مصاحبه با استاد | پاداش های جهان به «استمرار در مسیر درست» - صفحه 30
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/07/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-07 08:10:242025-01-09 09:45:40مصاحبه با استاد | پاداش های جهان به «استمرار در مسیر درست»شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدایی که حمد وستایش تنها وتنها از آن اوست
سلام سلاااام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان و سپاسگذارم بابت تمام این زحماتت که واقعا شایسته بهترین سپاسگذاری هستین
یه سلام و درود به دوستانم که در این پروژه کنار هم داریم مدارهارو یکی یکی طی میکنیم انشا… هممون در بهترین مدار قرار بگیریم
خوب اما گام هفتم ،مدار هفتم موضوعی به خودش اختصاص داده که بشخصه خیلی دوسش دارم و همیشه سعیم بر این بوده که رعایتش کنم
موضوع تسلیم بودن و این تسلیم بودنه دو جوره :
یکی اینکه تو در مقابل تضادها و مسایل زندگیت تسلیم بشی
دومین که خیلی شیرین تره و خوش به سعادت کسی که بتونه این نوع از تسلیم بودنه تجربه کنه و اون “”” تسلیم شدن در برابر خداوند یکتاست”””
به قول قران
«ومن یسلم وجهه الى الله و هو محسن فقد استمسک بالعروه الوثقى و الى الله عاقبه الأمور»
(سوره لقمان، آیه 22)
و هر کس که وجود خویش را به خدا بسپارد و نیکوکار هم باشد، پس قطعا به پیوند محکم چنگ زده است و عاقبت کارها به سوى خدا است.
این نوع تسلیم بودن واقعا یکی از ویژگی هایی که وقتی به این درجه برسی دیگه به همه چی رسیدی و در داستان هایی که از پیامبران تو قران میخونیم میبینیم هرر لحظه که پیامبران تسلیم خداوند شدند دری از رحمت به روی اون ها باز شده و درجه اشون بالاتر رفته
تسلیم محض بودن ابراهیم علیهالسلام درپیشگاه خداوند:
1. «وَمَن یَرْغَبُ عَن مِّلَّهِ إِبْرَاهِیمَ… • إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِینَ؛[1][2]و چه کسى از آیین ابراهیم روىگردان خواهد شد؟! … و یاد آورید هنگامى را که پروردگارش به او فرمود: اسلام بیاور و در برابر حق، تسلیم باش. او فرمان پروردگار را از جان و دلپذیرفت؛ و گفت: در برابر پروردگار جهانیان، تسلیم شدم.»
2. «مَا کَانَ إِبْرَاهِیمُ یَهُودِیًّا وَلاَ نَصْرَانِیًّا وَلَکِن کَانَ حَنِیفًا مُّسْلِمًا …؛[3]ابراهیم نه یهودی بود و نه نصرانی؛ بلکه موحّدى خالص و مسلمان بود….»
دوری از بتپرستی
تسلیم محض خدا بودن ابراهیم علیهالسلام و دورى او از بتپرستی:
«وَکَذَلِکَ نُرِی إِبْرَاهِیمَ مَلَکُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ … • فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَهً قَالَ هَذَا رَبِّی هَذَآ أَکْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ یَا قَوْمِ إِنِّی بَرِیءٌ مِّمَّا تُشْرِکُونَ • إِنِّی وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ حَنِیفًا وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِکِینَ؛[6][7][8]و این گونه، ملکوت آسمانها و زمین و حاکمیت مطلق خداوند بر آنها را به ابراهیم نشان دادیم … و هنگامى که خورشید را دید که سینه افق را مىشکافت، گفت: این پروردگار من است این که از همه بزرگتر است؟! امّا هنگامى که غروب کرد، گفت: اى قوم من! به یقین من از آنچه همتاى خدا قرار مىدهید، بیزارم. من روى خود رابه سوى کسى متوجه کردم که آسمانها و زمین را آفریده؛ در حالى که ایمان من خالص است؛ و از مشرکان نیستم.»
3.2 – ذبح فرزند
انقیاد محض ابراهیم علیهالسلام در اجراى فرمان ذبح فرزندش اسماعیل:
«فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِینِ • وَنَادَیْنَاهُ أَنْ یَا إِبْرَاهِیمُ • قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْیَا إِنَّا کَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ؛[9]هنگامى که هر دو تسلیم فرمان الهى شدند و ابراهیم پیشانی او را بر خاک نهاد، او را ندا دادیم که: اى ابراهیم! آن رؤیا را تحقق بخشیدى و آماده قربانی فرزند شدى). ما این گونه، نیکوکاران را پاداش مىدهیم.»
3.3 – اطاعت خاضعانه
اطاعت خاضعانه ابراهیم علیهالسلام، در برابر خداوند:
«إِنَّ إِبْرَاهِیمَ کَانَ أُمَّهً قَانِتًا لِلّهِ …؛[10]ابراهیم به تنهایى امّتى بود مطیع فرمان خدا؛ ….»
استاد وقتی راجع به تسلیم بودن صحبت میکنی ناخودآگاه یاد فایل هایی میافتم که راجع به حضرت ابراهیم صحبت کردی و چقدر من تحت تاثیر قرار میگیرم حتی اونجایی که خدا به ابراهیم لقب خلیل الله میده یعنی رفیق جون جونی خدا،انقدر دوسدارم تو زندگی شبیه به ایشون بشم ،منم بشم رفیق جون جونی خدااااا،خیلی حال میده
واقعا وقتی میام به قدرت خدا فک میکنم دیگه واژه ای به نام تسلیم در برابر مشکلات برام معنی نداره ،خداروهزار مرتبه شکر هیچ وقتم تسلیم نشدم و همیشه ادامه دادم و این ادامه دادن خیلی نتایج خوبی هم برام داشته و اگر هم نتایج بزرگ هنوز ظاهر نشدن دلیلش اینه که باورهای مخربی بوده که تو وجودم هست و باید ریشه کن بشه ،اصلا نمیشه خودمون گول بزنیم مادامی که تو این مسیری که استاد بهمون گفتن استمرار داشته باشیم ، بودیم ،تلاش کردیم و بخصوص عمل کردیم ماهم نتایجش رو دیدیم پس استمرار و تلاش باید برای تغییر شخصیت بااشه و کار کردن روی باروها،البته که ناامیدی هم بوده و منم داشتم ولی خداروشکر انقدر باورهای توحیدی خوب بوده انقدر خدا حواسش به من بوده که الان اینجا در خدمتتون هستم دارم کامنت میزارم .
هر چقدر روی باور به خداوند کار کنیم ،روی تسلیم بودن در برابر خداوند کار کنیم ناامیدی هم کمترمیشه و همین موضوع باعث میشه تو مسیر ثابت قدم باااشی.
من خودم به شخصه تجربه کردم همیشه باورهایی که نسبت به خدا داشتم،در کل باورهای توحیدی که داشتم باعث شدن که تو مسیر بمونم و ادامه بدم و خداروشکر تو لحظات ناامیدی هم خود جان جانان حسابی حواسش بهم بوده و با نشانه هاش ،با هدایت هاش همیشه منو تو بغل خودش گرفته و بهم گفته تا منو داری غم نداری….
خانم شایسته عزیز ممنونم ازت که دوباره و دوباره یادم آوردی که باید تسلیم خدا باااشم سپاسگذارم ازت بابت این فایل بی نظیر
استاد عزیزم ممنونتم و از صمیمی قلبم برای بهترین هارو آرزم میکنم
پیش به سوی مدار بعدی
به نام خداوند مهربانی که هرچه دارم از اوست
سلام به استاد عزیز که ایمان داشتن و عمل صالح انجام دادن و نتیجه گرفتن
فایل هفتم از سری فایل های جذااااب مهاجرت به مدار بالاتر
مثل همیشه که فایل هاتون رو در به موقع ترین زمان زندگیم میشنیدم الانم به موقع این فایل رو شنیدم،دیروز نتونستم فایل هفتم رو گوش بدم و تصمیم دارم امروز فایل هفت و بتونم فایل بعدی رو هم گوش بدم چون یک سفر یک روزه رفتم برای مراسمی که تو کامنت قبل گفتم هدایت خواستم و خداوند هدایتم کرد و عجب سفری بود
چقدر زیبایی دیدم،چه آسمان آبیی،چه برف های زیبایی،چه کوههای سر به فلک کشیده پر از برفی،دیدار لذت بخش خواهران و برادر مهربانم،دیدار اقوام عزیزم،بوسیدن خواهرزاده دو ماهم و لذت بردن از وجودش،دیدار پدر و مادر عزیزم این سفر هدایتی برام پر از لذت بود وقتی دخترم میخواست بره ساحل و بردار مهربونم بردش دریا و من استراحت کردم،وقتی دوست داشتم ماشین قشنگم رو تو حیاط بشورم و ترسیدم دخترم بیاد پیشم و لباسش تو سرما خیس بشه،صبح که بیدار شدم دیدم بابای مهربونم ماشین رو داره میشوره و من دستاشو بوسیدم،وقتی مادرم رو راضی دیدم از شرکت کردنمون در این مراسم وقتی برگشتم خونه و دیدم همسرم خونه رو تمیز کرده، خلاصه همه چیز عالی پیش رفت به لطف الله مهربان
دیروز مادرم میگفت خودت رو درگیر این شغل کردی بخاطر فلان مبلغ،بهش گفتم هیچ کدوم از همکارام که انقدر درامد دارن تو چند ماه به این مبلغ نرسیدن منم به وقتش میرسم(قانون تکامل)ولی خوب حرف ناامیدکننده دیگران کمی ادم رو به فکر فرو میبره البته فقط کمی به لطف آموزه های استاد
که با شنیدن این فایل قوی و قوی تر شدم
من میخوام و موفق میشم،من قانون تکامل رو طی میکنم و قسمت خودم رو عالی انجام میدم،رو بهبود خودم و شغلم کار میکنم و تسلیم نمیشم چون خدا بهم وعده داده و بی شک وعده خدا حقه
من تسلیم خداوند هستم ولی تسلیم شرایط موجود نمیشم
کارم رو انجام میدم،خودم رو قوی تر میکنم،به اصل توجه میکنم و مسائل رو حل میکنم
عجب درسی بهم دادید استاد عجب درسی،حتی وقتی بهش فکر میکنم احساساتی میشم که شما با یک نفر کلاستون رو برگزار کردید،یعنی این چه ایمانیه؟
پس من چرا پر قدرت نرم جلو
چقدر حسم خوبه به آینده دیگه مطمئنم راهم درسته،دارم مسیر رو درست میرم،خدا میدونه چه شرایط عالی رو قراره تجربه کنم
بی نهایت سپاس از معبودم یگانه آفریدگارم و استاد عزیزم و مریم بانو
به نام خداوند بخشنده و مهربان
با سلام و درود خدمت استاد ارجمند و همه عزیزان
گام 7 ام
دیدگاهم رو با شنیدن این فایل می خوام بنویسم
قدم گزاشتن در این مسیر اولین برکت و زیباترین نتیجه اش به نطرم احساس خوب و آرامش داشتن هس که این حس خوب و آرامش و عشق به خداوند انگار هرروز بیشتر و بیشتر میشه و این خودش بالاترین انگیزه و شور و شوق هس
من خودم که از زمانی که عضو سایت شدم و با تعهد دارم روی خودم کار می کنم به وضوح اینو دارم درک می کنم که این حس عشق و آرامش و حال خوب کم کم در من و زندگی ام داره بیشتر و بیشتر میشه و طبق همون هم اتفاقهای خوب و جالب و فوق العاده در تمام زمینه ها وارد زندگی ام میشه
گاهی آدم یادش میره ولی وقتی یه نگاهی به دفترها و به یاد ایام گدشته تر می افته متوجه این تغییر میشه
به نطرم من ثابت قدم بودن مهمترین اصل در این مسیر زیباست و این خودش همون ایمان هس
ایمان داشتن به قدرت بیکران خداوند بزرگی که خودش همه چیر رو راحت برات می چینه
تو وظیفه ات اینه الان اون چیزی که داری قدر بدونی و شکرگزار باشی و از ثانیه ثانیه زندگی ات لذت ببری و ایمان داشته باشی چالش های زندگی ات خودش سر وقتش درست میشه
خدایا شکرت از این آرامشی که دارم
خدایا شکرت بابت حس زیبای عشق به تو
خدایا شکرت از خلقت و تمام زیباییهای عالم ات
خدایا شکرت بابت این سایت و این استاد فوق العاده ارزشمند
از خداوند منان برای شما آرزوی سلامتی و طول عمر با عزت و سعادتمندی در دنیا و آخرت آرزومندم
سلام و صد سلام به استاد جانم، مریم بانوی نازنین و تمام دوستان هم دوره ای ….
گام هفتم:
استاد جان این استمرار من را یاد این انداخت که 10 سالی است که با شما و آموزه هاتون آشنا هستم و سوت زنان با نتایج عااالی در حال گذر زمان هستم و از همان ابتدا به خاطر تغییر باورهام نتایج خودشون رو نشون داد و من هم انگیزه ام بیشتر و بیشتر شد از ادامه دادن و انجا که از مسیر خارج شده ام، میدونستم در اثر چه ورودی هایی است و تلاش به برگشت به مسیر به خاطر درک لذت بیشتر از زندگی …
من از این ده سال، دو سه سال اول که اصلا سایت نمیومدم و فقط فقط فایل ها را به صورت صوتی دانلود میکردم و رو فلش تو ماشین گوش میکردم و نتایج هم در زندگی ام میامد.
بعدها که یواش یواش تو سایت اومدم، فقط گاهی یکسری تعداد کم کامنت میخوندم. و اما الان که دو سالی میشه بیشتر تو سایت هستم و کامنت میخونم و مینویسم و داستان اشنایی ام را نوشتم و مشارکت در سایت دارم….. قانون را بهتر و بهتر میفهمم و یکسری جاها که با کج فهمی اومده بودم و ادامه داده بودم، داره کج فهمی ها پیدا میشه و باور جایگزین براش گذاشته میشه …
خلاصه استاد جان خدا رو شکر از این استمرار من در مسیر که اصلا خود لذت بردن من هست از زندگی و همین نتایج عااالی ام که تا الان در زندگی داشته ام برام ارزشمند است و خودم رو ارزشمند میدونم، حتی اگر به اون نتیجه نهایی که دنبالش بودم و وارد سایت شدم، هنوز نرسیده ام و اما سپاسگزار پروردگار هستم به خاطر بودنم در این سایت الهی و داشتن دوستان عالی و مدار بالا در این سایت و درک بیشتر هر روزم از قوانین و عمل به ان ها در زندگی ….
خدا قوت استاد جان
در پناه خود خود خودش باشین
شیما بانو
به نام یگانه خالق هستی رب العالمین
سلام خدمت استادم وخانم شایسته ی عزیز
ودوستان و همراهان …..
قبل ازگوش کردن به این فایل ،قران رو بازکرده بودم که مطالعه کنم ..که مدادم رو بین صفحات قرآن روی سوره مریم اون صفحه گذاشته بودم …
چندتا آیه خوندم تا رسیدم به آیه ی 60
(( مگر آنکس که توبه کند وبخدا ایمان آرد ونیکوکارشود دراین صورت وبه هیچ ستم ببهشت ابد داخل شد .))
راستش وقتی به کلمه ی( ایمان آرد )رسیدم حس کردم این کلمه چقدر براممعنا پیدا کرد من بارها و بارها این کلمه روخوندم وازش گذشتم ..اما این هم همیشه پس ذهنم بود ایمان آوردن یعنی چی؟
چطور یک نفر ایمان میاره …
اماحالا خدا جوابمو داد.
ایمان آوردن یعنی خدارو باورکردن به عنوان رب العالمین کسی که انرژی وقدرتی که داره یک جهان رو مدیریت میکنه ..
ایمان آوردن یعنی نه غمی برای گذشته داشتن نه ترسی برای آینده داشتن
ایمان آوردن یعنی خودتو بسپری به خدا وبگی من نمیدونم چه جوری میخواد مسائلم حل بشه .
چطور میخوام به خواسته ای برسم
یعنی خدایا تومیدونی توبهم بگو ومیگی ومن میدونم ومنتظرم ..
واصراری هم نداری ازراهی که خودت بلدی و میدونی به خدا بگی ازهمین راه میخوام به مسیرم برسم .
ایمان آوردن یعنی خداخودش میدونه از راهی که بهترمارو به خواسته هامون برسونه هدایتمون کنه
ایمان آوردن یعنی رها کردن به خدا اعتماد صددرصد کردن یعنی گزینش نکردن اتفاقات وبه خودت گفتن .هراتفاقی بیوفته برام همون بهترینه هست همون الخیر فی ماوقع ..
ایمان آوردن یعنی هر اتفاقی هر شرایطی هرادمی چه خوب چه نادلخواه سرراهم قرار گرفت بدونم ایناهمش واسه خاطر باورهامه آمده که بهم یه پیغامی بده
حرف خدارو تووجود اون آدم یااون اتفاق درک کردن ودرسشو گرفتنه…
ایمان آوردن به خدا یعنی راحت بودن واسون بودن
چون وقتی به خدا ایمان میارم جایی برای نگرانی نیست …..
باور دارم که نیرویی عظیم که داره یک جهان رو مدیریت میکنه حامی وهادی وپشتیبان منه …
خدادرون من وبیرون ازمن همه جا هست ….
خدایا هدایتم کن کمکم کن تادرمسیردرست ثابت قدم باشم ..خدایا شکرت
استاد جان من اون اوایل که روخودم کارمیکردم هنوز درکم از قوانین به این شکل نبود وفکرمیکردم همینکه این قانون رو بشنوم ویادبگیرم تمومه همه چی حل میشه ..
اما کم کم با روبه رو شدن به مسایل وچالشها دیدم خیلی جاها هنوز همون واکنش ها رو نشون میدم .واصلا از قانون اعراض کردن سپاسگذاری کردن تکامل قانون تمرکز اینها استفاده نمیکنم …
وواکنشم این بود خوب من که دارم رو خودم کارمیکنم خوب چرا این اتفاق افتاد اینو که من نمیخوام ..
اونجا بود فهمیدم که من این قانون رو دارم یاد میگیرم دلیل نمیشه یهو همه چیز تغییر کنه نه
من با فهمیدن ودرک کردن این قانون به خودم کمک میکنم از زاویه ی دیگه ای به موضوعات نگاه کنم جوری که بهم احساس بهتری بده یا حداقل احساس بدکمتری بده ..
وکم کم این روندکارکردنم وتغییر دیدگاهم وباورهام باعث تغییرات بیشتر و بهتر توی تمام ابعاد زندگیم میشه
از روابط از سلامتی از باورفروانی ثروت روابط با خداوند ودرکش …
خداروشکر تابه العان به لطف خدا ازاین مسیر ناامید نشدم ..
چون خیلی بادرونم یکیه این مسیر میدونم این مسیر اشتباه نیست بلکه من خیلی باید روخودم کارکنم تا بهتر بشم …
اما درس خوبی گرفتم هربار که حتی یه کمی ازمسیرم دور میشم بازخودهمین هم کمکم میکنه ایراداتمو بفهمم اونها رو درست کنم …
من همین باور که وقتی دارم درخواستی میکنم ازخداواسه هرچیزی هرکاری چهبزرگ چه کوچیک ..
به خودم یادآوری میکنم
مریم یادت باشه داری ازکسی درخواست میکنی خدایی که رب العالمین کسی که داره یک جهان به این عظمت رو مدیریت میکنه وتووخواسته های تودرمقابلش چیزی نیست ..
اگه به خواسته ای نمیرسی باورخودت مشکل داره توظرفت کوچیکه توهنوز خدارو درست باورنکردی
ویادت باشه هرکسی به اندازه ی ایمانش به خدا نعمتها رو دریافت میکنه
بگرد خودتو ببین چقدر به خدا ایمان پیدا کردی ..
همین حرفها منو آروم میکنه خیالم راحته وحالم خوب میشه ..
میدونم خدا خواسته های منو میدونه واون دوست داره من هرچیزی رو که میخوام توزندگیم داشته باشم بهم میده …
واین باور بهم کمک میکنه خواستهام حتی بزرگ بهشون فکر کنم و دیگه مثل قبل دنبال چرایی و چطور رسیدنش نیستم ..
میگم خدا میدونه خودش هدایتم میکنه من العان ازلحظه ی العانم لذت میبرم حالم خوبه وهرچقدر بتونم هربارهرروز تواین احساس خوبم بیشتر بمونم به هرچیزی که بخوام خدامنو میرسونه …
خوب این احساس خوب بازم برمیگرده به حدی ازایمان آوردنمون به خدا وباورکردنش …
هرچقدر من به خدا بیشتر ایمان بیارم وباورمبهش قدرتمند بشه بیشترتواحساس خوبم باقی میمونم حتی توشرایط سخت هم به نسبت قبل بهتر میتونم ازش اعراض کنم کمتر تواون لحظه ی اول که آدم شرایط سخت رو تجربه میکنه واکنش نشون میدم واون تایم ناراحتی کوتاه میشه
وهمه ی اینها هربار که به مسایلی برمیخورم وباکمک خدا حل میکنم رشد پیدا میکنه ومن یهکنی بهتر میشم بعضی آگاهی ها مثل همین ایمان آوردن به خدا برام روشنتر میشه واضح میشه ….
وخداروشکر خدا خیلی بهم لطف داره خیلی بهم کمک کرده کمک میکنه تاتومسیردرستم باشم ..
خدایا ازت سپاسگذارم که هدایتم میکنی و همیشه کردی خدایا سپاسگذارم ازت خیلی زیاد ….
نکات این فایل که خیلی بهم کمک میکنه …..
استاد میگن ..
ماوظیفمون اینه که تلاشمون رو بکنیم ومسیرمون رو بریم ادامه بدیم تلاشمون رو بکنیم خداهم به اندازه ی ایمانمون نتیجه رو بهمون میده …
یعنی میخوام بگم این مسیر باید طی بشه نباید مثلا بگیم نه میخوام ازاول یه جوری پرفکت بشم باوران عالی بشه بعد یه مسیری رو شروع کنم نه …
تا تومسیرم ی یه سری ایرادات درنمیآید اصلا …
و زیبایی این مسیرزندگی اینه که هی یه ذره ذره باتوجه به بازخوردهایی که میگیره ایرادها رو پیدا میکنید روش کارمیکنید وهی اوضاع بهتر میشه ولی باید کارکنید باید ادامه بدید….
موضوع بعدی تسلیم شدن هست ..
مادوتا تسلیم شدن داریم یکی تسلیم خداشدم ویکی هم مشکلات …
اون که تسلیم خداوند به همه چی میرسه اون همونیه که میگه خدایا من راضیم به رضای تو ومن حرکت میکنم وتسایم هستم واونمسیریه کهتوایه ی معروف سوره قصص آیه (25)که موسی به الله میگه ….( میگه من به هرخیری که ازتوبهم برسه من بهش فقیرم )..
واین جایی که زندگی موسی تغییر کرد وجاییه که زندگی هرکسی تواین لحظه تغییر میکنه .اون موقع که تسلیم خداوند میشه ….
نکته ی بعدی …
تواین مسیر که حرکت میکنید بالاخره بالا و پایین هست (بالا و پایین هست یعنی ؟…
بازخوردهای جهان به باورهای شماست .بالاخره باید آدم یه جوری بفهمه باورهاش ایراد داره اینم ازهمونجاست همون جاهایی که به شما نشون میده باورهاتون ایرادداره یکیش همینه که نتایج نتایج خوبی نیست ….
نکته بعدی …..
تفاوت آدم های موفق و ناموفق اینه که ادامه میدم هی با بازخورد خودشون رو درست میکنن حالا اونی که مثل من قانون رو میدونه زودتر خودشو فیکس میکنه
واون کسب هم که قانون رو نمیدونه یه ذره بیشتر بلا سرش میاد
منون قانون رو میدونستم زودتر ایراداتوپیداکردم ودرستش کردم به همین دلیل یکسال شاید یکسالو نیم طول کشید ازاون روزی که دوره یکنفره بود تااوم روزی که دوره یک هزارنفر بود یعنی هزار برابر بیشتر ….
99درصد آدمها ایمانش رو ندارن که یکسال و نیم ادامه بدن ولی من داشتم وبهتون پیشنهاد میکنم اگه میخواهید به خواسته هاتون برسید باید ادامه بدین باید این مسیر رو ادامه بدین …
استاد جان شما واقعا ایمان خودتون رو نشون دادید من باید خیلی این حرف شما رو برای خودم تکرار کنم کارهای شما رو برای خودم یادآوری کنم وباید رو خودم کارکنم چون منم این افکاررو هنوز دارم ..
وبرای شروع کارم همش میگم باید بهتر ازاین بشم اینم یادبگیرم نکنه یکی ازم بپرسه بلد نباشم و…..
خدایا بهم کمک کن پارو ترسهام بزارم ایمانم رو قوی کن تا منم این نجواها و کمتر کنم وباتوکل وایمان قوی تربه تو پاپیش بزارم حرکت کنم ……
نکته ی بعدی…..
اگر حرکت کنید توکل کنید به خداوایمان داشته باشید قوانین رو هم درک کنید خیلی خیلی زود ارسخت ترین روزهای زندگیتون بهترین روز ای زندگیتون رومیسازین .یعنی اون بازخوردهای نامناسب اتفاقا به شما کمک میکنه که زودتر راه وگره رو باز کنید…
فقط حرکت کن فقط ادامه بده فقط ناامید نشو
استاد عزیزم خانم شایسته ی جان سپاسگذارم ازشما بینهایت خوشحالم که تواین مسیر تواین سفر با شما همراهم …..
من قبل از شروع این دوره یکی دوشب قبل خواب دیدم با شما وخانم شایسته واستاد میخوام برم سفر وحتی باهم رفتیم سفر اونقدر بهمخوش گذشت واونقدرازته دلم توخواب خندیدم که تابه حال همچین تجربه ی خندیدن رو توخواب نداشتم …
وجالبه استاد بسیار شوخ بودن وهمش باخودم میگفتم من این وجه استاد ندیدم چقدر وجه شوخی دارن درکل اون خواب بسیارخوب به اینجا ختم شد که تواین دوره به لطف وکمک وهدایت خدای رحمان باشما باشم ..
من حتی به این خوبی دوره دوازده قدم رو همراهی نکردم
البته اونم به خاطر درکم هست که هربار از این روند داره یه کم یه کم بهتر میشه
خیلی خوشحالم خیلی سپاسگذارخداهستم سپاسگذارم شما هستم ….
در پناه خدای یکتا باشید …..
به نام خدای بسیار مهربااان و خالق هستی
سلام ودرود به استاد نازنینم و مریم نااازم
استمرار فقط به نتیجه رسوندن هر هدفی با امید و توکل برخدا و تصحیح مسیر ،تلاشهای مستمر در جهت یادگیری و آموزش و زندگی کردنش و تبدیل به روزمره شدن یک عادت بسیار تاثیر گذاری هست .
یادم یه ضرب المثل برای ما ایرانی ها ،قسمت هرچی که باشه ،قسمت جنبون هم می خواد ،باید حرکت کنی براش تا برسی
این ضرب المثل رو از مادر دوستم اولین بار و آخرین بار بود که شنیدم و خیلی بهش فکر می کردم.
توی این فایل به درستی این ضرب المثل پی بردم فقط قسمت نیست ،باید برای هدف ات خیلی خیلی آگاهانه قدم برداریم
خرید دوره توسط یک نفر به خاطر اون پتانسیلی که ،شما براش گذاشتی شاید در ظاهر خیلی هم افتضاح به نظر برسه ولی اینکه شما به اندازه یک مزرعه بذر پاشیدی ولی زمین آماده رشد نبود پس ربطی پیدا نمی کنه به عملکرد شما استاد ،در دوره های دیگه همون بذرها رشد کردن و تبدیل شدن به دهها هزار نفر دانشجو برای شما و این پاداش جهان برای شماست و اینو همیشه باید درنظر گرفت هیچ عملی بدون عکس العمل در این جهان نیست ،خدا همیشه به موقع و سرجای درست اش میاد و برات پاداشش رو میده
و اینجاست که رشد تصاعدی شروع میشه و به صورت رگباری و از همه طرف برات می بارهفاین کار شیطانه که ول کن دیگه جواب نمی ده
استاد آموزه های شما همیشه به موقع بهم میرسه سپاسگذارم
مصاحبه با استاد |مصاحبه با استاد | پاداش های جهان به «استمرار در مسیر درست»
گام هفتم
بنام خداوند وهاب و بخشنده و مهربان هدایتگرم که کلید جادویی و طلایی مهاجرت به مدار بالاتر برای اجابت دعاها و خواسته هایم را در این مسیر الهی به من عطا بخشیده و به من کمک کرده که تا این لحظه به گام هفتم هدایت شوم و همچنین عدد هفت هم برام خیلی مقدسه خدایااا شکرت
درود به دوستان عزیزی که در این مسیر توحیدی حضور دارند
درود و وقت بخیر خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته ی نازنینم
چقدر خوب شد استاد به این سوال پاسخ دادند که در مسیر رسیدن به خواسته شون احساس خوب داشتند ولی در طول مسیر یک نامیدی هایی هم وجود داشت
من خودم وقتی میبینم برای رسیدن به یک هدف و خواسته ام اینقدر زمان برده و هنوز به اون نرسیدم خیلی ناراحت میشم و بقول استاد نامید و دلسرد میشم ولی سعی میکنم بازم ادامه بدم و یا روی باورهای محدود کننده ام کار کنم و آنرا شناسایی کنم و یا بخودم انگیزه بدم و مدام تجسم سازی کنم و یا با بیاد آوردن خاطرات قشنگ و تجربیات خوب و موفقیت های گذشته ام بخودم انگیزه بدم و دوباره حرکت کنم و از خداوند هدایت میطلبم که مسیر رسیدن به خواسته ام را برام کوتاهتر کنه و آسان بشم برای دریافت خواسته و هدفم و تسلیم اراده ی نیکوی تو هستم
خدایااآاا من به هر خیری که بر من فرو فهرستی نیازمندم خدایاااا شکرت .. و با گفتن این حرفها بخودم امید دادم و مانند استادم گفتم در هر صورت سعی و تلاش میکنم به نامیدیم غلبه کنم .و تسلیم ناخواسته ها و مشکلات نمیشم
بقول استاد… یک آدم خاکستریع یعنی همه چی سفید و سیاه نیست واقعا جمله ی طلایی رو استاد مطرح کردند ممنونم استاد جان .. با همین حرفاتون امیدم خیلی بیشتر شد
یعنی . یک آدم یا متمایل به سفیده و یا متمایل به سیاه است
یعنی یک آدمی بیشتر روی باورهاش کار کرده و یا کمتر روی باورهاش کار کرده
مثلا استاد در مسیر رسیدن به خواسته هاش کمتر نامید شده
یعنی حتی آن آدمهایی که همیشه نامید هم هستند گاهی هم امیدوار میشوند و در بحث فرکانس ما کلا صفر یا صد نداریم
اگر به آینده خوشبین باشیم و زیاد سخت نگیریم یعنی احساس مان خوب باشد کمتر نامید میشویم
در واقع برای رسیدن به خواسته مون باید تلاش مان را بکنیم و تسلیم مشکلات نشویم .. وظیفه مون هست که با ایمان و اعتماد و توکل به خداوند تلاشمون رو بکنیم و در گیر نتیجه نباشیم . هر چند کار سختی است چون من خودم با اینکه تلاش میکنم به آن خواسته ام برسم و گاهی هم نامید میشم ولی گاهی نگران نتیجه هم هستم چون برام خیلی ارزشمند و مهمه و تمام فکر و ذکر من شده رسیدن به این خواسته .. پس باید باز هم تلاش کنم و ادامه بدم
البته از وقتی وارد این فضا و این آگاهی ها شدم خدارو هزاران بار شکر به خیلی از خواسته هام رسیدم و حرکت کردم و دلگرم شدم و کوچولو کوچولو حرکت کردم و هر بار بهتر از قبل شدم و حتی در مسیرم با تضادهایی روبرو شدم که خیلی برام سخت بود ولی باز هم ادامه دادم و تلاش کردم و خواسته هام برام شفاف تر شد و ادامه دادم ولی خدا رو شکر در نهایت به نتیجه رسیدم و همیشه بخودم همان نتایجی از تضادهایم را یادآوری میکنم و بخودم میگم یادته رویا جان. در آن شرایط سخت خداوند چطوری تو رو بسمت خواسته آت هدایت کرد در صورتی که هیچ فرش قرمزی پهن نبود و هیچ روشنایی وجود نداشت ولی خداوند و جهان هستی صبر و استقامت من رو دید و ثابت کردم که من واقعا به این خواسته ام ایمان و یقین دارم و بطور معجزه آسایی دستمو گرفت و منو بسمت جلو و خواسته ام هدایتم کرد ومن باور دارم که با توجه به قانون تکامل به مسیر و شرایط و ایده ها و اوضاع و افراد و موقعیت هایی هدایت میشوم که منو به خواسته هام میرسونه اگر بتوانیم ذهن مون رو کنترل کنیم
خدایااا شکرت که ماموریت من در این دنیا کنترل ذهنم هست برای رسیدن به خواسته هایم و باز هم تاکید میکنم مهمترین کار من در این جهان کنترل ذهنم هست
و این کار هر کسی نیست که آگاهانه بتونه ذهن شو کنترل کنه و ایمان و یقین داشته باشه که با توجه به قانون تکامل این مسیر رو طی کنه و به نتیجه برسه و اگر بخواهیم به خواسته هامون برسیم باید این مسیر ادامه بدهیم…
یکی از گفته های طلایی استاد برای نامید نشدن این است .. اگر حرکت کنیم و به خداوند توکل کنیم و ایمان و یقین داشته باشیم و قوانین آنرا درک کنیم خیلی خیلی زود از سختترین روزهای زندگیمون میتوانیم بهترین روزهای زندگیمون رو بسازیم
یعنی با ادامه دادن میتوانیم آن گره ها و مشکلات زندگی مون خیلی زودتر باز کنیم و حلش کنیم
خدایاااا به من کمک کن که این تضاد و گره ی زندگیمو باز کنم که به هر خیری که از جانب تو بر من فرو فرستی سخت فقیر و نیازمندم.. مرسی مرسی استاد عزیزم که انگار داشتید با من حرف میزدید (16:30) و مدام بهم میگفتی خسته نشو فقط ادامه بده . بخدا خیلی به این پند و نصیحت تون نیاز داشتم و منم گوش میکنم و ادامه میدم هر چند خیلی خسته شدم و دیگه تحمل این وضعیت رو ندارم ولی میدونم که باید ادامه بدم و به یاری و کمک خداوند از این چالش و تضاد هم بسلامت عبور کنم الهی آمین
یک باور جدیدی رو دریافت کردم برای اینکه باور کنیم خداوند از جاهایی که من فکرش رو نمیکنم میتونه بهم روزی برسونه. اینه که من باور دارم کوچه ی بن بست هر چقدر هم بسته باشه ولی سقفی نداره حتما راهی وجود داره
خدایاااااا شکرت ..سپاسگزارم ازین که منو هدایت کرده ای به گفتن آنچییزی که برای آگاهتر شدنم مناسبه و دوست دارم مثل استادم به جزییات بیشتری از درک قوانین هدایت شوم
خدایااا خودت هدایتم کن و با من حرف بزن
با بهترینع بهترین هدایت هایت و صدای بلند الهام و شهود و خواب و رویا .. چشم و دل من رو روشن کن تا بتوانم نشانه های واضح و آشکار پر رنگ ترا ببینم و بشنوم و بفهمم و درک کنم و آگاه شوم و بی درنگ اطاعت کنم و عملگرا باشم الهی آمین
خدایا شکرت که هدایت ما رو بعهده گرفتی و ای خدایی که به تنهایی برایم کافی هستی ممنون و سپاسگذارم
باید روی ذهنم کار کنم تا به مدارهای بالاتری هدایت بشم تا با نتایج خوب و عالیم بتونم بدرخشم و اسم خدا رو با صدای بلند فریاد بزنم و بلند بلند بگم خدایاااا شکرت
خدایاااا شکرت که دستان قدرتمند فرشتگان الهی ات به مدد و کمک من شتافته آند تا من را به مدار بالاتری از ارتعاش و فرکانس خوب و عالیم هدایتم کند تا به بهترین نسخه و ورژنی از خودم تبدیل و متصل شوم که آن زندگی دلبخواهم را داره
خدای قدرتمند من ، من در برابر علم و آگاهی تو هیچم ،همه چیز رو به خودت میسپارم و آسانم کن مرا برای آسانی ها .
خدایاااا تنها فقط و فقط ترا می پرستم
و تنها فقط و فقط از تو یاری و هدایت و آگاهی می خواهم
IN GOD WE TRUST
ما به خداوند اعتماد داریم
IN GOD WE TRUST
کچ
بسم الله نور
هر چه بیشتر مسیر و پیش میریم بیشتر با قوانین آشنا میشم انگار بار اوله گوش میدی این قدر لذت بخش هست که باید قورتش بدی با مسیر امید تو دلت زنده میشه قبلا خیلی نا امید بودم الان می دونم همه چیز و تو این مسیر میشه پیدا کرد از رشد از پیشرفت امید و قدرت و شجاعت …
الان میگم خدا تسلیمم ریش و قیچی دست خودت تو کار فرمای من باش تو وکیل من باش تو راهنمای تمام لحظات زندگی من باش من بدون تو هیچم همون طور که نفس بهم هدیه دادی که هر دم و بازدم باید شکر تو بجا بیارم می دونم تمام کارهام با تو درست پیش میره
اشکال کارهام پیدا کنم قدم ها رو بردارم تمرکزم از روی کمبود بردارم محدودیت هام کم کنم تا مسیر راحت پیش برم
روی اصل روی قانون بدون نقص خداوند پیش برم تا سوار قطار ثروت بشم تا دل بدم به زندگی تا از تضادها درس بگیرم توش گیر نکنم با امید خدا زندگی راحت میشه با شادی پول میاد سلامتی میاد قدرت و شجاعت میاد اگه پول باشه شادی درونی نباشه زندگی معنا نداره بی رمق میشی تو گذشته گیر میکنی به بمب بس میرسی پس تو لحظه حال باش امیدت به خدا باشه فقط روی خدا باید حساب کنیم
در پناه خداوند باشید
سلام خدمت استاد عزیز و دوستان !
عنوان این فایل واقعن عالیه!
هرقدری ک استمرار داشته باشیم میتوانیم به هدف خود برسیم.
استاد درست میگن وقتی تازه شروع میکنی خیلی مفاهیمُ درک نمیکنی، ولی وقتی ادامه بدی یک حرف استاد دریک فایل ذهنتُ روشن میکنه،حرف همونه ولی مدارت تغییر کرده،استمرار ورزیدی و حال بهتر درک میکنی و موضوع برات روشن میشه.
من حال اعراض کردن با پوست و استخوانم فهمیدم چیه!
استاد یکهزار بار تکرار کرد
من متعهد نبودم برا تغییر…
الان ک چندماه شد متعهد شدم معنی اعراض بهتر میفهمم.
امیدوارم طوری ادامه بدهم که اون نتایجی ک مدنظرمه اتفاق بیفته به لطف خداوند.
همه نتایج عالی بایک تعهد متعهدانه شروع میشه!
پس تعهد یادتون نره !
گام هفتم – پروژه مهاجرت به مدار بالاتر
.
سلام
واسه منم سوال بود که چطور میشه درمسیر تغییر باورها و خلق کردن خواسته ها ناامید نشد وادامه داد؟
به مرور دارم میفهمم که این موضوع غیرممکنه و ناامیدی بخشی از مسیره و برای هرکسی رخ میده فقط باید ادامه داد و تسلیمو بیخیال نشد.
البته متوجه این موضوع هم شدم که یه حس اطمینانی تو وجودم داره شکل میگیره که هدفم »بلاخره« و »لا جرم« رخ میده فقط باید بتونم در مواردی که اوضاع طبق برنامه پیش نرفته و تاخیری پیش اومده – یا- در حالت دیگه، وقتیکه خواسته نصفه و نیمه خلق شده ، باید بتونم در فرکانس ها و کنترل توجهم روی هدف، استمرار بخرج بدم تا پاداش یا خواستمو دریافت کنم..
با تمام وجودم از خدا میخام به درک بیشتری در این خصوص برسونتم.
یکی از باگ هایی که در خودم کشف کردم ناامید شدن یا بهتره بگم یه حالتی مثه تو ذوق خوردنو مثه بچه ها قهر کردن ، در رفتارم نهفته هست که احتمالا از انتظار بیجا داشتن از خودم و قانون سرچشمه میگیره که باعث شده وقتی واسه یه هدف طبق اموزش هایی که دیدم، پروژه تعریف و رفع ترمز میکنم+باور میسازم و تکرار میکنم، خلاصه به صورت آگاهانه از قانون استفاده میکنم » انتظار دارم در اولین پارت فراااااااتر از چیزی که میخاستمو بدست بیارم.
که تاحالا همچین اتفاقی در اولین مرحله واسم نیوفتاده اما بارها در ادامه، خدا حسابی راضیم کرده ،
اما همین حرکت کردن از نقطه ای که نتایج ضعیفه تا مرحله ای که نتایج راضیم کنه ، گپی هست که احساساتم خیلی نوسان پیدا میکنه و بعضا گمراه میشم.
مطلبی که مکتوب شد سیکل معیوب زندگیم هست و امیدوارم خدا هدایتم کنه تا بتونم ازش عبور کنم.
.
در این فایل با مثال اجرای سمینار یک نفره و توضیحاتی در خصوص اهمیت بهبود های مستمر با گرفتن کوچکترین فیدبک ها، کلید های کاربردی بدست اوردم.
استاد عباسمنش و خانم شایسته، ممنونم که این اگاهی هارو بهم رسوندین.
دلم میخاد یه گزارش شخصی بنویسم واسه اینده ای که سندی بشه برای بهتر استفاده کردن از قانون :
(کاری به تاخیر و ناهماهنگی زمانی که داشتیم ندارم؟) بلاخره چن روز پیش در موقعیتی قرار گرفتم که مدتهاست دارم واسش تلاش و تمرین ذهنی انجام میدم.
خداروشکر همه چیز عالیه و بیشتر موارد مطابق همون چیزایی که مشخص کردمه و حتی چن باری سورپرایز شدم چقد دقیق اون چیزایی که تو فکرم ساختم در واقعیت باهاش روبه رو شدمو لبخند بزرگی گاها رو لبم مینشست
اما چیزی که خیلی متعجبم کرده اسکیل و اندازه مینیاتوری ماجراست!!!
هممممممم
چجوری بگم …
مثه روبه رو شدن با یه ساختمون مجلل با تمامی جزییات،، در مقیاس کوچولو میمونه واسم!
به خودم گفتم خدای من تو که هدایتم کردی و فضل و لطفت بهم ثابت کردی اماااا چرا اینجوری؟؟؟!!!
سه شب پیش در دوراهی قرار گرفته بودم که آیا قبولش کنم یا نه صبر کنم برای گزینه بهتر.
خلاصه کلام ، هدایت شدمو تصمیم گرفتم بهترین خودم در همین چیزی که الان هست ارائه بدم در عین حال بازم به همون فرکانس و باورهایی که تکرار میکردم، ادامه میدادم، به امید هدایت شدن به گزینه بهتر و راضی شدن.
راستش بخام بگم این تصمیم واسم سخت بود، مثه همون حس و حالتی که استاد عباسمنش دوره اموزشیشو با یک نفر شروع کرد و ادامه داد.
منم تصمیم گرفتم ادامه بدم اما طی یکی دو روز اخیر هر وقت شروع به تکرار باورها و توجه به فضایی که مدنظرم هست میکنم، اولش یه کوچولو مقاومت تو خودم حس میکردم اما دلیلش نمیدونستم تا اینکه رسیدم به گام هفتم/مصاحبه با استاد و مسیر واسم روشن شدو فهمیدم:
– اگه حرکت کنم و ادامه بدم در دل همین روزای نا دلخواه، بهترین روزای زندگیم ساخته میشه.
– تا وقتی تو مسیر رسیدن به هدفت قرار نگیری و با ایراد ها رو به رو نشی، نمیدونی کجای باورات ایراد داره .
فقط اینجوری میتونی خودتو بهبود و ارتقا بدی تا نتایج بهتر بشه، زیبایی و قاعده زندگی همینه.
– باید امیدوار بودو سپاسگزار همین نتایج و نشونه های اولیه باشم.
– وظیفه من اینکه رو باورهام کار کنمو حرکت کنم. در گیر نتیجه نباشم.
– آدمی بازیو برده که بگه خدایا من راضیم به رضای تو – یا به عبارت دیگه بگم خدایا من مطابق قوانین تو عمل میکنمو تسلیمم و ادامه میدم تا به هدفم برسم.
انسانی که تسلیم خداست/مطابق قوانین عمل میکنه به همه چی میرسه ، انسانی که میخاد قوانین مطابق میلش تغییر کنه و تقلا میکنه فقط در ناکامیها غرق میشه.
– هر اتفاقی در مسیر تحقق هدفم بیوفته، باید تسلیم خدا باشمو با توکل و امید رسیدن به هدف ادامه بدم .( وقتیکه شرایط مطابق میل نیست، تسلیم بودن و توکل معنی پیدا میکنه و باید ایمانم نشون بده، در شرایط اوکی یا معمولی که ارزشی نداره).
.
تمام.
سپاسگزارم
1730+