مصاحبه با استاد | عملکردهایی که نشانه اجرای قانون است - صفحه 37 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/07/abasmanesh-4.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-13 07:46:222025-01-15 07:20:52مصاحبه با استاد | عملکردهایی که نشانه اجرای قانون استشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
درود
سوالی داشتم و ممنون میشم راهنمایی کنید من در دوره عشق ومودت هم هستم اما هنوز رو فایل پنجم هستم و میخواستم در مورد موضوعی زودتر راهنمایی بگیرم چون موضوعی هست که داره اذیتم میکنه و بیشتر اینکه نمیدونم چه واکنشی داشته باشم داره منو آزار میده
من تو ازدواجی هستم که طرف مقابل خواسته غیر منطقی داره و من بخاطر درگیر نشدن نمیخوام لجبازی کنم و دعوا راه بیفته واقعا مستاصل شدم
نمیدونم باید چه واکنشی انجام بدم
من تازه دوره عشق ومودت شروع کردم و دارم روی خودم کارمیکنم ومیدونم که خودم مسئول همه رفتارهایی هستم که باهام میشه اما تا تغییر مدارم نمیدونم چه عکس العملی در برابر خواسته ایشون انجام بدم
اگه خواسته شو انجام بدم برخلاف میلمه و باعث میشه اون خواسته رو باز تکرار کنه و زور بهم بگه
اگه به حرفش گوش ندم دعوا راه میفته و جالب اینه که این خواسته ها و زورگویی برای منه نه فرزندش
برای همین مطمئنم اشکال از باورهای منه
فقط نمیدونم تا درست شدن باورهام چیکار کنم یعنی به خواسته اجباری گوش کنم یا نه و اگه باید گوش بدم و انجام بدم آیا بهش بگم برخلاف میلمه و برخورد سردی داشته باشم یا سکوت کنم؟
استاد عزیزم الان من باید چیکارکنم میشه راهنمایی کنید لطفا سپاسگزارم
سلام خدمت استاد و دوستانی که کامنت رو میخونند
در کارم چون باید از افراد زیادی اطلاعات بگیرم و باید ازشون خواهش کنم
در واقع این بهای پیش رفتم تو اون کار بود
چوم دروه عژت نفس رو گوش دادم اصلا برام مهم نبود که قراره بهم فحش بدن یا ن میگفتم من حرکت میکنم هر چی میخاد بشه به قول استاد اگر این بهای موفقیت منه من میپردازمش
من کلا حالم خوب بوده به لطف خدا و هدایتش به سایت
وقتی که اقدام کردم هیچ گونه بدرفتاری با خودم ندیدم حتی کلی هم تحویلم میگرفتن و بهم خوش آمد میگفتن
میدونم ک اعضای این سایت باور میکنن چون طبیعیه براشون اما برت مردم عادی فکر میکنن دروغ میگی و به خودت مغروری
مثلا استاد میگه هر کی منو از بیرون میبینه فکر میکنه مغرورم اما چون همه باهاش مهربون هستن و موفقه همه فکر میکنن طرف غرور داره
به مدیر اونجا که زمانیخیلی موفق بوده گفتم که خداروشکر همه باهام مهربونن و کلی تحولم میگیرن بنده خدا فکر کرد دارم دروغ میگم و غرور دارم و دارم فخر میفروشم
این یعنی این که با خودش در این مرحله بسیار بد رفتار کردن و اصلا باورش نمیشه و غیرممکنه براش
به قول استاد چون من باورهای درستی داشتم و احساسم خوب بوده خیلی طبیعی و طبق قانون خداوند وجه مثبت افراد برای من گشوده میشده
سپاسگزار خداوند هستم که اون این جهان رو مسخر من گردانید با این حد تفاوت نسبت به نتایج
سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جون
وهمه دوستانم
باران:
قانون رهایی یعنی تلاش ذهنی یعنی من نچسبم به خواسته م ،یعنی من خواسته بزرگی داشتم درمود ارتقای شغلی همسرم قبل این سایت من اصرار داشتم همسرم ارتقا شغلی داشته باشه هی اصرار اصلا هم درست نمیشد بعد این سایت من کامل رها کردم گفتم خدایا هرصلاح میدونی انجام بده ،بخدا قسم همسرم در طول این یه سال چنان موفق شدن تو شغلش الانم قراره یه اتفاق عالی براشون بیوفته در مورد شغلش چون دیگه رها کردیم ،تو اون شرایطم از شغلش راضی بود لذت برد با عشق میرفت سرکار ،نتایج عالشم گرفت با قانون رهایی که خیییلی عالیه .
درمورد مهاجرت من عاشق مهاجرتم خیلی دوست دارم ولی میگم اگر تو شهر خودم تغییر کردم به جایی رسیدم میتونم بر شهر دیگه و اگه تو شهر دیگه باز موفق تر شدم میتونم برم کشور دیگه تا تو کشورم تغییر نکردم من هرکشوری برم تغییر نمیکنم باید رو باورهام کارکنم عالی شم بعدتکاملو طی کنم بعد برم کشور دیگه .
درمورد روابط :اگه ما خودمون رو دوست داشته باشیم برای خودمون ارزش قائل باشیم جهان هم به فرکانس های ما پاسخ میدهد .قانون برانگیختگی تو دوره عشق و مودت عالیه باعث شد برم دوره رو دوباره مرور کنم من این تمرین انجام دادم بشدت جواب داده خیلی نتایج عالی گرفتم .
من اگه رو باورهام خیییلی کار کنم تغییر کنم مثل همون کسی که میره بدنسازی اگه یه جلسه نره فرم بدنش تغییر نمیکنه چون رو خودش کارکرده
باورم همین طوره اگه من رو باورهام کار کنم زیاد یه شبه که خراب نمیشه ،هرچقدر قوی تر باشی نتایج عالی تر میگیری ومن خودم خیییلی زیاد باید رو باورهام کار کنم که یه شبه از بین نره مقاوم و محکم باشه با توکل بر خدا و آموزه های استاد عزیزم .
استاد من این گام و بیشتر نکته برداری کردم تا تمرکزم بیشتر باشه ،این پروژه بی نظیره خداروهزاران مرتبه شکر خودمو ،باورهامو دارم پیدا میکنم روشون کار کنم
ممنونم ازت استاد گلم و مریم جون عزیزم
خییلی عالی بود
خدانگهدار تا گام بعدی
به نام خداوند مهربان
سلام استاد خوش صحبت و عزیز
واقا که این جمله چقدر قشنگه که میگه
هرچقدر که ثروتمند شوی نزد خدا عزیز تری من هر روز این جمله را تکرار میکنم و سپاسگذارم میکنم از رب .
استاد شما گفتی به هر چی که علاقه داشته باشی واقعا پیشرفت میکنی بله درسته واقعا چون من از اون جمله آدمهای بودم که کار داشتم ولی علاقه نداشتم و انگار یه اجباری بود برایم که کار کنم و از روزی که با فایلهای رایگان شما شروع به تغییر کردم دنبال کاری بودم که بهم حس خوب بده و به خدا میگفتم من نمیدونم چیه خودت منو در مسیر قرار بده و کم کم به خودم آمدم دیدم که در مسیر با باورهای قوی که داشتم و توکل به رب افتادم داخل مسیری که دوست داشتم و هدایت شدم و دوستانی که شاگردان شما هستن و داداشم منو به این کار از طرف رب دعوت کردن و ما اولین جنس را تولید کردیم و به فروش فوقع العاده ای هم رسید و ادامه دارد و میخوام به اونایی که میگن نمیشه نمیشه بگم به خدا میشه به رب میشه من تو وضعیت خوبی از لحاظ مالی نبودم شروع کردم و رب خودش برات انجام میده دوستان نترسید خداشاهده منم آدم ترسوی بودم چون به خدا اعتماد نداشتم یک بار به خدا اعتماد کنید روی ایمانتان کار کنید و ببینید که چه معجزه های رخ میده خداساهده من الان تمام بدنم دارم مینویسم مور مور داره میشه به خدا در این مسیر هر چی هرچی هرچی که بخواهی رب برات فراهم میکند بابا تو بندگی تو بکن اون خدای میکند برات من اولین تجربه و موفقعبتی که داشتم گفتم خیلی راه هارو رفتم ولی نشد چون باور نداشتم .ایمان نداشتم با باور و ایمان هر کاری که بخوای میشود در مسیر درستی حرکت کن خدا خودش میبردت تو اون مسیری که دوست داری چی میخوای از این خالق کهکشانها و زمین میگه تو بخوا مابقی با من من خواستم و بهم داد و بازهم میخواهم و باز هم میدهد قربونت برم خدایا که چه قانون قشنگی داری .
با سپاس از استاد عزیز و دوستان
ایشالله که این متن به درد هم مسیر های الهی بخوره .
از خود شناسی به خدا شناسی میرسید .
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
آخخخخییییششششش
استاد نازنینم سلام
استاد من خیلی ممنونم بابت این فایل های پرسش و پاسخ و هم خیلی سپاسگذارم از مریم بانو که مارو در این پروژه بی نظیر سهیم کردن چون با اینکه من بعد از چند روز که عالی کار میکردم روی فایل ها تلاشم کمتر شد اما یه نتیجه فوق العاده گرفتم
من سال ها بود به رسالتم فکر میکردم چندتا چیز تو ذهنم بود که منو گیج میکرد مثلا میگفتم بذار با رشتم کلینیک پوست ومو بزنم که هم مسیرش ب نظرم تو ذهنم ممکن تر بود هم درامدش بالاتر
از طرفی هم دلم میخواست یه مدرسه بزنم یه اکادمی و این تو ذهنم خیلی دور از دسترس و غیر ممکن بود اماوقتی به انتهای رسیدن هردو فکر میکردم ساخت مدرسه برام خیلی خیلی لذت بخش ار بود .
چون نمیدونستم قدم اول چیه خیلی مستعصل و خسته بودم به فکر کردن و دیگه باخودم گفتم رهاکن و فقط رو خودت کار کن حتما به تو هم گفته میشه تا اینکه چند روز پیش یه ایده خیلی خوب به ذهنم رسید برای شروعش و مصمم شدم که قدم اول همونه و باید شروع کنم و تو مسیر قدم های دیگه بهم گفته میشه
درصورتی که من قبلا کل مسیر رو میخواستم بدونم و بعد باخودم تو ذهنم شبیه سازی کنم و بعد که به چالش ها میرسیدم میگفتم نه سخته من نمیتونم ونمیشه.
اما الان به لطف استاد اینطوری فکر نمیکنم فقط میگم برو و قدم اول رو شروع کن .تو خودت شروع کن و بندگی کن خداوند هم وظیفشه که برات خدایی کنه پس دیگه چی میخوای.
ممنونم از همه دوستان که با نوشتن تجربیاتشون و عملکردهاشون بهم انگیزه شروع مسیر رو میدن.
بنام خدا و سلام ب تک تک دوستان و استاد عباسمنش و خانم شایسته عزیز.
دوست دارم باورهای قشنگی ک توی این فایل گفته شده رو واسه خودم بنویسمو تکرارکنم.
قانون رهایی یعنی اینکه نچسبیم ب خاسته ها ولی ازونطرفم روی ذهنمون کارکنیم.چون ذهن همه چیزه.همه داستانا از همینجا یعنی از ذهن شروع میشه.
قانون رهایی یعنی توجه ب خاسته ها درعین حال لذت بردن از لحظه و از زندگی.یعنی سپاسگذار بودن بخاطر آنچه داریم.نه شاکی بودن برای نداشته ها.
اینا ازهم جدا نیستند.رهایی باین معنانیست ک هیچ کاری نکنیم.اون کار،توجه رو از ناخاسته ها برداشتن و روی خاسته ها گذاشتن.
مهمترین باور برای تغییر شرایط زندگی این باوره ک ما باافکار و باورهامون شرایط زندگیمون رو خلق و تجربه میکنیم.هیچ عامل بیرونی درکارنیست.
از بیرون،بیایم بیرون.بیایم تو خودمون.
چه بدونی چ ندونی.چ آگاهانه چ نااگاهانه من دارم شرایط زندگیمو خلق میکنم.
مکان زندگی هیچ تاثیری در موفقیت نداره.
وقتی تو مدار درست باشیم خودبخود جهان مارو میبره ب جاهای بهتر.این فکر ک من ازینجایی ک هستم نمیتونم شروع کنم و باید برم جای دیگه یفکر غلطه.
از جایی ک هستیم شروع کنیم پیشرفت کنیم اگه نیاز باشه جهان مکانمون روهم عوض میکنه.
تکامل در مهاجرت، ازینجاشروع میشه ک من در نقطه ای ک هستم شروع ب پیشرفت و ب کسب مهارت کنم و بعد ب نتیجه گیری.چون این یک واقعیته ک خیلیا توی همین شرایط همین شهر همین کشور، موفقیتهای زیادی کسب کردند.پس منم میتونم ازهمینجا شروع کنم.بعد ک نتیجه گرفتیم بگیم حالا میخایم بریم ی مرحله بالاتر.
اون ذوق و شوق برای مهاجرت رو بذاریم روی اونجایی ک هستیم و روی نتیجه گیری.بعد ک نتیجه گرفتیم برای نتایج بهتر آزادی بیشتر حالا بخایم مهاجرت کنیم ک اونم جهان خودش هدایت میکنه.
درمورد روابط:باندازه ای ک خودتو دوست داشته باشی و برای بقیه ارزش قائل باشی،جهانم ب همون شکل ب فرکانسها جواب میده.
این ماهستیم ک با افکار و باورهامون اون شخصیت مهربون خوش اخلاق مسئولیت پذیر دست و دلباز و محترم افراد رو برانگیخته میکنیم یا برعکسش اون شخصیت لجباز عصبانی خسیس بداخلاق رو.
برای پیشرفت سقفی وجود نداره.هرروز باید سعی کنیم از روز قبل بهترباشیم و نتایج خودش بوجود میاد.تاجاییکه زنده هستیم این پیشرفت میتونه ادامه دارباشه.اگه هرروز در زمینه کنترل ذهن بهتر و بهتر باشیم،اینکار همه چیو برای ما ایجاد میکنه.
عمل با باور بوجود میاد.اگه من بدونم و باور داشته باشم ک یک کاری نتیجه میده دست ب عمل میزنم.هرکاری ک انجام میدیم ی ته باوری ازینکه جواب میده داریم وگرنه اصلا انجامش نمیدادیم.
اگه عمل نمیکنیم یعنی رو باورا اصلا کار نکردیم.
وقتی باورا درست بشه و ب ایمان و یقین برسی، عمل خودبخود اتفاق میفته.
اینکه شما با کارکردن روی باورها احساست خوبه یابد برای جهان فرقی نمیکنه.چون این قانون جهانه.ولی ب نسبتی ک خوب کارکرده و اصولی کارکرده،حالا حتی اگه روی باورهاش کارنکنه،ی شبه همه چی برنمیگرده ب اون زمان قبلش.چون اونموقع دیگه مهارت کسب کردید.خیلی راحتتر میتونه این مسیرو ادامه بده.مقاومت ذهنیش خیلی کمترمیشه.نتایج ی جاهایی دیگه خودش بوجود میاد و توی مدار درست قرارمیگیرید و این مدار درست هم کمک میکنه تو مدار درست باقی بمونید.اینجوری نیست ک از اون بالا پرت بشیم پایین.چون همونطور ک باورها زمان برده تا درست بشه و ی شبه درست نشده، همونطورم وقتی روش کار نمیکنید زمان میبره تا کمرنگ بشه.
مسیر درست کردن باورها باید لذت بخش باشه.
اون لحظه ک ذهنمون رو هدایت میکنیم ب سمت خاسته ها و سپاسگذاری میکنیم و حس خوب میگیریم،اون لحظه اون احساس خوبه از هرچیزی مهمتره.چون احساس خوبه ک مارو ب همه جا میرسونه.
توجه ب ناخاسته ها مثل آتیشه.دست نمیبریم سمت آتیش.توجه ب خاسته ها گلستانه.بهشته.
باور بسیار مهم و کلیدی یهودیا اینه ک هرچقدر ثروتمندتر شوی نزد خدا محبوبتر میشوی.
چیزی باسم ایده های ناکارامد و شکست نداریم.
باید بعنوان تجربه ازش یاد کنیم.گاهی یسری کارا مارو بظاهر ب اون جوابی ک میخایم نمیرسونه اما بعدها از اون کارا تجربه هایی گرفتیم ک هزاران برابر بالاتر از اون جوابهاست ک انتظار داشتیم.
شما ب هرچیزی علاقه داشته باشید و حرکت کنی، پیشرفت میکنی.کلا آدم بی استعداد وجود نداره. ولی باید ببینید تو چ زمینه ای علاقه دارید.
اون علاقه و عشق رو کارمیکنی روش،استعداد هم پیدا میکنی.
بعضی آدما هیچ کاری نمیکنند بعد میگند چ جوری؟
حرکت بکن،تو مسیر میفهمی.من اینهمه کارای مختلف انجام دادم بعد هدایت شدم ب مسیری ک واقعا عاشقش بودم.
ب تنهایی کار رو شروع کن ادامه بده،اگه لازم باشه جهان برات تیم فراهم میکنه.
وقتی توی مسیر درست قرار میگیری دستان خداوند میاند و بهت کمک میکنند،اما باین معنا نیست ک حتما ازقبل باید ی گروهی باشه تا تو نتیجه بگیری.
خدایا شکرت.وقت گذاشتن برای گوش دادن و نوشتن درمورد این آگاهی ها بهترین کاریه ک میتونم برای خودم انجام بدم و اون وقت رو تو دراختیارم میذاری.خدایا ازت ممنونم.ممنونم بابت بنده های خوبت ک سالها این مسیرها رو رفتند و نتیجه گرفتند و حالا بمن کمک میشه ک خیلی زودتر و راحتتر برسم ب چیزایی ک میخام.
ازت سپاسگذارم ک منو خالق شرایط زندگیم کردی.
شکرت برای تمایلی ک برای تغییر دارم.
سپاسگذارم برای این زمان و مکان.
دوستتون دارم.عرفانه.
بنام الله یکتاوهدایتگر
سلام به استادتوحیدی عزیزم ومریم جان
استادمن فایل های مهاجرت به گام بالاترازروزی که روی سایت قراردادین همشون تاالان بهم یه موضوع یادآوری میکنه که خداوندهدایتم میکنه من همیشه ودرتمام امورزندگی ام حتی کوچکترین کارهام توی کارهام خداوندهدایتم میکنه واینوواقعاباورش دارم واین روزهااین فایلهاروکه مبینم بیشتراین هدایت های خداونددرک میکنم انگاربرام واضح ترمیشن انگارشکرگزارترشدم یادم میادهرکجایی که هدایت شدم والانم میشم حتی نشانه های روزم باهمین هدایت هاادغام شده امروزنشانه روزم بازکردم فایل توحیدعملی قسمت 11بودکه شمادرموردهدایتهای خداوندصحبت کردین وچقدربه منم یادآوری شدوفایل های دوره عزت نفس که دارم گوش میکنم مفهوم هدایت برام واضح ترمیکنه
استادهمین دیروزبادخترم رفتم مزون لباس که براش لباس بگیرم وتوی راه گفتم خدایاخودتت مثل همیشه هدایتم کن کمکم کن من به راحتی وآسانی خریدکنم ورفتم واردپاساژشدم برق های کل پاساژقطع بودوتاریک مغازه دارهابنده های خدادرگیرخودشون بودن بانورموبایل جلوبزورمیدیدن ومن رفتم یکم جلوتربازحسم گفت بروبازم طبقه پایین مزون بودبالاکلاخیاطی هابودن منم یه دوری زدم پایین توی تاریکی یه خانمی گفتش اینجااومدین الان برق نیست نمیشه لباس بپوشین بایدیک ساعت ونیم دیگه بیاین ماهرروزبرق قطع میشه این ساعت هاومیدونیم کی میاددخترمم هی غرمیزدبیابرگردیم مامان کجامیری هیچی معلوم نیست همه بستن مغازه هاشونو ومنم حسم میگفت برواینم بگم که گوشیمم شارژنداشت ونمیشدچراغ قوه گوشی استفاده کنم
ورفتم به سمت پله برقی هارفتم بالاپله هاهم چون برق قطع بودخاموش بودبازدخترم گف کجامیری مامان باباخیاطی هستن همه من ادامه دادم ورفتم بالادوسه تامغازه ردکردم برق استراری پاساژروشن شدولی فقط داخل راهروبود مغازه هاتاریک بعدیه خانمی توی مغازش نشسته بودپاشددرمغازه بازکردبه من ودخترم گفت بفرمایین یه پیراهن دم دربودگفتم این چندگفت فلان قیمت بدم بپوشین دخترم به من نگاه کردگفتم بپوش قیمتش عالیه پوشیدوچقدرم بهش اومدوخودشم پسندکردخلاصه لباس گرفتیم بعدگفت بنده خدامن دیدم توتاریکی دارین دورمیزنین دربازکردم بیاین اینجاوازدهنم پریده این قیمت وباچراغ قوه گوشیش روشن کرددخترم پروکردوموقع کارت ب کارت هم ازفامیلیش دیدم همشهری هستیم واینهاهمه درعرض ده دقیقه کمتراتفاق افتادوبنده خدامیگفت این طبقه همه خیاطی من تازه اومدم مزون زدم وخداوندهدایتم کردبه راحتی وآسانی خریدکنم
همین امروزباشگاه خودم بودم دستگاه آنالیزبدن که درصدچربی وعضله وهمه چیزنشون میده چقدردربدن (اینجورکه میگن) قراربودبیان ومن ثبت نام نکردم گفتم چون دارم قانون سلامتی کارمیکنم چربی بدنم احتمالانداره واومدم نزدیک خونه رسیدم یادم اومددخترم ازباشگاه خودش صدابزنم که باهم بریم بیرون رفتم باشگاه دخترم به محض واردشدن مربی اسرارکردبیاین دستگاه آنالیزآوردین تست بدین ومنم رفتم وانجام دادم وقتی برگه ام اومدهمون خانم دکترگفت چیکارمیکنین چندمدتیه که باشگاه میاین گفتم من4ماهه باشگاه میام بدنسازی وتازه 3ماه هم توخونه بایه کش کارکردم وپروتئن میخورم گفت آفرین عالیه بدنت بینظیره خیلی همه چی نرمال واندازه است بدنت اینقدرعضله داره اینقدرکم چربی وبقیه توضیحات تاموقع دخترم اومدمیگه مامان چیکارمیکنی بریم گفتم بریم وبرگه گرفتم مثل زمان مدرسه که آخرسال کارنامه میدادن نگاه میکردیم به نمرات وذوق داشتم که قبول شدم اون احساس داشتم که مسیرم درسته والان یکسال شده که دارم به شیوه قانون سلامتی عمل میکنم وباورم قوی ترشده که خداوندمنوتوی این دوره هدایت کردراه نشونم دادباکمک دستش استادعباس منش عزیزوایمانم قوی ترشدکه فاطمه ادامه بده مسیرت درسته وسلامتی داری همه چی لذت بخش تره برات استادعزیزم سپاسگزارشماهستم بابت تمام دوره های بینظیرتون این فایل های گام مداربالاترکه توحیدبه ماآموزش میدین
خدایاشکرت هزاران مرتبه که ماروهرلحظه هدایت میکنی سپاسگزارتم
استاداین هاشایدمساله های کوچیکی باشه امابرای من راحتی وهمواری مسیره که لذت ببرم توی این راه وپیش برم وهدایت های بزرگترکه زیاده بخوام توضیح بدم
خدایاشکرت
درپناه الله یکتاشادوسربلندوثروتمندباشید
به نام خداوند مهربان
سلام به اسناد عباسمنش عزیز و خانم شایسته عزیز
گام 13-عملکرد هایی که نشانه اجرای قانون است
میخوام از حس خوبی که امروز از یکی از فایلهای استاد گرفتم بگم
استاد بارها توی کامنتهام اشاره کردم به اون فایلی که در مورد رییس بانکی که یهودی بود صحبت کردین اوایل اشنایی با درونمون چقدر هماهنگ بود باعث به صلح رسیدنم شد
هنوز متاسفانه پیداش نکردم احتمال میدم حذفش کرده باشین ولی از خاطرم نرفته
همین باعث شد که وقتی داشتید در مورد یهودی ها و باورهای خوبشون و تحقیقات باید انجام بدیم برای ساختنش گفتید
سریع بعد از اتمام این فایل رفتم فایل باوری که تغییرش درهایی از نعمت را به زندگی گشود نگاه کردم حدود 50 دقیقه بود حدس زدم اونجا درموردش صحبت کرده باشید
ولی هرچی رفتم جلوتر دیگه برام فرقی نمیکرد صحبت کردین درموردش یا نه
بخاطر اینکه این فایل چقدرر احساس خوب داشت
وقتی تموم شد بلند شدم و راه رفتم با خودم گفتم چه فایل خوبی بود
چقدر این اگاهی درون اون فایل حس گرما بخشی داشت
من سعی میکنم به حرفاتون گوش بدم چون همین گوش دادن خودش کل ماجراست
اگر گوش بدم حتما عمل میکنم و حتما نتیجه میاد
چقدر زیبا درموزد مهاجزت صحبت کردین
چه نشونه هایی برام داشت
نمیخوام بیشتر بازش کنم این نشونه ها رو چون احساس میکنم باید بیشتر بشنوم تا بتونم بهتر بنویسمش
فقط اینو میدونم باید ادامه بدم
نقشی که باور میتونه داشته باشه انگیزه نمیتونه داشته باشه
باوره که همه عوامل از جمله انگیزه رو میاره کنارهم قرار میده
استاد چقدر لذت بخش بود اون مثال خاک ریز و نجواهای شیطان و باور معنوی بودن ثروت
همین ثروت چقدر میتونه به من عزت بده سرم بالا باشه به هیچ ادمی وابسته نباشم
کی وقتی من بهش میرسم وقتی تجربش میکنم
دلیلی میشه برای رسیدن به خدا
توحیدی بودن وابسته نبودن توی رابطه
یعنی من یکی از دلایلی که ثروت میخوام بخاطر ازاد بودن و اختیار داشتن و خودم بودنه
من خیلی جاها خودم نیستم چون ثروتمند نیستم و. اگر ثروتی بیاد خودم صاحبش نمیدونم
همین صاحب ثروت شدن چقدر منو توحیدی میکنه خدایی میکنه
عزت و ذلتمو دست خودم میده
خدایا منو هدایت کن به ثروت
خدا میدونه اگر ثروتمند باشم چقدر زندگی در تمام جنبه ها لذت بخش تره چقدر رابطه عاطفیم بی منت بی توقع تر خواهد بود
من باید ادم باهوشی باشم از تضادهای اطرافیانم درس بگیرم یه زندگی دلخواه برای خودم تجسم کنم توی ذهنم تصویرش بکشم و بسازمش
خدایا منو ثروتمند کن
موضوع بعدی رها بودن هست
با اینکه جلسه 1 راهنمای عملی درمورد رها بودن هست ولی خانم شایسته جلسه 4 را پیشنهاد داده
خب من بعد از این فایل میرم جلسه 4 را میبینم با اینکه پروسه کار کردن روی این دوره را متوقف کردم و تمام تمرکزم روی پروژه هاست اینم مسیری بود که درمورد کار کردن خودم متوجه شدم
ولی مقاومت خودم میذارم کنار و میرم این جلسه را گوش میدم
رهایی یعنی باور داشتن به تحقق خواسته
چون باور داری زور نمیزنی براش تقلا نمیکنی و لذت میبری از مسیر تحققش
فکر نمیکنی اگر الان یه لذت متفاوت از اون که الان داری تجربه میکنی بر خلاف مسیر رسیدن خواستت هست نه انجامش میدی و. غرق در احساس خوب میشی
باوری که در رسیدن به مهم ترین و با الویت ترین خواستم امروز متوجهش شدن باور به کمبود بود باور به کمبوده که باعث میشه تو حرص بزنی بخوای زود تند تند برسی همش ناامید باشی که نکنه نرسی یا فکر کنی نمیرسی
من فکر میکردم کمبود فقط ربط داره به پول مثل وقتی که نگرانی که پول کم بیاری
هرچند همونم کار نمیکردم ولی الان فهمیدم نه فقط مربوط به مسائل مالی نیست توی چیزهای دیگ هم میتونه عامل اصلی نرسیدن و نشدن و ناامیدی باشه
مثلا امروز فایل بیستو دوم خانه تکانی را دیدم
استاد گفت وقتی رابطه خودم با پول را درست کردم همه چیز تغییر کرد
من یادم افتاد همیشه وقتی میرفتم بازار یا فروشگاه پول توی کارت بوده و کم نیاوردم
ولی همیشه استرس اینگ داشتم نکنه کارت بکشه بگه ناموجود هست
اخرین باری که یادم میاد سالها پیش بود که میخواستم یه شات قهوه بخرم برگشتنی پول کم اوردم اونم پول بود ته کارت ولی بانک اجازه برداشت نمیداد خلاصه اقاعه گفت اصلا هیچچچچچچ ایرادی نداره برو هر موقع شد بیا پولش بده
دیگه هیچ وقت یادم نمیاد اصلا نشده توی این سالها کارتم یا کارت پدرم ببرم ناموجود بزنه ولی این ذهن برنامه ریزی شده که همش نگران باشه نگرانی درمورد اینده ای که نیومده
حتی من امسال تابستون یه کارتی بهم داد پدرم اینو هرچی میکشیدم تموم نمیشد کسی هم بهم نگفته بود چقدر توشه پدرمم نگفته بود
من اینو بعد تمرین میبردم هربار میکشیدم نمیدونستم چقدر توشه فقط میدونستم زیاد توشه :))) بعد هر بار میکشیدم میومدم خونه میگفتم لعنتی چرا این کارت تموم نمیشه از پدرمم سوال نمیکردم اصلا نخواستم کنجکاو بشم ولی برام جالب بود خلاصه این کارت خیلی خوب بود فکر کنم یه 30، 50، 100 تایی توش بود نمیدونم ولی نکته ش این بود که توی خریدم لذتی که باید نمیبردم چرا؟؟چون همش میخواستم خواسته هام فیلتر کنم
یا آزادی 24 ساعت نداشتم که همیشه باهام باشه وقتی از تمرین برمیگشتم. میدادم پدرم یا مادرم
یه باز موقع برگشتن از بازار به خونه دقیقا یه تضادی به منو مادرم اتفاق افتاد که من در وجودم من ازادی در پول میخوام من میخوام بهم ازادی بده
یعنی دقیقا اونجا این حس ازادی بیشتر برام الویت دار شد تا اینکه صرفا یه مقدار پول زیادی داشته باشم.
با تشکر از شما استاد عزیز و خانم شایسته عزیز
با ایمان
مریم درویشی
درود و سلام خدمت شما استاد عزیز
امید که هر کجایی دنیا باشید خوش وآرام باشید !
و سپاس فراوان از خانم شایسته عزیز که این پروژه را راه اندازی کردین !
باید این فایل ها را بارها و بارها گوش گرفت هر بار یک حرف جدید پیدا میشه خدا را بی نهایت سپاسگذارم برای تمام اتفاقات عالی که برایم رخ میدهد
همه اتفاقات ما توسط باور های ما رخ میدهد یکبار بشینیم پیش خود روی باور های خود کار کنیم از وقتی که روی باور هایم کار میکنم تمام اتفاقات زندگیم را خودم آگاهانه به وقوع میندازم باید از هر نگاه بالای باور های خود کار کنیم خصوصا باور فروانی و خدا را بی نهایت سپاسگذارم که یکتن از دانش آموزان دوره روانشناسی ثزوت هستم به تویی که میخایی باور هایت را تغییر بدهی بهترین دوره برای ایجاد باورن فراوانی همین دوره است خدا را شکر
در حفظ الله باشید !
به نام خدای مهربان
سلام به حضرت استاد
سلام به بانو شایسته ی عزیز
سلام به خودم و همه عزیزان و همراهان
خدا رو شکر که امروز هم یه روز خوب رو شروع کردم
صبح که تو سایت بودم فایل جدید
نحوه برخورد با تهمت
قسمت 1
اومد و من بار اول که گوش میکردم خوابم برد و نصفه و نیمه شنیدم بار دوم کامل گوش دادم و بعد اومدم این فایل رو شنیدم
الآنم که عصر هست کامنت خوندم و دیدم کامنتی روی فایل تهمتها نیامده گفتم بیام مشقم رو بنویسم
امروز یه آگهی تو دیوار گذاشتم وسایل اضافه رو کم کم باید خارج کنم
دیروز هم برای یخچال یکی تماس گرفت
من اینها رو نشونه میبینم و باید بابتشون خدارو خیلی خیلی شکر کنم
هنوز مسائل ریز و درشتی هستند که منو ناراحت میکنن و هرچه که بیشتر و بیشتر میخونم نظرات و کامنت های فوق العاده دوستانم رو متوجه میشم که چیزهایی در وجود من هست که با وجود آنها این احساس در من ایجاد میشه ولی
ولی داره که علت واقعیشو نمیدونم یعنی نمی رسم بهش
چراااا از رفتار دخترم عصبانی میشم
چون هنوز فکر میکنم همسرم باعث ایجاد این اخلاق بد تو وجود دخترم شده
این منو ناراحت میکنن
واااااای خدای من
من کجای کارم
بقول استاد چرا باید اجازه بدم یکی بیاد دست بکنه تو مغز من
چراااا
اگه من منم که درستش میکنم
باااااید همین باشه جز این نیست یا می میرم یا درست میکنم
هزار بار به خودم میگم من خالق شرایط زندگی خودم هستم
من خالق شرایط زندگی خودم هستم
تامام
غرق در نور الهی باشید
ماچ به کله هاتون