باشه که با همون فرمونی که رفتی جاده خاکی با همون فرمان برگرد به جاده اصلی

    من دقیقا وقتی با استاد آشنا شدم همین کار رو انجام دادم چون تا یه مدت خیلی خوب در حال پیشرفت بودیم و برای حدود سه چهار سال و رق برگشت و خیلی ضرر میکردیم ولی خدا رو شکر قبل از اینکه چیز زیادی رو از دست بدیم با استاد گرانقدرم آشنا شدم

    اولین کاری که کردم به یه تفکر عمیق فرو رفتم و دقیقا می سنجیدم زمانی که پیشرفت کردم چه رفتار و چجور تفکری داشتم و زمانی که ضرر کردم چطور بودم

    زمانهای پیشرفتم

    نترس بودم توکلم به خدا بود در کارم به فکر پیشرفت بودم با وجود حقوق ثابت معلمی ، غر نمیزدم اعتبار موفقیتهامو به خودم نمیدادم اثر همسرم رو نادیده نمیگرفتم منم منم نمیکردم مسابقه با دیگران نمیذاشتم به هدایتهای خداوند ناخودآگاه توجه میکردم

    و زمانهای پسرفت دقیقا بر عکس اینا عمل کرده بودم و به لطف خداوند و آموزه های استاد اولین تغییری که در خودم ایجاد کردم همین موارد در اخلاق و رفتارم بود و کلی نتیجه وارد زندگیم شد خدا رو بی نهایت شکر

    استاد عزیزم و خانم شایسته نازنین و دوستان گرامی ام ازتون سپاسگزارم و شما را به رب العالمینم می سپارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    بازیار گفته:
    مدت عضویت: 884 روز

    بنام خدای رزّاق

    پروژه مهاجرت به مدار بالاتر

    گام 11 باورهایی برای روان شدن چرخ کسب و کار

    سلام استاد عباس منش بزرگوار و سلام استاد شایسته مهربان

    و سلام به همه اعضای سایت.

    استاد عزیز روز مرد بسیار مبارک باشد.

    امروز هم خدا رو شکر من تونستم با آگاهی های یک فایل دیگر کمی مدار خودم رو ببرم بالاتر.

    در مورد اینکه استاد توضیح دادن که کار و تفریح در زندگی‌شان با هم هست، یاد یه حدیثی منصوب به حضرت علی افتادم که:(بهترین تفریح کار است) و چقدر من دلم میخواست یک همچین کاری داشته باشم. من تو یک شرکتی کار می‌کردم علاوه بر اینکه حقوقش خیلی خوب بود پرداختی هم به موقع بود بعد پاداش، ارزاق، هتل و خیلی امکانات دیگه هم داشت اما من از ساعتی که میرفتم سر کار چشمم به ساعت بود که کی تایم کاری تموم میشه که برگردم خونه و وقتی که عضو سایت شدم و زندگی شما را دیدم و با آموزه های سخاوتمندانه شما، باور کردم که چنین زندگی چقدر امکان پذیر و قابل دسترس هست.

    وقتی که من باورهای درست داشته باشم و در مسیر درست باشم، آدمهای درستکار و شرایط خوب سر راه من قرار میگیرند تا چنین زندگی را تجربه کنم.

    خدا رو شکر چقدر با دیدن امکانات شما که به گفته خودتان درصد خیلی کمی از دارایی شما هست، خوشحال و امیدوار شدم چقدر خواسته در من شکل گرفته، چقدر انگیزه پیدا کرده ام. و جمله کلیدی این فایل برای من این بود که:

    “”محدودیت فقط در ذهن ماست””

    استاد خیلی سپاسگزارم از شما

    24 10 1403

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: