مصاحبه با استاد | عملکردهایی که نشانه اجرای قانون است - صفحه 11

596 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حمیدرضا پهلوان گفته:
    مدت عضویت: 3499 روز

    سلام به استاد عزیزم و گروه تحقیقاتی عباس منش و دوستان عزیز سایت

    نتایج فراوانی پس از آشنایی که از 4 سال پیش با استاد عزیز و برنامه هاشون بدست آوردم که به تعدادی از آن ها اشاره میکنم:

    1: آرامش و ایمان و توکل به خداوند که بالاترین نتیجه هست

    2: آشنایی و عاشق قران شدن

    3: خداوند مهربانم یک فرزند سالم و بسیار زیبا به من عطا فرموده که الان 5 ماهش هست و به قول استاد هر بار به فرزندم نگاه مینم فقط لطف و زیبایی خداوند را میبینم و سپاسگذاری میکنم. اسمش آرین هست که برای اسم او هم نشانه های فراوانی دیدم

    4:باوجود اینکه هنوز کارمند هستم ولی به بهانه های مختلف اداره ما مزایای زیادی بحسابم واریز میکند.

    5:ثبت یک شرکت و برند مواد غذایی

    6: خرید یک سمند در صورتیکه تا قبا از اون سوار یک پراید قرضی بودم و فروش پراید و خرید ان هم برای خودش پروسه ای است

    7: الهامات بسیار زیادی به من شد که فوق العاده ثروتمند خواهم شد از قبیل : هربار که فال حافظبرای تفریحی میگیرم جوابهای فوق العاده عجیبی به من میدهد و خوابهای باران و اب و سیلاب و ….

    امیدوارم به زودی از نتایج جدید خودم بیشتر براتون بگم . خدایا سپاسگذارم بخاطر بهشتی که در زمین به من عنایت فرمودی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    اسامه پروین گفته:
    مدت عضویت: 3828 روز

    سلام دوستان عزیز

    جای مناسبی به ذهنم نرسید ولی خب چون اینجا درباره باور بحث شده بود گفتم اینجا بنویسم.

    ما هی میگیم اپل و اپل واپل

    واینکه اپل چرا انقد محبوبه و فلانو بهمان

    خیلی ها از اپل عیب میگیرن. که گرونه، محدوده و هزار چیز دیگه

    خلاصه ذهنیت های زیادی درباره اپل هست.

    اما قضیه اصلی رو من تو یه مقاله خوندم تو یه سایت تکنولوژی ایرانی به این عنوان که: اپل ماشینی پول ساز یا سازنده ای مبتکر. که به بهانه یک تریلیون دلاری شدن اپل نوشته بودنش.

    در اون متن یه مصاحبه از جانی آیو طراح ارشد اپل بود که عینا براتون میارم که باورشو درک کنیم باهم:

    «به‌دنبالِ هر کسب‌و‌کاری، تجارتی وجود دارد؛ اما ما درباره‌ی سلسه‌مراتبِ اینجا بسیار روشن و صریح هستیم. بنابراین ما انتظار داریم که این نگرانی‌ها عواقب ناشی از کارِ درست ما باشد؛ از این رو، شغلِ ما درآمدزایی برای اپل نیست؛ بلکه تلاش برای ساختِ بهترین محصولاتِ ممکن است. حال اگر ما به خوب‌بودنِ آن‌ها اطمینان داشته و از شایسته‌بودنمان مطمئن باشیم، بنابراین کارمان را برای توصیفِ این محصولات به خوبی انجام داده‌ایم. وقتی با صلاحیت به سمتِ ساختِ چیزی می‌روید، نتیجه جذاب جلوه خواهد کرد و توسط مشتریان در حجم‌های متفاوت خریده می‌شود و این واضح است که در نهایت درآمدزایی نیز به دنبالِ آن اتفاق می‌افتد.

    اکنون از این موضوع آگاهم که ممکن است این امر به‌طرز باورنکردنی ساده به‌نظر برسد؛ اما حقیقتاً این همان چیزی است که ما در سال 98 میلادی و در اوج بحران با آن درگیر بودیم. می‌دانید که هیچگاه نگفتیم این هدف می‌تواند شرکت را از این رو به آن رو کند؛ زیرا بیانِ این مورد به معنای پول‌پرستی شرکت بود. می‌شود یک شرکت را از طریق هزینه‌ی کمتر و درآمد بیشتر متحول ساخت؛ اما چیزی که در دهه‌ی 90 به‌عنوان هدفِ ما بیان شد، ساختِ محصولاتی عالی برای مشتریان و جلوگیری از تولیدِ دستگاه‌های غیرعالی بود.

    حال استیو به شرکت برگشته بود و اهداف را مشخص کرد؛ اما این اهداف تغییراتِ ظریف اعمال نمی‌کرد و همچنین صرفاً هدفی تمرینی نبود؛ بلکه نگرشی بود که رویکردهای شرکت را در قبال مشکلاتِ موجود به‌کلی دگرگون می‌ساخت. وقتی شما مقدار قابل‌توجهی از سرمایه‌تان را از دست می‌دهید، بیانِ این موضوع که هدفِ شرکت برگشتِ پول‌های از دست رفته نیست و به‌جای آن قرار است روی ساختِ محصولات عالی کار کنیم، به‌طرز شگرفی شجاعتتان را از بین می‌برد. به بیانی دیگر، در این وضعیت چنین واکنشی طبیعی نیست.»

    چه باورهای زیبایی در اپل و کارکنان اپل توسط استیو جابز ایجاد شده که عالی ترین نتیجه ها وبیشترین فروش ها رو همیشه برای اپل به ارمغان میاره؟

    1- شغل ما درآمدزایی برای اپل نیست. بلکه تلاش برای ساختن بهترین محصولات است: ما کارمونو به بهترین نحو انجام میدیم بقیه اش رو جهان هستی( خدا) انجام میده. وظیفه ما اینه که کار خودمونو به بهترین نحو انجام بدیم.

    2- احساس لیاقت درباره محصول: وقتی با صلاحیت به سمت ساخت چیزی میروید نتیجه جذاب جلوه خواهد کرد و توسط مشتریان در حجم های متفاوت خریده می شود.

    3- اتسیو جابز در دوران ورشکستگی اپل به اپل اومده وبه جای اینکه به فکر نجات شرکت از طریق مالیو کاهش هزینه و افزایش درآمد شرکت باشه میاد میگه ما هیچ کاری به مسایل مالی نداریم. بیاید روی ساخت محصولات عالی متمرکز بشیم و روی اون کار کنیم.

    این باوریه که اپل رو نجات داد این باوریه که باهاش جابز پیکسار رو نجات داد و احیاش کرد. واقعا ما باید وظیفه خودمون رو و کاری که بهمون الهام میشه رو انجام بدیم بقیه اش رو جهان خودش انجام میده.

    قبول کنیم خیلی سخت بوده تو اون دوران ولی باور های جابز و القای اون باور ها تو جون افرادش واقعا اپل رو نجات داد نه چیز دیگه.و نتیجه رو همه مون میبینیم که حالا شده اولین شرکت تریلیون دلاری.

    موفق و موید باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    مهناز زرآبادی پور گفته:
    مدت عضویت: 3037 روز

    سلاممممم

    استاد من عاشق شماممم قلبا دوستتون دارمممم

    مدتها دنبال استاد میگشتم نا مهارت زندگی کردن یاد بگیرم و شما در مسیر زندگی من اومدین

    امیدوارم تک تک گپ رفتارمو با باورم حل بشه و به منبع لایزال ثروت الهی وصل بشم با یه رابطه عاشقانه مثال نزدنی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    سلطان گفته:
    مدت عضویت: 3775 روز

    باسلام خدمت استاد عزیزم و گروه تحقیقاتی عباسمنش و کسانیکه تو این مجموعه تلاش میکنن سپاسگذارم از همتون.نتایجی من از فایلها و آموزه ها گرفتم خیلی خوب بوده واقعا از ته دلم از خداوند مهربان سپاسگذارم که منو هدایتم کرد به سمت عباسمنش و باعث شد مسیر زندگیمو در جهت پیشرفت و موفقیت عوض کنم.نمیدونم اگه با عباسمنش آشنا نمیشدم و طبق عقاید سالهای قبل پیش میفرفتم چه چیزی انتظارمو میکشید.مثلا یکی از نتایجی که از سه برابر کردن درآمد گرفتم اینه بعد از اینکه تعهد دادم و روزی چند بار تعهدرو خوندم و احساس کردم تو همون 15 روز اول درآمدم جهش خیلی زیادی کرد از چندین طرف پول وارد زندگیم شد یه مدت کوتاهی غافل شدم از فایلها و تمرینات دوباره درآمدم سیر نزولی پیدا کرد ولی سریع دوباره 24 ساعته تمرکز کردم رو تمرینات ….بعد از 3 ماه متوجه شدم درآمدم ماهی بیشتر از 12 میلیون شده از ماهی دو تومان ..بابت این پیشرفت از خداوند هر لحظه سپاسگذاری میکنم امیدوارم این روند رو بتونم ادامه بدم پسرفت نکنم همچنان درآمدم رو دوباره به چن ین برابر برسونم..واقعا از ته دلم میگم استاد عباسمنش خیلی دوستتون دارم .من غیر از پیشرفت مالی روابطم خوب شده دیگه عصبانی نیستم همه رو دوست دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    غزل بانو گفته:
    مدت عضویت: 3080 روز

    سلام استاد خوب و عزیزم

    حدود یک سال و نیم هست که در این خانواده فوق العاده عضو شدم. دوست دارم به درخواست شما از موفقیت های خودم در این مدت بگم

    از همون اول خیلــــــی دوست داشتم شناخت خوبی از خودم و خدای خودم پیدا کنم بفهمم این خدایی که دارم میپرستم چجوریه کجاست این نماز و روزه و قران واقعا چه مفهومی داره این قران که میگن برترین کتاب الهی است واقعا میخواد چی بگه… ولی میدونستم از کجا باید شروع کنم و چه راهی رو برم.

    در هجوم ناراحتی ها و استرس ها و ناله و شکایت ها و …، درگیر تاریکی ها و عادت ورسوم ها و وابستگی های این دنیای مادی شده بودم. 4سال در رشته ای که هیچ علاقه ای بهش نداشتم درس خوندم فقط به این خاطر که فکر میکردم باید حتما مدرک بگیرم و از بقیه عقب نیفتم. میخواستم بعد از درسمم برم خیلی عادی تو یه شرکتی کارمند بشم و یه زندگی معمولی داشته باشم.

    ولی خدا برام یه نقشه خیلی قشنگ ریخته بود… اواخر ترم اخر دانشگاه بودم که با ساده ترین اتفاق ممکن، با کاظم اشنا شدم. فقط به قصد دعوت به همکاری باهام صحبت کرد و بعد از مدتی همکار شدیم. حدود یه هفته بعد بهم گفت فردا میخوام درمورد یک مساله خیلی مهمی باهات صحبت کنم. اصن نمیدونستم داستان چیه قبول کردم و فرداش حدود دو ساعتی با من درمورد جهان هستی و قانون و فرکانس و … حرف زد

    انگار گمشده خودمو پیدا کرده بودم. به جواب سوالم رسیده بودم. سوالی که مدتها در ذهنم میچرخید ولی نمیدونستم از چه طریقی باید جوابشو پیدا کنم. و حالا خیلی راحت یه نفر اومده بود و داشت خیلی قشنگ و کامل و روان جواب رو بهم میگفت. قطعا این دست خدا بود در زندگی من… که بتونم بهترین پاسخ رو برای سوال مهم زندگیم پیدا کنم و بفهمم واقعا کی هستم و در چه جهانی زندگی میکنم و تو این دنیا چیکاره ام.

    جالبه که هیچ مقاومتی در برابر این حرفا نداشتم (برخلاف عده زیادی که وقتی این چیزارو میشنون میگن چرته و دروغه و …) خیلی راحت قبول کردم انگار کاملا اماده بودم که این صحبت هارو بشنوم و باهاشون انس بگیرم.

    کاظم منو با شما اشنا کرد. شروع کردم به گوش دادن فایل های رایگان. خیلی راحت توضیحات استاد رو در مورد همه موضوعات میپذیرفتم و حرفاش به عمق وجودم مینشست. انگار داشتم جهان رو دوباره کشف میکردم و تازه میفهمیدم این خدایی که 23ساله فقط اسمشو شنیدم واقعا کیه. هر روز احساسم بهتر و بهتر میشد و اگاهیم عمیق تر میشد. و البته رابطه ام با کاظم از یه همکاری ساده تبدیل به رابطه ای عاشقانه و زیبا شد. تقریبا میشه گفت همه ادم هایی که تو زندگیم دیده بودم خیلی خیلی عادی بودن… جزو اون 97درصدی های معمولی که غرق در ظاهر این دنیا بودن. ولی کاظم جزو اون 3 درصدی ها بود. و همین تفاوت من رو جذب خودش کرد.

    رابطه ما هر روز زیباتر و عاشقانه تر و بهتر میشد. حرفای همدیگرو درک میکردیم احساس همدیگرو میفهمیدیم هم فکر و هماهنگ بودیم در یک مسیر حرکت میکردیم و بعد از مدتی تصمیم گرفتیم که اهداف زندگیمون رو در کنارهم جدی تر دنبال کنیم.

    کسب و کار خودمون رو راه اندازی کردیم. دختری که یک روز سقف ارزوهاش این بود که بتونه تو یه شرکت با حقوق چند میلیونی استخدام بشه حالا هدفمند شده بود و میخواست کارافرین باشه. میدونست از این خدا و جهانش چی میخواد و میتونه چقدر موفق و ثروتمند و خوشبخت بشه. بزرگترین رویاهارو دست یافتنی میدید و هر روز برای رسیدن به اروزهاش عاشقانه تلاش میکرد. البته نه فقط تلاش فیزیکی بلکه تلاش فیزیکی و ذهنی همراه باهم.

    به شدت روی خودم و باورهام کار میکردم و هر روز خودم رو قوی تر از روز قبل میساختم. اعتماد به نفس بیشتر ایمان محکم تر احساس بهتر روح و روانی ارام تر و …

    اتفاقات خیلی خوبی تو زندگیم افتاد. یه زمانی میگرن داشتم ولی تونستم کاملا به سلامتی برسم و هر روز سالم تر و قوی تر بشم. از دوستای عادی و منفی که قبلا خیلی باهاشون میرفتم و میومدم فاصله گرفتم و تو تنهایی خودم روی خودم کار میکردم و فایل گوش میدادم. الان بجای اون دوستای قدیمی افراد جدید و خیلی مثبت و ارزشمندی در زندگیم حضور دارن که مهم ترینش کاظم هست.

    همراه با عشق زندگیم برای کارمون تلاش میکنیم و باهم همکاری خیلی خوب و هماهنگی داریم ایده های فوق العاده ای به ذهنمون میرسه و با ایمان قوی ایده هامون رو دنبال میکنیم.

    از راهی کاملا ساده و راحت بدون اینکه اصن روح خودم خبر داشته باشه یا مجله راز اشنا شدم و الان مقالاتم در این مجله داره چاپ میشه. مقاله دومم بعنوان مقاله برتر انتخاب شد و عنوانش روی جلد مجله قرار گرفت. اتفاقی که برای یک نویسنده تازه کار واقعا موفقیت بزرگیه.

    و این مسیر همچنان ادامه داره و ما پا به پای هم داریم حرکت میکنیم. خدای بزرگ رو بی نهایت شکرگزارم که در این مسیر زیبا قدم گذاشتم و طعم خوشبختی و ارامش بیشتری رو میچشم. و بعد از اون از شما استاد بزرگوارم ممنونم با سخاوت و مهربانی این اموزه هارو در اختیار ما میگذارید و همانطور که فرمان زندگی خودتون رو چرخوندین و به خوشبختی رسیدین، به ما هم کمک میکنید که فرمان زندگیمون رو در کنترل بگیریم و به سمت خواسته هامون بریم.

    از مرد زندگیمم ممنونم که منو با این راه زیبا اشنا کرد و همیشه با من همراه و همدل هست.

    واقعا خیلی خوشبختم که انقدر زندگیم قشنگ و رویایی و معرکه اس… دوست دارم خدای بخشنده و مهربون و بزرگ و دقیق من

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 29 رای:
    • -
      سید کاظم فلاح گفته:
      مدت عضویت: 3308 روز

      ای وای من . خدارو شکر میکنم به خاطر این انسان آگاه ، دوست ، همراه ، همسر ، همکار و هسفری که تو زندگیمه

      ممنونم عزیزم . من کاره ای نبودم . من فقط وسیله ای بودم برای رسیدن تو به خواستت

      و البته که تو خودت خواسته و رویای من بودی

      خدارو 100 هزار مرتبه شکر به خاطر این رابطه ، این عشق ، این آگاهی و این استاد نازنین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
      • -
        غزل بانو گفته:
        مدت عضویت: 3080 روز

        سلام دوست گلم این ریپلای باعث شد بعد از مدتها این کامنتم رو بخونم و کلی انرژی و انگیزه بگیرم ازت ممنونم محبوبه جان

        خوشحالم که تونستم بهت احساس خوبی بدم منم از خدا برای تو زندگی سرشار از ارامش و خوشبختی و ثروت و نعمت طلب میکنم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    حسین شیرمحمدی گفته:
    مدت عضویت: 2550 روز

    سلام به استاد و معلم عزیز

    می خواستم یه تشکر جانانه ای بکنم برای فایلی که تو تلگرام گذاشتین درباره ی شرایط فعلی ایران

    ممنون از کامنت های دوستان به امید دیدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    محمد فتحی گفته:
    مدت عضویت: 3815 روز

    به نظرم بزرگترین نعمت بینظیری که خدا بهم اعطا کرده،

    آشنایی من با خانواده پر مهر و محبت عباس منش بوده. که دلیل اصلی آن، تغییری که اول خودم میخواستم تو تمام جنبه های زندگیم داشته باشم و این تغییر و این هدایت را فقط فقط از خدای مهربان میخواستم.

    و این شد که خرداد 94 بود هدایت شدم به اینجا، خانواده ی بینظیرم.

    همون موقعا یادمه که یک سری تغییرات میخواستم مثل داشتن اعتماد به نفس و عزت نفس و شد.

    ولی همه ی زندگیم کار کردن روی باورهام نبود و اصلا اون موقع حتی نمیدونستم تمام اتفاقاتی که برام رقم میخوره 100% مسئولیت آنها با منه …، اینم برای این بود که هنوز کاملا متوجه نشده بودم و تقریبا بعد از یک مدت به فراموشی سپردمش.

    تا اینکه اول ماه رمضان پارسال (96) واقعا با تمام وجودم با تک تک سلول هام به خدای یکتا گفتم: خدا جون هدایتم کن در هر لحظه به راه راست به راه راستی که به آن ها نعمت دادی ثروت دادی عشق و قلبی بزرگ اعطا کردی و عزیز و محترم در بین مخلوقات نهادی و نه ره گمراهان.

    و همون روز همون لحظه نیروی هدایتگرم (خداروصدهزارمرتبه شکر) منو یاد سایت عباس منش انداخت، سریع به سایت اومدم و حسم بهم گفت برو تو بخش آرشیو. و شروع کردم به دانلود کردن فایل های صوتی تصویری و خواندن کامنتا (البته تا اون موقع کامنتا را خیلی کم میخواندم و کم کم بیشتر و بیشتر شد، وای خدای من نظرات بچه ها اصن یک کتابه یک الگوهه یک نشونه برای تایید قوانین ثابت الهیه، مهم تر یک سوخت فوق العاده یک انگیزه عالی برای بهتر ادامه دادن – حتما و حتما وقت بذارید و نظرات را بخونید – )

    هه، دقیقا یادمه هر فایل را که گوش میدادم روحم، تمام وجودم جابه جا میشد و با تمام وجودم حرفای استاد را تایید میکردم یک حسی را داشتم که هیچ وقت نداشتم یک چیزی را داشتم برای روزهای متوالی تجربه میکردم که نظیرشو توی زندگیم خیلی یادم نمیاد داشته بودم.

    و بعد فایل های دیگه و بازم و بازم … شب های قدر همه میرفتن احیا ولی من برای اولین بار هیج جایی نرفتم (کجا برم؟!!! خدارو با تمام وجودم پیدا کرده بودم) و چنان خنده ام گرفته بود چنان شادی تمام وجودم را اون روزا فرا گرفته بود که گفتم آره این همون هدایتس. اینو دقیقا میخوام.

    و اما الان

    خدارو هزاران مرتبه شکر میکنم، که نگاه شرک آمیزم به دیگران به اینکه قدرت را دست اونا میدیدم برای چندر غاز، همه را میدیدم اما اصل کاری را نه! منبع تمام خوشبختی ها، ثروت را نه! مسیر تکاملم را طی کردم

    و بخش کوچیکی از نتایجم را میخوام بگم،

    پیدا کردن رسالتم، این که عشقم چیه. چیه که توش زمانو مکان را حس نمیکنم حالممممم خوبههه! احساس گرسنگی نمیکنم. دقیقا مثل استاد گلمون، تفریحم شغلم کارم همه یکیه. واوو

    دومین چیزی که به شدت دنبالش بودم، ساختن زندگی شاد برای خودم بود. الان بلدم چه جوری وقتی حالم حتی یک مقدار داره به سمت منفی میره خوبش کنم (قطعا با توجه کردن به خواسته ها، به کارایی که حالتو خوب میکنه. ) واقعا شادم بمب انرژژژژژژژژی شدم واسه خودم اینو همه دوستانم هم میدونن و بهم میگن (خداروشکر) میدونید؟! آرامش دارم.

    دیگه مثل گذشته چیز خاصی اعصابمو بهم نمیریزه میتونم کنترل کنم، اگه احساس بد میده، به راحتی اعراض میکنم. ( عمل کردن به دانسته ها)

    واسه خودم خیلی ارزش قائلم همه چیز را به نیروی هدایتگرم سپردم هر تیپی را میخوام بزنم هر کاری یا هر جایی که میخوام بکنم یا برم از اون میپرسم نه اطرافیانم (مهم ندونستن نظر دیگران – برای خودت زندگی کن – هر کس مسئول 100% تمام اتفاقات زندگی خویش است – )

    ممنونم استاد گلم، سید حسین عباسمنش عزیز، ممنونم که هستی و با آموزه های دلنشینت راه را به خوبی تمام نشانم دادی و میدی. ” دوست دارم ”

    ممنونم دوستان گلم که نظرات شما بی تردید پر از انگیزه و انرژی ست برای ادامه راه. ” دوستون دارم ”

    + زندگی شادی را برای خودت بساز و کمک کن که دنیا جای بهتری برای زندگی بشه +++

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    نوشین حقیقت جهرمی گفته:
    مدت عضویت: 3388 روز

    استاد عزیزم با سلام و یک دنیا عشق به شما و همه ی دوستای سعادتمند عباس منشیم

    استاد خوبم ازمون خواستید که از نتایجمون بگیم.

    از دستاوردهایی که به لطف خدا و هدایت شما تونستیم بهش برسیم. از بهشت زندگی.

    استاد خوبم این روزها زندگی من سراسر عشقه. سراسر زیباییه و سراسر حضور خدا.

    احساسم فوق العاده اس و ارامشم وصف ناشدنی. حس قدرت دارم. قدرت خلق زندگی خودم. قدرت ساختن هر اونچه که میخوام. چون خدایی رو یافتم که لحظه لحظه با منه، هر ان که بخوانمش. خدایی که در قدرت و ثروت و رعفت بی ماننده. قوانینی رو یافتم که تغییر ناپذیره و کافیه که مطابق اون عمل کنم تا جهان روی دیگرش رو به من نشون بده و برای من کون فیکون کنه.

    بابت هیچ موضوعی نگران نیستم چون خدا با منه، چون من عزیز دلم خدام و او خودش بهم قول داده که هر ان بخوانمش اجابتم میکنه. بهم قول داده که اگر بندگی کنم او چنان خدایی میکنه برام که مانندش رو ندیده باشم. و او هیچ وقت خلف وعده نمیکنه.

    پس ایا باز هم جایی برای نگرانی و ترس هست ؟ نیست. بخدا نیست. حتی سر سوزنی.

    استاد خوبم همه ی این احساسات ناب رو مدیون اموزش های شما هستم. که چگونه زیستن رو بهم یاد دادید.

    استاد خوبم من فردی بودم که توی روابط خیلی خیلی مشکل داشتم ولی به لطف خدا و به لطف اموزش های پر عشق و خالصانه شما اکنون دارم روابطی رو تجربه میکنم که واقعا رویاست برای خیلی از افراد و برای نوشین قبلی.

    روابطی سراسر عشق، چه رابطه عاشقانه و چه رابطه با اطرافیانم. لحظاتی سرشار از حضور خدا. و شما بهم یاد دادید که هر لحظه که عشقی دریافت کردم اعتبار اون رو بخدا بدم و چقدرررر این حس زیباست.

    چقدر پر ارامشه که تو بدونی هر عشقی که دریافت میکنی سرچشمه اش خداست . منبعش خداست و اون وقت هست که درک میکنی این همه عشق و محبت پایانی نداره. نگران تموم شدن و کم شدنش نیستی چون عشق خدا بی نهایته.

    و این یعنی حس ناب ارامش که تنها با یاد خدا ممکن میشه.

    استاد خوبم درس ها بهم دادید که بتونم زندگی خودم رو اونطوری بسازم که میخوام. دیگه هیچی برام رویا نیست چون میدونم من خلق میکنم هر اونچه رو که دوس دارم.

    به لطف خدا ثروت هم داره کم کم وارد زندگیم میشه . پله پله قدم به قدم . و عجله ای ندارم چون بهم یاد دادید که لذت ببرم و تکاملم رو طی کنم.

    این همه نتایج، این همه حس و حال فوق العاده رو اول ممنون خدام و دوم مدیون شما. تا اخر عمرم این مسیر زیبا رو ادامه خواهم داد تا بتونم زیبا زندگی کنم و جهان رو جای زیباتری برای زندگی کنم. تا بتونم نقشی داشته باشم در ترویج توحید . تا به جایی برسم که بتونم راهنمایی باشم برای نشون دادن خدایی که شناختم به کسانی که میخوان.

    استاد عزیزم عاشقانه دوستتون دارم

    تمام خوبی های دنیا و اخرت گوارای وجودتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
    • -
      گل خوشبخت گفته:
      مدت عضویت: 3065 روز

      من از خواندن کامنت شما خیلی لذت بردم و امیدوارم روز به روز به نتایج زیبای زندگیتون افزوده بشه من هم تو حوزه روابط خیلی دارم روی خودم کار میکنم، چون خیلی باورهای جالبی نداشتم تا به حال. میتونم ازتون بپرسم چه کارها و باورهایی ایجاد کردین برای داشتن رابطه عالی و عاشقانه؟ ممنونم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        نوشین حقیقت جهرمی گفته:
        مدت عضویت: 3388 روز

        دوست خوبم خوشحالم که تونستم با نتایج ام احساس خوبی رو در شما بوجود بیارم.

        من برای پیشرفتم در زمینه روابط دوره فوق العاده عشق و مودت رو تهیه کردم و مرتب کار کردم و میکنم.

        البته درک عمق مطالبی که استاد توی دوره روابط گفتن با شرکت توی دوره های دیگه و فایل ها ی رایگان هر روز برام بیشتر و بیشتر میشه. مثلا من بعد از اینکه یک سال دوره رو گوش کرده بودم ، زمانی که باورهای توحیدیم رو تقویت کردم و خدا رو بهتر شناختم یه سری از صحبت ها رو تازه متوجه شدم و خودم واقعا هیجان زده بودم.

        میدونی دوست من شنیدن صحبت های استاد یک طرف قضیه اس و عمل کردن و پیاده کردن این شنیده ها توی روند زندگی یک طرف دیگه کاره. یعنی زمانی تو میتونی توی زندگیت این راه و این دیدگاه رو پیاده کنی که واقعا باور کرده باشی این قوانین رو و درک کرده باشی عمق ماجرا رو .

        من باور کردم که خودم خالق زندگی خودمم. باور کردم که خداوند مهربونم نیرویی رو در من به ودیعه گذاشته که میتونم افراد رو اونجوری که دلم میخواد جذب کنم و شرایط رو اونجوری که میخوام بیافرینم برای خودم. من برای حرف دیگران ارزش قایل نشدم و باور کردم دنیای من با دنیای اونا متفاوته، واقعیت زندگی من با اونا فرق میکنه چون باورهام فرق میکنه. من باور کردم که پسرهای فوق العاده ای که خواهان داشتن روابط سالم و عالی هستن بسیار زیادند و خداوند اون ها رو سر راه من قرار میده. باور کردم که دستان خداوند بسیارند برای رسوندن عشق و محبت به من. تمریناتی که استاد بهمون دادن توی دوره رو انجام دادم. روابط سطحی زیادی رو برقرار کردم تا به شناخت از خودم و خواسته هام برسم . و البته رسیدن به این ها همه تکامل میخواد که فکر میکنم طی یکی دو سال طی کردم و خداروشکر الان دارم رابطه ای رو تجربه میکنم که سراسر لذت هست برام. با همون ویژگی هایی که میخواستم. سراسر عشق خدا.

        توی بک گروند موبایلم نوشته بودم که

        رابطه عاشقانه من مظهری از عشق بی پایان خداست . و به لطف خدا دارم از این عشق و احساس لذت میبرم. و البته که اینده رو هم به خدا سپردم و ازش میخوام که هدایتم کنه به بهترین مسیر که بدون هیچ وابستگی بتونم از زندگیم لذت ببرم و فقط و فقط وابسته باشم به خودش. چون خداوند همه چیزه برام.

        من قبلا ادمی به شدت وابسته بودم که شادیم در گرو محبت کردن طرفم بود بهم. اما الان فهمیدم که اگر من خودم با خودم با خدای خودم در صلح باشم هر روز عشق بیشتری از طرفم دریافت میکنم و شادی و لذت من از زندگی وابسته به رفتار اون نیست.

        دوست من همه چیز همه ی خوشبختی های دنیا زمانی میاد سراغ ما که رابطه مون رو با خدای خودمون تقویت کنیم و از لحظه به لحظه ی این نعمت زندگی بیشترین لذت رو ببریم.

        در پناه خدا شاد و پیروز باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
        • -
          گل خوشبخت گفته:
          مدت عضویت: 3065 روز

          نوشین جان عزیزم واقعا ممنونم ازت برای پاسخ عالیت به سوالم، ممنون که وقت گذاشتی و با حوصله و دقیق جواب دادی. خیلی لذت میبرم وقتی میبینم همه ماها که عضو سایتیم به نحوی و در رابطه با موضوعی نتایج خودمون میبینیم و انقدر سخاوتمندانه چه در عقل کل چه در قسمت های دیگه بهم کمک میکنیم، بازم سپاسگذارم امیدوارم در همه مراحل زندگیت بدرخشی و فقط لذت ببری ????

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    یزدان واحدی گفته:
    مدت عضویت: 3134 روز

    دوستان سلام

    توی فایل استاد خواسته بودند که افراد نتایجشون رو در ذیل همین فایل عنوان کنند و من خواستم بگم من از درامد حدود صفر تومن به درامد 30 میلیون درماه رسیدم . با همسرم خوشبختم و در سلامتی کامل زندگی میکنم و البته خیلی چیزهای دیگه به دست اوردم که شاید مجالی برای بازشماری اونها نباشه اما در یک جمله مختصر میتونم بگم ” از وقتی در این فرکانس قرار گرفتم چقدر نفس کشیدن راحتتر شده. ” خداروشکر میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  10. -
    شیوا نیازی گفته:
    مدت عضویت: 3418 روز

    به مدت 2 سال و نیم است درگیر دادگاه ها و هزینه های فوق العاده زیاد وکیل هستم برای اینکه از همسرم جدا بشوم برای اینکه بتوانم از این فضاهای منفی دور بشوم و بتوانم قدرتمندانه روی دوره عشق و مودت و دیگر باورهام کار کنم کل مهریه ام رو که نزدیک به دو میلیارد تومن هست بذل کردم اما طرفم قصد اخاذی دارد و برای اینکه من را طلاق بدهد 30 عدد سکه میخواهد با این شرایط و با توجه به اینکه هر ماه برای من ابلاغیه از دادگاه و حضور اجباری من در دادگاه و شرایط و جو منفی دادگاه ها و قاضی ها و……. من باید چه کار کنم استاد عزیزم ؟؟؟؟؟؟چه باورهایی ایجاد کنم تا مدار و فرکانسم تغییر کند

    خواهش میکنم استاد عزیزم راهنماییم کنید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      غزل بانو گفته:
      مدت عضویت: 3080 روز

      سلام دوست خوبم

      دوست داشتم بهتون کمک کنم و نظر خودمو بگم. گاهی اوقات ما فکر میکنیم در شرایط کنونی کارکردن روی خودمون ممکن نیس یا اینکه با وجود این مشکلات لذت بردن و شاد بودن غیر ممکنه پس خودمون وارد میدان مبارزه میشیم با دیگران میجنگیم با مشکلات درگیر میشیم و مدام در حال تقلا کردن هستیم تا به زور زندگیمون رو عوض کنیم و اونجوری که دوست داریم همه چیز رو بچینیم. بجای اینکه اجازه بدیم خدا خودش همه چی رو جلو ببره و درست کنه میخواهیم خودمون همه چی رو حل کنیم. و این یعنی مقاومت کردن در برابر خدا.

      خداوند میدونه که چجوری باید مارو به جایی هدایت کنه که به خواسته هامون برسیم و در ارامش و عشق و ثروت زندگی کنیم ولی وقتی که از زندگی و شرایط الانت متنفر هستی و میخوای به زور از این شرایط دور بشی و با هر ضرب و زوری که شده افراد خاصی رو از خودت دور کنی به این امید که زندگیت بهتر بشه، بدتر خودت رو از مسیر اصلی دور میکنی.

      راه حل اصلی اینه که اروم بگیری از زندگی الانت لذت ببری. هر کینه و نفرتی از اون اقا یا هرکس دیگه ای داری از قلبت بیرون کنی خالصانه انهارو ببخشی دوسشون داشته باشی و براشون طلب خیر کنی و انهارو به خدا بسپاری. این افکار از ذهنت بیرون کن که اون اقا میخواد اذیتت کنه و اسیرش شدی و … بجاش باور بساز که خدا کمکت میکنه به راحتی به خواستت برسی و همه افراد در کمال ادب و احترام و دوستی و محبت باهات رفتار کنن. وقتی که با خودت و خدای خودت به هماهنگی برسی و با جهان و مردم در صلح باشی، دیگران هم با تو در صلح و ارامش خواهند بود.

      تا وقتی ریشه اصلی حل نشه هرچقدر هم که از نظر فیزیکی شرایط رو عوض کنی وارد محیط های جدید بشی یا با افراد جدید معاشرت کنی، باز هم همون نوع مشکلات رو تجربه میکنی چون فقط جات عوض شده ولی با اون باورهای قدیمی همراهت اومده و از نظر فرکانسی در همون جای قبلی هستی.

      پس بهترین کار اینه که روی ایمانت کار کنی باورهای قدرتمندکننده بسازی و دوره عشق و مودت رو استفاده کنی که بدونی چجوری وجه مثبت و خوب و مهربون افراد رو جذب کنی. بعد فقط از خدا هدایت بخواه و هرچی که قلبت بهت گفت گوش کن. بجای اینکه با ذهن استدلالی دنبال راه حل باشی از خدا بخواه راه رو بهت نشون بده و هر الهامی که بهت شد فورا بهش عمل کن.

      موفق باشی عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        شیوا نیازی گفته:
        مدت عضویت: 3418 روز

        با سلام

        مرسی از شما دوست عزیزم

        مشکل من این هست که با حضور اجباری من در دادگاه ها و……………………. توجه من به اون و جو منفی دادگاه جلب میشه خود استاد میگن باید مکان ترک بشه ولی من به ناچار باید شرکت داشته باشم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
        • -
          غزل بانو گفته:
          مدت عضویت: 3080 روز

          خواهش میکنم. شما با باور مثبت اونجا حضور پیدا کنید تا همه به نفع شما رفتار کنن و صحبت کنن و حتی از این شرایط به ظاهر بد بهتون خیر و مفعت برسه. الخیر فی ما وقع = خیر و خوبی در ان چیزی است که اتفاق میفتد. وقتی باور کنی شری برای تو وجود نداره و همه چی از جانب خدا به خیر میرسونه همین میشه

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: