مصاحبه با استاد | تنها راه تبدیل «آگاهی های خالص» به «باورهای قدرتمند کننده» - صفحه 48
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/08/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-09 15:33:402025-01-11 07:58:52مصاحبه با استاد | تنها راه تبدیل «آگاهی های خالص» به «باورهای قدرتمند کننده»شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بسم الله الرحمن الرحیم
وَ لَئِنْ شِئْنا لَنَذْهَبَنَّ بِالَّذِی أَوْحَیْنا إِلَیْکَ ثُمَّ لا تَجِدُ لَکَ بِهِ عَلَیْنا وَکِیلًا «86»
واگر بخواهیم، هر آینه آنچه را به تو وحى کردهایم، (از یادت) مىبریم، سپس کسى را نمىیابى که در برابر ما از تو دفاع کند.
إِلَّا رَحْمَهً مِنْ رَبِّکَ إِنَّ فَضْلَهُ کانَ عَلَیْکَ کَبِیراً «87» اسراء
مگر رحمت و لطف پروردگارت (از تو مدد کند)، قطعاً فضل( و رحمت) خداوند نسبت به تو بزرگ و (بسیار)است.
================================
سلام به دو استاد عزیز و دوستان نازنینم
گام نهم
تنها راه تبدیل “آگاهی های خالص” به “باورهای قدرتمند کننده”
سپاسگزار خداوندم بابت حضورم در این گام و دریافت آگاهیهای این فایل ارزشمند
باشنیدن صحبتای استاد دیدم که مسیر تکاملی من هم دقیقاً همین طور بوده
تازه با استاد آشنا شده بودم که دوره دوازده قدم شروع شد و من با دخترام قدمها رو خریدیم، اون موقع همه رو تا آخر فقط گوش میدادم، نتبرداری نمیکردم،کامنتهای دوستانو نمیخوندم و خودم هم خیلی بندرت کامنت نوشتم؛ فکر کنم در کل 12 قدم دو سه تا کامنت نوشته باشم(از اکانت دخترم یاسمن که در اون زمان فقط اون عضو سایت شده بود و من و دخترام بیشتر محصولات رو با اکانت اون میخریدیم)،
در آخر 12 قدم هم نتایج نسبتاً خوبی گرفتم و هم اینکه یه درجه کیفیت کار کردن روی خودم بهتر شد، بطوری که برای چکاپ فرکانسی قدم دوازدهم کلی وقت گذاشتم و ویدیو از خودم گرفتم که برای استاد بفرستم
چیزی که خیلی بهش اهمیت دادم از ابتدای مسیر تا حالا کنترل ورودیهام بوده، سعی کردم ورودی منفی به ذهنم ندم،بعنوان مثال یکبار هم به صحنه های تصادف ماشینها توی راه نگاه نکردم سریع رومو اونور میکردم
امروز صبح بود که من توی خونه داشتم قدم میزدم و هندزفری گوشم بود و همین فایلو گوش میدادم همسرم داشت اخبار تلویزیون رو نگاه می کرد، بعد بمن گفت اسم شهری که یاسمن اونجا هست چیه(یاسی در شهری بفاصله یکساعت از لس آنجلس زندگی میکنه)اسم شهرشو گفتم و بعد پرسیدم چطور مگه؟ گفت چند روزه اونجا آتش سوزی شده و اشاره کرد به تلویزیون گفت ببین (من صدای تی وی رو نمیشنیدم چون همسرم با هندز فری گوش می کنه) گفتم نه من اصلاً نگا نمی کنم
یعنی من حتی خبر نداشتم امروز تازه فهمیدم، و خدا رو شکر باز هم اعراض کردم
توی این سالها من تقریبا هر روز فایل دیدم و یا گوش کردم که البته چون با تمرکز و تعهدی مثل شاگردهای ممتاز کار نکردم نتایجم در زمان طولانی تری اتفاق افتاده
اما هر چیزی رو که یاد می گرفتم سعی می کردم در عمل اجراش کنم
و هرچقدر جلو اومدم خدا رو شکر هم کیفیت کار کردنم بهتر شده و هم نتایجم بزرگتر شده
هزینه های غیر مترقبه کمتر و کمتر شده ، و الان تقریباً ناپدید شده
سه چهار ساله که جهان شرایطی برام فراهم کرده که از بقیه دور هستم و صحبتهای منفی نمیشنوم، بیشتر وقتها توی خونه ای که در شهرستان داریم هستم، و اتفاقاً اینجا اکثر آدما حالشون خوبه خوشبین هستن رفتارشون خوبه و طبیعت خیلی زیبایی داره، و خیلی چیزای زیبایی که در کانادا و امریکا دیدم اینجا هم دارم می بینم
الان دو ساله که برای بیشر فایلها کامنت میزارم و خیلی از کامنتهای دوستانمو میخونم، و بخصوص توی این پروژه مقدس و پر برکت مهاجرت به مدارهای بالاتر با تعهد خیلی بیشتر و با تمرکز خیلی بیشتر حضور دارم
روزهام پر از اتفاقات زیبا شده
خدا رو شکر دیروز دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها رو از سایت خریداری کردم، و وقتی که داشتم از خداوند سپاسگزاری می کردم بخاطرش اشک شوق از چشمام سرازیر شد دیدم چقدر من براحتی این دوره رو خریدم، چقدر وقته که مثل قبل کارتمو چک نمی کنم
خدا رو صد هزار مرتبه شکر
خدایا هرآنچه دارم از آن توست
یاری ام کن در این مسیر ثابت قدم باشم
از خداوند مهربان حال خوب و نعمتهای روز افزون برای همگی درخواست می کنم
بانام خداوند غفور رحیم
بانام خداوند عشق وثروت
بانام خداوندهدایتگر
سلام وهزاران درود خدمت اساتید نازنین
دوستان هم فرکانس درسایت عباسمنش
” گام نهم “تنها راه تبدیل «آگاهی های خالص» به «باورهای قدرتمند کننده»
تمرین:
با چه شیوه های خلاقانه ای می توانید این آگاهی ها را برای ذهن خود مرتباً تکرار کنید؟
چطور از این آگاهی ها برای خنثی کردن استدلال های محدود کننده قبلی ذهن، منطق می سازید؟
پاسخ:
دراین 5سال باعنایت به آموزه های استادعباسمنش درقالب فایلهای رایگان ودوره ثروت 1،دوره مقدس دوازده قدم وکشف قوانین به این درک رسیدم برای تغیرباورها تنهاراه تکرارتکراروتکراراست
تکراراصل است
تکرارقانون است
تکراردایم کنترل ذهن است
تکرارهرروزه کنترل ورودیهای ذهن است
تکرار هرروزه گوش دادن به فایلهااست
تکرارجملات تاکیدی مناسب است
*شیوه های من برای کنترل ذهن وایجادباورهای مناسب:
گوش کردن فایلها چه دانلودی وچه محصولات به طورمتناوب ومستمر
ضبط کردن جملات تاکیدی مناسب وخلاصه فایلهای استاد باصدای خودم وگوش کردن به صورت مستمروروزانه
تمرین هرروزه ستاره قطبی که صبح هاحتما مینویسم
خواندن اکثرکامنتهای سایت
حداقل10موردسپاسگزاری دربخش اول تمرین ستاره قطبی
هنگام نوشیدنی خصوصانوشیدن آب حتما 3مرتبه میگویم
شکرگذارم
شکرگذارم
شکرگذارم
ده مرتبه میگویم
یاشافی،یاشافی،یاشافی،یاشافی،یاشافی،یاشافی،یاشافی،یاشافی،یاشافی،یاشافی
ازانجایکه هرروز اول صبح دوش میگریم
هنگامی که زیردوش هستم تکرارمیکنم
ای آب مایه حیات جهان هستی انرژی الهی راههمراه باارامش آسایش شادی خواب راحت تمرکز برنکات مثبت کنترل ذهن ودرلحظه زندگی کردن را درتن وذهنم جاری بگردان
همیشه پس ازاستحمام میگویم
ازتمام تولیدکنندگان مصالح ساختمانی ،لوازم خانگی ،لوازم بهداشتی ارایشی،تولیدکنندگان، شرکتهای توزیع،حمل ونقل ،کسبه شرکتهاونیروهای خدماتی،شرکتهای اب،برق،گاز،تلفن نیروهای فنی تاسیساتی مسولین کشوری، استانی ،شهرستانی ومحلی وهمه کسانی که زحمت کشیده اند وزحمت میکشند تامن هرروزدوش بگیرم وازبدنم مواظبت کنم ولذت ببرم متشکرم همه این عزیزان شایسته قدردانی هستندخدایاشکرت
چندجمله تاکیدی که هرروز دائم وردزبانم است و تکرار میکنم وباگفتن آنها به احساس خیلی خوبی میرسم
بعدازدوش گرفتن چهره زیبایم رادراینه میبنم وباصدای بلند 10 مرتبه میگویم
امروزبهترین روززندگی من است امروزبهترین روز زندگی من است امروز….
خدایاهرانچه دارم ازآن تواست، خدایاهرانچه که به من رسیده ازتورسیده است
خدایاتنهاتورامی پرستم وتنهاازتویاری می جویم
خدایامنوبه راه راست هدایت فرماراه کسانی که به انهانعمت دادی نه راه کسانی که برآنها غضب کردی ونه گمراهان
خدایا من به معجزات توعادت دارم
من فقط روی خداحساب میکنم خدابرای من کافی است خدابرای من کافی است
خدایاشکرت برای سلامتی کامل خودم وخانواده ام
خداوندراسپاس میگذارم برای سلامتی روح وجسمم
خداوندراسپاس میگذارم برای شروع یک روززیبا باخبرهای خوش بااتفاقات زیبا وسورپرایزهای جذاب
خدایاشکرت من وخانواده ام همواره درپناه تودرصحت وسلامت کامل ودرارامش هستیم واززندگیمون لذت میبریم خدایاشکرت
خدایاشکرت درشب وروز گذشته من وخانواده درصحت وسلام کامل بودیم بدون هیچ مسله خاصی وهزینه غیرمترقبه ای
خداوندراسپاس میگذارم برای هرآنچه تاکنون درزندگی ام دریافت کرده ام درحال دریافت کردن هستم ودریافت خواهم کرد
خدایاشکرت کل هزینه های غیرمترقبه اززندگی ام رفته
خدایاشکرت بابت خونه های خوشکلمون
خدایاشکرت بابت وسایل لوازم تاسیسات وتجهیزات خونه هامون
خدایاشکرت بابت ماشینهای خوشکل مون
خدایاشکرت بابت حقوق بالا ودریافتی های که داریم
خدایاشکرت که به زندگی ام برکت دادی وخواهی داد
روزهای شنبه اول هرهفته بدون استثنا باخودم تکرارمیکنم
خداوندراسپایگزارم که هفته ای پرازبرکت عشق فراوانی زیبایی خوشبختی ولحظات شادشگفت انگیزدرپیش دارم خدایاشکرت
همیشه این مثال پاشیدن رنگ سفید روی دیواربتنی یادیواریاکاشی تیره وسیاه جهت سفیدشدن وبراق شدن درذهنم مرورمیکنم تایادم باشه که لحظه ای ازکارکردن روی باورها غافل نشم تابتونم باورهای مناسب راجایگزین باورهای مخرب کنم
واقعا باورهای نامناسب ومخرب خصوصا باورهای محدود کننده مربوط به ثروت عجیب درذهن ،وجودمون وناخوداگاه همون ریشه دارند دقیقامثل بتن هستند
شکرخدادراین 5سال درحوزه سلامتی آرامش روابط وحتی مالی نتایج عالی گرفته ام البته دربحث مالی ازانجایکه باورهای محدودکننده بسیارقوی هستند نیازبه کار وتمرکزبیشتر دارد
که درهمین راستااخیراباتمرکزبیشتردر حوزه مالی تلاش میکنم تاباورهای مناسب راایجادکنم وبااوردن الگوهای مناسب وموفق ذهنم رامنطقی کنم برای رسیدن به اهداف مالی واقتصادی که برای خودم هدف گذاری کرده ام
جملات تاکیدی مناسب برای ایجادباورفراوانی وباور ثروت هم تکرارمیکنم
دراینجا تعدادی ازجملات تاکیدی ثروت ساز وباوربه فراوانی که باصدای خودم ضبط کردم وهرروزگوش میدم براتون لیست کردم به امیداینکه مورداستفاده دوستان عزیز قراگیرد
همه ثروتمندان ازراههای درست به ثروت رسیده اند
خداوند ثروتمندان رادوست دارد وحمایت میکندزیراثروتمندان باعث گسترش جهان میشوند
خدا روزی رسانِ شکست ناپذیر من است و هم اکنون مبالغ هنگفت پول در پناه لطف الهی و به شیوه هایی عالی به من می رسد
خداوندمیخواهد من صاحب همه چیز باشم
همه چیزهایی که دوست دارم وزندگی ام را
دراین دنیازیباتروباشکوه ترمیکنه
خداوند بی نهایت است جهان هستی بی نهایت
است اینطورنیست اگر من چیززیادی ازخدابخواهم خدا به سختی بیفته
کافی است من فرکانسهای مناسب به جهان هستی ارسال کنم آنگاه ازجنس واساس همان رادریافت خواهم کرد
من به آگاهی های خداوند وصلم
آگاهی های خداونددروجودمن است
آگاهی های خداوند به شکل ایده به من الهام میشود
من هرچه ثروتمندترشوم نزدخدامحبوب ترمیشوم
ثرومندشدت راحترین کاردنیااست
به فضل خدای رحمان درآمد من هرروزبیشتر میشود
به فضل خدای رحمان دارایی های من همواره درحال افزایش است
ثروتمندشدن معنوی ترین کاردنیااست
خدابیشترازمن میخواهد که من ثروتمندترشوم
من باثروتمندترشدن به گسترش جهان کمک میکنم
ثروتمندشدن باشکوه است
پول و ثروت همه جا هست
ثروت و نعمت به اندازه تمام مردم دنیا وجود داره
پول و نعمت و برکت خداوند مانند باران برسر من میبارد
خداروسپاسگذارم که هر روز درهای بیشتری از ثروت به روی من باز میشود
بینهایت راه وجود داره برای ثروتمند شدن ثروتمند بودن با شکوه است
ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست خداوند ثروتمندان رو دوست داره
ثروت زیاد من رو به خدا نزدیک نزدیک تر میکنه
من در این دنیا امدم تا با ثروت زیاد از زندگی لذت ببریم
ثروتمند شدن آسون و راحته من روز به روز ثروتمند تر میشوم
من هر روز از هر جهت ثروتمند تر می شوم
بی نهایت ثروت به طرف من می آید
بی نهایت راه برای ثروتمند شدن وجود دارد
من هر پولی که خرج می کنم 10 برابرش به طرف من بر میگردد
ثروتمند شدن آسان ترین کار دنیاست
پول بدست آوردن آسون ترین کار دنیاست مثل آب خوردن
ثروت مثل اکسیژن است
هر روز و هر روز ثروت در حال زیاد شدنه
بی نهایت فرصت برای ثروت ساختن وجود داره
بی نهایت ایده برای ثروتمند شدن وجود داره
من ذهنی ثروت سازدارم
من در هر زمان و در هر مکان ثروت میسازم
من ذهنی ثروتمند با ایده های ثروت آفرین دارم
هر روز راه های ساخت ثروت برای من بیشتر میشه
هر روز فرصت های شغلی در حال زیاد شدنه
هر روز وضعیت مالی من بهتر میشه
من هر چی ثروتمد تر بشم کارای خیر بیشتری می کنم
خداوند برای من فقط ثروت شادی و نعمت و سلامتی میخواهد
من هر کجا باشم بهترین جا برای کسب ثروته
همه افراد شانس یکسانی برای ثروتمند شدن دارن
من ذهن میلیاردی دارم
من با ثروت مند شدن به پیشرفت جهان کمک می کنم
ثروتمندان همیشه وقتشون برای تفریح و شادی ازاده
من وقتی ثروتمند میشم سلامتیم بیشتر میشه
پول و ثروت باعث میشه من به همه رویاهام برسم
ثروت و فراوانی زیباترین نعمت خداوند است
ثروت و دارایی باعث ارامش و نزدیکی من به خدا میشود
من خلاق ترین فرد جهانم و ایده های من باعث تحول جهان میشه
من لایق تمام نعمت ها خداوند هستم
زندگی بامزه، آسان و مملو از ثروت است
جهان تمام نیازهای من برای خواستههایم را فراهم میکند
به فضل خداوندتمام رویاهای من به حقیقت میپیوندند
پول وثروت ازهرجهت به سمت من می اید
جهان عالی است و هیچ محدودیتی ندارد
ثروت دردرون من جریان دارد
من با پول دوست هستم
من بر پولدار شدن متمرکز هستم
خیلی خوشحال و شکرگزارم که هر روز پول بیشتری وارد زندگی ام میشود
هماکنون پول دریافت میکنم
خداوند بیشتر از آنچه که میخواهم به من پول میدهد
پول بخش جداییناپذیری از زندگی من است
من می دانم که پول برای رسیدن به یک زندگی خوب ضروری است
همیشه به اندازۀ کافی پول دارم
من همیشه پول کافی خواهم داشت تا نیازهایم را محقق کنم
من می توانم به راحتی هزینه های خود را بپردازم چون هر روز پول زیادی جذب میکنم
من سپاسگزار منبع بیکران ثروتم هستم
من در هر لحظه خیلی راحت، مشتاقانه و آسان ثروت را میپذیرم
در هر قدم، فرصتی فوق العاده برای من ظاهر میشود
من آهن ربای پول هستم
همۀ چیزهای خوب، خیلی ساده و بدون زحمت به سمت من میآیند
تادرودی دیگربدرود
به نام خدای مهربانم.سلام به خانم شایسته عزیز استادگرامی وهمه همراهان
خانم شایسته عزیز یه تنفس بدین بزارید این آگاهی های نابی که میشنویم هضمش کنیم کامنتهاشو بخونیم آقا ما عقب موندیم باچندتابچه کوچیک.
واقعا این فایلهای مصاحبه چه گنجی هستن چهقدر مسیر رو برامون داره شفاف ترمیکنه ایرادهامون پیدا میکنیم.داریم بلدتر میشیم که چطور این آموزه ها رو یادبگیریم استفاده کنیم.
اگه روز درمیون بزارین وقت بیشتری داریم برای کارکردنشون.
باز هم تکرارقانون کلی که افکارمون باورهامون اتفاقات را میسازن وقتی ورودی ها به اندازه کافی درمورد یک موضوع تکرارشونداون باور ساخته میشود.استاد وقتی این قضیه رو فهمیدخودش را با ورودی های مناسب بمباران کرد.باورهای قبلی از بین نمیروند ولی هی باید باورهای جدید رو تکرارکنی تا قبلیها کم رنگ شوند.
وقتی نتایج به وجودمیاد که باورها به صورت بنیادی تغییرکرده باشندامکان ندارد باورها تغییرنکند نتایج بیاد.جاهایی که مقاومت بیشتری داری باید بیشترکارکنی.
استادمیاد باورها رو دونه دونه تکرارمیکنددنبال الگوها میگردد درموردش فکرمیکنم ومیدونه که این جمله باید تبدیل به باورشود
تنها راه تغییر باورها ورودی جدید مثبت به ذهن دادن هست.کل موضوع تکراراصل هست.قران هم داره تکرارمیکند
راه استفاده از دوره ها تکراراونهاست وقتی که چیزی میشنوی براش الگو پیدا کن تبدیل به صوتی کن مثال بیار از خودت ودیگران،باخودت صحبت کن بنویس.ببین چطوری بهتر میفهمی میره تو ناخودآگاه.من خودم با نوشتن خیلی بهترمیفهم اصلانوشتن معجزه میکند
وقتی رو خودتون کارمیکنید جهان کاری میکند که ورودی نامناسب دریافت نمیکنید آدمهای اطرافت عوض میشوند.
نشونه رو خودت کارکردن نتیجه گرفتن هست ووقتی نتایج تغییرکرده یعنی به یه ثبات فرکانسی رسیدی میخواهی نتایج بزرگترند باید همینها رو هی تکرارکنی.
استاد به نکته ای میرسد استپ میکند فکرمیکنم دنبال الگو میگرددچه طور منطقی کنم چه طور باورسازی کنم اصلاعجله ای برای اینکه یک فایل تمام شود نداره بیشتر دنبال اینکه یه مطلبی رو درک کرده تبدیل کند به باور.
مهم تکراروتکرار وتکراره.الان خدایا شکر سال سوم هست که دارم 12 قدم رو کارمیکنم چه محصول نابی، گل سرسبد قدمها قدم هفته ،از شنیدنش سیر نمیشم.سپاسگذارم استاد وخانم شایسته نازنین که باعث شدین دوباره این مصاحبه ها رو گوش بدهیم
سلام خدمت همه دوستای گلم استاد عزیزم خانم شایسته گل
تغییر باور ها ماهمیشه باور قبلی رو داریم
مثل یک دیوار سیمانی ک رنگش سیاهه باید رنگ سفید بریزیم روش انقدر ادامه بدی بشه رنگ قالب
باور منفی اگه بهش بال و پر بدی قدرت میگیرن
خداوند میگه نبوده ما ب پیامبری وحی کنیم و شیطان نجوای خودشو دخیل نکنه
خداوند کلام خودشو بالا میبره
هیچ راهی نیس بغیر کار کردن روی باورها
هیچ راهی نیست هیچ چیزی نیست بابا جان مسیر درست همینه
نتایج وقتی میان که باورها به صورت بنیادین تغییر کند
فایلا رو میزارم گوش میکنم و سعی میکنم این ورودی هارو تقویت کنم .
“تمام ثروتمندان از راه درست به ثروت رسیدن ”
وقتی سعی میکنی ی طور دیگه فکر کنی طوری که پدر و پدرجدتم اینطور فکر نکردن نتایج کم کم ظاهر میشن
درسته شروع کار سخته خیلی ذهن مقاومت میکنه تلاش میکنه بگه دروغه ولی انقدر تکرارمیکنی که برات عادی بشه
به مقداری ک مقاومت کم میشه نتیجه میان
بی نهایت ثروت وجود داره
هرچقدر ثروتمند بشم نزد خدا عزیزترم این یک باوره قدرتمندره
وقتی تبدیل بشه به باور می فهمی که نتایج داره تغییر میکنه
“”تنها راه دادن ورودی مثبت به ذهنه همین “”
کل موضوع تکرار اصله ، خداوند می فرماید تا جایی که میتونی قران بخونید
فقط داستان حضرت موسی بارها تکرار شده به همین دلیل اسم حضرت موسی خیلی بیشتر تکرار شده دلیل تکرار ها همینه
اون مطالبی ک زیاد تکرار شده اونا اصله
راه استفاده از دوره ها تکرار اوناست ب نحوی که بشه باور
بعضیا با حرف زدن نوشتن فایل صوتی این خلاقیت توعه
راه نتایج پایدار اینکه هر روز کار کنین باور خالص بدین به مغزتون .
همین جوری باید کار کنید خودب خود جهان کاری می کنه که شرایط شما مناسب بشه
وقتی روی خودت کار کنی نشونه اش نتیجه است اگه میخوای بازم بیشتر تغییر کنه نیازه که هی تکرار کنی مثل غذا خوردن و نفس کشیدن
ثروتمندانم یک سری ادمای معمولی بودن بعد ب ثروت رسیدن
اینکه حتما میخوام دوره ام تموم کنم نباشه باید باورها ساخته بشه
مخصوصا پاشنه های آشیل جاهایی که خیلی مقاومت دارین 》》》》
اتفاقا همون مورد باید تغییر کنه
پیشنهاد من اینکه یکی از کارا کامنت بچه هاست باعث قوی شدن باورها میشه زندگیمون متحول میشه
فعالیت توی بخش عقل کل هم خیلی کمک میکنه
مهم استمراره باید ادامه داد ……
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته و دوستان عزیز
با چه شیوه های خلاقانه ای می توانید این آگاهی ها را برای ذهن مرتباً خود تکرار کنید؟
چطور از این آگاهی ها برای خنثی کردن استدلال های محدود کننده قبلی ذهن، منطق می سازید؟
من بیشترین نتیجه ای که داشتم و بیشترین درکم همیشه مواقعی بوده که از خودم و تجربه های خودم مثال زدم
مثلن استاد یه صحبتی رو گفته و بعد حسم اون لحظه گفته اون متنو میکس کن با فلان تجربت تا بهتر بفهمیش
از بقیه الگوهایی هم که دیدم مثال زدم ولی چون زندگی و طرز فکر خودم رو بهتر میدونستم این مواقع بیشتر خودم برای خودم کمک کننده بودم
برای دوره ها یادمه یکی از دوستان میگفت یکسال زمان برد تا روانشناسی ثروت رو تموم کنه ، من الان تقریبا 9 ماه گزشته و تقریبا تازه اواسط دوره هستم ، کاملا هدایتی بدون عجله دارم این دوره رو در کنار پروژه جلو میبرم ، خلاصه مینویسم
کامنت بچه ها رو میخونم
توی خلاصه هام از خودم مثال میزنم بعد میگم خب با توجه به این صحبتا من باید چیکار کنم در عمل؟
ولی یه موضوعی بود من قبلن فکر میکردم کنترل ورودی یعنی من فایلها رو هی بشینم تکرار کنم و گوش بدم ، بعصی وقتا اصلا حدصله گوش دادن نداشتم ، مثل نماز زوری هست که تند تند میخونی فقط تموم بشه ، منم فایلا رو میزدم رو دور تند
که فهمیدم این مدل واقعن هیچ فایده ای برام نداره شاید یه زمانی خوب بود الان د ر حال حاضر نیستش
یا حتی یادمه تو خواب میزاشتم فایلا رو گوش بدم
بعد از یه مدت اصلا خواب عمیقی نداشتم و اینو قطع کردم
و جالبه براتون بگم که الان که فایلا رو تو خواب گوش نمیدم بیشتر نتیجه دارم تا اون زمانی که فایلا رو گوش میدادم توی خواب
اینکه میگیم کار کردن رو باورا چه طوریه رو استاد داخل این فایل صحبت کردن راجبش مخصوصا خوندن کامنت دوره ها ، من از عمد یه جلسه از ثروت رو کش میدم و خودم کامنت ننینویسم تا کامنتای بچه ها رو بیشتر بخونم و اونجا بیشتر یاد میگیرم در عمل چه طوری استفاده کنم
با این ترکیب من امسال نتایجم خیلی بهتر از سالهای قبلی بود ، خیلی بیشتر میپرسم از خودم که اکی این آگاهیشه ، من باید چیکار کنم تو زندگی خودم؟
و تا جایی که یادم بمونه انجامشون میدم
البته تو یک دفترم به طور خلاصه مینویسم که چه اقداماتی باید روزانه بکنم و هر روز صبح قسمتی از اون نوشته هام رو میخونم
بقره:185
ماه رمضان که قرآن در آن نازل شده است. برای مردم هدایت است و روشنگریهایی از هدایت و معیار شناخت . پس هر کس از شما این ماه را دریابد، پس روزه بدارد و هرکس بیمار یا بر سفر باشد، شماری از روزهای دیگر . خداوند برای شما آسانی میخواهد و برایتان دشواری نمیخواهد. تا شمار تکمیل کنید و تا خدا را به پاس آنکه شما را هدایت کرده به بزرگی یاد کنید و باشد تا شکرگزار باشید
منظور کامل از هدایت رو داخل این آیه نفهمیدم
بقره:198
بر شما گناهی نیست از فضل پروردگارتان بجویید پس چون از عرفات روان شُدید، خدا را در مشعرالحرام یاد کنید، یادش کنید که شما را با آنکه قبلا از گمراهان بودید هدایت کرد.
میشه از گمراهان باشی ولی برگردی به راه درست ، پس در مسیر اشتباه رفتن ایرادی نداره میشه برگردی ، هدایت میشی که برگردی به راه درست
بقره:272
هدایت آنان بر عهده تو نیست، بلکه خداست که هر کسی را (یشاء) بخواهد هدایت میکند. و هر خیری انفاق کنید، به سود خودتان است و جز در طلب روی خدا هزینه نکردهاید. و هر خیری انفاق کنید، به خودتان برمیگردد و حق شما پایمال نمیشود.
تنها هدایت کننده رو خود خدا خودش گفته منم ، حتی پیامبرم گفته هدایت بر عهده ی تو نیست
سلام خدمت شما استاد ارجمندم، خانم شایسته ی شایسته، و همه عزیزان همراه
استاد جان چرا اینقدر این قدم ها رو من حس میکنم و برام آشنا هستند نمیدونم چطور و چرا؟ : ) یعنی نمیدونم چطوری بگم، انگار حس میکنم دقیقا دارن با وضعیت من و قدم برداشتن های من جلسات قرار میگیرند و من ارتباط خیلی عالی باهاشون گرفتم، یعنی انگار رد پای گام ها و قدمهای خودم رو که دارم هدایت میشم احساس میکنم تو هر گامی که میگذره و هنوز گام بعدی رو نذاشتید انگار من حسش میکنم و قبلش کاری یا کارهایی رو انجام دادم که وقتی فایل گام جدید میذارید برام آشناس و به خودم میگم اِ انگار دقیقا استاد یا خانم شایسته توی مغز منه و میدونه من چیکارا کردم و چیو تجربه کردم و چیو نیاز دارم بشنوم جدید. : ) در مورد فایل های جدید که این مدت روی سایت قرار گرفته هم دقیقا به همین صورت بوده برام.
هر روز ایده ها و الهاماتی رو دریافت میکنم و عمل میکنم که مبهوت میمونم به اتفاقاتی که داره برام رخ میده و اصلا یه جوری یه چیزایی واسم پیش میاد که هیچ ایده ای ندارم درباره شون و فقط میخندم و شکرش رو به جا میارم، اصلا تو این مدت یه اتفاقاتی کاملا هدایتی واسم پیش اومده و پیش میاد که باورم نمیشه وقتی به تمام روند و پروسه شون فکر میکنم، که از کجا اصلا چطور و کاملا غریبه و نا آشنا بودن برام راه ها و اصلا تو مخیله ام نمیگنجیدن، وقتی که ایده ها رو جدی گرفتم و به محض حرقه اقدام کردم و عمل کردم.
از دو سه روز پیش یه تابلو پیتزا فروشی نظرمو جلب کرده بود و همش گوشه ذهنم داشتم بهش فکر میکردم لا به لای تمام فکرام و کار کردنها روی خودم و تمرینایی که هر روز دارم با عشق انجام میدم و حال دلم و روح و جسمم عالیه عالیه! و این تابلو و رفتن و چک کردنش خب قدم بعدیم بود که باید انجام میدادم، یعنی اصلا واقعا برام شده ماموریت برام شده بازی استاد، و الانیاس تو این برهه از زندگیمه که دارم قشنگ میفهمم چی میگین و چی میگفتین اصلا! چون تا همین یه مدت پیش اصلا انگار من تو عالم دیگه ای سیر میکردم و کاملا نامفهوم و گنگ بود واسم همه چی بخاطر اینکه درست درکش نمیکردم و نتیجه نمیگرفتم! یعنی همین نشانه های کوچولو کوچولو اما به لحاظ معنوی و روحی و همه حسابی خوب، واقعا بیگ شات بوده واسم اقرار میکنم بیگ شات بوده واسم چون خی ی ی ی ع ع ع ع لی وقت بود دوست داشتم همچین روزایی رو تجربه کنم و بفهمم چی میگین شما و از چه حس و حالی و آرامشی و نتایجی حرف میزنین همیشه. امروز صبح عزممو جزم کردم و رفتم تو دلش، و خب بازم طبق معمول نجواها بود و اتفاقا بخاطر اینکه دیشبم اصلا از شدت خوشحالی نخوابیده بودم و تا خود صبح بیدار بودم حتی تا نزدیک ظهر، به شدت خسته و خوابالود و بی انرژی بودم، و چشام به شدت سنگین شده بود و پای فایلای شما دیگه داشت چورتم میگرفت، اما تو همون حالتا یه آن یه جرقه اومد تو ذهنم که به نجواها گوش ندم و خودمو عادت بدم به تغییر و روند بی فایده رو تغییر بدم، بلند شدم سریع پریدم هوا یکی دو حرکت ورزشی نرمشی انجام دادم رفتم زود آب یخ زدم به صورتم و چندتا زدم تو پیشونیم و صورتم خواب از سرم بپره : ) بعد سریع آماده شدم و هندزفریا تو گوشو خلاصه زدم بیرون از خونه، رفتم تا دقیقا چند قدیمی اون تابلو و پیتزافروشی رسیدم یهو دیدم یه آقایی ایستاده و یه سه پایه دوربین و خود دوربین دستشه و با نگاه کردنش و زوم شدنش به من توجهمو جلب کرد، نگاهش که کردم حین راه رفتنم، دیدم اشاره داد و صدام زد گفت جناب ببخشید یه چند لحظه میشه تشریف بیارید، گفتم بله جانم بفرمایید؟ دیدن انگار از صدا و سیما بودند یا حالا ارگان یا سازمان بخصوصی بود نمیدونم دقیق، اما استاد اینو بگم که اصلا اینقدر دقتم و تمرکزم و حواس جمع بودنم به نشانه ها قوی شده و عادی و طبیعی شده که خیلی زود میفهممشون و میگیرم کار جهان و پلن های خداوند رو، خیلی زود حسم بهم میگه شهودم بهم میگه که ببین رضا این اتفاق الکی نیستا، اینا همش نشونس و جهان داره به افکار و فرکانس هات و خوب کار کردن روی خودت و ایمانتو نشون دادن پاسخ میده، چون سالهاست اصلا خبری از این چیزا نبوده تو زندگیم! اما این احساس و این نشانه ها و اتفاقات خیلی واضح و دقیق و ملموس برای خودم قابل درکه و میفهممش دلیلشو، خلاصه دیدم خودشو معرفی کرد و گفت یه مصاحبه ای جلو دوربین میخوام انجام بدی یعنی یه نظر سنجی بود بیشتر و با موضوعیت “پدر” بود و بعد یهو بی مقدمه یه جمله گفت که “پدر یعنی چی؟” ، یکم فکر کردم گفتم پدر یعنی..؟ مسئولیت، یعنی آفریننده، یعنی مولد.. ، چیزایی که به ذهنم رسید اون لحظه گفتم، بعد گفت خوبه خیلیم عالی و خودشونم یه جمله دیگه از قبل انگار مد نظرشون بود که گفت “پدر یعنی سایه خدا بر روی زمین” ، خب من استاد نمیخواستم بخاطر هم ضیق وقت هم اونا هم خودم و هم نگاهشون و طرح سوالشون باهاشون بحث کنم و بخاطر یادآوری قوانین و درسهایی که یاد گرفتم نخواستم مخصوصا تو اون شرایط وسط ملت تو پیاده رو وردارم سخنرانی کنم واسشون : ) زیپ دهنمو بستم! و گفت اوکی ممنون میشم همین یکی دو جمله رو جلوی دوربین بگید، و استاد اولا که این اتفاق و نشانه زیبا و شگفت انگیزی بود برای خودم که چقدر قانون زیباست و دقیق و به جا رخ میده و چقدر من خودم رو خوب شناختم که اینقدر عزت نفسم و احساس ارزشمندیم تقویت شده و خوب روی خودم این مدت کار کردم که دارم این نتایج رو میبینم و حسابشو کنید این اولین باری بود که همچین اتفاقی تو زندگیم رخ میداد و یهویی از طرف صدا و سیما یا سازمانی ازم میخوان برم جلوی دوربین و منم در نهایت آرامش و عزت نفس بالا ایستادم و باهاشون دست دادم و حرف میزدم قشنگ گوش میدادم بدون اینکه هول بشم یا دستو پامو گم کنم یا مثل خیلیا دیدم تو کلیپا و اینا که اصلا خیلی از مردم میترسن یا روشونو میکنن اونور یا با اشاره رد میشن میرن میگن نه نه نمیخوایم بیایم جلو دوربین و نشانه از عرت نفس پایین و خجالتی بودنه طرف هست، و من از نگاه اون فرد فیلم بردار و تهیه کننده میفهمیدم و از لحن حرف زدنش میفهمیدم که چقدر داره با احترام و من رو ارزشمند دونستن و قوی دیدن باهام حرف میزنه کاملا از نگاهش از چشماش از حرکات بدنش اینو فهمیدم، چون بعد از من با کسای دیگه هم میخواست حرف بزنه خیلیا وای نمیستادن یا طفره میرفتن یا خجالت زده بودند یا نمیتونستن حرف بزنن و رفتار خود این بابا هم باهاشون قشنگ مشخص بود که مثل من نبود اینو خیلی خوب متوجه شدم. خلاصه رفتم جلو دوربین و بهم میکروفون یقه ای داد و از زیر لباسم ردش کردم وصلش کردم به پیرهنم و جمله ها رو ادا کردم و راهنماییمم میکرد که مثلا چطور بگو با چه لحنی بگو و مثلا قبلش یکم یه مکثی بکن و سرتو بگیر بالا که انگاری داری فکر میکنی مثلا، و بعد جلمه رو بگو، و این کارارو کردم و تمام شد و ازم تشکر کرد و گفت عالی بود، بعد دیدم صدام کرد گفت تشریف بیارید ببینیدش ویدئو رو، رفتم پشت دوربین دیدمش خیلیم عالی شده بود و تشکر کردم منم و موقع خداحافظی دیدم خودش درخواست شماره داد، و گفت جناب بیرحمت شماره منو بزنید رو گوشیتون و یه پیام بدید بگید که من فلانی هستم و یه نشانه ای از خودتون هم بگید که من با افراد زیادی در ارتباطم بدونم کی هستین و تشخیص بتونم بدم، منم یه نشانه ای از ظاهرو تیپ و قیافم دادم و همونجا ارسال کردم و تشکر کردیم و رفتم ادامه مسیرم.
خلاصه رفتم اون پیتزافروشیه که مد نظرم بود و تابلوش تو ذهنم بود، واسه کار رفتم حقیقتش، رفتم گفتم آقا ببخشید شما واسه کار کسی رو اینجا نیاز ندارین؟ یه جوونی هم بود صاحبش، گفت نه ممنون. من همون لحظات استاد تو دلم بدون ذره ای ناراحتی یا فکری کردن و حتی نجوا یا هرچیزی، با لبخند تشکر کردم و خداحافظی کردم اومدم بیرون، و همون لحظات تا خود خونه مدام به اتفاقات فکر میکردم و تشکر میکردم و با خدا حرف میزدم که تو چقدر بزرگی و چقدر دقیق و همزمانی خدا جون که تمام اتفاقات الخیر فی ما وقع هست برای من، و دقیقا همون موقعی که به من جرقه از خونه بیرون زدن زده شد و اومدم رسیدم اونجا دقیقا دقیقا چند قدمی اون پیتزافروشی که ایده ش به ذهنم رسیده بود واسه کار برم بپرسم، این مصاحبه جلو دوربین انجام بشه و این یه پیامی برام داشت! همش داشتم به این فکر میکردم که اینا به هیچ عنوان اتفاقی و تصادفی نیست، یعنی استاد یکی از مهم ترین درسهایی که تو این مدت کوتاه که خیلی خوب روی خودم کار کردم و آرامم و ارامش دارم و حالم خوبه از هر لحاظ! یکیش همین وقوع اتفاقات و شرایط جالب و شگفت انگیز بوده برام که دلیلشونو میفهمم قشنگ و به وضوح رسیدم و بخاطرشون شکرگزاری میکنم و ایمان دارم که این مراحل داره طی میشه و دستان خداوند به کارند و اتفاقات و شرایط عالی و رویایی واسم داره جور میشه به امید الله. و حتی خیلی زوم و دقیق تر که میشم روی این اتفاقات به هم پیوسته اخیر زندگیم، گاهی قشنگ حس میکنم و پلن خداوند رو احساسش میکنم استاد، که یه جرقه هایی زده میشه گاهی که اَاَاَ پسر فکر کنم داره اینجور میشه اونجور میشه ها! دقت کردی!!؟ فکر کنم اون اتفاق و این فلان موضوع و فلان اتفاق اینا به هم ربط داره و احتمالا در آینده نه چندان دور اینا یه کانکشنی باهم دارند و داره موقعیت های رویایی و بینظیر واست جور میشه به لطف خدا.. این صحبتارو هم دارم با خودم استاد جان.
و وقتی رسیدم خونه یهو یه حرقه ای زد تو ذهنم که اِ رضا الان بهش زنگ بزن و بهش بگو که دنبال کار میگشتی و بهش بگو که تو سالها پیش مدرک حرفه ای تصویر برداری از سازمان ارشاد اسلامی گرفتی با بالاترین نمره وقتی از طرف دانشگاه رفته بودم با دوستام اونجا ثبت نام کرده بودم و دوره گذرونده بودم، و یه مستند حرفه ای ساخته بودم از شغل آزاد پدرم، که بالاترین نمره رو گرفتم و قبول شدم و استادش کیف کرد حظ کرد، و از طرفی یادم اومد که من چقدر به کار با دوربین و کلا صدا و سیما و حتی تو بحث صدا، از خوانندگی و دوبلاژ خوشم میومده همیشه، و همیشه به خدا میگفتم از خیلی وقت پیشا که خدایا این مدرکو چقدر چیزا من تو زندگیم گرفتم و چقدر تلاش کردم همیشه دنبال همه چیز جور کردن بودم برای رشد و موفقیتم، ولی هیچی نمیشد و همیشه این خواسته ها و سوالات تو ذهنم بود که روزی میشه اینا به دردم بخورن؟؟ و استاد جان واقعا نمیدونم و نمیتونم پلن دقیق و کامل خداوند رو که حدس بزنم، اما میگم این یه مدت کوتاه که متوجه اصل قانون شدم و خیلی تغییر کردم و اتفاقات شگفت انگیز داره میفته واسم، پی میبرم وقتی جرقه ای زده میشه تو ذهنم و همون لحظه من میگیرمش! درکش میکنم و پیام خداوند رو دقیقا میفهمم و میرم اجراش میکنم، خیلی خوشحالم که این عضله دریافت الهامات و اجرایی کردن سریعشون رو تقویت کردم و دارم ادامه میدم به امید خدا. همون موقع زنگ زدم بهش و کوتاه بهش گفتم جریانو و گفتم که فیلم مستندمم هست خود نوار اصلیشو و مدرکمم موجود هست و خلاصه اگر میدونید که بیارم و گفت باشه شمارتو که دارم شما هم داری، باهم بیشتر حرف میزنیم در موردش.
یعنی هر روزی که من از خواب پا میشم از همون اول صبح یا از نصف شب از شدت خوشحالی و حال خوب و انرژی، فقط منتظر اتفاقات خوب و احساس شادمانی و آرامش بیشترم، و البته به محض دیدن نشانه ها و یا جرقه ایده ای در ذهنم و ویژنم میرم سمتش میرم تو دلش. و دارم خودم رو تقویت میکنم و با دقت و تمرکز بیشتر بازم با آموزش ها پیش برم و تمرین انجام بدم، مخصوصا جاهایی که احساس کنم باید خیلی خوب روش کار کنم و میگردم دنبال جاهایی که شما تاکید بیشتری روش دارید و اون پاشنه آشیل ها و کلیدی ترین نکته ها رو داره برام و تاثیر زیادی میگذاره روی ذهنم و عملکردم.
خیلی وقتا شده نکات و کلیدهایی که توی فایلای مختلف میگید یا اشاره میکنید آخر توضیحات متون مربوط به فایل ها چه رایگان چه محصولات، واقعا بینظیر بوده و دقیقا قدم بعدی من بوده یا نیاز بوده اونو انجام بدم و در جهت اقدامات عملی و ایده هایی بوده که بهم الهام شده. بارها هدایت شدم از این طریق و نشانه ها رو اینطوری دیدم.
دوست داشتم این تجربه رو هم بگم و رد پا از خودم به جا بذارم..
سوالات این جلسه :
با چه شیوه های خلاقانه ای می توانید این آگاهی ها را برای ذهن خود مرتباً تکرار کنید؟
چطور از این آگاهی ها برای خنثی کردن استدلال های محدود کننده قبلی ذهن، منطق می سازید؟
ج :
نوشتنشون و مدام تکرار کردنشون تو ذهنم و موقع پیاده روی کردن با خودم تکرارشون کردن و گوش دادن بهشون، تاییدشون و دنبال منطقی کردنشون و تثبیتشون توی ذهنم، و الگو پیدا کردن برای تایید بیشتر. (ماشاالله استاد خودتون اینقدر مثال نوشتید که چیزی برای نوشتن نمیمونه! : )) اینقدر عالی و کامل نوشتین مثال ها رو)
اما من میتونم بگم تنها جوابی که دارم و تو این مدت کوتاه خیلی خوب دارم به وضوح نتایجم رو میبینم و میدونم از کجا آب خوردند رو در :
تکرار و تکرار و تکرار این آگاهی ها و تمرینات رو مرور کردن و اگر تجربه جدیدی کسب کرده باشم بنویسم و اضافه اش کنم بهشون و سپاسگزاری کردن بابت هدایت شدنم و ایده هایی که هدایتگرم بهم میده. و البته با جسارت و ایمان ادامه دادنم و مایوس نشدنم با وجود نجواها!
هر کجا پارازیت بندازه و بخواد صداش یه کوچولو در بیاد این ذهن نجواگر، خیلی سریع تو نطفه خفه اش میکنم و با ایمان ادامه میدم و حتی نمیجنگم مثل قبل! و اتفاقا با آرامش و زبان نرم باهاش حرف میزنم و مثل یک موجود مفلوک و آروم و خسته شده قشنگ حسش میکنم، و خداشاهده استاد اصلا صداش در نمیاد یا خییییییلی ریز و خفیف یوقت میخواد یه زوری بزنه، که همون موقع بهش میگم عزیزم شما زورتو بزن، اما کلام الله همیشه Max و Above All و Highness هست اون قربونش برم Superior و Supreme هست همیشه، و خب صدای تو رو اصلا نمیشنوم هر کاریم باهام داری لطف کن اصلا نیا سمتم زورتو بزن، تو منتظر باش تا علف زیرپات سبز شه، ما هم منتظریم : )
این تجربه من بود
سپاسگزارم
به نام خداوندبخشنده ومهربان
سلام به استادعزیزومریم جان ودوستان عزیز
من ازاول این پروژه تعهددادم که باایجادیک عادت سازنده که خیلی وقته هرکارمیکنم نمیتونستم ازپس ذهنم بربیام وشب زودبخوابم وصبح زودبیداربشم وازسکوت توی خونه استفاده کنم وباتمرکزبیشتری روی خودم کارکنم.
چندسال پیش من همیشه ورزش میکردم وباشگاه میرفتم وعجیب حالم وانرژیم خوب بود،البته اگرباشگاه نروم هم حالم خوبه وکلا باخودم ودیگران درصلحم.ولی وقتی ورزش میکنم وباشگاه میرم اصلا انگارانرژی عجیبی پیدامیکنم.خلاصه که من بعدکروناپشتم بادخورد ودیگه هرروزمیگفتم میرم باشگاه ونمیرفتم.
الان هم توی شرایطی هستم که نزدیک افتتاح فروشگاهم که بین المللیه هستم ومیخواستم باباشگاه رفتن صبح زودبایک تیردوتانشون بزنم هم ازسکوت صبح استفاده کنم وهم بواسطه باشگاه رفتن بتونم صبح زودبیداربشم ومن کلا هرچی ثبتنام کنم سنگ هم بباره میرم .ولی ذهنم میگفت اگه بری باشگاه ممکنه پول کم بیاری واسه فروشگاهت ووسوسه کمبودمیدادومن هم وقتی باخودم فکرکردم گفتم هرعملی براساس باورکمبودمعمولا کمبودبیشترمیاره وهم اینکه حال خوب اولویتمه ومیخوام بااینکاراززندگی لذت بیشتری ببرم.آخه جالبیش اینه تاحالا خیلی خرجهاکه ذهن میگفت اینکارونکن کم میاری ولی هیچوقت کم نمی آوردم ولی بازم تردیدمیکردم ولی خوب به خداگفتم من میخوام برم ورزش لذت ببرم وتوهم خوشحال میشی پس من میرم بقیه ش باخودت ورفتم.
درپناه حق سلامت وثروتمندباشید
سلام به همه عزیزان و استاد عزیزم و مریم شایسته عزیز
خدا را شکر به جلسه نهم از مهاجرت در مدار. بالاتر رسیدم
از زمانی که با دوره های استاد شروع به باور سازی و تغییر کردم
همه چیز خوب برام پیش میرود
استاد هر چه از نتایج بگم کم گفتم
هر چه از روابطم بگم کم گفتم
هر چه از خود ارزشی بگم کم گفتم
همه چیز خوب و خوب بوده برام
همه چیز برام در بهترین موقعیت ها و در بهترین شرایط ها قرار گرفته
این من هستم مسئول خودم و یک جاهایی هم تا امیدی به سراغم اومده ولی باز هم با فایل ها به مدارم رسیدم و با هر بار یک درجه مدارم هم تغییر کرده
مثلا اگر طرف پولم را نداده یا دیر پرداخت کرده
دیگه از جهان و فلان و فلان گله و شکایت نداشتم چون به خودم گفتم من مدارم را درست کنم درست پرداخت میشه مقصر خودم بودم و خودم اگر من در مداری نبودم که اون شخص بد حساب به سمت من هدایت نمیشد
پس خودم را باید درست کنم و قانون مدار ها کبوتر با کبوتر باز با باز را در کنار هم قرار میدهد و همه چیز به خوبی پیش میرود و همه چیز باید درست پیش برود اگر مسئله ای بر میخورم میام ریشه مسئله رو حل میکنم و بعد درست میشود .برای شرکت پدیده داربست نصب میکردیم
خیلی خوب و عالی حساب های من پرداخت شد همه نقد نقد حتی کلی حساب من نصبت به داربستی های دیگری هم سنگینتر بود ولی همه و همه پرداخت شد .وبعد از پرداخت شدن پول من داربستی های دیگه بهم میگفتن فلان مبلغ و پدیده برام پرداخت نکرده
گفتم به خودم این مدار من بوده که خوب پیش رفته دیگران مقصر نیستند و اگر منم مثل بقیه فکر میکردم که باید منم مشکل میخوردم پس خدارا هزاران بار شاکرم که منو با قانون آشنا کرد
قانونی که از زبام بنده صالحش دارم میشنوم استاد عباسمنش عزیز
و همه چیز برام داره خوب پیش میرود چون خودم را در هر روز به مدار بالاتر میبرم استاد از شما سپاسگزارم
سلام استاد
یکی از مهترین ترمز من اینکه پول سخت بدست میاد و باید جون بکنی خاک بخوری بخدا من الان یک ماه فقط صب تاشب تکرار میکنم ذهنم میخواد جررررم بده عصبی میشم بهم میریزم خیلی مقاومت دارم الان یزره ذهنم اروم شده راحتر میتونم تکرار کنم دنبال مثالم از نتایج خودم از بقیه .
یا این باور که سالهای زیادی باید جون بکنی و دیگ میخوای چیکار تو 60 سالگی پول ول کنن بابا نخواستیم کار کنیم پول دراریم بیکاری بی پولی بهتره اخرش مرگ دیگ ول کن بابا
من با صحبت کردن با خودم و تکرار برعکس این باورها ذهنموکنترل میکنم دلیل میارم برای خودم قانع میکنم خودمو که نه با لذت میشود پول ساخت به راحتی میشود در زمان مناسبی میشود و خدا کارهارو انجام میده
جلسه 12 روانشانسی ثروت 1 خیلی برای کنترل ذهنم بمن کمک میکنه خیالمو راحتر میکنه برای ادامه دادن و استمرار کردن و احساس خوب نگهداشتن و به ایدها الهامی عمل کردن چون خیلی کلام شما اونجا در توضیح قانون وتضاد وتوجه به خواسته در دل جونم میشینه و احساس قدرت و پرو بودن کم نیاوردن بهم میده
سپاس گزارم استاد برای همچی
به نام خدای مهربانم
با سلام
بیشترین چیزی که از محصولات و فایلهای دانلودی درس گرفتم از همون ابتدای عضو شدنم دراین سایت الهی این بود که استاد گفتند احساسات خوب = اتفاقات خوب
حالا چطور احساسمان را خوب نگه داریم با توجه کردن به نکات مثبت و زیباییهای افراد و اطرافمان که من انصافا توی این مورد خوب بودم
در کامنتی از یکی از دوستان دیدم که گفته بودند بیس تمام حرفهای استاد در تمام فایلها اینست که احساس خودمان را خوب نگه داریم این حرف رو من بارها و بارها شنیدم بارها و بارها خوندم و بارها و بارها و بارها با خودم تکرار کردم اما نمیدونم چرا این حرف توی این کامنت اینقدر برای من تاثیر گذار بود و مرتب با خودم تکرار میکنم
مخصوصا مواقعی که حالم خوب نیست و زیبایی نمیبینم که توجه کنم بلافاصله به خودم میگم احساست رو خوب کن تا اینو میگم ناخودآگاه حالم بهتر میشه خداروشکر
و به همین علت هست که استاد تاکید دارند کامنتهارو بخونید
مورد دیگه ای که مدتی است عمل میکنم سعی خیلی بالایی دارم که به موضوعات مختلف از زاویه ای نگاه کنم که اون رو مثبت ببینم و احساسم رو خوب نگه دارم و تقریبا تونستم خوب عمل کنم
خدایا شکرت گام به گام پیش میریم و خدا میداند چه نتایج خوبی در انتظار ماست
موفق و سربلند باشید