مصاحبه با استاد | اجرای مفهوم «هم فرکانس شدن با خواسته» - صفحه 19 (به ترتیب امتیاز)

540 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    علی موفق گفته:
    مدت عضویت: 3449 روز

    استاد عزیزم سلام هنوز فایل را دانلود نکردم ولی میدونم مثل همیشه عالیه میخواستم ازت سپاسگزاری کنم که با این انرژی اینقدر سخاوتمندانه این آگاهی های ناب را با من و دوستانم به اشتراک می گذاری یاحق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    معصوم شاهرخی گفته:
    مدت عضویت: 2519 روز

    سلام براستاد گرامی و همه ی دوستان عزیز

    الان فایل رو نگاه کردم فقط خواستم از حسم بگم استاد 9ساله مادرم فوت شده و میدونم مادر به آرزوش برسه چه حس نابی داره و من به این حس شما وهمه ی بچه های که مادراشون به آرزوهاشون میرسه حالم خوب میشه اوایل شایدحسادت میکردم ولی ازوقتی فهمیدم قانونو مامانمو بیشترحس میکنم و بابت این ازشما سپاسگذارم امیدوارم مادرتون 100ساله شه راستی بگید سوغاتی آتاریو بیاره براتون تاهرچیزی روکه اراده کردید به دست آورده باشید.بااینکه میدونم همون سالها شما به این خواسته اتون رسیدید…مادر زیباترین شعر خداست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      رحیم خان گفته:
      مدت عضویت: 3472 روز

      سلام شاهرخی عزیز خیلیییییییییییییییییییییییییییییی خوش هاتی (لری است یعنی خیلی خوش آمدی به جمع ما )

      رفیق بی کلک مادر – کوثر الهی مادر – باید به خاطر این کوثر زیاد سجده کرد وهر چه داریم در پای کوثر فدا کرد . خوش به حال اونها که مادر دارند . مادر کسی است که اگر بهش بدی کرده باشی واگر آنچنان بد باشی که قلبش را از سینه در آوری وروی زمین بندازی ؛ باز هم میغلتد ومیگه : پسرم ؛ فرزندم ؛ دخترم , عزیزم

      مادر مستقیم از وجود خود خداست . مادر همتراز وهمنوای آفرینش است . مادر رسول است به خاطر همین هیچ زنی پیامبر نشده . مادر جون کجایی ؟ دلم خیلی برات تنگ شده دلم برات تنگ واشک وار است

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    میثم رخشان گفته:
    مدت عضویت: 1916 روز

    به نام الله

    سلام به همه هم خانواده های عزیزم

    و سلامی به زیبایی پرادایس به شما استاد نازنینم و سرکار خانم شایسته عزیز

    اول ممنون و سپاسگذارم بابت اگاهی های نابی که شما استاد عزیزم به اشتراک میزارین واقعا سپاسگذارم واقعا دارم کد نویسی میکنم ازمون و خطا میکنم تا ببینم چه فکری چه نتیجه ای برام در بر داره و چه فرکانسی ارسال کنم دقیقا پاسخش چی میشه

    وهمه اینها همه دیدن زیبایی ها سپاسگذاری و یا اعراض ناخواسته ها رو از اگاهی های ناب شما من یاد گرفتم و به میزان باور و اجرای این قوانین در عمل دارم نتایجی رو دریافت میکنم که تا همین یکسال پیش شاید جز رویاهام بود

    مگه میشه بدون چک کاسبی کرد؟بله میشه شده خواهد شد

    مگه میشه نقد چیزی خرید ؟بله میشه شده خواهد شد

    حتی میشه همزمان چند تا خونه خرید با حیاط بزرگ و استخر

    حتی میشه همزمان ماشین های خارجی خرید

    یاد کتاب رویاها افتادم فصل اموزنده ششم

    اینجا که گفتین اگه میرفتم خوشحال میشدم اگه نمیرفتم هم ناراحت نمیشدم

    حالا دقیقا اون لحظه و اون افکار از ذهن شما برام مثل ی فیلم گذر کرد

    شد شد نشد هم که من تا بحال به این همه موفقیت رسیدم من راننده تاکسی بودم از خدا درخواست کردم و همه چیز بهم داد من به اکثر کشورها مسافرت کرده ام واز دیدن زیبایی ها ایین و فرهنگ مردمان مختلف لذت برده ام من چندین ساله در سلامتی کامل زندگی کرده ام و از زندگی که خلق کردم نهایت لذت رو برده ام

    دقیقا دیروز ی همچین حسی بهم دست داد که بابا توی که نگرانی اومده سراغت یک سال پیشت فراموشت شده فراموشت شده کجا بودی و کجا رسیدی از همه بابت از لحاظ ایمان خدایی رو درک کردی که اولین ویزگیش نزدیک بودن به تو هستش دومین ویزگیش اجابت کردن در خواست های تو هستش پس اینارو قبول کن بپذیر و حرکت کن تا رشد پیدا کنی

    همین دیروز شکر گذار نعمت های بودم که داشتم و به یکباره فروش مغازه تغییر کرد

    خوب من این ها رو تغییر میدونم اینها رو اصل میدونم

    این شکر گذاری این احساس خوب این توکل این ایمان این حرکت هم جهت با خواسته هام و واقعا من نمیدونم اون میدونه چجوری اونه که بهم میگه کجا برو چکار کن اشتباه کردی اشکال نداره من هستم نگران نباش تو فقط اومدی لذت ببری از زندگی پس لذت ببر بقیه کارها با من

    خدایا شکرت که دارم سعی میکنم دارم تلاش ذهنی رو جایگزین تلاش فیزیکی میکنم و امیدوارم صبور باشم در راه رسیدن به خواسته ها امیدوارم که با شادی و لذت به خواسته هام برسم امیدوارم این حسد ها این کینه ها این نفرت ها این حب ها از من گرفته بشه و شکر گذار ریز و درشت نعمتها باشم تا نعمت های بزرگتر رو اجازه ورودشون رو بدم به زندگی

    صمیمانه دوست دارم همه عزیزانم رو عشق میورزم به یکایک عزیزانم عاشقتونم دوستون دارم امیدوارم هر کجا که باشین شاد و موفق و پیروز در پناه الله یکتا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  4. -
    بهاره صرام گفته:
    مدت عضویت: 1241 روز

    با سلام که نام پروردگارم هست به استاد عزیز و تیم بزرگشون

    استاد جان من بار دومم هست که این فایلا رو گوش میکنم و تصمیم گرفتم از این به بعد خیلی خیلی با دقت تر گوش کنم ، بنویسم فکر کنم یاد بگیرم به قول خودتون خودمو بمباران کنم .

    چی میشه که یک آدم انقدر تاثیر گذار صحبت میکنه انقد زیبا از پروردگار میگه انقد دلنشین حس توکل و ایمانشو انتقال میده ، اینا همش از قلب و دل پاک میاد .

    خدا را صدهزار مرتبه شکر میکنم که با سایتتون آشنا شدم

    مدارا سپاسگذارم بابت این احساس های خوب پرواز و آرامشی که دارم ، حس میکنم الان حدود یکساله که آرامش نداشتم ولی الان حدود دو ماهیی هست با آشنا شدن با سایت شما دارم رشد میکنم دارم تغییر میکنم و از این بابت بسیار خرسندم و خوشحال ، خدایا تو را سپاس

    از خوندن کامنت های دوستان لذت میبرم و آموزش میبینم .

    خیلی زیاد خوشحالم که دارم به یکسری تصمیمات مهمی میرسم که میتونم راحت تر راجع به شغلم و زندگیم تصمیم بگیرم و فکر کنم .

    فکر و ذهن آزادتری پیدا کردم .

    خدایا شکرت از ته قلبم خدایا شکرت

    خواستم براتون بنویسم که خیلییی زیاد خوشحالم ممنونم از شما که رسالت خودتون و خیلی زیبا انجام میدین .

    خدایا تو را سپاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    محمد رضایی گفته:
    مدت عضویت: 1245 روز

    سلام ،من این قسمت تمرکز رو متوجه نشدم ،

    ببینید من می‌خوام چند تا شغل رو همزمان داشته باشم ،ینی تواین شرایط این به زهنم میرسه ،یکی از شغل ها صنایع دستی هست و دیگری کار صنعتی و برق ، البته پیش خودم گفتم صنایع دستی رو لانچ میکنم و به یه مرحله ای میرسونم که دیگه خودم کار نکنم و اگر کار کردم کار های دلی انجام بشه ،و بعد برم سراغ کار برق صنعتی ،آیا کارم اشتباهه ؟

    ینی من باور کمبود دارم ؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    فرهاد فرهادی گفته:
    مدت عضویت: 1214 روز

    سلام خسته نباشید به استاد عباس منش راستش استاد بنده چند ماهی است که با سایت شما آشنا شدم و خیلی چیزها که از فهمیدم که اشتباه میکردم و ممنونم که دستان خداوند یا فرکانسی که من فرستاده بودم برای آگاهی ب شما رسوند راستش استاد سوال من اینه که من کاسبم و از وقتی که اونا فایل شما که رسیدم گفتین تعهد بدین که تا چند ماه آینده درآمدم به 3 برابرشما برسه و رو جملات تاکیدی شکر گذاری اینا همیشه هنوز انجام میدم و مینویسم و بعدش روانشناسی ثروت یکم تهیه کردم و واقعا از همین ماه که تعهد دادم از همین ماه بالا رفت فقط سوالم اینجاست که من شده چند روزی نشده فایل های شمارو گوش ندادم اما اون جملات و نوشته ها مینوشتم و همش شکر گذاری میکردم اما وقتی گوش میدادم به فایل های شما درآمد روزانه ام خوب بود اما روزهایی که گوش ندادم با اینکه شکر گذاری میکردم جملات بود عمل بود و الهام میومد تو ذهنم ولی چون فایل های شمارو5روز گوش نداده بودم درآمد اونا روزها کم میشه فقط میخواهم بدانم که مشکل من دقیقا کجاست آیا جملات تاکیدی درست نیست یا باید همیشه به فایل هاتونو هم گوش بدم تا انگیزه بهتری داشته باشم؟ممنون میشم که یکم توضیح بدین 😓

    ممنونم از شما و از خدای که همیشه درنزدیکی و قلب ماست واقعا سپاسگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      هاشم گفته:
      مدت عضویت: 2037 روز

      سلام فرهاد جان

      من فکر میکنم ما باید سعی کنیم هر روز هم فرکانس با خواسته هایم باشیم تا در مسیر رسیدن به خواسته هایمان بمانیم یکی از راحت ترین کارها شنیدن فایل های استاد است که خیلی خوب عالی ما رو در مسیر قرار می دهد باید مطالبی رو که استاد میگه اونقدر گوش کنی که در وجودت نفوذ کنه و بخشی از تو بشود و اصلا شنیدن هر روزه فایل های استاد که خیلی خوبه مگه ما روزانه زمانمان صرف فیلم دیدن یا موسیقی شنیدن یا حتی دیدن اخبار نمکنیم من که از وقتی با استاد آشنا شدم و از آموزش هایشان استفاده کردم و نتایج را در زندگی ام دیده ام با شوق و اشتیاق بهترین زمانم یا در اصطلاح گل وقتم را صرف دیدن فایل های استاد میکنم چرا که اولا عشق میکنم و دوم که نتایجش را در زندگی ام به وضوح دارم میبینم برای همین برای شنیدن و رسیدن به این آگاهی ها سر از پا نمی شناسم با خودم قرار گذاشتم روزی یک فایل ببینم و باقی زمانم را صرف کارهایی بکنم که باید انجام دهم اما صحبت های استاد این قدر جذاب و عالی هست که معمولا تعداد فایل هایی که نگاه میکنم و میزان زمانی که صرف مطالعه ی سایت میکنم همیشه بیشتر از چیزی هست که تصمیم دارم و این قدر غرق این آگهی ها میشوم که اصلا دوست ندارم از سایت بیرون بیام

      همین طور که استاد میگه مگه میشه کلی غذا بخوریم و تا یک هفته نیاز به غذا نداشته باشیم یا مثلا نیاز ما به اکسیژن همیشگی و مداوم است نیاز ما به این آگاهی ها مثل نیاز به اکسیژن و آب و غذاست باید همیشه روی خودمان کار کنیم تا در مسیر بمانیم مثل راننده ای که مداوم به جاده و مسیر توجه میکند و حواسش 6 دانگ جمع این است که در مسیر باشد و باسرعت مشخص حرکت کند که اگر لحظه ای به جاده و مسیر و ماشین توجه نکند دچار حادثه میشود و یا حداقل مسیر را اشتباه میرود

      الانم شما هر روزه در سایت باش و از این چشمه خروشان و زلال آگاهی کمال استفاده را ببر… کجا بریم از اینجا بهتر برادر…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    ایمان متین فر گفته:
    مدت عضویت: 3157 روز

    به نام خدا

    سلام و احترام

    داستان مهاجرت استاد در فایل های مختلف رو از زبان ایشون

    بارها و بارها

    بارها و بارها

    شنیدم ولی اینبار یک طور دیگه ای شنیدم ، مو به تنم سیخ شد و اشک در چشمانم حلقه زد

    صادقانه می نویسیم

    بار اول که داستان مهاجرت استاد رو شنیدیم بخودم گفتم یعنی باور کنم مهاجرت بهمین سادگیه خوب باورش می کنم و تموم.

    روزها داستان مهاجرت استاد رو تو ذهنم مرور کردم و تصور می کردم منم با این حالت هلو بپر تو گلو مهاجرت کردم

    با این توهم ! فایل های دیگه استاد رو میدیم و فکر می کردم داستان اتفاق افتادن خواسته ها همین طور ساده است

    و جالبه جهان هستی هم به تغییر باورهای من پاسخ میداد و اول اینکه حالم خوب بود و دوم نتایج در حال بهبود بود و نتایج کوچک برام رخ میداد

    این روند با اومدن دوره راهنمای عملی به آرزوها بالاتر گرفته و کار و زندگیم رو گذاشتم رو سایت و فایل های استاد

    نتایج بهتر و بهتر و حال من روز به روز خوبتر و خوبتر شد تا رفتم دورهای دیگه استادم تهیه کردم ولی با این “توهم” که سریع به خواسته هام میرسم شبانه روز خیمه زده بودم رو فایل ها و محصولات ولی توهمی بیش نبود یا بهتر بگم خالص نبود

    یه جورایی می خواستم قانون رو دور بزنم و سریع تر به خواسته هام برسم .

    مدتی به این مناول گذشت و من دیدم پولی قابل توجهی که بتونه زندگیم رو تغییر بدم نمیاد برام

    بدهی هام با فایل های استاد صفر شده بود

    یه سری لوازم و چیزهایی که سالها آرزوش رو داشتم خریدم

    ولی اون پوله نمیومد که بتونم خونه آنچنانی بخرم

    ماشین مدل بالا بخرم مسافرت خارج کشور برم

    در این زمان در وجودم دوگانگی بوجود اومد

    از طرفی قلبم می گفت گفته های استاد حقیقت محضِ و درسته و ادامه بده

    از طرفی ذهنم میگفت توهم زدی ببین جامعه چجور به پول و ثروت رسیدن امکان نداره با حرفای این شخص بتونی به آسونی به خواسته هات برسی . یکی دوساله که با برنامه هاش داری وقتت رو تلف می کنی

    پس گو خونه ؟ گو ماشین ؟ کو مهاجرت ؟

    و اونموقعه سریال سفر به دور آمریکا هم شروع شده بود

    و من با دیدن سفر به دور آمریکا بشدت بهم میریختم یجورایی حس حسادتم بالا میرفت ولی چون حرمت استاد رو نگه میداشتم نمیزاشتم حس حسادتم اوج بگیره بخاطر همین بی خیال دیدن سفر به دور آمریکا شدم

    و یک تصمیم بشدت اشتباه گرفتم و خودم رو با دستان خودم انداختن در فرکاس و مدار ضعیف و منفی

    با اینکه فایل های استاد رو گوش میدادم ولی شوق و ذوقی نداشتم فقط این رو میدونستم اگه روزی یه فایل از استاد نبینم یا گوش ندم بدبخت میشم ولی متعهد به برنامه فایل ها و انجام تمرینات نبودم و فقط فایل ها رو گوش میدادم

    تا اینکه دوره احساس لیاقت اومد

    و با این دوره به خودم تعهد دادم که تمریناتش رو انجام بدم و خداروشکر دوباره برگشتم به مسیر درست رسیدن به خواسته ها

    الان که ماجرای مهاجرت استاد رو دوباره شنیدم این پرسه از ذهنم گذشت.

    نتیجه گیری:

    این طور نیست که منم با این شخصیت و باورهای قبلیم برم سفارت فرانسه یه خانمی که فارسی بلده بام همکاری کنه و من راحت مهاجرت کنم به آمریکا

    الان درک کردم که

    استاد کلی روی خودش کار کرده

    روی باورهاش دل و جونی کار کرده

    روی احساس خوبش رو حفظ کردن کار کرده

    روی تعهد ایمان توکل ش کار کرده

    روی تمرکز و توجه به خواسته و زیبایی ها واقعا کار کرده

    روی الهامات و هدایت های الله کار کرده

    روی در شرایط سخت بتونه ذهنش رو کنترل کنه و ادامه بده کار کرده

    و …

    الان آگاهتر شدم

    اولا خواسته های هرکس منحصربفرده و من نباید هرکسی به هر موفقیتی رسیده بگم منم این رو می خوام بلکه بگم الان اون فرد به موفقیتی که می خواسته رسیده منم می تونم به خواسته خودم برسم

    دوما استعداد توانایی و روحیه افراد با هم متفاوته و من با خودم رو با خودم بسنجم و توانایی ها و استعدادهای خودم رو بارور و پرورش بدم و ادامه بدم با احساس خوب

    و باور کردم اگر در مسیر درست حرکت کنم احساسم خوبه و اگه لحظه ای احساسم بد بشه یعنی دارم از مسیر خارج میشم و آلارم خوبه که ریشه یابی کنم چرا الان احساسم بده

    سپاسگزارم از استاد بخاطر این فایل

    و سپاسگزارم از خانم شایسته که پروژه مهاجرت به مدار بالاتر رو راه انداختن

    یا حق!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 357 روز

    به نام رب مهربان

    استاد عباسمنش عزیزم سلام

    استاد شایسته نازنین سلام

    اعضای خوشبخت سایت سلام

    استاد جان بی اندازه دوستتون دارم. خدا رو شاکرم برای حضورتون در تجربه دنیای من.

    این فایل به نوعی خلاصه ای هست از روند اجابت دعا. خیلی ناب و عالیه. من برای اینکه درک و عملکرد بهتری داشته باشم مطالب رو برای خودم خلاصه کردم به شکل زیر:

    رسیدن به خواسته ها سه مرحله داره

    1. درخواست

    2. اجابت از طرف خدا

    3. اجابت از جانب ما و دریافت

    در رابطه با درخواست من و اجابت خدا: اگر من در مدار چیزی نباشم اصلا نمیتونم درخواستش کنم و در ذهنم هم نمی گنجه. پس وقتی درخواستی دارم یعنی در مدار دریافتش هستم و خداوندی که هر لحظه در حال اجابته اون درخواست رو اجابت می کنه. بنابراین جواب درخواست من آلردی(already) مثبت هست.

    در رابطه با اجابت من: من برای دریافت خواسته ای که خدا اجابت کرده باید فرکانسم رو روی اون تنظیم کنم. چطور؟ با هماهنگی ذهن و روحم. چرا؟ چون هماهنگی ذهن و روح من رو به احساس خوب میرسونه و هدایت الهی فقط در این احساس خوب قابل دریافت هست. چه هدایتی؟ هدایتی که به من بگه لازمه چه کارهایی رو متوقف کنم و چه کارهایی رو انجام بدم تا خواسته رو از پشت در بردارم. و تمام

    مثلا خواسته من روابط عاشقانه عالی هست. بنابراین من درخواستم ارسال شده و خداوند در هون لحظه اجابت کرده. حالا من باید دریافتش کنم برای اینکار باید بین ذهن و روحم هماهنگی ایجاد کنم. چطور؟

    درسته من درخواست روابط عاشقانه دارم اما الان هم که تنها هستم هیچ شکایتی ندارم. خوبی ها و نکات مثبت مجرد بودن رو برای خودم بولد میکنم. اینکه فرصت دارم خودسازی کنم و تبدیل به انسان بزرگتری بشم. فرصت دارم شخصیت کاملتری بسازم و همسری بهتر و مادری آگاه تر بشم. پس از مجرد بودن لذت میبرم و به شکل یه فورجه ویژه نگاه می کنم بهش.

    حالا مهم ترین کارها و باورهایی که دیگه نباید داشته باشم اینه که اولا باورهامو اصلاح کنم: باور کمبود و باور به اینکه ازدواج خیلی هم خوب نیست. در عوض باید روی باور فروانی کار کنم و رابطه بین ازدواج و معنویت رو اصلاح کنم. توی دنیای که همه برعکسشو میگن کار راحتی نیست اما من باید اینکا رو بکنم و بزودی بیام و از نتایجم بگم.

    1. باور فراوانی: بی نهایت فراوانی هست توی دنیا. بی نهایت آدم مناسب هست توی دنیا که بخان با من وارد رابطه مناسب بشن. خیلی مردهای خوب باکیفیت و سطح بالا هستن که اونها هم بدنبال دختری باکیفیت آگاه و خوب هستن. دنیا پره از مردان و دختران و زنان شایسته. خود خدا گفته انقدر نعمت زیاده که به شمارش نمیاد. یه عالمه مرد خوب، آگاه، سالم، عشق بلد، درستکار، موفق، متعهد، و باکیفیت هستن که بدنبال خانمهایی مناسب هستند. یکی از یکی بهتر.

    2. باورهای معنوی: هر کی گفته ازدواج محدودت میکنه نتایج باور خودش رو گفته. اتفاقا ازدواج تو رو به رهایی بیشتری میرسونه. ازدواج خوب یه جوریه که تو همش فکر می کنی تا قبل از اون اصلا طعم واقعی زندگی رو نچشیدی. ازدواج خوب رشد تو رو در کسب آگاهی و رشد شخصیتی چندین برابر می کنه. با ازدواج تو به خدا نزدیکتر میشی چون به پاره ای از خدا عشق خالص میدی که خدا داره از طریق اون به تو عشق میده. با ازدواج تو به خدا اجازه میدی که با دست پرعشق و برکتش نوازشت کنه و اونقدر بهت عشق بده که تمام زخمهای روحت التیام پیدا کنه. با ازدواج به خدا اجازه میدی نعمت عشق رو در حقت تمام کنه.

    دوما کارهایی که باید کنم:

    1- من روابط عاشقانه میخام. چرا؟ چون میخام که عشق دریافت کنم و عشق بدم و عشق خالص رو تجربه کنم. پس همین الان باید این حس رو تجربه کنم. چطور؟ به همه دنیا و به خودم عشق بدم. خودم و زندگیم رو و دیگران رو تحسین کنم. همه رو دوست داشته باشم بدون قضاوت و همه رو پاره ای از خدا بدونم. تمرکز صد در صدی بگذارم روی نکات مثبت و دوست داشتنی اطرافیان و خودم. به همه چیز از وجهی نگاه کنم که احساس خوب بهم بده. به همه چیز یعنی به کارم، زندگیم، شغلم، امکاناتم، اطرافیانم، محل زندگیم، خانوادم، و ….

    2- من روابط عاشقانه میخام. چرا؟ چون میخام اعتماد به نفسم بیشتر بشه و خواستنی باشم برای یک نفر. پس همین الان این لطف رو در حق خودم می کنم و با خودم حال می کنم. از خودم خوشم میاد. با ویژگی های دورنی خودم اوکی میشم. خودم رو همونجوری که هستم با همین قد، هیکل، چهره و ویژگیها تحسین می کنم و میخام. نظر بقیه رو دیلیت می کنم چون ” من که از خودم خوشم میاد که”

    3- من روابط عاشقانه میخام. چرا؟ چون میخام از زندگیم لذت بیشتری ببرم و به آرامش و خوشحالی برسم. پس زحمت میدم به خودم و خودم رو تحویل می گیرم. لذت میبرم از زندگیم. ورزش می کنم. فعالیتهای مورد علاقمو انجام میدم. نگاهم رو در هر لحظه به هر موضوعی و هر جنبه ای جوری تغییر می دم که به من احساس لذت و خوشحالی بیشتری بده.

    استاد توی دوره عشق و مودت میگن که وقتی تو با خودت در صلحی آدمی وارد زندگیت میشه که همونیه که تو میخواهی و نیاز به تغییرش نیست و دقیقا تو هم همونی هستی که اون میخاد و نیازی به تغییری در تو نمیبینه. و اینکار خود به خود انجام میشه. چجوری و از کجاشو بسپریم به خدا.

    استاد ممنونم ازتون. سپاسگزارم ازتون و بی اندازه دوستتون دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    مریم بذرا گفته:
    مدت عضویت: 818 روز

    سلام استاد عزیزم

    سلام دوستان بهشتی من

    استاد قربونت برم من ،چقدر زیبا حرف میزنی چقدر به دل میشینه حرفات

    رسیدیم به گام شانزدهم از پروژه ی بی نظیر مهاجرت به مدار بالاتر

    حالا متوجه شدم که چرا تا به الان به خواسته ام نرسیدم.

    دیگه کاملا مطمئنم تصمیمی که گرفتم درسته و هدایت خداوند بوده نه یک گفت وگوی شیطانی.

    موضوع ازاین قراره که من

    هدفم رو گذاشتم صاحب خونه شدن در یک جای خوب و خوش اب و هوا.

    دوساله تمرکز لیزری روی این هدف گذاشتم ولی میبینم که نمیشود.

    هرچه باور نامحدود دراین زمینه داشتم رو نوشتم وبجاش باور خوب جایگزین کردم.

    هروسیله ای که میدونستم با رسیدن به خونم نیازم میشه رو خریدم .

    همیشه احساسم عالیه وتجسم وشکرگذاریم سرجاشه.

    توی کامنتهای قبلم هم نوشتم که احساس میکنم یک قدمی خواسته ام وایسادم ولی هنوز دریافتش نکردم.

    تا دوباره قلبم گفت برو دوره ی کشف قوانین زندگی وتمرین هاشو انجام بده

    توی تمرینا متوجه شدم یه پام روی گازه و یه پام روی ترمز .

    من دوست دارم از این شهر برم ولی دارم برای گسترش مغازه ام تلاش میکنم .

    بعداز چندروز به قلبم الهام شد که مغازه رو جمع کنم .باورم نمیشد که این دیگه چه فکریه افتاده توی سرت

    گفتم مگه میشه من که سالها برای این مغازه زحمت کشیدم تا اینهمه رشد کرده حالا بیام راحت جمعش کنم که چی .

    ولی هرچه جلو میرفتم نشانه ها بیشتر میومد که نجوای ذهنی نیست و الهامات خداونده.

    با مخالفت شدید شوهرم مواجه شدم و تصمیم گرفتم مدتی صبرکنم ولی این تصمیم رو ته ذهنم داشتم

    الان دیگه با این فایل کاملا مطمئن هستم که باید حتما این کارو انجام بدم و پامو از روی ترمز بردارم

    همین الان که دارم این کامنتو می نویسم ذهنم میگه اصلا فکرشو نکن میدونی چقدر این مغازه براتون ورودی مالی داشته اگه نباشه میخوای چیکارکنی.

    میگه اگه راه ورودی مالیت رو بستی وبعدش هم هیچ اتفاقی نیفتاد میخوای چیکارکنی

    من در جوابش میگم ببین ذهن قشنگم خدایی که منو تا اینحا هدایت کرده از این به بعدهم هدایت میکنه و من نگران از دست دادن چیزی نیستم .

    خدا روزی رسان منه و از بی نهایت راه منو به خواستم میرسونه.

    من میدونم این کار شیطانه که منو میترسونه منو از نبود ورودی مالی میترسونه منو از بعدتصمیم میترسونه ولی من امیدم به خداونده و خودمو به دستان پر قدرتش سپردم .

    خودش منو به بهترین مسیر هدایت میکنه.

    خدایا خودت دراین مسیر پشت و پناهم باش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    علی شهناز گفته:
    مدت عضویت: 1163 روز

    بنام خدا

    سلام به همگی

    استاد واقعا این 20 دقیقه فایل چقدر درس داشت توش مثل بعضی از دوستان واقعا نکته های مهمشو بخوام بگم واقعا فایلو باید بنویسم ولی اونجا خیلی حال کردم که گفتید من مسئولیت تصمیمات کسی را بر عهده نمیگیرم و همچنین جایی که دوستتون گفته بود مراقب باشید تنهایی برید سفارت واقعا حال کردم به تسلیم بودن در برابر خدا چقدر ادم میتونه تسلیم خدا باشه و انقدر واگذار کنه به خدا بله وقتی انقدر اعتماد کنیم به خدا اینجوری آسان میشود چون حتی یه ملکول هم بدون اجازه خدا در این کیهان کار نمیکند

    استاد شما خواسته مهاجرت داشتید کاری که نباید انجام میدادید تمرکز و گسترش کار در ایران بود و کاری که باید انجام میدادید تنظیم فرکانس یعنی همون توجه و تمرکز به خواسته بوده که با مسافرتهای پش یر هم به خارج از ایران این کارو انجام دادید و بعد اتفاق افتاده استاد چقدر درسته این جمله ( هر جا خواستم عوض بشه مهم نیست کجای مسیرم و چقدر پول خرج کردم برمیگردم) این شجاعت میخواد و اونجایی که گفتید یه ملیارد چیزی نیست خداوند میدهد فراوانی هست واقعا از همه قوانین استفاده شده من یکی که خیلی خیلی خیلی کار دارم باید کار کنم

    تمرین خودم

    خواسته: درآمد 5 ملیارد در ماه

    کارهایی که نباید انجام بدم: تو حاشیه رفتن، استرس، عجله، تکامل

    کارهایی که باید انجام بدم: کنترل ورودی، کنترل ذهن، توکل و ایمان به خدا، کصل شدن به خدا و استفاده از الهامات و از همه مهمتر عمل به الهامات

    خداروشکر تو دو هفته اخیر این تمرین هارو انجام دادم معجزه دیدم به خدا دوستان من خدا خیلی سریع جواب میده اگه فکر میکنیم دیر جواب میده به قول استاد ما داریم اشتب میزنیم صد درصد این تجربه خود منه

    استاد سپاسگزارم از شما و خدای بزرگ شما و من

    استاد این حرفتونم خیلی قبول دارم فایلهای رایگانو فقط من ببینم و درک کنم از انیشتن هم بیشتر درک میکنم این صدرصد درسته استاد من به خدا میخوام دوره بخرم از شما الان یکساله انقدر فایلهای رایگان چیز داره برا یادگیری میگم بابا من باید ملیون ها سال رو این فایلها کار کنم کجا با عجله برم و به نوعی خودتون مقصرید از بس فایلهای هدیتون اندازه هزاران دوره ارزش داره من چیکار کنم فقط میگم دمت گرم استاد دمت گرم عاشقتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: