مصاحبه با استاد | مفهوم «ایمان + عمل صالح» در مسیر هدف - صفحه 73
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-53.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-08 01:03:072025-01-10 06:46:26مصاحبه با استاد | مفهوم «ایمان + عمل صالح» در مسیر هدفشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
با گوش دادن به این فایل
امروز داشتم خانه ای که توی شهر جدید مهاجرت کردم تمیز میکردم و بسیار بهم صحبت های استاد چسبید
واقعا همون خونه ای که می خواستم .خیلی تمیز و پر از نور و پنجره
محیط بهشتی
پنجره ها رو به کوه
مسیر پیاده روی توی کوهستان
خانه چسبیده به کوه
از در بیام بیرون توی کوهستان و مسیر پیاده روی ویژه هستم
از پنجره اتاق ها آدم ها و ورزش کار ها رو می بینم و حسابی لذت می برم
یک فضای خلوت و ساکت
یک خانه بهشتی از خدا ممنونم همچین فضایی بهم داده
خواسته ای که عمیقأ الان میخوام که بهش برسم
رسیدن به صد تومان درآمد تا آخر دی ماه هست
باید چیکار کنم ؟
کمپین فردا اجرا کنم
با این موضوعیت که قیمت ها داره بالا میره
همین برند ها اگه بخوام توی پک تون بزارم دیگه نمیشه با این قیمت تهیه کنید
یه ریلز بزارم
روز پدر تک استوری بزارم و بفروشم
با سه ایده
مشاوره ، پک محلول پاشی ، دوره کاشت
تمدید کمپین هم بزارم
5 روز دیگه باید محتوا منظم و منسجم برای محلول پاشی ها همچنان بزارم
لازمه لایو هم بزارم
این 5 روز محتوا ویدیو محلول پاشی رو بزارم روی سایت
یک پشتیبان هم استخدام کنم
و فقط تمرکز بزارم روی تجربه خوب مشتری
به نام خدای مهربان ……
سلام خدمت استادان عزیزم ودوستانم
استاد جان قبل از اینکه وارد این پروژه بشم خواب شما رو دیدم که به همراه شما وخانم شایسته عزیز به یک سفردعوت شدم وخیلی این سفر برام قشنگ وپرازشادی بود ..
من این خوابمو به تعبیر خیلی خوبی برای خودم گرفتم ..
خیلی سپاسگذارخداهستم تواین سفر پروژه جدید باشماو خانم شایسته وکلی از دوستانم همسفرشدم
استاد این پروژه یک جور خاصی هست برام تا به حال تواین مدت که رو خودم داشتم کارمیکردم این حس و حال رو نداشتم ..
جنس این احساس خیلی لطیف وخیلی خاص هست وحتی این احساس زیبا رو در وجود شما وخانم شایسته هم قشنگ حس میکنم …
استاد عزیزم من قبل از اینکه وارد این سفرزیبا با شما باشم در کامنت های قبلم گفتم
انگار کلمه ی ایمان آوردن برایم خیلی بلد وخیلی درک بهتری پیداکرد …
وواقعا احساس میکنم تغییر ی در وجودم رخ داده
انگار واقعا تازه به خدا ایمان آوردم وتازه فهمیدم توکل کردن به خدا یعنی چی …
خیلی حس خوبیه ازداشتنش در وجودم خیلی خوشحالم وسپاسگذارم که دارم خدای درونم این قدرت واین رب العالمین رو درک میکنم
ازخداسپاسگذارم که قلبم رو بازکرد قلبم رو نرم کرد تا بهتر بشناسمش
ازشما سپاسگذارم که دست پرازسخاوت خداشدی برای من تا من خدای به این عظمت و مهربانی رو بشناسم ..
بدونم جایگاه من دربرابر خالقم چیه …
چقدر خوبه استاد وقتی توشرایطی هستی که دلت میخواد کاری انجام بشه ..
با افتخار با قلبی مطمین بگی ..کارمن بندگی کردن کارخدای عزیزم خدایی کردن ..
من نمیدونم چه جوری وچطور وبهش کاریم ندارم ..
طرف من اینه که بااحساس خوب منتظرباشم حالا هرچی هست همون بهترینه هست ..
خدا میدونه راه ها رو بلد ومنو ازهرمسیری که خودش میدونه به خواسته ام میرسونه …
من اعتماد میکنم به خدا …
این حرفها شاید درحد جمله نوشتن هم زیبا باشه …
اما در واقعیت وقتی به این حرف عمل میکنم احساسم هزاران برابر زیباترمیشهواون حس پشتیبان داشتن رو ازطرف خدا حس میکنی که پناهته حامیته …
خدایا ازت میخوام حالا که هدایتمکردی تا ترو بشناسم وبهت ایمان بیارم بهم کمک کن تواین مسیر ثابت قدم باشم کمکم کن تومسیردرست راه راست راه افرادیکه به آنها نعمت داده ای قرار بگیرم نه راه گمراهان وغضب شد گان
خدایا فقط ترو میپرستم وفقط ازخودت یاری میخوام ای مهربانترین مهربانان …
خواسته ی قلبی من ازخدا اینه که بتونم خوشحال باشم بتونم آدم شادتری باشم بتونم اونجوری که قلبم میخواد زندگی کنم بدون نگرانی بدون ترس بدون کمبود …..
وداشتن احساس قلبی خوب وشاد برای من همه چیز …
من درگذشته با یک ترس ونگرانی زندگی کردم …
وشاید اون شرایط باعث شده بود من اصلا بلد نباشم چه جوری شادی کنم اصلا داشتن چه چیزهایی باعث میشه من شاد باشم واصلا داشتن چه چیزهایی یعنی نعمت یعنی ثروت
واقعا استاد اینها و درک نمیکردم
نمیگم العان کامل فهمیدم ولی همینکه دارم روی باورهام کارمیکنم به لطف خدا خوب به نسبت قبل من آدم بهتری شدم تودرک این چیزها …
وبه لطف خدا سپاسگذارشدم سعی میکنم هواسم جمع باشه ناشکری نکنم …
چون خیلی وقتها نعمتهایی رو داشتم اما چون داشتمشون ودارم دیگه به چشمم نمی آمدن وبعضا مدام میگفتم دیگه ازداشتن فلان چیز خسته شدم چقدر این باید باشه ..
وقشنگ دیدم توزندگیم که این ناشکری کردن چقدر باعث شد من همه چی برامسخت ودرداور بشه که بگم خدایا کاش همون چیزی که اینقدر ناسپاس بودم براش العان توزندگیم بود داشتمش …
خداخیلی مهربانه همینکه یه درسیو یادمیگیری بهت پاداش میده
همون موقع که یادت میاد چه ظلمی با این ناسپاسی به خودت کردی ومیگی خدایا منو ببخش بابت این ظلمی که درحق خودم کردم که باعث شده روزیم تنگ بشه سلامتیم کم بشه روابطم سردبشه وازتودور بشم ….
خدایا هدایتم کن من تسلیم توهستم خدایا من به هرخیری که ازتو بهم برسه بهش فقیرم ….
خواهم جوابمو میده وهدایتم میکنه کمکم میکنه وانفاقات خوب شروع میشن خدایا شکرت
من توی یک سری از کارهام که توش پاشنه آشیل دارم .برای خودم صبحها هربار توتمرین ستاره قطبی مینویسم به خودم یادآوری میکنم …
اول اینکه یادم باشه امروز یه روز جدیدکه بهم هدیه داده شده
دوم اینکه امروز همون آینده ی منه و امروز روزیه که من مدتها قبل به چشم آینده بهش نگاه میکردم و دنبال معجزه بودم …
اما چون باورهام رو تغییر نداده بودم برای همین اون آینده ای که میخواستم رو العان ندارم ..
خوب اشکال نداره حالا که اینو درک کردم امروزم رو باورهای درست بااحساس خوب زندگی میکنم با توکل با امید وایمان به خدا وهرباروهرروز که این باورهای خوب احساس خوب تکرار بشه آینده ی من که میشه فردا بهتر از امروزم خواهد بود ..
واین جوری من هرروز درحال رشدوپیشرفت شخصیت وزندگیمهستم وهرروز به ارزشهای من افزوده میشه وقتی افکاروباور بهتری پیدا میکنم ..
سوم اینکه یادم باشه سپاسگذاروقدرشناس باشم نه برای اینکه خدا نیازداره به سپاسگذاری من
نه بلکه من نیاز دارم تابیاد بیارم چه نعمتهایی توزندگیم دارم واین نعمتها روزی خواسته های من بودن وخدابهم اونها رو داده والعانم توزندگیه دارمشون به این شکل سعی میکنم اون نعمتهایی که دوستدارمشون وچقدر ازداشتنشون لذت میبرم و هرچیزی رو بیاد بیارم …خدایا شکرت برای همه ی نعمتهام …
چهارم اینکه یادم باشه کلام من خیلی قدرتمند ازش برای بهترشدن احساسم وتقویت باورهام کمک بگیرم و با بقیه بخصوص با همسرم باکلامزیبا که امید بخشه احساس خوبی میده انرژی خوبی میده صحبت کنم ..
چون خیلی وقتها وقتی عصبانی میشدم از همسرم واقعا با لحن خیلی بدی باهاش صحبت میکردم ..
ومن دوست دارم حالا که درک کردم چقدرارزشمندم وجانشین خداروی زمین هستم با کلام زیبا خوب با بقیه صحبت کنم وتمرین کنم تا عادت کنم که درست وخوب صحبت کنم حتی وقتی یه چیزی رومخم میره ….
واین و به خودم میگم مریم توحق نداری هرچقدر هم ازدست همسرت ناراحتی عصبانی هستی بهش توهین کنی وتحقیرش کنی خودت میدونی این شرایط رو خودت بوجود آوردی نه اون ….
پنجم اینکه یادم باشه وقتی درخواستی ازخدامیکنم بدونم ازچه کسی دارم درخواست میکنم
کسی که رب العالمین ربی که داره یک جهان رو مدیریت میکنه واجابت کردن خواسته های من براش کاری نداره
اما اگه من به چیزی که میخوام هنوز نرسیدم توهرزمبنه اززندگیم واسه خاطر باورهای خودمه
واسه خاطر این که خدارو هنوز نشناختم
خدابه هرکسی به اندازه ی ایمان و توکل ودرکش نعمت میده نعمت خدا حد ونهایت نداره ظرف من کوچیکه هنوز وباورهای من هنوز نسبت به خدا کمه ضعیفه
درستش کن باورهاتو بعد ببین چه جوری نعمت مثل باران میباره روسرت ..خدایا شکرت …
ششم اینکه یادم باشه همین که صبح چشمامو بازکردم نزارم ذهنم بره جای دیگه که نمیخوام اون انرژی که خدا بهم هدیه داده رو صرف وجود خودم بهبود شخصیت خودمباورخودم سلامتی خودم بهترشدن روابطم واحساسم وشناخت خداکنم ..
اون انرژی صددرصد وخرج بهبود وترمیم خودم کنم
هفتم اینکه در مورد ناخواسته هام با خودم و بقیه وخداصحبت نکنم بهشون توجه نکنم تحت هر شرایطی اینو تمرین کنم ویادم باشه اگه به ناخواسته هام توجه کنم هی بیشتر میشن به شکلهای مختلف پس یادم باشه ..
هشتم اینکه برای بهتر شدن کارهام ازخداکمک بگیرم ازش سوال بپرسم ازش بخوام بهم بگه هدایتمکنه ..
ویادم باشه وقتی دارم میپرسم منتظر باشم که خدا جوابمو میده واگر اینو باور داشته باشم حتما الهامات خدارو دریافت میکنم جوابها بهم داده میشه یادم باشه سوال بپرسم ..
نهم اینکه حضور هیچادمی هیچ شرایطی الکی نیست توزندگی من، هر اتفاقی هرچیزی که هست خواسته وناخواسته همشون وسیله ای هستن که میخوان منو به خواستم برسونن باید هواسمجمع باشه وپیغام خدارو تودل این اتفاق بگیرم بفهمم
دهم اینکه یادم به کسی فخرنفروشم نه ازکسی بالاترمنه ازکسی پایین ترم ..
وهیچ کسی قدرت تغییر زندگی منو چ درجهت خیر چه شر نداره ونخواهدداشت
یادم باشه فقط خودم هستم ک میتونم با افکار وباورهام زندگیم وبهتریابدترکنم .خدایا شکرت واسه همه چی ..
من واقعا توی اینها خیلی جای کاردارم وپاشنه آشیل منن وخیلی چیزهای دیگه هم هست که ننوشتم
ولی چون کلا ما انسانها فراموش میکنم قوانین رو
من علاوه بر گوش دادن فایلها اینهارو هم خداهدایتم کرد تا بنویسم تا اینجوری هی برام تکرار بشه بدونم
یادم باشه روشون کارکنم تا بهتر بشم …
استاد جان خانم شایسته ازتون سپاسگذارم
برای این فایل بسیار ارزشمند ..
ازخدامیخوام هدایتم کنه تا بتونم هرروز آدم بهتری باشم وشادتر،من میخوام ازخدا ومیدونم خداهم منو هدایت میکنه وبهم میده ….
خدایا شکرت شکرت شکرت
در پناه الله یکتا
به نام خدایی که هر چه دارم از اوست.
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته
سلام به دوستان
گام هشتم.
ایمان و عمل صالح
اول ایمان یعنی اگه ایمان نداری خوب حتما دیگه عمل صالح هم برات کاری نمیکنه
چون تو مرحله اصلی رو نداری.پس خیلی مهمه که پای در راه بگذاری با همین چیزی که هست
با همین شرایط موجود
و مثل استاد ایمان تو نشون بدی
برای من الان ایمان همین کامنت نوشتن هست
همین روزانه روی خودم کار کردن هست
و امید که این مسیر تنها مسیری است که منو به هر چی بخوام میرسونه.
پرداخت بها هم به نظر من تو همین دسته ایمان جای میگیره وقتی ایمان داری بهاشو میپردازی.
وقتی مسیر درست رو انتخاب کنی یعنی ایمان داری
وقتی ذهنتو کنترل کنی در شرایط بد
و روی اصولت بمونی یعنی ایمان داری
چند روز پیش با یک دوستی که یک جواریی بابت کارهایی که برام انجام داده بود باج میخوست حالا با این لحن نمیگفت ولی
همین بود.
و من گفتم نه و با هم تلفنی بگو مگو داشتیم و حالت قهری اون مکالمه به پایان رسید
تازه بعدشم نجوا داشتم
با اینکه این یکی از اصولم هست که به هیج کس و تحت هیچ شرایطی باج ندم و نمیدم به کمک خداوند.
من باید نشون بدم ایمانم رو تو این شرایط
و خداوند هم بهم کمک میکنه
خدایا کمکم کن تمام تمرکزم رو بزارم روی خودم
و ساختن باورهای قدرتمندکننده.
با نام و یاد خدا
اول از خانم شایسته تشکر کنم که باز هم با یه پروژه عالی دیگه میخوان بچه های سایت رو ارتقا بدن. این گنجینه ها مدتهاست که تو سایت هستن، اما ماشالا انقدر فایلها زیادن که خیلیا مثل خود من با وجود حضور شبانه روزی تو سایت اما متاسفانه از شنیدن این فایلها بی بهره بودیم.
تشکر دیگه از استاد عزیزم که انقدر با صداقت و درست کار میکنن که چنین فایلهایی رو به رایگان در سایت قرار میدن. این جلسه به تنهایی یه چکیده مختصر و مفید دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاهاست. این آگاهی ها چراغ راه افرادی مثل من میتونه باشه که در مسیرن و دارن برای آینده ای نامعلوم تلاش میکنن و گاهی ایمانشون سست میشه، یه جاهایی مسیر رو بیراهه میرن، یه جاهایی نجوا میاد، یه جاهایی شیطان وسوسه میکنه، یه جاهایی میخوایم از اصولمون کوتاه بیایم، اما در نهایت کورمال کورمال پیش میریم.
منم مثل این دوستمون یه زمانی کار کردن رو زجر میدونستم. یادمه همیشه از مسئولیت فراری بودم. خواسته های بزرگ داشتم و دوست داشتم کسب و کار خودم رو داشته باشم، اما به نوعی مسائل و تلاشهایی که باید در اون راه میکردم رو زجر میدونستم. از زمانی که با اهرم رنج و لذت آشنا شدم و تکرار هزار باره فایلهای شما، عمل کردن و تلاش کردن برام انقدر لذت بخش شده که اصلا از تعطیلات فراری هستم. همش دوست دارم در مسیر علاقه ام قدم بردارم، تمرین کنم، ویدئو ببینم، آموزش ببینم. در حال حاضر تمام ورودی مالیم رو دارم صرف آموزش میکنم و سرم پیش خودم بالاست که دارم بهای هدفم رو پرداخت میکنم.
منتها من یه جای این مسیر رو اشتباه میرفتم و اونم این بود که فکر میکردم نتایج خیلی زود باید پدیدار بشن و با اون بخشی که باید اجازه میدادم خدا کارش رو انجام بده مقاومت داشتم. با اینکه بارها دیده بودم مسیر رسیدن به خواسته ها رو، اما این بار چون مسائل مالی فشار میاره، منم کم طاقت میشم و زود به زود خسته میشم از ادامه این راه.
این فایل رو باید بارها بشنوم به خصوص اونجایی که میگفتید من باید بندگی خودم رو بکنم، کار من خدایی نیست. اون خدا میدونه کی بده، به مو میرسه ولی پاره نمیشه. چقدر دفعاتی بوده که در زندگی من به مو رسید اما پاره نشد.
خداوند بود که منو از یه شهرستان کوچیک آورد به تهران. منو تو این شهر تک و تنها حفظ کرد، با وجودی که چقدر اون زمانها بی پروا بودم. از رشته دانشگاهیم بیزار بودم و به دنبال تغییر بودم و منو با رشته ای آشنا کرد که خدا شاهده تا قبلش اصلا فکر نمیکردم وجود داشته باشه. منو به طرز شگفت انگیزی آماده کرد برای آزمون ارشد. تو بهترین دانشگاه ایران درس خوندم. بعد برام کار جور کرد. رفتم سر کار و پله پله تکاملم رو طی کردم و پیشرفت کردم و به تمام چیزهایی که میخواستم رسیدم، سفرهای خارجی بیشمار، عزت و احترام، حقوق بالا، کار با آدمهای شاد و انرژی مثبت. از راه پول حلالی که درآوردم خونه و ماشین خریدم. تو زمان بیماری همه گیر و بیکاری صنعت گردشگری، منو با هنری آشنا کرد و خیلی جادویی منو وسط اون کار انداخت و بهم انگیزه و شهامت داد تا ادامه بدمش و ازش درآمد داشته باشم. بعد 2 سال دوباره برگشتم سر کارم و بازم انقدر بهم ثروت داد تو 1 سال که تمام اون 2 سال رو جبران کرد که هیچ، کلی هم سرمایه برامون جور شد، بهم ایده مهاجرت رو الهام کرد زمانی که هیچ ایده ای نداشتم کجا، از طریق فردی منو با کشوری آشنا کرد که بعدش اون شخص جوری رفتار کرد انگار خیلی هم از ایده ای که به ما داده خوشحال نیست، اما اون نبود که ایده رو داد، خدای اون فرد بود و اون فرد فقط و فقط وسیله بود. باز دوباره زمانی که نیاز داشتم به آزادی زمانی تا برم سراغ علاقه ام، یعنی هنر، بهم این آزادی رو داد. دوره روانشناسی ثروت 1 رو بهم بخشید زمانی که واقعا آرزومندانه هر روز ازش خواستم و به دل خواهرم الهام کرد و اون هم خریدش. یعنی هر چی بگم از جاهایی که خداوند هدایتم کرده کم گفتم.
همین امسال به لطف خدا، 3 تا مسافرت عالی رفتم به کیش، ایتالیا و فرانسه، گرجستان و ارمنستان و هفته آینده هم انشالله به اسپانیا. این در حالیه که ورودی مالی من و همسرم کمتر از یک دهم شده و این فقط و فقط از فضل خداوند وهابه. چطور میتونم شکر بگم این همه نعمت رو.
استعداد مهم نیست، مهم ایمانه، مهم توکله، مهم اینه که من فقط وصل بشم به خداوند و از اون بخوام و با احساس خوب و سپاسگزاری ایمان داشته باشم که خداوند شاهد همه این ممارستها هست و جواب میده دنیا. همونطور که همیشه جواب داده. من فقط باید باور کنم وعده خداوند رو و هر بار که این ذهن چموش میخواد بهم احساس بد بده، این وعده الهی رو یادآوری کنم به خودم.
چقدر این بخش رو دوست داشتم که گفتید ما باید کیفیت خودمون رو حفظ کنیم. اگه من به این انرژی خالص جهان ایمان دارم که بدون هیچ اشتباهی داره جهان رو مدیریت میکنه، یه چیز رو باید بفهمم. اینکه این انرژی از شکلی به شکل دیگه در میاد. من کارم رو درست انجام میدم (عمل صالح)، این جهان هم عمل صالح منو به شکل مشتری های خوب، ایده های عالی، روشهای تولید بهتر، دستان پرتوان تر و باکیفیت تر به من برمیگردونه. پس هیچوقت خودم رو به بهای اندک نفروشم. کیفیت کارم رو به خاطر دوقرون سود نفروشم. دروغ نگم به خاطر نون خرده های کف دست مردم. استانداردهام رو بالا نگه دارم و ایمان داشته باشم که خداوند جواب میده.
وقتی تو مسیر نادرست باشی هر چقدر هم که پول در بیاری باعث خوشبخت شدنت نمیشه. من این رو با گوشت و پوست و استخونم درک کردم. همسرم که جدیدا وارد کار املاک شده، از همکارانش و کارهای نادرستی که برای پول بیشتر انجام میدن برام تعریف میکنه و همیشه داریم میبینیم که این افراد چطور به شکل کاملا واضح (البته برای ما) همون پولی که با زرنگی در آوردن رو به شکلهای مسخره و با اتفاقات غیرمترقبه ای از دست میدن مثل تصادف، قرض و بدهکاری، مریضی و هزاران اتفاق دیگه و هیچ نمودی تو زندگیشون نداره. یعنی مثل یه قیف با دهانه بزرگه که آب واردش میشه اما به سرعت از انتها خارج میشه و دقیقا این افراد امثال همسر من رو ساده میپندارن و بهش میگن تو چرا بلد نیستی دروغ بگی.
استاد این فایل عالیییی بود. اصلا نمیتونم براش بهایی در نظر بگیرم. ازتون بی نهایت ممنونم بابت تمام زحماتتون.
به نام خدای یکتا
سلام استادعزیز.
باید برای خودمون اصولی رو مشخص کنیم و به آن پایبند باشیم.
توحید و احساس لیاقت درستی دو اصلی است که باید برایم مشخص و روش کارکنم
استاد من بیشتر لباس های می پوشم که با هاش راحت باشم اگه ببینم لباسی، زیبایی داره اما کیفیت و کارایی نداره همون لباسی رو می پوشم که باهاش راحت باشم، به همین خاطر خواهرام همیشه بهم میگن تو مثل دهاتی ها لباس می پوشی یا موقعی که جایی میریم خواهرام آرایش می کنن اما من فقط جلای لب میزنم تمام بهم میگن چرا این قدر ظاهرا ساده است کمی آرایش کن گه گاهی حسم بد میشه اما همیشه سعی کردم به اصول خودم پایبند باشم و مسیر خودمو برم و بیشتر به سبک شخصی خودم باشم بخصوص با شنیدن حرف های شما اعتقادم به سبک شخصی خودم بیشتر شد درسته که گاهی آدم مورد تمسخر قرار می گیره و با صحبت هاشون آدمو ضعیف میکنن اما دوباره باید بهمون روحیه بدیم و ذهنمونو کنترول کنیم .
به نام یگانه خالق هستی رب العالمین..
سلام خدمت استاد عزیزم خانم شایسته ی عزیز ودوستان خوبم …
خدایا سپاسگذارم برای این لحظه که آمدم سایت ومیخوام کامنتی بنویسم تا قوانین ترو بهتر درک کنم ..
خدایا من میدونم توهم منو میشناسی که خیلی ضعفها دارم ازت میخوام هدایتم کنی کمکم کنی تا بتونم خوشحال و شاد زندگی کردن رو یادبگیرم ….
این فایل خیلی درک زیادی میخواد خیلی نیاز دارم بیشتر بهش فکر کنم چون من جداازاین جنس آدمها نیستم ..
وبرای منی که توی اکثر چیزها پاشنه آشیل دارم کارکردن روی باورها یعنی تمرکز صددرصد ..
خوب خداروشکرمیکنم یه کم به نسبت قبلم بهتر شد واین باید یادم باشه وهمین رو هم باید به خودم گوشزد کنم تا انگیزه آیی برای ادامه ی این مسیرم باشه …
خداوندرو شاکرم برای این تغییرات کوچک ومثبت شخصیتم وجودارزشمندم که جداازخدانیست …
خدایا به امید خودت هرچی که باید بنویسم تا بهم کمک کنه هدایتم کن تا بنویسم میخوام مثل هردواستادم درک توحید عملی ..ایمان وعمل صالح آدم بهتری باشم …..
نکات مهم این فایل ارزشمند برای من …..
اینکه مافکرکنیم یک خواسته ای رو بهش میتونیم برسیم بدون اینکه تواون مدارقرار بگیریم .هرگز عملی نمیشه ..
مگر اینکه وارد مدارخواستتون بشین ..
ووارد مدارخواسته شدن یه عالمه عوامل رو باید باهم داشته باشه …
یعنی منی که میخوام به فلان هدف برسم اگر علاقهای به مطالعه کردن در مورد اون موضوع ندارم اصلا چرا میخوام بهش برسم …
یعنی اگرمیخوام توی حرفه ی مربیگری ورزشی بهترین خودم باشم بشم مربی برتر آدم موفقی باشم ……
باید به ورزش علاقه مند باشم باید به خوندن کتاب خواندن مقالات علاقه مند باشم براش وقت بزارم باید برام مهم باشه .بایدروی اصول درست برنامه نویسی کارکنم روی شناخت بدن کارکنم …..
واگراین کارها رو انجام ندم اینها درتضاد با اهداف من …
اگر به یک هدفی میخوام برسم اولین شرطش اینه که علاقه داشته باشم برام مهم باشه وقتی برام مهم باشه خودبهخود یکسری کارها انجام میشه یه سری اتفاقات می افته …
هرکاری که نیاز تواین زمینه بهتر بشم انجامش بدم…
دوست من (مریم جان )
رسیدن به اهداف باید براش بها پرداخت بشه فیزیک دانها میگن :انرژی نه بوجود میاد نه ازبین میره :فقطازشکلی به شکل دیگه تغییر شکل میده .
یعنی این تغییر شکل رو توبایدانجامش بدی ،
باچی باید انجامش بدی؟ باافکاردرست باورهای درست وباحرکت درمسیر باورها ….
نکته مهم بعدی
وقتی یکی میگه ایمان دارم به خدا ولی جرات نمیکنه ازشهرش مهاجرت کنه به یه شهربهتر ،جرات نمیکنه تومحیط کاری که توشرایط خیلی سخت قرارگرفته راضی نیست بره تویه محیط کاری بهتر یه شغل بهتر جرات نمیکنه ….
باید یه حرکتی انجام بده توحوزه ی کاریش یه ایده ای که توذهن خودش هست وبخش الهام شده رو بره انجامش بده بعد بگه من ایمان دارم به خدا…
ایمانی که عمل نیاورد ایمان نیست حرف چرت هست ..
بارها و بارها گفتم توی قرآن ایمان به خدا وعمل صالح باهم آمده (کسانیکه به عنوان داوند روز آخرت ایمان دارند وعمل صالح انجام میدهند لاخوف علیهم ولایحزنون )وایناازهم جدانیست….
واگرمیخواهید یک زندگی عالی داشته باشید بهاش رو بپردازید باید ایمان داشته باشید باید زمان مورد نیازش رو بزارید …
باید تمرکز. تمرکز. تمرکز. بزارید روی این حوزه اگربراتون مهمه .برای من مهم بود وبهاش رو پرداختم …
ایمان. ایمان. همه چیز
(توخودپای درراه بنه وهبچ مپرس
خودراه بگویدت چون باید کرد …..)
اون ایمانی که احساس خوب داره توکل داره ایمان ایمان بدون احساس خوب معنا ندارد …
اگرچه شرایط سخت برام پیش می آمد نمیگفتم چرا خداجواب نداد میگفتم نه من باید ادامه بدم ،من باید ایمانم رو نشون بدم به موقعش گفته میشه ..
به مومیرسه ولی پاره نمیشه ،من باید ادامه بدم …
من باید بندگی خودمو بکنم کارمند خدایی کردن نیست ..
کارمند بندگی ،اون خداست میدونه کی بده …
من وظیفم بندگی گردنه اینه که ایمانم رو نشون بدم حرکت کنم حرکت کنم ..
ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است ……
نکته ی بعدی …….
استعدادمهمنیست. ایمان مهمه باورمهمه.
توکل مهمه. ایمان مهمه.
هزاران نفر آدم بی نهایت بااستعداد توکل کشورماوتوتمام دنیا وجوددارن که نون شبشون رو ندارن بخورن..
وهزاران هزار نفر آدمی هستن که استعداد ندارن پایین ترن ازاونا ولی مولتی میلیاردرن
چون استعداد مهم نیست ایمان مهمه. توکل مهمه.
نکته بعدی ..
هرکاری داری میکنی ازهمون اول کیفیت رومدنظر قراربده .
کارتون رو باکیفیت انجام بدین درست انجام بدین ازهمون اول
اگر میخوای ریشه ها درست باشن ازهمون اول خشت اول رو درست بزار
توهرحوزه ای که داری کارمیکنی
ما باید به خداوصل باشیم باید توکل کنیم وایمانمون رو نشون بدیم ..
اگر میخواهید به موفقیت پایداربرسید تومسیردرست حرکت کنید..
تومسیرزندگی یه سری اصول داشته باشید..
اصول درست برمبنای توحید ویکتا پرستی برمبنای سلامت وصداقت ودرستی .وانچه که قبول دارید…..
اگر به اصول خودت وفادارباشی وایمان داشته باشی که باباورهات توکل وایمانی که به خداوند داری هرچه میخوای بهت میده…
کاری نداریم بقهتوصف میزنن یا نمیزنن اون همه چی بهت میده اون ترو به جایی میبره که بقیه تو صف نمیزنن اون همه کاربرات انجام میده
نکته بعدی ….
وقتی تو تصمیم میگیری تغییرکنی جهان میبره ترو جایی که با فرکانست هم جهت باشی
البته که فرکانست یک شبه تغییر نمیکنه ولی وقتی کارمیکنی روی خودت دنیای اطرافت تغییر میکنه توی همون کشوری که هستی تومحیطی قرار میگیری که آدمها خیلی سالمتروصادق تر و درستکارترثروتمندتر موفق ترسپاسگذارتر هستن …
واگراین کشوری که توش هستی اون شرایط رو نداشته باشه به جای دیگه ای هدایت میشی….
به صورت کاملا طبیعی هدایت میشی …
پس باید بهاش رو پرداخت کنیم باید حرکت کنیم باید ایمان داشته باشیم .
به خداارزشش رو داره حالت خوبه از همون موقع که تومسیردرست قرار میگیری این حال خوبه ازهمه چی باارزش تر
به این حال خوبه هی تسریع پیدامیکنه به ثروت به نعمت به سلامتی به خوشبختی ازهمون اول که تومسیر درست قرار میگیری نتیجش بوجود میاد ….
نکته بعدی…..
توباید اونقدر قوی باشی اونقدر قوی باشی برای خودت اصول داشته باشی ..
اصولتونرو جامعه نباید تعیین کنه چون بقیه این کارو میکنم منم این کارو میکنم …
اصولتو باید تعیین کنی طبق اصول خودت حرکت کن اون اصولی که بهش اطمینان داری ،
اون اصولی که به درست بودنش ایمان داری ،
اون اصولی که رفتی قرانرو دها بار خوندی بهش رسیدی به درست بودنش هیچ شکی توش نداری هیچ تردیدی توش نداری طبق اون اصول حرکت کن …..
استاد عزیزم خانم شایسته واقعا سپاسگذارم ازشما برای این فایل ارزشمند…
نکاتی که نوشتم خیلی بیشتر ازاین هست توی دفترم اما نمیخوام کامنتم خیلی طولانی بشه ولی نوشتم که بازهم برام تکرار بشه استاد خیلی سپاسگذارم ازت خیلی ….
یکی از پاشنه های آشیل من همین تمرکز هست
باید روش کارکنم وقت بزارم خداروشکر که لطف خدا شامل حالم هست العان اینجا هستم واین فایل میتونه خیلی بهم کمک کنه تا بهتر این موضوع مهم تمرکز ایمان وعمل صالح رو درک کنم
خدایا مارا هدایت کن به راه راست راه درست راه کسانیکه به آنها نعمت داده ای نه راه گمراهان وغضب شدگان ..
خدایا کمک کن تاتومسیردرست ثابت قدم باشم
خدایا ایمانم رو قوی کن
خدایا شکرت برای این همه نعمت خدایا شکرت ….
در پناه الله یکتا
به نام مهربان پروردگارِ سخاوتمندم که هدایتم کرد به این مسیر توحیدی.
سپاسگزارم از شما استاد عباس منش عزیزم و مریم جون عزیز که این آگاهی ها رو دراختیارمون قرارمیدین
جواب سوال رو بخوام خودم بدم ، باید همون جمله معروف استاد رو بگم که ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است و الان بعد ازاین همه مدت که بااین آگاهی ها زندگی میکنم میتونم بگم که هرجا ایمان داشتم هرجا گفتم هدایتم کن هرجا به توانایی خودم و راهنمایی خداوند ایمان داشتم عمل هم همراه با باورهام اومده
مثلا سال 97 جلو اجرام گرفته شد و من رفتم دنبال مدارک بین المللی و با دو مدرک معتبر از دانشگاه تهران که معتبر ترین مدرک ایران هست ، برگشتم به فضای کاریم ،قوی تر و بسیار گسترده تر ،
ویا رانندگی کردنم که بزرگترین ترس زندگیم بود اما بقول استاد بهای اونم پرداخت کردم و عمل انجام دادم و هرروز با ترس بسیار زیاد رفتم برای تمرین و ….
تا جایی که الان مهارت دارم و مستقل شدم و شهر های مختلف میرم
رفتن به دانشگاه و ادامه تحصیل دادن و رفتن به سر کار و ….
همه اینا عمل هایی بودن که طبق آگاهی های شما انجام دادم و بهای مالی زمانی و انرژیی و …رو با عشق پرداخت کردم و بهشون رسیدم و حالا تو نتیجه زیباشون دارم زندگی فوقالعاده ای رو تجربه میکنم
استاد راجب بهای محصولات صحبت کردید یادمه اون اوایل که این فایل رو گوش کرده بودم چون هنوز با قوانین آشنایی نداشتم بجای واضح شدن قوانین .
به این موضوع فکر میکردم که استاد میخواد پولاشو زنده کنه میگه بیاید بهای محصولات رو بپردازید ، انقدر درجهل بودم که اصلا نمی شنیدم که دقیقا بعداز اون جمله ، گفتید که من بیشتر از 500, تا فایل رایگان دارم رو سایت که الان به بیشتر از هزار تا رسیده به برکت فایل های زندگی در بهشت وسفر به دور آمریکا و…
میخوام بگم وقتی تو مدار نباشی نمیشنوی ، واقعا نمیشنوی ، من فقط اون قسمت که مربوط به پول بود رو میشنیدم ،اصلا متوجه نبودم که شما چطور دارید قانون رو فریاد میزنید ، نمیتونستم از دل صحبت هاتون برای خودم تمرین بسازم و ببینم خودم چجوری میتونم بها پرداخت کنم و پیشرفت کنم
یقین میدونم اگر همچنان رو بهبودم کار کنم همچنان دریافت های بهتری از فایل ها خواهم داشت و همچنان آسان میشم برای آسانی ها
سپاسگزارم تمااااام قد سپاسگزار شما و مهربان پروردگارم هستم که این آگاهی ها رو دراختیارمون قرارمیدین تا خوب زندگی کنیم و کمک کنیم جهان جای بهتری برای زیستن باشه.
《به نام خداوند بخشنده مهربان》
خدایا من هرچی دارم از آن تو دارم، خدایا هرخیری که از جانب تو بمن برسه باز من فقیر تو هستم، خدایا من نمیدونم من بلد نیستم تو بهم بگو خدایا تو هدایتم کن…
سلام به گام هشتمی های عزیز و یه سلام مخصوص به بانو شایسته و استاد عزیزم انشالله همیشه سالم و سلامت باشید
خداروشکر میکنم که تونستم به این گام خودمو برسونم و چقدر جالب و دوستداشتی این گام8 چون منو عشقم داشتیم ناخواسته از این روش برای بهبود شخصیتمون و بزرگتر کردن ظرف وجودمون استفاده میکردیم و این تمرینی که بانو شایسته گفتن رو انجام بدیم دقیقا همون تمرین رو ما داریم انجام میدیم خداروشکر
خب بریم سراغ اینکه ما چجوری این تمرینات رو شروع کردیم و تا کجا رسیدیم…
خب منوعشقم یه هدفی رو برای خودمون تعیین کردیم به نام {استقلال مالی} که این روزا و روزهای قبل درگیرش بودیم و یجورایی باید مسائل مالیمون رو حل کنیم پس ما تصمیم گرفتیم با توجه به شرایط این هدف رو انتخاب کنیم.. حالا بهایی هم که درنظر گرفته بودیم این بود که ما بریم توی لاک خودمون و کاملا خودمون رو ایزوله کنیم، ینی روابط با اطرافیان کم شود و به قطع شدن منجربشه، تمرکز 100٪ روی دوره احساس لیاقت، کلا شبکه های اجتماعی رو پاک کنیم و از همه جا بی خبر باشیم حتی تعطیلات مثل امروز که تعطیل شده تمام ادارات تازه من متوجه شدم، اصلاح یکسری از عادتها و رفتارها، بهبود دادن مهارت ها، غلبه بر ترس هایی که مانع از برداشتن بعضی قدم ها می شود؛ خارج شدن از دایره راحتی و امنیت؛ کار کردن روی باورها و ساختن باورهای هماهنگ با آن خواسته؛ شناسایی ترمزهای ذهنی در برابر آن خواسته و تمرکز بر اصلاح آنها به کمک ابزار منطق؛ حذف عوامل حواس پرتی درباره تمرکز بر آن خواسته؛ ایجاد محیط ایزوله برای تمرکز بیشتر بر خواسته…
ما اومدیم یک لیستی تهیه کردیم از همه اینها و شروع کردیم به بررسی کردنشون حالا چطور به این موارد رسیدیم؟!؟ از اونجایی که شروع به کار کردن روی دوره احساس لیاقت کردیم و جلسه اول رو خیلی حساسوار تمرین کردیم و خوردیم به یه مسئله ای که چرا ما هر دوره ای که شروع میکنیم به جلسه چهارمش که میرسیم ول میکنیم و دیگه ادامه نمیدیم؟؟!! چرا؟؟ خب این موضوع باعث شد ما دو یا سه روز هر لحظه به این موضوع فکر کنیم و درموردش بحث کنیم و خب بقول استاد توی حرف زدنها خیلی از مسائل روشن میشه و ایراداتمون رو پیدا میکنیم و دقیقا همین هم شد ما تمام مسائلی که بالا نوشتم و بانو شایسته توی این گام نوشتن رو نوشتیم و در کنار کارکردن روی دوره لیاقت به این مسائل هم توجه بیشتری کردیم و برای هرکدومشون یه راه حلی پیدا کردیم مثلا اول باور توحیدیمون رو شروع کردیم به هُل دادن تا روی ریل قرار بگیره هرروز روی باور توحیدیمون تمرین کردیم.. من خیلی با فایل توحید عملی 9 زیرو رو شدم داستان حضرت موسی هربار که اونو گوش میکردم ناخودآگاه اشکهایم جاری میشد حالم دگرگون میشد از عظمت از قدرت از خلقت خدا از اون قسمتش خیلی لذت بردم که میگفت میگرفتیم آنچه را انداختی دست حق را دیدی و نشناختی؟ یا اونجایی که میگه وحی امد کین چه فکر باطلی است رهروی ما اینکه اندرمنزلس… واااای من چقدر با این جملات گریه کردم و از خدا طلب آمرزش کردم هم گریه از روی خوشحالی بود هم از روی اینکه چرا من دست حق رو دیدمو متوجه نشدم … این استارت تحول من بود که دیگه هرچی تو گذشته بود رو بیخیال بشم و دوباره بسازم ای خدا هنوز که یاد این فایل توحید عملی 9 می افتم ناخواسته اشکام درمیاد چقدر این فایل بهم امید داد چقدر این فایل بهم آرامش داد چقدر این فایل مسیر رو برام هموار کرد خدایا شکرت بخاطر استاد عباس منش و بانو شایسته که دست حق شدند ازتون سپاسگزارم
خب من از این فایلهای توحیدی شروع کردم تصمیم گرفتم بیام یباره دیگه خودمو زندگی کنم خودمو بسازم از کجا چجوری شروع کردم به کامنت گذاشتن توی سایت توی سایتی که من پروفایلم سالهاس که داشت خاک میخورد و توجه ای بهش نداشتم کامنت گذاشتم ولی اینبار با تعهد ولی اینبار یجور دیگه خیلی جالب بود از سریال سفر به دور آمریکا شروع کردیم کامنت گذاشتیم شکرگزاری کردیم به دقت میدیدیم ولی این دیدن ها با دیدنهای قبلی خیلی فرق میکرد اینبار به موضوع و متنی که بانو زحمت کشیدن برامون مینوشتن دقت میکردیم که آگاهانه داشت بهمون جهت میداد مثلا شکرگزاری، تمرکز به نکات مثبت حل مسائل تسلیم بودن دربرابر خدا حتی برای خوردن یه لیوان آب و…… و این شد که پروفایلم کم کم تمیز شد و خدا بهم پاداش داد یه روز صبح بعداز نماز صبحم رفتم تو پروفایلم دیدم استاد بهم 25٪ تخفیف داده برای اینکه خودمو پیدا کردم و به خودم اومدم و بعداز اون هم بانو شایسته بهم جایزه داد اونم پروژه مهاجرت به مدار بالاتر بودش اصلا نمیدونید چه روزی شد اون روز چقدر اتفاقات خوبی برام افتاد چقدر زندگی برام راحتتر شده بود چقدر زندگی آسون شده بود اصلا یه هیاهویی بود تو خونمون و با عشقم کلی خندیدیم و گریه کردیم و خوشحالی کردیم خیلی خوب بود آره الان بازم همون حس رو دارم حالم عالیه من چقدر خوشبختم که به این آگاهی ها هدایت شدم من چقدر خوشبختم که قانون کدنویسی رو دارم یادمیگیرم خدایا شکرت
حالا حسابشو کنید من یه آدم تک بعدی یکم گیر کرده بودم که پروژه مهاجرت رو کار کنم یا لیاقت خیلی خیلی خیلی دارم تلاش میکنم هر دوتاش رو باهم ببرم جلو آخه این پروژه هم یه سمتش میخوره به لیاقت یه سمتش میخوره به روانشناسی ثروت و یه سمتش هم میخوره به کشف قوانین حالا من باید از سه بعدی بشم چندبعدی چون همشون به هم ربط داره ولی خیلی خیلی برام لذت بخشه بخدا اگه بدونید چقدر از درون حالم خوب شده الان متوجه میشم وقتی استاد میگه قدیم من پول نداشتم یه دونه نون بخرم ولی حالم خوب بود کفشم پاره بود ولی از درون حالم خوب بود و راه میرفتم الان دقیقا مصداق منه من الان تو همون شرایط استادهستم ولی حالم خوبه با عشق دارم زندگی میکنم و مطمئنم که روزای خوب رسیدند من باید برم استقبالشون :)) خدایا شکرت
حالا درکنار فایل های توحیدی، لیاقت و الانم مهاجرت به مدار بالاتر با تمرین کردن روی این دوره ها اومدم به کامنت گذاشتن روی این دو دوره و به صورت تکاملی تمرکزم رو گذاشتم فقط فقط روی سایت اوایل خیلی وقت کم میآوردم و همش حس میکردم پس کارم چی کی میخام به مشتریهام برسم ولی باز یه حسی منو میکشوند تو سایت و یه زمانهایی هم نمیتونستم کنترل کنم سریع بازی میکردم و کنترل میکردم و خب خداروشکر الان دارم کم کم قبول میکنم باید به خدا و برنامه ریزیهاش اعتماد کنم بموقع مشتری برام آورد بموقع رفتیم بازدید از ملکهایی که معرفی کردم حالا الباقیش خدا باید سمت خودشو درست کنه ؛) الان هم تو سایت هستم هم مشتریهامو پیگیری میکنم خداروشکر خیلی خوب شده
حالا برای اینکه بتونم همین شرایط رو ادامه بدم و مثل گذشته درجا نزنم اومدیم برای خودمون ایزوله سازی کردیم چطور اینجوری که دیگه برای رفتن به خانه فکوفامیل با یه زنگ و دعوت نمیرفتیم سعی کردیم به هردلیلی دعوتشون رو رد کنیم و بپیچونیمشون.. از رفتن به خانه پدرومادرهامون از یه روز کامل رسوندیم به نصف روز و الانم در حد یک الی دو ساعت میریم میشینیم و میبینیمشون و شکرگزار هستیم که سایه اشون سالم و سلامت بالاسرمون هستش و من هم کل شبکه های اجتماعی ام رو پاک کردم منظورم یوتیوب و اینستاگرام هستش که وسوسه نشم به حوای پست گذاشتن برم داخلشون و سَرَک بکشم خداروشکر خب اینم از یه محیط ایزوله برای خودمون دیگه هم کاری نداریم چه اتفاقاتی بیرون میافته و الان میتونم بگم سَرِمون تو لاک خودمونه 100٪ … همینجوری ادامه دادیم تا رسیدیم به اصلاح یکسری از رفتارهای و عادتهایم خب من قدیم سحرخیز بودم و دوباره شروع کردم به سحرخیزی دوباره صبح زود نمازخواندن و خواسته نویسی و تصویرسازی خوب خواسته نویسی هامو سعی کردم هربار مثل کشف قوانین انجام بدم و هربار توش دارم بهتر و بهتر میشم مثلا الان 26امین روزی که دارم خواسته مینویسم و دارم مقایسه میکنم خودمو با 26 روز پیش میبینم چقدر متفاوت شده نوع خواسته هام نوع زندگی کردنم اصلا یچی میگم یچی میشنوید خیلی تفاوت داره خیلی تفاوت داره واقعا استاد و بانوشایسته ازتون سپاسگزارم و خداروشکر میکنم که هنوز سوگلی خدا هستم.. بعداز این اصلاح کردنهای عادتها دیدم بازم یجای کارم میلنگه و توی شغلم هنوز تغییری ایجاد نشده البته بگم خیلی زندگیم روانتر شده ولی بازم اونجوری که دوستدارم نشده رسیدم به قسمت ترسها متوجه شدم من از زنگ زدن و پیگیری کردن مشتری هام میترسم که زنگ بزنم بگم خونه خریدید یا خونه میخاین برای خرید یا میفروشید و کارهایی که مرتبط میشه به کار املاک …. خب برای این هم اومدم یه تصمیم گرفتم که از روزی دوتا یه سه تا زنگ زدن شروع کنم ولی با حس خوب و تا به امروز روی این ترس هم غلبه کردم و به راحتی زنگ میزنم به مشتریانم خدایا شکرت
وااای واااای یه ترمزی پیدا کردیم منو عشقم که اصلا نگو نپرس اونم چی باور به فراوانی که ما خیلی ازش دور شده بودیم و این ترمز مانع از رسیدن پول بهمون میشد خب این باور رو ما با شمردن ماشینهای توی کوچمون، از شمردن درختان خانه ها و مغازه ها شروع کردیم و هفته ای یکی دو روز میریم خیابانهای شلوغ فردیس رو میچرخیم و مغازه های شلوغ رو میبینیم و حتی شده هم میریم داخل که لمس کنیم این فراوانی مشتری و خرید و فروش هستش و چقدر این مورد به من کمک کردش و توی این چندروز چقدر مشتری اومد برام و چقدر بازدید رفتیم خدایا شکرت
و مجموع همه اینها خیلی توی روند زندگی ام تاثیر مثبتی گذاشته چقدر چرخ زندگی ام روانتر شده چقدر زندگی آسونه چقدر زندگی خوبه چقدر قانون دقیق کار میکنه چقدر من خوشبختم که به این آگاهی ها هدایت شدم چقدر من خوشبختم که دارم قانون کدنویسی رو یاد میگیرم چقدر دقت این قانون بمن آرامش داده چقدر من دیگه عجله ای ندارم که به یه خواسته خاص برسم چون میتونم بعدا خلقش کنم چقدر احساس خوب من بی نیاز شده از هر عامل بیرونی و یا داشتن یه نعمت خاص… خدایا شکرت خدایا شکرت
هوووووووم چقدر حالم خوب شد
خدایا شکرت
استاد و بانو شایسته خیلی دوستون دارم عاشقتونم از راه دور میبوسمتون بغلتون میکنم ماچ بوس بغل به امیددیدار تو پرادایس
خدایا شکرت بخاطر امروز که بهمون اجازه زندگی کردن و خلق زندگیمون رو دادی
با خدا باش و پادشاهی کن بی خدا باش وهرچه خواهی کن
خدایا شکرت
ایاک نعبد و ایاک
سلام سلام سلام به استاد مهربان ، به مریم جان وهمه ی دوستان خوبم
وای خدای من چقدر من خوشحالم که توی این مسیر زیبا هستم ، من فکر میکردم خیلی بلدم و آگاهیهای من بیشتر از بقیه است .این درسته ولی تا به اطلاعاتی که دارم عمل نکنم به جایی نمیرسم من این ترمز ذهنی رو تو این مسیر مهاجرت به مدار بالاتر فهمیدم ودرک کردم .
من باید از خودم شخصیتی متفاوت از قبل بسازم ،تمریناتم را بیشتر ومستمر انجام بدم،
به جای اینکه به فکر تغییر همسر و دلسوزی و نگران آینده فرزندانم باشم ، برای خودم ارزش قائل باشم چرا که وقتی من حالم خوب باشه وثروتمند باشم والگوی خوبی برای خانواده ام وعزیزانم باشم ، بیشترین کمک را به اونها کردم .
من تنها تلاشی که تو اینهمه وقت انجام دادم بیشتر کردن اطلاعاتم بوده واین به تنهایی فایده نداره ومیشه همون که استاد میگه یعنی ایمانی که عمل نیاره حرف چرته .
خدای من ،رابطه ی عمل صالح به دانسته ها وچقدر هم مهمه.
انگار با دعا خوندن بخوام معجزه رخ بده ومن هیچ کاری نکنم وهمش بگم من میتونم ، برای من هست من با بقیه فرق دارم ، خدا به من میده.
چیزی که تو کل این فایلها هست اینه که درهر شرایطی که هستی اول باورهای قدرتمند کننده در مورد خواستت بساز بعد به پشتوانه ان باورها وارد عمل شو وقدم بردار تا باقی مسیر بهت آشکار بشه وهربار آگاهی رو درک کردی یاحس کردی باز اقدام کن وبهش عمل کن این عین بازیهای کامپیوتری میمونه .
یه سری بازی با مراحل بالاتری هست که اگه هر مرحله رو طی کردی میری مرحله بعد واگر قبلی ستاره هاشو نگرفتی ویا چیزی جا مونده باز میتونی برگردی وکاملش کنی وبری بالاتر ، میتونم زندگی رو از این زاویه ببینم که قوانین بازیش دقیقا چیه ومن موظفم که رعایتشون کنم تا به شکل بهتری به مدارهای بالاتر برسم…
تا اسم بازی میاد فکرها میره به این سمت که به جای بازی کارکن.
من اعتقاد دارم توهمه چی باید بهترینهارو بخوای ، کلی داستان با همین اعتقادم دارم مثلا میخواییم بستنی بخریم باید اونیکه میخوام باشه یعنی یا نمیخورم یا بستنی دلخواهم رو میخورم. به فرض با دخترم بیرونم میخواییم ساندویچ بخریم من برعکس دخترم دنبال ارزون نمیگردم بلکه فارغ از قیمتش من ساندویچ دلخواهم رو میگیرم واین خیلی خوبه به جای اینکه دمبدم برم یه بار میرم درست وحسابی شو میخورم.
فکر کنم اصول خوبی ساختم فقط باید محکم عمل کنم.
امیدوارم تواین مسیر پویا به نتایج عالیتری برسیم.
به نام خداوند هدایتگرم
وَلَا تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَکمْ عَلَیٰ بَعْضٍ ۚ لِلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِمَّا اکتَسَبُوا ۖ وَلِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِمَّا اکتَسَبْنَ ۚ وَاسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ کانَ بِکلِّ شَیءٍ عَلِیمًا
آرزو مکنید آن چیزهایی را که بدانها خدا بعضی از شما را بر بعضی دیگر برتری داده است. مردان را از آنچه کنند نصیبی است و زنان را از آنچه کنند نصیبی. و روزی از خدا خواهید که خدا بر هر چیزی آگاه است.
آیه 32سوره نساء
خدایا شکرگزارم که در این گام قدم میگذارم و هرروز به مدار بالاتر نزدیکتر ونزدیکتر میشم .
سلام به استاد عزیزم و تمام عزیزان همقدم من در این مسیر الهی …
ایمان ، ایمان همه چیز ه
تو خود پای در راه بنه و هیچ مپرس
خود راه بگویدت ک چون باید رفت
نکته : شما تنها زمانی به خواستهتون میرسین که وارد مدار خواستهتون شده باشید . و وارد مدار خواسته شدن یه عالمه عوامل رو باید با هم داشته باشه
مثل :علاقه و عشق ، اولین شرط ورود به مدار خواسته هست . تو باید عاشقانه اون هدف و اون خواسته رو بخوای . تو باید از حرکت به سمت اون هدف لذت ببری و عشق کنی . تو باید با شور و حال اون هدف رو دنبال کنی . تو باید با علاقه هرکاری ک لازم هست برای بهتر اجرا شدن اون هدف و خواسته انجام بدی..
پرداخت بهای رسیدن ب اهداف دومین عامل رسیدن به اهداف هست . باید افکار و باورهای درستی در مورد اهداف و خواسته هات بسازی . باید برای حرکت در مسیر تحقق اهداف و خواسته ت با ایمان قدم برداری. ایمانی ک عمل نیاورد حرف مفت ه ایمان و عمل صالح دوهمراه همیشگی در قرآن هستند .
إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا ﴿70﴾ مگر آنان که توبه کنند و ایمان آورند و کار شایسته انجام دهند، که خدا بدیهایشان را به خوبیها تبدیل می کند؛ و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.
عامل بعدی برای رسیدن به هدف و بهای اون: وقت گذاشتن هست . وقت ت رو اختصاص دادن برای تحقق اون هدف هست . انرژی و تمرکز گذاشتن برای اون هدف هست .
تمرکز ، تمرکز ، تمرکز همه چیزه
چطور میتونم اصول زندگیم رو تعیین کنم ؟؟ خودم رو باید به جای دیگران بگذارم ، و تصور کنم ک اگر کسی چه برخوردهایی با من داشته باشه من رو آزار میده و باعث اذیت و رنج میشه ؟؟ پاسخ این سوال تعیین کننده اصول من هست . و بعد از تعیین اصولم باید این رو باور کنم که اگر در هر شرایطی پایبند به اصولم باقی بمانم و با ساختن باورهای درست و توکل به خداوند پیش برم خداوند هرچی ک بخوام رو به من خواهد داد . خداوند همه چیز به من میده . خداوند همه کار رو برام انجام میده . جهان من رو به جایی هدایت میکنه که با اصولی ک من رعایت میکنم هماهنگ هست . بنابراین اگر من در جایی قرار دارم یا با آدمهایی ارتباط دارم ک دوست ندارم این به این دلیل هست ک حتمن هنوز ارتباطی بین من و اونها وجود داره ک من هنوز اینجا هستم و اگر واقعا تغییر کنم و به ثبات فرکانسی برسم حتمن شرایطم عوض میشم و محصور میشم با آدمهایی که با آدمها و روابط قبلی کاملا متفاوت بودند. ( همه ش از خودم پرسیدم ک چطور من تا الان این آگاهی رو درک نکرده بودم انگار برای اولین بار بود که این قسمت از صحبتهای این فایل رو می شنوم .) این باور ،طوفانی در وجود من ایجاد کرد :»اگر من تغییر کنم من به جایی هدایت میشم که با وضعیت فعلی من هماهنگ باشه. اصلا درک این باور همه چیز رو تغییر میده ، دیگه غرزدن و نارضایتی و مشکلات محیطی و جامعه و … معنایی نداره یعنی واقعا واقعا واقعا من فقط تعیین کننده ام و تماااام… به قول استاد وقتی این شرایط رو دوست ندارم ، اگر این کشور و محیط و دروغ و دزدی و شرک و ناسپاسی و خیلی چیزهای دیگه رو نمی پسندم ، نیازی به گیر دادن من به این شرایط نیست ، فقط کافیه خودم رو آماده ی بودن در شرایط بهتر کنم تا جهان به لطف قانون فرکانس جای من رو عوض کنه و من رو در شرایط بهتر قرار بده… ! ! چرا انگار برای اولین بار هست این صحبتها رو میشنوم در حالی ک همین گام رو من حداقل ده بار هست ک دارم گوش میدم فقط تو همین پروژه؟؟! … خدای من ! انگار دریچهای تازه به روم باز شد …!!! باز هم صحبت استاد که روش تغییر باورها تکرار و تکرار و تکرار آگاهی های فایلها به روش های مختلف هست ، نوشتن و صحبت کردن و ضبط کردن و … که باعث میشه هربار قوانین رو بهتر درک کنی و باورهات بهتر و بهتر بشه رو بیشتر و بهتر متوجه شدم الان . و کامنت نوشتن لطف من به خودم هم برای عمیق تر کردن درکم از فایلها ست واقعا… خدایا شکرت که من رو هربار به تصمیمات بهتر و عادتهای بهتر هدایت میکنی و میخوای تا آماده بشم برای مدار بالاتر .مااااچ …
پس نرگس عزیزم ! سپاسگزار باش عزیزم . به نعمتها و داشته هات هربار و هربار بیشتر و بهتر توجه کن .
لأن شکرتم لأزیدنکم
شکر نعمت نعمتت افزون کند
نرگسم ! شکرگزار باش تا وضعیت تو و شرایط تو تغییر کنه . وقتی تو تصمیم به تغییر میگیری دنیا تو رو میبره جایی ک هماهنگ باشه با فرکانست وقتی که روی خودت کار کنی دنیای اطرافت تغییر میکنن . یه تجربه از خودم بگم : من سال قبل در دبیرستانی مشغول کار بودم ک فضای عمومی بین همکاران و دانش آموزان کمی متمرکز به روی منفیها و کمبودها و ناخوشایندی بود و خب من بخاطر درک قانون سعی میکردم ک در گفتگوها با این جریان همراه نشم و تمرکز بذارم بر نکات مثبت و خوب ک خب کار راحتی هم نبود …سال تحصیلی سپری شد ، درپایان سال به صورت کاملا هدایتی من برای امتحانات نهایی ابلاغ مراقبت خوردم و وارد مدرسهی تیزهوشان شدم و در همون مدت 20 و چند روزه امتحانات متوجه شدم ک چقدر فضای مدرسه تیزهوشان متفاوت هست ، چقدر جو همکاران مثبت تر هست ، چقدر همکاران تمرکز شون بر مسایل و موارد متفاوتی هست ، چقدر همه خودشون و توانایی های خودشون رو باور کردند و با مسائل بهتر و منطقی تر برخورد میکنند و زمین تا آسمون با مدرسه ی عادی ک من اونجا تدریس داشتم و جو اون مدرسه فرق داشت … جالبه ک مدیر خود اون مجموعه از من درخواست همکاری در سال تحصیلی آینده رو داشت و من هم پذیرفتم و باور کردنی نیست شاید اما من در همین شهر و در همین منطقه هستم ولی در این مدرسه شرایط کاملا متفاوتی نسبت به بقیه محیط های آموزشی دارم تجربه میکنم از نظر مثبت اندیشی ، از نظر تمرکز بر نکات مثبت و توجه به توانمندی ها و با اعتماد به نفس مسأله و مسائل رو بررسی کردن و هزاران هزار تفاوتی ک حتا در آبدار خانه و محیط پر از گل و گیاه مدرسه و پذیرایی های زنگ تفریح وجود داره و خدا رو شکر میکنم که من تونستم با عمل کردن به قانون خیلی بدیهی و راحت ببینم عملکرد جهان رو در جا ب جا کردن چطور اتفاق می افته ک هنوز هم با وجود گذشتن چندین ماه از سال تحصیلی هربار در مورد این تفاوتها با خودم صحبت میکنم و سعی میکنم این نکات مثبت و تغییر مثبت و نتیجه ای ک برام اتفاق افتاده رو ببینم و تایید و تحسین کنم تا برام عادی نشه و به این شکل به سمت نعمتهای بزرگتر و شرایط بهتر هدایت بشم به لطف خداوند و این سیستم بینظیر .به صورت کاملا طبیعی هدایت خواهی شد این عین جمله ی استاد هست . دستان خداوند میان رو من در این تجربه تجربه کردم و این ایمانم رو خیلی تقویت کرد ک پس بقیه صحبتهای استاد رو هم میتونم روزی کاملا لمس کنم و احساس کنم که من چطور در حال خلق کردن زندگیم هست .
رسیدن به هدف بها میخواد . باید باهاش رو پرداخت کنی . باید حرکت کنی ، باید تمرکز ، باید انرژی ، باید زمان ، جلوی وسوسه های شیطان ایستادن رو انجام بدی و این مسیر حال خوب کن رو پیش ببری .
به اصول خودت پایبند باش
خداوندم کمکم کن تا بهای رسیدن به اهدافش رو پرداخت کنم . یاورم باش تا به اصولم پایبند باشم و خودم رو برای شرایطی بهتر و فضای بهتر و روابطی بهتر آماده و مهیا کنم ، مثل زمانی که با اطمینان از دعوتم به یه میهمانی باشکوه خودم رو برای شرکت در اون میهمانی و لذت بردن ازش آماده میکنم. و ذوق ، ذوق اینکه من هم دعوتم ، دعوتم به تجربه ی مدار بالاتر و تمام اتفاقات خوبی ک چشم انتظارم هستند …خدایا شکرت :-:-:-*