مصاحبه با استاد | تنها راه تبدیل «آگاهی های خالص» به «باورهای قدرتمند کننده» - صفحه 15
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/08/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-09 15:33:402025-01-11 07:58:52مصاحبه با استاد | تنها راه تبدیل «آگاهی های خالص» به «باورهای قدرتمند کننده»شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام. وفقط یه کلام عالی بود .
به نظر من فقط نظر طولانی نوشتن مهم نیست گاهی ممکن است جمله ای یک خط باشد و خیلی دلنشین باشد .
برای عقل کل هم به نظرم این طور بهتر می شود که پاسخ های خوب اگر از عدد مشخصی بالاتر بروند به همه اشان جایزه (شارژ اعتباری ) بدهند . جون واقعا زحت دارد . البته چه خوب است کسی که سوالی پاسخ می دهد به پاسخ سایر دوستان توجه کند ببیند اگر نکته ای مانده بیان کند این طور هم به نکات تازه توجه می کند . هم مطالبی که دیگران قبلا گفته اند را تکرار نمی کند . چون هدف یادگرفتن خودش هم هست . پس عجله فقط روی تعداد پاسخ نباشد روی کیفیت باشد .
دقیقا…
با سلام حضور همه دوستان راهرو راه حق و موفقیت و ارزوی سلامتی برای استاد عباسمنش عزیز ، دوستان ساعت سه بامداد بود و من در حال رازو نیاز به خدایم که به حقیقتی بزرگ پی بردم و دلیل اینکه تا حالا از مشکلات و ناراحتی ها نگران بودم و میترسیدم این بود که عظمت و بزرگی خدایم رو درک نکرده بودم وگرنه چه چیزی در برابر جاه و جلال این خدا اصلا میتونه عرض اندام کنه من چقدر ساده بودم مشکلات برای من بزرگ بودند و توبه میکنم که توجهم فقط به مشکلات بود استغفرالله اما حالا دیگه کاری با این مسائل بی اهمیت ندارم و هیچ ترسی ندارم خیالم راحت شد خدایا شکرت هزاران بار شکرت چقدر تو بزرگ و خوبی و من چقدر بنده ساده و کم ظرفیتی خدایا بخاطر همه درایی که زدم و هیچکدام در تو نبود توبه ، استغفرالله آفرینها بر تو باد ای خدا ناگهان کردی مرا از غم جدا همه تونو دوست دارم یه عالمه مخصوصا استادرو اما باور کنید خدای بزرگی داریم قدرشو بدونیم خداحافظ و انرژی و نشاط قرین لحظات حال و آیندتان باد
باسلام درود فراوان به استاد عزیزم : به حق تو پیامبر زمان هستی وباخروش مسیحایت مارا به سمت یکتا پرستی دعوت کردی خدا حفظت کنه ازخدا بی نهایت ممنونم که من را به مسیر یکتاپرستی هدایت کرد ازاستاد ممنونم که به ما آگاهی و انگیزه حرکت میدهد
سلام استاد جونم وسلام بر دوستان هم فرکانسی ام:ازشما ممنونم بخاطرفایل زیباتون
به نام پروردگار هستی بخش و آگاهی بخش
سلااااام استاد عزیزم
سلام دوستان گلم
این فایل فوق العاده بود، خیلی مطالب ازش یاد گرفتم ، شکر خدا ،
با نظرتون موافقم استاد ، من بطور متوسط فایل ها رو بالای پنجاه بار شاید گوش دادم ولی هر بار یک نکته جدید توش پیدا میکنم که بخودم میگم این کجا بود؟؟!!
و شگفت زده میشم ?
یک حدیث شنیدم که در مورد قرآن میگفت قرآن لایه های مختلفی داره و هرکس به اندازه فهمش بهره مند میشود،
فایلهای استاد هم همینطور مثل لایه های جو هست
هر چقدر مدارمون بالاتر میره ، به لایه بالاتری دسترسی پیدا میکنیم و نکات جدیدی پیدا میکنیم.
تا بحال فایلی نبوده که بگم همشو بلدم و تکراری هست،
خدا رو هزاران مرتبه شکر که در این مسیر قرار داریم
برای همه دوستان عزیزم
آروزی سلامتی و موفقیت و ثروتمندی و شادکامی و سعادتمندی در دو جهان را دارم
در پناه خدا باشید
?????????????
سلام استاد خدارو شکر که تا اینجا اومدم و امشب میخواهم از شما یه سوالی بپرسم و یه ایده ای جدید در مورد یه فایل جدید به شما بدهم …
میخواهم پیشنهاد کنم در یک دوره یا فایلی در مورد کسب درآمد و ثروت در حین دانشجویی حرف بزنید.
من دانشجو هستم و از اولش بر این باور بودم که تو هر رشته ای همیشه کار هست و پول هست اونی که کمه کاربلد هستش ! و به خاطر باور هام و پتانسیل بسیار زیادی که رشته ام داره (مهندسی نرم افزار ) خودم تا به حال چندین پیشنهاد کاری رو رد کرده ام و کمی هم در جاهای مختلف کار کرده ام . و دلیل این کارم این بوده که باورم اینه که تمرکزم رو نمیتونم همزمان هم روی درس و هم روی کار بزارم ! و الان که دارم اینو مینویسم هیچ جا کار نمیکنم و همش دارم روی خودم کار میکنم و درس میخونم. میشه در این مورد به صورت مفصل توضیح دهید ؟
سلام مجدد?
ادامه ی پیامم در ۳۰ مرداد ۹۷:
این نکته رو فراموش کرده بودم اشاره کنم؛
دوستان گلم این خیلی خیلی خیلییییییییییی مهمه که شما از باورهاتون و دلایل انجام کارها و کلا کارهاتون خیلی جاهای مختلف حرفی نزنید…..باور کنید رعایت همین نکته خیلییییییی باعث رشد شما میشه و عدم رعایتش خیلییییییییی باعث عقب موندن و سردرگمی و حال بدِ شما میشه.
همون چیزی که استاد عباسمنش به زیبایی و سادگی شرح دادن که اگر کسی از اطرافیانتون مدارش بیاد بالا خودش میاد ازتون میپرسه که تو چیکار کردی، به منم کمک کن و فلان. تا وقتی توی مدار پایین تره گفتنِ شما اصلا سودی نداره هیچ واسه خودتون خطرناک هم هست.
من وقتی توی مسیرهای قبلی خودشناسی و موفقیت
بودم چیزایی که یاد میگرفتم رو میومدم هر از گاهی پیش دوستان یا خانواده یا فامیل میگفتم، از دلایل انجام کارهام میگفتم، میگفتم فلان کارو انجام ندید اینجوری میشه، یا اینجوری فکر کنید تا اینجوری بشه، یا بیاید اینکارو کنید تا به این نتیجه برسید و…… خلاصه چیزایی که از استادم یا کتابی که میخوندم در مسیر خودشناسی و موفقیت و روابط و….یاد میگرفتم اگر جایی خلافشو میدیدم میگفتم!!!
دوستان من اینجا یعنی در خانواده ی فهیم و آگاه و دقیقِ عباسمنش اینو عمیقا درک و باور کردم و بهش ایمان آوردم که این کاری که من تا حالا بهش عادت کرده بودم واقعا نقش سم رو بازی کرده برام! یه سم مهلک!
نکنید تو رو خدا…..نکنید…..من ازش خیلیییییییی ضربه خوردم، خیلیییییییی باعث عقب موندن و حالِ بد و شک و تردید و نگرانی و استرس و آزارِ من شده.
من حالا متوجه شدم که چقدرررررررررر اشتباه بوده که من توی جمع های مختلف از آموخته هام میگفتم، حالا درک کردم چقدر از این راه واسه خودم انرژی منفی خریدم، شک و تردید خریدم، بی ایمانی خریدم، چقدر عقب موندم از باورها و کارای درستی که بعضاً داشتم انجام میدادم!
چون متاسفانه اکثر آدمای دور و برِ من اون درکی رو که باید از این چیزا نداشتن (به خاطر مدارشون) و همیشه حالم بعد از گفتنِ این چیزا براشون بد میشد و شک و تردید و سردرگمی و ابهام و…. هجوم میاورد به سمتم.
خواستم یکی دیگه از مواردی رو که برای بارِ چندم! به من نشون داد که “فاطمه انتخابت بابت ادامه دادنِ مسیرت با این خانواده درسته” براتون بگم? و چون خودم ازش خیلیییییییییی ضربه خوردم خواستم بنویسمش که اگر کسی خدایی ناکرده مثلِ گذشته ی من این عادتو داره ترکش کنه، این بزرگترین کمک هم به خودش و هم به اطرافیانشه.
در پناه الله یکتا باشید
سلام واقعا این مساله خیلی مهم منم این اشتباهو بارها کردم و الان دارم چوبشو میخورم و تصمیم گرفتم دهنمو ببندم و نجوای شیطونو پس بزنم تا رشد کنم چرا که خانمم سری اخری که حرف افتاد بهم گفت این بود که تو باعث شدی که من نسبت به این استادت بد بین بشم و حالا حالم بهم میخوره وقتی اسمشو میاری اینه که مثلا میگفتم حرفای این حاج اقا که درمورد اهل بیت و خدا میزنه دقیقا نزدیک به حرفای استادمه که قبولش نداری و این جوابو شنیدم و تصمیم گرفتم رو خودم کارکنم و باکمک خدا به نتیجه برسم ونتیجم اونو برگردونه واقعا گوش کنید و نکنید این اشتباه ما رو شاد باشید
استاد دیروز از تو خیابونی که همیشه رد میشدم بودم یهو دیدم یه تپه با یه عالمه درخت توی اون خیابون وجود داره ، چطور من این همه از اونجا رد شدمو ندیدمش ؟؟؟!!!! متوجه شدم خییییلی چیزا اطراف ما هست که ما هر روز میبینیم و متوجه اش نمیشیم … حرفهای شما حکم همین داستانو داره ، هر سری که گوشش میدم باز سری بعد که گوش میدم میگم ااااا این جدیده ….همه ی کانالای تلگراممو حذف کردم فقط کانال شمارو دارم ، همه جا عباس منش … یه روز که گوش ندم اتفاقای عجیب غریبی برام رخ میده … ممنون از وجودتون . صداتونو که گوش میدم واقعا حالم خوب میشه ،،،
به نام خدای رحمان
به نام خدای آمرزنده و مهربان.
سلام به استاد عزیز ، داش حسین عباس منش و همه همراهان گرامی.
من حدود ۱۰ ماهه که با استاد، حسین آقای عباس منش عزیز و قانون آشنا شدم و این اولین باریه که من دارم مینویسم.
راستشو بخواهید تا حالا چندین بار خواستم که احساس و نظرم رو بگم ولی نمیدونم چرا هر سری یه چیزی مانع میشد ،ولی امروز یه احساسی بهم میگه که این کارو بکنم.
و دلیلیش حال و هوای امروزم بود.
امروز صبح وقتی از خواب پا شدم خیلی سرحال نبودم ،یه جورایی با تنبلی و تاخیر از روی تختم پاشدم. توی مسیر رسیدن تا ایستگاه مترو تصمیم گرفتم امروز عبارتهای تاکیدی که هر روز گوش میدم روگوش نکنم و با خودم وخدای خودم چند دقیقه ای رو صحبت کنم و ازش بخوام که بهم انرژی و انگیزه بده.
به خدا گفتم : خدا جونم من دارم سعیم رو میکنم که روز به روز بهتر بشم،درسته شاید یه جاهایی اشتباه کنم و خطا داشته باشم ولی تویی که باید دسته منو بگیری و منو هدایتم کنی. ازت میخوام بهم شادی و نشاط و احساس عالی بدی تا مثل اکثر روزایی که توی این ۱۰ ماه آشنایی با قانون تجربه کردم باشم.
ازش خواستم که حضور خودش رو بیشتر بهم بفهمونه تا من احساس امنیت و ارامش خاطر بیشتری داشته باشم.
من یه تولیدی کوچیک دارم و چون چند روزیه که مشتریا بهم زنگ نزدن و ازم جنس نخریدن از خدا خواستم که امروز حدود ۳۰۰ تا از جنسامو بفروشم.
توی راه امروز خدا از همون اول صبح دعام رو اجابت کرد ،امروز صبح براکس روزای دیگه هوا خیلی خنکتر بود و یه نسیم ملایمی هم میومد که واقعا اول صبح خیلی لذت بردم از قدم زدن توی خیابون. وقتی رسیدم مترو جای خالی برای نشستن بود و من راحت نشستم و معنی قرآن رو خوندم و به نکته هاش توجه کردم و بعد از اون چند دقیقه ای چشمامو بستم و شروع کردم به مراقبه و با اینکه حدود ۲-۳ دقیقه بیشتر طول نکشید واقعا به احساس ارامش رسیدم و آروم شدم ولبخند برگشت روی لبام .
وقتی رسیدم محل کارم کانال تلگرام عباس منش دات کام رو چک کردم که ببینم استاد فایل تازه ای گذاشته یا نه که دیدم که دوتا فایل جدید از نتایج بچه ها توی کانال اومده که من ندیدمشون. یکیشون رو گوش کردم و دقیقا با گوش کردن به این فایل بود که یاد همه دستاوردهام از ۱۰ ماه پیش تا الان افتادم و وقتی بچه ها در مورد نتایج خودشون میگفتن ، تمامی نتایجی که توی این مدت از طریق عمل به قانون بدست اورده بودم دونه به دونه از جلوی چشمام رد میشدن .
مثلا : اون شناختی که من قبل از این،از خدا داشتم کجا و احساس و شناخت و درکی که الان دارم کجا.
این احساس نزدیکی بهش، این حس که همیشه صدامو میشنوه در هرشرایطی که باشم هر شرایطی، چه خوبه خوب چه بده بد.
اینکه همه جا میبینمش حسش میکنم میشنومش واین که انقدر راحت حتی با یه قدم زدن ساده توی کوچه خیابون باهاش خلوت میکنم و خواسته هام رو بهش میگم .
اون احساس گناه و نا امیدی از خودش که به خاطر اشتباهات گذشته داشتم که منو تا افسردگی هم برده بود کجا و این احساس پاکی و بخشیده شدن و مهم و محترم بودن که این روزها دارم کجا.
اون احساس نگرانی به خاطر گرون شدنه چند صد تومنی جنس خام برای تولید محصول به خاطر تورم سالانه کجا و احساس آرامش و امنیت خاطری که الان حتی با سه برابر شدنه قیمت دلار دارم کجا.
اون خونه ای که قبلا توش مستاجر بودم و اصلا احساس آرامش نداشتم و فقط ۳۰ درصد شرایطش باب میلم بود کجا، و این خونه ای که دقیقا دو ماه بعد از آشنایی با قانون و استاد وسایت و از طریق تجسم و برد آرزوها اجاره کردم کجا.
اصلا یادم نمیره توی عکس بورد آرزوهام، داخل اشپزخونه پشت ظرفشویی پنجره بود و در بالکن از آشپزخونه باز میشد، اینجا هم دقیقا یه پنجره پشت ظرفشویه و در بالکن به آشپزخونه باز میشه.
عکسم یه خونه نو و شیک و تمیز بود به خدا اینجا رو کلید نخورده تحویل گرفتیم.
پارکینگش دقیقا همون شکلیه که توی عکس بود.
توی بورد آرزوها،عکسی از انباری نداشتیم . اینجا هم انباری نداریم (که البته بعد از اینکه قرارداد نوشتم وبعد از یکی دو هفته که مستقر شدیم اتفاقی عکسهارو دیدم متوجه این موضوعات شدم و موقع دیدن خونه برای اولین بار اصلا به این نکته ها توجه نکرده بودم چون فراموششون کرده بودم)
خدا یک صاحبخونه عالی و مشتی و خوش اخلاق توی مسیرم قرار دادکه خیلی راحت با کوچکترین درخواست پنج میلیون تومن پول رهن کمتراز عرف بازار رو از من قبول کرد. و همه همسایه ها عالی وبا فرهنگ و ادب و مهربون براکس خونه قبلی که ساعت ۲ شب از صدای دعواشون از خواب میپریدم .
اون کارگاهی که تاریک و کثیف و کوچیک و به معنی واقعی ناامن بود با همسایه های بی ملاحضه کجا و این کارگاهی که الان اجاره کردم و دیوار یک طرفش کلا پنجره اس و بزرگتر و ساکت تر و تمیزتر و ارزونتره و همسایه های مهربونی داره کجا.
بحثایی که با همسرم داشتم هفته ای دوسه بار که حتی به شکوندن ساعت ایستاده خونه و چیزهایی مثل اون میرسیدکجا و احساس عشق و محبت دوستی و رابطه عالی که به همدیگه داریم کجا.
این که سر درد میگرنی داشتم و حداقل ماهی یک بار منو حسابی اذیت میکرد به طوری که نمیتونستم راه برم و حتما باید ۳-۴ ساعت میخوابیدم یا دارو مصرف میکردم که خوب بشم کجا والان که خداروشکر خداروشکر توی این ۱۰ ماه اصلا اصلا دیگه سراغم نیومده کجا.
این که قبلا با یه موتور مدل پایین و یه پراید مدل پایین تر که بعضی وقتا هم خراب بودن وبه سختی با خانمم میتونستیم جایی بریم کجا و الان که یه موتور صفر بهتر و یه ماشین صفر که باهاش هرکجای ایران که اراده کنیم میریم کجا.
واقعا این کجاااا و آن کجاااا…
(وخیلی چیزای دیگه که طول این مدت بدست آوردم که بخوام بگم خیلی زیاده)
اینا یه سری از لطفهای خدای بزرگ به من از طریق قانون بود و جالب اینکه امروز وقتی من یاد این اتفاقات خوب افتادم و هی خوشحال و خوشحال تر میشدم یه مشتری زنگ زد و ازم نمونه جنس خواست و گفت که احتمالا حدود ۵۰۰ تا یا شایدم ۱۰۰۰ تا از جنسها رو بخره و من منتظر خبرم.
بعدش خانمم بهم زنگ زد و گفت که بطور اتفاقی یه فروشگاه کتاب پیدا کرده که کتابها رو با ۵۰ درصد تخفیف میده و منم هم که این روزا دارم کتابهایی رو که استاد معرفی کردن رو دونه به دونه تهیه میکنم و میخونم از شنیدن این خبر خیلی خوشحال شدم و بازهم به احساس شادیم و به حال خوبم اضافه شد.
و در طول این ۱۰ ماه خیلی برام پیش اومده که اینجوری از خدا میخوام و خداهم خیلی آسون و راحت همون روز همون ساعت یا لحظه خواسته ام رو اجابت کرده و قانون رو بیشتر وبیشتر برام روشن کرده.
به قول یکی از دوستان که حدود یک ماه پیش فایل گذاشته بودن : مگه اینا نتیجه نیستن؟؟
نتیجه یعنی چی؟؟واقعا نتیجه یعنی چی؟؟
همه اینا نتیجه هستن هرقدر کوچیک ولی هستن ، که البته کوچیکیشون به خاطر اندازه ایمانه ماست.
درسته هنوز اول راهم و تا به نتایج عالی مثل نتایج خیلی از دوستان و استاد عزیز برسم زمان بیشتری باید صبر کنم(صبر با امید)ولی همین اتفاقات به ظاهر ساده ،زندگی رو برای من واقعا قابل تحمل که هیچ بلکه دوست داشتنی کرده و باعث شده که با همه داشته های کم ،از زندگی و شرایط الانم لذت بیشتری نسبت به گذشته ببرم و بابت این شرایط این مسیر و قانون و انگیزه هایی که دوستان میدن و استاد داش حسین عباس منش برامون ایجاد میکنن، از خدای بزرگ از خدای مهربون از خدای غفور ،واقعا غفور ممنونم و سپاسگذارم . و برای همه دوستان آروزی بهترینها رو دارم . وهمچنین برای استاد عزیز ، حسین آقای گل آرزوی سلامتی و موفقیت بیشتر و بیشتر وبیشتر دارم.
خدایا سپاسگذارم سپاسگذارم سپاسگذارم.
آفررررررررررررین دوست خوبم
موفق و موفق و موفق تر باشی
ممنون که کامنت گذاشتین :)
سلام دوست عزیزم ازشنیدن نتایجت بی نهایت خوشحال شدم آفرین برشما
ممنون از شما دوستان به خاطر انگیزه هاتون.
سپاس