مصاحبه با استاد | مفهوم «ایمان + عمل صالح» در مسیر هدف - صفحه 5

سلام استاد

دارم دیووونه میشم

این خداداره بامن چیکارمیکنه

واقعااینقدرنشانه هاپررنگه که گاهی مات ومبهوت میمونم ازاین همه سخن گفتن خداوند آنهم ساده وبی آلایش ودوست داشتنی

من تازه چندروزه دارم به گفته های شماعمل میکنم ولی اینقدر اتفاقات عجیب توزندگیم زیادشده که گاهی اوقات فقط میشینم وبه کارهای خدافکر میکنم وگریه میکنم

آخه من چه جوری شکراینهمه راهنمایی وهدایت الله رو بجا بیارم

چندروزقبل توفایل پانزدهم مصاحبه تون گفتیدکه وقتی تو یکی ازکلاسهاتون فقط یه نفرثبت نام کرده بودشماایمان خودتون وحفظ کردیدوادامه دادیدوناامیدنشدید

دقیقایکی دو روزبعدازاین جریان مغازه ام ازصبح تا دم دمای شب خیلی خلوت بودومشتری نداشتم

داشتم مگس میپروندم ولی تودلم میگفتم خدایااگه استادعباسمنش تونسته تواون شرایط ایمانش وحفظ کنه وادامه بده حالایه روزمغازه من خلوت شده اتفاقی نیفتاده که

ودقیقااین جمله روتودلم میگفتم که خدایااگه قراربشه امروزفقط یه مشتری بیادمغازه ام من بازهم ایمانم وحفظ میکنم وآرامش ام وازدست نمیدم.

تانزدیکی های شب حالم خوب بودوداشتم به فایل های استاد گوش میدادم که یه لحظه انگار ایمانم گل کردوآرامش ام به ثمرنشست واززمین وآسمون مشتری پشت مشتری به مغازه ام اومدکه من مات ومبهوت موندم ازاینهمه رحمت بی انتهای خداوند

این اتفاق خیلی برام جالب بود چون قبل ازاین اگه این اتفاق می افتادومشتری نداشتم تاسرظهرنرسیده دست به یقه خدامیشدم که چرامن اینقدربدبختم،چرانمی ذاری کارخودم وبکنم،چراهرکاری میکنم کارم رونق نمی گیره وتاآخر

تازه بعداینکه بی خیال خدامیشدم شروع میکردم به بد بینی کردن که نکنه باسحروجادو کسب وکارم وازرونق انداختن،نکنه همسایه هاوفامیل منوچشم زدن که اینقدرکاسبی ام کسادشده وهزاران افکارمنفی که منومجاب میکردکه قبول کنم بدبخت ام،قبول کنم کم روزی ام، قبول کنم لایق نیستم….

اون موقع هااگه کسی میپرسیدکه وضعیت کسب وکارت چه جوریه من براش بیست دقیقه روضه شام میخوندم ولی الان هرکی این سوال ومیپرسه میگم من کارم وسپردم به خداوخداهم داره مدیریتش میکنه

امروزفهمیدم که چقدرخوبه که گاهی دستی رو بکشم بالاوموتورعقل منطقی ام وخاموش کنم وکاروبسپارم به خودخدا…

امروزیادگرفتم که ایمان به قدرت خدامیتونه مشتری های زیادی رو ازاون سرشهرکشون کشون برداره بیاره مغازه من تابه من ثابت کنه که علیرضاخداحواسش بهت هست.

استادشکرخدااگه اینطورپیش بره تاعیدقربان براحتی میتونم قدم درقلمروی رویاهام گذاشته ومحصول راهنمای عملی دستیابی به رویاهاروتهیه کنم.

واقعاچقدررحمت این خداوند بی منتهاست

چقدرآرامش

چقدرافزایش درآمد

چقدرروابط خوب

زندگی ام تواین چندروزه شده همه چی تموم ومن اینواول مدیون لطف ورحمت خداوند وبعداآگاهی های نابی که استاد دراختیارمون گذاشتند،میدونم

خدایاشکرکه آغوش گرمت رو برای من گشودی ومنودر مسیر رویایی عباسمنش قراردادی

خدایا سپاسگزارم که زندگی ام پرشده ازاتفاقات ومعجزات قشنگ

خدایا شکرت که اینجاهستم،شکرت که دوستانی دراین جادارم که برای موفقیت همدیگه سرودست میشکونیم

شکرکه درزمانه ای قدم درزندگی گذاشته ام که مردی ازدیارامید وعشق وپیروزی دراین زمان مرا نویدعشق وثروت وسعادت وپیروزی داده است.

دوستان خنده ام میگیره وقتی که میبینم همسرم که قبلاها همش هندزفری و ازگوشم میکشیدومیگفت بالاخره یه روز کر میشی

دیگه بسه تاکی میخوای عقلت وبدی دست عباسمنش

اما امروزبدون اینکه من بفهمم وسایل خونه مون وکه استفاده نمی کردیم وبرداشته برده که بفروشه تا ماهزینه خرید محصول رویاهاروجورکنیم

منم بهش گفتم عزیزم نیازی به این کارانیست خداخودش ازراه های حکیمانه اش این هزینه باارزش و برامون فراهم میکنه

واقعااین هزینه برام باارزشه

شایداولین باره که میخوام محصولی رو بخرم که ازهزینه ای که ازبابتش میپردازم بی نهایت خوشحالم

خوشحالم چون حال دلم خوبه

خوشحالم چون ازفایل های رایگان استادتواین چندروزمعجزه هادیدم حالاببین محصولش قراره چی شگفتی هایی توزندگیم خلق کنه.

عباسمنش باتوخواهم ماندوتاسر حدتوانم درمسیرگفته هایت با قدرت خواهم تازیدتاسرزمین رویاها.

ممون