مصاحبه با استاد | مفهوم «ایمان + عمل صالح» در مسیر هدف - صفحه 25

من اشکالی نمی بینم چه عیبی داشت ان آقا درخواست کرد از این قانون استفاده کرد جابجا شد . چرا آقای عباس منش زیاده روی می کند مگر چه اشکالی دارد حتما باید خودش جابجا می شد ؟ بی نهایت راه است به هدف برسیم . این که به هدفش رسید جابجا شد یعنی ایمان داشت باورش درست بود به خدا اعتقاد داشت وگرنه اساسا نتیجه نمی گرفت . حالا شاید دیرنتیجه گرفت .

حالا برادرش فوت کرد جایش را گرفت چه عیبی داشت .؟ حتما در ذهنش رسیدن به ان کار را راحت می دید .

من هم نتایج برخی خواسته هایم را که در حال و گذشته برایم اتفاق افتاد می بینم زمان برد آن هایی که در ذهنم بزرگ بود برخی حتی خواسته های الانم نبودند چون کاملا رهایشان کرده بودم حتی الان درخواستشان نکردم . درخواستهایم خیلی بزرگتر شده بودند یادم است مثلا خواسته های چندین سال گذشته بودند . الان می بینم رخ داده بودند .

خواسته ها را مطرح کنیم به شرطی که نگران و مضطرب نباشیم بعد رخ می دهند متاسفانه برای من روند تکامل کند است . امیدوارم تندتر شود.

من هم این زیاده روی را داشتم . در یکی از نظراتم پرسیده بودم از کجا بدانیم به خدا شرک نمی ورزیم در مورد آزادی زندانیان حرف زده بودم که انتظار داشتند بقیه بهشان کمک کنند.

بعد فهمیدم اگر کسی نتیجه بگیرد آزاد شود یعنی باور توحیدی به خدا دارد . کسی که کمکی دریافت نمی کند هنوز باور درستی ندارد خدا خودش سبب ساز است . باید خدا را اصل بدانیم . انهایی آزاد می شوند نتیجه می گیرند که به خدا ایمان دارند که کمک به انها می رسد . در همه چیز همین طور است . خیلی وسواس هم خوب نیست . لازم نیست خودم را در ذهن افراد بگذارم قضاوتشان کنم نتایجشان حتی کوچک حتی دیر نشان از درست بودن باور توحیدی اشان دارد.

در مورد شریک کاری هم همین است اگر کسی رابطه خوب و هماهنگی با خودش خداوند و شریک کاری و دوستش داشته باشد می شود نتیجه گرفت باور توحیدی درستی داشته مگر خدا از طریق وسایل آدم ها اسباب دنیا و فیزیک شرایط را نمی سازد ؟ خب شریک کاری می آورد که با او خودش هماهنگ باشم و درارامش کار کنیم . ربطی به شرکت بزرگ مثل مایکروسافت یا غیره ندارد . این نشان می دهد باور درستی دارند و ایمان کافی دارند . به نظر من که خواستن شریک در هر زمینه ای و خواستن اسباب وسایل شرایط روابط و ارتباطات اگر با باور و ایمان به خدا باشد که خیلی هم درست است . اما نتیجه اش در مسیر و ادامه کار ما مشخص خواهد شد . که من خودم تازه فهمیدم درون ادم ها ونیاتشان را حتی از روی حرف ها یا عمل هایشان خیلی نمی شود فهمید این زندگی و واقعیت انها که درون انها را بهتر نشان می دهد .

چند وقت پیش مردی را دیدم که پولدار بود اما ثروتمند نبود . متوجه شدم چقدر مهم است از راه درست به ثروت برسیم .نمی دانم الان که اصلا درک نمی کنم مگر می شود سلامتی هماهنگی ثروت و معنویت از هم جدا باشند . مسیر موفقیت همه را به دنبال دارد.واقعا دیدن این مرد مرا متعجب کرد چون در ذهنم باور شده بود که انسان های ثروتمند بسیار سالم هماهنگ و تندرست و مهربان و باایمان هستند!