مصاحبه با استاد | باورهایی برای روان شدن چرخ کسب و کار - صفحه 22

389 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمد علیزاده گفته:
    مدت عضویت: 1497 روز

    ( به نام معمار هستی )

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان و بی نظیر برای این پروژه های فوق العاده گام به گام .

    و سلام به همه دوستان هم فرکانسیم.

    روان شدن چرخ زندگی برای ما میتونه این باور باشه که آقا اگر من دارم رو خودم کار میکنم تغییر نگاهم زاویه

    دیدم نسبت به موضوعات عوض بشود به صورت مستمر در مدار درست باشم و مرحله به مرحله رشد مداری داشته

    باشم زندگی من بدون تعارف روان میشود و به قول استاد عزیزم چرخ زندگیم روانتر میشه تو جاده آسفالت سر سبز

    سوت زنان حرکت میکنم بدون عجله بدون ترس و شک میگم لاجرم این اتفاق میفته چون این یک قانون است

    برای روان شدن زنجیر دوچرخه موتور باید بری گیریس را ورداری بمالی رو زنجیرها بعدش میدونی صد در صد

    زنجیر دوچرخه یا موتورت روانتر میشه دیگه وقتی داری زنجیر را گیریس کاری میکنی شک نداری که نکنه زنجیر

    روان نشه نه میدونی این قانونش هست که این اتفاق لاجرم میفته اگر من به این قانون ها باور داشته باشم

    دیگه استرس شک دودلی ها از بین میره مثل استاد عزیز که باور کرد همه چی همینه باور هست اومد رو خودش

    کار کرد چون میدونست لاجرمه اتفاق میفته امیدوارم من و همه دوستان بتوانیم در مسیر روان شدن زندگیمون

    مستمر ادامه دهیم تا زندگی در بهشت را در زندگی خودمون لمس کنیم به واسطه عمل به قوانین بدون تغییر

    خداوند الهی شکرت که این همه نعمت بهمون دادی استادان عزیزم بی نهایت دوستون دارم

    همه شما را به خدای بزرگ و مهربانم میسپرم .

    خدا نگهدارتون .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    سیداحمد میرابوالقاسمی گفته:
    مدت عضویت: 1906 روز

    بنام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام بر استادان گرامی دانشمند جناب آقای سیدحسین عباس منش و دانشمند سرکار بانو مریم شایسته

    سلام بر دوستان گرامی و هم سایتی و هم فرکانسی و همدوره ای

    پروژه مهاجرت به گام مدار بالاتر

    باورهایی برای روان شدن چرخ کسب و کار

    چقدر عالی و دوست داشتنی، که کار شما، تفریح و سفر شما یکی است چه چیز از این بهتر که هنگام تفریح و سفر هم درآمد کسب کنی به راحتی و آسانی، چقدر باورهای خوب و مناسب و عالی دارید که هم کار میکنید هم تفریح، هم در سفر هستید و هم کار میکنید و درامد هم دارید، چی از این بهتر، ولی برای من این غیرقابل باور هست، چون یک عمر 35ساله کار کردم برای اینکه بتونم از درامدم برم تفریح برم مسافرت و وقتی هم که در تفریح و سفر بودم کلا کار تعطیل حتی سعی میکردم که گوشی تلفن رو کاری کنم که نخوام در مسافرت که هستم جواب تلفن کاری رو بدم یا موقعی که سرکار بودم جواب تلفن کسانی که تفلن غیرکاری داشتند رو جواب ندم اون لحظه چرا چون کار داشتم و وقتی هم به خونه میرسیدم همه اتفاقات کاری رو میذاشتم پشت در که نخوام از اتفاقات کاری اون روز چیزی بگم…. داستان کار و تفریح و مسافرت من کلا از هم جدا بود…

    ولی یه امید تازه تو دلم روشن هست که چند وقت هست که کاری رو شروع کردم که هر اتفاقی که تو کارم رخ میده حداقل همسرم در جریان هست و همچنین همسرم هم کاری شروع کرده که هر دو در جریان هستیم و ضمن اینکه داریم به سمتی میریم که حین تفرح و یا مسافرت هم کار خودمون رو انجام بدیم و در حین سفر و تفریح هم مثل استاد درامد داشته باشیم و خداروشکر داریم به این سمت هدایت میشیم و قدمها هم بهمون داره گفته میشه که با طی کردن تکامل این مسیر زیبا رو طی کنیم.

    وقتی در مسیر درست باشی، کار، زندگیت، تفریحت، عشقت، با هم یکی هستند و همه چی رو با هم دارید و از بودن در مسیر لذت میبرید

    اونقدر باید درآمد کسب و پول بسازم که هر وقت خواستم چیزی رو بخرم پولش رو داشته باشم که نخوام قسطی یا چکی و… بخرم چون بینهایت ثروت در جهان وجود دارد و چیزی رو هم نفروشم که بخوام چیزی رو بخرم.

    دیدن موفقیتها و ثروت و مسیر لذت بخش شما استاد عزیز برای ما انگیزه شده که در این مسیر پا گذاشتیم و امیدوارم که ثابت قدم و پایدار به این مسیر زیبا ادامه بدهم

    محدودیت ها فقط در ذهن ماست.

    کسی که نخواهد موفقیت و ثروت دیگران رو باور کند هر کاری کنی باور نخواهد کرد.

    خدا همه چیز میدهد عشق ثروت سلامتی نعمت و ثروت میدهد

    داشتن شریک کاری و تجاری دلیلش داشتن باور اشتباه است افرادی که دنبال شریک میگردند: یا پول و سرمایه رو ندارند، یا احساس بی عرضگی میکنند و عزت نفس ندارند یا اگر اتفاقی پیش امد مقصر رو کسی دیگه بدونند.

    تمرکز کردن روی یک موضوع خاص و روی یک خواسته. هم زندگی کردن و هم لذت بردن با هم.

    تو مسیر قدمها گفته میشود.

    همه چیز رو بینهایت دوست دارم

    وقتی که کاری رو با اطمینان شروع میکنی و امید به درست بودن اون کار داری این دیگه ریسک نیست

    در مورد بدهکاری و شرایط و مشکلات که برات پیش امده اول باید قبول کنیم که مقصر این همه اتفاقات خودم بوده ام و با عوض کردن نحوه تفکر، با عوض کردن باورها، این اتفاقات و مشکلات رو حل میکنم مسیر سخت هست ولی شدنی است چون مشکلات هر چی هم که بزرگ باشند خدای من از همه اونها بزرگتر و این مشکلات و تضادها برای پیشرفت من است و این ذهن هست که اگر کنترل شود همه چیز درست میشود

    کنترل ذهن یعنی تقوی، تقوی داشتن یعنی فردی گرامی نزد خدا.

    الحمدالله سبحان الله شکرالله

    گام یازدهم 2025/01/14

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    ساحل خورشیدی گفته:
    مدت عضویت: 726 روز

    سلام به همه ی دوستانم در سایت بهشت

    چه حس قشنگی که کار و تفریح و استراحت و همه چیز یکی باشه ، محل کار هم که در هر جا هست ، همه با هم یکجا جمع شده و چی ازین قشنگ تر ، همه چی با هم ….

    خداروشکر بخاطر زندگی قشنگ استاد جانم که الگوی همه ی ماست

    چقدر زیبا که نیاز به هیچ نظارتی در کار نیست چون همگی به بهترین نحو کارشون رو انجام میدن این یعنی یه باور قشنگی در ذهن صاحب اون کار شکل گرفته که این افراد جذب شدن خداروشکر برای این قانون قشنگ

    وقتی باورهای درست داشته باشیم بدون نیاز به وام و بدهی به راحتی میتونی نقد هر چی که بخوام بخریم ، باور باید درست بشه

    نگاه من به ثروت استاد جان :

    بی نهایت لذت میبرم و خداروشکر میکنم و این رو از خود استاد یاد گرفتم با توجه و تأیید زیبایی ها و داشته های دیگران و ایمانم رو قوی تر می‌کنه که من هم میتونم داشته باشم

    من همین الان بی نهایت احساس خوشبختی میکنم ، البته که هنوز راه زیادی دارم که به خواسته هام برسم اما از همین جایگاهی که هستم دارم هر لحظه لذت میبرم خدارو شکر

    البته استاد جان که درباره نگاه دیگران به ما نگاه مادی گرایانه هست و خیلی مهمه براشون که ماشین داری ؟ مدلش چیه چه پول ها و اموالی داری ، البته که این موضوع خودش باعث میشه گاهی تلاشت رو چندین برابر کنی و خودت رو حداقل به خودت ثابت کنی

    البته که وقتی شمارو میبینیم باورهامون خیلی بیشتر میشه که میشود و الگوی قشنگی هستید

    شریک داشتن یه باور اشتباهه که نباید به دنبالش باشیم و تنهایی کار کنیم و رسد کنیم تا تکامل اتفاق بیفته

    داشتن چندین کسب کار : وقتی تمرکز روی یک چیز باشه سرعت و قدرت چندین برابر میشه پس بچسب به چیزی که از همه بیشتر علاقه داری

    البته من دو تا شغل هست که به هر دوش به شدت علاقه دارم و تقریبا هر دو رو انجام میدم نمیتونم بی خیال هیچ کدومشون بشم از بس دوست شون دارم نمی‌دونم اینو چه کنم خدایا هدایتم کن

    چند ساعت در روز رو کار میکنید :

    وقتی همه چیز لذته و کاره تایم معما نداره ، درست مثل کار خودم که هر لحظه میتونم و انجامش میدم فقط تکامل و باورهام تغییر کنه تا نتایج رو ببینم

    ریسک یا امید : جالب بود این موضوع آره من زیاد با امید جلو رفتم ، خیلی ها بهم میگن که ریسک زیاد می‌کنی ، اما واقعا فکر میکردم که جواب میده و خوب درس هایی داشته و یاد گرفتم

    چجوری به موفقیت برسیم وقتی تا خط ریش خخخخ در بدهکاری هستیم : خوب باید بدونیم که باعث و بانیش خودمون هستیم ( مثال ضمانت شخص) اما صد در صد خودمون مسئول هستیم و تا نپذیریم تغییر ممکن نیست و اولین قدم پذیرشه ، و بعد قدم های بعدی با تمرینات و تغییر باور میشود افسار ذهنت و دستت میگیری و می‌ذاری جای درست ، کم‌کم میرسی به تسویه بدهی ها بعد به صفر و بعد درآمد و بعد وفور ثروت

    سپاسگزارم بابت این آگاهی های ناب

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  4. -
    سارا محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1457 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    خدایا منِ نقطه، هیچی نمی دونم تو دانای نهان و آشکاری

    تو رب العالمینی

    پس از خزائن علم و حکمتت بر علم و حکمتم بیفزای … علم و حکمتی از جنس علم و حکمت سلیمان

    خدایا از شر نجواهای ذهنم… از شر باورهای ناهماهنگم … از شر قل و زنجیرهای نامرئیِ باورهای محدودکننده ام، به تو پناه میبرم

    ای خیر الرازقین… ای ارحم الراحمین… ای کریم… ای غنی… منو از عوامل بیرونی بی نیاز کن … منم می خوام غنی بودن رو در همه ابعاد از سرراست ترین و لذت بخش ترین مسیر، تجربه کنم

    آمین

    =================================

    سلام به استاد نازنینم

    سلام به مریم جاااانم

    سلام به دوستان مدار بهشت

    #گام 11

    #مهاجرت

    «باورهایی برای روان شدن چرخ کسب و کار»

    ++ تکامل شما با مدت زمانی که صرف می کنید طی نمی شود بلکه تکامل شما با سرعت عمل در اجرای ایده های الهامی، طی می شود؛… ایده تو مسیر پخته میشه…

    ++ سرعت موفقیت استاد به دو دلیل:

    1. کار کردن مداوم روی باورها

    2. سرعت عمل در ایده های الهامی

    ++ وقتی ذهنت رو با روحت هماهنگ می کنی و در هر لحظه سعی می کنی از زاویه ای نگاه کنی که حالت خوب باشه، هماهنگی های بیرونی رو خدا اوکی می کنه و اون وقتی شما همه چیز رو با هم داری… لعلک ترضی و فلاح

    ++ فرهنگ بدون نیاز به ناظر بیرونی، کیفیت کارت رو عااااالی انجام بده= درستکاری

    ++ همه ثروت رو ملاک موفقیت می دونن تا باور کنن مثل زمان های پیامبران که معجزاتی اینچنینی می خواستن تا باور کنن… و جالبه بعد از اون همه معجزه موسی، قومش بعد از 10 روز دیر آمدن موسی، گوساله پرست شدن… کسی که نخواد ایمان(باور کنه) بیاره هر کاری کنی ایمان نمیاره… چون تو مدار ایمان نیست… به قول قرآن که به پیامبر میگه: اگه زمین رو سوراخ کنی و نردبون بزاری بری آسمان ها و معجزه براشون بیاری، اینا ایمان نمیارن

    مثال استاد که همکارش می گفت: ماشین آنچنانی بخر یا ساعت سوئیسی بنداز تا مردم به چشم ببین و باور کنن… و استاد ملک می خریدن چون این چیزا اولویتشون نبود.

    ++ ریشه احساس نیاز به «شراکت»

    1. باور اشتباه قدرت دادن به عوامل بیرونی… اون تواناتر از منه… خلاق تر از منه… سرمایه داره… پارتی داره…

    2. عدم مسئولیت پذیری و دنبال مقصر بودن

    ++ سرراست ترین مسیر برای ایجاد تعادل در زندگی شخصی و کسب و کار؛… تمرکز فقط روی یک حوزه نه چندین کسب و کار… مرز خاصی بین کسب و کار و زندگی شخصی و تفریح وجود نداشته باشه…

    ++ اولین قدم برای «خروج از مدار بدهی و گرفتاری مالی» و «ورود به مدار استقلال مالی»؛… پذیرش اینکه شرایط الانم به خاطر اینکه⬅️ فرکانس ارسال کردم و جهان لاجرم ترجمه کرده… یعنی مسئولیت پذیری… مثلاً ضامن فلانی شدم و اینجوری بدهکار بانک شدم… اون مقصر…

    چه باوری باعث شد تو بری ضامن بشی؟

    حالا که با اون باور باعث بدبختی خودت شدی با باور جایگزین، می تونی خودتو خوشبخت کنی… با همون فرمون که رفتی تو جاده خاکی، با همون فرمون ولی خلافش می تونی برگردی به جاده آسفالت

    ++ تفاوت میان “ریسک کردن” و “اطمینان قلبی به نتیجه نهایی”؛… تسلیم الهامات شدن و درگیر دودوتا چارتا نشدن های ذهن… از نظر مردم شاید ریسک کردن به نظر برسه ولی اون فرد خودش می دونه که این ریسک نیست و اطمینان قلبی داره یعنی براش خیلی شفاف بوده مثل زمانیکه بهم الهام شد وسایل هات رو جمع کن ببر خونه ….

    ریسک مثل این می مونه که من یه سکه میندازم بالا، ممکنه شیر بیاد… مثل قمار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    مریم دوستداشتنی گفته:
    مدت عضویت: 1916 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    خدایی که مهربانیش همیشگی و رحمتش پایدار است

    وقتی کاری که دوسداری رو انجام میدین هم کار براتون تفریح هم تفریح براتون کاراست

    وقتی تو مسیر درست باشی کار،عشق،تفریح ،سلامتی همه چی رو باهم دارید

    وقتی باورهای درستی داسته باشیددر زمینه کسب وکار آدمهای درست سر راهت قرار میگیرند کار شما رو به بهترین شکل انجام میدین حتی اگر شما بالاسرشون نباشید

    خرید ملک:وقتی پول داشتم خریدم بدون وام قرض

    شما وقتی باور کمبود رو درست کنید پول میسازید وبراحتی ثروت وارد زندگیتون میشه بدون توجه به گرانیها

    سوال سوم:کسیکه از هیچ به جایی رسیده وقتی میبینه کسی به آرزوی شما رسیده پس من هم میتونم اون خواسته رو بدست بیارم

    دلیل اینکه خیلی از خواسته هارو میخواستم داشته باشم ایمان بقیه نسبت به حرفهای من بیشتر بشه

    برای خود من هم دقیقا همینطور هروقت امدم حرفی بزنم همه میگفتن حالا تو که تواین مسیر هستی چی بدست آوردی

    بخاطر همین تصمیم گرفتم به کسی چیزی نگم تا خودم بتونم به چیزهایی که دوسدارم برسم ونتایج به جای من صحبت کنن

    خدایی که به شما سلامتی آرامش میده ثروت هم میده

    موضوع شریک:من خودم به شخصه قبل از اینکه وارد این مباحث بشم وبا اینکه سنمم کم بود همیشه این جمله رو میشنیدم که اگر شریک خوب بود خدا برای خودش شریک میگرفت

    وهمیشه با این موضوع خیلی مخالف بودم

    موضوع شریک از عدم مسئولیت پذیری ،ازاینکه طرف یسری مهارتهارو بلده ومن نمیدونم یسری کمبود هارو خودش داره ومیخواد از بقیه استفاده کنه

    وقتی تمرکزت روی یک کار باشه مسلما شما نتایج بهتری بدست میارید

    وشرکتهای بزرگ مسلما فقط ینفر اداره نمیکنه وچندین مدیر وبخشهای مختلف داره

    بلافاصله ایده رو عملی میکردین؟تقریبا زود عمل میکنم ولفت نمیدم وقدمهای بعدی تو مسیر به ما گفته میشودبا خوب کار کردن روی باورها

    چندساعت روی خودتون کار میکنید؟ من روی باورهایی کار کردم که به بی نهایت آزادی زمان پول مکان برسم مخالف چیزی که جامعه بهمون یاد دادن

    شما وقتی امید دارید به مسیر ادامه میدین ونمیشه اسم ریسک روی اون گذاشت

    مثل سرمایه گذاری تو یه کار ،انجام دادن یه ایده جدید ،تغییر شغل

    طرف مطمئن بوده موفق میشود

    چطوربه موفقیت برسم تازمانیکه بدهکار هستیم؟

    اول از همه مسئولیت کار روبعهده بگیریم این من هستم که با افکارو باورهام باعث ایجاد این موقعیت شدم

    حتی اگر شما ضامن کسی شدین وخودتون رو مقصر نمیدونید شما با باورهای نادرست بصورت آگاهانه یا ناآگاهانه این شرایط رو به وجود آوردید

    باهمون قدرتی که باعث بدبختی خودمون شدیم با همون قدرت با نحوه تفکر درست کردن باورهای درست ایجاد کردن ،افسار ذهن رها شده رو دست میگیرید وشرایط رو به نفع خودتون تغییر میدید

    بدونبی که کنترل همه چی دست خود شما هست وخودتون میتونید بهترین شرایط رو برای خودتون خلق کنید

    چکه ای از مطالبی بود که من از این فایل متوجه شدم

    حسبی اله ونعم الوکیل

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    حسین شاطری گفته:
    مدت عضویت: 2142 روز

    《به نام خداوند بخشنده مهربان》

    خدایا من هرچی دارم از آن تو، خدایا هرخیری از تو بمن برسد باز من فقیر توهستم، خدایا من نمیدونم من بلد نیستم تو بهم بگو..

    سلام به بانو شایسته و استاد عزیزم امیدوارم حال دلتون عالی باشه،

    سلام به دوستان همگامم هرجا هستید شاد باشید

    داشتم با عشق دلم صحبت میکردیم که توی کار املاک که شغلمونه چطور میتونیم تفریح و کارمون یکی باشه؟؟!! خب به اینجا رسیدیم که:

    1. اگه ما از کارمون لذت ببریم یه نوع تفریح محسوب میشه

    2. اگه فرکانسها و باورهامون درست باشه میتونیم کسانی رو استخدام کنیم که مثل خودمون متعهد باشند و در نبود ما تمام کارها رو به نحوه احسنت اداره کنند

    3. یا اینکه خیلی دیگه باورهامون درست باشه به کاری هدایت میشیم که مثل استاد همه چی رو باهم داشته باشیم تفریح کار لذت…

    البته یه دوره ای ما شماره دوم رو تجربه کرده بودیم و چقدر خوب بودش من خودم به شخصه به همه کارهام میرسیدم و چقدر هم به روان شدن چرخ زندگیم کمک کرده بود

    درباره قرض و وام من تجربه خودم رو میگم :

    یبار وام ازدواج گرفتم آقا برای هفت پشتم بس بودش ینی تا یه قسمت دو روز دیر میشد سریع زنگ میزدن به ضامن هام و میگفتن دو روزه دیرشده و……. دیگه خودتون میدونید و این شد بعد از تسویه اون وام دیگه دیگه دیگه هیچوقت وام نگرفتم حتی از این قرعه کشی های خونگی هم یکبار هم انجام ندادم..

    ولی متاسفانه یه وقتهایی قرض گرفتم که متاسفانه خیلی برام گرون تموم شده که یکیش هم توی همین دو سه ماه پیش بود که قرض گرفتم و خیلی اشتباه هم کردم چون منو خیلی از زندگی کردن عقب انداخته البته بگماااا اون دوستانی که بهم قرض دادن هیچی تا به امروز نگفتن ولی من خودم وقتی یادم می افته که به فلانی بدهکارم اصلا روانم رو میریزه بهم و هزارتا فکر و تصویر میاد تو ذهنم که الان فلانی خودش گیره و روش نمیشه بهت زنگ بزنه تو خودتوبذار جای اون چیکار میکردی و…… خیلی چیزای دیگه و دیگه با خودم عهد بستم اگه درحال مرگ هم بودم بمیرم ولی قرض نگیرم وام نگیرم، تلاش می‌کنم پول میسازم ولی اینکار رو انجام نمیدم اینجوری خیلیییییییییییییی آدم آرامش داره بخدا، خیلی تجربه ای از قرض گرفتن ندارم ولی یه دوره ای افتادم توخط قرض گرفتن و با همه تسویه کردم ولی این آخریه خیلی اذیت کنندس برام چون به نسبت سالیان قبل آگاه شدم از قوانین و خدا رو شناختم… امیدوارم این هم تسویه کنم و خودم به راحتی پول بسازم به امیدخدا..

    من یه زمانی که ایده ای بهم الهام میشد رو کلی زیرورو میکردم تا اجراش کنم بقول استاد پخته بشه و 100٪ مواقع به اجرا و اقدام هم نمیرسید چه برسه بخوام بذارم تو مسیر پخته بشه.. ولی الان با این آگاهی هایی که دارم سریع عمل میکنم ولی بازم یکم نگاه میکنم ببینم این ایده ای که بهم الهام شده با شرایط الانم جور هست یا نه تا بتونم انجام بدم….

    وای وای از این باور عدم فراوانی ای خدااااا، من یه زمانهایی خیلی درگیر این بودم شراکت کنم با یکی دیگه تزفکریم هم این بود که من توانایی دارم پول ندارم ولی فلانی پول داره توانایی نداره اولین شراکتم هم با یکی از دوستانم بود که ایشون ماشین داشت و من نداشتم و ماشینش همیشه تو خونه خواب بود و بهش پیشنهاد دادم که کار از من ماشین از تو همه چی هم 50 50 باشه که اونم قبول کرد و بعداز یه مدت هم ماشین رو گرفت حالا یادم نیس چرا ولی این شراکت بهم خورد..

    یا یبار هم با برادرم و دوتا از دوستاش شراکتی شرکتی رو راه اندازی کردیم حالا اینبار پول از ما بود کار از اونا که اونهم بعداز چندماه بهم خورد چون شریکامون اصلا تن بکارکردن ندادن خخخخخ خیلی تنبل بودن و ما فقط کارمیکردیم انگار جاهامون عوض شده بود اونا پول گذاشتن.. این تجربه آخری هم برای راه اندازی املاکمون با برادر همسرم شریک شدیم البته بگمااا هردو به یه اندازه پول گذاشتیم و به یه اندازه کار میکردیم ولی بازهم اسمش شراکت بود و بعداز دوسال شراکت بهم خوردو جمع کردیم…. خب این دوتا تجربه هم برام درس عبرت شد که دیگه هیچوقت هم شراکت نکنم و تا به امروز پول ساختم و خودم همه کارها رو انجام دادم و چه خوب چه ناخوب برای خودم هستش و اینبار خودم و تواناییهایم رو باور کردم که فقط خودم و خودم شراکت دیگه تعطیل، حتی این مغازه خودم رو خواستم راه اندازی کنم پول ساختم بعد رفتم نقاشی کردم و وسایل خریدم و بعد شروع به کار کردم…

    و الانم تنها مسئله ای که دارم میخوام از مدار بدهی به استقلال مالی برسم که خداروشکر با توجه به این پروژه و تمریناتش این اقدام برای من هم راحتتر شده و چقدر کارمو آسون کرده خداروشکر

    از بابت ریسک یا همون بهتر بگیم امید داشتن به اینکه ایده ها جواب میدن هم بگم 50 50 بوده خیلی وقتها امیدداشتم و نتیجه گرفتم و خیلی وقتها هم امیدم خیلی کم بودش و نتیجه نگرفتم….

    خب تعادل هم خداروشکر توی بحث کار و تفریح من اصلا نداشتم :)) ذهن من بسته شده بود به فقط کار کردن و کار کردن و کارکردن و هیچ جای تفریحی نداشت و خلاصه این تفریح نکردنها هم یجا خودشو نشون دادش و اتفاقات نامناسب ….. حالا یادگرفتم که همیشه تعادل رو برقرار کنم توی کار و تفریحم و این روند رو استارت زدم….

    آخیش چقدر زندگی خوبه! چقدر همه چی آسونه! چقدر من خوشبختم که دارم قانون کدنویسی رو یادمیگیرم، چقدر من خوشبختم که به این آگاهی ها هدایت شدم، چقدر دقت این قانون بمن آرامش داده چقدر من دیگه عجله ای ندارم که به یه خواسته خاص برسم چون میتونم بعدا خلقش کنم چقدر احساس خوب من بی نیاز شده از هر عامل بیرونی و یا داشتن یه نعمت خاص… خدایا شکرت خدایا شکرت

    استاد و بانو شایسته خیلی دوستون دارم عاشقتونم از راه دور میبوسمتون بغلتون میکنم ماچ بوس بغل به امیددیدار تو پرادایس

    خدایا شکرت بخاطر امروز که بهمون اجازه زندگی کردن و خلق زندگیمون رو دادی

    با خدا باش و پادشاهی کن بی خدا باش وهرچه خواهی کن

    خدایا شکرت

    ایاک نعبد و ایاک

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    زهرا آقچه لو گفته:
    مدت عضویت: 734 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم.

    الحمدالله رب العالمین.

    سلام استاد و خانوم شایسته عزیز. خب میخوام در همینجا مسئولیت تمام اتفاقات زندگیمو بهتر از قبل قبول کنم و با خودم میگم اگر در شرایط مالی نامناسب هستم فقط و فقط خودم مقصر هستم نه همسرم و کسی دیگه ای پس من توی این قضیه متعهد میشوم که روی باورهای مالی ام با اقدامات عملی کار کنم و پیشرفت کنم چون منی که خودمو توی این وضعیت مالی و از همه جنبه های دیگه قرار دادم میتونم تو وصعیت مالی دلخواه نیز قرار بدم. پس من مسئولیت زندگی ام را قبول میکنم و متعهد میشوم در زمینه روابط ثروت توحیدی و… روی باورهای خودم کار کرده و اقدامات عملی کنم البته با طی کردن تکامل تا پیشرفت کنم.

    خدایا شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 1265 روز

    به نام خدای بخشنده و مهربان

    سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته عزیز و دوستان عزیز

    گام یازدهم از پروژه مهاجرت به مدار بالاتر

    کار :وقتی در مسیر درست باشیم کار لذت عشق و تفریح و ثروت در یک راستا هستش،یک زمانی این موقعیت رو داشتم اما قدرش رو ندونستم و ناسپاس بودیم،امیدوارم به لطف خدا و کوشش خودم دوباره نصیبم بشه.

    شریک:چندبار تجربه اش رو داشتم و هربار شکست و ناراحتی و دلخوری رو تجربه کردم،اما خداروشکر دیگه هیچوقت بهش فکر نمی‌کنم و آن شاءالله میخوام یه کاری شروع کنم که اگه قبلا بود سریع به فکر پیدا کردن شریک بودم اما الان اصلا ذره ای بهش فکر نمی‌کنم.

    امیدوارم در پایان این دوره به یک مدار بالاتر بریم و نعمت‌های تازه رو تجربه کنیم،آن شاءالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    مهدی وثوق گفته:
    مدت عضویت: 1907 روز

    گام یازدهم – پروژه مهاجرت به مدار بالاتر

    .

    سلام

    بیشترین چیزی که تو این فایل واسم بولد بود مبحث خرید نقدی و پرهیز از قسط و شریک بود.

    اعتراف میکنم به صورت اجباری/تحمیلی خودمو مقید کردم به خرید نقدی و در پسا فکرم این گفتوگو هست که با توجه به وضعیت تورم و تغییرات یه هویی قیمت ها خرید قسطی و پرداخت سود به مراتب به صرفه تر از خرید نقدی هست حتی اگه تمول مالی هم داشته باشه.

    احساس میکنم وضعیت بازار مثه تردمیله که باید بدویی وگرنه پرت میشی پایین، باید استراتژی واسه خریدات بچینی که تا حد ممکنه از نوسانات بازار عقب نیوفتی .

    راستش بخام بگم از وضعیت اقتصاد ناراضیم، رو نرخ هیچی نمیشه حساب کرد و…

    بگذریم.

    خدایا من در این خصوص به هر خیری از جانب تو نیازمندم…

    الان هیچ ایده ای واسه بالا بردن درامد و پیشی گرفتن از نرخ تورم ندارم.

    اولین برنامم در راستای تغییر این وضعیت اینکه راجبش فکر نکنم و سرم را همچون کپک در برف فرو کنمو بزنم به در بخیالی.

    .

    نکته بعد:

    من عاشق پرواز و اسکای دایو و پرش از ارتفاع تو آب هستم.

    حس اطمینانی که توام با ریسک کردن باشه رو خیلی میخام.

    ازین رو یکی از لذت بخش ترین لحظه ها واسم اون زمانی هست که بهم یه ایده، یه الهام ،خلاصه یه حرکتی گفته میشه و من فقط برای انجامش لازمه از دایره امن خارج بشم.

    قلبم تند تند میزنه و با لبخند میرم سمتش.

    یه حسی مثه اجرای تمرین اگهی بازرگانی یا تمرین درخواست کردن یه چیزی.

    اون موقعا من این تمرینا رو صرف تعهد و دستوری که استاد داده بود اجرا میکردم و اصلا فکرشو نمیکردم باعث میشه وجه جسور و نترسی در وجودم بیدار بشه که تا اینجای کار در عمل کردن به الهاماتم تاثیر مثبت بذاره.

    خداروشکر بابتش.

    توضیحاتی که در این فایل راجب ریسک کردن بود رشدم دادو میشه گفت عملکردم در اجرای الهامات تق ریبا متعادله اما نسبت به نتیجه و رها بودن ، تقریبا ضعیفمو راجبش تقاضای راهنمایی و هدایت دارم.

    .

    در مورد کار و شغل؛

    به مرور با شنیدن این اگاهی که میشه هم کارکرد و هم حال کرد هم پول ساخت و هم با خونواده بود و خلاصه میشه همه چیزو باهم داشت، نگاهم نسبت به شغل و فعالیت اجتماعی تغییر کرده

    قبلنا چرا، اما الان اصلا دلم نمیخاد چندین تا بیزینس همزمان داشته باشم یا مدیریت کنم. دنبال این نیستم کلی پسوند به قبل اسم و فامیلیم اضافه کنمو خودمو خفن و گرگ بازار به دیگران نشون بدم.

    نمیخام سرم شلوغ باشه.

    این باور که تو هر فعالیتی بینهایت فرصت برای پول ساختن وجود داره و میشه با انجام کاری که دوست داری به همه چی برسی، خیلی امیدوارم کرده و رفتارامو تا حد زیادی بهینه و راهبری میکنه.

    اگاهی هایی که در این خصوص تو گام اومده بود رشدم داد.

    سپاسگزارم

    +1734

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    غزل گفته:
    مدت عضویت: 571 روز

    به نام گشاینده کار ها

    زنامش شود سهل،دشوار ها

    تا که سخن از دل و از دلبر است

    نام خدا زینت هر دفتر است

    سلام به استاد عزیزم و دوستانم

    فایل یازدهم از مهاجرت به مدار بالاتر

    تکامل شما با مدت زمانی که صرف می کنید طی نمی شود بلکه تکامل شما با سرعت عمل در اجرای ایده های الهامی، طی می شود؛

    این متن توضیحات زندگی منه وقتی آگاه نبودم و خودم رو چندین سال عقب انداختم از همکارام بخاطر عمل نکردن به ایده ها،بخاطر ایمان نداشتن و توکل نداشتن به خداوند برای حرکت کردن و خارج شدن از منطقه امن خودم

    ولی الان ایده ها رو سریع اجرا میکنم تا داغه تا سرد نشده

    حرکت میکنم و به فکر بهبودم،خواسته هام بزرگ شده و میرم تو دل ترس هام پس تکاملم رو از این به بعد سریع تر طی میکنم

    با لذت کار میکنم و حسم رو خوب نگه میدارم

    منتظرم خداوند هدایتم کنه تا در کارم به ایده ای برسم که مسائلی رو حل کنه و ایده خاصی باشه و بهش عمل کنم و نتیجه های عالی بگیرم ،همین که مریم خانم در توضیحات نوشتن

    چگونگی تبدیل ایده های خام به دستورالعمل هایی اجرایی که منجر به تولید یک محصول یا ارائه خدماتی می شود که هم مسائل افراد را حل می کند و هم برای ما پول می سازد

    به امید الله مهربان و هدایت های خداوند و عمل به آموزه های استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: