مصاحبه با استاد | پاداش های جهان به «استمرار در مسیر درست» - صفحه 32
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/07/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-07 08:10:242025-01-09 09:45:40مصاحبه با استاد | پاداش های جهان به «استمرار در مسیر درست»شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به بهترین استاد دنیا!
استاد دیروز که برای شما نوشتم که توجه به نشونه های کوچیک رو ادامه میدم دیشب برای اولین بار نشونه ای دیدم و چنان قدرتی بهم داد که تا به حال چنین انرژی و احساس لیاقتی رو احساس نکرده بودم.
استاد با نشانه ی دیشب انگیزه و ایمانم قوی تر شده وسعی می کنم مسیرم رو با قدرت ادامه بدم.
فکر می کردم شما هیچ وقت در مسیر نا امید نمی شدید و هم چنان با امید و انگیزه ادامه می دادید ولی خوب شد با شنیدن حرف ها تون دونستم این که گاهی اوقات نا امید بشی طبیعی است و لی آدم موفق اونی است که وقتی نتیجه دلخواه رو نمی بینه ادامه بده.
به نام مهربان پروردگارِ سخاوتمندم که هدایتم کرد به سمت این آگاهی ها تا با درک قوانین ثابتش خالق تمام عیار خواسته هام باشم
استاد عباس منش عزیزم و دوستان همراهم دراین مسیر ، با کار فوق العاده ای که مریم جون انجام دادن و سوالها رو ابتدای فایل برامون نوشتن ، این ایده به ذهنم رسید که قبل از اینکه فایل رو گوش کنم خودم به سوالها جواب بدم و بعد با گوش کردن فایل علاوه براینکه ایراد هامو میفهمم و متوجه سطح درکم میشم ، دقتمم تو گوش کردن فایل بیشتر میشه چون اینجوری میخوام بفهمم اشتباهم کجا بوده و یا اینکه اصلا متوجه مسیری که خودم رفتم میشم و این خیلی به بالاتر رفتن مدارم کمک میکنه ،
سوال اول :
1)از زمانی که قانون زندگی را شناخته اید، چگونه در لحظات نا امیدی، ذهن خود را کنترل می کنید و دوباره به مسیر هماهنگ با قانون بر می گردید؟
خوب شخص من روشم برای کنترل خودم در لحظات ناامیدی اینکه یادم میارم نتایج خوب گذشته رو ، که با توجه به قانون پیش رفتم و چقدر نتایج راضی کننده گرفتم و این موضوع بهم کمک میکنه که ناامید نشم ، کمک میکنه همچنان در مسیر بمونم و البته تکرار عبارتهای تأکیدی که مهمترینشون اینکه (محال است من به احساس بهتر برسم و شرایط هرچقدر هم نادلخواه به نفع من تغییر نکند)کمک میکنه تا بیاد بیارم که در گذشته واقعا شرایط نادلخواه هم بوده و من کنترل ذهن داشتم و با تضاد ها نرفتم و سوار اون موج نشدم و به چشم دیدم که چطور شرایط به نفع من تغییر کرده و من راضی شدم ، بیاد آوردن این نتایج ، بهم کمک کرده که تو مسیر بمونم و ناامید نشم ، هرچند که اوایل نتایج کوچیک و بسیار ابتدایی بودن اما من یقین داشتم ادامه دادن این مسیر منو به خواستم میرسونه و همینطور هم شد و الان با اطمینان قلبی بیشتری ، در این مسیر توحیدی هستم «که احساس خوب مساوی با اتفاق خوب» که «تا زمانی که من در مسیر رشد هستم دیگر هر اتفاقی برای رسوندن من به خواستههامه»«طبق قانون همواره با تغییر باورها و فرکانسها میتوانم هر شرایط و وضعیتی را تغییر دهم»«توجه به هر سمت و سو برود تجارب نیز به همان سمت خواهد رفت»که«دستهای توانمند دیگری در کار است دستهای سخاوتمند نیرویی برتر ،که بینیاز و بَری از قوانین محدود کننده آدمهاست»«روند طبیعیِ جهان ،رشد ،زایش، پیشرفت و فراوانی ست» این عبارت های تأکیدی هم بسیار بهم کمک میکنه تا درمسیر ثابت قدم بمونم و به بهبود دائمی خودم متعهد باشم .
سوال دوم:
2)چه باوری در شما باعث شده که اینقدر با انگیزه و بدون توقف این مسیر را همچنان ادامه دهید؟
برای من باور به درست بودنِ این قوانین بوده، باور اینکه قانون داره کار میکنه ، باور اینکه حرفای استاد وحی منزل هستن ,باور اینکه فیزیک تغییر نمیکنه برای استاد و شاگردانش شده برای من هم میشه ، باور اینکه نقش خودمو برای تغییراتم پر رنگ ببینم ، باور اینکه خداوند بزرگترین حامی من است ، باوراینکه جهان حمایت میکنه از کسانی که میخواهند ادامه دهند ,باور اینکه قانون این است که مسئله با راه حلش بیاید ، بمن کمک کرد تا به امروز دراین مسیر باقی بمونم و این مهمترین کار زندگیمه ، واین بزرگترین و موثر ترین کاری بود که برای خودم و رویاهام کردم
واین بزرگترین موهبت زندگیم حساب میشه و من برای این هدایت شدن تاابد از مهربان پروردگارِ سخاوتمندم سپاسگزارم.
و ازشما استاد عباس منش عزیزم و مریم جون عزیز سپاسگزارم که این آگاهی ها رو دراختیارمون قرارمیدین
عاشقتونم وعششششششق برای خانواده بزرگم در سرزمین توحیدی عباس منش.
به نام خدای بخشنده و مهربان
با سلام خدمت استاد عباسمنش و دوستان عزیز ️
گام هفتم
وقتی استاد اون قسمت رو تعریف کردن که یکنفر تو کلاس استاد نشسته بود یاد سال 94 افتادم که مربیگری یک تیم در کرج به من سپرده شد و بعد صحبتهای اولیه قرار شد چند روز بعد تمرینات رو شروع کنیم،نفراتی که از پارسال بودند به اضافه چند بازیکن خوب شهر که باهاشون صحبت شده بود روی هم نزدیک 30 نفر بودند که قرار شد از بین اونا ما تیم رو ببندیم،اما روز تمرین کلا 4 نفر سرتمرین بودن که 2 نفرشون اصلا در حد تیم نبودند،نگو در بین فاصله این چندروز، تیم دیگر شهر با و عده و شرایط بهتر کل بچه ها رو برده بودند به تیم مقابل جالبش اینجاست حتی اون بازیکنایی که قبلا بازیکن من بودند و به واسطه اونها من معرفی شده بودم اونها هم رفته بودند،اما من با توکل به خدا و عشق و علاقه کارم رو شروع کردم و چندتا بازیکن خودم اضافه کردم و چندین بازیکنی که یه زمانی خوب بودن ولی اضافه وزن داشتن هم اضافه شدن و در نهایت ما تونستیم قهرمان لیگ کرج بشیم و سال بعد هم قهرمان بشیم و بریم به لیگ استان البرز، اما اون تیم رقیب همون سالی که رفتیم لیگ استان،اونا از هم پاشیدن و تیمشون از بین رفت،و من هروقت بخوام رو باور خواستن کار کنم اون موفقیت ها رو برای خودم یادآوری میکنم.
در مورد تسلیم به خداوند هم من برای خودم مثال دارم،من دچار یه عادت بد بودم که خیلی تلاش میکردم بذارم کنار اما نمیتونستم درنهایت با دعا بدرگاه خدا و تسلیم شدن در برابر او و استمرار در ترک اون عادت خداروشکر تونستم اونو کنار بگذارم و این موهبتی بود که خدا نصیبم کرد.
در پناه خداوند سلامت و سعادتمند و ثروتمند باشید
به نام خداوند هدایتگر
سلام به استاد گرامی و خانم شایسته عزیز
سلام به دوستان عزیز
گام هفتم: پاداش های جهان به استمرار “در مسیر درست”
* در مسیر نباید نا امید بشیم، باید ادامه بدیم و با ساختن باورهای خوب به احساس خوب برسیم.
* ما باید حرکت کنیم، و تو مسیر، هر بار که تضاد پیش اومد با حل کردنش و گرفتن درسش ، خودمونو بهبود بدیم و ادامه بدیم و ظرف وجودمون رو بزرگتر کنیم.
* ما باید عاشق کارمون باشیم، و بهش ایمان داشته باشیم و باعشق ادامه بدیم. در این صورت جهان بهمون پاداش میده.
* اگه میخوایم به خواستمون برسیم باید ادامه بدیم ، کاری که اکثر آدمها انجام نمیدن.
* ما با تغییر باورها وقتی به احساس خوب میرسیم، نا امیدیمون کمتر میشه. نه اینکه اصلاً نا امید نشیم، بلکه امید واریمون نسبت به نتایج بیشتر میشه.
* وقتی باورهامون ایراد داشته باشه، هر چقدر هم تلاش کنیم فایده نداره.
* ما دو نوع تسلیم شدن داریم 1_ تسلیم خدا شدن
2_ تسلیم مشکلات شدن.
* قویترین ، مهمترین و قدرتمند ترین باور، باور توحیدی است. باور اینکه میشود. باور به اینکه خودم تمام شرایط و اتفاقات رو خلق میکنم. باور به اینکه تسلیم خدا باش و تسلیم مشکلات نباش.
در پناه الله
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام و درود خدمت استاد و خانم شایسته عزیز
برداشت من از این فایل این بود که هیچ صفر و صد مطلقی تو زندگی وجود نداره. هم بالا وجود داره هم پایین اما اگر زمانی که پایین هستی بتونی ورودی های خوب به مغزت بدی و ذهنت رو کنترل کنی که تو در و دیوار نره اون موقع هست که میتونی اتفاق های خوب رو خلق کنی و کنترل ذهن تو زمان های دشوار زندگی واقعا میتونه کلید برد باشه.
برداشت دیگه ای که داشتم این بود که ما اگر کاری رو بهش علاقه داریم و میخوایم از طریقش به ثروت برسیم باید کلید حال خوب رو تو مسیرمون پیدا کنیم و جاهایی که نتیجه ای نداشته کارمون مارو خسته نکنه و به راهمون ادامه بدیم.
همونجور که استاد عزیز شما گفتین آدم هایی موفق هستن که تو مسیر موفقیت خسته نشدن و به راهشون ادامه دادن.
اگر بدون توجه به نتیجه و بدون توقع از چیزی به مسیرمون ادامه بدیم به خواستمون هم میرسیم
فقط کافیه که ما کار درست رو انجام بدیم و نتیجه رو بسپاریم به خدا
به نام خداوند بخشنده ام
سلام
استاد چقدر قشنگ گفتین که باید استمرار داشته باشیم و ادامه بدیم
راستش امروز داشتم به این فکر میکردم که درسته که من یکسال و خورده ای عضو سایت هستم البته چند ماه قبل تر هم عضو نبودم تو سایت میچرخیدم
تازه تازه دارم معنی باور و درک میکنم
تازه دارم متوجه میشم بزرگ شدن ظرف یعنی چی
تازه دارم درک میکنم احساس لیاقت و عزت نفس داشتن یعنی چی
تازه دارم درک میکنم که کنترل ورودی چقدر تاثیر داره
حتی تازه دارم میفهمم که توجه به نکات مثبت و خوبیها یعنی چی
و اینکه حتی باورم نمیشه با اینکه من تمام اینا رو تازه دارم درک میکنم تو این یکسال نتایجی دیدم که هیج وقت تو طول زندگیم ندیده بودم
و تمام این تغییراتو و تمام این درکهای جدید و مدیون استمرارم هستم و صد البته مدیون تمام تضاد های زندگیم تو این مدت
اصلا اگه چالش هایی که تو این یکسال داشتم نبودن من هیچ وقت درک نمیکردم که چرا باید به نکات مثبت توجه کنم
و همه و همه از عمل کردن من پدید اومدن و ظاهر شدن
استاد انگار من تمام حرفاتونو تو این یکسال میشنیدم ولی باید تمرین میکردم و ادامه میدادم تا به تمام اون حرفا باور داشته باشم
مثلا تا وقتی که با همسرم به تضاد برنخورده بودم ( تو این یکسال) متوجه نمیشدم که دارم به نکات منفیش توجه میکنم
وقتی کار بافندگی که بهم الهام شد و انجام نمیدادم و همش منتظر مشتری انلاین بودم درک نمیکردم که من هنوز اماده نیستم برای مشتری هنوز مسیر تکاملم و طی نکردم چون هیچی از فروش نمیدونم هیچی از این نمیدونم که چطور باید چندین وسیله رو ببافم و به دست مشتری برسونم
هنوز نمی دونستم که باید روی ایمانم کار کنم و ادامه بدم و عجله نداشته باشم
حتی متوجه نمیشدم که اون قدر به این کار علاقه ندارم که فکر میکردم دارم چون تو این کار فقط دنبال درامد بودم و بدون درامد برام لذتی نداشت
تمام این درک هایی که بهش رسیدم با عمل کردن و ادامه دادن بهشون رسیدم
اگر من همون یه ماه یا شش ماه اول تو سایت بودم و ادامه نمیدادم هیچ وقت هیچ وقت معنی تسلیم بودن و درک نمیکردم
الان فقط و فقط تسلیم خداوندم و اجازه دادم تا هدایتم کنه و مسیرهای بیشتری برای لذت بردن بهم نشون بده
الان دیگه نمیگم فلان قدر پول میخوام ، الان دیگه اون چیزی و میخوام که بواسطه ی اون باید از خدا پول میخواستم و راه رسیدن بهش و سپردم به خودش
چون خدا خیلی قشنگتر و لذت بخش تر منو به اون خواسته میرسونه
الان دیگه خودم و باکسی مقایسه نمیکنم که البته اینم با ادامه دادن بهش رسیدم
الان دیگه حتی از شستن ماشین هم لذت میبرم چون میدونم لذت بیشتر و احساس بهتر منو به ماشین بهتر میرسونه
استاد استاد عزیزم تمام این حس خوب و حتی تمام این لذت های دیدن داشته هامو مدیون ادامه دادن تو این مسیر زیبا و بهشتی هستم
و بی نهایت سپاسگزار خداوندم که منو تو این مسیر قرار داد و شما رو شناختم و باورتون کردم
خدایا شکرت
با سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته پر تلاش
چقدر این فایل آموزنده هست یکی از ترمزهای من در روند کارها همین ناامید شدن بوده و هنوز هست و در حال حاضر تلاش می کنم تا پا را از این ترمز بردارم تا بتوانم به اهدافم برسم خداوند را بسیار شاکرم که در تمامی مراحل به عینه دیدم مرا یاری می کند و برایم کاملا این کمک الله مشهود هست در کل از استاد و مریم خانم سپاسگزارم به خاطر آگاهی هایی که به صورت رایگان در سایت می گذارند خدا را صد هزار مرتبه شکر .
《به نام خداوند بخشنده مهربان》
خدایا من هرچی دارم از آنِ تو، خدایا هرخیری که از جانب تو بمن برسد باز من فقیر تو هستم، خدایا من نمیدونم من بلد نیستم تو بگو تو هدایتم کن…
سلام به همه عزیزانم سلام به استاد و بانو شایسته عزیز امیدوارم که حالتون عالی باشه..
خب رسیدیم به گام هفتم پاداش های جهان به 《استمرار در مسیر درست》
چقدر هماهنگ و مرتبط با همدیگه هستند این گامها ازتون سپاسگزارم بانو شایسته برای تهیه این گامها
داشتم به سوال اولی که از استاد پرسیده بودند فکر میکردم که:
1. از زمانی که قانون زندگی را شناخته اید، چگونه در لحظات نا امیدی، ذهن خود را کنترل می کنید و دوباره به مسیر هماهنگ با قانون بر می گردید؟
حالا من میخام از خودم بپرسم و جای استاد جواب بدم این سوال رو… خب من از اولی که با کتاب راز آشنا شدم خداروشکر هیچ وقاومتی برای پذیرش اون مطالب نداشتم و تمام تمریناتش رو هم مو به مو انجام داده بودم و خب به اندازه ای که باور کرده بودم نتایج خوبی هم گرفته بودم و وقتی که با استاد آشنا شدم واقعا مقاومتی نداشتم و تمام حرفهای استاد رو پذیرفتم و چون گوش میکردم و عمل میکردم خب نتایج خوبی هم میگرفتم از تمریناتی که استاد تو فایل های رایگانشون میدادند پس مقاومتی نداشتم ولی یه زمانی برای اینکه نمیتونستم تغییر کنم یا به مدار بالاتر برم خیلی برام سخت میشد شرایط و احساس ناامیدی میکردم!؟! یادمه با عشقم میگفتیم تو حق نداری ناامید بشی خسته بشو ولی ناامید نشو این جمله رو توی فایل انگیزشی استاد گوش کرده بودیم و یادگرفته بودیم و توی اون شرایط به ظاهر نامناسب بهم یادآوری میکردیم و باز به مسیر درست برمیگشتیم و یه راه دیگه ای که خیلی کمکمون میکردی یادآوری نتایجی بود که از عمل به این آگاهی ها گرفته بودیم و چقدر این یادآوری روی ما تاثیر داشت که ناامید نشیم و تسلیم نشیم و به مسیر درستمون ادامه بدیم… خیلی وقتا بود که تو یه مرحله ای از زندگی گیر میکردم و فقط از خدا طلب هدایت میکردم و زمانهایی هم بود که با کله خودم میرفتم جلو و نابود میشدم ولی باز به مسیر درست ادامه میدادم آخه نتایجی که منو عشقم در شروع شاگردیمون در سایت استاد عباس منش نتایج به شدت به شدت عالی گرفتیم و همونها خیلی بهمون کمک کردند توی این مسیر خداروشکر….
2. چه باوری در شما باعث شده که اینقدر با انگیزه و بدون توقف این مسیر را همچنان ادامه دهید؟
اون اوایل اول نتیجه ها خیلی بهم انگیزه میداد که تو این مسیر ادامه بدم ولی رفته رفته که خودمو کمی شناختم خدای خودمو کمی شناختم از یه جایی به بعد بحث مادی رفت درجه دوم تو زندگیم و بیشتر دوست داشتم خودمو بشناسم و خدای خودمو بشناسم دوست داشتم به آرامش برسم اونم از درون اونوقت نتایج هم خودشون میان نیازی نیست که براشون دست و پا بزنم مثل پیامبران مگه اونا برای روزیشون حرص میخوردن یا نگران بودن….؟ الانم دارم روی خودم کار میکنم و بدنبال شناخت بیشتر خودم و خدای خودم هستم درسته یه جاهایی از مسیر خارج شدم ولی خداروشکر میکنم که دوباره به مسیر بازگشتم خدایا شکرت
خدایا شکرت
استاد و مریم بانو خیلی دوستون دارم عاشقتونم از راه دور میبوسمتون بغلتون میکنم ماچ بوس بغل به امیددیدار تو پرادایس
خدایا شکرت بخاطر امروز که بهمون اجازه زندگی کردن و خلق زندگیمون رو دادی
با خدا باش و پادشاهی کن بی خدا باش وهرچه خواهی کن
خدایا شکرت
ایاک نعبد و ایاک
درود درود درود
باورها و چگونگی ساخته شدن آنها. چیزی که تازه میتونم بگم یک ساله دارم باورش میکنم. قبلا فکر میکردم چرا نتایجم کمه، نگو مشکل همین بود. من میشنیدم ولی درک نمیکردم.خدا را شاکرم که به این مرحله هم رسیدم و توانستم نتایجم را بهتر کنم. روند تغییر باورها حقیقتا شگفت آوره. چون کار آسونیه و ذهن مقاومت داره بهش. در مورد اینکه 1 مخاطب بوده و استاد کلاس را برگزار میکرده اند میتونم احساسش رو درک کنم. واقعا سخته و خیلی ایمان میخواد ادامه دادن مسیر. چیزی که استاد تاکید کردن همین درست نبودن باورهایشان در این مورد بود. واقعا این حد از درک حقیقت تحسین برانگیزه. استاد فرکانس حقیقت خیلی دلنشینه و عین مغناطیس افراد رو جذب میکنه. ممنون که هستید. از تسلیم بودن و 2 نوعش گفتید. چقدر راجع بهش میشه حرف زد. تلاشم اینه که هر روز یه مورد از تسلیم بودن در برابر خدا را انجام بدهم. و متوجه شدم رفتاری که باعث آن میشود به باور اینکه همه چیز تحت سیطره و قدرت اوست بر میگرده. هفته ی پیش وقتی اتوبوس رسید من تازه وارد ایستگاه شدم یهو ذهنم گفت الان میره، بعد گفت دست تکان بده و تلاش کن ، هرچه دست تکان دادم فایده نداشت و صد البته که چون ایستگاه خالی بود راننده میتوانست منو ببینه. وقتی رفت گفتم مریم فکر کن به رفتارت، چی شد که نایستاد…
سری بعدی دوباره من دیرتر رسیدم(خطوط بی آر تی) ولی گفتم خدایا میشه نگهش داری، در عین حال اصلا قدمهایم را تند نکردم و واقعا با آرامش راه میرفتم. این فرایند 20 ثانیه طول کشید و میدونید 20 ثانیه چه معنی میده برای رانندگان این خطها. ولی من سوار شدم… چند روز هی بهش فکر میکنم و میگم باور توحیدی همین قدر ساده میتونه باشه.
به نام خدای مهربون و هدایتگرم
الهی شکرت برای امروزم ک با عشق برام ساختیش
نمیدونم گام 7 مون چ حکمتی داشت نزدیک 4،5 بار گوش کردم و چون تصمیم گرفتم و متعهدم ب کامنت گذاشتن هر گامم و بعد برم گام بعدی فعلا 8 رو گوش نکردم الهی خودت مثل همیشه کمکم کن برای موندن تو مسیر خودت برای اینک ذهنم رو انقد قوی کنم ک حتی لحظه ای هم ب حاشیه نره الهی اون تنهایی دلچسبی ک با خودت دارم رو و رهااااا از کل دنیا میشم رو بیشتر بهم بده کمکم کن ک با رسیدن ب خلوتمون صداتو واضح تر بشنوم هدایت هام رو لبیک بگم و قدم بردارم وظیفه من تلاش کردنه قدم برداشتنه کمکم کن ک هرموقع نجوایی اومد سراغم در راستای اهدافم بهشون بها ندم و ب نتیجه فک نکنم اون انگیزه ای ک هیچی جلو دارش نیس هرروز در من فعال باشه و ناامید نشم اگرم ناامیدی اومد با باورهای درستی ک میسازم و ساختم تو خودم تو همون لحظه خنثاش کنم و عمل کنممم و حرکتتتت کنم استمرار منه ک اون نتیجه ای ک میخام رو ب وجود میاره ب اون لیاقتی ک در خودم ساختم میرسم و رویاهام رو شرایط زندگیم رو با افکارم و کانون توجهم خلق میکنم الهی صدهزار مرتبه شکرت ک ب جایی رسوندیم ک فارغ از کل دنیا عمل میکنم جوری ک هیچ ربطی ب گذشتم ندارم عاشقتممممم پروردگارم تنها قدرت مطلقم
وقتی یاد مسیرهایی ک منو واردش کردی و خودت راه نشونم دادی میفتم میبینم درسته ک اون برهه ها تغییر برام سخت بود ولی باز هم خودت گره هارو برام باز کردی دلم رو نرم کردی و دوباره ب راههای زیباتر هدایتم کردی خدایااااا صدهزار مرتبه شکرت برای لحظه های ناب با تو بودنم
الهی تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم
استاد قشنگم عاشقتونم
مریم جونم عاشقتم
خانواده قشنگم عاشقتونم
خدای بی نظیرم عاشقتممممم
الهی ک همیشه در پناه خودش شاد و سالم و پرروزی و آروم باشین
فعلا.