مصاحبه با استاد | مفهوم «ایمان + عمل صالح» در مسیر هدف - صفحه 28 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-53.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-08 01:03:072025-01-10 06:46:26مصاحبه با استاد | مفهوم «ایمان + عمل صالح» در مسیر هدفشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد عزیز
خیلی عشقی
عاشقانه دوستتون دارم
کار خوبه خدا درست کنه سلطان محمود خر کیه
استاد عزیز منم نمیدونم چطور به شما رسیدم . فقط میدونم خواستم و خواستم و خواستم و خدا شما رو بهم رسوند
اولش یک سری از ویسهای آقای عرشبانفر دستم رسیده بود و این لا به لا یک ویس هم از شما به دستم رسید
اولش از شنیدن صداتون بدم اومد ،از این لحاظ که با خودم گفتم چقدر مغرور و خودشیفته هستین ،جالب اینجاست بعد چند روز یک فیلم دیدم لایو شما با آقای عرشیانفر بود ،توی اون فیلم باز شما داشتبن راجع به داشته هاتون صحبت میکردین ،اونجا نفرتم بیشتر شد
ولی توی چند روز همه چیز برعکس شد .دیدم نسبت به شما عوض شد و متوجه شدم که من خودم ندارم و مقایسه ای که سراغم اومده بود حالم رو بد میکرد
ولی بعدش از داشته هاتون لذت بردم، از سریال سفر به دور آمریکا و از فایلای رایگانتون استفاده کردم و الان هم خداوند هدایتم کرده دوره ی هم جهت با جریان خداوند رو تهیه کردم
خدا میدونه که چقدر رضایت دارم و امید به زندگیم برگشته
و خدایی که شما رو بهم رسوند و از اون به بعد حالم خوب شده و عاشقانه دوستتون دارم
بنام الله…
بنام خداوندیکه افکار و فرکانسهای مرا بدون یه زره اشتباهی’با عدالتش،به من برمیگردونه..
چند روزه هدایت شدم به قانون کیهان…
خیلی جالبه در مورد سیاهچاله ها دانشمندان ستاره شناسی و کیهان صحبت میکردند..
یه حسی تو درونم بهم گفت..دقیقا سیاه چاله ها شبیه شبکه چشم هست…هنوز دانشمندان نفهمیدن این سیاه چاله ها کارشون چیه..به یسری تحقیقات رسیدن.ولی هنوز به اون چیزی که خیلی مشهود برسه..نرسیدن..
خیلی جالبه!خیلی به قدرت خداوند میرسی وقتی به این مستند چگونه کیهان کار می کند’نگاه میکنی..
الله اکبر…اون حس بهم گفت.همون چیزی که اعمال تو را ضبط و صوت میکنه..دقیقا همون فرکانس هست…
نشون میداد..مثل موج فرکانسی برنگهای آبی ..مدل اشعه ایی…بصورت چشم مانتد..میگفت دنیا و جهان با سیاه چاله ها پدید اومده..این سیاه چاله ها کوچک بودن و کم کم بهم پیوستن بزرگ شدن…دقیقا قانون تکامل..
خیلی این پدیده زیباست..خیلی زیباست به قدرت پروردگار سر خم میکنی..
برای ذهن نجواگرم میگم..
این فایل ‘،فایل نشانها برام بود..چند بار گوشش کردم..
این درک خودم از این فایل رو با توکل به الله بر درکم بباره و اینجا برای خودم…بنویسمش…
که مسیر پایدار نتایج پایدار ماندن در اینراه هست…
و کار کردن روی شخصیتمون.استاد عزیزم..جوری شدم..حتی نسبت به یه چیزی کوچک.که شاید خیلیا پیش افتاده باشه. میشینم خودمو بررسی میکنم که چرا من این عملکرد رو داشتم..؟
اتفاقا قبلا بدون اینکه از قانون بدونم همین شخصیتو داشتم ولی چون هنوز اطلاع نداشتم از قانون مدام تکرارشون میکردم..لگدشم میخوردم.
هنوز میدونم خیلی کار دارم..شخصیت همه چیزه همه چیزه..
شخصیت همون کار کردن روی باورامون و موندن تو مسیر.و ادامه دادن..و توکل و ایمان به پروردگار که خودش تو آرامش نشون میده..
وو..ادامه دادن.دچار وسوسه شیطان نشدن..
اتفاقا روز گذشته این ایه رو تو قرآن سوره بقره خوندم..برای کسانی که ایمان آورده اند..و بهم گفت…مدام تسلیم پروردگار شو..که شیطان کارش وسوسه انداختن به کارهای زشت و ناپسند هست..انشالله که خداوند هدایتمون کنه..
خداوند خیلی داره بهم گوشزد میکنه.اینم با صدای بلند..بعضی وقتا نمیدونم چرا نمیتونم درکش کنم.و همین باعث میشه خیلی مواظب باشم…
نکته بعدی از این درس. ماندن و ادامه دادن هست که میتونه نتیجه ها بزرگ بزرگتر بشه..
و مدام دیدن الگوها…
استاادم چند روز وارد این موهبت خداوند شدم..همون بحث سپاسگزاری…چقدر این نکته مهمه…
باعث شده بیشتر نعمتهای اطرافمو درک کنم.و میام اونو تو وجودم رخنه میدم..و برای خودم اهرم رنج میزارم..اگه این نعمت رو نداشتم الان باید چکار میکردم.و مدام اینا رو با خودم نقل قول میکنم.همین یه تمریین.. خیلی بهتر میشه..
خودمو با دیگران و داشته هاشون مقایسه نکنم.چون ذهن همینه میاد..زندگی افراد و داشته های افراد دیگه رو برام بولد میکنه..که نگاه کن.این افراد …اینو دارن تو چی داری که شکر خدا میکنی!؟
همین موضوع تا یکسال با من بود.به لطف خودش تونستم پوزشو به خاک بمالونم.
الان خیلی بهتر شدم..
و نکته بعد یجاهایی وسوسهای عجله سراغم میومد..همین باعث میشه یه حالت لجی ‘تو درونم بشینه..
چیزی که بخاطر این لجوج بودنم خیلی زجر کشیدم. و بدو بدو تقلا…
اینقدر این پاشنه ها زیاد بود..که منو به عجله وادار میکرد..
بهمین خاطره همین اینها رو باید هر روز بهترش کنیم…و روی این شخصیت بها بدییم..و مدام اینقدر تکرار کنیم که جزو کارکردمون بشه.که خودش یه حهاد اکبر میخاد.تا بتونی درونتو کندو کاو کنی و با خودت روراست باشی..
برای من اوایل خیلی خیلی خیلی سخت بود..و تمرینات باعث شد تا بیشتر خودمو مقید تر کنم.و بدونم از بیین رفتن این شخصیت.چیزی که فکر میکردم…میتونستم نابودش کنم.
ولی بخاطر لجوج بودنم.میگفتم.باید باشه..یه حس تعلق پوچ، نسبت بهش داشتم.بها میدادم..
میخام در نهایت بگم…ماندن ماندن استمرار میتونه منو از جایی که هستم جدا کنه..
خداوند کارش بسیار دقیقه…
استاد میخام در نهایت.بهتون اینراه پر ارزش رو تبریک بگم..و خیلی خوشحالم که دانشگاهی درس میخونم،که پر از سعادتمندی دنیا و آخرتمه!..
شما بها دادین..بها همه جوره…روزی که خداوند بهم الهام کرد باید اینکار رو انجام بدی.وحشتی که نسبت به قبرستان داشتم اونم خودم به تنهایی.قلبم تو دهنم بود..بهم گفت همین الان همین امروز..پاهام جفت شده بود..چون میدونستم باید بهای کارمو بپردازم.و اینده میخام همه جوره زندگی خوبی رو داشته باشم…همین ایمان منو کشوند و همه چیز برای من مهیا شد..دستانش تو راهم اومدن.و من به آزامش و یقین بیشتر رسیدم.
و اون روز چیزی نبود جز شیطان..که داشت وسوس ها رو برام بیشتر بیشتر میکرد تا منو منصرف کنه.ولی چون الهام پروردگار زیاد بود..من گفتم باید انجامش بدم..
که خداوند توراه بهم گفت..از نظر افراد یه چیز منطقی نیست.اگه بفهمن میگن اینفرد دیوانه هست..پس برو من کمکت میکنم.
خیلی بلند بهم گفت..
میخام بگم واقعا الان معنای بها رو میدونم چیه..که ایده های حرکتی بهت گفته میشه..تو باید حرکت کنی..اونم بر حسب تکاملت…
…….
……..
چیزی که تو این مستند میگفت.برام نقطعه بولدی بود..میگفت یه قسمتی از کره زمین ..یه مغناطیس تولید میکنه.
میگفت شبیه یه لایه خیلی خیلی نازک باعث میشه تا اشعه های خورشید که از خودش ساطع میکنه به کره زمین برخورد نکنه..
چون اشعه های خورشید اینقدر مذاب و گرمایشش زیاد هست .یه گلوهایی از آتش از درونش فوران کنه…و این جزو خاصیت خورشید میباشد..به همین دلیل اون لایه بسیار نازک دور تا دور کره زمین باعث میشه تا محافظت کنه از اون گردهای آتیشین..که همون فکر کنم لایه اوزون باشه..
ولی دیگر سیارات مثل مریخ ندارن.و همیشه این شعله ها به این سیارت خورده و باعث شد.تخریب بشن..
چقدر خدادند ما انسانها رو دوستداره..چقدر دیدن این مستندها ،به بزرگی خداوند پی میبری…که میبینی اون دوستداره تو بهترینشو دوستداشته باشه..
همه چیز درست و دقیق’پایه ریزی شده..
فقط کافیه درکش کنی و به قدرتش ایمان بیاری.و توی سوره فاتحه میگه..
و حتی از زبان ما میگه خدایا
سپاس خدایی که پروردگار رب العالمینه..پروردگار کل جهان هست..مالک خودشه..همه چیز تحت سیطریه خودشه.
خداوندی رحمانیت’ داره مهربان همیشگیه بنده هاشو دوستداره..
مالک روز جزاست..مالک روز بزرگ..مالک.و مدبر جهان..
خدایا..باید مدام بخودمون بگیم..خدایا تنها تو را می پرستم و تنها تنها از تو یاری می جوییم.
خدایا ما را براه راست راه کسانیکه که نعمت بخشیده ایی..نعمت چیه!نعمت همه چیزه..
نه راه کسانیکه که گمراه ساخته ایی..کسی که گمراهه خیلی نادونه…خیلی…فقط خودشو به اب آتش میندازه..
وای دوستدارم فقط از خداوند بنویسم..خداوندی که جز خیرو خوبی نسبت به بنده هاش نداره..چقدر این ذهن من فقیر و نادونه…
پونت این فایلم همینه…!که استاد دلیل موفقعیتهاش حتی تو اون شرایط ناجالبی که داشتن..تو اون روزهایی که هیچ فرش قرمزی تو تهران براش پهن نکرده بودن..ولی ایشون حرکت کرد و رفت…خدا بهش پاسخ داد..خدا بهش پاسخ داد..
به مو میرسه ولی پاره نمیشه…
چقدر این خداوند دانا و حکیمه.چقدر بزرگه…
استادم از جان ودلم.و حتی دوستان توحیدیم
تو اینراه بزرگ.بهشون تبریک و تحسین میکنم.
قربون عدالتش برم که بسته به درونت با اون شرایطت ایده ها رو برات الهام میکنه..فقط اون موقعها باید بتونی وسوسه ها رو از خودت دور کنی و قدم برداری.
و نکته مهم تر اصول..باید جزو برنامه هامون باشه..
اصولی که من خیلی زیاد توش پاشنه داشتم که میدونم هنوز زراتش تو وجودمه..باید خیلی خیلی کار کنم تا بتونم فرکانس اطرافمو به جاهای خیلی خوبی بکشونم…
همون باید اول هر کاری که میخام انجام بدم..آیا دیگران اینکار رو نسبت به من انجام بدن.من چه فکر ی میکنم!چقدر بهم میریزم.!
پس باید به این درک برسم..که اصول رو خیلی رعایت کنم.اصولی که جزو وجود من بشه..
اصولی که منو راضی میکنه!
اصولی که منو به هر چی که میخام میرسونه.
چقدر این ورژن اصول میتونه تو لحظاهه های زندگیمون تاثیر گزار باشه..
من دقیقا همه اینها رو از درونم تجربه کردم.
چه روزهایی که فکر میکردم اینکارا جزو زرنگی منه…و دقیقا مشابهتشو تو زندگیم’ بصورت خیلی خیلی واضح میدیدم..
انشالله که این تاهدات بشینه تو وجودمون.و دعوت به عمل بشه…عملی که اجرا بشه..و این اجرا اینقدر تکرار تکرار بشه تا بشه جزو شخصیتتمون شود!
چون عدالت پروردگار خیلی ریز بیین و بسیار دقیقه..
و ما با جهانی قانونمند طرفیم..جهانی که ما با زاویه دیدمون انتخاب میکنیم. که نگاهمون و گزارش دهنمون و گوشهامون همه اینها داره ..چیزهایی به زندگیمون برمیگردونه…که خودت خودت داری آگاهانه یا ناگاهانه بسمت خودت برمیگردونی.الله اکبر..
سلام به استاد عزیز
سلام به دوستان خوب خودم
هر زمان که من باورهای خوبی را برای خودم درست کنم
قدم در مسیر بگذارم
از خدای خودم کمک بگیرم
بدون هیچ شکی من در آن موفق خواهم شد
من پیروز و شاد و سرحال خواهم بود
همیشه تا قبل از اینکه با استاد و آموزش های او اشنا می شدم در مورد شغل و کسب و کار خودم به این فکر می کردم که دیگران در مورد آن شغل چه می گویند
کدام کار بهتر و اینده بهتری دارد
چه کار پول در آن بیشتر است
اما چقدر این باور غلط بوده است
اکنون می دانم که باید در مسیری قدم بردارم که به آن راه علاقه دارم
آن کار را دوست دارم
همین علاقه سبب رشد و توسعه من می شود
اکنون من صاحب برند و شغلی هستم که به آن علاقه دارم
حال من در آن شغل خوب است
آن کار را دوست دارم
همین علاقه و دوست داشتن برای من واقعا دلچسب است و حال من را خوب می کند
به من انگیزه می دهد
برای من واقعا حال خوبی را دارد و اصلا خستگی برای من معنا ندارد
نکته و درس دیگری که واقعا برای من مهم است این است که همیشه در همه امور زندگی خودم صداقت را داشته باشم
خدای مهربان را همیشه شاهد و ناظر بر کارهای خودم بگیرم و از او کمک بگیرم
او همیشه دستهای من را می گیرد و همیشه در حال کمک کردن به من است
این فکر و این عقیده و باور بزرگترین چیزی را که در بر دارد اطمینان و ارامش قلبی است
این آرامش و این اطمینان بسیار ارزشمند است
این بزرگترین درس و بزرگترین باور است
ایمان داشتن
اعتماد داشتن
این ها بزرگترین نکته و بزرگترین درس برای من در هر کاری و در زندگی خودم است
تازه در کنار همه اینها وقتی که من بهای خواسته های خودم را بپردازم آنوقت نتایج دلخواه به راحتی برای من رقم می خورد
به این نکته رسیده ام
برای شروع کسب و کار خودم سعی کردم که بهترین کیفیت را برای مشتری های خودم داشته باشم
سعی کردم با کیفیت ترین مواد اولیه را تهیه کنم
سعی کردم بهترین خدمات را به مشتری خودم داشته باشم
این برای من یک اعتبار و آبرو می شود که در نهایت برند شخصی من شکل می گیرد و من موفق خواهم شد
چقدر این موضوع شیرین و دلچسب است که دستهای خدای مهربان همیشه در کار باشد و او بهترین یا و کمک رسان است
ممنون خدای خوب خودم هستم که همیشه در کنار من است و من را هدایت می کند
ممنون خدای خودم هستم که همیشه از هدایت کردن من راضی و خوشحال است
سپاس از خدای هدایتگر خوب خودم
سپاس از خدای مهربان خودم
سپاس از خدای زیبایی ها
سپاس از خدای فراوانی ها
با سلام و تشکر از استاد عزیز و خانم شایسته که زحمت این فایل های ارزشمند را می کشند.
بیان خاطره ای از استاد که پلیس تو جاده چالوس نگهشون داشته و خواسته جریمشون کنه و گفتگوی آنها باهم من رو یاد اتفاقی مشابه که چند سال پیش برام افتاد انداخت.زمانی که هنوز افتخار آشنایی با استاد و سابتشون رو نداشتم.
یه روز پسرم اومد و بهم گفت پلیس موتورش رو گرفته و شرط ترخیص موتور داشتن گواهینامه موتوره. خودش چون گواهینامه نداشت بمن گفت شما بیا تحویلش بگیر .یعنی من بگم موتور رو از من گرفتن. من گفتم میام ولی هرچی که خودم صلاح دونستم میگم. خلاصه رفتم یه صف بود و یه چند نفر که مشکل ما را داشتن تو صف بودن و ما هم تو صف وایسادیم تا نوبت به ماشد .جریان را به مامور گفتم .مامور گفت اگه موتور رو از شما گرفتن گواهینامه داری که هیچ اما اگه از پسرت گرفتن و گواهینامه نداره قضیه فرق میکنه . باید برید شورای حل اختلاف و یه سیصد هزار تومانی جریمه بدید .گفت ولی یه راه دیگه هم داره من هم مثل استاد اولش منظورش رو متوجه نشدم بعد از اینکه یه چند باری تکرار کرد تا شاید متوجه بشم ،یه عددی ،فک کنم 50هزارتومان بود رو کاغذی که جلوش بود نوشت و گفت اگه میخای این مبلغ رو اینجا پرداخت کن موتور رو ببر . دوریالیم افتاد حس خوبی نداشتم.بهش گفتم من یه معلم هستم نمیتونم خودم این کار را بکنم و دیگران را از این کار نهی کنم.مشکلی نیست میرم جریمش رو پرداخت میکنم. یه مکسی کرد و بدون پرداخت هزینه برگه ترخیص موتور رو بهم داد. خداییش حال کردم.
خدارا شکر ،خدارا شکر،خدارا شکر
إن شا ءالله شاد و سلامت ثروتمند و توحیدی باشیم.
وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَهِ وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما کَما رَبَّیانِی صَغِیراً
از سر عطوفت و دلسوزی، با آنان مهربان و فروتن باش، و بگو: پروردگارا، همانطور که مرا در کودکی پرورش دادند (و با من مهربان بودند)، به آن دو رحم کن.
إسراء – 24
بنام خدای یگانه! سلام استاد موحد و همراهان این سایت بهشتی!
آدینه روزتون قشنگ و پر از زیبایی!
چه جملهی قشنگی گفتین!
من بدهکارِ خداوندم!!!
واقعن باید پارتی و واسطهی ما خدا باشه و به اون بدهکار باشیم نه آدمها،اوضاع و شرایط!
در مورد صداقت گفتین !
من همیشه ازینکه صادق بودم چه در روابطم،چه در محیط کارم؛ اکثر ضربه میخوردم.
چون باور کرده بودم صادق بودن = ضربه خوردن.
ولی با وجودِ هر اتفاقی ک رخ داد من صداقت خودمو ترک نکردم.
گاهی فک میکنم به زندگیم و میگم “نازی” کارت درسته! اونجایی ک همه داد از دورنگی آدمها، اوضاع و شرایط زدند و میزنند تو خودت بودی!
ادا درنیاوردی!
درسته تهاش اونچه خواستی نشد ولی بخودم بدهکار نیستم! من بدهکار خدای خودم نشدم! همواره هم ادامه میدهم صداقت و راستی رو.
در مورد تبلیغ کردن یک چیزی بگم که ازشما یاد گرفتم.
پارسال در صفحه فیسبوکم یک پستی رو خوندم که نوشته بود استعدادیابی نخگبان افغانستان.
من روز آخرش بود که یک دوست نویسنده بهم گفت بیا توش اشتراک کن شرایط داشت که از کارها و فعالیت هات باید میگفتی و دستآوردهاتو میفرستادی به اونا تا بررسی بشه. 500 تن اشتراک کرده بودن منم همینطوری رفتم و ثبت نام کردم.
فردا شروع شد مسابقه.
یکجور تبلیغات بود ک یاخوده خدا.
مردمانِ من خیلی اهل تبلیغات هستند .
چنان تبلیغات صورت میگرفت که یک فرد از آیدیش دریکروز به صدها تن پیام میداد بمن رای بده.
جالب اینجا همون فرد ک بیشترین رایُ گرفت اول شد. حالا چیکار کرده چه استعدادی داشت ندانم ما فقط دانستیم خیلی رای گرفته بود محصل هم بود.
ده نفر توسط رای برتر شدن.
من اصن فعالیتی جز انتشار شعرها و داستانهای کوتاهم در فیسبوک نداشتم و ندارمم. به کی میرفتم پیام کنم اصن مالِ این حرفها نیستم ک بیا رای بده.جز چند تن از دوستان نزدیکم.
مسابقه طوری بود ده تن با رای انتخاب میشد از سمت همان کلوپ نخگبان برتر و ده تن بی قید رای نظر به استعداد و توانمندیهایی ک داشت.
خب من در کنار معلم بودنم، شعر مینوشتم،کتاب نوشته بودم،چاپ کرده بودم، رونمایی برگزار کرده بودم واسه کتابم که حتی وزیر اطلاعات فرهنگ در رونماییام حضور داشت و سخنگوی ایشان و خیلیای دیگه، و کلی سرتیفکت از دانشگاه و مکاتب داشتم بعنوان معلم برتر .
من پیش خودم گفتم من به هیچکی نمیگم رای بده
من ازخدا میخوام و کم هم به گفتهی هراتی های عزیز نمایوم ینی نمیخوام.
عرضم به حضورتون که معجزه شد.
بین اونهمه تبلیغات و بیرو بیا، من بایک باور وارد چالش شدم بدون هزینه تبلیغات، من فرد پنجم بین 500 تن انتخاب شدم.
هنوز خیلی از افراد به دلیل شناخت در مقام های سوم و چهارم قرار گرفتن که واقعن حیف بود اون مقام بهشون ولی من خودمو ناراحت نکردم و بدون حرص خوردن، شب بیداری و پیام به این و اون پنجم شدم.
من باور کردم که خدا برا من تبلیغ میکنه آدمها کارهایی نیستند. همینطور هم شد چون من ازشما یاد گرفتم تبلیغ نکنم . درون بین خیلی افراد با استعداد زیادی بودن که حیف شدن با رای گیری، ولی خب من جز افراد بدون رای بخاطر دست آوردهایی ک داشتم شدم.
چندی قبل یک کامنت از دوستمون خوندم که در پاسخ به راهکارهای شما، خانم شایستهی نازنین در مورد عدم احساس لیاقت مقالهایی نوشته بودند؛ رو خوندم.
نوشته بود از زبان دوستش ” همین ک من احساس آدمها برام مهمه ارزشمندم! همین که من عشق کسی رو میتونم بپذیرم ارزشمندم! من برا ارزشمندی نیاز به چیزی ندارم. و کسی ک کنارِ منه از بودن کنار من قطعا لذت میبره”.
حال کردم . خودش بود! احساس ارزشمندی همین قدر ساده بوده ما ربطش دادیم به عامل بیرونی!
الان میخوام اضافه کنم به جملهی دوستمون که؛ همین ک من صادقم، دو رونگ نیستم، ارزشمنده!
یک اصل برا خودتون داشته باشید و ادامهاش بدهین.
من همیشه صادق، راستگویی بودم. این مهمترین اصلی بود که از آدمهایی دور شدم که اونا حکم مرگ و زندگی داشتن بهم، ولی حالا نبودن اونا یک برکت هست،یک لطف و احسان خداوندی!
من اصلُ ادامه میدم ولی اینبار با باورهای درست، با تقوا، با ایمان، تمرکز ذهن. قطعا معجزات خداوند در راهه!
هیچ عاملی نباید منو از رسیدن به هدف دور کنه، اگه تقوا دارم، اگه دست از شرک و باورای غلط دست برداشتم پس حتما مقرر است برای من سعادت دارّین.
دست مریزاد استاد به تقوا و عمل صالحی که داشتین. نوش جونتون این سعادتی که دارین و تجربش کردین.
برای همه عزیزان خوشبختی و تمرکز ذهن خواهانم.
به نام خداوند یکتاو بی همتا
سلام به دوستان گلم
تو همین چند صفحه که قران رو مطالعه کردم همیشه ایمان با عمل صالح باهم اورده شدن و چیز جدایی از هم نبودن. و همش گفته مومنان این ویژگی رو دارن و این کار رو انجام میدن . پس مگه میشه ایمان واقعی داشت ولی حرکت نکرد که در این غیر اینصورت ایمان و باوری در کار نیست که موجب حرکت کردن بشه
حالا عمل صالح چی هست؟
معنى لیاقت و اهلیت است . یعنی کارهایی که به تو لیاقت رسیدن به هدف را بدهد . همون شایستگی / .مثل خانم شایسته که لیاقت بانوی پردایس و این ثروت ها و نعمت ها را در خودشون ایجاد کردن . مثل استاد عباسمنش . مثل بیل گیتس . مثل ایلان ماسک و …
برداشت من اینه که تمام کارهایی که انجام بدی که کیفیت زندگی و روحت افزایش پیدا کنه و بدون خلل و فساد باشه و البته که اینجاش مهمه که با ایمان به خداوند و برای رضای خداوند باشه. عمل صالحه
و این تلاش و کوشش و تعهد که از روی ایمانه پاداش بزرگ داره. مثلا برای ادیسون اون کاری که شبانه روز انجام میداد در جهت رسالتش عمل صالح بوده.
مثال های واضح تر : کار کردن روی کنترل ذهن و ورودی ها. یا کار کردن روی عزت نفس . کار کردن روی باورها . تمرکز به نکات مثبت و سپاسگذاری. کسب مهارت . وارد شدن به دل ترس ها و استمرار داشتن و پیدا کردن راههای درست برای رسیدن به خواسته و ….هزاران عمل دیگه را شامل میشه و همش برمیگرده به توحید.
به طور مثال یه نفر که باهاش کار میکردم تلاش و باور خوب داشت اما گاهی زیرابی میرفت و رشوه میداد و خب این قطعا عمل صالح نیست . تقوا در عمل خالص بودن هست . دو نفر خانه میسازن یکی خانه ضعیف و بی کیفیت میسازه یکی با پی مستحکم و تا اخرین اجر درست میذاره . خب قطعا باهم تفاوت هست. مثلا اونایی که در جنگ همراه با پیامبرا بودن و فرار کردن یا بهانه اوردن یا وظیفه رو انجام ندادن . اینا عمل صالح نداشتن چون اینکه خودتو کنترل نکنی یا به صرف بهانه ای کارتو درست انجام ندی عمل فاسد هست
نوح ایمان داشت که رفت کشتی رو ساخت و اینطور نبوده که چون پیامبر هست خداوند بره براش کشتی رو بسازه و خودش بشینه نگاه کنه . نوح ایمان داشته بهش گفته شده که کشتی بساز بعد همین اجرا عملش برای رضای خداوند میشه عمل صالح . حالا برای من عمل به اموزه های استاد و قدم برداشتن در مسیر رسالتم و … میشه عمل صالح.
من چندین هفته شروع کردم و برای خود هفته به هفته لیست کارهایی که این هفته در جهت رشد شخصی و مهارتم رو لازمه رو مینویسم و در طول هفته قدم متناسب بر میدارم و این باعث شده که خیلی کیفیت زندگی و اعتماد به نفسم بالاتر بره
حال دلتون عالی… عاشقتونم
سلام به استاد مهربونم
هر روزی که فایل جدید بازگشت به پروژه روی سایت بالا میاد و من گوش میکنم انگار خدا داره همون چیزی رو که میخواد بهم الهام بشه رو بهم میگه انگار خدا پیغامش رو بهم میرسونه واقعا هر چقدر هم سپاس گزاری کنم کمه چقدر در مسیر درست اللهی قرار گرفتن لذت بخش و پر از نوره، خیلی روزهای سختی رو در زندگی ام تجربه کردم ولی همیشه ته دلم به خدا گرم بود حتی وقت هایی که مسیر رو اشتباه رفتم بازم دلگرمی و وجود خدا رو حس میکردم همیشه دنبال نشونه از سمت خدا بودم و الان دقیقا در مسیری که با استاد مهربونم آشنا شدم میدونم که دقیقا همون نشونه هایی که دنبالشون بودم الان کلید اون نشونه ها به دستم رسیده خیلی روزا آدم خسته بی حوصله میشه اما ادامه دادن مهمه تو مسیر بمونی حتی اگه خسته بشی و من استمرار رو خیلی داشتم و همین باعث شد در مسیرم با استاد مهربونم آشنا بشم . انشاالله همیشه در پناه حق باشید.
به نام الله مهربان
فایل هشتم از سری فایل های مهاجرت به مدار بالاتر
ایمان و عمل صالح
درکم از عمل صالح انجام دادن هر کار درستی در هر لحظست،نه فقط کمک به ایتام و نماز و…نه هر تصمیم درست و حرکت درستی که انجام میدیدم
عمل به هدایت ها و ایده ها
حرکت کردن و کار عملی و پایبند تعهدات بودن
خداوند که همیشه سمت خودش رو عالی انجام میده
«الذین آمنوا و عملوا الصالحات طوبی لهم و حسن مآب». (سوره رعد- آیه 29)
آنان که ایمان آوردند و عمل صالح داشتند، خوشا به حال آنان و چه خوش بازگشتی.
از خداوند میخوام تو این مسیر باشم و تا زمانی که در این دنیای مادی هستم ایمان داشته باشم و عمل صالح انجام بدم
سپاس از استاد عزیز
بسم الله الرحمن الرحیم.
سلام استاد عزیز و خانوم شایسته. شنیدن دوباره این فایل واقعا درهای جدید از آگاهی ها را باز کرد، یاد گرفتم دوباره ایمانی که عمل نیاره حرف مفته، بهشت را به بها بدن نه به بهانه. من میخوام عروسک ببافم تمییز ببافم تمییز بدوزم و پول در بیارم دارم بها میدم همچنین روی باورهای ثروت ساز خودم و باورهای مشتری کار میکنم و عمل میکنم تا به هدفم برسم.
خیلی حرفهای جالب بود تعیین اصول خیلی مهم هست واقعا اینکه رشوه ندادید به مامور پلیس خیلی مهم بود. استاد خواهر من پرستار هست خیلی وقتها که میریم بیمارستان برای مراجعه به دکتر بدون نوبت میریم داخل که الآن فهمیدم این کارو دوست ندارم بقیه انجام بدن پس منم انجام نمیدم. پس اصول خودم را تعیین میکنم من دوست ندارم وقتی دو ساعت تو صف هستم یکی بیاد بدون نوبت بره دکتر یا بانک یا هرجای دیگه پس خودمم اینکارو دیگه انجام نمیدم،پس اصول اول من معلوم شد رعایت نوبت.
به نام خدای مهربان ……
سلام خدمت استادان عزیزم ودوستانم
استاد جان قبل از اینکه وارد این پروژه بشم خواب شما رو دیدم که به همراه شما وخانم شایسته عزیز به یک سفردعوت شدم وخیلی این سفر برام قشنگ وپرازشادی بود ..
من این خوابمو به تعبیر خیلی خوبی برای خودم گرفتم ..
خیلی سپاسگذارخداهستم تواین سفر پروژه جدید باشماو خانم شایسته وکلی از دوستانم همسفرشدم
استاد این پروژه یک جور خاصی هست برام تا به حال تواین مدت که رو خودم داشتم کارمیکردم این حس و حال رو نداشتم ..
جنس این احساس خیلی لطیف وخیلی خاص هست وحتی این احساس زیبا رو در وجود شما وخانم شایسته هم قشنگ حس میکنم …
استاد عزیزم من قبل از اینکه وارد این سفرزیبا با شما باشم در کامنت های قبلم گفتم
انگار کلمه ی ایمان آوردن برایم خیلی بلد وخیلی درک بهتری پیداکرد …
وواقعا احساس میکنم تغییر ی در وجودم رخ داده
انگار واقعا تازه به خدا ایمان آوردم وتازه فهمیدم توکل کردن به خدا یعنی چی …
خیلی حس خوبیه ازداشتنش در وجودم خیلی خوشحالم وسپاسگذارم که دارم خدای درونم این قدرت واین رب العالمین رو درک میکنم
ازخداسپاسگذارم که قلبم رو بازکرد قلبم رو نرم کرد تا بهتر بشناسمش
ازشما سپاسگذارم که دست پرازسخاوت خداشدی برای من تا من خدای به این عظمت و مهربانی رو بشناسم ..
بدونم جایگاه من دربرابر خالقم چیه …
چقدر خوبه استاد وقتی توشرایطی هستی که دلت میخواد کاری انجام بشه ..
با افتخار با قلبی مطمین بگی ..کارمن بندگی کردن کارخدای عزیزم خدایی کردن ..
من نمیدونم چه جوری وچطور وبهش کاریم ندارم ..
طرف من اینه که بااحساس خوب منتظرباشم حالا هرچی هست همون بهترینه هست ..
خدا میدونه راه ها رو بلد ومنو ازهرمسیری که خودش میدونه به خواسته ام میرسونه …
من اعتماد میکنم به خدا …
این حرفها شاید درحد جمله نوشتن هم زیبا باشه …
اما در واقعیت وقتی به این حرف عمل میکنم احساسم هزاران برابر زیباترمیشهواون حس پشتیبان داشتن رو ازطرف خدا حس میکنی که پناهته حامیته …
خدایا ازت میخوام حالا که هدایتمکردی تا ترو بشناسم وبهت ایمان بیارم بهم کمک کن تواین مسیر ثابت قدم باشم کمکم کن تومسیردرست راه راست راه افرادیکه به آنها نعمت داده ای قرار بگیرم نه راه گمراهان وغضب شد گان
خدایا فقط ترو میپرستم وفقط ازخودت یاری میخوام ای مهربانترین مهربانان …
خواسته ی قلبی من ازخدا اینه که بتونم خوشحال باشم بتونم آدم شادتری باشم بتونم اونجوری که قلبم میخواد زندگی کنم بدون نگرانی بدون ترس بدون کمبود …..
وداشتن احساس قلبی خوب وشاد برای من همه چیز …
من درگذشته با یک ترس ونگرانی زندگی کردم …
وشاید اون شرایط باعث شده بود من اصلا بلد نباشم چه جوری شادی کنم اصلا داشتن چه چیزهایی باعث میشه من شاد باشم واصلا داشتن چه چیزهایی یعنی نعمت یعنی ثروت
واقعا استاد اینها و درک نمیکردم
نمیگم العان کامل فهمیدم ولی همینکه دارم روی باورهام کارمیکنم به لطف خدا خوب به نسبت قبل من آدم بهتری شدم تودرک این چیزها …
وبه لطف خدا سپاسگذارشدم سعی میکنم هواسم جمع باشه ناشکری نکنم …
چون خیلی وقتها نعمتهایی رو داشتم اما چون داشتمشون ودارم دیگه به چشمم نمی آمدن وبعضا مدام میگفتم دیگه ازداشتن فلان چیز خسته شدم چقدر این باید باشه ..
وقشنگ دیدم توزندگیم که این ناشکری کردن چقدر باعث شد من همه چی برامسخت ودرداور بشه که بگم خدایا کاش همون چیزی که اینقدر ناسپاس بودم براش العان توزندگیم بود داشتمش …
خداخیلی مهربانه همینکه یه درسیو یادمیگیری بهت پاداش میده
همون موقع که یادت میاد چه ظلمی با این ناسپاسی به خودت کردی ومیگی خدایا منو ببخش بابت این ظلمی که درحق خودم کردم که باعث شده روزیم تنگ بشه سلامتیم کم بشه روابطم سردبشه وازتودور بشم ….
خدایا هدایتم کن من تسلیم توهستم خدایا من به هرخیری که ازتو بهم برسه بهش فقیرم ….
خواهم جوابمو میده وهدایتم میکنه کمکم میکنه وانفاقات خوب شروع میشن خدایا شکرت
من توی یک سری از کارهام که توش پاشنه آشیل دارم .برای خودم صبحها هربار توتمرین ستاره قطبی مینویسم به خودم یادآوری میکنم …
اول اینکه یادم باشه امروز یه روز جدیدکه بهم هدیه داده شده
دوم اینکه امروز همون آینده ی منه و امروز روزیه که من مدتها قبل به چشم آینده بهش نگاه میکردم و دنبال معجزه بودم …
اما چون باورهام رو تغییر نداده بودم برای همین اون آینده ای که میخواستم رو العان ندارم ..
خوب اشکال نداره حالا که اینو درک کردم امروزم رو باورهای درست بااحساس خوب زندگی میکنم با توکل با امید وایمان به خدا وهرباروهرروز که این باورهای خوب احساس خوب تکرار بشه آینده ی من که میشه فردا بهتر از امروزم خواهد بود ..
واین جوری من هرروز درحال رشدوپیشرفت شخصیت وزندگیمهستم وهرروز به ارزشهای من افزوده میشه وقتی افکاروباور بهتری پیدا میکنم ..
سوم اینکه یادم باشه سپاسگذاروقدرشناس باشم نه برای اینکه خدا نیازداره به سپاسگذاری من
نه بلکه من نیاز دارم تابیاد بیارم چه نعمتهایی توزندگیم دارم واین نعمتها روزی خواسته های من بودن وخدابهم اونها رو داده والعانم توزندگیه دارمشون به این شکل سعی میکنم اون نعمتهایی که دوستدارمشون وچقدر ازداشتنشون لذت میبرم و هرچیزی رو بیاد بیارم …خدایا شکرت برای همه ی نعمتهام …
چهارم اینکه یادم باشه کلام من خیلی قدرتمند ازش برای بهترشدن احساسم وتقویت باورهام کمک بگیرم و با بقیه بخصوص با همسرم باکلامزیبا که امید بخشه احساس خوبی میده انرژی خوبی میده صحبت کنم ..
چون خیلی وقتها وقتی عصبانی میشدم از همسرم واقعا با لحن خیلی بدی باهاش صحبت میکردم ..
ومن دوست دارم حالا که درک کردم چقدرارزشمندم وجانشین خداروی زمین هستم با کلام زیبا خوب با بقیه صحبت کنم وتمرین کنم تا عادت کنم که درست وخوب صحبت کنم حتی وقتی یه چیزی رومخم میره ….
واین و به خودم میگم مریم توحق نداری هرچقدر هم ازدست همسرت ناراحتی عصبانی هستی بهش توهین کنی وتحقیرش کنی خودت میدونی این شرایط رو خودت بوجود آوردی نه اون ….
پنجم اینکه یادم باشه وقتی درخواستی ازخدامیکنم بدونم ازچه کسی دارم درخواست میکنم
کسی که رب العالمین ربی که داره یک جهان رو مدیریت میکنه واجابت کردن خواسته های من براش کاری نداره
اما اگه من به چیزی که میخوام هنوز نرسیدم توهرزمبنه اززندگیم واسه خاطر باورهای خودمه
واسه خاطر این که خدارو هنوز نشناختم
خدابه هرکسی به اندازه ی ایمان و توکل ودرکش نعمت میده نعمت خدا حد ونهایت نداره ظرف من کوچیکه هنوز وباورهای من هنوز نسبت به خدا کمه ضعیفه
درستش کن باورهاتو بعد ببین چه جوری نعمت مثل باران میباره روسرت ..خدایا شکرت …
ششم اینکه یادم باشه همین که صبح چشمامو بازکردم نزارم ذهنم بره جای دیگه که نمیخوام اون انرژی که خدا بهم هدیه داده رو صرف وجود خودم بهبود شخصیت خودمباورخودم سلامتی خودم بهترشدن روابطم واحساسم وشناخت خداکنم ..
اون انرژی صددرصد وخرج بهبود وترمیم خودم کنم
هفتم اینکه در مورد ناخواسته هام با خودم و بقیه وخداصحبت نکنم بهشون توجه نکنم تحت هر شرایطی اینو تمرین کنم ویادم باشه اگه به ناخواسته هام توجه کنم هی بیشتر میشن به شکلهای مختلف پس یادم باشه ..
هشتم اینکه برای بهتر شدن کارهام ازخداکمک بگیرم ازش سوال بپرسم ازش بخوام بهم بگه هدایتمکنه ..
ویادم باشه وقتی دارم میپرسم منتظر باشم که خدا جوابمو میده واگر اینو باور داشته باشم حتما الهامات خدارو دریافت میکنم جوابها بهم داده میشه یادم باشه سوال بپرسم ..
نهم اینکه حضور هیچادمی هیچ شرایطی الکی نیست توزندگی من، هر اتفاقی هرچیزی که هست خواسته وناخواسته همشون وسیله ای هستن که میخوان منو به خواستم برسونن باید هواسمجمع باشه وپیغام خدارو تودل این اتفاق بگیرم بفهمم
دهم اینکه یادم به کسی فخرنفروشم نه ازکسی بالاترمنه ازکسی پایین ترم ..
وهیچ کسی قدرت تغییر زندگی منو چ درجهت خیر چه شر نداره ونخواهدداشت
یادم باشه فقط خودم هستم ک میتونم با افکار وباورهام زندگیم وبهتریابدترکنم .خدایا شکرت واسه همه چی ..
من واقعا توی اینها خیلی جای کاردارم وپاشنه آشیل منن وخیلی چیزهای دیگه هم هست که ننوشتم
ولی چون کلا ما انسانها فراموش میکنم قوانین رو
من علاوه بر گوش دادن فایلها اینهارو هم خداهدایتم کرد تا بنویسم تا اینجوری هی برام تکرار بشه بدونم
یادم باشه روشون کارکنم تا بهتر بشم …
استاد جان خانم شایسته ازتون سپاسگذارم
برای این فایل بسیار ارزشمند ..
ازخدامیخوام هدایتم کنه تا بتونم هرروز آدم بهتری باشم وشادتر،من میخوام ازخدا ومیدونم خداهم منو هدایت میکنه وبهم میده ….
خدایا شکرت شکرت شکرت
در پناه الله یکتا