مصاحبه با استاد | مفهوم «ایمان + عمل صالح» در مسیر هدف - صفحه 2
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-53.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-08 01:03:072025-01-10 06:46:26مصاحبه با استاد | مفهوم «ایمان + عمل صالح» در مسیر هدفشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلااااااااااااااااااااام استاد عزیزززززززززززز
استاد از چند روز پیش دائما حس میکنم میخواین یه فایل رایگانی روی سایت یا ویسی توی کانال بذارید با این مضمون : زندگی ابراهیمی
که شامل درک عمیق تر شما از ایمان ، تسلیم بودن و باور حضرت ابراهیم به خداوند و عملهاش و تطبیق اونها با زندگی الان
البته اینکار همیشه دارید میکنید و توی فایلها و مصاحبه ها و محصولات کاملا قابل درک ولی یه درک عمیق تر از یکتاپرسی حضرت ابراهیم و انتقالش به خانواده صمیمی.
توی این چند روز خیلی نشونه هاش دیدم.
استاد پدرم داشت کانالهای تلویزیون عوض میکردم و منم میخواستم یه کاری انجام بدم که دیدم فیلم حضرت ابراهیم امد منم از اونجا که فهمیدم این نشونه اییِ گفتم ببینم چه چیزی میخواد بگه ، خب استاد اون فیلم کامل نبود و فقط قسمتها مهمش نشون میداد از اونجا که ابراهیم میخواد اسماعیلش قربانی کنه و داره با خودش حرف میزنه یعنی با خدای خودش و اون لحظه گفتم چقدر حضرت ابراهیم تسلط داشته به ذهنش و ورودیهاش و همینطور ایمانی که نمیشه توصیفش کرد و همچنین توی مسیری که با اسماعیل میرن چقدر حرفهایی و هوشمندانه استاد شیطان شروع میکنه به نجوا کردن از اینکه فرزند بی سر به چه کار توست حالا که جانشینی نداری یعنی داری الکی اینکار میکنی که چی بشه ، برای کی ؟؟ میخواد ایمانش نسبت به وحی خدا و خدا کمرنگ کنه یا میگه ننگ این فرزند کشی تو را دامن گیرد و…که واقعا خیلی اون اراده از ایمانی که داشته که البته شما هم اینها رو میدونید و در عمل انجام دادید مثلا من وقتی توی مصاحبه ادامه شماره 5 گفتید که به پسرم وعده ایی ندادم که پیشم بمونه و با تندی بهش گفتم که بره پیش مادرش خب نشون دهنده ایمان شماست…..بعدش میره پیش پسرش و شب پیش اوناست و ماجرای رها کردن تو بیابون که خیلی همون لحظه به فکر رفتم و یاد مباجث جلسه 9 دوره جهان بینی افتادم و بعدش نشون داد که توی مسیر اسماعیل نشسته تو فکر رفته و شیطان دورش داره میپرخه که همون ذهن نجواگره که هرلحظه میخواد از میسر منحرفت کنه ولی خب ابراهیم میفهمه و میاد باهاش صحبت میکنه تا اون شیطان نجواگر دور بشه و این قسمتشششش استاد خیلی خیلی منو تو تو فکر برد وبهم انگیزه و ایمان داد والبته میگم خیلی هم به فکر فرو برد
جمله ایی که اون لحظه ابراهیم به اسماعیل گفت این بود :
“” کلام وحی بود فرزندم ، هیچوقت تردید نکردم فرمان خدای یکتا را … میفهمی ؟؟… “””
همین الان موهای بدنم سیخ شد و مور مور شد ، چقددددددددددددر این حرف توش ایمان موج میزنه ، چقدر تسلییییییییییییم بودن ، بنظرم استاد این کلام یه قدرت و ایمانی میخواد که از روی خویش کار شدن زیااااد میاد ، خیلی حضرت ابرهیم روی خودش کار کرده بوده ، خیلی زیاااد ، خیلی هرلحظه یکی بوده با خدا و تمام وجودش از خدا پر کرده بوده ، فکرش بکن استاد میگه
هیچوقت تردید نکردم فرمان خدای یکتا را…
به خودم میگم چقدر الهامات عملی کردم و انجام دادم ؟؟؟؟ واقعا چقدر ؟؟؟ با این سوال نشون میده که ایمانم چقدره … و نشون میده که چجوری باید کار کنم روی خودم روی ایمانم تا بتونم به درجه تسلیم بودن برسم
خیلی راحته گفتن اینکه آقا تسلیم خدا باشید ولی تو عمل میبنیم خیلی کم هستن انسانایی که باور کنن و عمل کنن …
در کل استاد این جمله خیلی داره با من صحبت میکنه ، خیلی ، حس میکنم مخیخواد خیلی بهم کمک کنه برای ایمانم و رشدم و یکی تر شدنم با خدا و ایمانی که عمل بیاره و حرف مفت نباشه
خیلی ممنونم ازت استاد که ابراهیمی روی خودت کار میکنی و با اشاعه ش انسانهایی که خودشون میخوان به این درجه میرسونی ، درجه تسلیم بودن که فقط توی عمل ثابت میشه و خودش نشون میده.
خدایا شکررررررررررررت که در مسیر ابراهیمی هستیم و الگویی بسیار بسیار بسیار ارزشمند چون ابراهیم داریم ، باورهای اابراهیم ، عملهای ابراهیم ، ایمان ابراهیم و…
همیشهههههههه هممون شااااد و خندان و سلامت و سعادتمند و ثروتمند همراه با احساس خوب پایدار در مسیر ابراهیمی باشیم
سلام به سمیه عزیز دوست همیشه خوبم
توی دوره جهان بینی نظر از دوستان خواسته بودی در این مورد مسئله ای که ایجاد شده بود ، گفته بودی
…….
منم چیزایی که برداشت کردم و بهم گفته شد که بگم برات مینویسم.
اول یه نکته ایی بگم اینکه وقتی جلسه 5 و 6 دوره جهان بنینی درک کردم فهمیدم که نجواها برای این هستن که بفهمیم کجاها ، توی کدوم قسمت از باورهامون مشکل داریم ، از چه حوزه ایی مشکل داریم که حلش کنیم ، چون نجوا دقیقا از جایی وارد میشه که ضعف داریم یا مشکل داریم ، پس اونجاهارو باید کار کنیم ، یعنی مخصوصا جاهایی که بیشتر از بقیه ، نجوا گفته میشه چون شاید نجوا همیشه باشه توی همه حوزه ها ولی توی بعضی جاها خیلی شدیده و بیشتر کار میکنه و همیشه هست . مثلا من خودم از طریق درک قانون از جلسه 5 و 6 دوره جهان بینی و درک نجواها فهمیدم دقیقا من آدم کمالگرایی هستم و توی کمالگرایی مشکل دارم که خودِ این کمالگرایی برمیگرده به عزت نفس و تکامل ببین یعنی بنظرم این نجواها هستن که میشه همون تضاد ذهنی که روشن کنه کجاها مشکل داریم و کجاهارو باید درست کنیم یا همیشه کار کنیم رووش ، و من توی کمالگرایی که خانم شایسته عزیز خیلی عالی بهم گفتن و توی کانال هم اون پرسش و پاسخ جواب دادن ، یعنی من اگه به این نجوا توجه نمیکردم و با دید بهتر بهش نگاه نمیکردم شاید خیلی دیرتر متوجه این مشکل بنیادی خودم میشدم ، در کل میخوام بگم نجواها خیلی عالی هستن و بسیار کمک کننده در شناخت خود و باورهای خود.
سوال اول
چرا جایزه میخوای ؟
اگر جایزه خواستنت برای اینه که اون 2میلیون بیاد توی حسابت و باهاش محصولات فعلی و آینده استاد بخری نشات میگیره از باور کمبود ، یعنی باور فراوانی خیلی زیاد باید کار کنی ، یعنی باور نداری که پول همیشه هست و به راحتی بدست میاد و …. باورهایی که توی دوره های ثروت گفته شده که فکر میکنم همه دوره های ثروت 1 و 2 و 3 داری
چرا جایزه میخوای ؟
اگه جایزه خواستنت برای اینه که اون دومیلیون بدست بیاری تا بتونی باهاش محصولات فعلی و آینده استاد بگیری یعنی خودت لایق ساختن ثروت و پول نمیدونی ، یعنی خودت باور نداری و توانایی هات باور نداری که بتونی خودت پول ایجاد کنی و بخریش ، خلقش کنی ، حتما باید از یه عامل بیرونی باشه مثل قرعه کشی ها یا …. که به عدم لیاقت و ارزش خود برمیگرده که هم توی دوره عزت نفس استاد توضیح داده و هم مخصوصا توی این حوزه در دوره ثروت قسمت باورهای لایق بودن
چرا جایزه میخوای ؟
آیا میخوای با جایزه گرفتن اینو به خودت ثابت کنی که مورد تایید و تصدیق استاد قرار گرفتی اینم از کمبود عزت نفس میاد ، چون اصلا مهم نیست که کسی تایید و تصدیقت کنه ، همون بحثی که استاد میگفت سپاسگذاری شما و تشکر شما و تصدیق شما اندازه ارزن من خوشحال میکنه ، یعنی میخوام بگم اصلا برات مهم نباشه که کسی تایید و تصدیقت کنه حتی اگر اون فرد استاد باشه ، اگر بخوای با تایید مردم انگیزه بگیری و رشد کنی که همیشه باید منتظر باشی … و هیچوقت پیشرفت نمیکنی … با جایزه گرفتن این تایید بگیری که خیلی خوب کار کردی و اینم یعنی استاد تاییدت کرده پس برو حالش ببر تو دیگه خیلی خوبی اینا اصلا کمکی نمیکنه به پیشرفتت بلکه باعث پسرفت میشه ، باعث میشه توانایی هات فراموش کنی ، خودت فراموش کنی خودت سرزنش کنی و… اگه میخوای با جایزه گرفتن ثابت کنی که خیلی خوب روی خودت کار کردی این اصلا ملاک نیست اینا همش برمیگرده به عزت نفس ، ملاک حس خودت که بهت میگه ، اصلا میفهمی که رشد کردی ، ظرفت وجودیت حس میکنی بزرگتر شده و این یعنی رشد و پیشرفت نه اینکه عالی شدی نه اصلا ، یعنی اینکه داری رشد میکنی ، داری وارد مدارهای بهتری نسبت به مدارهای قبلیت میشی … پس این نشون میده نگاه مردم برات مهمه ، حرفهای مردم برات مهمه ، تایید دیگران برات مهمه ، استاد هم جزئی از مردم میشه نگو که نه استاد فرق میکنه ، نه هیچ فرقی اینجا نمیکنه اگه تو برات مهمه استاد چی در موردت میگه ، چی در موردت فکر میکنه ، آیا تصدیقت میکنه یا ردت میکنه این یعنی حرف بقیه برات مهمه و باید روی عزت نفست کار کنی ، اصلا شاید یه روز استاد تو رو رد کنه آیا باید ناراحت بشی ؟؟ اگه ناراحت میشی یعنی حرف مردم برات مهمه و باید خیلی روی خودت کار کنی . مهم خودمونیم که میفهمیم و درک میکنیم داریم رشد میکنیم و تایید دیگران یا نقد دیگران اصلا مهم نیست . باید خودمون همیشه خودمون تایید وتصدیق کنیم ، و همینطور تایید و تصدیق خدا که اون همیشه در حال تاییید و تصدیق ماست.
اینکه میگی آیا اونایی که نوشتن با اونایی که ننوشتن نباید فرقی باشه ، آیا این عدالتِ ؟
باید بگم بله عدالت کامل رعایت شده ، تو هرکاری میکنی داری برای خودت میکنی ، نوشتن یکی از اهرمهای پیشرفتِ ، باعث میشه روی خواسته هات تمرکز کنی ، باعث میشه روی نکات خوب زندگیت تمرکز کنی تا به احساس خوب بهتری برسی تا به پایداری برسی ، حالا میومدی از هر روز زندگیت و اتفاقات خوب زندگیت مینوشتی و با این کار داشتی تمرکز زندگیت روی خوبی میذاشتی و خوبی بیشتر جذب میکردی ، با تحسین کردن بقیه تمرکزت روی خوبی های بقیه میذاشتی ، با جواب دادن به سوالات بقیه خودت آگاه تر میکردی و به رشدت کمک میکرد به درکت از قوانین…
همه اینا برای خودت بوده و تو جایزه رو خیلی وقت که گرفتی ، حالا اون کسی که به هر دلیلی پیامی ننوشته توی سایت از این نعمت ها بهره مند نشده و تمرکزش مثل تو دقیق روی این خوبیها نبوده تا احساس خوب بیشتری ایجاد کنه ، یا اصلا تو جمع بچه های پرانرژی باشه و این انرژی دریافت کنه .
تو انجام دادی و به این نتایج رسیدی که شاید نتایجش اینقدر برات بدیهی شده که فراموش کردی اینا رو که عاملش خوندن و نوشتن بوده و باعث شده به اون نتایج برسی ، حالا بقیه بچه ها انجام ندادن و به این نتایج و احساس خوب نرسیدن یا نتونستن به درک خودشون کمک کنن یا رشد کنن ویا نتایج دیگه …
پس عدالت برقرار بوده و هیچ بی عدالتی نشده اگه هم استاد گفته جایزه میده صرفا جهت انگیزه در انجام این کار بوده چون آگاه که اگه اینکارو بکنی چه نتایجی میگیری ، به چه درکهایی میرسی ، چقدر رشد میکنی ، استاد خوبی همه رو میخواد و بهترین راههارو همیشه میگه وگرنه اصلا نیازی نیست اینکار بکنه ، یا تو برای خودت میری نظرات میخونی و مینویسی و باعث رشدت میشی یا نمیکنی و نمیشی . اون به خودت برمیگرده استاد که داره کارش تمام و کمال انجام میده این تویی که باید وظیفه خودت انجام بدی و هرکاری هم داری میکنی فقط برای خودتِ و بخاطر خودتِ .
حالا اینجا سوال میشه که آیا بخاطر خودت اینکار کردی یا بخاطر حرف استاد یا خودِ استاد یا برای جایزه ؟؟؟
که اگه برای جایزه باشه که توضیح دادم
اگه بخاطر حرف استاد یا خودِ استاد بوده یعنی تو از وجود خودت کندی ، از وجود خودت زدی یعنی از انرژی و زمانت بخاطر استاد زدی که الان توی وجودت انتظار از استاد ایجاد کرده و وقتی انتظار از کسی ایجاد بشه دقیقا از همون شخص در ظاهر ضربه میخوری که یعنی الان استاد جایزه رو به شکلی دیگه داره میده یعنی انگار ضربه خوردی و الان انتظار داری از استاد و ناراحت شدی یا نجواها به شدت دارن از این حوزه وارد میشن که من توضیح دادم وقتی نجوا بیشتر از یه حوزه ایی باشه یعنی توی اون قسمت باید خیلی کار کنی و الان نجوا میخواسته حالت بد کنه و شاید برای چند دقیقه ایی حالت بد هم شده باشه .
یعنی واقعا واقعا با عشق نظر ننوشتی چون اگه با عشق و بدون هیچ انتظار و چشم داشتی اینکار میکردی این نجواها سراغت نمیومد و انتظار از استاد برات ایجاد نمیشد و حالت بد نمیشد پس لبریز وجودت نبوده ، بلکه از وجودت بخاطر استاد کندی و این کار کردی که باید خیلی روی عزت نفس کار بشه .
ببین توی حرفات گفتی که “””” مثل بچه های مدرسه که وقتی تکلیفشونو خوب انجام میدن و دلشون میخواد معلمشون بهشون جایزه بده ،منم اومدم سایت و نوشتم استاد عزیزم من ازتون جایزه میخوام “” من واقعا یادم نمیاد وقتی تکالیفم خوب انجام میدادم بیام به معلم بگم و ازش جایزه بخوام ، من تکالیفم مینوشتم و لذت میبردم خودم از نوشتنش همین و اینکه یه احساس رضایتی از خودم بود که وظیفه م درست انجام دادم و اصلا به فکر جایزه گرفتن نبودم و چون به این فکر نبودم بهم جایزه یا یه 100 آفرین میدادن ولی من اصلا تو فکرش نبودم ، اگه بخوایم هرکاری بکنیم بخاطر یه جایزه یا یه عامل بیرونی که فایده نداره ، باید اون کار بخاطر خودمون و برای خودمون و اون احساس خوبی که میده همون لحظه انجام بدیم ، بخاطر لذتش که نصیب خودمون میشه وگرنه جایزه ها که میان و میرن مهم اون احساس خوبه ست که همیشه باید داشته باشیش.
توی خط 5 ام از پایین گفتی که همش اعراض میکردی ، یادته استاد توی دوره شیوه حل مسائل زندگی میگفت مسئله های شخصی خودتون نباید ازش اعراض کنی بلکه باید با آغوش باز به استقبالش بری و حلش کنی ؟؟؟
تو باید این قضیه رو حل میکردی حالا به هر شیوه ایی ، چون این قضیه از درونت ایجاد شده ، از باورهای نهادینه و باید اینا رو حل کنی
و وقتی داری میگی همش اعراض میکردم یعنی تماما با عشق نبوده نوشتن و خوندن نظرات بلکه بخاطر استاد و حرف استاد بوده و ناشی از کمبود عزت نفس و باورهای مربوط به این قضیه میشه .
هدف از این دوره و از این خوندن و نوشتنها و … این بوده که از لحظه به لحظه مسیر لذت ببری ، به احساس خوب برسی ، به احساس خوب پایدار ، به آگاهی ، به درک قوانین ، به رشد ، به باورهای قدرتمند تر ، به خداوند ، به خودت و توانایی هات و….
این همه نتایج داشته و داره آیا واقعا اینا جایزه نیست ؟؟؟؟ واقعا نتیجه نیست ؟؟
فقط کافیه الانت با قبل از دوره مقایسه کنی ، چقدر پیشرف و رشد داشتی ؟؟؟
اینا جایزه نیست واقعا ؟؟؟؟
نکاتی بود که از تو حرفات برداشت کردم و خداوند گفت و نوشتم ، اگه نکته دیگه ایی بهم گفته شد حتما مینویسم .
در کل حس میکنم بیشتر مشکلت توی عزت نفسه ، مشکل اساسی از عزت نفس نشات میگیره. یادمه قبلا نوشته بودی که نتونستی فایل تصویری ضبط کنی و برای استاد بفرستی و ویس فرستادی در صورتی اگه بخوای میشه و مشکل توی عزت نفست که نخواستی و نکردی .
و
تمام این مطلبها برای حل مسئله تِ نه انتقاد و ایراد از باورهات و خودت چون خودت گفته بودی : “دوستای عزیزم دوست دارم در مورد این طرز فکرم نظر بدن ….دوست دارم نظراتشونو بیان کنند …واقعا خوشحال میشم ….از تک تکتونمم سپاسگزارم ”
چقدر این جمله استاد دوست دارم : مهم تمرکز ، مهم تکرار ، مهم ایمان ، مهم باور ، مهم حرکت ، مهم استمرار ، مهم استمرار استمرار
خندون باشیییییییییییییی
همیشششششه شااااد و سلااامت و سعادتمنننند و ثروتمنننند همراه با احساس خوب پایدار در آرامش خدا باشی.
من اصلا هدفم و حرفم سر این بود که باورهای محدودی اگه داری رو بتونم باز کنم و بهشون برسی همین .
واقعیتش نمیتونم حرفات درک کنم . یعنی از دید قوانین که بهش نگاه میکنم نمیتونم درک کنم .
بازم ممنونم ازت .
خدا خودش هدایت میکنه و به جوابها میرسونه ، به درک و فهمش میرسونه ، خودش آگاه میکنه.
به امید خودش .
کلا لذذذت بردم .
همیشه شااد و خندونننننننن و سلااامت و سعادتمنند و ثروتمنننند همراه با احساس خوب پایدار در آراامش خدا باشی .
سلام به رضای عزیز دوست همیشه خوب
واقعا لذت بردم از فایلتون.
من امروز کامل نشستم دیدم.
چقدر انرژی مثبت توی صداتون و چهره تون دریافت میکردم اصلا حس خوبتون دریافت میکردم و لذت میبردم و پر از انرژی و احساس خوب شدم.
فایلتون خیلی نکات عالی داشت ، یکسری نکات برای من تداعی و یادآوی شد از یکسری نکاتتون ایده گرفتم ، یکسری نکات جدید یاد گرفتم و واقعا همه شون عالی بود
واقعا آفرین به این عملتون که از ایمان میاد و نتیجه هاش هم تا الان گرفتید
واقعا خدارو شکر میکنم و افتحاریه برای من که دوستانی اینقدر اصیل ، ارزشمند و در مسیر قوانین و با شخصیت و توحیدی دارم . خدایا شکرررررررررررررررررررر
رضا جان داشتم نظرت توی دوره راهنمای عملی به رویاها میخومدم که این جمله تون خیلی برای من عالی بود چون نیازه بهش داشتم اینکه : جمله طلایی استاد به نظر من این جمله بود
اعتماد به نفس این نیست که کاری رو به شکل عالی انجام بدی
اعتماد به نفس واقعی اینه که کاری که باور داری میتونی انجام بدی رو شروع کنی و انجام بدی
این جمله منو درگیر کرد
من کار فعلی خودم رو که برگزاری دوره های لاغری با ذهن هستش رو به شکل عاااااالی دارم انجام میدم، اما از انجام کارهایی که مطمئنا توانایی انجامش رو دارم به دلایل مختلفی طفره میرفتم
واقعا عالی بود . مرسی
در ضمن من اسمتون سرچ کردم و اسم سایتتون امد و واردش شدم و کلی لذت بردم ، واقعا لذت بردم چرا؟؟؟؟؟؟
چونکه ، …. استاد واقعا دارید لذت میبردی که شاگرداتون اینقدر عالی باور میکنن و با ایمان حرکت میکنن و جهان با آگاهی و باور به قوانین خداوند گسترش میدن و مسائل بشریت حل میکنن.
رضا جان به شما تبریک میگم زیااااااااااااااد که با آگاهی از قوانین و باور این قوانین و عمل بهش دارید در مسیر تناسب اندام که مسئله بزرگی برای خیلی ها هست این مشکل از اساس و به صورت ذهنی و با راه حل ذهنی و با قوانین حل میکنید .
واقعااااا عالیهههههههه
مخصوصا که لاغری با ذهنِ ، چون قانونش فهمیدید و باور کردید که همه چی باید از درون تغییر کنه و این راه حل شما در این حوزه چقدر باعث گسترش جهان توی این حوزه میشه ، چونکه اول افراد آگاه میشن و باور میکنن که باید از ذهنشون شروع کنن نه عامل بیرونی دیگه ، دوم اینکه باور میکنن که اگه میشه با ذهن وضعیت جسمانیم تغییر بدم پس میتونم وضعیت مالی و روابط و …. تغیییر بدم و همین کار چقدر باعث گسترش این قانون میشه که همه چی قوانین و باورهاست و تغییر از درونِ واقعا تبریک میگگگگگگگگگگگگگگگگم.
به فراتر از رویاهاتون به لطف خدا برسید.
مطمئمنم با توکل به خدا و عشق و علاقه ایی که دارید و همینطور با کار کردن روی باورهاتون و اجرای قوانین خداوند و ادامه مسیر استاد عباسمنش و یادگیری بیشتر بیشتر بیشتر از قوانین و باورها و انجامشون این مسیر ادامه بدید توی جهان با این راه حل در حوزه تناسب اندام نفر اول میشید و چقدر ثروت و خوشبختی و آرامش و آزادی بیشتری کسب میکنید .
آفرین
خیلی لذتتتتتتتت بردم
خدارو شکرررررررررررررررررررررررررر
البته من هم میخوام عضو سایتتون بشم و بزودی باهاتون ارتباط برقرار میکنم.
مرسی
همیششششششه شااااد و خنداننن و سلااامت و سعادتمننند و ثروتمنددددد همراه با احساس خوب پایدار در آرامش خدا باشید در کنار خانواده.