مصاحبه با استاد | عملکردهایی که نشانه اجرای قانون است - صفحه 22 (به ترتیب امتیاز)

596 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حسین سوادکوهی گفته:
    مدت عضویت: 3375 روز

    سلام حدمت استاد عزیز .

    استاد شما تو دوره راهنمای دستیابی به رویا ها گفتید که از طریق فروش دوره تند خوانی چند میلیارد به دست آوردید. بنده میخوام کسب و کاری تو حوزه آموزش برنامه نویسی راه اندازی کنم و میخواستم اگر امکانش هست بگید چه باوری را داشتید که توانستید فقط یا یک دوره چند میلیارد فروش کنید .

    سپاس فراوان.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    ابوالفضل اشرفی گفته:
    مدت عضویت: 2777 روز

    سلام استاد عزیز و گروه تحقیقاتی عباسمنش و دوستان گرامی امیدوارم که حالتون همیشه عااالی باشه

    موقع دانلود داشتم متن فایل رو میخوندم که به موضوعات این فایل رسیدم و چقدر خوشحال شدم چون توی این دو سه روز در مورد همین موضوعات فکر میکردم و برام سوال شده بود و از اینکه خداوند از این طریق جواب رو بهم رسوند خوشحال و سپاسگزارم و از شما استاد عزیز سپاسگزارم و آرزو میکنم به آگاهی بیشتری برسید چراکه منو آگاهتر کردید?????????️?????????????????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    مریم درویشی گفته:
    مدت عضویت: 2858 روز

    سلام به رفیق های گل و خوبمم

    خلاصه ای از حسی که امروز تجربه کردم رو بهتون میگم

    گوشی رو برداشته بودم و داشتم اهنگامو گوش میکردم اونایی که بهم حس خوبی میده این کار هر روزه ی منه

    همینطور که روی تخت نشسته بودم به خودم گفتم یادت میاد تا چند سال پیش اهنگای زیادی داشتی که وقتی بهشون گوش میکردی میرفتی توی رویاها و ارزوهات و وقتی دو گوش هنزفری در میاوردی دیگه خبری از رویا نبود اونقد با اهنگ تجسم میکردی که داری توی مسابقات هندبال مدارس گل میزنی و خوشحالی میکنیی که اشک از چشات سرازیر میشد

    اما وقتی خبری از اون اهنگا نبود و وارد جریان زندگی روزانه ات میشدی خودت اماده مقابله با اتفاق هایی میکردی که از قبل نمیدونستی چین ( جمع خودمونیه اینو میگم ,ولی چیزی از جنس امادگی و مقابله پولادین در وجودم نبود همه چیز ختم میشد به گریه ) تیری فشنگی نداشتم تیر و فشنگ چیه اصلا اسلحه ای نبود

    میدونین روزها با خودم میگفتم کاش دو گوش هنزفری همیشه توی گوشم بود همش اهنگ پخش میشد بعد اونوقت محکم تر میرفتم جلووو ههه فک کنم براتون خنده دار باشههه

    امروز وقتی میخواستمم تصور کنم بعد از در اوردن هنزفری هنوز ادم قبلم وووایییی نههههههههههههههههه هوووف

    خدایا شکرت حالا دو گوش رو از گوشام در میارممم و نفس عمیق میکشمممم خداایاااااا نمیدونم مممم چی بگممم اصلا فکرش منو دیوونه میکنهههه

    میدونین با خودم چی میگفتم خدایا ممنونم که وقتییی دو گوش هنزفری رو در میارمم زندگیمم مثل زمانیع که دو گوش توی گوشام گذاشتممم همون حس عالیییی که از اهنگای خوبمم میگیرمم معنیشون نمیدونم هیچ وقت کنجکاو نشدم چون این برام مهم بود که منو در مسیر درست زندگیم هدایت میکنن , خواستع هام قانون و خدا رو به یادم میارن اینکه مرریمم بلند شووو بپررر پر انرژی هر روزز تلاش کن بهتر بهتر شووو تو لیاقت رسیدن به ارزو هاتو داریی چون خودتو لایقش دونستی که از خدا درخواست کردی که هدایتت کنه

    دیگه از خدا نمیپرسمم تو کجایی ؟ تو شکلی هستی ؟ الان ما توی کره گرد زندگی میکنیم ایا جهانیی بیرون از ما وجود داره ؟ خدایا چرا یکی باید کارگر باشه یکی رئیس جمهور؟ چرا یکی توی روستا به دنیا اومده یکی توی تهران؟

    چرا هر چی التماس میکنم کمکم نمیکنی؟ چرا دوستم نماز نمیخونه روزه نمیگیره اما توی کاراش موفقِ چرا؟

    با خودم گفتمم که زبانم به شکرگذاری تو قد نمیده, زمانی که یادت بودم و نبودم هوامو داشتیی منم تصمیم گرفتم این راهُ بیشتر از قبل ادامه بدم چون فکر میکنم تنها با باور کردن قدرت خودم و تو هست که به تمام محبتتات پاسخ دادم

    امیدوارمم حس خوبییی که امروز تجربه کردم شما هم حسش کنید

    بای بای?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    ابراهیم اشتری گفته:
    مدت عضویت: 2644 روز

    سلام و درود به استاد خوبم و دوستان همفرکانسم

    دیروز دوتا اتفاق جالب افتاد دوست داشتم با شما به اشتراک بزارم

    دیروز یه جایی وایساده بودم هر چه تلاش کردم تاکسی اسنپ بیاد نیومد که نیومد

    یهویی از یکی یه آدرسی رو پرسیدم گفتم فلان جا میخوام برم کجا تاکسی سوارشم همینجور که داشت میگفت ازکجا برم یهویی گفت منم یه خرده اونور کار دارم بیا با هم بریم تورو هم برسونم خلاصه کاملا رایگان منو به مقصدم رسوند و واقعا دستهای بی نهایت خدارو حس کردم.

    ساعت 6 بعد ظهر هم که قرار داشتم به قشنگی انجام شد و روز فوق العاده ای بود برام.

    خواستم بگم که استاد میگه ریز ریز براتون اتفاق می افته اگه بهشون اهمیت بدی و نگی اتفاقی بود و از اینجور حرفا پر رنگتر و پر رنگتر نمایان میشه تو زندگیتون.

    امروز هم باز یک اتفاق فوق العاده افتاد که به زودی میام و به اشتراک میزارم.

    دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      امیر غفاری گفته:
      مدت عضویت: 3831 روز

      سلام

      وقت بخیرو شادی

      ممنون که خبر خوبتو به اشتراک گذاشتی

      به لطف خدا تاکسی انیترنتی زیاد داریم برنامه هاشو نصب کن داشته باش

      اسنپ

      تپسی

      دینگ

      ماکسیم

      آژانسی

      کابین

      برنامه تاکسی چی نصب کن

      تو این برنامه شما مبدا و مقصد مشخص میکنی هزینه کل تاکسی های اینترنتی اعلام میکنه

      در پناه خدا همیشه شاد باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    سلطان گفته:
    مدت عضویت: 3785 روز

    باسلام خدمت استاد عزیزم و گروه تحقیقاتی عباسمنش و کسانیکه تو این مجموعه تلاش میکنن سپاسگذارم از همتون.نتایجی من از فایلها و آموزه ها گرفتم خیلی خوب بوده واقعا از ته دلم از خداوند مهربان سپاسگذارم که منو هدایتم کرد به سمت عباسمنش و باعث شد مسیر زندگیمو در جهت پیشرفت و موفقیت عوض کنم.نمیدونم اگه با عباسمنش آشنا نمیشدم و طبق عقاید سالهای قبل پیش میفرفتم چه چیزی انتظارمو میکشید.مثلا یکی از نتایجی که از سه برابر کردن درآمد گرفتم اینه بعد از اینکه تعهد دادم و روزی چند بار تعهدرو خوندم و احساس کردم تو همون 15 روز اول درآمدم جهش خیلی زیادی کرد از چندین طرف پول وارد زندگیم شد یه مدت کوتاهی غافل شدم از فایلها و تمرینات دوباره درآمدم سیر نزولی پیدا کرد ولی سریع دوباره 24 ساعته تمرکز کردم رو تمرینات ….بعد از 3 ماه متوجه شدم درآمدم ماهی بیشتر از 12 میلیون شده از ماهی دو تومان ..بابت این پیشرفت از خداوند هر لحظه سپاسگذاری میکنم امیدوارم این روند رو بتونم ادامه بدم پسرفت نکنم همچنان درآمدم رو دوباره به چن ین برابر برسونم..واقعا از ته دلم میگم استاد عباسمنش خیلی دوستتون دارم .من غیر از پیشرفت مالی روابطم خوب شده دیگه عصبانی نیستم همه رو دوست دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    وحید گفته:
    مدت عضویت: 1941 روز

    سلام استاد عزیزم ، امیدوارم همیشه و همیشه حال دلتون خوب و شاد باشه.

    من کتاب شما رو خریداری کردم و خیلی خوب خوندم و درکش کردم ، واقعا الان کاملا میدونم که همه اتفاقای زندگیمون هرچی که تا حالا واسم پیش اومدهونتایج افکار و فرکانس هایی بوده که داشتم و ارسال کردم.

    به لطف خدای مهربانم حدودا یکی د سالی هست اومدم تو این مسیر ولی درک شما و شرح مسائل از نظر و دید شما واقعا با همه متفاوت بوده ، و با تمام وجود متوجه این شدم که کلام درست و جان مطلب رو شما با سخاوت کامل و بدونه هیچ ملاحظه خاصی دارید بیان میکنید ،من با همین فایل های رایگان شما واقعا دارم زندگیمو متحول میکنم به لطف اللله مهربان ، خدا رو هزاران مرتبه شکر میکنم که با دنبال کردن آموزش های شما باور های منفی که در مورد کسب و کارم داشتم و در کل در مورد ثروت داشتم رو میتونم بگم بخش زیادی رو پیدا کردم و الان یه مدت هست که دارم روشون کار میکنم خیلی قشنگ و خیلی آسون و راحت نشانه هاش داره مرتب واسم میاد ، بعضی وقتا از این نشانه ها بی اراده خندم میگیره و میگم خداجونم آخه چدا اینقدر تو خوبی ، چقدر باحاله این روشی که استاد میگه که خودمون خالق زندگی خودمون هستیم ، چقدر واسم مفید واقع شده کنترل این ورودی های ذهن ( تلوزیون ، اخبار ، افراد منفی، صحبت های منفی در هر زمینه ای ) خدا رو شکر میکنم ک خیلی خیلی جلوشون رو گرفتم ، و چقدر واسم مفید بوده . روی باور های مخربی که داشتم دارم مرتب کار میکنم و نشانه هاش داره واسم آشکار میشه.

    استاد خیلی خیلی ممنونم که اینقدر سخاوتمندانه فایل هایی رو به رایگان واسمون آماده میکنید و در اختیار ما قرار میدید.

    بزودی دوره ثروت رو خریداری میکنم و مطمئنم که خیلی واسم مفید واقع میشه .

    دوستتون دارم استاد عزیز 😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    مریم جهانبخش گفته:
    مدت عضویت: 3083 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربان

    خدای عزیزم مهربان من چقدر زیبا خودت رو معرفی کردی خدای که تمام عالم از توست ورب جهانیان هستی وما دربرابر تو هیچ قدرتی نداریم وسرتعظیم به درگاه تو فرود میارم وتسلیم تو هستم

    ای رب من ای که همه ی عالم ازتوست

    سلام به عزیزان .

    استادجان یک موضوعی که تازه برای اتفاق افتاده رو میخواستم براتون تعریف کنم

    چندماهی هست که اصلا احساس خوشحالی نمیکردم جای میرفتم توی مجالس شرکت میکردم بازم توی دلم غم بود همش ازخدا سوال میکردم خدایا چرا دیگه من احساس شادی ندارم چرا هرچیزی منو خوشحال نمیکنه ویک مدتی هست که دارم با این احساسات زندگی میکردم

    وامروز خدایم به من گفت

    مریم شادی رو دردرون خودت پیدا کن نه بیرون ازخودت

    مریم باید تو ازدرون شاد باشی زندگی تو تغییر کرده تو بعد از کشیدن این همه درد ورنج باید برات درس داشته باشه

    توی زمان حال باشه لازم نیست اوضاع وشرایط بیرونی خوب باشه که توهم شاد باشی تو باید خودت شاد باشی بدون توجه به شرایط بیرونی

    بخدا ازصبح که انقدرحالم خوبه انگار دیگ شرایط بیرونی برام مهم نیست که داره چه اتفاقاتی میفته من باید حالم خوب باشه چون من دارم خلق میکنم زندگی رو

    الان من باید بپذیرم که این شرایط رو خودم بوجود آوردم من هستم که با افکارم این شرایط رو خلق کردم

    احساس میکنم دارم به درک این موضوع میرسم که من هستم این شرایط رو بوجود اوردم پس خودم هم درستش میکنم

    اول سپاسگزاری دوم توجه نکات مثبت اطرافیانم سوم شادی درونی بدون عوامل بیرونی

    خدایا ازتو ممنونم بخاطر هرلحظه که هدایتم میکنی

    خدایا ازتو سپاسگزارم

    باآرزوی بهترینها

    استادجان سپاسگزارم ازشما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    ناهید رحیمی تبار گفته:
    مدت عضویت: 1154 روز

    سلام ودرود فراوان به استاد عزیزم ومریم جون عزیزم.

    مصاحبه با استاد قسمت 13.

    تو این مصاحبه استاد عزیز در مورد چن موضوع صحبت کردن که اول اشاره داشتن به اینکه آیا پس انداز برای ثروتمند شدن درسته یا خیر؟

    که با توجه به تجربیاتشون ،نظر استاداین بود که به هیچ ‌وقت چنین نگرشی نداشتن .

    که پس انداز کنن تا ثروتمند بشن.

    منم موافقم هرچند در گذشته یکی از باورهای بنیادینم بود.

    وکلا در مسیر اشتباه بودم .

    جالب بود قناعت وپس انداز رو بیشتر از سمت زن میدونستن .وهمه توقع داشتن خانوما اینکارو کنن .

    چون پذیرفته بودن که مردها کم پیش میاد بتونن پس انداز کنن واین یه جورایی وظیفه ی زنه که جم کنه.تا به به جایی برسن.

    بخصوص خانواده ی شوهر این توقع رو زیاد داشتن.

    واگر تو به هر دلیلی نمیتونستی ،مورد سرزنش قرار میگرفتی که چرا عرضه ی جم‌کردن نداری .

    من خرج نمی‌کردم .

    من کم ‌میخوردم .

    خریدپوشاک کم داشتم که مبادا لطمه ای به زندگیم وارد بشه.

    همه ی مراعاتا از سمت من بود چون قضاوت‌های دیگران، به سمت من و ب خاطر من میشد.

    کسی به همسرم کاری نداشت .

    اون اشکالی نداشت پول اضافی خرج کنه .

    ایرادی نداشت تمرکز درستی رو کسب و کارش نداشت.

    هیچ موردی نداشت که پولاشو خرج رفیقاش میکرد.

    وهیچ اشکالی نداشت که بی رویه به غیر از خونه ،جاهای دیگه پول هدر میداد.

    که به قرض و بدهی و این داستانا منجر میشد.

    جالب بود که هیچ کس جرات سرزنش کردنش را هم نداشت .

    ولی ما اگه یه خرج اضافه میکردیم ، همیشه ملامت میشدیم .

    یادمه بارها و بارها خانواده همسرم بهم زنگ میزدن که

    یه خورده مراعات کن وپولاتونو پس انداز کنید تا بتونید خونه بخرید.

    با وجود اینکه کارای پسر خودشونو بهشون توضیح میدادم ،بهم میگفتن تو به اون کاری نداشته باش تو قناعت کن .

    نمی‌دونم دیگران چ فکری میکردن ومن چ جور حرفاشونو باور میکردم که با خریدنکردنهای جزعیم ،چطور میخوام خونه دار بشم ؟!!!!

    همه ی این فرکانسها وتوجه کردن واهمیت دادن به حرفها وتجربه ها واحساسات مخرب دیگران باعث می‌شد از زندگی لذتی نبرم .

    هیچ ارزشی برای خودم قائل نباشم .

    توقع چیزی از کسی نداشته باشم .

    کلا تو احساس بد باشم .احساساتی مثل ترسها ونگرانی ها را دنبال خودم یدک بکشم .

    خارج از سهم ونقش خودم تقلای بیخود وبیموردی بزنم.

    حرفهای مردم سوار بر احساساتم باشه .

    حد‌ومرزی تو زندگیم وجود نداشته باشه .

    دیگران راحت تو حریم خصوصیم مداخله کنن‌.

    باورهای کمبود بهم حمله ور بشن.

    همیشه از خرج کردن ولذت بردن چیزی بترسم .

    نتیجه :هیچ وقت پیشرفتی نداشته باشم و هیچ وقت ثروتی عایدم نشه.

    آشنایی با استاد نگرشمو ‌عوض کرد ونگاهمو به زندگی تغییر داد.

    سعی کردم آگاهانه افکارمو تغییر بدم تا باورهای مثبت جاشو بگیرن .

    تغییر باورها به خصوص باور فراوانی نعمت وثروت در جهان خیلی بهم کمک کرد تا خودمو از این بندها نجات بدم .

    با تمرینات کوچیک‌کوچیک در طول روز ،کم کم کلی نگرشم تغییر کرد.

    حالا از زندگی لذت بیشتری میبرم چون به خودم ارزش و بهای بیشتری میدم .

    از چیزی نمی‌ترسم .ترس از دست دادن ندارم.

    ترس نداشتن ندارم .

    صدای استاد همیشه تو گوشمه !

    هر جا باور کمبود تو ذهنم میاد بهم میگه جهان پر از فراوونی هاست .

    همین یه جمله حالمو خوب می‌کنه .

    دقیقا همه چیز تو رهاییه !

    وهمه چیز از درون ما شکل میگیره .

    واقعن خدا رو سپاس میگم که تو این مسیر هستم .

    البته هنوز ثروتمند نیستم .

    البته ثروت‌های بیشماری تو وجودم هست اما ب لحاظ مالی هنوز در مراحل تکامل هستم .

    ولی بازم خدا رو سپاس میگم که راحت وبدون دقدقه دارم زندگی میکنم واز آسایش وآرامش مالی خوبی برخوردارم.

    سال اولی که با این مباحث آشنا شده بودم توقعم خیلی بالا بود به همین جهت مدام به احساس بد میرفتم .

    اما وقتی متوجه شدم باید همه چیو بسپاری به خدا وهمه چی به میزان باورهای خودم تغییر می‌کنه ورسیدن به هر خواسته ای روند تکاملی خودشو داره. .تمرکزمو گذاشتم روی افکار وباور های خودم .

    به قول استادکه میگن: خوشبختی تو مسیر نه مقصد.

    ما هم سعی کردیم از مسیر لذت ببریم تا به یاری خدا وکمک استاد عزیز و اراده وتعهد خودمون به مقصد برسیم .

    بنابراین با نگه داشتن احساس خوب .

    تمرکز کردن به زیبایی ها .

    دیدن مثبت‌های زندگی وسپاسگزاری اونها.

    و تمرکز کردن روی خواسته ها .

    تقویت باورها.

    احساس لیاقت داشتن وحس ارزشمندی .

    وپذیرش اتفاقات زندگی و تضادهایی که میبینیم .

    ودر آخر اعتماد وایمان به خدا وصبوری کردن حتمن به ثروت خواهیم رسید.

    استاد جونم مرسی .

    مرسی که هستی .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1041 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام به همگی عزیزانم

    خدایاشکرت و سپاس گزارم بابت بودن در این فضای بهشتی و شنیدن این فایل های ارزشمند و زندگی ساز و سپاس گزارم که درک منو از این آگاهی ها هرروز بالاترمیبری و هرروز بهتر درک میکنم و واضح تر میفهمم ،الهی بی نهایت سپاس گزارم

    خب فایل با این سوال شروع میشه که آیا پس انداز باعث ثروت مند شدن میشه و ….

    و یک جواب بسیار عالی از استاد عزیز

    خیر ، پس انداز باعث ثروتمند شدن نمیشود بلکه تغییر باورها باعث ثروتمند شدن میشود ،

    وقتی باورها تغییر می‌کنه به اندازه ی اون تغییرات ثروت جاری میشود در حوزه ی مالی و این روندو اگر بتونیم با ادامه دادن تکرار کنیم ثروت می آید و می آید و بقیش به قول استاد خودش میمونه و البته که اصن رو مونده این پول هم حسابی نمی‌کنیم ،چون باز مدام می آید با تغییر و بهبود مستمر باورها و چقدر این باور باور کامل و فوق العاده اییه و بسیار درست

    ،البته پس انداز کردن هم نه خوبه و نه بد بلکه بستگی داره با چه باوری پس انداز میکنیم ،یعنی اون نیت و هدف از پس انداز مهمه نه صرفا خوده اون عمل مثال : با باور کمبود پس انداز میکنیم (که آره معلوم نیست حالا تو آینده یا ماه آینده بازارم و یا کسب و کارم سودآوری خوبی داشته باشه یانه ؟پس پس انداز کنم )و این تماما برخواسته از باور کمبوده ،کمبود ثروت و نعمت و یا اینکه نه با این باور پس انداز میکنم که سریعتر با پولی که تو آینده به دست میارم ،بزارم رو این پس اندازم و زودتر اون ماشین خوشگله و یا زودتر اون مسافرت قشنگه رو برم ویا هر خواسته ی دیگه ای ….. با باور روز مبادا دارم پس انداز میکنم یا باباور این پس انداز میکنم که عشق و حال کنم با این پول به موقعش ؟؟؟ اینه که مهمه ،اون باور پشت نه تنها پس انداز ،بلکه اون باور پشت هرچیزی و هر مسعله و موضوعی مهمه و انسان با تغییر باور با ایجاد باورهای ثروت آفرین و تکرار این باورها و دیدن و تکرار الگوهای زاده ی باورهای جدید به مسیرها و مداری هدایت میشود که ثروت اونجا هست نعمت اونجا هست و این ثروت و نعمت تمام نشدنیه و از وجود خداوند این نعمت ها و ثروت جاریه در هر لحظه ،

    و سوال بعدی در مورد روابط و استاد عزیز که دوستمون استاد و مثال بارز این قرارداده که بسیار عالی در حوزه ی روابط عمل کردن و واقعا درسته و استاد عزیز از قانونی پیروی می‌کنه به نام قانون برانگیختگی ، به نام توجه بر نکات مثبت که باعث دیدن نکات مثبت بیشتر و بیشتر میشه و محدودیتی ندارد جهان در نشان دادن اصل و اساس هر آن چیزی که بهش توجه میکنیم ،و وقتی که ما با خودمون در صلحیم ،خودمونو دوست داریم و می‌پذیریم خودمونو هر آنطور که هستیم اولا اینکه خودمونو هر آنطور که هستیم بپذیریم اولین قدم برای تغییره اون چیزیه که میخواهیم ،چون تا زمانی که ما چیزی رو نپذیریم نمی‌تونیم تغییرش بدیم و بعد ما توجه میکنیم به نکات مثبت و نکات مثبت و ویژگی های مثبت و خوب انسان های دورمونو تحسین میکنیم ، وقتی این باور رو در خودمون با تمرین و تکرار نهادینه میکنیم که : جهان پر از مردمانی زیبا و نازنین و مهربان و شریف است که از هر جهت به من کمک می‌کنند و به من لطف دارن

    وقتی باور میکنیم که انسان های نازنین همواره روح خداییشونو به من نشون میدن و خودمون مصداق اون کسی هستیم که عشق می‌ورزه و روح خداییشو به دیگران نشون میده ،جهان و خداوند پاسخ میدهد و کبوتر با کبوتر باز با باز رخ میدهد ، پس منم که با انجام این تمرینات و ساختن باورهای عالی در مورد روابط و هر حوزه ی دیگه ای خودمو در مدار مناسب قرار میدم ، اتفاقات و انسان ها و شرایط دورو برم لاجرم شکلی رو به خودشون میگیرن که من در ذهنم ساختم ، و این میشه همون قانونی که میگه :تمام اتفاقات و شرایط هر لحظه من با فرکانس های ارسالیم رقم میخوره و به هیچ وجه نمیشه سره این سیستم کلاه گذاشت منظورم چیه ؟؟؟منظورم اینه که عدالت خداوند بی نقصه یعنی چی ؟؟؟یعنی من عاشق اینم که انسان هایی که باهاشون تعامل دارم انسان های صادق و درست کار و پاک و شریف و نازنین و ثروتمند و سخاوتمندی باشن ،پس من اول اول اول خودم باید مصداق انسانی باشم که تمام ویژگی های بالارو در خودم پرورش بدم تا وارد مدار چنین افرادی بشوم که طالب هستم و این روند آرام آرام رخ میدهد به شکلی که من تعجبی نمیکنم و به نظرم این تغییر خیلی شیرینه ،و خودم به اندازه ای که رو این مسأله کار کردم به همون اندازه نتایج رقم خورده

    یعنی به اندازه ای که عفت کلام دارم به همون اندازه مشتری هام و انسان هایی که باهاشون برخورد میکنم عفت کلام دارن و اصلا حرف لغو و بیهوده نمی‌زنن چه رسد به اینکه اهل و فش و ناسزا باشن ،

    یعنی خودم به اندازه ای که روی صداقت و درستیم کار میکنم دوستان حتی کلمه به کلمش ها یعنی می‌خوام بگم در این حد دقیق ،به همون اندازه انسان ها و مشتری های کسب و کارم ،صادق و درست هستن ،به همون اندازه ها نه بیشتر و من با دیدن این نتایج و تحسین این انسان های درستکار و شریفی که جهان به سمتم هدایت کرده و پی بردن به اهمیت این موضوع که به اندازه ی کار کردنم روی خودم و باورهام جهان پاسخ میدهد ،بیشتر و بیشتر مصمم میشم تا برروی صداقت کلامم ،عفت کلامم ،خالصی فرکانس هام ، و درستکاری و همه و همه …… این ویژگی های مثبت کار کنم و بیشتر و بیشتر این ها رو در خودم پرورش بدم تا جهان به همون اندازه پاسخ بدهد و من عاشق تحسین افراد و انسان های نازنین و درستکار و با صداقت دور و برم هستم ، و به اندازه ای که کار میکنم دقیق دقیق دقیق نه کمتر و نه بیشتر دقیقااااااااااااااا به همون اندازه نتایج خودشونو نشون میدن و باز هم با تایید و تحسین این قانون روند رشد و بهبود خودمو سرعت می‌بخشم ، الهی شکرت بابت این قوانین زیبا و بدون تغییرت ،

    پس اگر من دوس دارم یک شریک عاطفی از همه لحاظ بی نظیر داشته باشم ،خودم باید مصداق اون شخصی باشم که از همه لحاظ بی نظیر وتکه ، چون خداوند عدالت داره دیگه نمیاد یه بنده ی نازنین و از همه لحاظ خوبشو بسپره دسته یه آدم دره پیت ،

    همه چیز در این جهان بر اساس یک سلسله قوانین مشخص و ثابت رخ میدهد

    ،پس بیرون زمن نیست هرآنچه در عالم هست

    از خود بطلب هر آن چه خواهی که تویی .

    پس ای قوم به حج رفته بیایید بیایید

    حاجت به طلب نیست ،شمایید شمایید .

    و مورد بعدی سوال در مورد مهاجرت و یک جواب کلی و درست و به جای دیگه :که تو خود پای در راه بنه و هیچ مپرس که خود راه بگویدت که چون باید کرد ،

    این جواب یعنی اینکه هیچ فرمول خاص و اثبات شده ای برای موفقیت وجود ندارد ، یعنی اینکه تنها راه تجربه سعادت و خوشبختی در تمام ابعاد هم در دنیا و هم در آخرت فقط و فقط شناخت قوانین کیهانی و عمل به قوانین در جزی ترین مسأله های زندگیمونه ، این جواب یعنی اینکه تو به اون منبع متصل شو و اون نسبت به شرایطتت ،نسبتت به درخواست هایی که داری ، نسبت به تکاملی که طی کردی همواره بهترین مسیرهارو بهت پیشنهاد می‌کنه ، چون اون آگاهه به درونی ترین نیات ما اون آگاهه به باورهای ما اون اگااهه به همه چیز ما و بهتر از هر کس دیگه ای می‌تونه مارو به قدم بعدی که باید برداشته بشه هداایت کنه ، اون خوده راهه ،اون خوده مسیره ،اون تمام میان‌برهارو بلده ،اون تمام جوابها رو داره ، پس تو پای در راه بنه و هیچ مپرس که خود راه بگویدت که چون باید کرد .

    ودرادامه یک جواب زیبا و یک تعریف کامل از قانون رهایی :قانون رهایی یعنی توجه به خواسته ها و اعراض از ناخواسته ها

    یعنی توجه بر نکات مثبت هر لحظه

    یعنی اینکه من دارم از زندگیم لذت میبرم و فاصله فرکانسی جایی که هستم تا جایی که خواستم اونجاس رو دارم با احساس خوب پر میکنم .

    رهایی یعنی اون جمله ی بی نظیر استاد که میگه :رسیدن به خواسته مارو به احساس خوب نمیرسونه بلکه احساس خوبه که مارو به خواستمون می‌رسونه ، پس لذت ببریم و به خواستمون توجه کنیم و ترمزهارو برداریم و عین آب خوردن به خواسته هامون میرسیم و این سازو کاره جهانه ، چمن برای رشد و پرنده برای پرواز هیچ زجری نمیکشن ، پس اعتماد کنیم به روند تکاملمون و زمانبندی الهی

    و مورد بعدی سوالیه که استاد عزیز به شکل شوخی بیان کردن و یک جواب بسیار خوب و عملی دیگه هم به این سوال دادن و چقدر تحسین میکنم استاد عزیزم و اینکه چطور به موفقیت برسیم یا فک کنیم زمانی که تا خط ریش بدهکاریم ؟ و جواب اینکه بپذیریم مسعولیت جایگاهی که الان درش هستیم تمام مسعولیتشو بپذیریم ، یعنی بپذیرم که هیچ دست دیگه ای در کار نبوده و هیچ مافیا و جادو جنبلی در کار نبود و منی که الان تا خط ریش بدهکارم حاصل فرکانس ها و باورهای منه و من دقیقا در جای درستی هستم ، یا اونی که الان رو تخت بیمارستانه دقیقا جای مناسبش اونجاس ،یا اونی که گوشه زندانه دقیقا جای مناسبش اونجاس ،یا اونیم که داره معامله های میلیاردی می‌کنه دقیقا جای مناسبش اونجاس و این سیستم و خداوند فقط و فقط پاسخ داده به باورهای اون افراد و هدایتشون کرده بدون قضاوت به سمت اون مسیری که خواستن پیش برن و این خداوند انقدر برای ما ارزش قایله که حتی حق دخالت در کوچکترین جز زندگی مارو از خودش گرفته وتا این حد به ما قدرت و اختیار داده برای خلق شرایط دلخواه ، پس اولین قدم شد پذیرش اینکه من با باورهام خودمو به این مرحله رسوندم و جایگاهی که توش هستم براساس پاسخ های خداوند به اون جنس از باورهای من بوده و از الان به بعد تصمیم بگیرم که با توکل به خدای مهربان هر چند که اوضاع سخت باشه بخوام که روی خودم و فرکانس های ارسالیم کار کنم و کم کم مدار به مدار هدایت بشم به سمت پرداخت بدهی و حتی حرکت به سمت آزادی و استقلال مالی و اصن قانونشم همینه ، منتهی نوشتن این حرفهای قشنگ کجا و عمل به این حرفها و آگاهی ها کجا و من همواره از خداوند تعهد و اراده ای پولادین خواستارم برای اجرای این آگاهی ها در عمل و درک بهترم از این آگاهی ها و دلیل عمل به این آگاهی ها چون وقتی من ضرورت و دلیل عمل به این آگاهی ها برام روشن باشه ،دیگع شک و تردیدی نمی‌مونه و من هرروز سعی میکنم بهتر و بهتر بشم در این مسیر ، و هر چیزی اینطوریه ،

    فقط باید دلیل انجام یه کاری برام مشخص بشه و اون دلیله که اشتیاق سوزانو برای انجام اون کار برا من به ارمغان میاره و خیلی چیزهای دیگه ،مثل اراده ،پشتکار ، تعهد و…..

    پس خدایا سپاس گزارتم که هدایتم می‌کنی تا مصداق کسی باشم که حرف و عملش یکیه .

    الهی سپاس گزارتم بابت کامنت پراز آگاهی که نوشتم و برام تکرار شد این آگاهی های ناب

    خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری می‌جویم .

    در پناه الله یکتا .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: