مصاحبه با استاد | مفهوم «ایمان + عمل صالح» در مسیر هدف - صفحه 79

1066 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فاطمه تقی زاده گفته:
    مدت عضویت: 2309 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربانم که هرآنچه دارم از آن تو دارم

    سلام به استاد عزیزم ومریم جانم

    سلام به دوستان نازنینم

    ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است.

    اول از هرچیز برای رسیدن به هر خواسته ای باید در مدار آن خواسته قرار بگیریم وبهش علاقه داشته باشیم وبعد تلاش وکوشش وپرداخت بهاست برای رسیدن به اون خواسته ای که داداریم.

    استاد خداروشکر تا حالا هر ایده ای که بهم شده بهش عمل کردم وتلاشم رو کردم. استاد وقتی داشتن یه شغل،واسه خودم هدفم قرار دادم هر ایده ی کوچک وبزرگی رو انجام دادم تا اینکه یکسال پیش هدایت شد به کار نونوایی کنار همسرم با اینکه هیچ سر رشته ای در کار نونوایی نداشتم اما به الهامات درونم گوش دادم وبهش عمل کردم واستاد با تلاش وکوشش یکی یکی ایرادهام رو برطرف کردم و روزبه روز بهتر از قبلم شدم

    استاد الآن هم بعداز گذشت یکسال که در کار نونوایی مشغولم دیگه روزانه نه،بلکه هر دور پخت سعی میکنم کیفیت نان مون بهتر از دور قبلمون باشه وهر بار کیفیت نانمون بهتر شده

    آمار پختمون رفته بالا مشتریهامون بیشتر وبیشتر شدن

    استاد الهام دیگه ای که بهم شده و باجان ودل بهش عمل کردم آبدیت شدنم در رشته خیاطی بود

    استاد تقریبا 5ماه پیش نشانه ها اومد که برم برای دوره شب وعروس ثبت نام کنم وآموزش ببینم.با اینکه هرروز بجز پنجشنبه ها صبح وبعدازظهر مشغول کار نونوایی هستم باز برای رسیدن به خواسته ام وعلاقه ام روزهای یکشنبه وسه شنبه هر هفته ساعت 6 بعداز پختمون میرم کلاس لباس شب وعروس که استاد در این مسیر هم به تمام نشانه ها والهامات درونم توجه کردم وبهشون عمل کردم وتمام مسیر برام هموار شده وهمچنان هم میشه.

    استاد قبلا که برای خودم یا هرکس دیگه ای لباسی چیزی دوخت میزدم تمام تلاشم رو میکردم تا بهترین کار تحویل مشتری بدم وخدارو شکر همه از کارم راضی بودن والان هم که در دوره ی آموزش هستم همیشه سعی کردم کارهام رو تمیز ومرتب انجام بدم مربیم ازم راضی باشه که خداروشکر جز شاگردای زرنگ ودوخت تمیز کلاس هستم.

    ودر آخرهم باید بگم اصول هایی هستش در زندگیم که همیشه سعی کردم بهش عمل کنم وفکر میکنم خوب بودم اوین موضوع خیلی موضوع مهمی هستش وباید توجه بیشتری بهش داشته باشم و با دقت وتمرکز بیشتری این اصول هارو در خودم پیدا کنم وبهشون عمل کنم.

    سپاسگزارم استاد عزیزم مریم جانم انشاالله هر کجا هستین شاد وسالم وسعادتمند باشید

    برای تمام دوستانم آرزوی بهترینهارو دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    بیتا کریمی گفته:
    مدت عضویت: 487 روز

    به خواسته ای که در حال حاضر بیشتر از هر چیز دوست داری به آن برسی فکر کن. سپس لیستی آماده کن درباره اینکه: چه بهایی حاضری برای تحقق این خواسته بپردازی؟

    با سلام و احترام خدمت استادان عزیزم و اعضای گرامی سایت

    من روز قبل یک کامنت نوشتم که شامل نکات فایل بود و چون طولانی تمرین این گام رو موکول کردم به امروز تا با انرژی بیشتری بهش بپردازم از خانم شایسته ی عزیزم سپاسگزارم برای این تمرین هایی که مارو از منطقه ی امنمون بیرون میاره و با خودمون روبرو میکنه .

    من رشته م پزشکیه و طی این 8 سال فقط به مطالعه در این زمینه مشغول بودم . طی این مدتی که وارد سایت شدم و از استاد شنیدم که باید علاقه مون رو پیدا کنیم و دنبال اون بریم کمی به مسیرم شک کردم و به این نتیجه رسیدم که توو این مدت فقط خودمو توو دایره ی امنم نگه داشتم و هیچ تجربه یا مهارت جدیدی بهم اضافه نشده . اخیرا یه مهارتی رو آموزش دیدم که خیلی با کارهایی که قبلا کردم متفاوته و باید با خیلی از ترس هام روبرو شم تا بتونم ازش پول دربیارم و پیشرفت کنم

    اولین کار اینکه دوباره مطالبش رو مرور کنم

    دوم اینکه پیج کاری براش باز کنم

    سوم اینکه تحقیقاتم رو بیشتر کنم که محتوای مناسب برای پیجم جمع کنم

    چهارم که از همه مهم تره استمراره

    اگه خداوند منو به این مسیر هدایت کرده من وظیفمه که سمت خودمو انجام بدم وبهش توکل کنم خودش نتایج رو برام رقم میزنه الهی به امید تو

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    زینب معرفی گفته:
    مدت عضویت: 1296 روز

    به نام خدای هدایتگرم

    گام هشتم/پروژه مهاجرت به مدار بالاتر

    نکات خیییییلی مهم،کاربردی و آموزنده ی این فایل بی نظیر که خودش به تنهایی میتونه یه دوره باشه بدون اغراق

    برای رسیدن به خواسته ات،باید وارد مدار خواسته ات بشی

    شرط اصلی رسیدن به خواسته:عشق و علاقه میباشد

    مراحل رسیدن به خواسته:

    *ایجاد افکار و باورهای مناسب

    *حرکت در مسیر باورهاست

    برای رسیدن به هر خواسته ای باید بهاشو بپردازی

    *ایمان و عمل صالح در کنار هم معنا پیدا میکنن

    ایمان بدون عمل مساویه با حرف چرت

    بهای رسیدن به خواسته:

    وقت گذاشتنه

    تمرکز داشتنه

    سرمایه‌گذاری روی خودته

    متخصص شدن در حوزه ی کاری خودته

    ایمان و توکل کردنه

    ایمانی که احساس خوب بهت میده، خیالتو راحت میکنه

    یادت باشه توی هر شرایطی که به ظاهر سخت باشه باید ادامه بدی باید ایمانتو نشون بدی

    باید بتونی توکل کنی به اینکه خداوند هدایتت میکنه حمایتت می‌کنه

    تو باید بندگی خودتو بکنی،خداوند هم به موقعش هرچی که بخوای بهت میده

    روزای سخت باید فقط انگیزه اتو بیشتر کنه برای ادامه ی مسیر، فقط برای اینکه خواسته هاتو واضح بهت نشون بده

    پس اصلا چیز بدی نیست باید با ادامه دادن بتونی از اون روزا بگذری

    ایمان همه چیزه،ایمان که داشته باشی،توکل که داشته باشی خدا همه کار برات میکنه،دلهارو برات نرم میکنه

    وقتی رو باورهات کار میکنی باید به ایده و الهاماتی که بهت گفته میشه عمل کنی

    ایده هایی که با شرایط فعلیت و با توجه به توانایی هات بهت گفته میشه فقط باید ایمان، شجاعت و شهامت به خرج بدی

    اگه یه سری ترسهایی داری که جلوی حرکت کردنتو میگیره باید بتونی بهشون غلبه کنی و باور کنی که خداوند باهاته، کنارته،همراهته

    اگه تو یه قدم بر داری خدا هزاران قدم برات بر میداره

    یادت باشه خدایی که تورو به اینجا رسوند و کمکت کرد،درهارو به روت باز کرد،دلهارو برات نرم کرد،مسیر و برات هموار کرد

    همون خدا آدمهای مناسب و به سمت تو هدایت میکنه،خدا همه کار برات میکنه،

    تو فقط باید ایمان بیاری،تو فقط باید توکل کنی به رب،تو فقط باید حرکت کنی

    به الهاماتت توجه کنی و باور کنی وعده‌های خداوند و اونوقت همه برات،همه کار میکنن چون خداوند همه چیزو برات می چینه،اتفاقات خوب و شرایط خوب برات میفته

    و باز هم یادت باشه از همون اول کارتو بر پایه ی اصول خودت پیش ببری

    صداقت، راستی و درستی سرلوحه ی کارت باشه

    همیشه کار و آموزشتو با کیفیت هر چه تمام ارائه بدی ،اگه دنبال موفقیت پایدار هستی

    زینب جان اینو همیشه با خودت مرورش کن

    که عوامل بیرونی(وضعیت اقتصاد،تورم،دلار،دولت و…..)

    کوچکترین تأثیری در زندگی تو ندارن

    تو داری زندگیتو با افکار و باورهات خلق میکنی

    اوضاع جامعه، کشورت هرچقدر هم بخواد داغون باشه تأثیری در زندگیت نداره

    خداوند این آزادی رو بهت داده هر جور که دوست داری زندگیتو خلق کنی فارغ از هر چیز دیگه ای

    خدایا مارو در زمره ی بندگان مؤمن و صالحت قرار بده

    الهی آمین.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    بیتا کریمی گفته:
    مدت عضویت: 487 روز

    با سلام و احترام خدمت خانم شایسته ی عزیزم ، استاد عباسمنش بزرگوار و همه ی دوستان عزیز سایت

    خداروشکر میکنم که بالاخره چندین بار فایل رو گوش کردم و نت برداری از فایل رو به پایان رسوندم و اگاهی هایی که در این مدار دریافت کردم رو مینوسم . یادمه سال 99 بود که این فایل رو شنیدم توو یک روز 10 بار گوش دادم بهش هربار دلم میلرزید که استاد میگفت “همه ی پل های پشت سرم رو خراب کردم تا اگه توو تهران یکی خورد توو گوشم برنگردم من جایی برای برگشت نداشتم من راهی برای برگشت نداشتم ” هرچند که اون دوران در مدار درک این اگاهی ها نبودم و سالها به سایت سر نزدم از همه ی کسایی که توو این چند سال تیمارم کردند تا بالاخره بتونم در مدار سایت قرار بگیرم سپاسگزارم و خداوند رو شاکرم که چندین ماهه به جز سایت به هیچ چیز دیگه نمی پردازم و تلاش میکنم این آگاهی های خالص رو درک کنم خدایا شکرت خدایا شکرت

    نکات فایل :

    آیا ساختن باورهای هم جهت با خواسته و تجسم، ما را از مطالعه و اقدام عملی برای رسیدن به آن خواسته بی‌نیاز می‌کند؟؟

    ما فکر می‌کنیم که می‌توانیم به یک خواسته‌ای برسیم بدون اینکه در مدار آن خواسته قرار بگیریم در حالی که دستیابی به خواسته، زمانی رخ می‌دهد که ما در مدار آن باشیم و وارد مدار خواسته‌ها شدن به همزمانی عوامل زیادی برمی‌گردد. اگر ما علاقه‌ای به مطالعه در زمینه هدفمون نداریم اصلا چرا می‌خواهیم به آن هدف برسیم؟؟ مثلاً اگر ما می‌خواهیم که یک فوتبالیست موفق شویم ولی علاقه‌ای به تمرین فوتبال نداریم اصلاً چرا می‌خواهیم فوتبالیست بشویم؟؟ یعنی این‌ها در تضاد با هدف ماست اگر می‌خواهیم به یک هدف برسیم اولین شرط این است که به هدفمون علاقه داشته باشیم و برامون مهم باشه که در این صورت خود به خود به سمت انجام کارهایی می رویم که منجر به رسیدن ما به هدفمون میشه . مثلاً استاد حتی در زمان امتحان‌های دانشگاه حتماً باید در روز حداقل یک کتاب موفقیت رو مطالعه می‌کردند یعنی اصلاً مهم نبود چقدر باید در زمینه مورد علاقه‌شون تلاش کنند چون اصلاً آنها را تلاش و زجر کشیدن نمی‌دیدند بلکه به معنای لذت، عشق و احساس خوب بود لذا کتاب می‌خواندند، برای بقیه در مساجد و کلاس‌های دانشگاه سخنرانی می‌کردند و هر کاری که لازم بود برای بهتر شدن در این زمینه، انجام می‌دادند نه به این خاطر که مجبور بودند به خاطر اینکه عاشق هدفشون بودند .

    برای رسیدن به اهداف باید بهای آنها را بپردازیم در واقع با توجه به اصل پایستگی انرژی، باید انرژیمون رو با افکار و باورهای درست و حرکت در مسیر باورها، به شکل خواسته تغییر شکل بدهیم تا خواسته ها وارد زندگیمون بشن .

    ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است ؛وقتی باورهای ما اصلاح شود و هماهنگ با خواسته‌هامون باشد، حتماً باعث حرکت ما به سمت خواسته‌هامون می‌شه مثلاً یک نفر می‌گوید به خدا ایمان دارد ولی جرات مهاجرت به یک شهر بزرگ تر را ندارد یا جرات تغییر شغلی که از آن راضی نیست یا جرات اجرایی کردن ایده‌هایش را ندارد . در قرآن کریم ایمان و عمل صالح با هم آمدند” کسانی که به خداوند و روز آخرت ایمان دارند و عمل صالح انجام می‌دهند هیچ ترس و غمی بر آنها نیست” یعنی این‌ها همزمان و همراه هم هستند . بهای رسیدن به اهداف وقت گذاشتن است، گذشتن از روابطی است که ما را از اهدافمان دور می‌کند . خود استاد تمام انرژی، زمان و حتی پولشون رو صرف رسیدن به اهدافشون می‌کردند حتی کار و شرایط عالی ای که در بندرعباس داشتند رو رها کردند و به تهران که هیچ شناختی از آن نداشتند، کوچ کردند تا بتوانند در زمینه هدفشون قدم بردارند در حالی که هیچ فرش قرمزی برای ایشان در تهران پهن نبود و هیچ قولی از طرف بقیه به ایشان داده نشده بود فقط ایمان بود فقط یک وعده الهی بود .

    باید بهایی که برای رسیدن به اهدافمون پرداخت کردیم رو با استاد مقایسه کنیم تا علت تفاوت نتایجمون رو بفهمیم.

    اگر می‌خواهیم یک زندگی عالی داشته باشیم و برامون مهمه که به اهدافمون برسیم، باید بهای آنها را بپردازیم باید ایمان داشته باشیم، باید وقت و انرژی و تمرکزمون رو صرف آنها کنیم چون ترویج یکتا پرستی مهم ترین هدف زندگی استاد بود، با دست خالی به تهران آمدند و از صفر شروع به کار کردند در حالی که در مسافرخانه‌ها زندگی می‌کردند چون پولی برای اجاره خانه نداشتند و به صورت اتفاقی یکی از شاگردان ایشان یک منزل خوب با بهترین وسایل رو در اختیار ایشان قرار می‌دهد و تا زمانی که میخواهند در آن زندگی می‌کنند” در واقع خداوند پاسخ می‌دهد ” خداوند همه چیزه ایمان همه چیزه

    تو پای به راه در نه و هیچ مپرس خود راه بگویدت که چون باید رفت

    چی میشه که این اتفاق می‌افته؟؟ چی میشه که خداوند دل اون خانم و پدر و مادرشون رو برای استاد نرم می‌کنه؟؟ ایمان این کارو می‌کنه

    خداوند به پیامبر می فرماید ما دل‌ها را نرم کردیم برای تو .

    ایمان و توکل به خداوند، احساس خوب و خیال راحت می‌آورد اگر خیالمون ناراحته و نگرانیم یعنی ایمان ما واقعی نیست . وقتی یک شرایط سختی برای استاد پیش اومد نگفتند که چرا خداوند جواب نمی‌دهد و رها نکردند، بلکه کارشون را ادامه دادند و ایمان داشتند که به موقع درست به ایشان راهنمایی‌ها گفته می‌شود” به مو می‌رسه ولی پاره نمی‌شه” در واقع کار ما بندگی کردن است و ما باید بندگی خودمون رو بکنیم کار ما نشان دادن ایمانمونه، کار ما حرکت کردنه، کار ما خدایی نیست خود خداوند می‌دونه که کی بدهد همان روزهای سختی که استاد داشتند، بهشون کمک کرد که خواسته‌شون رو بهتر بشناسند اینکه الان بهترین خانه‌ها را دارند و زندگی عالی را تجربه می‌کنند، به خاطر آن تضادهایی است که در آن روزها گذراندند که باعث شکل دادن به خواسته‌هاشون شد . اگر از اول یک خانه داشتند، هیچ وقت خواسته ی داشتن بهترین ملک‌ها در ایشون شکل نمی‌گرفت . وقتی استاد خودشون رو با یکی از اقوام بسیار با استعدادشون مقایسه می‌کنند، می‌بینند که یک هزارم استعداد ایشان را ندارند ولی هزاران برابر نتیجه گرفته‌اند چون با ایمان و توکل به خداوند و جسارتی که با استمرار در کار کردن روی خودشان و شخصیتشون ایجاد کردند تا دل انجام کارهای بزرگ رو داشته باشند ، در مسیر اهدافشون حرکت کردند؛ چون استعداد مهم نیست” چون استعداد مهم نیست” ایمان مهمه، باور مهمه توکل مهمه لذا هزاران انسان با استعداد در دنیا وجود دارند که نان شب ندارند و هزاران آدم با استعداد معمولی وجود دارند که مولتی میلیاردر هستند .

    برای رسیدن به اهداف باید بها بپردازیم فقط با تجسم،اهداف محقق نمی‌شوند . تجسم قسمتی از کار است

    وقتی ما روی باورهامون کار می‌کنیم، یک سری ایده‌ها به ما گفته می‌شود که باید انجام شون بدهیم، ایده‌های حرکتی به ما گفته می‌شود مثل اینکه با فلانی صحبت کن، فلان کار رو شروع کن، فلان چیز رو بخون و در واقع برای هر کسی یک مسیری باز می‌شود . افرادی که محصولات را از جایی به جز سایت تهیه کردند، در واقع خشت اول رو کج گذاشتند اصلاً مگه میشه آدم بخواهد مسیر درستی را شروع کند در حالی که از دزدی به آن رسیده باشد و خشت اول آن را کج گذاشته باشد ؟؟امکان نداره که مسیر نادرست ما رو به هدف درست برسونه و این قانون جهان هستی است . اگر می‌خواهیم مسیر درست را طی کنیم و از آن نتیجه‌های پایدار بگیریم، باید بهای آن را بپردازیم . وقتی که بهای محصولات رو می‌پردازیم و نتایج را با قبل از آن مقایسه می‌کنیم، متوجه می‌شویم که چه درهایی بعد از پرداخت بها به روی ما باز شده است و موضوع پرداخت بها را درک می‌کنیم .

    افرادی که محصولات را یکی پس از دیگری تهیه می‌کنند، عاشق چشم و ابروی استاد نیستند نه چون بارها و بارها از پرداخت بهای آن محصول نتیجه گرفتند و به شکل سلامتی، ثروت و آرامش وارد زندگیشون شده است . استاد این مسیر رو همچنان ادامه می‌دهند چون هرچه بیشتر روی باورهاشون کار می‌کنند، آرامششون بیشتر می‌شه، ایمانشون تقویت میشه و نتایج بزرگ‌تری می‌گیرند .

    استاد هیچ جا تبلیغ ندارند چون باور دارند همان خدایی که ایشون رو به نتایج رسونده همون خدا افراد هم مدار رو وارد سایت می‌کنه لذا افراد به هزاران طریق مختلف وارد سایت شدند ؛ در واقع خداوند وقتی کسی آماده بوده و در مدار قرار گرفته، وارد سایت عباس منش کرده است چون اگر آماده نباشند حتی اگر فایل‌ها را بشنوند و ببینند، قطع می‌کنند و پیگیری نمی‌کنند .

    این چیزی که الان در زندگی استاد هست صادقانه و با پرداخت بها ساخته شده است و آن را وامدار هیچکس مثل افراد یا صدا و سیما نیستند و فقط بدهکار خداوند هستند چون کاری برای استاد کرد که هیچ قدرتی در جهان نمی‌توانست انجام دهد و ایشان را به این نتایج بزرگ رساند . هر کسی با رانت و تبلیغ به جایی رسیده چند روز بعد ازش خواستند که به یک شکلی جبران کند .

    وقتی با ایمان و توکل به خداوند در مسیر حرکت می‌کنیم و به الهاماتمون توجه می‌کنیم، چیزهایی به ما داده می‌شود که قابل مقایسه با کارهایی نیست که بقیه می‌توانستند برامون انجام بدن، در واقع همه برای ما همه کار می‌کنند، اتفاقات خوب برامون رقم می‌خوره شرایط خوب برامون به وجود میاد چون خداوند همه چیز رو برای ما منظم می‌کند و سرمون همیشه بالاست و نگران این نیستیم که بقیه بفهمند ما چطور به این جایگاه رسیدیم ؛ لذا اگر می‌خواهیم به یک موفقیت پایدار برسیم باید از همان ابتدا خشت اول رو درست بگذاریم در هر کاری که داریم مثل تولید، استخدام و …

    تمام شرکت‌های موفق که به نتایج خیلی بزرگ و پایدار رسیدند مثل اپل مثل ایکیا به این علت است که کار رو از ابتدا درست انجام دادند و هیچ وقت از کیفیت کار نزدند . بارها شده که استاد فایل‌هایی رو ضبط کردند ولی در سایت قرار ندادند چون فایلی که در سایت قرار می‌گیرد از بالاترین استانداردهای استاد گذشته است و باید کاملاً مطابق قوانینی باشد که استاد درک کردند نه اینکه بقیه خوششون بیاد . اگر از همان اول کیفیت رو اولویت قرار بدیم ممکن است در ابتدا کمی بالا و پایین داشته باشیم ولی بالاخره دیده می‌شود و نتایج بلند مدت به وجود می‌آیند . شرکت‌های بزرگ مثل یاماها که در حال حاضر طیف وسیعی از محصولات را تولید می‌کند، کار خودش را از یک گاراژ کوچک شروع کرد و به موفقیت‌های بزرگ رسید چون با کیفیت و درست کار کرده است .

    استاد هیچ وقت رشوه ندادند در حالی که موقعیت‌های زیادی برای ایشان فراهم بود تا با دادن رشوه، خیلی راحت به خواسته‌شون برسند ولی هیچ وقت وارد این فضاها نشدند اگر استاد تاثیرگذار است و مخاطب‌های زیادی دارد که متعهدانه در مسیر پیش می‌روند، به خاطر خود خداست نه به خاطر ایشون یا دولت‌ها یا سیستم‌ها چون این قدرت‌ها و دولت‌ها میان و میرن، ما باید به کس دیگه‌ای وصل باشیم و به او توکل کنیم و ایمانمون رو نشون بدیم .

    اگر می‌خواهیم به موفقیت پایدار برسیم، باید در مسیر درست حرکت کنیم . اون کسی که راه درست رو ادامه میده، وسوسه نمی‌شه و صبر می‌کنه و ایمانشو نشون میده و بهای موفقیتش رو می‌پردازه، از یه جایی به بعد آنقدر از بدنه ی جامعه کنده می‌شود و بالا می‌رود که قابل مقایسه نیست .

    باید در مسیر زندگی یک سری اصول درست داشته باشیم بر مبنای توحید، سلامت، صداقت و درستی و آنچه که قبول داریم و هیچ وقت آن اصول رو کنار نذاریم

    میخوایم بدونیم اصول کدومه؟؟ اون چیزی که اگر بقیه در مورد ما انجام دهند ما رو ناراحت می‌کنه، اون اصول ماست و نباید آن کارها رو در حق بقیه انجام بدهیم اگر اینکه کسی در صف از ما جلو بزند ما را ناراحت می‌کند این اصول ماست و نباید هیچ وقت این کارو بکنیم نه اینکه چون همه در صف جلو می‌زنند، چون همه پارتی بازی می‌کنند یا چون همه دزدی می‌کنند پس ما هم انجام بدهیم . ما باید اونقدر قوی باشیم که برای خودمون یک سری اصول داشته باشیم و طبق آن حرکت کنیم نه چون بقیه فلان کارو می‌کنند ما هم بکنیم . اصول ما باید با تحقیق به دست اومده باشه و بهش رسیده باشیم و شک نداشته باشیم . اینکه ببینیم ایا ما راضی ایم کسی این کارو با ما بکنه یا نه

    اگر به اصول خودمون وفادار باشیم و ایمان داشته باشیم و به خداوند توکل کنیم و باورهامون رو اصلاح کنیم، هرچه که بخواهیم به ما داده می‌شود و خداوند ما رو به جایی می‌بره که بقیه در صف جلو نمی‌زنند، دزدی نمی‌کنند حالا یا در همین کشور مارو با آدم هایی محصور میکنه که با اصول ما هماهنگ هستن یا به جایی می‌بره که با ما هماهنگه . اگر در کشور یا موقعیتی هستیم که اون چیزهایی که دوست نداریم رو تجربه می‌کنیم، به این علت است که هنوز یک ارتباطی با اون‌ها داریم وگرنه اگر واقعاً تغییر کنیم و به ثبات فرکانسی برسیم امکان ندارد که جهان ما رو در اون شرایط قرار بده و در آن پایدار بمانیم .

    تا وقتی فضای فکری مردم ایران در ناشکری و غر زدن هست، اوضاع کشور همینه چون وضعیت یک کشور رو مردم آن به وجود می‌آورند اما به این معنی نیست که اگر وضعیت کشور بده ما هم مجبوریم در این وضعیت بد زندگی کنیم نه ؛ اگر ما تغییر کنیم به جایی هدایت می‌شویم که با وضعیت فرکانسی ما هماهنگ باشد . اگر آدم ها به تعداد کافی تغییر کنند، کل کشور نیز تغییر خواهد کرد .

    از این شاکی که چرا در ایران باران نیست؟؟ چون قانون خداوند این است که نعمت را از افراد ناشکر می‌گیرد و تا وقتی که اکثریت جامعه در این فضا هستند، روز به روز شرایط سخت‌تر می‌شود ولی این موضوع اصلاً نباید ما رو نگران کنه چون خداوندی که ما را خلق کرده، به ما آزادی داده آنطور که دوست داریم زندگیمون رو بسازیم فارغ از کشور، وضعیت مالی خانواده، جنسیت و …

    وقتی ما تصمیم می‌گیریم که زندگیمون رو تغییر بدهیم، جهان ما رو به جایی متناسب با فرکانسمون هدایت می‌کنه البته که فرکانس ما یک شبه تغییر نمی‌کند ولی اگر ادامه بدهیم خداوند ما رو با افرادی محصور می‌کنه که خیلی صادق و درست کارن و به مرور تمام هدف‌های ما تیک می‌خوره و وقتی به قبل نگاه می‌کنیم می‌بینیم که با تغییر باورها و الگوهای ذهنی، زندگی دلخواهمون رو خلق کردیم .

    بهشت را به بها دهند نه به بهانه باید بهای رسیدن به هدفمون رو پرداخت کنیم صداقت، درستکاری، صرف زمان و انرژی، جلوی وسوسه‌ها را گرفتن ولی ارزشش را دارد چون مارو به هدفمون می‌رسونه . وقتی در مسیر درست هستیم، از همان ابتدا حالمون خوبه و این حال خوب به شکل ثروت و نعمت وارد زندگیمون میشه .

    خیلی سپاسگزارم از همگی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    مریم رشیدی گفته:
    مدت عضویت: 516 روز

    به نام خدای مهربان

    هشتاد و یکمین تعهد

    ما تنها زمانی میتونیم به خواستمون برسیم که وارد مدار خواستمون شده باشیم

    اگر شما به یه هدفی میخواید برسید اولین شرطش اینه که شما علاقه داشته باشید برات مهم باشه وقتی برات مهم باشه خودبه خود ی سری کارها انجام میشود ی سری اتفاقات میفتد ما برای رسیدن به هدفمون باید بهاشو بپردازیم بهاش هم زمانیه که میذاریم انرژی که میزاریم

    ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است

    اگه میخواید ی زندگی عالی داشته باشید باید بهاشو بپردازید و ایمان داشته باشید زمان و تمرکز بزارید

    تمرکز همه چیزه ایمان همه چیزه خداوند پاسخ میده به شرط ایمان و توکل به خداوند بدون احساس خوب معنا ندارد

    یعنی شما میگی من به خدا ایمان دارم باید خیالم راحت باشه اگه خیالت ناراحته و داری میگی من ایمان دارم ایمان نداری

    اگه من شرایط سختی هم دارم باید هی ادامه بدم و ایمان داشته باشم و بگم به مو میرسه ولی پاره نمیشه من باید بندگی مو بکنم و ایمانمو نشون بدم

    اون خدا میدونه کی بده

    استعداد مهم نیست ایمان و باور و توکل مهمه

    وقتی تو مسیر درست قار میگیری ایمان داری و توکل داری وقتی حرکت میکنی و به الهاماتت عمل و توجه میکنی و باور میکنی وعده های خدا رو چیزهایی بهت داده میشه که قابل مقایسه با کارهایی که بقیه میتونن برات انجام بدم نیست

    همه برات همه کار میکنن چون خداوند همه چیز رو برات منظم میکنه و سرت همیشه بالاست اتفات و شرایط خوب برات رقم میخوره

    خدا من تسلیم توام ایمانمو به خودت قوی کن و منو به مسیر درست هدایت کن امین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    حمیدرضا صادقی گفته:
    مدت عضویت: 3996 روز

    سلااااااام پر انرژی

    ردپای 8 ام ولی بعد از یک هفته !!!!!!

    اما چراااا ؟؟؟!

    آقااااا اینقدر هر فایلی خوبه و همینطور پشت سر هم اتفاق های خوب میفته که نمیشه تعهد را نگه داشت : )))

    چیکار باید کرد واقعا ؟!

    این فایلو حتی چند دقیقه قبل از اینکه کامنت را بنویسم داشتم دوباره گوش دادم ، نمیدونم فکر کنم دفعه 5 ام بود شاید هم بیشتر !

    در کنار این ، حسمون که خوب میشه در این فرکانس ، نعمت ها بیشتر میشه ، و پشت سر هم اتفاق های خوب میفته که دیگه آقا وقت نمیشه تعهد کامنت روزانه پا بر جا باشه !!! ( البته تعهد در مدار بودن سر جاشه هااااا )

    اما برای توجه به نکات مثبت و زیبایی ها میخوام سعی کنم مختصر اشاره کنم به اینکه چرا بعد از یک هفته من دارم ردپای گام هشتم را میزارم !

    اول اینکه : سه بار میخواستم کامنت بنویسم ، ولی دستم نرفت به کامنت ( چیزی بهم گفته نشد ، در عوض حسم گفت یه بار دیگه گوش بده و منم بهش عمل کردم )

    دوم : به لطف خدای مهربان قدم دوم از دوره فوق العاده 12 قدم را خریدم و همون فایل اول را سه بار تا الان گوش دادم و عااالی بوده و هنوز نکته برداری هم ازش نکردم !و حسم عالی تر شده !

    و همینطور توصیه هایی که توی هر گام میشه مثل ( کتاب چگونه فکر خداوند را بخوانیم ) و رفتن سراغ اون توصیه ها ، ادامه گام ها را برای درک بیشتر عقب میندازه

    سوم : ورودی مالی جدید و پروژهایی که به شدت مشغولم کرده !!!

    یه پاداش دیگه از تیمی که باهاشون همکاری دارم ! ای خدااا که نعمت هات هر روز بیشتر بیشتر میشه و از اونجایی که مدتهاست که میخوام و توی فکرم هست که قسمتی از درآمدم را به دلار به دست بیارم ، این پروژها با دلار ( با ارز تتر ) باهام تسویه میشه

    و همین دو روز هم بازم پیام های دیگه بابت همکاری جدید ، که اولین مورد را من ازشون زمان را پرسیدم و گفتم ممکنه من نرسم باهاتون همکاری داشته باشم چون زمان خالی ام خیلی کمه : ))

    و از اون راهی که به شدت دلم میخواست دوره دوازده قدم را ادامه بدم و از خداوند خواسته بودم که ورودی مالی ام را بیشتر کنه تا 100% بدونم که قدم هارو ادامه میدم ، ورودی مالی بیشتر هم برام اضافه شد

    خدایا شکرت : ))

    چهارم : کامنت دوستان ( با اینکه من خیلی کم میخونم کامنت دوستان داخل سایتو ) ولی به فرض مثال ، همین امروز صبح ، قهوه ام را درست کردم و نشستم پای سیستم که دیگه به خودم گفتم الان میشینم کامنت گام 8 ام را مینویسم ، یهویی هدایت شدم به اولین کامنت ! خوندم ، عالی ، بعدی ، بعدی ، صفحه ی بعد !!! ای بابا ولم کنییید !!!! : )))))

    بازم نشد که بنویسم ، باهام تماس گرفتند که بسته ات رسیده ( چون ما در بافت روستایی هستیم بسته های پست را باید بریم از دفتر نزدیک به محل خودمون دریافت کنیم )

    رفتم بسته ام را گرفتم ، هدیه ای که مربوط به شب یلدا بود با تیمی که باهاشون مشغول کارم بعد از کلی وقت همین امروز به دستم رسید اونم به حسی خیلی خوب و من که عاااشق قهوه ، یه ست کوچیک ظرف مسی مخصوص قهوه دمی !! الهی شکرررر !

    بعد از یه ناهار دلچسب و انجام قسمتی از کارهام ، الان ساعت 3:30 بعد از ظهر دارم کامنت را مینویسم !

    الهی شکر ، الهی شکر !!

    .

    خوشحالم که وقتی که استاد از مهاجرت صحبت میکنند من این حس خوب مهاجرتم از اصفهان به مازندران را دوباره احساس میکنم و ایمانم قوی تر میشه ، اون هم مهاجرتی از یک شهر بزرگ مثل اصفهان به روستایی در نزدیکی شهر زیبای نوشهر ، که خیلی از دوستان از شهر های کوچیک به شهرهای بزرگتر برای رشد کارشون میرند ، ولی من چون کارم به شکل دورکاری و اینترنتی هست ، و از خداوند این لذت زیبایی و حس فوق العاده طبیعت را میخواستم و در کنارش رشد کاری و مالی ، نه تنها درآدم کم تر نشده بلکه به نسبت یک سال پیشم حدود دو برابر و به نسبت دو سال پیشم حدود 4 تا 5 برابر شده !!

    خدایا شکرت

    شکر نعمت ، نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند

    الهی شکر که وقتی صداقت و درستی و ایمان را سعی کنیم در کارمون اصول قرار بدیم و بهترش کنیم ، نعمت ها بی پایان هستند .

    .

    اما تمرین این فایل :

    من خواسته قهرمانی را برای خودم مثال میزنم که به نظر خودم اونطور که باید در جهتش اقدام میکردم و باورم را درست میساختم ، انجام ندادم !

    ورزش قهرمانی را حتی دوستانی هم که ورزشکار حرفه ای نیستند هم تا قسمتی بهای لازمش را میدونند چیه ، از فیلم ها و کلیپ هایی که ساخته شده و دیده شده ، بهایی که یه ورزشکار حرفه ای باید بده ، و خودم هم حاضرم بدم و باید توی تعهد شخصی خودم بهتر عمل کنم :

    از تمرینات پر فشار روزانه ، دیسیپلین حرفه ای ( از رژیم غذایی و تمرین و استراحت گرفته تا انجام ندادم عادتهای اشتباه و کنترل نجواها ) ، پرورش ذهن قهرمانی و برنده ، صبر صبر صبر ، زمان ، مواقعی دور از خانواده ، بهای مالی ( از خرید وسایل گرفته تا هزینه مسابقات که تا موقعی که به قرار داد های خوب و سازمانهای بزرگ نرسیدم ، تمام مخارج با خودمونه )

    برای ما رزمی کارها یکی از بهایی که حاضریم بدیم ، زخم های گاهی شدید صورت و بدن یا شکستگی استخوان ( چون نمیخوام خدایی نکرده کسی حسش بد نشه این قسمت را خیلی بازش نمیکنم : )

    و اما مواردی که در جهت این خواسته باید بهش عمل کرد ( مختصر میگم چون به نسبت کامنتم خیلی طولانی میشه و از قبل نوشتمش ) :

    آنالیز مبارزات ، تمرین روتین ، تکرار باورهای سازنده (مخصوصا از لحاظ سن و زمان رسیدن به خواستها ها که در حال حاضر یکی از اصلی ترین ترمز های منه ) و مدتیه که باورهایی را برای خودم گلچین کردم و تکرار میکنم

    تمریناتی روزانه به شکل اثر مرکب یا عادت های اتمی هم مثال میزنند ( مثل بارفیکس روزانه ، پلانک و شنا و …. ، تمریناتی که مرور زمان و کم کم به تعداد و حجم و زمان انجامش اضافه میشه و بعد از یک سال مثل اون مادری میشه که گاو بزرگی را روی دوش خودش میگذاره و از پله ها بالا میره )

    ارتباطات جدید و نترسیدن از رفتن به باشگاه و مکان های جدید و تمرین کردن باهاشون و یادگیری بیشتر بدون غرور !!

    تحمل سرما و گرما ، در تمرینات ! تعهد ، تعهد ، تعهد !! که سعی میکنم در زمینه تعهد هر روز خودم را 1% بهتر کنم ، چه در خواسته های خودم و چه در تداوم بودن در سایت و فایل های استاد

    .

    خیلی دوستتون دارم ، فکر میکنم دیگه برای این گام کافیه و کم کم حسم میگه تمام و برو سراغ کارت : )

    آقااااا ولم کنید باید برم سراغ کارم ، پروژهای جدید و حجم کار بیشتری دارم ، در حال پول ساختنم !!!! : )))))

    خیلی مخلصیم

    و در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    ساناز گفته:
    مدت عضویت: 1312 روز

    به نام خدای معجزه ها

    خدایی که من هر چه دارم از لطف بی نهایت اوست

    استاد عشق تر از جانم سلام و سلام به مریم همیشه زیبای این قصه

    سلام به همه همراهان این مسیر الهی و مقدس

    یکی از بهترین فایل هایی که تونست منو شخم بزنه

    هزاران یاد و خاطره چند سال پیش رو زنده کنه و جلو چشام بزاره و با حال و‌روز الانم قیاس کنه

    فایلی که به راحتی چکاپ فرکانسی برای من انجام داد

    و تنها چیزی که شاید به ذهن هر کسی خطور کنه اینکه رشد کردن باعث این تغییرات شده اما رشد محصول هست. پس چه عواملی این وسط باعث بوجود امدن این محصول شده

    پرداخت بها

    بعید میدونم کار راحتی باشه اما چون در مسیر رسیدن به خواسته هاست قطعا لذت بخشه

    برای من واقعا سخت بود تو زمستون اون هوای سرد ساعت 7بیدار بشم برم باشگاه اما ذهنم میگفت اگه بتونی این استمرار رو رعایت کنی قطعا در موارد دیگه هم میتونی. این ساده ترین کار رو رها کنی پس چجوری میتونی در مسیرهای بزرگ زندگیت استمرار به خرج بدی

    و من شاخص ادمی بودم که هر کاری هر تمرینی رو تا نصفه میرفت و ادامه نمیداد

    اما ذهن میگفت از همینجا تعهد رو شروع کن

    به هر سختی شده شروع کن

    اصلا فرض بر اینکه ته مسیر به هیچی میرسی اما تعهد رو اجرا کردی

    دیگه ساعت 7 صبح زمستان برای من سرد نبود سخت نبود برام سد نبود هر روز میگفتم دارم تمرین تعهد میکنم پس باید امروزم انجام بدم و روزی به خودم اومدم دیدم من تنها من افسرده من گوشه گیر هر روز با دوستای باشگاهیم همش اینور اونور داریم خوش میگذرونیم و چقدر من تنها دوست پیدا کردم چقدر حالم اوکیه چقدر دیدم به زندگی قشنگ شده چقدر خنده هام بلندتر و طولانی تر شده و دیدم دقیقا همین حال خوب چقدر اتفاقات عالی چقدر نتایج طلایی به زندگی من اورده

    خدایا هزاران بار شکرت

    اولین و بهترین تعهد زندگیم زمانی بود که تونستم سریال روزشمار زندگی رو تا اخرین فصل تمام فایل هارو گوش بدم و برای تک تک فایل ها کامنت بزارم و این منو با فلسفه کامنت نوشتن و کامنت خوندن اشنا کرد و باعث شد من هر روز تو سایت باشم و شده حتی اندازه سر سوزن به اگاهی هام اضافه کنم و مقدس ترین دوستامو پیدا کنم و از حرفاشون لذت ببرم

    من شخصی بودم که هر کسی چه دوست چه اشنا چه خانواده چه غریبه کاری به من میسپرد تمام اولویت خودمو کنار میزدم تا کار اونا رو انجام بدم ولی تک تک دوستان رو کنار زدم و رفتم تو غلاف خودم و تمام وقت خودمو شخم زدم

    تمام دوستامو از دست دادم

    تک تک شون

    حدود یک سال و خورده ای من حتی ی دوست نداشتم باهاش ی کافه برم

    حتی ی دوست خیلی خیلی معمولی هم نداشتم

    همشون رفتن

    دقیقا دخترایی که هر شب با هم بودیم و برای جزئی ترین مسائل با هم حرف میزدیم

    حتی دخترایی که هر روز و هر ساعت رفت و امد خونگی داشتیم و خونه هم میخوابیدیم

    تمامشون رفتن دقیقا زمانی که من در بدترین روزهای زندگیم بودم

    حتی یکبار تماس نگرفتن تو که این همه حالت بد بود بهتر شدی یا نه

    به شدت تنهایی سختی بود که گاها به حدی اذیت میشدم که گریه میکردم ولی با خودم و خدا بسته بودم که هر جور شده به هر قیمتی شده باید این شخصیت عوض شه

    کم کم شروع شد به تغییر

    انگار هر روز ی ورق برداشته میشد و به اون شخصیت عالی نزدیک میشدم

    با هر کار کردنی با هر تعهدی با هر قولی که به خودم میدادم ی قدم نزدیکتر میشدم با هر قدمی که برمیداشتم حتی ایمانم هم قوی تر میشد

    انگار ی حجم ثابتی ظرفیت من بود

    ی واحد ایمان وارد میشد و دقیقا ی واحد شرک بیرون میرفت

    فرداش دوباره ی واحد توکل و امید وارد میشد ی واحد دیگه از شرک بیرون میرفت

    و چقدر من روحانی شدم و شخصیت عالی دارم

    خدایا هزاران بار شکرت

    گاها پیش اومده بعضی از اون دوستان رو تو خیابون دیدم نهایت در حد ی سلام

    حتی اجازه ندادم بیشتر از این بخوان از من سوال بپرسن

    و به لطف الله منو در شرایطی دیدن که در نهایت عشق و لذت بودم در نهایت رشد و پیشرفت در نهایت حال خوب و رها بودن که حتی یکی از همون دوستان چندین بار پشت سرم هم گفت افرین خدارو شکر که این همه پیشرفت کردی

    و خدایا هزاران بار شکر

    و از خدا سپاس گذاری ویژه دارم که اگه روزی تصمیم گرفتم زندگی و لذت واقعی رو پیدا کنم خدا منو در مسیری قرار داد که دنیایی از اگاهی رو بهم دادن که بتونم تو هر جنبه ای از زندگیم به لذت واقعی برسم

    خداوند منو در مسیری قرار داد که ایمانی رو پیدا کنم و توحید و توکلی رو یاد بگیرم که اگه تمام کتاب های معنوی دنیا رو میخوندم هیچوقت قانع نمیشدم و فقط در این مسیر در این مکتب شکل واقعی توحید رو بدونم و خدای واقعی رو پیدا کنم.

    خدایا هزاران بار شکرت

    و من فقط زمانی نتایج به زندگی من روانه شدن که تونستم معنی ایمان رو بدونم معنی توکل کردن

    اینکه باور کنم این راهی که من میرم قطعا نتیجه ای برای من داره و قطعا نتیجه طلایی

    و این باور رو ساختم که تنها راه نجات من فقط همین مسیر هست و جز این هر مسیری که برم هیچ نتیجه ای جز تباهی نخواهد داشت و به همین دلیل تمام حرفای استاد تک به تک برای من مقدس بود و اندازه ی باوری که ساخته بودم حرفای استاد رو عملی اجرا میکردم

    خدایا هزاران بار شکرت

    و خدایا بی نهایت سپاس گذارم که هر چه دارم از لطف بی نهایت توست.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 35 رای:
  8. -
    محسن شعبانی گفته:
    مدت عضویت: 737 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    خدایا تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم

    ما را به راه راست هدایت فرما

    راه کسانی که به ایشان نعمت داده ای

    نه راه کسانی که برایشان غضب کرده‌ای

    و نه گمراهان

    الهی به امید تو خدا

    خدا را شاکریم بابت دستان قدرتمند خداوند در زندگیمان استاد عباس منش و مریم جان عزیز

    ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است

    دیروز صبح قبل از اذان صدای اذان مسجد که در فاصله 300 قدمی محل سکونت من در محل کارم است به گوشم رسید و با این صدا بیدار شدم.

    ندای درونم گفت که فردا به مسجد محل برو و اذان صبح را توبگو .(از انجایی که در خواب رویاهایی پر از الهام دیده بودم و حالم عالی بود)این نجوا درونم شروع شد

    تا شب قبل از خواب دیشب قبل از ساعت 12 مجدد به خودم یاداور شدم که فردا صبح به الهامت عمل کن محسن…

    از آنجایی که که یک قطب دیگر دو وجودم میگف بیخیال بابا تا چه بشه میخوای برای چی؟(خداوند در جایی از قران میفرماید هر گاه به پیامبران وحی کردیم شیطان هم در وحی وارد عمل شد و خواست وسوسه کند)

    نَبِیٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّىٰ أَلْقَى الشَّیْطَانُ فِی أُمْنِیَّتِهِ فَیَنْسَخُ اللَّهُ مَا یُلْقِی الشَّیْطَانُ ثُمَّ یُحْکِمُ اللَّهُ آیَاتِهِ ۗ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ

    و پیش از تو هیچ رسول و پیامبری را نفرستادیم مگر آنکه هرگاه آرزو می کرد. شیطان در برابر آرزویش شبهه و وسوسه می انداخت، ولی خدا آنچه را شیطان می زداید و محو می کند، سپس آیاتش را محکم و استوار می سازد؛ و خدا دانا و حکیم است.

    جنگ درونی و سست شدن برای لحظاتی در درونم قوت گرفت

    اما من این دو هفته به الهاماتم گوش داده بودم و عمل کرده بودم و نتیجه آن : ارامش و قوت الهامات را دیده بودم و گفتم نشانه ای با خودم میگذارم ….

    #من ابتدای این سبک از دریافت الهامات و مقاومت نکردن در برابر راهنمایی خداوند هستم…

    نشانه من و خدا:

    اگر قبل از اذان اتومات خداوند من را بیدار کرد عمل میکنم و میروم برای اذان گفتن

    و با این قرار بعد از تمرین ستاره قطبی خوابیدم

    ساعت 5:08 صبح بیدار شدم

    درست 14 دقیقه قبل از اذان

    یلند شو و عمل کن

    از آزمایش الهی سربلند بیرون بیا مثل استاد عباسمنش و داستان رفتن به خرابه های قم و ملاقات با آن 3 نفر

    بعد 5 دقیقه و تمرین ستاره قطبی بیدار شدم

    وضو گرفتم

    لباس پوشیدم

    کلید را از رو قفل برداشتم اذان مسجد شروع شد

    نجوای شیطانببین تعلل کردی تو‌مرد عمل نبودی از همون اولش هم معلوم بود

    من در راه اقدام بودم

    ادامه بده و کارت را بکن محسن

    ادامه بده و برو مسجد

    الهی به امید تو

    آفرین محسن

    از خانه بیرون رفتم

    هوای فوق العاده سردیخ کردم

    رسیدم به مسجد

    درب اول قفل بود

    رفتم پشت مسجد

    درب دوم هم قفل بود

    من اذان نگفتم

    اصلا قرار نبود من اذان بگویم

    فقط قرار بود در دل سرما از خواب بیدار شوم از رختخواب گرم و‌نرم جدا شوم و از اتاق گرم خارج شوم

    باید از دایره امن برای اقدامات آینده خارج شوم

    ولی:::

    باید در این راه ایمان +عمل صالح قوی شوم

    من عمل کردم به الهامم

    نتیجه را نمیدانم و ندیدم اما این باعث تقویت در انجام عمل صالح من و دریافت بیشتر الهامات الهی و قوت گرفتن اراده من بر انجام عمل میشود.

    حاصل این عمل حرکت و تغییرات بزرگتر است

    حاصل این نمونه از الهامات و عمل ها و ایمان به هدایت الله ورود به دروازه جدیدی از نعمت و بذکت و آرامش در زندگی من در آینده و الان است

    این ماه ماه عمل صالح بود

    برای من درهایی از ایمام +عمل صالح باز شده در جلسات ذیل:

    بعد از گوش دادن به جلسه سوم از قدم 8 دوره دوازده قدم

    و جلسه قرانی قدم 10 دوره دوازده قدممم

    سپاسگزارم از الله که بمن اراده انجام عمل را داده استتت

    در پناه الله…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    شکوفه نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 738 روز

    قدم هشتم

    سلام به استاد عزیز با این آگاهی های فوق‌العاده ناب و سلام به هم فرکانسی ها

    من آماده ام برای حل مسائلم

    به خواسته ای که در حال حاضر بیشتر از هر چیز دوست داری به آن برسی فکر کن. سپس لیستی آماده کن درباره اینکه: چه بهایی حاضری برای تحقق این خواسته بپردازی؟

    خواسته من اینه که برم تکنیک نقاشی نوگرا رو پیش کسی یاد بگیرم و باید برای داشتن اون آموزش فوق‌العاده که من عاشق این تکنیک شدم بها مالی بپردازم

    و خب اون بها رو ندارم

    امروز تو یوتیوب میچرخیدم و درباره طراحی و فتوشاپ سرچ می‌کردم که یک دفعه خدا من رو هدایت کرد به آموزش بافتنی با قلاب

    و اون خانم چقدر عالی و با آرامش تمام و بسیار ساده بافت ساده رو یاد داد

    خلاصه تصمیم گرفتم که برم حسن آباد( جایی که تمام انواع کانوا هارو با قیمت مناسب میفروشن و نوعی مرکزه‌ش هستش)برم بخرم

    و شروع کتم به کیف بافتن

    و بفروشم

    و وقتی این فایل رو دیدم بیشتر ایمان آوردم که این یک الهام و موهبت‌ از طرف خداوند بود که من بتونم بهای اون آموزش رو بدست بیارم

    چون چند وقت بود که از خدا می‌خواستم که هدایتم کنه که از یکجا‌ شروع کنم به پول درآوردن

    و چون ایمان داشتم الهام می‌کنه و چون این کارارو برام قبلا هم کرده بود ازش درخواست کزدم

    خلاصه بهایی که باید بپردازم: بهای زمانی برای یاد گرفتن بافت با قلاب تا جایی که تمیز و بکدست ببافم

    این فایل رو چندین و چند بار گوش بدم که تبدیل به یک باور سازنده بشه برام

    درباره هنر اطلاعات کسب کنم و دوباره و بهتر تاریخ رو بخونم

    بهای مالی برای خرید کاموا های جنس خوب بپردازم

    هی آپدیت کنم خودم رو

    و شروع کنم به فروش آنلاین کیف ها

    و الان فرصت بسیار عالی‌عه که بعد از تموم شدن ترم و شروع ترک جدید تو بازه زمانی ای که دارم این حرفه رو یاد بگیرم

    خدایا شکرت

    و در کارم صادق و درست کار باشم

    از جنس خوب استفاده کنم

    و کیف های خوب بیافم‌

    و این تعهد رو به خودم بدم که هرروز در مسیرش حرکت کنم

    و ایمان ایمان ایمان ایمان

    داشته باشم به خداوند و قوانین بی‌نقصش

    چون هیچچیز

    استعداد نیست استعداد نیست استعداد نیست

    چقدر استاد مثال خوبی زدند که آدم هایی هستند وپر از استعداد هستند اما دریغ از یک زندگی در آرامش و پول ساختن

    و برعکسش آدم هایی هستند که استعداد خاصی ندارند اما تو همون زمینه بسیار بسیار ثروتمنداند

    که من دقیقا این فرد هارو در زندگیم دیدم

    فردی رو میشناسم در هنر کارش فوق‌العاده‌هستش

    دانشگاه تهران فارغالتحصیل شده

    با افراد معروف هنر در بک کلاس نشسته

    اما ایشون کجا و آنها کجا

    ایشون انقدر باوراش نابود بود که سهم کارکردی‌ که برای پدرش بود رو نمیداد و درست کار و صادق نبود و در همون حین که سهم پول پدرش رو نمیداد تو جیبش هزاری هم نداشت

    ( پدر ایشون آموزشگاه هنر دارن که در کنارش کلاس های کنکور هنر هم دارن و ایشون نوعی برای پدرشون کار می‌کنه- یعنی مکان برای پدرشون هست و ایشون آموزش میده) و تو آموزش دادن و دانستن همه چیز فوق‌العادس، طوری که خیلی خوب تاریخ، مبانی هنر رو عالی درس میدن انواع تکنیک نقاشی رو خوب یاد میده ، برای مجلات بسیار معروف کارکردن، از جمله مجله کیهان بچه ها، و فقط میتونم بگم تو کارشون پر از استعداد هستند ایشون اما چون ایمان و توکل ندارن دریغ از هزاری ، دریغ از آرامش

    و همون روز که فهمیدم که ایشون‌ همچین خصلتی دارند فقط به خودم یادآوری کردم که درستکار و صادق و با ایمان باشم درکارم‌

    باز هم خدارو سپاس گزارم از این روز پر برکتی که بهم بخشید تا بک قانون طلایی رو بهم بیاموزه و کمکم کنه که خیلی خوب رشد کنم

    خدایا هزاران بارشکرت بابت چشمان سالم

    گوش های سالم

    قلب سالم

    مغز سالم

    انگشتان سالم

    و سلامتی کاملی که بهم بخشیدی

    تمام سعیم رو می‌کنم که از بهترین نحو ازشون استفاده‌ی درست بکنم

    من عاشقتممممم

    می‌بوسمت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    زری شیخی گفته:
    مدت عضویت: 277 روز

    بنام الله یکتا

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان نازنین و همه دوستان هم فرکانسی نازنین

    اینقدر شنیدن این فایل امروز برام جذاب‌تر و شنیدنی تر و خاص تر از هر وقت دیگه ای بود که حتی قابل وصف نیست

    چقدر حال دلم با شنیدن این فایل خوبه خوب شده در صورتیکه قبلا هم شنیده بودم ولی امروز یه جذابیت دیگه ای برام داشت

    چند روزی بود که بهم ریخته بودم و این مسئله داشت اذیتم می‌کرد دیروز به همسرم گفتم یه چیزی در وجودم اشتباهه نمیدونم چیه یه جای کارم میلنگه دیشب خیلی با خدای خودم دردو دل کردم و ازش هدایت خواستم و چقدر زیبا و دلنشین امروز خداوند جواب همه علامت سوال ذهنمو داد از طریق دست خودش خدایا عاشقتم و سپاسگزارم بخاطر این نشونه زیبا

    سپاسگزار شما استاد عزیز و دوست داشتنی هم هستم که علامت سوال ذهنم با حرفهای قشنگ و دلنشینی که زدید پاک شد بینهایت سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: