مصاحبه با استاد | مهاجرت از مدار فعلی به مدار بالاتر - صفحه 15 (به ترتیب امتیاز)

816 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سجاد گفته:
    مدت عضویت: 1487 روز

    درود و وقت بخیر خدمت استاد عزیز، مریم خانم شایسته دوست داشتنی و همه خانواده محترم خودم، خانواده عباس منش

    چقدر این فایل صحبت هایی داشت که من سجاد را به گذشت خودم برد و متوجه شدم چقدر باور های منفی داشتم

    یک شبه خوب شدن یک شبه انتظار داشتن و برآورده شدن آرزوها ، یک شبه باور ساختن، یک شبه حل شدن یک مسئله

    آروم آروم طی این چند سال باورهام عوض شد و تازه فهمیدم چچقققددررر جا برای تغییر و تعویض و ساختن باورها دارم و باید روی خودم کار کنم

    آخر ویدئو استاد میگین خودتون با 6 ماه و یکسال قبل مقایسه کنین

    واقعا من به شخصه صمیمانه از خدا بخاطر وجود افرادی امثال شما متشکرم و سپاس گزار خداوند هستم که منو تو این مسیر قرار داد

    ترس خدمت سربازی کنار گذاشتم و الان 9 ماه خدمتم تو بهترین شرایط و درس هایی که گرفتم و کسب و کارم هم حفظ شد با دستان خدا و الان تو نقطه ای قرار دارم که در حین سربازی تصمیم به ارتقا کسب و کارم گرفتم

    با اینکه رقبا من تو کارم زیاد هستن ولی واقعا افکار و باور ها و قوانین جهان جوری منو هدایت میکنن که من نه تنها درجا نمیزنم در بحث درامد بلکه پیشرفت هم داشته ام و افرایش درآمد داشتم هرچند کوچک بوده و خداروشکر بابت این همه لطف و محبت

    چقدر زیبا میگین استاد که در عرض 30 روز نمیشه موفق شد و وقتی به گذشته یا بهتر بگم 2سال پیش خودم نگاه میکنم میبینم واقعا تکامل و مسیر تکامل نیاز به زمان داره و برای همه چی جواب میده برای ههممهه چچییززز همین طور که برای من و اکثر بچه ها و یا حتی خود شما جواب داده

    یکی از مثال های بارزش همین بدن شماس که تو این کلیپ مشخصه و اگه با بدن الآن شما مقایسه کنیم اصلا بی نظیره

    تو زندگی خودم تو کار خودم بخوام بگم

    دیدگاهم نسبت به خدمت عوض کردم طبق گفته شما به دید فرصت نگا کردم و الان هنوز تموم نشده تگ سطح کشور کلی دوست جدید دارم مهم نیست بمونن یا برن هم اینه الان در ارتباط هستیم و نیاز باشه خدا هدایت میکنه بمونن

    تو کسب و کارم که شاگرد فست فود و کافه بودم الان حدودا 3 سال برا خودم کافه دارم روزی که شروع کردم 7یا8 نوشیدنی بیشتر نداشتم فقط گرم

    الان نزدیک به 40 نوشیدنی سرد و گرم دارم و الان هم برنامه ریزی کردم برای گسترش بیشترش و همه کار خدا بود و عمل به هدایتش

    صمیمانه ممنونم ازتون استاد و مریم عزیز که فایل های قبلی را در قالب یک دوره جدید بارگذاری می‌کنید تا یادآوری بشه بهمون و واقعا استفاده کنیم و امیدوارم روزی برسه بتونم حضوری ازتون تشکر کنم

    خدایا شکرت

    متشکرم حال دلتون شششااادددد تنتون سالم لبتون خندون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    حسین نظری گفته:
    مدت عضویت: 3092 روز

    به نام الله یکتا

    سلام به همه اهل بهشت

    الهه ام

    سپاسگذارتم مریم جانم بابت این سری پروژه تکاملی من با پروژه قبلی به خواسته هایی رسیدم که تا قبل اون برام رویا بودن ازتون واقعا ممنونم دوستتون دارم و انشالله توی این پروژه هم بترکونم خب بریم سراغ فایل

    توحید توحید توحید اصل و اساس تمام زندگی کسی که خدا رو باور کنه از فرش میرسه به عرش خدایی که همه جا هست و نزدیک ترینه فکرشو بکن رگ گردنت رو ببین لمسش کن از اینم بهت نزدیک تره چون تمام وجودم خداونده کسی از روح خودش در من دمیده و من رو لیاقتمند آفریده خدایی که اونقدر من انسان رو ارزشمند و دوست داشتنی می‌دونه که به فرشتگانش گفته بر ما سجده کنندخدایی که هر لحظه درحال اجابت کردنه نزدیکه خدایی که وهابه و همیشگی خدایی که عادل و عالم مطلق و همه چی رو می‌دونه پس چرا من فقط روی خودش حساب نکنم چرا بترسم از هر عاملی بیرون از خودم چرا نسپارم کارهاموبهش تا به راحت ترین و بهترین شکل انجامش بده میدونی کی از خدا کمک گرفتم زمانی که دلم خواست بعد 8سال برای خودم لباس بدوزم اونم مجلسی به خودش قسم هر لحظه گفتم نمی‌دونم من بلد نیستم تو بلدی تو بهم بگو چکار کنم و نتیجش شد یک لباس مجلسی زیبا که به راحتی و لذت دوختمش عاشقش شدم ولی زمانی بود که در کاری خودم رو بلد دون حساب کردم یعنی به غلط کردن افتادم جوری سخت بهم گذشت که بدم میومد دیگه اون کارو ادامه بدم اره کلید رسیدن ما به نتایج پایدار همین توحیده نترسیدنه و حساب نکردن حتی روی مغز خودمونه و من الهه بدون هدایت خداوند هیچم واقعا میگم چون هردو حالت حساب کردن روی خداوند و حساب نکردن روی خداوند رو تجربه کردم وباید مداوم روش کار بشه چون انسانه و فراموش کاری

    استاد متاسفانه تو بحث اینکه شما قدرت میگیرید از اینکه کسی به شما میگه نمیشه ولی شما انجامش میدید من برعکس عمل میکردم هنوزم در بعضی مسائل هست یعنی قبلاً ها میرفتم ایده هامو میدادم به هرکسی بعد اگه میگفتن میشه که انجام میشد اگه میگفتن نمیشه که واقعا نمیشد و از امروز روی این ترمز هم کار میشه به امید خدا

    تو اگه روی باورهات کار نکنی برمی‌گردی به قبل خودت و نتایج هم برمیگرده و احساس خوب اتفاقات خوب رورقم میزنه درستترینه تا وقتی ما در مسیر درستیم در مسیر توحیدیم همیشه حالمون خوبه همه چی به راحتی پیش می‌ره اما امان از روزی که حالت بده قدرت و دادی به عوامل بیرونی هی حالت بد میشه بعد اگه برگردی تو بردی اما اگه برنگردی جوری میبازی که زیر این فشاره له میشی

    قانون تکامل باید باشه چون ما با تکامل به وجود اومدیم پروسه از جنینی تا نوزادی رو اگه ببینیم یا حتی بزرگ شدنمون که ما یکدفعه ای نشدیم یک بچه پنج ساله اول ماه ها روگذروندیم بعد سال ها رو تا به عدد 5رسیدیم پس باور های ماهم حاصل سال ها افکار تکرار شونده هستند و توی هر فردی فرق می‌کنه که تکاملش رو چطوری طی می‌کنه تا باورهای جدید رو جایگزین کنه کسی هست که در عرض 17روز نتایج بزرگ میگیره چون تمام اون 17روز رو شب و روز روی خودش کار کرد و کس دیگه آرام آرام داره مسیر تکاملیش روطی می‌کنه و ممکنه دوسال طول بکشه تا به نتایج بزرگ برسه پس ما حتی توی تکامل طی کردن هم باهم تفاوت داریم و مقایسه این مورد هم کار بیهوده آیه

    سه عاملی که استاد ذکر کردند برای مهاجرت

    1:از جایی که بودن لذت میبردن

    2:خودشونو لایق جاهای بهتر دونستن

    3:هیچ نگاه منفی به مهاجرت نداشتن

    4:از هر موقعیت و فرصت جدید استقبال میکردن

    و باور های توحیدی مداوم باید روش کار بشه چون ذهن مقاومت می‌کنه

    دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    محمدرضا احمدی گفته:
    مدت عضویت: 3095 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام خدمت استاد و همراهان عزیز

    چقدر این فایل و این پروژه به موقع بود برای وضوحی که در مورد خواسته م هدایت شدم بهش، خیلی وقته البته که این اتفاق افتاده، و قدمهایی که برداشتم برای اون خواسته تا اینکه الان به این قدم هدایت شدم که بیام و در این پروژه شرکت کنم

    این خودش نشونه درستی مسیره‌ خداروشکر

    در مورد تکامل چقدر نکته خوبی اشاره کردن استاد بهش

    یه موردی رو میخواستم بگم که برای خودم خیلی جالب بوده در مورد تکامل که در مورد همین خواسته خودم متوجه ش شدم

    اینکه خواسته ای که من تو روند حرکتم بهش هدایت میشم و وضوح پیدا میکنم در موردش دقیقا طبق تکامل من هست و فاصله زیادی باهاش ندارم

    خواسته م یعنی یه خواسته کااملا واضح و مشخص نه یه خواسته کلی !

    دقیقا مثل مسیری که تو ماشین هستم دارم میرم وقتی یه چیزی خیلی دور باشه از چشمم من نمیتونم ببینمش ولی میتونم بفهمم اونجاست

    اما وقتی نزدیکم باشه با وضوح میبینمش چون نزدیکمه

    در مورد خواسته م همینه،

    مورد بعدی که در مورد باورهای توحیدی

    واقعا واقعا تمرکز رو باورهای توحیدی میتونم بگم همه چیزه!!

    واقعا من رو خودم رو باورهام کار میکنم که شخصیتم توحیدی بشه هربار بیشتر هربلر نزدیک تر بشه شخصیتم به توحید به صفات خداوند و جایگاه درست خودمو در برابر خداوند پیدا کنم

    یکی از چیزهایی که من فراموش میکنم تو مسبر خواسته م ، لذت بردن از چیزیه که دارم

    این نتیجه عملی و رفتاری کار کردن رو خودم هست نتیجه درستیه مسیره نتیجه رها بودنه اسمانه که اینم باز صفر و یکی نیست بالا پایین داره برای من ولی وااقعا بهتر شدم نسبت به قلبم خداروشکر واقعا

    ممنونم بابت زحماتی که میکشین، استاد و خانم شایسته محترم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    محمد جواد اسدی گفته:
    مدت عضویت: 871 روز

    به نام الله یکتا

    استاد عزیزم با دیدن هر فایلی از شما احساس میکنم که وصل هستم به یک منبعی از آگاهی خالص و پاک و درست که نشون میده اگر موفقیتی بوده از کجا بوده و اگر ناکامی بوده از کدوم عامل بوده و هست….

    اگر موفقیتی بوده از الله بوده،از تسلیم خدا بودن و از شکرگذاری کردن به درگاه خدایی که بی نیازه از شکر من و اگر بدبختی بوده بخاطر عجله ی من و حرص و طمع و غرور و تکبر من و حسادت و کینه من و درک نکردن قانون تکامل بوده است

    خدا رو شکر میکنم که من به این منبع وسیع الهی وصلم که هم آگاهی ها رو از این سایت الهی و از زبان گهر بار شما درک میکنم و هم از الهامتی که به خودم می‌شود و چقدر من خوشبختم که هر بار با دیدن هر فایلی پرده ای از چشمانم به کنار می‌رود و چیزی رو میبینم و درک میکنم که قبلا نه دیدم و نه درک کردم

    چقدر من پله پله دارم به باور خالق بودن خودم برای خودم پی میبرم و به درک تکامل و به اینکه هیچ تاثیری در زندگی هیچکسی ندارم و واژه صبر و استقامت رو الان دارم درک میکنم،منی که فکر میکردم باید دست روی دست بذارم تا زمان طی بشه و هیچکاری هم نکنم خود به خود مسائل حل میشه و حالا درک کردم که باید کارم رو به صورت کامل انجام بدم و به نتیجه نچسبم و تکیه گاهم به جای خودم و امکاناتم و خانواده و پولم فقط به الله باشه،چرا که هر تکیه گاهی جز او به بشکنی نابود می‌شود چون اون تکیه گاه خانه عنکبوت است

    صبر به معنای حرکت کردن و ادامه دادن است حتی زمانیکه هیچ خبری از نتیجه نیست و تسلیم بودن به معنای اینکه الخیر فی ما وقع و شکرگذاری بزرگترین ورود نعمت ها به زندگیمه،نعمتهایی که الان دارم آرزوهای قبلنا بوده اما من ناسپاسی کردم و برام عادی شده

    خدایا منو ببخش و به راه راست هدایت کن و منو از خاشعان و افتادگان به درگاهت قرار بده…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    حسینی ترین نرگس دنیا گفته:
    مدت عضویت: 2420 روز

    به نام پروردگار قادر مهربان

    گام اول پروژه مهاجرت به مدار بالاتر

    یکم بهمن هزار و چهارصد و سه

    بی‌نهایت خرسندم از اینکه در کنار رفقای جآن، هم‌فرکانس و خوش‌ارتعاش، پروژه جدیدی را آغاز کردم که اولین تاثیر قطعی آن، صعود به مداری بالاتر به گفته مریم‌بانوی شایسته است.

    الله به کار گیرَد توانم را …

    تمام آنچه که در این فایل گفته شده رو همه ما می‌دونیم. همه میدونیم که توحید همه‌چیزه، می‌دونیم که مسیر رسیدن به خواسته چهارچوبی به اسم تکامل داره، می‌دونیم که در جهان راز خاصی وجود نداره بجز تمرکز روی ورودی‌های مثبت و کنترل داده‌ها.

    اما عزیزان آیا دونستن کافیه؟

    خیر.

    آنچه اهمیت داره، درک این گزاره هاست؛ و نکته جالب که اتفاقا دلیلی بر عدل خداست اینه که هرکس به میزان درک این گزاره‌ها شاهد نتایج خواهد بود.

    انگار هر باور یک طیفی است که ابتدا و انتهای آن مشخص نیست و هر کس متناسب با درک خود از این باور، در نقاط مختلف این طیف قرار میگیره و این عین عدالت است.

    دانستن کافی نیست.

    باید درک، فهمیده و نهادینه بشه.

    و چه راهی بهتر از گوش دادن چندباره به این آگاهی‌ها، برای نهادینه‌شدن.

    در خصوص بهره گیری از باورهای توحیدی و پیمودن مسیر تکاملی بعد از چند دقیقه فکر کردن این موارد یادم اومد:

    _ یادم میاد زمانی رو که هنوز ازدواج نکرده بودم، حیاط خونه پدریم تقریبا کوچیک بود و تیکه خیلی کوچیکی از آسمون دیده میشد، اما من هر روز قربون صدقه آسمون میرفتم و این کار رو با حس فوق‌العاده و خوب انجام میدادم، حتی تو مسیر رفتن به دانشگاه و باشگاه هم مدام گردنم سمت آسمون بود و عشق میکردم.

    نتیجه این شد که وقتی ازدواج کردم طبقه بالا زندگی میکنیم و یک بالکن بزرگ داریم که سراااااااااااسر آسمون از توش پیداست و این شگفت انگیزه.

    _ من شعر میگم، و تاریخ میزنم روی هر کدوم از اشعارم، به جرات میتونم بگم اشعاری که در تاریخ های نزدیک به آخر سرودم، به هیچ عنوان با اولین سروده‌هام شباهت ندارند و این نشون میده روند تکامل به خوبی طی شده.

    _ یک نوزاد سه ماهه دارم ، چی مهم‌تر و واضح تر از رشد و تکامل جسمانی انسان، برای اثبات قانون تکامل ؟!

    با اینکه سه ماه زمان زیادی نیست ، اما پسرم با روزهای اول خودش زمین تا آسمون فرق کرده و این از نظر من عینی‌ترین تکاملی است که انسان می‌تونه ازش درس بگیره.

    دوستان، توجه داشته باشید که تکامل بصورت تکامل منفی هم می‌تونه رخ بده.

    یعنی یک عادت بد اگه حذف نشه به مرور تبدیل به یک خصلت منفی میشه که تغییر دادنش به این راحتی نیست، یه دندون پوسیده اگه درمان نشه هم خودش فرو می‌ریزه و هم به بقیه دندونها آسیب میزنه و مثال هایی از این دست.

    ممنونم از عزیزانی که تا اینجای دیدگاهم منو همراهی کردند.

    امیدوارم در پایان این پروژه، شاهد اتفاقات بینظیر و غیرقابل باور برای همه عزیزان باشیم.

    یا ارحم الراحمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    ناهید رحیمی تبار گفته:
    مدت عضویت: 1153 روز

    به نام خداوندقادر.

    سلام به استادعزیزم.

    هرجا که استاد دررابطه باموضوعی صحبت کنن که مرتبط باشه به نیروی برترمون ینی خدای بزرگ ومهربون ،من لذت بیشتری میبرم.

    کلن ازطریق استاد،شناخت من به خدابیشترشده .

    همیشه فک میکردم می‌شناسمش ولی توعمل به غیرازعبادتی که تحمیلی بودوازسرترس یااجباربود،کاردیگه ای بلدنبودم.

    نمی‌دونستم خداهمیشه دردسترس منه.ومیتونه هرجا که من بخام به خواسته یانیازهای من توجه کنه.

    نمی‌دونستم اون فقط اعتمادوایمان وباور،روازمن میخادبقیش هرچی که هست ،روخودش انجام میده وازطریق دستان خودش دراین جهان به من کمک می‌کنه .

    ظاهرن درکلام میگفتم خدای بزرگ ولی توعمل جاهایی که نیازبش داشتم ،توجهی بش نمی‌کردم طوری عمل میکردم که خداخیلی کوچیکه .وبعیدمیدونم کاری ازدسش بربیاد.

    آیا ب نظرتون خدای من بادیدن این احساس بندش، می‌تونه توجهی به من بکنه.

    هررابطه ای ،نیازبه حرکت وتوجه هردوسمت داره .

    ومن چون مخلوق هستم وخداخالق ،پس اول بایدمن بندگیموبه خداثابت بکنم بعدازخدادرخاست داشته باشم ومنتظرباشم تابرآورده بشه.

    چطوربندگیموثابت کنم ؟

    باایمان وباوری که بش پیدامیکنم.

    چطورایمانم رانشون بدم؟

    باتسلیم شدن وپذیرفتن هراتفاقی که توزندگیم میفته.

    باصبرکردن نه تحمل کردن.

    بانگه داشتن احساس خوب .

    باتمرکزوتوجه به مثبتهاوزیبایی زندگیم وهرآنچه در جهان وجودداره.

    درکل بااعتمادکاملم به خدا.

    اینکه قدرت ووجودش غلبه به همه ی آدمهای جهان داره،وقدرتی بالاترازاون نیست .واونه که می‌تونه هرکاربه ظاهرنشدنی روبرام شدنی بکنه.

    خب اوایلی که این آگاهی هاراکسب کرده بودم واین شناخت رابه خداپیداکرده بودم ،یه مقاومت‌هایی داشتم وبازخودم میومدم دست به کارمیشدم ولی الان هرروز که میگذره ،بهترازقبل میشم .وباورهام بیشترمیشه .

    دیگه شکوه وشکایتی نمیکنم ،صبرمیکنم تاببینم چ اتفاقاتی قراره برام بیفته.

    پذیرفتم که اگه تاالانم موفق نبودم ،خودم‌عاملش بودم وپاسخ فرکانسهای خودمو،گرفتم .

    اماامروزهرچیزناجالب یاناخوشایندی هم میبینم ،رهامیکنم وبه خدامیسپارم .

    تنها کاری که من انجام میدم وتمرکزم بهش هس ،اینه که روی خودم کارکنم .

    به خودشخصم که اعتمادخاصی ندارم .که اگر داشتم تاالان نتایج فوق العاده ای می‌گرفتم .

    هرجا که میبینم عاجزم وکاری ازدستم برنمیاد،تسلیم میشم ومیگم خدایاخودت به بهترین شکل ممکن حلش کن .

    وچون اعتمادمیکنم دیگه ذهنمودرگیرش نمیکنم .وراحتروآسوده تر،ازش می‌گذرم .

    اتفاقا،مسائل ومشکلاتی هم که پیش میاد،خودش حل میشه .اگه حل هم نشه ،من فهمیدم که حداقل من نمیتونم کاری انجام بدم پس بهتره خودموتواحساس بد،نبرم‌.

    گاهی فکرمیکنم درآینده چ اتفاقاتی قراررخ بده؟یاآیاموضوعاتی که درگیرهستیم همه حل میشن یانه ؟

    دوباره مچ خودمومیگیرم ومیگم واقعن من نمی‌دونم .من هیچی نمی‌دونم .نمیتونم هم بش فکربکنم .واقعیتش دوستم ندارم بهش فکربکنم چون از هرچیزی که فکرشو بکنی ناتوان ترم .

    به امروزفکرمیکنم .

    امروزی که خداوندیه لطف دیگه ای درحقم کرده ،وزنده هستم .

    سعی میکنم امروزم روخوب بگذرونم .

    امروزافکارم روکنترل کنم .

    واجازه ندم نجواهای شیطانی وترمزهاسرراهم قراربگیرن ومنوازپادربیارن .

    امروزپرقدرت تروباشهامت ترپیش میرم.

    امروزهم امیدم راازدست نمیدم .

    نه به گذشته فکرمیکنم ونه آینده.

    به گذشته فکرکردن وآه وافسوس خوردن که کاراحمقانس.

    به آینده فکر کردن هم گاهی ترسهاونگرانی هاموبیشترمیکنه.

    امروزودرلحظه ی حال زندگی میکنم .تاباهمین احساس خوب بتونم آینده ای بهترخلق کنم .

    حداقل فردایی بهتر.منظورم ازفرداهمون فردای همون. روزمه نه فرداهای دیگه .

    دیگه اینومیدونم که خودم روزهای قبلمو ،خراب کردم .

    امروزنمیخام اگه چندسال دیگه به الان نگاه کردم بگم ای دادبیداد،چه هاکه نکردم .

    دوست دارم بگم تاجایی که تونستم تلاشموکردم.

    استادجان ممنون ازحرفهاوصحبتهای قشنگتون که همیشه یادآور،مطالب ارزنده ای هس که خیلی خیلی کمکمون میکنه.

    دوستتون دارم خیلی زیاد.️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    ستاره گفته:
    مدت عضویت: 1593 روز

    سلااام استااد عزیزممم

    سلام مریم خانم گل

    سلام به همگیی دوستان

    مریم جان تشکر میکنم که این دسته بندی های فوق العاده رو انجام میدی روی سایت وکار کردن روی خودمون رو هر بار راحت تره میکنی برامون

    خیلی خوشحالم که وارد این مهاجرت به مدار بالاتر شدم

    وعاشقانه مشتاق اگاهی های جدید وتغییرات جدیدم

    بریم سراغ فایل اول

    یک جمله ی استاد خیلی برام پر معنا وکاربردی بود

    «از هر جایی که بودم لذت بردم وسعی میکردم ذعنیت بهتری داشته باشم وجهان منو به جاهای بهتری هدایت کرد»

    این دقیقا جمله ای بود که من نیاز داشتم برام یاداوری بشه که بیشتر با شرایط فعلی حسمو خوب کنم ولذت ببرم ازش وقبلا این اگاهی رو خدای بزرگم هم بهم الهام کرد واین جمله تلنگری بود که بیشتر جدی ش بگیرم ویاد رضا عطارروشن عزیز افتادم که توی فایل تغییراتش گفت محیط کارش رو لذت بخش کرد برای خودش وهر چیزی که حس خوب میداد بهش رو انجام داد وبهبود داد همونجایی که بود

    وبازم برام یاداوری شد که برای تغییر فرکانسم باید ورودی های مثبت بدم به خودم باورسازی کنم که همزمان شده با دوره لیاقت جلسه 16 که بینظیره در باورسازی وباز برام یاداور شد که بیشتر وبیشتر مراقب ورودی هام باشم

    وکارمن فقط تمرکز روی خودم وکار کردن خودمه جهان منو هدایت میکنه به جایی که هم فرکانسمه

    هیچ چیز فیزیکی درست نمیشه فقط ذهنی یه پس بچسبم به ذهنم لایه لایه بکنم ودرستش کنم وبرم جلو

    باورها یک شبه به وجود نیومدن که یک شبه از بین برن

    این جمله چقدر به من کمک کرد در این روند باورسازیم چون نجوا ها هنوز یه جاهایی پر رنگن وقدرت دارن من به خودم میگم تو تکرار کن وادامه بده اون انقدر میگه تا ضعیف میشه چون تو توجه ت رو داری میدی به باور جدید اونم تقلا میکنه بمونه ولی تو به هر طریقی میتونی توجه نکن

    من حالم دیروز بد شد وخیلی با خودم قشنگ حرف زدمو ودلداری دادم گفتم اشکال نداره حالت بد شه ولی نباید توش بمونی میدونی که همه چی احساس خوبه میدونی خوشبختی وخواسته هات اونجاست پس برگرد ونفس عمیق کشیدم وکنترل خشم کردم هیچ حرفی با کسی نزدم وکنترل کردم خودمو وبا کلام مسئله مو حل کردم وبرگشتم به روتیم وخیلیییییی به خودم افتخار کردم سر از پا نمیشناختم این رشد این عمل به اگاهی خدایا شکرت که درست دارم پیش میرم

    وخیلی به خودم افتخار کردم وبرای خودم جایزه گرفتم وحسمو همچنان خوب نگه داشتم الان خدارو هزار مرتبه شکر

    ایشالا بیشتر وبیشتر درک کنم این اگاهی ها رو وبیشتر عمل کنم ونتایجم روز به روز به قدری بزرگ شه که برام طبیعی بشن وهمه ی ناممکن های ذهنم رو به بهترین شکل زندگی کنم

    عاشقتووونمممم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    مهسا سالاروند گفته:
    مدت عضویت: 1050 روز

    الهی به نام و یاد تو

    عشققققق اگه من اینجام به خواست توعه ،،،،تو منو آوردی تا توی این پروژه شرکت کنم ،تو همیشه منو جاهای خوب میبری:)

    سپاس از مریم جون برای این پروژه خفنی که توی سایت شروع کرده :)

    قدم اول

    به خودم تعهد دادم فایلو تا آخر گوش بدم و نکته برداری کنم

    اولین قسمت درباره توحید بود

    شما بارها و بارها گفتید که هرجیزی که دارید بخاطره توحیده و توحید همون اصل و شالوده رسیدن به همه چیز

    استاد عزیزم شما منو با توحید و خداوند آشتی دادی وگرنه من قبلا هیچ دورنگاهی از توحید نداشتم…..

    توحید همون خیال راحتیه که وقتی کارارو به خدا میسپری دیگه نگران نیستی …..

    توحید یعنی نمیترسم یعنی ایمان دارم و نقطه مقابل توحید ترس و ترید و ناامیدی……

    توحیدم نیاز یه تکامل داره هرچقدر بیشتر روی خودم کار میکنم توحیدی تر میشم و بخدا قسم که دیگه هیچی نمیتونه منو بترسونه:)

    توحید یعنی من پارتی نیاز ندارم

    توحید یعنی من خدارو دارم و اون برای زسیدن به من بخواسته هام کافیه :)

    توحید یعتی خدای مهربانم تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری می جویم.

    تکامل

    تکامل همون قانونی کع قابل دور زدن نیست

    تکامل خیلی خوبیه چون تو مسیر رسیدن به خواسته هات لذت میبری و عجله نداری:)

    باورها یک شبه به وجود نیومدن که بخوان یه شبه تغییر کنن تکامل میخواد تغییر باور

    جمله طلایی ،اگه روی خودت کار کنی یه مدت و باورهاتو تغییر بدی ،اگه ادامه ندی و مستمر کار نکنی اگه به این درختی که تازه رشد کرده نرسی ،مطمعنا دوباره به حالت قبل برمیگردی

    خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    مجید ساربان گفته:
    مدت عضویت: 1054 روز

    سلام استا خیلی بی نظیری به خدا

    نمیتونم همیشه و کامل به حرف هات گوش کنم و تمرین ها رو انجام بدم ولی با همین مقدار آموزش و عمل کردن به گفته هاتون کلی زندگی هم برای من و هم برای خانوادم تغیر کرده دمت گرم به خدا

    خدا رو شکر که هستی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    رحیم خان گفته:
    مدت عضویت: 3473 روز

    سلام برادر عزیزم:

    من یک مطلبی را به شما یادآوری میکنم که شاید هم اشتباه بگویم ولی توی گلوم گیر کرده ومیگویم ومنتظر هدایت شماهستم.

    آقای دکتر قمشه ای که درقیدحیات هم هستند وتمام سخنش هم عشق وخداوند است دریک سخنرانی نقل میکنند که برای صحت وسقم یک کلامی از ابن سینا باپدرم جروبحث میکردم ومیگفتم ابن سینا اشتباه گفته سراین موضوع جروبحث زیادی باپدرم داشتم. وقتی جروبحثم تمام شد ؛ برادری ازخودم بزرگتر داشتم که ازمن پخته تر بود ومرا صدا زد وبه گوشه ای خلوت کشید ونکته ای زیبا به من آموخت وبه من گفت ؛ درسته که شما درست میگویید اما نمیدانی که آدم نباید بابزرگتر ازخودش وآن هم پدرش اینطوری جروبحث کند ؟پدرومادر خالق توهستند وبنابه سفارش خداوند “احسان به والدین ” سفارش شده است ومیگفت این درسی بود که برادرم به من داد

    حال سخن این برادر کوچکت که هرچه دارم ازشماست این است که درسخنانت هیچ وقت اسم پدرومادر رانیاور. چه لزومی دارد که شما همیشه مثال پدرت رابزنی ؟آیا فکرمیکنی که اگر مطلع بشوند ؟ناراحت نمیشوند؟ناراحت نمیشوند ؟ ممکنه به شما یابه روی شما نیارند اما به هرحال ازکسی سخن میکی که ممکنه خودش راضی نباشند شما بگویید !!!!؟؟؟؟.

    به نظرم شما این نکته رافراموش کرده ای که هرکس درهرجایگاهی هست جای درستش همانجاست. میدانم که قلبا دست بوس پدرومادرت هستی سخن من این است که وقتی میگویی پدرمن این باورراداشت به من اینجوری میگفت. یه حس وحال خوبی به آدم دست نمیده.یه حس وحال خوبی به من دست نمیده.

    عزیز وبرادری که جهانی زیبا درکالبد تن مرده من تزریق کردی سخن من اینه که شما متوجه بشوید که بعد ازخدا ؛ آنها خالق شمایند وبه نظر این حقیر ؛ شمااین حق راندارید که ازباورهای آنها ؛ برای اینکه مطلبی را به من بفهمانی. سخن بگویید. من نوعی راضی نیستم. مواظب سخنت باش ازچه کسی داری حرف میزنی؟. وسخنانش رابرای من میگویی. به هیچ وجه حق نداری یه اپسیلون. …درباره آنها بگویی.

    قربونت برم چون دوستت دارم اینو گفتم

    وامیدوارم اگر بی ادبی کرده ام ببخشید

    حتی درمثالهایت کوچکترین چیزی جزخوبی ازخانواده ات نگو. من به پدرومادرشما افتخار میکنم که چنین فرزندی دارند

    قربانت رحیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      Aida گفته:
      مدت عضویت: 3228 روز

      سلام دوست عزیز

      شاید شما خوشتون نیاد ولی خیلیا ب شنیدن این حرفا نیاز دارن. خیلیا ب شنیدن این حرفا نیاز دارن که بدونن حتی اگر تو همچین شرایط سختی باشی میتونی تغییر کنی. شما نیاز نداری به شنیدنش. ولی من نیاز دارم. من نوعی نیاز دارم. چون پدر منم دست کمی از پدر استاد نداشته (وشایدم بدتر. چون پدر من منو تو بدترین شرایطی که با مردن درگیر بودم رها کرده بود و یادم نمیاد اصلا اخرین بار کی بابا صداش کردم. یادم نمیاد اخرین بار کی باهاش حرف زدم!!!)من هیچ وقت احساس نکردم پدری دارم. هنوزم نمیدونم مزه پدر داشتن چطوریه.

      خیلی به شنیدن این حرفا نیاز دارن که بگن حتی همچین پدرومادریم میشه بخشید و ازشون گذشت کرد. میشه دلتو باهاشون صاف کنی .

      خیلیا به شنیدن این حرفا نیاز دارن که توحید رو درک کن. درک کنن که فقط خودمون خالق زندگی خودمون هستیم. درک کنن که هیچ کسی حتی نزدیکترین ادم زندگیمون نمیتونه رو زندگی ما تاثیر بزاره.

      خیلیا ب شنیدن این حرفا نیاز دارن که بدونن تنها کسی که مسئول ماست خودمون هستیم. حتی پدر مادرمون در قبال ما مسئولیتی ندارن.

      اما در مورد ناراحت شدنشون، احتمال زیاد تو این فرکانسا نباشن که بشنون. از نزدیکان استاد هم اگر کسی اینجا باشه مطمئن باشید وقتی کسی تو این مدارو فرکانسه، نمیره خاله زنگ بازی کنه و بگن پسرت اینجوری میگه راجع بت. چون اون کسی ک تو این فرکانسه قدرت کلام رو میدونه. میدونه ک باید از ناخواسته اعراض کنه.

      اینکه میگید بعد از خدا پدرمادر خالق ما هستند این شرکه. هیچ کی جز خدا خالق ما نیست.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: