مصاحبه با استاد | باورهایی برای روان شدن چرخ کسب و کار - صفحه 27

389 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زینب معرفی گفته:
    مدت عضویت: 1298 روز

    به نام خدای هدایتگرم

    گام 11/پروژه مهاجرت به مدار بالاتر

    نکات مهم این فایل

    *در مسیر عشق و علاقه ات که باشی باورهای مناسب داشته باشی تفریح، کار، سفر همه باهم اتفاق میفته چیز تفکیک شده ای نداریم

    *زمانی چیزی رو میخرم که از لحاظ مالی براحتی توانایی هزینه کردن داشته باشم بدون هیچ قسط و وامی

    *الگوهای موفق همیشه این باور و در ما ایجاد می‌کنه که اگه کسی تونسته به این حد از موفقیت برسه پس منم میتونم کاملا شدنیه،پس به سمتش حرکت میکنم

    *برای پیشرفت کردن نیاز به شراکت نیست، آدم با تمرکز خودش وایمان و توکل به خداوند هر کاری میتونه انجام بده

    *همیشه تمرکز اگه فقط روی یه کار باشه نتیجه بخشه تا کارهای متعدد انجام بده

    *همیشه ایده ای که به ما گفته میشه برای کل مسیر نیست، قدم اوله

    که با برداشتن قدم اول، قدم بعدی به ما گفته می‌شود

    *تکامل به معنای گذشت زمان نیست، تکامل تجربیات زیاد ما در مسیره که طی می‌شود

    *توی هر شرایطی که هستیم خودمون با افکار و باورهامون ایجادش کردیم

    حالا یا آگاهانه یا نا آگاهانه

    پس فقط خودمون هستیم که این توانایی رو داریم شرایط و تغییر بدیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    مریم رشیدی گفته:
    مدت عضویت: 519 روز

    به نام خدای مهربان

    هشتادودومین تعهد

    وقتی که شما تو مسیر درست باشین کار و تفریح و زندگی و عشقتون همش باهم یکین

    شریک داشتن دلیلش یه باور اشتباه داشتنه مثلا اون از من خلاق تره یا اعتبارش بیشتره یا سرمایه داره یعنی ی چیزی توی اون شریک هست که من ندارم میخوام اون شریکم باشه

    ایده ای که به شما گفته میشه قدم اوله هیچ وقت کل مسیر نیست قدم اولو که برمیداری بعد قدم بعدی بهت گفته میشه

    به الهاماتم زود عمل کنم برم تو دل مسیر بعد قدمهای بعدی بهم گفته میشه

    ادم ی مسیریو برای این که بره نباید بشینه خیلی دودوتا چهارتا کنه تو مسیر حرکت میکنیم بعد به ما گفته میشه

    نه قرض بدیم مه قرض بگیریم مگر اینکه وقتی قرض دادیم روش حساب نکنیم که میده یا نمیده

    خدایا منو به مسیر درست هدایت کن و ایمانمو به خودت قوی کن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    مریم دستجردی گفته:
    مدت عضویت: 1831 روز

    چبه نام خالق هدایتگر سلام.

    خداجونم سپاس گزارم برای تک تک هدایت هایت

    سپاس گزارم برای آرامش قلبم

    سپاس گزارم برای این که آرامش را صاحب خانه قلبم قراردادی

    سپاس گزارم برای این که ه جا نجواها بر من فشار آورد تو کلام خود را بالا آوردی و مرا از رنج نجات دادی

    سپاس گزارم برای تک تک برآورده شدن خواسته هایم برای پاسخ دادن به سوالاتم

    سپاس گزارم براس شادی و انرژی و نشاط امروزم

    سپاس گزارم برای روان بودن چرخ زندگی و آسان بودن برای اسانی ها در امروز

    سپاس گزارم برای قدم های کوچک و پیوسته‌ام تا این لحظه و کنار زدن تردید ها و جایگزین کردن آن با ایمان و توکل به خود

    سپاس گزارم برای یادآوری قانون و درک و عملم در حد توان به آن سپاس گزارم برای همه چیز و همه کس در زندگیم دوست دارم خداجونم.

    وقتی من روی باورهایی مثل: 1. هرکاری پتانسیل ثروتمند شدن را دارد. پس من می‌توانم از علاقه‌ام به درآمد برسم و ثروتمند شوم.

    2. ثروت= آرامش به همراه سلامتی به همراه پول به همراه رابطه عالی همه این ها را می‌شود در بالاترین کیفیت داشت مثل استاد و این به معنای خوشبختی است.

    پول مهم و لازم است اما باید یادم باشد سلامتی و روابط خوب و آرامش بسیار مهم تر است و تنها مسیر مستقیمی که می‌توانم همه این ها را باهم داشته باشم درک و عمل به قانون حساس خوب = اتفاقات خوب / احساس بد= اتفاقات بد است.

    3‌ . اگر دنبال شغل دوم هستم نشان از باورهای محدودکننده ای مثل باور به کمبود هست که با باورفراوانی وقتی جای گزین کنم درهایی از نعمت و ثروت به روی من باز می‌شود و من آماده دریافت نعمت های باکیفیت تر و بهتر و بیشتر الهی نسبت به مدار قبلی خود هستم.

    دلیل دوم به خاطر این که حرف مردم برایم مهم هست و می‌خواهم به قولی چشم دیگران را درآورم که این نشان دهنده باور احساس عدم ارزشمندی هست و با این کار می‌خواهم نشان دهم چقدر انسان توانایی هستم.

    4. شریک گرفتن: به خاطر این که من یا به توانایی های خود و این که خالق زندگی خود هستم باور ندارم یا به وهابیت الله یا می‌خواهم مسئولیت زندگی خود را به دوش دیگران بندازم مسئولیت تصمیمات را و خود به تنهایی بار تصمیماتی را به دوش نکشم ، کسی باشد که بتوانم سرزنشش کنم. پس با پذیرش این که تمام اتفاقات زندگیم بدون استثنا نتیجه فرکانس های من به جهان هستی هست و با باور به فراوانی و رزاقیت و وهابیت الله می‌توانم خود بدون شریک کسب و کاری راه اندازی کنم با طی کردن تکاملم و بدون عجله.

    5. قدم اول برای گذر از بدیهی این است که بپذیرم من آگاهانه یا ناآگاهانه این شرایط را برای خود خلق کردم و هیچ کس مقصر شرایط زندگی من نیست پس من مسئولیت تمام زندگیم را می‌پذیرم پس من می‌پذیرم که با همین فرمان و قدرتی که به جاده خاکی زدم می‌توانم با همین فرمان و قدرت که تحت کنترل من است به مسیر برگردم و از شر بدهی خلاص شوم با دیدن آنچه که دارم با پذیرش و کارکردن روی باورهایی که در بالا قید شد و البته که کار راحتی نیست اما نتیجه‌اش بسیار بسیار لذت بخش است بسیار گران بها و باارزش هست. نه تنها بدهی ها پرداخت می‌شود در حرکت در این مسیر بلکه فرد به آرامش سلامتی و ثروت می‌تواند برسد به شرط ایمان و عمل صالح به شرط توکل.

    6. تنها راه بزرگ شدن ظرفمان برای دریافت نعمت های بیشتر و رفتن به مدار بالاتر عمل کردن به الهامات است در سریع ترین زمان ممکن نه گذشتن مدت زمان بیشتر. استاد در یکی از فایل هاتون گفتید الهامات هم تکاملی هست یعنی اولش دست و پا شکسته می‌شنویم اما متوجه نمی‌شیم چی میگه ولی به مرور که ادامه می‌دهیم به کارکردن روی خودمان هدایت ها را واضح تر می‌شنویم و به آنچه که فهمیدیم هر چند کج و معوج عمل کنیم همین حرکت کردن و عمل کردن باعث میشه یک الگو به ما دهد تا درک بهتری از هدایت ها داشته باشیم و واضح تر هدایت ها را بفهمیم و درک و به آن عمل کنیم البته که این یک روند بهبود دائمی هست. و ما نباید احساس خودمان را بد کنیم صبور باشیم به آنچه که فهمیدیم عمل کنیم تا ظرفمان بزرگ تر شود برای درک بهتر هدایت ها و مثال یادگیری ریاضی زدید این که یک بچه کلاس اول نهایت جمع و تفریق بهش بتوانیم یادبدهیم تازه اگرم چند بار تکرار کنیم امکان دارد قاطی کند و نمی‌توانیم بهش انتگرال را بگیم و باید مراحلش رو طی کند تا به این جا برسه ماهم همین طوری هستیم خود من اول راهم باید صبور باشم آنچه که فهمیدم هرچند دست و پا شکسته بهش عمل کنم تا در مسیر به درک بهتری برسم.

    ریسک کردن در معنی عام یعنی همان یا شانس یا اقبال یا میشه یا نمیشه همان شیر و خط خودمان فردی که اطمینان قلبی به نتیجه نهایی دارد شاید در ظاهر دقیقا نداند نتیجه چه خواهد شد اما حسی به او می‌گوید می‌شود امید دارد و آن امید است که باعث می‌شود فرد عمل کند درواقع عمل کردن به هدایت هاست.

    با لذت بردن در آن نقطه ای که هستم من هدایت می‌شویم به مداری که در آن کارم تفریح من و تفریحم کار من است و این به معنای این که من باید در این مسیر استمرار داشته باشم و هرچه بیشتر بتوانم کنترل ورودی های ذهنم در دست بگیرم و به نکات مثبت و شرایط مثبتی که در کارم و زندگیم در حال حاضر هست توجه کنم لاجرم هدایت می‌شوم به چنین زندگی ای به قولی داشتن همه چیز باهم‌.

    یک نکته خیلی خیلی مهم: داری بخر نداری چه در مورد خونه یا وسایل منزل یا هرچی که فکرش کنید نداری پولش رو بساز بعد بخر این که الان نخری فردا گران تر میشه و دیگه نمی‌توانی بخری الان قسطی بخری یا چک بکشی یا وام بگیری برد کردی تا این که بعدا با قیمت بالاتر بخری همه و همه همه این ها مال ذهن فقیر هست همه نشان از باور به کمبود دارد باور به این که من قادر نیستم زندگیم رو خلق کنم همه به معنای نگران آینده بودن هست در حالی که اگه روی اصل کار کنیم روی باور به فراوانی و ثروت کار کنیم چند برابر بیشتر از آن جنس که الان توان مالیش رو نداریم توان مالی ما افزایش پیدا می‌کند حتی می‌توانیم بهترش رو بخریم با کیفیت ترش رو در مورد خونه مثلا با متراژ بیشتر با امکانات بیشتر در یک محله بهتر‌ .

    این صبر و استمرار در مسیر به استرس و نگرانی و جنگ و دعوا و حسن دیدن و حسین دیدن برای پاس شدن یک چک پرداخت یک قسط وام خیلی بیش تر از چیزی که فکرش را کنیم می‌ارزد خیلی خیلی خیلی بیشتر‌.

    ماشاالله الان هم که تو ایران هرجا نگاه می‌کنی قسطی می‌دهند البته آن برند های عالی در وسایل قسطی ندارند نقد نقد باید خرید کنی.

    خدایا هدایتم کن تا در حد توانم خرید کنم یا رب العالمین توان مالیم را ظرفم را برای دریافت نعمت های بهتر و بیشتر گسترش ده .

    اگر می‌خواهی افراد متعهد در کارت داشته باشی: اول خودت یک فرد متعهد باش و یک کار با کیفیت تحویل بده فارغ از این که مشتری یا دیگران می‌فهمند یا نه و بعد باور داشته باش که آدم های متعهد بسیار هستند به دنبال این الگو ها باش خداوند دستانش را می‌فرستد تا راحت تر کارها انجام شود.

    دست حق یار و نگهدارتان‌

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    فرحناز بهرامی گفته:
    مدت عضویت: 1826 روز

    سلام و عرض ادب

    مسئله اینجاست در زندگی من ک کارو تفریح و عشق در زندگی من از هم جدا و متفاوت هستن

    اینو ریشه ای باید درست کنم با ایجاد باورهای درست و قدرتمندکننده

    من بارها پیش اومده ک یک وسیله ای ب شدت لازم داشتم منتهی طبق صحبت های استاد صبرکردم تکامل طی بشه و نقد بخرم اون وسیله رو

    قطعا باداشتن الگویی مثل استادعباسمنش و پیش گرفتن راه و روش ایشون از جمله کنترل ذهن و توجه ب نکات مثبت و.. ب همه ی آنچه استاد دست پیداکردن حتی بیشتر با کنترل ذهن بیشتر و تمرکزو ایمان بیشتر رسید

    داشتن شریک قطعا نشان دهنده ی وجود یک باوراشتباه در انسان است

    داشتن تمرکز در یک کسب و کار با باورهای درست انسان رو میتونه بی نیاز کنه و مولد ثروت باشه اگر درپی ثروت و لذت بردن از زندگی هستیم و نیازی ب داشتن چند شغل نیست

    با آمدن ایده و بررسی اون و باباورهای درست در راستای باید شروع کرد و در دل مسیر گفته میشود

    وقتی کارت عشق و تفریحت هم باشه ساعت کاری دیگ معنا ومفهومی نداره

    وقتی من ب ایده ی الهامی خودم باور وایمان داشته باشم اسمش ریسک دیگ نیست اینو اطرافیان درک کردن ولی خود فرد باورداره ک اون ایده جواب میده

    برای رسیدن ب استقلال مالی از هر جایی ک هستیم

    اول باید بپذیریم این شرایط رو خودمون ایجادکردیم باعث وبانیش خودمون هستیم خودمون باافکارمون و توجه کردن و خوراک دادن ب اون افکارو توجه ها بوجودش آوردیم یا آگاهانه یا ناآگاهانه

    پسس حالا ک خودم هستم ک باافکارم بوجود آوردم و تحت کنترل خودم هست خودمم

    دوباره باهمون ابزار اوضاع رو ب نفع و دلخواه خودم میکنم و شدنیه و البته با تکامل و تمرین با دوره های مختلف و مربوطه و البته در اول کار اگ در مدار دوره هانبودیم از فایل های رایگان استاداستفاده کنیم

    و کم کم اوضاع رو مسیرش رو تغییر بدیم ب سمتی ک دوست داریم باتکامل

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    حسینی ترین نرگس دنیا گفته:
    مدت عضویت: 2411 روز

    به نام الله مهربان

    گام یازدهم پروژه مهاجرت به مدار بالاتر

    پانزده بهمن هزار و چهارصد و سه

    نکاتی که در این فایل توجهم رو به خودش جلب کرد ؛

    • گشتن به دنبال یک شریک برای کسب و کار ، ریشه در باوری محدودکننده دارد.

    • ایده ، زمانی پخته میشود که در مسیر باشیم و آن را عملی کرده باشیم ، یعنی این درست نیست که به بهانه پخته شدن ایده ، عملی کردن آن را به تاخیر اندازیم.

    این عبارت من رو به فکر فرو برد ، چه ایده‌هایی که داشتم و واااقعا در نوع خودشون بی‌نظیر بودند اما چون دست به اقدام نزدم و خواستم کمالگرایی کنم و بذارم به بهترین نحو عملی بشن ، به مرور فراموش شدند.

    بله ! ایده‌ها می‌میرند.

    • سرعت عمل در اجرا کردن ایده‌ بسیار بسیار مهم است.

    پی‌نوشت ؛

    خداروشکر میکنم که اینجام ،

    خداروشکر میکنم که امروز گفتگوی خوبی با یکی از عزیزانم داشتم ،

    خداروشکر میکنم که امروز همسایه مون برامون نون آورد دم در خونه ، به فال نیک گرفتمش ، نمادِ برکت ،

    خداروشکر میکنم که دیروز گل هدیه گرفتم ،

    خداروشکر میکنم که غذایی که دیشب پختم فوق‌العاده خوشمزه شده بود.

    خداروشکر میکنم که سالمم ، تو همین فایل بود که گفته شد سلامتی ارزشش از میلیارد‌ها دلار پول ، بیشتره.

    خداروشکر میکنم بابت ماه قشنگ حیاط خونه‌م ، بابت آسمون خوش رنگ ، بابت هوای تازه و خنک بهمن‌ماه ، خداروشکر بابت پوست سفید تنم ، جوراب‌های سفید و تمیز که پامه ، موهای خوش‌بو و سالم و بلندم.

    خدایا !

    وقتی توی مسیر ، به زیبایی‌ها توجه میکنم انگار جای درستی اومدم.

    شکرت بابت این طرح فوق‌العاده‌ای که ریختی ، الحق که خدایی.

    الحمدلله رب العالمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    شهاب تقی زاده گفته:
    مدت عضویت: 571 روز

    سلام به استاد عباس منش عزیز و همفرکانسی های عزیزم در این سایت زندگی ساز.

    استاد من با گوش دادن به فایل های رایگان شما تونستم خیلی تغییرات در زندگیم ایجاد کنم، تا چند وقت پیش کارم کارگری بود. شروع کردم به اقدام کردن برای بهبود وضعیتم از انچه که دارم. یه ماشین زیر پام بود فروختمش کسب و کارم رو راه انداختم، از شروع کارم که رفتم دنبال مغازه تا استارت کارم خدا همین جوری داره حمایتم میکنه دستاشو فرستاد برای کمک کردن بهم. پول کم اوردم برای خرید جنس یه سری از جنسا رو بدون یه هزار تومن پول تهیه کرد برام. امروز دچار یه دو گانگی شدم. شما تو این فایل گفتی یه ایده اومد توی ذهنت انجامش بده زیاد در گیر دو دوتا 4تا نباش. توی فایل مهمترین عامل موفقیت کسب و کار گفتین شما باید وارد کاری بشین که علاقه و عشقتونه. من این کسب و کار دوست دارم اینکه عشق و علاقم هست نمیدونم. این احساس امروز داره تو مغزم هی صدا میکنه که شهاب تو وارد کاری شدی که بهش علاقه نداری موفق نمیشی. بعد یه احساس دیگم اینه که من مغازه دخانیاتی زدم بهم میگه تو کارت معنوی نیست تو داری سیگار و تنباکو دخانیات دست مردم میدی که ضرر داره. خواستم یه مشارکتی داشته باشم یه کامنتی بزارم و از دوستانی هم که تجربه همچنینی دارن بخوام که راهنماییم کنن. در اخر برای همه شما عزیزانم ارزوی سلامتی تندرستی و ثروت میکنم یا حق.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      امین زندی گفته:
      مدت عضویت: 1045 روز

      به نام خداوند عزیز

      سلام بر شهاب عزیز

      اول اینکه آفرین به شجاعتت

      دوم اینکه منم دوس دارم مغازه دخانیاتی رو شهاب عزیز

      همه دارن هر جوری که می‌خوان پول در میارن

      تو احساس درونیت باید خوب باشه از باورهای خوب استفاده کن

      کلام تو صلاح قدرتمند تو داداش

      به فال نیک بگیر اون صدای تو شرکت از نظر من تحول‌های شیطان که می‌خواد بیمه تو کوتا میای یا

      ادامه به خداوند خودش برات مشتری میشه آرامش میشه عشق میشه ثروت میشه شهاب جان

      کار تو معنوی داری به گسترش جهان کمک میکنی اونا خودشون انتخاب می‌کنن که سیگار بکشن یا نه تو کلا دنیا دارن این کارو میکنن کی گفته شغلت خوب نیست

      خیلیم خوبه ی قهوه سازم انشالا بازار کنارش سیگار بعد قهوه خیلی میچسبه ببین چی میکنن براش

      در پناه خدا باشی ادامه بده باور هم جهت با خواستت بساز

      شاد سالم سلامت و ثروتمند باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    مهدی جعفری گفته:
    مدت عضویت: 861 روز

    سلام وقت بخیر

    درباره کار پرسیدن وتفریح من خیلی وقتها جای میرم خسته میشه تا بیام سرکارم و خیلی خوش میگذرونم خیلی خوبه که به شغل خودمون علاقه داشته باشیم و به چشم تفریح نگاه کنیم

    این مسیر هرکه بیاد توش اتفاقها کم کم شروع میشه وپیشرفت می‌کنه من الان چند سال هست تواین سایت وتا امسال دوره نخریدم وفقط فایل های رایگان گوش میدم و نتیجه گرفتم و امسال دوره خرید کردم .

    ای راه باید ثابت قدم باشی تا نتیجه بگیریم روی افکار رفتار خودمون کار کنیم تا پیشرفت کنیم ذهن آدم اگه کنترل بشه به سمت خوبی وفروانی ونگات مثبت اتفاق ها خودش می افته و نمی‌خواد زور بزنیم فقط آروم آروم باید پیشرفت کنیم وتکاملش طی کنیم

    تشکر از استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    Ms Mohadese گفته:
    مدت عضویت: 2501 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانواده عزیز سایت

    به نام خدا

    نکات مهم گام یازدهم

    تفریح سفر کار همه چیز باید یکی باشد مثل استاد که کار و لذت باهم باشد عشقمان انجام کاری باشد که عاشقش باشیم و ارتباط مستقیم باهم داشته باشند وقتی ما در مسیر درست باشیم همه چیز باهم یکی است .

    دلیل خوشبختی استاد همه چیز را باهم داشتن است مثل کار و تفریح و لذت همراه استقلال مالی و مکانی .

    وقتی باورمان درست باشد شرایط خرید نقدی فراهم باشد باید بخریم در دام قسط و بدهی نیوفتیم و باور کمبود را با باور فراوانی تغییر دهیم .

    آدم‌هایی که دنبال شریک می کردند حتما یه مشکلی در باورهای خود دارند که تنهایی از پس کار خود بر نمی آیند.

    تمرکز بر یک موضوع خاص نتایج چشم گیری می دهد موضوع های متنوع نتایج سطحی و عدم تمرکز و پرتی حواس مارا از مسیر رسیدن به خواسته مان دور می کند .

    روی باورهایمان کار کنیم و به ایده های الهامی خیلی زود عمل کنیم و لفت ندهیم چرا که در ادامه مسیر قدم بعدی گفته می شود .

    ایده هایی که به ما گفته می شود را سریع عملی کنیم و خیلی دوتا دوتا چهارتا نکنیم مرحله به مرحله به ما گفته می شود .

    ریسک به معنای عام یعنی یا جواب می‌دهد یا خیر مثل سکه پرت کردن اما کسی که به اصطلاح خودش ریسک می کند یعنی ته دلش امید به جواب دادن داشته و تا حدودی سنجیده قدم برداشته است .

    در هر حالتی که هستیم باید بپذیریم که باعث و بانیش خودمان بودیم و مسئولیت کار را بر عهده بگیریم و مقصر بودن خودمان را بپذیریم .

    با همان قدرت که باعث بدبختی خودمان شده ایم با همان فرمان که به جاده خاکی رفته ایم با همان فرمان هم به آسفالت برگردیم . افسار ذهن را بدست بگیریم و به مسیر برگردیم .

    کنترل ذهن ما دست خودمان است کافی است باور کنیم که ما خالق زندگی و شرایط خود هستیم .

    تکامل شما با مدت زمانی که صرف می کنید طی نمی شود بلکه تکامل شما با سرعت عمل در اجرای ایده های الهامی، طی می شود.

    در پناه حق باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      حسینی ترین نرگس دنیا گفته:
      مدت عضویت: 2411 روز

      سلام به شما بانوی دوست داشتنی.

      چقدر دیدگاهی که نوشتید کامل بود ، از این به بعد سعی میکنم توی این پروژه مهاجرت به مدار بالاتر حتما دیدگاه‌هایی که شما میذارید رو مطالعه کنم.

      هم بابت خلاصه و مفید بودن ، هم بابت اینکه به زیبایی و به قول خودم خیییییلی تمیز تایپ کردید.

      به شخصه لذت بردم از این مدل کامنت‌گذاری.

      و در واقع نوعی خلاصه‌ی مفید بر فایل هست که مرور هم میشه آگاهی‌هایی که در فایل گفته شده.

      دم شما گرم.

      موید باشید بانو :)

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    مهناز اسکندری گفته:
    مدت عضویت: 2193 روز

    به نام خدا

    گام 11

    سلام ، وقتی که در مسیر درست باشم کارم ، زندگیم ، تفریحم و عشقم همش با هم یکی میشه مثل استاد عزیزم ، پس وقتی برای استاد عباسمنش شده برای منم میشه .

    در مورد شراکت: ما زمانی که شهرستان بودیم یکی از دوستان همسرم وقتی که فهمید پول دست همسرم هست گفت که بیا با هم یک زمین کشاورزی شریکی بخریم و همسرم با ایشون شریک شدن ولی خب زمین رشد چندانی نکرد و بعد از دو سال فروختیمش و هر کدوممون یکم سود کردیم ولی اگر اون موقع ما شریک نمیشدیم و می اومدیم خودمون با پولمون یه زمین کوچکتر می‌خریدم یا یه ماشین می‌خریدم قطعاً سودش بیشتر میشد و این دوست همسرم دو سه روز مونده بود که ما به تهران مهاجرت کنیم و میدونست که پول دستمون هست دقیقاً همون موقع دوباره از ما درخواست پول کرد و ما فهمیدیم که این شخص فرصت طلبه و فقط هر وقت که بوی پول به مشامش میخوره براش نقشه می‌کشه که همون موقع دیگه ارتباطمونو باهاش قطع کردیم .

    آدم برای اینکه یه مسیری رو بره دیگه نباید خیلی بشینه و دو دو تا چهار تا بکنه باید مسیرشو شروع کنه و بعد در طول مسیر قدم های بعدی بهش گفته میشه ، ما هم برای مهاجرت در ابتدا فقط یک سایت فروشگاهی داشتیم ولی بعدش به ساخت پنل دیجی کالا هدایت شدیم و در قدم بعدی یه دستگاه لیبل زن خریدیم ، در قدم بعد اجناسمون رو از یک اتاق داخل خونمون به انباری که اجاره کردیم انتقال دادیم و سپس یه دستگاه پرینتر خریدیم و الان به صورت عمده هم میفروشیم و همین طور قدم به قدم هدایت میشیم .

    در هر شرایطی که هستم اولین قدم اینه که بپذیرم من یه سری باورهای نادرست داشتم که آگاهانه یا ناآگاهانه باعث شدم این شرایط رو برای خودم بوجود بیارم ، حالا که این شرایط نامناسب بخاطر باورهای من بوده و تحت کنترلم هست من میام با همین قدرتی که باعث شده خودمو بدبخت کنم با همون قدرت میام خودمو خوشبخت میکنم با تغییر نحوه‌ی تفکر و تغییر باورهام افسار این ذهن چموش رو به دست میگیرم و توی مسیر درست میزارمش. فقط باید بدونم ذهن باعث همه‌ی این اتفاقات بوده و خبر خوب اینه که کنترل ذهن دست خودمه ، وقتی که بتونم ذهنمو کنترل کنم بقیه اش دیگه خودش اتفاق می‌افته

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    همای سعادت گفته:
    مدت عضویت: 2309 روز

    سلام از گام یازدهم و همچنین روز80تعهد

    خیلی حس خوبی دارم به لطف خدا

    هرروز که سربرگ دفترم می نویسم روز ….تعهد قلبم باز میشه

    از خدا ممنون میشم که اجازه داد متعهد باشم

    استاد حتی متعهد شدنم تکامل میخواد واقعا

    این جلسه هم مثل تمامی جلسات عالی بود

    همیشه از تو حرفای شما میشه یه طرح عملی در اورد

    خوبی کار شما اینه که انگیزشی نیستین که دو روز نشده بادش از سر ادم بپره

    اتفاقا کسی که میخواد هم مسیر شما باشه علاوه بر استمرار و استواری باید بدونه که باید بهاشو هم بده

    و این یعنی ایمان وعمل با هم

    نه فقط ایمانی که حرف مفت باشه

    استاد انقد زندگی می تونه قشنگ بشه و این مسیر تکاملی بقول شما طبیعی طی بشه که خدا میدونه

    تازه من که الان تو نقطه های ابتدایی مسیرم انقد همه چیز عالی شده اگر این سبک‌زندگی بشه شخصیت من دیگه چی میشه

    استاد تو خونه رویاییم هستم

    در بهترین شرایط

    یه دل اروم دارم و یه قلب مطمئن

    یه چشمان زیبا بین دارم و یه سری که پر از سودای سپاسگذاریه

    از تمام دارایی دنیا قشنگ تر همین حس اجابت شدنه

    استاد همه چی میاد ومیره

    این که ادم بفهمه وصله و اگر خواسته ای داره اجابت میشه و بقول شما همه چیزشم بگیرن دوباره میسازه بالاترین و زیباترین حس عالمه

    استاد واقعا ازتون ممنون هستم بخدا هنوز یک سالم از اون حال فوق العاده خراب من نگذشته و الان انقد خداوند به من لطف داشته

    انقد نعمت داده

    انقد همه چیزو ردیف کرده

    بخدا که نمیدونم چطور میشه سپاسگذار این حجم از لطف ومهربونیش باشم

    واقعا اجابتم کرده

    دوباره رسیدم به همون جایی که تا درخواست میکنم به یک ماه نرسیده مث اب خوردن اجابتم میکنه و منم در مدار دریافتش قرار میگیرم

    استاد وقتی خدای من قدرت پیدا کرد یعنی من در مسیر درستم

    تا وقتی یه خدایی داشتم که هیچ کاری از دستش بر نمیومد که خدا نبود

    عاشق این خدام

    یه وقتایی نمیذاره جملم تموم بشه واجابتم میکنه

    یه جوری با جزئیات اجابت میکنه که ادم دهانش باز میمونه

    منی که از بیدار شدن از خوابم می ترسیدم

    ونگران این بودم که خدایا امروز قراره دوباره چه اتفاقی بیافته و چقدر درد بکشم الان به عشقش

    به ذوق حرف زدن باهاش

    به امید روزی که پر از خبرای خوب و قشنگیه بیدار میشم

    بخدا راست میگید

    مهم نیست تا خط ریشتم زیر سختی و مصیبت باشی

    درهایی رو باز میکنه

    ارامشی رو به قلبت میندازه که جز خودش اگه تمام عالم وادم و هستی هم دست به دست هم بدن نمیتونن این کارو بکنن

    و من فقط ازش موندن توی مسیر

    بندگی کردن

    تواضع

    تسلیم بودن

    و دل سپردن میخوام

    دلم میخواد هر لحظه هرچی شد بگم جون دلم من که شک ندارم تو مراقب منی

    تو محافظ منی

    تواز من به من آکاه تر وعاشق تری

    پس افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد

    میدونم چند روزی کامنت نذاشتم اما تنها دلیلش درگیر جایجایی خونم و حسای خوب وقشنگ بود به لطف خدا

    استاد عاشقتونم

    مریم بانو خداقوت عزیزم

    ️️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: