مصاحبه با استاد | مدیریت 2 خرابکار ذهنی با نامهای «ترس» و «طمع» - صفحه 12

1272 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    آزی گفته:
    مدت عضویت: 3047 روز

    abasmanesh.com

    حالا قانون بها را در نظر نگیرید .

    اصلا می شود به فرد کلاه بردار اعتماد کرد که شما بهش پول پرداخت کنید و محصول را با بهای هر چند کم به شما بفروشد؟چنین فرد قابل اعتماد هست؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    نری بانو گفته:
    مدت عضویت: 3186 روز

    سلام به استاد عباس منش امیدوارم لحظاتتون ارام و شاد باشه.من نمیدونم باید سوالمو کجا بپرسم که توی دوره مصاحبه ا شما جوابشو بدید. من خیلی در گیر این سوال بودم و خیلی هدایت طلبیدم برای پاسخش که شکر خدا شما این دوره رو برگزار کردید.امیدوارم در مدار دریافت پاسخش باشم و شما جوابشو بدید.

    سوال من این هستش که .شما و بقیه منابع موفقیت میگید که حس خوب نشونه ی مدار درست و الهام الهی هسشت و حس بد الهام شیطان و مدار غلطه.خب حالا من ذهنم درگیر شده که خلیا خیلی از تصمیماتی که میگیرن بر حسب اون حس خوبه اما بازده و نتیجه ی خوب نداره و تصمیم اشتباهه.مثلا کسی که وارد رابطه اشتبا میشه یا وابسته میشه حس خوب و ارامش میگیره از اون رابطه یا معتاد از مواد حس خوب و ارامش میگیره.یا مثلا یه خانم که افکار بسته و خشک داره و حتی توی جمع که فقط خانم هستن روسریشو بر نمیداره چون حس بدی داره یاموذب و نازراحت میشه .در حالی که کار اشتباهی نیست.

    همیشه ب این حس خوبه اعتماد کنیم درست اما میخوام بدونم چطور به صحت و درستی خوب بودن حسمون پی ببریم؟

    خصوصا در ازدواج

    ممنون استاد جان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    حسین ارزمانی گفته:
    مدت عضویت: 3194 روز

    سلام و سپاس خدمت شما استاد بزرگوار

    از اینکه اینگونه دارید برای بهتر شدن این جهان گامهایی ارزشمند رو بر میدارید واقعا تحسین برانگیزه و قابل ستایش

    بنده مدت طولانی هست که در سایت شما ثبت نام کردم ولی تا به الان تصمیم جدی برای شروع فعالیتم نگرفته بودم و الان تقریباً یک هفته ای هست که شروع به کار کردم و دارم شروع به گوش کردن فایلهای رایگان میکنم سوالی که خدمت شما استاد گرامی داشتم این هستش که بنده به تازگی ازدواج کردم و همسر بنده نیز کاملاً موافق این نوع نگاه به جهان هستی هست و تمامی صحبت های شما رو قبول و حتی خوب درک میکند و تقریباً اکثریت فایلها رو با هم تماشا یا گوش میدهیم خواستم بدونم که ایجاد “باورهای درست” برای ادامه دادن این مسیر و سریعترین راه برای رسیدن یک زوج هم فرکانس به “خواسته ها” و “اهداف” چه راهیه آیا اینه که جدا از هم این روند رو ادامه بدیم با “باور” و “خواسته های” مجزا یا اینکه هر دو در یک فرکانس از “باور” و “خواسته ها” باشیم و یا هر دو با “باورهای” مشابه و “خواسته های” مجزا یا بلعکس “باورها” مجزا باشند و “خواسته ها” مشابه؟

    ممنون میشم که پاسخ واضح بدید.

    و از دوستان هم فرکانسی هم ممنون میشم که ستاره بدید تا اولویت بگیره.

    “سپاسگذارم”

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    1 گفته:
    مدت عضویت: 3132 روز

    استاد اسم اون کرم ها، ورمی کمپوست هستش

    یکی از همین ترفندهای پنزی که فرمودین و ملت رو مخصوصا اهالی مشهد و تهران رو به خاک سیاه نشوند؛ پدیده شاندیز بود!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    شهربانو امیری گفته:
    مدت عضویت: 2952 روز

    به نام خدا

    سلام به استادعزیزم وسلام به همه ی استادمنشی های عزیز

    منم یه پیشنهاددارم که استاد یک روزدرهفته رو فقط اختصاص بدن به قران که ادم وقتی جملاتی ازقران میشنوه خیلی معنویتش بالامیره و یه انرژی خاصی بهش دست میده وواقعا درمداری قرارمیگیره که به خداش نزدیک ونزدیکترمیشه وباورهاشم تقویت میشه درسته ادم خودشم قران باید بخونه اما انرژی که توحرفای استادهست به ادم منتقل میشه ادم بهترقران درک میکنه وانرژیشم بیشترمیشه بره سمت قران وبخونه وعملیش کنه.واقعا بی نهایت بی نهایت ازت

    ممنونم ازت استادعزیزم که باحرفات به ادم انرژی میدی که مااینقدواضح این قوانین درک کنیم .همیشه درپناه الله یکتاباشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    علی انگورج تقوی گفته:
    مدت عضویت: 2587 روز

    با سلام وخسته نباشید خدمت دوستان و استاد گلم … یه متنی که خیلی دوستش دارم که مناجات انصاری با خداست و گفتم واستون بزارم

    بار الها …از کوی تو بیرون نشو پای خیالم ،نکند فرق به حالم …چه برانی ، چه بخوانی …چه به اوجم برسانی ، چه به خاکم بکشانی …نه من آنم که برنجم ، نه تو آنی که برانی …نه من آنم که ز فیض نگهت چشم بپوشم ، نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی … در اگر باز نگردد نروم باز به جایی … پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی … کس به غیراز تو نخواهم چه بخواهی چه نخواهی .. باز کن در که جز این خانه مرا نیست پناهی

    باارزوی ثروت سلامتی سعادت هم در دنیا هم در اخرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: