مصاحبه با استاد | مدیریت 2 خرابکار ذهنی با نامهای «ترس» و «طمع» - صفحه 19
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/08/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-02 07:24:062025-01-03 06:30:26مصاحبه با استاد | مدیریت 2 خرابکار ذهنی با نامهای «ترس» و «طمع»شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام و درووود بر خانواده بزرگ و دوست داشتنی عباسمنش درود بر استاد عزیز و خانم شایسته جووون
ممنون بابت زحماتی که میکشید تا راه راست رو به ما نشون بدین.
درسهای بزرگی گرفتم از این فایل.اگر این فایل رو 4 سال پیش گوش میدادم شاید دست به یه سرس کارها نمیزدم اما خوب بالاخره بهای اشتباهاتم رو دارم میدم .واقعا ثروت چه موقع پیچیده و در عین حال شیرینیه که از شنیدن و یادگرفتنش آدم سیر نمیشه.وقتی زبون پول رو یاد بگیریم دیگه ضرر نمیکنیم دیگه تاوان نمیدیم پامون به دادگاه پاسگاه باز نمیشه تشنج رو تجربه نمیکنیم.خدایا شکرت به خاطر این آگاهی های ارزشمند.فکر میکینیم این فایلها رایگانه بخدا نیست بخدا ارزشش میلیاردها تومنه نکاتی که گفته میشه سرشاراز اگاهیه .سرشار از رمز موفقیته همینه هزینه های اضافی واسه خودت نتراشی یعنی چند سال جلویی.به جای پرداخت قسط و بدهی میری مسافرت و خوش میگذرونی میری خرید لذتشو میبری.
برای یه بارم که شده تو زندگیمون از خودمون بپرسیم فلانی این همه سال کار کردی زحمت کشیدی تو سرما گرما رفتی و اومدی الان چی داری؟من این سوالو از خودم کردم دیدم هیچی ندارم این همه انرژی این همه زمان گذاشتم کار کردم تا الان دارم قسط بانک و بدهی رو پرداخت میکنم صدای ضامن در نیاد و آبروم حفظ شه اگه فقط یکم این زمانو میذاشتم روی باورهای محدود کننده ام کار میکردم الان یه حرفی برای گفتن داشتم.چند ماهه شروع کردم روی باورهای ثروت دارم کار میکنم خیلی تغییرات توی شغلم تجربه کردم اما هنوز درآمدم افزایش پیدا نکرده و میدونم مال باورهاییه که مثل سیمان چسبیده به مغزم دارم درستش میکنم با ایمان با اراده و جسارت دارم میکوبمشون حالا زمان پیشرفته حالا موقع حرکته دیگه بسه هر چقدر از رندگی عقب افتادم الان دیگه باید رو به جلو باشم .
مرسی از دوستانی که تجربیاتشون رو با ما در میون میذارن و انگیزه میدن برای حرکت کردن و تصمیم گرفتن .
من چند سال پیش در گیر بدهی و قسط بودم و واقعا شرایط بدی داشتم اما از وقتی با سایت آشنا شدم رفته رفته بدهی ها کم شد و قسطها دیگه عقب نیفتاد و نه به سرعت اما هرچقدر من روی باورهای مخربم کار کردم اوضاعم بهترو بهترشد و تصمیم دارم تا دو ماه دیگه کلا با بانک تسویه کنم و برای همیشه با وام خداحافظی کنم حتی دیگه تصمیم ندارم وام ازدواج بگیرم و میگم اون بالایی جهیزیه منو جور میکنه .
امیدوارم هر لحظه از زندگیمون سرشاراز خنده و شادی و سلامتی و ثروت باشه.
با سپاس فراوان در پناه خداوند یکتا باشید
سلام به دوستان عزیزم ، استاد عزیزم سید حسین عباس منش و خانم شایسته گل و نازنین
اول یه چیز بگم :
خیلی دوست دارم چهره گل و نازنین خانم شایسته عزیز و ببینم چون به خودم می بالم به عنوان یک زن ، که خانم شایسته عزیز هم اینقدر موفق در کنار استاد همکاری میکنن،
در مورد این فایل استاد ما اون زمان یعنی سالهای 83 تا 84 سر این قضیه گلدکوست همه ی سرمایه زندگی خودم و دو تا بردارهامو از دست دادیم ، و همیشه منو تو این قضیه مقصر میدونستن چون اول دوست من این پیشنهاد و داد خلاصه که تا به الان هر شکستی تو زندگیشون پیش اومده اون قضیه رو بیس همه زندگیشون کردن و به همون نسبت منو مقصر……………………………
وقتی حرفهای گل استاد که همیشه به موقع در زندگی جدید من میاد رو تو این فایل گوش میکردم خدارو هزاران مرتبه شکر گفتم به خاطر اینکه ما از باورهای خودمون هر بلایی به سرمون میاد ما هم گرفتار ترفند پونزی شدیم . کاش زودتر تو مدار استاد قرار میگرفتم که الان این سرزنش های خانواده رو هم به خاطر این ترفند پونزی نداشتم
ولی الانم خدارو شکر میگم که با استاد عزیزم آشنا شدم و می تونم به موفقیت های چشم گیری به زودی برسم .
تشکر میکنم از خانم شایسته عزیز و استاد گلم.
سلام به دوستان عزیزم وخانم شایسته مهربان
بسیارفایل زیباوتاثیرگذاری هست چون من تجربه ترفندپونزی رودارم ودرسال ۸۹بادلار۱۰۰۰تومن حدودده میلیون تومن درشرکت های هرمی ازدست دادم وهمچنین یه مبلغ کمتری روهم قبل ازآن به سیدادراهوازداده بودم .بنابراین حرفهای استادرو باپوست وگوشتم درک میکنم وای کاش من حرفهای استادرو دراون زمان شنیده بودم ولی قطعا درمدارش نبودم که دریافت نکردم والان بسیارخوشحالم که این آگاهی های ناب رو دریافت میکنم تا چراغ راه زندگیم باشند برای همه عمر.
خداروشکرمیکنم که درجمع خانواده صمیمی عباسمنش هستم وهرروزیک آگاهی جدیددریافت میکنم وتمام تلاشم اینه که روزبه روزتکاملم روطی کنم به یاری خداوند تا لحظه ای که زنده هستیم درمدارخداوند مهربان وحکیم باشیم.
سپاسگزارم ازاستاد وخانم شایسته عزیز وهمسفران دوست داشتنی .
سلام و وقت بخیر رفقای باحال
داشتم فایل رو گوش میکردم که صدام کردن و رفتم و یچیزی حدوده یک ساعت بعد برگشتم که ادامشو ببینم . فایل پلی شد و خواستم برگردونم از جایی که همون یک ساعت پیش دیدم و ادامشو ببینم ولی با خودم گفتم با تکرار و استمرار بهتر متوجه موضوع میشم . پس شروع کردم دوباره دیدن ، اما اینبار یسری حرفارو انگار جدید شنیدم و درک دیگه ای داشتم . اخه من وقتی فایل رو میبینم دلم نمیاد که استپ کنم و دوس دارم تا اخرش ببینم و از طرفی هم یسری جملات و کلمات باعث میشه زنجیره ای از افکار ردیف شه و یسری چیزها رو کلا نشنوم و درگیر افکارم باشم .
اولین زنجیره ی افکار متعلق بود به عزت نفس که واقعا ریشه ی همه ی رفتارا برمیگرده به عزت نفس . کسی که به خدای خودش اطمینان داره و خودشو قبول داره ، از پس هر مسئله ای برمیاد چون میدونه که میتونه حلش کنه . فرق بین کسی که وقتی به موضوعی برخورد میکنه میگه وای حالا اینو چیکار کنم ، خدایا چرا این همه مشکل پیش میاد و … با کسی که با برخورد به هر موضوعی میگه خب اینو هم حل میکنم و میسپرم به هدایت های خدا ، فرق بین عزت نفس و عدم عزت نفسه .
دومین زنجیره ی افکار مربوط شد به اینکه افرادی که از دوره ها استفاده کردن جلوی خیلی ضررها رو گرفتن . من با استفاده از فایلهای رایگان تونستم اینکارو بکنم و اعتقاد دارم که همه تونستن اون مواقعی که به فایل ها گوش کنن اینو تجربه کنن . چون وقتی گوش میدی به فایل ها حتی اگه توی کمترین حالتش بگیم که حواستم نباشه ناخوداگاه دریافتش کرده و از ورود مطالب غیر مفید معمولی جلوگیری کرده ، هر چند برای من حداقلش اینکه که انرژیمو نمیذاره پایینتر بره . و 95 درصد مواقع احساس خیلی خوبی داده بهم که باعث شده آگاهیم افزایش پیدا کنه و اتفاقات خوب پشت سر هم بیوفته و احساس بهتر و دوباره زنجیره ای از احساسات عالی رو تجربه کنم . خدایا شکرت
یاداوری اخر که کنترل ورودی ، دادن ورودی خوب ، استمرار و تکرار و … حس خیلی خوبی داد و بهم یاداوری کرد که به همین راحتیه همچی
داشتم با خودم کلنجار میرفتم که کامنت بذارم یا نذارم …
خوندن کامنت فوق العاده ای که توی کانال گذاشته شد بی نهایت دلپذیر بود شادی بخش ، و با خودم گفتم که من دیگه جایی برای حرف ندارم . اما گفتم شروع کار کردن روی عزت نفسم رو از همینجا شروع میکنم . هر کسی نقش و جای خودشو داره و کامنتم به فردای خودم میتونه خیلی کمک کنه .
شاد و سالم و پیروز و ثروتمند باشیم .
سلام بر خداوند سلامتی وزیبایی
سلام بر استاد ارجمند و همسفران عزیزم.
امروز یکی از بهترین روزهای عمرم بود،از لحظه ای که چشم گشودم تا این ساعت از شب که این جملات برامده از قلبم را برای شما دوستان عزیزم و خداوند مهربانم مینویسم.به شکرانه این روز عزیز که گامی به تحقق خواسته هایم نزدیکتر شدم،این جذب را که شاید زیاد هم با موضوع این فایل از استاد مرتبط نباشد،را با عزیزان به اشتراک میگذارم.
در روزهای قبلی سفرمان گفتم که چگونه در عرض کمتر از ۲ ماه به یکی از آرزوهای بزرگم که مربیگری فوتبال بود رسیدم و هم اکنون با خوشبختی تمام ادامه دارد.یکی از جلسات تمرینی باشگاه،هر هفته صبح روز جمعه در زمین دانشگاه برگزار میگردد که در حاشیه شهر،کنار جاده ای شلوغ و در بین کوههایی خشک و بی آب و علف است.
تا اینجا را داشته باشید!!!
من عاشق طبیعت و حیاط وحش بکر هستم و هیچ چیز مانند رفتن و دیدن مناظر طبیعی من را سر ذوق نمیاره.یک شب در حال تماشای برنامه ای درباره حیات وحش بودم و صحنه های جذاب آن من را حسابی به وجد آورده بود،رو به همسرم گفتم: دعا کن کارهام سروسامون بگیره تا یک برنامه طبیعت گردی خوب تدارک ببینم.
این جمله و خواسته از اعماق وجودم بود و کاملا حس کردم که روحم چقدر تشنه چنین تجربه ای هست.
همان لحظه ذهن منطقی ام به کار افتاد و نجواهای ناامید کننده شروع شد.
خدا را شاکرم که با لطف او و آموزش های استاد تا حد زیادی توانسته ام در لحظه ها اسب سرکش ذهنم را مهار و آرام کنم تا سوار بر اسب افکار زیبایم دشت های آرامش را درنوردم.
چند روز بعد،صبح روز جمعه، تمرین تمام شده بود و با پسر عزیزم آخرین نفری بودیم که زمین را ترک کردیم و به قصد خانه سوار ماشین شدیم،هنوز ۱۰۰ متر حرکت نکرده بودیم که متوجه حضور چند پرنده در حوض خالی از آب محوطه دانشگاه شدم.!!!ایستادم!!!
باورم نمیشد یک دسته چند ده تایی هواصیل سفید و صورتی؟؟!!!
خدا میداند چقدر این صحنه برایم زیبا و آشنا بود.
آخر اینجا نه برکه ای است،نه دریاچه،نه نیزار نه رودی و نه حتی لجنزاری!!!!!
ذهن منطقی ام باز بیدار شد شروع کرد به نطق:
« حتما مهاجرند راهشان را گم کرده اند.حالا پر میکشند و میرن…..»
من به این حرفها کاری نداشتم و فقط از آن لحظه لذت میبردم.عالی بود عالی.
یک هفته گذشت،من حتی موضوع را فراموش کرده بودم.اینبار که وارد دانشگاه شدم و نگهبانی را رد کردم،در حالی که آرام حرکت میکردم دیدم سه تا پرنده به موازات من و در ارتفاع بسیار کم در حال پروازند.
واااای خدای من!!!
باز هم هواصیلها!!! بالهای صورتی خودشون را باز کردن و انگار دارن زیبایی خودشون را به رخم میکشند!!!!
کمی جلوتر به دسته ای از هواصیل پیوستند و به قول پسرم تا زمین چمن با ما مسابقه دادند.البته که برنده شدند?
و حالا بیش از هفت هفته هست که تکرار این زیبایی را میبینم و دیگر برایم مهم نیست این پرندگان زیبا مهاجرند،گمشده اند،ساکن این منطقه اند و …..؟
مهم لذتی ست که من میبرم و خدای بزرگ و مهربانم را شکر میکنم.
باتشکر،حسینی
به نام خداوند بخشاینده مهربان
سلام خدمت استاد عباسمنش
سلام به دوستان پر از علم و آگاهی
و سلام به خانم شایسته عزیز که باعث شدید که دوباره این فایل ها رو باهم دوره کنیم و مطالب ارزشمندی رو تکرار و تکرار کنیم و بیندیشیم که بتونه تو روند شکل گیری باورهامون تاثیر مثبتی داشته باشه.
من اولین برگ سفرنامه روز 30 ام رو مینویسم.حسی بسیار منو ترغیب میکرد که از خودم و از تفکراتم رد پایی بزارم و در واقع هدایت شدم…
عزت نفس.عزت نفس….خیلی مسئله مهمیه .خیلی برام جالب بود حرفاتون .اینکه من بدون دلیل ارزشمندم.تا همین دیروز شاید برای اینکه خودمو ارزشمند بدونم هزارتا دلیل میاوردم و پای عملکردمو و موفقیت هامو پیش میکشیدم ولی الان باور کردم که من به خودیه خود ارزشمندم.بدون دلیل.چون روح من خداییه.خداوند منو آفریده و منو مستحق سجده برای دیگر مخلوقاتش دونسته پس من بسیار بسیار ارزشمندم.من به منبع اصلی وصلم پس من کاملم سالمم ارزشمندم سعادتمندم شاهکار خلقت خداوندم.من جانشین خداوند روی زمینم .پس باید لایق این جایگاه باشم که هستم در صورتیکه اینو باور کنم.من باید پرقدرت باشم ثروتمند باشم سالم باشم شاد باشم ارامش داشته باشم روابط خوبی داشته باشم چون جانشین خداوند بودن و اینکه روح خداوند در درونت بودن بسیار با ارزشه من وقتی بدونم که ارزشمندم پس سعی میکنم که تمام فضایل رو داشته باشم تا لایق جایگاه انسانیت باشم.این یعنی عزت نفس.اینکه بدونم میتونم کارهای بزرگی انجام بدم بدونم خداوند بامنه هدایتم میکنه.خدا بسیار سریع الاجابه اینو به عینه دیدم.از وقتی متعهد شدم وقتی هدایت از خدا خواستم خیلی سریع جوابم رو داده و هدایتم کرده و وقتی دانش و فهم موضوعی رو بهم میده بسیار بسیار برام با ارزشه چون میبینم که تا حالا مشکلم این بوده که عزت نفس اینکه بخوام تو راه قدم بردارم و از خدا درخواست هدایت کنم رو نداشتم و وقتی الان بهش رسیدم ذوق خاصی دارم.بسیار بسیار از تو سپاسگزارم خدای مهربان و رحمان و غفور…نیت و ایمان به خدا و هدایت خواستن ازش خیلی مهمه.اینو تکرار میکنم چون مشکلمو تاره پیدا کردم من زیادی داشتم سعی میکردم خودم رو و کارام رو تحلیل کنم و رد پای اشتباهاتم رو تو اتفاقات پیدا کنم و منبع اصلیو اینکه من تو وجودم چه گنجی دارم رو فراموش کرده بودم ولی من فهمیدم باید باخودم باخدای خودم هماهنگ شم عزت نفسمو بالا ببرم تا لیاقتم بالا بره اونوقته که مهمترین دستاوردم جدا از نعمات مادی احساس عالیه منه احساسی که نمیشه وصفش کرد آرامش و شادی وصف نشدنی که تو درونمون جاری میشه و همه ی اون دلهره ها رو میشوره و میبره باخودش.خدایا شکرت
استاد عزیز از قانون پونزی گفتین کاملا حرفتون درسته.من به نحوی یک وقتی گرفتارش شدم که بسیار زود متوجه این اشتباهم شدم ولی الان کاملا متوجه پیشرفتم و درسی که گرفتم میشم و این حرفاتون رو کاملا درک میکنم.ما باید تکاملمون رو طی کنیم و مسلما اگر در راه درستی باشیم میتونیم فرق بین فرصت ها و تله های اینچنینی رو بدنیم.چون حس ما باهمون صحبت میکنه چون قانون رو میدونیم.
از دوستان هم فرکانسی خودم تشکر میکنم که نظراتتون چراغ راهم هستش و درسهای زیادی از نظراتتون می آموزم.
یا حق
سلام استاد
نکته ای که من از قسمت سی ویکم این سفر یعنی قسمت ۱۷ مصاحبه با استاد یادگرفتم اینه که من اگر روی اعتماد به نفس و عزت نفسم ب خوبی کار کنم و باورهای قوی درزمینه ی روابط ثروت و کسب و کار بسازم وهمینطور اصل مطلب یعنی باور مناسب داشته باشم در مورد خدا واعتماد به خدا ایمان ب خدا ووهاب ورزاق بودن خدا رو باور کنم وقتی باور ب فراوانی داشته باشه و این رو بدونم که من لایق بهترینهام من لایق استادی ام درکارم من با ارزشم و لایق بهترینهام اگر باور کنم که پول باید برای من کار کنه نه اینکه من برای پول کار کنم اگر باور داشته باشم پول دراوردن راحت ترین کار دنیاست روابط عالی انسانهای نازنین موقعیت های عالی ایده های کار افرین و پول ساز مال منه مال منی که روی عزت نفسم کار کردم و چشمم فقط به دست خداست وتوانایی های خودم .
اینکه نخام قانون رو دور بزنم و برای موفقیتم نیاز به شریک ندارم و اینکه من بدون ترس با شهامت و جسارت با ازمون و خطا رشد میکنم و به تکامل میرسم و خواسته های من درشرایط به ظاهر سخت به وضوح میرسه ودر پس هر ماجرایی خیریتی نهفته است اگر در زمان و مکان مناسب موقعیت و شرایط مناسب باشم و این اصل رو باور کنم که من همواره در مسیر درست روابط وموقعیت های درست هستم یعنی صبر دارم و از لحظه م بهترین لذت رو میبرم عاشق زندگی کردنم عاشق تنهایی ام با خودم و خدا
و نیازمند اینم که در پیله ی تنهایی خودم به خودشناسی برسم وخودم رو پیدا کنم خدارو بشناسم و اینجاست که معنی خدا برای من یعنی خود آ یعنی به خود بیا واینگونه است که من شادم ارامم اسوده ام و هر لحظه ام پراست از حس خوب حال خوب امید یقین ایمان اعتماد به رب به خدا به معبودم وباعشق زندگی میکنم و با عشق کار میکنم باعشق خدمت میکنم
خداروشکر میکنم بابت اگاهی هام و از خدا میخام همانقدر که این اگاهی های ناب رو توسط دست خدا استاد عباسمنش به ما میده بهمون این اراده رو بده که عملکرد وبینش خوب وعالی هم داشته باشیم چون قانون وتمرینات استاد در تک تک لحظات زندگی ما کاربرد داره ودر هر لحظه باید از یکی از تمرینها استفاده کنیم همین که در مسیر هستیم و خوب زندگی میکنیم قطعا اتفاقات و معجزات خوبی در راهه چون خداعاشق اینه که بنده ش خوشبخت و شاکر وشاد زندگی کنه
و من برای خوشبختی ام فقط نیازمند خودمم وخدا اینجاست که باید نه گفت به نفس به ذهن و نجواهاش اینجاست که باید نه گفت به هرانچه من را ازخدا دور میکند و اعراض کرد نه باحرفوتوشیح و توجیه بلکه باعملکردت با تغییر باورهات جوری خداوند وجهان تو رو از مداری که درش هستی دور میکنه که خودت هم متوجه نمیشی وفکر میکنی طبیعی و خود ب خود اتفاق افتاده .
سپاسگذارم به خاطر همه چیز سالها از تنهایی و خلائی که در وجودم بود مینالیدم ولی امروز با کارکردن روی عزت نفسم فقط وفقط به شیوه ی خودم زندگی میکنم و خالق زندگی ام هستم و خواهم بود .
درپناه خدا شادو پیروز باشید
سلام ب استاد عزیز وخانم شایسته عزیزم ودوستان عباسمنشی
استاد جان واقعا ک حرفات حقه چقدر تو میدونی استادجان حرف دل ادمو حتی ذهن ادمو میخونی اره استاد تمام مسائل همه وهمه برمیگرده ب عزت نفس همون هماهنگی ک گفتی تا اون نباشه راه واقعا دشوار میشه اصلش همینه عزت نفسمونو ب دست بیارم همه چی هموار میشه عزت نفس ک داشته باشیم تکاملم ب ارامی وبا لذت سپری میشه ن تنها این راه لذت بخش بلکه تبدیل ب بهترین وشیرین ترین لحظهای زندگیمون میشه ک همون هماهنگی بین خودمون وخدا وجهان هستی میشه ک کلید اصلی همینجاست با خودمون یکی شدن عزت نفس ریشه اصلی زندگیه ماست ک هدفمونو مشخص میکنه عاشق خودمون ک بشیم عاشق خدا شدیم دیگه چیه ک جلوی رویاهامونو بگیره
استاد تو بحث ثروت فایل دیروز شایسته جان ک زحمت کشیدن استاد واقعا راسته حرفات چقدر قشنگ گفتی ک اگه ب کسی درمورد این بحثا بگیم اگه تو مدارباشه ک هیچ میاد ب سمتمون اگه نباشه اصلا گوش ک نمیده هیچی ادمو دیوانه هم خطاب میکنن دقیقا چیزی ک برای من ب عین اتفاق افتاد میشینم صحبت میکنم سری بعد ک میبینم طرفو نگاهش فرق میکنه بعدش پشیمون میشم ک چرا گفتم اما استاد واقعا دیگه ب هیچ عنوان ب کسی حرفی نمیزنم شما خیلی خوب تجربه کردی اینارو قبلا هم گفته بودی ک اصلا با کسی دراین مورد صحبت نکنیم همین ک میگید حرفی نزنیم برای کسی گواه از مسیر درست شماست راستش استاد همین حرفتون نمیدونم تو کدوم فایل بود شنیده بودم ک گفتید هیچ احتیاج نیست درباره کارامون ب کسی بگیم زمانی ک پیشرفت کردیم اومدن پرسیدن بگو این مسیرو رفتم اونجا فهمیدم استاد تمام حرفات وتمام کارات خداگونه هست ن تبلیغ داری ن ادعا وواقعا لیاقت میخواد با شما هم مسیر بودن وخدارو هزااااااران بار شاکرم بخاطر بودنتون تو زندگیم استاد عزیز در مکتب شما بودن افتخار بزرگی بود تو زندگیم لبخند خدا ب من بود وچقدر من احساس قدرت میکنم ک میبینم خدا چقدر هوامو داره تو بین این عبایمنشیا بودن افتخار برای من
شایسته عزیزم این سفر شما واقعا انرژی منو بیشتر از قبل کرده این فایلارو قبلا شنیدم اما اینبار همشون فرق دارن میتونم بفهمم جالب اینه ک هر بارم ک گوش میدم انگار استاد همون لحظه ضبط زنده داشته تو همون فایل جدیدتر میشه برام فهمیدم ک از خودمه چون علاقه دارم چون درخواست دادم دارم بهتر وبهتر وبهتر میشم این نشانه اینه ک دارم ب درک بالاتری میرسم
از خدا برای استاد و شایسته عزیزم وپسر نازش خوده خدارو آرزو میکنم وهمچنین برای عباسمنشیا
سلام خدمت جناب استاد عباسمنش عزیز و همه همسفران عزیزم.?
من تابحال درباره تغییراتی که توی زندگیم بوجود اومده مطلبی ننوشتم اما وقتیکه استاد توی فایل آخر تاکید کردن روی نوشتن دیدگاه ها،به خودم گفتم شاید نوشتن این مطلب کمکی به دوستانم بکنه.
من از تیرماه 97 با فیلهای استاد عباسمنش آشنا شدم یعنی دقیقا زمانی که داشتم به مرز افسردگی میرسیدم و عاجزانه از خداوند میخواستم که هدایتم کنه.من گرافیست هستم،اما چند سالیه که بخاطر داشتن دوفرزند خردسال نتونستم تو زمینه مورد علاقه م فعالیتی داشته باشم و تمام وقتم صرف کارهای خونه و رسیدگی به بچه ها میشه. بیشترین چیزی که عذابم میداد این بود که احساس بیهودگی و بی ارزشی میکردم.میگفتم خدایا این اون زندگی نیست که من میخواستم.با اینکه به شدت عاشق بچه هام هستم اما احساس میکردم دست و پام رو بستن و نمیذارن به کارهایی که دلم میخواد برسم.خلاصه پر بودم از خشم و ناامیدی و گریه های گاه و بیگاه.تا اینکه توسط خواهرم با فایلهای استاد آشنا شدم و مبالغه نکردم اگر بگم که انگار وارد دنیای دیگه ای شده بودم.داشتم آگاهی هایی رو دریافت میکردم که انگار روحم تشنه شنیدنشون بود.تا اون زمان،از هیچکسی نشنیده بودم که جهان میتونه اینقدر بخشنده باشه،که خداوند میتونه اینقدر مهربان باشه،نه مثل خدایی که من توی این سی و سه سال عمرم میشناختم،که منتظر بود تا با کوچکترین گناهی عذابم کنه.استاد میگفت من میتونم خالق زندگی خودم باشم.وای خدای من یعنی همه اون غل وزنجیرهایی که به پام بسته بودم میتونست باز بشه و من پرواز کنم به سمت رویاهام که الان دیگه در نظرم رویا نیستن،بلکه خواسته های دست یافتنی هستن.
من هر روز از صبح که بیدار میشدم،در حال انجام تمام کارهام،فایلهای استاد رو گوش میکردم،تمام فایلهای رایگان رو دانلود کرده بودم و روزی هفت،هشت ساعت گوش میکردم و مشتاقانه سعی میکردم باورهای اشتباهی که سالها تو ذهنم حک شده بود پیدا کنم،مینوشتم،در موردشون عمیقا فکر میکردم و براشون باورهای جایگزین پیدا میکردم.اینکار برام شده بود لذت بخش ترین کار دنیا.به همراه خواهرم تونستم دوره عزت نفس،تسلط ذهن بر جسم و دوره کشف قوانین رو خریداری کنم و هرروز دارم ساعتها وقت میذارم برای اینکه بتونم موفق به درک قوانین جهان هستی بشم.در حال حاضر توی همین مدت شش ماه،تغییرات بسیار زیادی در وجود من اتفاق افتاده،مثلا اینکه رابطم با خداوند بسیار دوستانه و عمیق شده برعکس گذشته که بیشتر بر پایه ترس بود.در طول روز اینقدر با خدا حرف میزنم که برام شده بهترین دوست و راهنما(باور کنید که شعار نمیدم،دارم از احساس واقعیم حرف میزنم)
اعتماد به نفسم به طرز فوق العاده ای بیشتر شده و دارم به ارزش واقعی خودم پی میبرم،در برخورد با دیگران بسیار قدرتمندتر از قبل عمل میکنم .اونقدر انگیزه و قدرت پیدا کردم که دارم به راه انداختن کسب و کار شخصی خودم فکر میکنم(چیزی که قبلا جرات فکر کردن بهش رو هم نداشتم ولی الان با اطمینان صد در صد میدونم که موفق میشم)،
از لحاظ مالی زندگیم راحتتر و کم دغدغه تر از قبلم شده،
درمورد سلامتی باید بگم که از شر سردردهای مداومم خلاص شدم و هر روز دارم با انرژی ورزش میکنم تا به اندام دلخواهم برسم،
الان خیلی خیلی راحتتر میتونم ذهنم رو کنترل کنم که درگیر افکار منفی نشه،حتی روی موسیقی که گوش میکنم و فیلمهایی که میبینم یه شدت حساسم که ناامید کننده نباشه.لیست تعدادی فیلم انگیزشی رو سرچ کردم،دانلودشون کردم و تماشا میکنم.
الان راحتتر میتونم خشمم رو کنترل کنم و از حس بد به حس خوب برسم و نتایج عالیش رو هم هر روز بیشتر از قبل دارم میبینم.بسیار شکرگذار تر شدم و کلی حسای خوب دیگه.
دارم سعی میکنم باورهای درستی رو که به لطف استاد درک کردم،از حالا توی ذهن فرزندانم بکارم،چیزی که پدر و مادرم به دلیل ناآگاهی نتونستن در مورد من انجامش بدن.
و بزرگترین دستاورد من،حس آرامش و رضایتیه که دارم تجربش میکنم،اینکه از لحظه لذت ببرم و این حد از آرامش منو یاد دوران شیرین کودکیم میندازه،زمانی که باور داشتم هرچیزی امکان پذیره،زمانی که با تجسم بسیار خلاقم دنیا رو میگشتم،زمانی که ساعتها بدون خستگی مشغول گل بازی بودم و الان میفهمم که چرا اینقدر عاشق سفالگریم. و الان من باز هم ایمان دارم که هر چیزی امکان پذیره و میدونم که به لطف خدای مهربانم که همه امیدم به خودشه،میتونم به تک تک خواسته هام دست پیدا کنم و به نهایت رشد و بالنگی روح خودم برسم.
خدای مهربانم بسیار بسیار سپاسگذارم که من رو با این سایت آشنا کردی و از شما استاد عباسمنش عزیز بسیار سپاسگذارم که دلسوزانه ما رو توی این سفر همراهی و راهنمایی میکنید.واقعا صداقتتون رو از کلامتون میتونم درک کنم.و سپاسگذارم از تمامی کسانی که تلاش میکنند که این سایت اینقدر پربار و هدایتگر باشه.
با آرزوی سلامتی،ثروت و خوشبختی روز افزون برای همه.???
عرض سلام وادب خدمت برادران وخواهران ایمانی خودم
باز هم هدایتی شیرین دیگه،
دیروز همسرم از من خواست که از آگاهی درونت بپرس که برای کار جدید هدایتت کنه
که امروز از زبان خانم شایسته عزیز جوابم رو داد ،اگه میخوای الهامات خداوند رو دریافت کنی روی عزت نفست کار کن وبه جای داشتن احساس گناه وبی ارزشی احساس خود ارزشی داشته باش، خدایا صدهزار مرتبه شکر
درپناه حق شاد وپیروز باشین