مصاحبه با استاد | تنها راه تبدیل «آگاهی های خالص» به «باورهای قدرتمند کننده» - صفحه 47

860 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    روف رضایی گفته:
    مدت عضویت: 921 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم عباس منش عزیز و خانم شایسته مهربان

    سلام خدمت دوستان عزیزم در این مسیر و پروژه بی نظیر و فوق العاده زیبا

    ممنون استاد عزیزم هستم که جواب سوال های دوستان را خلی زیبا و باحال پاسخ میدهد و خلی تاثیر گذار و جذاب است

    استاد می گوید

    قانونی کلی جهان این است ما اتفاقات را با افکار مان ایجاد می کنیم

    افکار چی است

    افکار مان توجه هات است. چیز های که بهش توجه می کنیم و رودی های ذهن مان است

    وقتی ورودی ها در مورد یک موضوع خاص تکرار می شود به مقداری کافی باور در مورد آن موضوع شکل می گیرد

    و آن باور اتفاقات زندگی ما را در مورد آن موضوع رقم می زند

    وقتی این پاسخ های استاد را می شنیدم بیشتر به زندگی و شرایط خودم تأمل داشتم که من چگونه این موضوعات را رعایت کرده ام

    متوجه می شوم که من قبلاً درک مناسب تری نسبت به تغییر باور ها نداشتم

    استاد مثال خلی زیبا در مورد تغییر باور ها بیان کرد

    اینکه باور های که از گذشتگان داریم

    برای اینکه باور های قدرتمند کننده را بهتر سازیم باید همیشه روی آن باور ها کار کنیم

    مثال کاشی سیاه را بیان می کند

    برای اینکه این کاشی سیاه را به سفید تبدیل کنیم باید همیشه رنگ سفید روی آن کاشی سیاه بزنیم

    و باور های ما هم همین گونه می تواند تغیررکند

    ما باید همیشه متوجه ورودی های ذهن مان باشیم

    استاد مثال آن دوست برزیلی را بیان می کند

    چون تقریبا هر کدام مان از شرایط کشور مان به نحوی راضی نیستیم و کشور های دیگر را فضای بهتری برای زندگی کردن رشد کردن و پیشرفت کردن می بینم

    من قبلاً در این‌گونه موارد زیاد مشکل داشتم

    اما با فایل زیبایی که استاد همین چند روز قبل روی سایت قرار دارد کمی نگرشم و نگاهم نسبت به شرایط و موقعیت زندگیم تغیر کرد

    فایلی به اسم چرا فکر می کنیم همیشه مرغ همسایه غازه

    این فایل خلی عالی و زیبا از همه جهات بیان شده است

    تنها راه تغییر باور ها دادن ورودی های جدید مثبت برای ذهنت است و این کار دایمی است

    اگر می خواهید نتایج پایدار باشد مانند اینکه هر روز غذا می خورید باید هر روز روی باور های تان کار کنید

    چگونه باید کار کنیم . باید ورودی خالص بدهیم

    وقتی شما به مقدار کافی روی خود تان کار می کنید جهان خلی راحت محیط و شرایط شما را عوض می کنند

    نشانه ای روی خودتان کار کردن نتایج که بدست می آورید

    وقتی نتایج تغییر می کند یعنی به یک ثبات فرکانسی رسیده ای

    استاد می گوید که حالا مدت های زیادی است که کتاب خاصی را مطالعه نمی کنم

    با شنیدن این صحبت ها منم روی وضعیت خودم نگاه می کردم و تأمل داشتم

    منم قبلاً کتاب های زیادی مطالعه می کردم و دنبال این بودم که دیگران چی می گوید

    می خواستم از هر کسی یک چیزی بیشنوم

    اما به لطف خداوند از وقتی که با استاد عباس منش عزیز آموزش ها را شروع کردم دیگر دنبال هیچ کتابی هیچ کلام و سخنی جدید و تازه نیستم

    و حتی در هیچ جای صحبت های دیگر افراد را در این بخش دنبال نمی کنم

    چون استاد عزیزم خلی خوب قانون را درک کرده و خلی خوب با زبان ساده و روان دارد برای مان آموزش می دهد

    من فقط باید همین مسیر را با ایمان بیشتر ادامه بدهم و باورش کنم

    استاد فایلی را وقتی شروع می کند به گوش دادن دنبال این است که از این فایل چیزی را بیاموزد

    وقتی به یک نکته ای می رسد که قابل تأمل است فایل را متوقف می کند فکر می کند و دنبال الگو ها می گردد تا درک کند

    اما من برعکس استادم رفتار می کنم

    من وقتی فایلی را می شنوم بیشتر دنبال این هستم که سریع تر تمامش کنم و به خودم بگویم که اری فلان فایل را شنیدم یا فلان فایل را دیدم

    من قبلاً این نکته را از زبان استاد نشنیده بودم یا بهتر است که بگویم درک نکرده بودم شاید در مدارش نبودم

    اما امروز وقتی این موضوع را شنیدم سریع یاد داشت کردم و گفتم این پاشنه آشیل من است

    چون من دنبال سریع ختم‌کردن یک فایل هستم

    و احساس می کنم که از روی جبر دارم این کار را انجام می دهم

    و تا هنوز راهش را پیدا نکردم که چگونه این عادت را به لذت برای خودم تبدیل کنم

    فایلی برای دفعات دوم و سوم شنیدن کار دشوار است برای من

    فقط بعضی فایل ها است که می توانم چندین بار بشنوم

    به همین دلیل است که درک مناسبت تری هم نداشتم

    در این فایل یکسری نکات را آموختم که برای من خلی آموزنده بود

    و این نکته ها را یاد داشت کردم که مرور کنم

    و نقاط ضعفم را بهتر پیدا کنم و تبدیلش کنم به نقاط قوت

    من وقتی بی خواهم فایلی را بهتر درک کنم باید داشت برداری کنم

    با یاد داشت بر داری کردن درکم از آن فایل خلی بهتر می شود

    این را قبلاً نمی دانستم و بخاطر طولانی شدن و زمان بر بودن این کار برایم خسته کن می‌ شد

    اما این اواخر وقتی شروع کردم به یاد داشت بر داری فایل ها متوجه شدم که اینگونه خلی درک بهتری پیدا می کنم و نکته ها بیشتر در ذهنم می شیند

    و حالا تقریبا هر فایلی را اینگونه انجام می دهم

    و از خداوند بزرگم می خواهم که مرا در این راه ثابت قدم نگهدارد

    خوبی این پروژه مهاجرت به مدار بالاتر برای من این شده که هر روز یک فایل که روی این پروژه قرار می گیرد را بیشنوم و خودم را ملزم سازم که برداشتم از این فایل را بینوسم در سایت

    و کامنت های دوستانم را مطالعه کنم

    و در همان فایل کامنت دوستان را مطالعه می کنیم و می‌بینیم که روی چی موضوعاتی بیشتر متمرکز بوده و یاد داشت خود مان را هم نگاه می کنیم بیشتر درک می کنیم و به موضوعات واقف تر می شویم

    من این اواخر مطالعه‌ی کامنت های دوستان را بیشتر انجام می دهم نسبت به قبل

    و حالا متوجه می شوم از این جریان و این مسیر زیبا چون قبلاً این کار را خلی کم انجام می دادم

    حالا استاد عزیزم هم‌روی این نکته مطالعه‌ی کامنت های دوستان بیشتر تاکید داشت

    استاد عزیزم از شما و آموزش های زیبایی شما و اینکه اینقدر خوب و روان دارید صحبت می کنید سپاسگزارم

    از خانم شایسته مهربان سپاسگزارم بابت شروع این پروژه مهاجرت به مدار بالاتر و چقدر این کار برای ما تاثیر گذار بوده است

    از دوستان عزیزم و کامنت های زیبایی را که شریک می سازد ممنون و سپاسگزارم

    خدایا تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می جویم

    خدایا صد هزار بار شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  2. -
    علیرضا گفته:
    مدت عضویت: 2631 روز

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

    خدایا هر آنچه ک دارم همه از آن توست

    درود بر استاد عزیزم و بانو شایسته عزیز و دوستان گل

    بهترین روش ونحوه استفاده از این محصولات چیست ؟

    قانون کلی جهان اینه که:

    ما اتفاقات رو با افکارمون ایجاد میکنیم

    افکارمون چی هستن؟

    چیزهایی که بهشون توجه میکنیم ورودیهای ذهنمون هستن

    وقتی ورودیهای در مورد یک موضوع خاص تکرار میشن به مقدار کافی، باور در مورد اون موضوع شکل میگیره و اون باور اتفاقات زندگی ما رو در مورد اون موضوع مثلا ثروت رقم میزنه

    باید ما همیشه خوراک خوب به ذهنمون بدیم چون ذهن همیشه خوراک میخواد اگه خوراک خوب بهش ندیم مجبوره بره از خوراک‌یهای که قبلا گذشتگان ما تو ذهن ما جا دادن رو بره تغذیه کنه و بعد خروجیش افتضاح هست پس وقتی استمرار داشته باشیم در این مسیر با گوش دادن این فایل های گرانبها و کامنت هایی که دوستان عزیزم ک هر کدومشون رو مطالعه میکنم به غیر از اینکه احساس خوبم رو چندین برابر میکنه پر از نکته و باورهای خوب هستن اگه فقط من در این مسیر ثابت قدم بمونم و بیشتر وقت و زمانم رو بزارم در این سایت بخدا جواب میده چون همین ورودی‌ها جلوش گرفته بشه من به همه چی میرسم

    الان سر کار بودم و اون تمرکز لازم رو نداشتم اومدم منزل و چند بار فایل رو گوش دادم که وقتی فایل رو داشتم گوش میدادم ی تماس تلفنی بمن شد و ی قرار جلسه واسم اوکی شد و دیدم چقدر قانون درسته و جواب میده وقتی میای وقت میزاری روی خودت خداوند بی پاسخ نمیزاره و پاداش میده چون قانون اینه که برای خودم و زمانم ارزش قائل هستم همچی من شده این سایت الهی و دارم عادت میکنم ک فقط اینجا زمانم رو سپری کنم چون پر میشه از اتفاقات خوب واسم پر از احساس خوب،

    خدایا شکرت بابت اینکه بهم گفتی ک بیام منزل و تمرکز بزارم روی این آگاهی‌ها که هیچ مهمتر از این آگاهی‌ها نیست

    در پناه خداوند یکتا باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    سارا وفادارنژاد گفته:
    مدت عضویت: 1701 روز

    سلام استاد جان سلام مریم جان احوال شما عالی باشه همیشه

    چقدر این مسیر لذت بخشه واقعا، چقدر این آگاهی ها خوبه که تکرار بشه و چقدر این همزمانی با قدم سوم دوره ترکیب عالی شده، استاد من خیلی خوشبختم که دارم این آگاهی ها رو میشنوم و دارم کار میکنم روی شخصیتم چقدر خوشبختم من که تو این سایتم میدونی همین سایت نباید واسه من تکراری بشه اصلا بخود خدا قسم که این سایت چیزی بود که از خداوند خواستم هدایتم کنه و به اینجا هدایت شدم این خودش یه نتیجه اس میدونی چقدر نعمت بزرگیه؟ اینو افرادی می‌فهمن که خودشون رو از همنشینی با دنیای بیرون جدا کردن و آگاهانه دارن روی ایرادات خودشون کار میکنن و خودشون رو ارتقا میدن، استاد شما درست میگید که وقتی شما روی خودتون کار می‌کنید محیط اطرافتون عوض میشه اینو من کاملا درک میکنم وقتی که قانون رو نمیدونستم چون از گرمای شدید خوزستان اذیت بودم همیشه میگفتم خدایا منو ببر جایی که هوا خنک باشه که ازدواج کردم و رفتم تو یه شهر خوش آب و هوا، البته بماند که تو روابطم خیلی اذیت شدم که باز از خدا کمک خواستم تو نهایت استیصال و اونموقع هدایت شدم یه این مباحث ارزشمند که بعد از اون آگاهانه 4 سال پیش جوری روی خودم کار کردم که از اونجا هم مهاجرت کردیم و اومدیم اینجا که الان هستم. شما درست میگید وقتی آدم عوض میشه به معنای واقعی خیلی راحت و آسون همه چی جور میشه. الان که تو دوره 12 قدم هستم خدا رو شکر خیلی زندگیم بهتر شده و دارم روی خواسته های جدیدم کار میکنم و بیشتر درک میکنم که دقیقا چی رو میخوام و 100 درصد بهمون راحتی که این اتفاقات ریز و درشت توی این چند سال واسم افتاده از اون راحتتر بقیه هم لاجرم میان توی زندگیم استاد جان الان میتونم بفهمم که وقتی میگین من فقط لذت بردم و به خواسته هام رسیدم یعنی چی. الان چند روزه که روی جلسه دوم قدم سوم موندم و دارم روی پاشنه ی آشیلم کار میکنم و از خداوند هدایت میخوام که منو آسون کنه تا درکم بالاتر بره و ایمانم واسه بهبود شخصیتم بیشتر بشه. چه جالب استاد میگم هماهنگ شده این دوره با دوره 12 قدم .تو این فایل گفتین که روی پاشنه آشیل که کار کنید و بهتر شید خیلی اتفاقات بهتر رخ میده واستون .

    این رد پای من بود امروز 22 دی ماه 1403

    عاشقتونم، از خداوند میخوام که تعهدم برای ادامه ی مسیر رو بیشتر کنه و منو لایقتر برای دریافت نعمت های فراوانش. خدایا منو آسون کن برای آسونیها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  4. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 211 روز

    سلام به همگی.

    ممنونم از آقای عباس منش برای این پاسخ های زیبا و دقیق و کاملشون به سوالات دوستان. در رابطه با نجواهای ذهن هم به یک آیه قرآن در اشاره کردند. من معمولا وقتی ایشون به آیه ای اشاره میکنن میرم دنبالش و سعی میکنم خوب بخونمش و درکش بکنم. برای همین این آیه رو هم پیدا کردم و ترجمه اش رو با سایت های مترجم درآوردم و اینجا مینویسم تا دوستان دیگه هم ببینن شاید این یک نشانه برای تقویت باورهاشون بشه چون به خود من این آیه ها خیلی کمک میکنه.

    (آیه 52 سوره حج: و َمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ وَلَا نَبِیٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّیْطَانُ فِی أُمْنِیَّتِهِ فَیَنْسَخُ اللَّهُ مَا یُلْقِی الشَّیْطَانُ ثُمَّ یُحْکِمُ اللَّهُ آیَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ.

    و پیش از تو هیچ رسول و پیامبری را نفرستادیم مگر آنکه هرگاه خواسته ای و آرزویی داشت شیطان در آرزویش وسوسه می انداخت، ولی خدا وسوسه های شیطان را می زداید و محو می کند، سپس نشانه های خودش را محکم و استوار می سازد؛ و خدا دانا و حکیم است.)

    و به این فکر کردم این نجواها و وسوسه های ذهن چی میتونن باشن؟ و یاد صحبته های آقای عباس منش افتادم که الهامات و هدایت ها با احساس خوب از طرف قلبمون و خدا هست و نجواهایی که منفی هستند و با غم همراهند از طرف ذهن و نفس هست. و خیلی اتفاقی این آیه به چشمم خورد:

    (آیه 10 سوره مجادله: إِنَّمَا النَّجْوَى مِنَ الشَّیْطَانِ لِیَحْزُنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَلَیْسَ بِضَارِّهِمْ شَیْئًا إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ.

    همیشه نجوای شیطان می‌خواهد مؤمنان را دلتنگ و پریشان خاطر کند در صورتی که هیچ زیانی به آنها نمی‌رساند جز آنکه امر خدا باشد، و مؤمنان باید همیشه بر خدا توکل کنند.)

    یعنی همواره نجواهای ناامید کننده ، سست و کاهل کننده، پریشان کننده، غمگین کننده از طرف ذهن القا میشه و ما نباید بهش اعتماد کنیم و راهش اینه که خودمون آگاهانه باورهایی که درست هستن رو ایجاد کنیم تا اون نجواها ضعیف بشن و هدایت ها و موهبت های الهی رو دریافت کنیم و توکل کنیم و اعتماد کنیم که حتما نتیجه باورهای درست و اعمال درست موفقیت، شادی، آرامش و زیبایی، دانایی و نیکویی هست.

    امیدوارم همه مون در این راه هر روز موفق تر باشیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  5. -
    مریم اسمعیلی گفته:
    مدت عضویت: 2136 روز

    به نام خدای بسیار بخشنده وبسیار مهربان

    سلام و درود استاد عزیزم و مریم نازنینم

    گام نهم:

    تنها راه تبدیل آگاهی خالص

    استاد به مطلب بسیار عالی اشاره کردین من در این مدتی در سایت هستم و با دوره های شما شروع به تغییرات اساسی زندگیم کردم ، خیلی سعی کردم که به آگاهی هایی که از شما می گیرم خالصانه عمل کنم ولی مسیله اینجاست که انقدر مشکل و عادتهای به غلط و دلخوری های بیخودی از دیگران و مواردی که مربوط به سایه هام بود ،حجم بالایی داشت تا همین چند ماه پیش درگیر حل اینا بودم و بعد 5 سال تازه تونستم خودمو بکشم بیرون از اون طناب و قلاب هایی که به خودم بسته بودم و در ته اقیانوس بودم ،شاید باورتون نشه ولی من خیلی حس سبک بودن دارم ،الان دیگه رها شدم و می تونم آگاهی هارو در قالب خودشون بفهمم و در زندگی ام رعایت کنم خدارو هزار بار شکر که برای وجودتون استاد ،زحمات شما قابل جبران نیست ،ذهنم از اون درگیری ها آزاد شده ، راههکاری که در مورد عقل کل گفتین ،واقعا وقتی من خسته و ناامید و غمگین می شدم از برخورد کردن به مسیله هام ،خیلی گفتگوی ذهنی میومد سراغم چون حالا که متوجه اشتباهات رفتاری و برخوردی با هر موضوع زندگیم مثل کشتی به گل نشسته می شدم و هیچی این کشتی رو نمی تونست تکون بده از شدت حس گناه ،پشیمانی و یا حس قربانی ،فقط فقط فقط فقط فقط فقطعقل کل کمکم کرد ،می رفتم بهش مراجعه می کردم و یه کم از بار اون ناراحتی ام کم میشد و امیدوار میشدم که هستن کسانی که به مسیله تو بر خورده بودن ،ببین الان اینجا دوستان چه جواب خوب واز روی مهربانی و آگاهی پاسخ دادن،یه جورایی شده بود ،درمانگاه شبانه روزی من هرشب وقت و بیوقت مراجعه می کردم به بخش عقل کل،مثل یک سرم و آمپول تقویتی حالمو خوب میکردن .

    یا فایل های رایگان هم خیلی کمکم میکردن و همین الان هم کمک میگنند ،مخصوصا مریم جون اگر از آگاهی های خودش گفته بود هرجا بهش بر میخوردم چندبار می دیدم چون ایشون نزدیک ترین فرد به شما هستند و ایشون هم مثل ما دارن روی خودشون با فایل های شما کار می کنند،یا تدوین پروژه ها یا هر چیزی که در سایت ایشون انجام میدن بوی خوش و خوبی داره ،بوی آگاهی ناب داره می دونی چرا استاد !!!

    چون ایشون نزدیک ترین هم فرکانس به شما هستن دیگه ایشون کنار گنجینه ایی چون شما هستن و ذهن من بدون هیچ چون و چرایی ، قبول میگنه ،هیچ دلیلی نمی یاره انقدر روی من تاثیر داره که بار اول فایل های شمارو می بینم ،یه وقتا روی ذهنم تاثیر مستقیم نمی ذاره و دنبال بهانه است ولی یک جمله مریم جون در کنار صحبت های شما می گن،بی برو برگرد ذهنم قبولش میکنه چون همون یه نفر درکنار شما برای ذهن من قابل قبول میشه. این یکی از موردهایی که باید روش کار کنم اینجا این باور خوب عمل میکنه ولی در جای دیگر به ضررم چون اگر کسی چیزی بگه و من قبول نکنم فقط کافیه یک یا دونفر تایید کنن من بدون هیچ کنکاشی و تحقیقی قبول میکنم.

    پاسخ دوستان در کامنت ها هم همین حس رو داره برام ولی بازم مریم جون متفاوت هستن.

    استاد برای تمام زحماتتون سپاسگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    سمیرا ذوالقدری گفته:
    مدت عضویت: 2274 روز

    خدایا هرآنچه را که دارم از تو دارم

    سلام به استاد عزیزم

    سلام به استاد مریم عزیز دل

    سلام به تمامی دانشجویان این سایت الهی

    خدارو شکر که امروز هم یه فایل بسیار زیبا روزیم شد وکلی درس.

    استمرار وتمرکز بسیار بسیار مهم هست واقعا از دیروز این موضوع رو خوب درک کردم این چند وقته داشتم خوب پیش می رفتم وبه هرچیزی که می خواست وارد ذهنم بشه مهم نبود ورودی خالصی نبود میگفتم نه تا این که با همکارم تماسی داشتم صحبت شد درمورد مسئله کاری که داشتیم ومن در اومدم بیرون از اونجا دیدم دوباره ذهن نجوا گرم سریع به اون سمت رفت وکنترلش سختر شد ومدام به خودم میگم ببین به قول خانم شایشه عزیز واستاد جان این نجواها مثل علف‌های هرز سریع رشد می کنن وامان نمیدن دوباره باید تلاش کنی تا بیاریش به سمت مسیر درست این تجربه ام بود که خوب فهمیدم اسرار استاد برای ورودی ذهن که مدام میگه باید حواستون باشه چقدر مهم وبا ارزشه واقعآ با گوشت وپوست استخوانم درک کردم چون همه چی به وسیله توجه وفرکانس خودمون به وجود میاد این ذهن شیطان ما چقدر دوست داره دنبال چیزهای بی ارزش بره که هیچ کمکی به انسان نمی‌کنه.

    درپناه رب العالمین باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    مهسا سالاروند گفته:
    مدت عضویت: 1043 روز

    خدایاشکرت که به تعهد امروزم عمل کردم .

    شکر اگر اینجا هستم بخاطره وجود توعه خدای خوبم.

    -ما اتفاقاتو با افکارمون ایجاد می کنیم ،

    افکار ما به واسطه ورودی های ما تبدیل به باور میشن.

    -باور های مناسب ثروت را با ورودی های مناسب ایجاد کنیم.

    -باور های محدود کننده همیشه هستند ما باید باور های قدرتمند کننده رو مدام گوش بدیم مثه خوراک و غذا که هر روز استفاده میکنیم.

    -نتایج وقتی ایجاد میشن که باور ها بصورت بنیادین تغییر کنند.

    -ورودی ها باید مداوم باشه و هر روز تکرار بشن.

    -پاشنه آشیل:جایی که توی دوره ها بیشتر مقاومت داریم و یه جورایی توی کتمون نمیره هست،باید همیشه و مدام روش کار بشه.

    -تنها راه تغییر باور ها اینکه ورودی های جدید مثبت بدیم .

    -کل موضوع تکرار اصل هست و با تکرار دوره ها باور های جدید به وجود میان….

    به محض اینکه روی ورودی ها کار نشه ،،،نجواها رو خوراک میدی و باعث میشه قدرت بگیرن

    دلیل نتایج های پایدار اینکه مستمر،مستمر،و باز هم مستمر روی باورها کار کنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    مرضيه ابراهيمي گفته:
    مدت عضویت: 2181 روز

    به نام خدای مهربانم که هر آنچه دارم از آن اوست

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز

    سلام به دوستان همفرکانسم در این سایت الهی

    *ما اتفاقات رو با افکارمون ایجاد می‌کنیم،افکارمون چی هستند؟توجه‌هات،چیزهایی که بهشون توجه می کنیم،ورودی های ذهنی مون هستند،وقتی ورودی ها در مورد یه موضوع خاص تکرار میشن به مقدار کافی،باور در مورد اون موضوع شکل میگیره…

    خدای من این قانون باید هر روز تکرار بشه،چون من هر روز فراموش می‌کنم خودم هستم که خالق زندگیم هستم،چون این منم که با افکار و باورهام اتفاقات و شرایط زندگیمو رقم میزنم،با اینکه سال هاست ورودی های ذهنی من فقط سایت شماست استاد،فقط آگاهانه من از سایت شما خوراک به ذهنم میدم،اما امان از این نجواهای شیطان که مدام منو درگیر روزمرگی میکنه،امان از پاشنه های آشیل که منو مدام در شرایط شرک ورزیدن به خدا قرار میده،مدام فراموش می‌کنم که خودم خالق زندگیم هستم نه پدر و مادرم،استاد ذهن من خیلی راحت پذیرفت که شرایط من بستگی به افکار و باورهای من داره نه جامعه،رهبر،رئیس جمهورم،با اینکه تووی کشور اما اصلا خبر ندارم توو کشورم چه خبره،بلکه اتفاقی جایی باشم،که بشنوم یه چیزهایی رو اونم سعی می‌کنم سریعا اعراض کنم،اما در مورد خانواده،دوست،فامیل اصلا اینطور نیست،تقریبا هر روز درگیر این شرک هستم تازه با کلی تلاش فکر می‌کنم کمتر یک درصد از این پاشنه آشیلمو تونستم درست کنم،استاد وقتی برادرم به رحمت خدا رفت،تا ده روز توی در و دیوار بودم،تووی جلسات ثروت یک زیاد راجبش نوشتم چون در حینی که داشتم روی دوره با تمرکز بالا کار میکردم به این تضاد سنگین برخوردم،احساس کردم تکیه گاه مو از دست دادم،چون تنها برادرم بود که در هر شرایطی کنارم بود،بعد از ده روز به این نتیجه رسیدم که خداوند برادرمو ازم گرفت که فقط به خودش تکیه کنم،تووی این چندماه زیاد بالا و پایین داشتم،اما چیزی که تووی ذهن من میگذشت و هنوزم میگذره،هر چه کنترلش می‌کنم از یه جا دیگه در میره تکیه به کمک های پدر و مادرم هست،همین امروزم میگفتم کاش خدا پدر و مادرم رو ازم میگرفت اما برادرم میموند کنارم،پدر و مادر من،بین تمام اقوام و آشناهایی که میشناسم تنها پدرومادری هستند که فقط و فقط به فکر خودشون هستند،اصلا بچه براشون اهمیت نداره،گفتم مرضیه خدا چنین پدر و مادری بهت داده که فقط روی خودش حساب کنی نه روی اونها،بارها چوب این شرک رو خوردم اما بازم فراموش می‌کنم،همین عصرم فراموش کردم،ذهن من لازم داره هر لحظه این شرک رو کنترل کنه،خداوند خیلی واضح و مشخص داره با این تضاد پدر و مادر بهم میگه فقط روی من حساب کن،اومدم امروز راجبش بنویسم و تعهد بدم که نگاه مو از روی دسته پدر و مادرم بردارم و به جای کمک از اونها از خداوند کمک بخوام،این چیزی که من باید هر روز تکرارش کنم نه فقط یک بار بلکه هر لحظه،اینقدر که ذهنم پره از این شرک،اینقدر که ذهنم گولم میزنه منو میبره تووو فاز مقایسه پدرومادرم با پدر و مادرم دوست‌هام و اقوامم،عصبیم میکنه،این پاشنه آشیلی که من هر روز باید روش کار کنم تا باور کنم که خداست روزی رسان منه نه کمک های پدر و مادرم،خداوند اگه پدر و مادرم رو ازم میگرفت من رشد نمیکردم چون زیاد بودنشون برام اهمیتی نداره،برادرم رو گرفت تا من رشد کنم اینو بارها و بارها باید تکرار کنم،که خودم خالق زندگیم هستم نه پدر و مادرم،مسئولیت صددرصد اتفاقات زندگیمو خودم به عهده بگیرم،گردن پدر و مادرم نندازم،نگاه مو به دسته خداوند بندازم،نه دسته پدر و مادرم،استاد شما راجب عامل بیرونی کمک های پدر و مادر توی ثروت یک عالی توضیح دادی،من باید روی اون جلسه زیاد کار کنم،هر روز باید اون جلسه برای من تکرار بشه،این ترمزی که جلوی جاری شدن ثروت رو تووی زندگیم گرفته،با اینکه میگم خدایا منکه دارم روی ذهنم کار می‌کنم چرا اینقدر قطره قطره ثروت داره وارد زندگیم میشه،یکی از ترمزهام کمک پدر و ،مادرمه،که از امشب میخوام آروم آروم پامو از روی این ترمز بردارم،و تبدیلش کنم به گاز به باور اینکه خداست روزی رسان من نه کمک های پدر و مادرم

    استاد شما راجب باور محدود کننده افراد ثروتمند از راههای نادرست به ثروت رسیدن صحبت کردی،من راجب این باور فکر می‌کنم تونستم خوب کار کنم،چون یه باوری دارم که میگم باد آورده را باد خواهد برد،میگم اونی که ثروتمنده حتما از راه درست ثروتمند شده وگرنه باد آورده را باد خواهد برد،اونی که از راه نادرست ثروت بدست بیاره،براحتی ام اون ثروت رو از دست میده،چون این قانون جهانه.

    *تنها راه تغییر باورها:دادن ورودی های جدید مثبت به ذهن و این کار دائمیه

    *کل موضوع تکرار اصل

    *اگر میخوایم نتایج پایدار باشه همونجوری که هر روز غذا میخوریم،باید هر روز روی باورهامون کار کنیم،چطوری باید کار کنیم؟باید ورودی های خالص به ذهنمون بدیم،همینجور باید روی باورهای خوبمون کار کنیم تا جایی که ممکنه ورودی های نامناسب دریافت نکنیم،البته وقتی که ما به مقدار کافی روی خودمون کار می‌کنیم خود به خود جهان کاری میکنه که ورودی های نامناسب رو دریافت نکنیم یعنی هی محیطمون رو عوض میکنه،آدم های اطرافمون رو عوض میکنه

    -من باور دارم تمام افراد ثروتمند از راه درست ثروتمند شدن

    -من باور دارم خداوند روزی رسان من است نه کمک های پدر و مادرم

    -من باور دارم خداوند روزی رسان من است نه هیچ عامل بیرونی دیگه

    -من باور دارم هر چقدر ثروتمندتر شوم نزد خدا محبوبتر میشوم،برای اینکه نزد خدا محبوبتر شوم،پس باید ثروتمند تر شوم

    خدایا شکرت که روزی رسان من تو هستی نه هیچ عامل بیرونی دیگه

    خدایا شکرت که هر آنچه دارم از تو دارم

    خدایا شکرت که خودت به تنهایی برام کافی هستی

    خدایا شکرت برای فراوانی مشتری

    خدایا شکرت که بیشتر از خودم میخوای که کسب و کارم رونق بگیره

    دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  9. -
    یاسمن اسدنژاد گفته:
    مدت عضویت: 1893 روز

    سلام بر عزیزانم

    سلام بر استاد عزیزم

    سلام بر خانم شایسته عزیزم

    خدارو شکر میکنم که اینجا هستم در گام نهم

    خانم شایسته عزیزم واقعا ازتون سپاسگذارم برای این پروژه کلا از شروع این پروژه من دارم باگ هامو پیدا میکنم و واقعا احساس میکنم دارم به خود شناسی میرسم و چیزهایی رو در خودم پیدا میکنم که قبلا از وجودشون خبر نداشتم

    درمورد سوال این گام من باید بگم که متوجه شدم که اصلا خیلی وقتا فایلهارو با احساس خوب گوش نمیدم و برام شبیه یه وظیفه ست تا لذت، یه چیزی مثل درس خوندن یا مثل نمازایی که قبلا میخوندم و هیچ احساسی تووش نبود و خیلی وقتا هم گوش دادن به فایلها همین حالتو برام داره و تازه متوجه شدم که ته ته وجودم یه احساس قربانی بودن هم دارم که مثلا چرا منی که صبح تا شب دارم روی خودم کار میکنم و خیلی از کارهای بیهوده ای که بقیه میکنن رو من نمیکنم و از زمانم درست استفاده میکنم چرا به نتایج بزرگ نمیرسم ، نتایج هست ولی کوچیکه و یه وقتایی هم مثلا اگر مهمونی چیزی بیاد یا یه اتفاقی بیفته که من نتونم بیشتر به بررسی فایلا برسم کلی عصبی میشم و خودخوری میکنم و همین احساس بد منو از مسیر دور میکنه

    استاد جان من تازه متوجه شدم که خیلی وقتا یه فایلی رو گوش میدم که فقط تموم شه و واقعا دنبال نکته هاش نمیگرم و به نظر خودم دلیل اینکه من در گوش دادن فایلا خیلی تمرکز ندارم اینه که اصلا این کارو با لذت انجام نمیدم

    و برای رفع این اشکال در کارم اولا بیام به خودم یادآوری کنم که موضوع اصلی در زندگی داشتن احساس خوبه و بعد اگر هرجایی از فایل گوش دادن خسته شدم یه استراحتی به خودم بدم مثلا برم پیاده روی یا یه کم دراز بکشم یا فیلم ببینم و… و راهکار بعدی اینکه اهرم رنج و لذت بسازم که این آگاهی هایی که داره وارد ذهنم میشه زندگیمو در تمام ابعاد به شکل عالی تغییر میده و نتایجی رو که از کار کردن روی خودم به دست آوردم رو به خودم یادآوری کنم هرچند که کوچک باشه

    و درمورد خوندن کامنتها باید بگم که واقعا خوندن کامنت خیلی تاثیر گذاره من خودم هر وقت که استاد تاکید میکردن کامنت بخونیم جدی نمیگرفتم ولی اتفاقا یک تضادی برام به وجود اومد که باعث شد من بیشتر از اینکه فایل گوش بدم کامنت بخونم و دیدم که چقدر کامنت خوندن در شرایطی که نمیتونم ذهنمو کنترل کنم بهم کمک میکنه واقعا ممنونم از دوستانی که کامنتای عالی میذارن

    استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم خیلی ازتون ممنونم برای این فایلهای عالی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  10. -
    نگین سلیمی گفته:
    مدت عضویت: 963 روز

    سلام و صد سلام به روی ماه استاد عباس منش عزیزم چقدر دوستون دارم سلام به همه ی دوستان خوبم در اینجا خیلی خوشحالم که هستید که هم مسیر هستم با هزاران نفر تو این سایت این تعداد کامنت هایی که می‌بینیم 50درصد افراد هم کامنت نمیزارن.

    دیشب از خدا هدایت خواستم و تو فایل رابطه‌ی بین درک خدا با روان شدن چرخ زندگی کامنت گذاشتم اونجا خدا بامن صحبت کرد بهم گفت که حال خوبت توجه کردنت به زیبایی ها و آرام بودنت باعث میشه من بیشتر به تو بگم هر قدم چیکار کنی و باورهای خوبی ساختم امروز فقط دوبار ایناروتکرار کردم که خدا از نیازها و خواسته های ما با خبر است اون مارو طوری درست کرده که بتونیم خالق زندگیمون باشیم این باور یعنی چی؟ یعنی اینکه اگر در شرایط مناسبی نیستی میتوانی شرایط زندگیت رو تغییر بدی یعنی اگه با فردی رابطه ی خوب و عاشقانه ای نداری میتوانی این رو تغییر بدی مثل صد ها نفر دیگه که تونستن اگر در بیماری هستی میتونی سالم شوی مثل هزاران بیمار دیگه که سلامتی شون رو به دست آوردن.باور اخر: هر روز خودشم هدایتت میکنه تا به سمت خواسته ت بری بااینکه زیاد روی این باورها کار نکردم ولی چون مقاومت پایین بود الان دوباره که به سایت اومدم خداوند طبق باورم هدایتم کرد تا برای رسیدن به خواسته م بهم راه بده و چی میگه؟ اینکه بشین باورهای خیلی خوبی درمورد سلامتی بساز هر روز و هر لحظه ورودی های خوب و عالی به مغزت بده اونموقع میبینی که نتایج اتفاق میفته چقدر خوشحالم چقدر حس خوبی دارم از اینکه میتوانم خالق زندگیم باشم.

    حیف که نمیتونم کامنت های دوره ی ثروت رو ببینیم در مداری نیستم که بتونم تهیه کنم هیچ اشکالی نداره امروز روزیه که باید بشینم اساسی روی باورهام کار کنم خداوند جونم عاشقتم خب؟؟ایمان دارم که تغییر باورهام تحول زندگیمه

    یادته وقتی تو بحث روابطم کار داشتم مشکل داشتم ناراحت میشدم لذت نمی بردیم تنها کاری که کردم این بود که اومدم علت رفتار هامو نوشتم اینکه پشت این رفتار چه فکریه وقتی که به طرفم گیر میدادم که چرا دیر پیام میدی سه روز زنگ نمیزنی فلان نمیکنی و مقایسه ی اون با بقیه وقتی نوشتم دیدم پشت این رفتار باور مخرب کمبود هست اینکه من باور ندارم که انقدر دوست داشتنی و عالی ام که نیاری نیست به طرف بگم و خودش با میل و اشتیاق دوست داره باهام صحبت کنه.و باور پنهان دیگری که بود اینکه فکر میکردم دونفر تو رابطه باهم، باید حداقل در طول روز پنج بار ازهم باخبر بشن.چون ورودی که داشتم همینجوری بود رابطه ی همه ی دوستام همین بود.وقتی فکردم دیدم این باور مخربیه.

    اینکه ما اگر یک روز کامل هم ازهم خبر نداشته باشیم چه اتفاقی میفته؟ طرف میره یا فراموشت میکنه؟ خب اگه واقعا اینجوری به یادته با زور و مرور هر روزه همون بهتر فراموشت کنه یا مثلا همیشه دوست داشتم باکسی که تو رابطه م طرف خیلی منو بپرسته فکر کنه من خیلی از اون سرترم من خیلیی خوبم. به این میل درونی که فکردم دیدم ریشه ش باور مخربیه که طرف رو کم ارزش میکنم تو چشمم و خودم رو بالا در صورتی که ما در مدار همیم و چقدر من باارزشم اون ادم هم همونقدر باارزشه و اگه ادم باعزت نفسی باشه و به خودش احترام بزاره برده ی کسی نمیشه و در ادامه نوشتم که بهترین باورهایی که میتونم مقابل این باورهای مخرب بسازم چیه؟ جالب اینه منطقی فکر کنه آدم به نتیجه میرسه نوشتم خب اولا من انقدر آدم دوست داشتنی باعزت نفس و عالیم که همه بلااستثنا همه عاشق شخصیت خوب منن و دوست دارن بیان بامن ارتباط داشته باشن و پارتنر من خیلی قدر منو میدونه میدونه چه انسان گران بهایی رو داره و منم همین جوریم برای اون، ارزشش رو میدونم و اینکه من برای خودم احترام قائلم یه تایم هایی رو برای خودم خالی میکنم من وابسته به پیام و زنگ و احوال پرسی کسی نیستم چراکه خداوند من رو کامل درست کرده اگه محتاج باشم یعنی شرک ورزیدم و نتیجه ی این باورها با اینکه خیلی کم هم کار کردم زیر رو شدن نتایج بود رابطه م با پارتنرم عالی شد خیلی صمیمی تر شدیم خیلی منو بیشتر دوست داشت و با اطرافیانم همینطور و در لحظه اگه درخواستی از پارتنرم داشتم مثلا دوست داشتم حرفی رو به من بزنه به خدا میگفتم و رها میکردم میگفتم گفت خیلی عالی نگفت هیچ اشکالی نداره و دقیقا خواسته هام اتفاق میفتاد.من این نتیجه مو هرروز باخودم مرور میکنم تا بیشتر مغزم باور کنه ببین یه بار شد پس بازم میشه تو ابعاد دیگه هم میشه.

    خداوندم تنها خواسته ی دیگرم از تو اینه که، کمکم کن بهم بگو که چه باورهای خیلی خوبی در جهت سلامتی درست کنم؟ الهی شکرت

    دوستان عزیزم از اینکه وقت ارزشمند تون رو گذاشتید و کامنت منو خوندید تشکر میکنم امیدوارم بهتون کمکی کرده باشه خیلی دوستون دارم منتظر نتایج عالی همه ی شما عزیزان هستم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: