مصاحبه با استاد | مهاجرت از مدار فعلی به مدار بالاتر - صفحه 34
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/06/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-12-30 01:22:062024-12-31 05:24:57مصاحبه با استاد | مهاجرت از مدار فعلی به مدار بالاترشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند بخشنده مهربانم
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز
سال میلادی را به شما و همه دوستان هم فرکانسی تبریک میگم
استاد عزیزم بابت هدیه ی پر ارزشتون متشکرم
خانم شایسته عزیزم بابت این مسیر زیبا که ایجاد کردید ممنونم
خدارا شکر که با استاد آشنا شدم و زندگیم هر روز بهتر و بهترتر میشه و حال دلم و عزیزانم هم هر روز عالی و عالی تر میشه
خدایا شکرت شکرت شکرت
من فک می کنم توی این مسیر فقط با توکل بر خدا و ایمان داشتن و باورهای درست در مورد خدا داشتن مارا به مسیر واقعی میرسونه
و البته با تکرار مستمر و مداوم و لذت بردن از مسیر
و تکامل را طی کردن
من به این نتیجه رسیدم که چه دوره های استاد چه خانه تکانی ذهن چه گام به گام و دانلودها و بخش ها و هر چی که توی این سایت هست همش اینو میخواد بگه که تمرکز کن و ذهنت را توی دستت بگیر به زیبایی ها توجه کن و جلو برو و برو و برو
و بعد میبینی وای چقدر من با یک ماه پیشم فرق کردم بعد سه ماه میگی وای سه ماه قبل کجا الان کجا بعد شش ماه و یکسال و این یعنی تدریجی و آرام آرام عوض میشی و خودت متوجه نمیشه و میره تو ضمیر ناخودآگاهت و اینقدر مسیر برات لذت بخش میشه که دوست داری بازهم ادامه بده و دیگه با اون قبلت خیلی فاصله داری و الانت را بیشتر دوست داری
من الآنم را خیلی دوست دارم
این احساسم و این آرامشم را دوست دارم
زندگی الآنم خیلی دوست دارم
و دارم از زندگی لذت میبرم من خدای الآنم را دوست دارم و انرژی منه و من با این انرژی حرف میزنم و هر روز به هم نزدیک میشویم خدایا عاشقتم من
خدایا شکرت بابت تمام نعمتهایی که به ما دادی
خانم شایسته ی عزیز شما هم انرژی خیلی خوبی به من و زندگیم دادی ممنونم
خدایا شکرت شکرت شکرت
با عرض سلام وادب واحترام خدمت استاد عزیز ومریم جان.
عید میلاد مسیح وشروع سال میلادی را به همه ی دوستان تبریک وتهنیت میگم. ممنون از استاد عزیز ومریم جان بابت این عیدی فوق العاده.
مهاجرت به مدار بالاتر.
چه نام زیباو برازنده ای است برای این فایل. خدا راهزاران بار شاکرم که استاد ما به چنان ثروتی رسیده وباور فراوانی را به حدی درک کرده که این قدر راحت آگاهی های این فایل رو با ما دوستان به صورت رایگان به اشتراک گذاشته. وگوش دادن به این آگاهی ها وقرار گرفتن در مدار این آگاهی خودش یک مهاجرت بزرگه.
با انتخاب چنین نامی برای چنین فایلی همون ابتدا به این آگاهی رسیدم که رفتن به مدار های بالاتر خودش یک مهاجرته. یک جهاد اکبره
. طبق صحبت های استاد در گام اول در مورد اینکه باور ها یک شبه تغییر نمیکنن با این اسم متوجه میشیم یه برای مهاجرت به مدار های بالاتر یک تغییر بنیادین لازمه. یک شخم حسابی به باور های نادرست ذهن.
باید باور های غلط رو هرس کنیم. باور های محدود کننده رو از ریشه دربیاریم. باید باورهای قدرتمند کننده رو بهتر وجین کرد وآب ومواد معدنی داد تا بهتر رشد کنند. لازمه ی همه ی اینها حرکت وتغییر است. حرکت به سمت جلو ورعایت قانون تکامل.
برای پاسخ به سؤال اول استاد در مورد باور های توحیدی طبق معمول میرم سراغ قرآن وشاهد میارم برای سخنان استاد.
التوبه
لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُم بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَّحِیمٌ
ﻳﻘﻴﻨﺎً ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﻱ ﺍﺯ ﺟﻨﺲ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﺑﻪ ﺳﻮﻳﺘﺎﻥ ﺁﻣﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺭﻧﺞ ﻭ ﻣﺸﻘﺖ ﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺘﺎﻥ ﺑﺮ ﺍﻭ ﺩﺷﻮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ، ﺍﺷﺘﻴﺎﻕ ﺷﺪﻳﺪﻱ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺩﺍﺭﺩ ، ﻭ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﺭﺅﻭﻑ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺍﺳﺖ .(١٢٨)
التوبه
فَإِن تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِیَ اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ
ﭘﺲ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﺣﻖ ﺭﻭﻱ ﮔﺮﺩﺍﻧﺪﻧﺪ ، ﺑﮕﻮ : ﺧﺪﺍ ﻣﺮﺍ ﺑﺲ ﺍﺳﺖ ، ﻫﻴﭻ ﻣﻌﺒﻮﺩﻱ ﺟﺰ ﺍﻭ ﻧﻴﺴﺖ ، ﻓﻘﻂ ﺑﺮ ﺍﻭ ﺗﻮﻛﻞ ﻛﺮﺩم ، ﻭ ﺍﻭ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﻋﺮﺵ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ .(١٢٩)
اگر کسی در زندگیمون پیدا شده که مسیر درست رو بهمون نشون بده حرفاش رو بپذیریم. چون اگر توجه نکنیم نتایج خوبی نخواهیم گرفت.
خدا برای من بس است. هیچ معبودی جز اونیست. باور توحیدی تر از اینم مگه هست.پس صحبت های استاد رو وحی منزل بدونیم وباور هامون رو قوی تر کنیم.
الزمر
وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ قُلْ أَفَرَأَیْتُم مَّا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ إِنْ أَرَادَنِیَ اللَّهُ بِضُرٍّ هَلْ هُنَّ کَاشِفَاتُ ضُرِّهِ أَوْ أَرَادَنِی بِرَحْمَهٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِکَاتُ رَحْمَتِهِ قُلْ حَسْبِیَ اللَّهُ عَلَیْهِ یَتَوَکَّلُ الْمُتَوَکِّلُونَ
ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﭙﺮﺳﻲ : ﭼﻪ ﻛﺴﻲ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﺭﺍ ﺁﻓﺮﻳﺪ ؟ ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻨﺪ : ﺧﺪﺍ . ﺑﮕﻮ : ﭘﺲ ﻣﺮﺍ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻣﻌﺒﻮﺩﺍﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺟﺎﻱ ﺧﺪﺍ ﻣﻰ ﭘﺮﺳﺘﻴﺪ ﺧﺒﺮ ﺩﻫﻴﺪ ، ﻛﻪ ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍ ﺁﺳﻴﺒﻲ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﻦ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ، ﺁﻳﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﻰ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺁﺳﻴﺐ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺑﺮﻃﺮﻑ ﻛﻨﻨﺪ ؟ ﻳﺎ ﺍﮔﺮ ﺭﺣﻤﺘﻲ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﻦ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ، ﺁﻳﺎ ﻣﻰ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺭﺣﻤﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﺩﺍﺭﻧﺪ ؟ ﺑﮕﻮ : ﺧﺪﺍ ﻣﺮﺍ ﻛﺎﻓﻲ ﺍﺳﺖ . ﺗﻮﻛﻞ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﻓﻘﻂ ﺑﺮ ﺍﻭ ﺗﻮﻛﻞ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ .(٣٨)
اینم تأیید حرف استاد که اگر فقط قدرت رو به خدا بدهیم وقدرت رو از همه جز خدا بگیریم وروی کسی حساب نکنیم می توانیم خیلی سریع پیشرفت کنیم.
حسبی الله
فصلت
سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَفِی أَنفُسِهِمْ حَتَّىٰ یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ یَکْفِ بِرَبِّکَ أَنَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ
ﺑﻪ ﺯﻭﺩﻱ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎﻱ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻛﺮﺍﻧﻪ ﻫﺎ ﻭ ﺍﻃﺮﺍﻑ ﺟﻬﺎﻥ ﻭ ﺩﺭ ﻧﻔﻮﺱ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻧﺸﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﻴﻢ ﺩﺍﺩ ﺗﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﻭﺷﻦ ﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺍﻭ ﺣﻖ ﺍﺳﺖ . ﺁﻳﺎ ﻛﺎﻓﻲ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﺑﺮ ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰ ﮔﻮﺍﻩ ﺍﺳﺖ [ ﻛﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﻭ ﺁﻓﺮﻳﻨﻨﺪﻩ ﻭ ﺑﻲ ﻧﻴﺎﺯ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻏﻴﺮ ﺍﻭ ﻣﺨﻠﻮﻕ ﻭ ﺍﺯ ﻫﺮ ﺟﻬﺖ ﻧﻴﺎﺯﻣﻨﺪ ﺑﻪ ﺍﻭﺳﺖ . ](۵٣)
وقتی فقط به خدا توجه کنیم وقدرت رو به عوامل بیرونی ندیم نتایج موفقیت یکی پس از دیگری می آید چون این از وعده های خداست وخداوند خلف وعده نمی کند.
سؤال دوم در مورد مهاجرت بود واینکه آیا انگیزه ای برای مهاجرت وجود داشت.
در اینجا آیه هایی میارم که باور های ما رو در مورد مهاجرت درست کنه ونتایج تغییر باور ها خودش رونشون بده. چندین آیه هست که در مورد این صحبت میکنه که زمین خدا وسیع است. ارض الله واسعه. اگر خواستید بیشتر برای خودتون باورنعمت بودن در مهاجرت بسازید سراغ این آیه ها بروید.
البقره
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ هَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أُولَٰئِکَ یَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ
ﻳﻘﻴﻨﺎً ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ، ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﻫﺠﺮﺕ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺟﻬﺎﺩ ﺑﺮﺧﺎﺳﺘﻨﺪ ، ﺑﻪ ﺭﺣﻤﺖ ﺧﺪﺍ ﺍﻣﻴﺪ ﺩﺍﺭﻧﺪ ; ﻭ ﺧﺪﺍ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺁﻣﺮﺯﻧﺪﻩ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺍﺳﺖ .(٢١٨)
آل عمران
فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّی لَا أُضِیعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِّنکُم مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَىٰ بَعْضُکُم مِّن بَعْضٍ فَالَّذِینَ هَاجَرُوا وَأُخْرِجُوا مِن دِیَارِهِمْ وَأُوذُوا فِی سَبِیلِی وَقَاتَلُوا وَقُتِلُوا لَأُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ وَلَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ثَوَابًا مِّنْ عِندِ اللَّهِ وَاللَّهُ عِندَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ
ﭘﺲ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺷﺎﻥ ﺩﻋﺎﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺟﺎﺑﺖ ﻛﺮﺩ [ ﻛﻪ ] ﻳﻘﻴﻨﺎً ﻣﻦ ﻋﻤﻞ ﻫﻴﭻ ﻋﻤﻞ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺍﻱ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﺮﺩ ﻳﺎ ﺯﻥ ﻛﻪ ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮﻧﺪ ﺗﺒﺎﻩ ﻧﻤﻰ ﻛﻨﻢ ; ﭘﺲ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻫﺠﺮﺕ ﻛﺮﺩﻧﺪ ، ﻭ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺭﺍﻧﺪﻩ ﺷﺪﻧﺪ ، ﻭ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﻣﻦ ﺁﺯﺍﺭ ﺩﻳﺪﻧﺪ ، ﻭ ﺟﻨﮕﻴﺪﻧﺪ ﻭ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﺪﻧﺪ ، ﻗﻄﻌﺎً ﺑﺪﻱ ﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﺤﻮ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺖ ﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺯﻳﺮِ ﺁﻥ ﻧﻬﺮﻫﺎ ﺟﺎﺭﻱ ﺍﺳﺖ ، ﻭﺍﺭﺩ ﻣﻰ ﻛﻨﻢ ﭘﺎﺩﺍﺷﻲ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﻧﻴﻜﻮ ﻧﺰﺩ ﺍﻭﺳﺖ .(١٩۵)
خداوند برای کسانی که مهاجرت میکنند وحتی در راه این مهاجرت سختی ها رو به جون میخرند پاداش های بسیاری قرار داده.
برای اینکه معنی آیه ها رو بهتر درک کنید هرجا که هاجروا وجاهدوا آورده میشه به جای اینکه جاهدوا رو به جهاد معنی کنید ویاد جنگ وجهاد بیفتید. به تلاش کردن وحرکت کردن معنی کنید تا درک بهتری پیدا کنید. چون جاهدوا از ریشه جهد به معنی تلاش وسعی وحرکته نه صرفا جنگ کردن در راه. خدا.
پس نتیجه میگیریم کسانی که مهاجرت از ریشه هجر به معنی دور شدن رو انجام میدن. یعنی از جایی که هستند به جای دورتری می روند وتلاش میکنند حتی اگر سختی هایی رو متحمل شوند پاداش بزرگی از سمت خدا وقانون دریافت میکنند.
الأنفال
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَالَّذِینَ آوَوا وَّنَصَرُوا أُولَٰئِکَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ وَالَّذِینَ آمَنُوا وَلَمْ یُهَاجِرُوا مَا لَکُم مِّن وَلَایَتِهِم مِّن شَیْءٍ حَتَّىٰ یُهَاجِرُوا وَإِنِ اسْتَنصَرُوکُمْ فِی الدِّینِ فَعَلَیْکُمُ النَّصْرُ إِلَّا عَلَىٰ قَوْمٍ بَیْنَکُمْ وَبَیْنَهُم مِّیثَاقٌ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ
ﻣﺴﻠﻤﺎً ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ ، ﻭ ﻫﺠﺮﺕ ﻛﺮﺩﻧﺪ ، ﻭ ﺑﺎ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻭ ﺟﺎﻥ ﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﺟﻬﺎﺩ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ ، ﻭ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻣﻬﺎﺟﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﭘﻨﺎﻩ ﻭ ﺟﺎ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﻭ ﻳﺎﺭﻱ ﻛﺮﺩﻧﺪ ، ﺍﻳﻨﺎﻧﻨﺪ ﻛﻪ ﻳﺎﺭ ﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮﻧﺪ . ﻭ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ ﻭ ﻫﺠﺮﺕ ﻧﻜﺮﺩﻧﺪ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﻲ ﺁﻧﺎﻥ ﻫﻴﭻ ﺳﻮﺩﻱ ﻧﻴﺴﺖ ﺗﺎﺯﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻫﺠﺮﺕ ﻛﻨﻨﺪ ; ﻭ ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﺍﻣﻮﺭ ﺩﻳﻦ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﻳﺎﺭﻱ ﻃﻠﺒﻨﺪ ، ﺑﺮ ﺷﻤﺎﺳﺖ ﻛﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﻳﺎﺭﻱ ﺩﻫﻴﺪ ﻣﮕﺮ ﺁﻧﻜﻪ ﻳﺎﺭﻱ ﺩﺍﺩﻥ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺯﻳﺎﻥ ﮔﺮﻭﻫﻲ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﻣﻴﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﭘﻴﻤﺎﻥ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ; ﻭ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﻣﻰ ﺩﻫﻴﺪ ، ﺑﻴﻨﺎﺳﺖ .(٧٢)
در این آیه صریح اعلام میکنه که کسانی که برای تغییر شرایط زندگی شون با توجه به الهاماتی که دریافت می کنند حاضر نیستند مهاجرت کنند وایمان بدون عمل دارند در دوستی با آنان هیچ سودی نیست.
النحل
وَالَّذِینَ هَاجَرُوا فِی اللَّهِ مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِی الدُّنْیَا حَسَنَهً وَلَأَجْرُ الْآخِرَهِ أَکْبَرُ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ
ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺳﺘﻢ ﺩﻳﺪﻧﺸﺎﻥ ﺑﺮﺍﻱ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﺧﺸﻨﻮﺩﻱ ﺧﺪﺍ ﻫﺠﺮﺕ ﻛﺮﺩﻧﺪ ، ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺩﻧﻴﺎ ﺩﺭ ﺟﺎﻳﮕﺎﻩ ﻭ ﻣﻜﺎﻧﻲ ﻧﻴﻜﻮ ﺟﺎﻱ ﺩﻫﻴﻢ ، ﻭ ﻗﻄﻌﺎً ﭘﺎﺩﺍﺵ ﺁﺧﺮﺕ ﺑﻬﺘﺮ ﻭ ﺑﺮﺗﺮ ﺍﺳﺖ ، ﺍﮔﺮ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﺴﺘﻨﺪ (۴١)
النحل
ثُمَّ إِنَّ رَبَّکَ لِلَّذِینَ هَاجَرُوا مِن بَعْدِ مَا فُتِنُوا ثُمَّ جَاهَدُوا وَصَبَرُوا إِنَّ رَبَّکَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ
ﺁﻥ ﮔﺎﻩ ﻳﻘﻴﻨﺎً ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﺯﺍﺭ ﺩﻳﺪﻥِ ﻫﺠﺮﺕ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ ، ﺳﭙﺲ ﺟﻬﺎﺩ ﻛﺮﺩﻧﺪ ، ﻭ ﺷﻜﻴﺒﺎﻳﻲ ﻭﺭﺯﻳﺪﻧﺪ ، ﺁﺭﻱ ، ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺁﻣﺮﺯﻧﺪﻩ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺍﺳﺖ .(١١٠)
یعنی برای تغییر ونماندن در شرایط بد گذشته باید مهاجرت کرد وتلاش کرد وصبور بود تکامل رو طی کرد تا نتایج بیاید. برای بار دادن یک درخت باید زحمت ها کشید وتلاش ها کرد با لذت تا میوه ها به بار بنشیند.
الحج
وَالَّذِینَ هَاجَرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ مَاتُوا لَیَرْزُقَنَّهُمُ اللَّهُ رِزْقًا حَسَنًا وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ
ﻭ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﻫﺠﺮﺕ ﻛﺮﺩﻩ ﺳﭙﺲ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﻳﺎ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ، ﺑﻪ ﻳﻘﻴﻦ ﺧﺪﺍ ﺭﺯﻗﻲ ﻧﻴﻜﻮ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻣﻰ ﺩﻫﺪ ; ﻭ ﻗﻄﻌﺎً ﺧﺪﺍ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺭﻭﺯﻱ ﺩﻫﻨﺪﮔﺎﻥ ﺍﺳﺖ .(۵٨)
کسانی که حتی در این مسیر مهاجرت کشته شوند یا بمیرند پاداش بیشتر وبهترین دارند از کسانیکه می ترسند حرکت وتغییر کنند.
النساء
إِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِکَهُ ظَالِمِی أَنفُسِهِمْ قَالُوا فِیمَ کُنتُمْ قَالُوا کُنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الْأَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَهً فَتُهَاجِرُوا فِیهَا فَأُولَٰئِکَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءَتْ مَصِیرًا
ﻗﻄﻌﺎً ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺧﻮﻳﺶ ﺳﺘﻢ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥْ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﻗﺒﺾ ﺭﻭﺡ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ، ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻨﺪ : ﺩﺭ ﭼﻪ ﺣﺎﻟﻲ ﺑﻮﺩﻳﺪ ؟ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻨﺪ : ﻣﺎ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ، ﻣﺴﺘﻀﻌﻒ ﺑﻮﺩﻳﻢ . ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻨﺪ : ﺁﻳﺎ ﺯﻣﻴﻦ ﺧﺪﺍ ﻭﺳﻴﻊ ﻭ ﭘﻬﻨﺎﻭﺭ ﻧﺒﻮﺩ ﺗﺎ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﻬﺎﺟﺮﺕ ﻛﻨﻴﺪ ؟ ! ﭘﺲ ﺟﺎﻳﮕﺎﻫﺸﺎﻥ ﺩﻭﺯﺥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺁﻥ ﺑﺪ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﮔﺎﻫﻲ ﺍﺳﺖ .(٩٧)
واین هم آیه ی معروف استاد برای سزای کسانی که مهاجرت نکردند.
آیا زمین خدا وسیع نبود که مهاجرت نکردید. پس جایگاه شما دوزخ وماندن در احساس بد است ودر آن خواهید ماند تا وقتی تلاشی برای تغیر مدار وفرکانس نکنید.
سؤال بعدی در مورد تغییر باور ها. آیا باور ها یک شبه تغییر می کند.
همون طوری که استاد عرض کرد باور ها نتایج تکرار افکار وتکرار ورودی ها وتوجه به کرات به یک موضوع است. یعنی ما به هر چیزی که توجه کنیم فرکانسی به جهان ارسال میکنیم که باز خوردش وجود اعمال وافکارو اتفاقاتی از همون جنس است. یعنی بما قدمت ایدیهم.
الکهف
وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن ذُکِّرَ بِآیَاتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْهَا وَنَسِیَ مَا قَدَّمَتْ یَدَاهُ إِنَّا جَعَلْنَا عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ أَکِنَّهً أَن یَفْقَهُوهُ وَفِی آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِن تَدْعُهُمْ إِلَى الْهُدَىٰ فَلَن یَهْتَدُوا إِذًا أَبَدًا
ﻭ ﻛﻴﺴﺖ ﺳﺘﻤﻜﺎﺭﺗﺮ ﺍﺯ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﺁﻳﺎﺕ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺵ ﭘﻨﺪ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ ، ﻭﻟﻲ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﻭﻱ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻧﺪ ﻭ ﺩﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩ ﭘﻴﺸﻴﻦ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻛﻨﺪ ؟ ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺘﻲ ﻣﺎ ﺑﺮ ﺩﻝ ﻫﺎﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﭘﻮﺷﺶ ﻫﺎﻳﻲ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻳﻢ ﺗﺎ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﻧﻔﻬﻤﻨﺪ ، ﻭ ﺩﺭ ﮔﻮﺵ ﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺳﻨﮕﻴﻨﻲ ﻧﻬﺎﺩﻳﻢ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻓﺮﺍﺧﻮﺍﻧﻲ ، ﻫﺮﮔﺰ ﻭ ﻫﻴﭻ ﮔﺎﻩ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻧﻴﺎﺑﻨﺪ .(۵٧)
پس نتایجی که ما در زندگی میگیریم باز خورد افکار وباور های ماست که قبلا به جهان ارسال کردیم.
النساء
فَکَیْفَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِیبَهٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ ثُمَّ جَاءُوکَ یَحْلِفُونَ بِاللَّهِ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا إِحْسَانًا وَتَوْفِیقًا
ﭘﺲ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﺁﻧﭽﻪ ﻣﺮﺗﻜﺐ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ، ﺣﺎﺩﺛﻪ ﻧﺎﮔﻮﺍﺭﻱ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﺮﺳﺪ ، ﺁﻥ ﮔﺎﻩ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﻣﻰ ﺧﻮﺭﻧﺪ ، ﻧﺰﺩ ﺗﻮ ﻣﻰ ﺁﻳﻨﺪ ﻛﻪ ﻣﺎ ﻧﻴّﺘﻲ ﺟﺰ ﻧﻴﻜﻲ ﻭ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭﻱ ﺻﻠﺢ ﻭ ﺳﺎﺯﺵ ﻧﺪﺍﺷﺘﻴﻢ .(۶٢)
آل عمران
ذَٰلِکَ بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیکُمْ وَأَنَّ اللَّهَ لَیْسَ بِظَلَّامٍ لِّلْعَبِیدِ
ﺍﻳﻦ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ آن چیز هایی ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﻮﺩ ﭘﻴﺶ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻳﺪ ، ﻭ ﮔﺮﻧﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﺳﺘﻤﻜﺎﺭ ﻧﻴﺴﺖ .(١٨٢)
پس با تغییر افکار وتغییر کانون توجه وتغییر باور ودر نتیجه تغییر فرکانس مدار ما بالاتر خواهد رفت.
پس بیاییم بدون ترس ونگرانی به مدار های بالاتر مهاجرت کنیم.
در پناه خدا باشید.
اولین قانون زندگی خوب، زندگی برای خداست.اولین قانون را که اجرا کنی، به قانون دیگری نیاز نخواهی داشت
.
( 1 ژانویه 2025 )
بنام خداوند بخشنده مهربان🫀
.
سلام به استاد عباس منش جان و خانم شایسته عزیزم🫀
.
چه فایل عالی بود از استاد ، با اینکه امروز بالای 10 بار گوشش دادم ولی وقتی شروع به نوشتن تک تک جملات استاد کردم اصلا دهنم باز موند گفتم آقا من اینارو با اینکه گوشش دادم چرا نشنیدم توی فایل
واقعا نوشتن معجزه میکنه یعنی تمرکز رو هزاران برابر بیشتر میکنه و کانون توجه رو فقط معطوف به همون موضوع میکنه و درک ما رو از اون آگاهی بالا میبره
خدایا شکرت که آموزش قلم رو به من آموختی و قسم خوردی به قلم….
ن ۚ وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ
نون، سوگند به قلم و آنچه می نویسند
که چه شگفتی هایی داره این نوشتن که فقط تو میدانی و من ناتوانم از درک قلم
.
꧁꧁꧁꧁꧁꧁꧂꧂꧂꧂꧂꧂
خب نکات مهمی که از فایل میشه استخراج کرد و در موردش صحبت کرد
🫀استاد خیلی راحت میگه که:
من اصلا انسان کاملی نیستما چون منم یک انسانم
اولین درسی که میشه گرفت اینکه
ما خاصیت و ویژگی انسان بودن خودمون رو بپذیریم که ما هیچوقت کامل نیستیم در جهان و این خودش یعنی احساس لیاقت و ارزشمندی بالا که ما خودمون رو همینطوری که هستیم با تمام داشته ها و نداشته های وجودیمون خودمون رو پذیرا باشیم و قبول کنیم و بدونیم که ما خدا نیستیم
و این خودش باعث میشه به خودمون اینقدر سخت نگیریم و خودم این نگاه پرفکت بودن رو دارم چون در خانواده ای بزرگ شدم که همیشه میگفتن باید کامل و پرفکت باشی و
سر همین موضوع، زندگی رو خیلی مواقع به خودم سخت گرفتم چون میخواستم کامل باشم و باید قبول کنم که من هر لحظه در حال تغییرم و دیدگاه هایم همیشه در حال تغییره باید هر روز کمی بهتر باشم…
.
.
.
🫀مورد بعدی استاد در مورد قانون میگه که:
من همیشه سعی کردم قانون رو درک کنم و در زندگیم اجرا کنم نه اینکه بخوام حفظ کنم
ولی من فکر میکنم خیلی از ما افرادی که با قانون آشنا شدیم داریم فقط حفظ میکنیم این مطالب رو بجای درک قانون و انگار این کج فهمی در ما هست که میخواییم یک حافظ خوبی باشیم تا یک درک کننده و عمل کننده به قانون و برای همین خیلی مواقع نتایج سینوسی وار هستش در زندگی و کسب و کارمون
.
.
.
🫀مورد بعدی استاد در مورد باور توحیدی میگه که:
اگر من در ذهنم فقط قدرت را به خدا بدم و از همه عالم و آدم قدرت رو بگیرم اونوقت میتونم خیلی سریع پیشرفت کنم ، میتونم خیلی سریع به خواسته هام برسم، میتونم خیلی سریع از همه لحاظ موفقیت کسب کنم
به نظرم این موضوع توحید و شرک چیزی که همیشه با ما هست و نمیتونیم بگیم من تا ابد توحیدی خواهم بود و دیگه شرک نمیورزم و از هر جا به بحث توحید نگاه میکنم میبینم یه سرش به این باور وصله
یعنی
میخوای سلامت باشی باید از در توحید بگذری چون سلامتیت دست خداست
میخوای رابطه خوب داشته باشی باید از در توحید بگذری چون خداست که دل ها رو برات نرم میکنه
میخوای ثروت داشته باشی باید از در توحید بگذری چون کلید گنج های آسمون و زمین در دست خداست
یعنی به قول بابا طاهر که میگه:
به صحرا بنگرم صحرا ته وینم
به دریا بنگرم دریا ته وینم
بهر جا بنگرم کوه و در و دشت
نشان روی زیبای ته وینم
اینو من باید بارها به خودم بگم که خدا رو کاردان و مشاور و مدبر و هدایتگرم در زندگیم قرار بدم و فکر نکنم که از خدا دورم و همیشه فقط روی خدا حساب کنم و خدا رو ناظر بر افکار و اعمال خودم ببینم
.
.
.
🫀مورد بعدی استاد در مورد خالق بودن میگه که:
اینکه بزرگترین انگیزه رو کسی بهم میده که بگه تو نمیتونی این کار رو انجام بدی و من دیگه قدرت میگیرم که اون کار رو انجام بدم و بگم که هر چیزی در این جهان انجام شدنی هستش
این باور خالق بودن رو میتونم به جرأت بگم با اینکه بارها شنیدیم ولی قلبا باورش نکردیم چون اگر باورش میکردیم کوه رو جابجا کرده بودیم، چون خیلی زود بر میگردیم به بیرون بجای درون خودمون و خیلی زود درگیر عوامل بیرونی میشیم درگیر حرفای خانواده و دوست و همکار و هزاران نفر دیگه که میگن تو نمیتونی و تو هم میپذیری که نمیتونی
ولی چی میشه که بتونیم بپذیریم خالق بودن رو فقط با درک درست قانون فرکانس که استاد در این فایل در موردش صحبت کرد که اصلا ذهنمو باز تر کرد نسبت به قانون فرکانس و خالق بودنم
استاد میگه که:
شما در هر لحظه در حال ارسال فرکانس هایی به جهان هستی میباشید که فرکانس ها بازخوردشان نتایج و شرایط و اتفاقات زندگی شماست
حالا فرکانس چطور به وجود میاد؟ با افکار
حالا افکار چطور به وجود میاد؟ با باور ها
حالا باور ها چطور به وجود میاد؟ با تکرار ، با ورودی ها، و اگر توجه شما هزاران هزاران بار تکرار بشود در مورد یک موضوع خاص آنوقت ازون موضوع باور ایجاد میشود
خب،
فرکانس »» از افکار ایجاد میشه
افکار »» از باور ایجاد میشه
باور »» از تکرار ورودی ها و توجه کردن
یعنی،
اگر نتایج من فقر بیشتره یعنی من فرکانس حال حاضرم فقره یعنی بیس افکارم فقره یعنی باور هام کلا فقره و یعنی ورودی هام، شنیده هام، دیده هام، حرفام و کانون توجه ام فقره
پس،
با درک این موضوع در یک کلام من خالق زندگیم هستم و باید بیاییم در مورد یک موضوع خاص امتحانش کنیم تا با منطق قبولش کنیم و الا با شنیدن هزاران بار اینکه من دارم با کانون توجه ام زندگیمو خلق میکنم که هیچ فایده ای نداره
و ذهن هم میگه خب تو گفتی و من هم باورش کردم باشه دمت گرم ^_^
.
.
.
🫀مورد بعدی استاد در مورد مهاجرت میگه که:
اول از اونجایی که هستی لذت ببر
دوم خودت رو لایق جاهای خوب بدون
سوم هیچ نگاه منفی به مهاجرت نداشته باش
من این آگاهی رو ربط میدم به تاپیک همین پروژه که مهاجرت به یک مدار بالاتر هستش
خب
ما باید اول ازین مداری که داخلش هستیم لذت ببریم و غر نزیم و نگیم چرا من تغییری نکردم و اتفاقات تغییر نمیکنه
دوم باید خودمون رو لایق مدار بالا تر بدونیم که لایق فرکانس جدید و افکار جدید و باور جدید هستیم
سوم نگاه منفی به مدار بالاتر نداشته باشیم
این مورد سوم خیلی بحث داره
چون خیلی هامون میترسیم ازینکه مدارمون بره بالا تره
چون از تنها شدن میترسیم
چون از همرنگ نبودن با جامعه میترسیم
چون از خانواده جدا شدن میترسیم
چون از نتایج خوب گرفتن میترسیم
چون از صعود کردن به مدار بالاتر میترسیم که نکنه من دیگه ادامه ندم و دوباره برگردم به همین مدار قبلی که هستم
چون میترسیم زیاد لایق اون جایگاه نباشیم و یه اشتباهی رخ داده باشه
چون میترسیم نکنه حق دیگری رو خوردم ازینکه من قانون رو میدونم ولی خیلی ها نمیدونن
چون از رشد میترسیم که نکنه دردسر ها بیشتر بشه
و همین ترس ها ما رو از صعود به مدار بالاتر و مهاجرت کردن بازداشته
ولی
استاد میاد در آخر یه باوری رو میگه که
من اصلاً کلاً باور نامناسب در مورد مهاجرت ندارم و کلاً به چیز های جدید و فرصت های جدید و موقعیت های جدید هیچ مقاومتی ندارم و خیلی با ذوق و شوق ازش استقبال میکنم
پس باید با تکرار این فکر که
««مهاجرت به مدار بالاتر پر از فرصت و نعمت و ثروته و منو و ظرف وجودمو رشد میده و من دست و دلبازانه ازش استقبال میکنم و من آماده رفتن به مدار بالاتر هستم و به هیچ کویری نمیچسبم و رهای رها هستم»»
.
.
.
خدایا شکرت بابت این ردپایی که از خودم بجا گذاشتم
.
إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ
[پروردگارا!] تنها تو را بندگی میکنیم وتنها از تو کمک می خواهیم.
.
ادامه دارد…
درود بر آقا میلاد عزیز:
توضیحات شما “برای من مفید بود “و باعث یاد آوری نکته های مهم در این مسیر شد.
ولی “یک مورد هست” که شما به آن اشاره کردید:
” (درک کردن یک موضوع و حفظ کردن موضوع)”
لطفا تجربه خودتون رو “در مورد تفاوت” بین “درک یک موضوع و حفظ یک موضوع” بیشتر توضیح بدین….
“سپاسگزارم” برای به اشتراک گذاشتن تجربه های مفیدتون
“سپاسگزارم”
از خانم شایسته عزیز ،بابت مطرح کردن یک موضوع جدید و کاربردی
“سپاسگزارم” از استاد عباسمنش عزیز ،بابت ایجاد این آگاهی های بسیار مفید و ارزشمند.
“سپاسگزارم”
از خداوند بسیار بخشنده ی حکیم و هدایتگر ،که دسترسی من را به این آگاهی ها آسان و آزاد کرد.
سلام و سپاس بینهایت بابت شروع دوره
خدایا شکرت
درک درست قانون هر جوری بشه من میتونم جواب درستی بدم و در مسیر درست، مسیر اصلی مسائل رو حل کنم از دید بزرگتر ببینم احساسات خودمو بتونم کنترل کنم
من فقط بتوانم هرروز بهتر از قبل با ایمان بهتر این باور بسازم که قدرت همه چیز بدم به خداوند و همش خداست اونها دستان خدواند در زندگیم هستن
مهاجرت به جایی خوب شرایطی که دوست دارم تجربه کنم چرا میخام برم دوست دارم این خاصیت سفر کردن و تجربه جاهای مختلف این دلیل انگیزه های خوبی بهم میده که بهتر شم
من وقتی میبینم کسی به خواسته های من رسیدن انگیزه بیشتری میگیرم انگاری تمرکز بیشتری میزارم و چون همین الان اتفاق افتاده و شده پس نشانه است این بارها برام اتفاق افتاده موضوعی که برام مهم شده و رسیدم بهش
اگر بتوانم باورهای خوبی بسازم .شرایط جوری پیش میره که من میرسم
و چون لذت میبرم طبق قانون هدایت میشم به جایی که لذت و شادی بیشتری بهم میده
باور ها یک شبه به وجود نیومده
قوانین در حال اجرا است
باور های توحیدی به دور از عوامل بیرونی قدرت و تمام قدرت خداست و نگران عوامل بیرونی نباشم
من باید باورهای خوبی بسازم گفتگوهای ذهنی تکرار شونده فرکانس های تکرار شده افکار تکرار شده شرایط الان منو ساخته همینی که الان هستم
تکرار ورودی ها افکار شکل میدن
اگر من روند تغییر را ادامه بدم و بتوان باور های مناسبی بسازم طبق قانون من در مسیر رسیدن قرار میگیرم در مسیر تکاملی که هم لذت میبرم و هم خلق میکنم
باید دیدگاه ها و افکارمو درست تکرار کنم و کار کنم اجازه برگشن به قبل به خودم ندم
باید تکرار کنم و بگردم و دقت کنم به نشانه ها
تمام اتفاقات را دارم خلق میکنم با تکرار افکارم
هیچ جادویی نیست تکامل ،تغییر و ساخت باورهای درست و لایق دونستن خودم برای همه خواسته هام .
باسپاس
درود بر آقا میلاد عزیز:
توضیحات شما “برای من مفید بود “و باعث یاد آوری نکته های مهم در این مسیر شد.
ولی “یک مورد هست” که شما به آن اشاره کردید:
” (درک کردن یک موضوع و حفظ کردن موضوع)”
لطفا تجربه خودتون رو در مورد تفاوت بین “درک یک موضوع و حفظ یک موضوع” بیشتر توضیح بدین….
“سپاسگزارم” برای به اشتراک گذاشتن تجربه های مفیدتون
“سپاسگزارم”
از خانم شایسته عزیز ،بابت مطرح کردن یک موضوع جدید و کاربردی
“سپاسگزارم” از استاد عباسمنش عزیز ،بابت ایجاد این آگاهی های بسیار مفید و ارزشمند.
“سپاسگزارم”
از خداوند بسیار بخشنده ی حکیم و هدایتگر ،که دسترسی من را به این آگاهی ها آسان و آزاد کرد.
به نام خداوند بخشنده و مهربان.
خیلی خوشحالم که در این مسیر هستم.
در اولین گام در پروژه مهاجرت به مدار بالاتر.
از استاد بی نهایت تشکر میکنم که سوال ها رو در قالب فایل جواب دادن تا بجای یکنفر میلیون ها نفر استفاده کنند و این نشون میده که استاد چقدر عاشقانه دوست دارن ماهم توی تمام جنبه های زندگیمون موفق بشیم.
این قانون تغییر ناپذیر رو من باید تا ابد به خودم یادآوری کنم.
تمام اتفاقات و شرایط زندگی من شخص من خود خود من
بدون استثناء
حاصل فرکانس های منه .
فرکانس ها از افکار منمیاد
افکار از باور ها میاد
باور ها از تکرار هزاران بار ورودی های ذهن میاد.
برای همین هست که استاد انقدر تاکید دارن برای کنترل وردی ها.
کسی که نتونه ورودی هاش رو کنترل کنه نمیتونه خروجی ذهنش رو کنترل کنه.
برای موفقیت هیچجادو رمز خاص دور زدن میانبری نیست.
و هرکس این حرف رو زد باید سریع خودم رو از اون مسیر جدا کنم.
چون قوانین بدون تغییر خداوند رو نمیشه دور زد
نمیشه قانون تکامل رو دور زدو …
تکرار وردی های مثبت و جدا شدن از مسیر جامعه باعث میشه نتایجی متفاوت از جامعه بگیریم.
با تشکر از همه
به نام خدای مهربان
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته جان و دوستان عزیز سایت
“نکاتی از فایل مصاحبه با استاد
باید قدرت رو فقط به خداوند بدم و از همه آدمها قدرت رو بگیرم و بدم به خدایی که توی وجودمه، توی وجود همه هست،
به همه مون این تواناییها رو داده و روی کسی حساب نکنم
اگر این کارو بکنم خیلی سریع پیشرفت میکنم و میتونم سریع تر به خواستههام برسم
میتونم خیلی سریع از همه لحاظ موفقیتهایی رو کسب کنم
تمام افراد موفق فارغ از هر دین و مذهب به خاطر این ویژگی توحیدی بودن که قدرت رو به عوامل بیرونی ندادن و دست خودشون نگه داشتن باعث شده که به این موفقیتها برسن
ذهن آدم اولش هی مقاومت داره هی فکر میکنه که دلار رفت بالا چیکار کنم
بابام نمیذاره
رئیس جمهور فلان چیزو گفته
قانون جدید مجلس اومده فلان چیزو گفته توی کشوری که من زندگی میکنم اوضاع اینجوریه
ولی وقتی که کار کنم و نتایج تغییر کنه هی روند رشدم بیشتر میشه
اگر کسی همش بهم گفت تو نمیتونی یا تو فلان موفقیت رو نمیتونی کسب کنی از حرفهای اون انگیزه بگیرم برای حرکت کردن
سعی کنم که یکجا ثابت نمونم، یک موقعیت یک شرایط ثابت یا روی یک ریل ثابت حرکت نکنم و بخوام که تجربههای متفاوتی داشته باشم
به جاهای غریبه برم، خودمو بیشتر کشف کنم، جهان اطرافم رو بیشتر کشف کنم
وقتی که یه خواستهای دارم بهترین حالت برای رسیدن به اون خواسته اینه که تکاملش رو طی کنم و ازش لذت ببرم
من اگر روی باورهام کار کنم آروم آروم محیط زندگی من هم عوض میشه
نه اینکه بخوام فکر کنم اگه برم آمریکا اوضاع خوب میشه ایران به هیچ دردی نمیخوره”
“باید خوشبختی رو در همین جایی هم که هستم تجربه کنم و لذت ببرم
اگر سعی کنم این کارها رو بکنم جهان منو به جاهای بهتر و بهتر هدایت میکنه
باورها یک شبه به وجود نیومدن که یک شبه هم از بین برن
یک سری قوانین در جهان هست که اون قوانین بدون شک در حال اجرا هستن و نمیشه اونا رو دور زد
یکی از اونها قانون تکامله
باورها یه سری گفتگوهای ذهنی تکرار شونده هستن
یعنی من در حال فرستادن فرکانسهایی هستم که فرکانسها بازخوردشون نتایج و اتفاقات و شرایط زندگی منه
فرکانسها چه جور به وجود میاد؟
با افکار
افکار چه جور به وجود میاد؟ با باورها باورها چه جور به وجود میاد؟
با تکرار ورودیها دریافت و توجهم
هزاران هزار بار که تکرار بشه در مورد یک موضوع خاص، در مورد اون موضوع باور ایجاد میشه
برای همین هم اینجور نیست که بگم باور یه شبه تغییر میکنه
یک سری باورها رو باید تکرار کنم
حالا هر چقدر بگردم و مشابه اونو پیدا کنم در زندگی افراد بیشتر این باور تقویت میشه هر چقدر توجه کنم به اتفاقات مشابهش بیشتر تقویت میشه
تمام اتفاقات من بدون استثنا به خاطر افکارمه
افکارم هم نتیجه باورهامه
امکان نداره اتفاقاتی وارد زندگیم بشه یا شرایطم جوری رقم بخوره که ربطی به باورهام نداشته باشه
هیچ جادویی برای تغییر باورها در کار نیست یک سری تمرینها و باورها هست که قدم به قدم باید کار کنم
پس از همون جایی که هستم لذت ببرم و خودم رو لایق جاهای خوب بدونم
هیچ نگاه منفی به مهاجرت نداشته باشم سعی کنم به چیزای جدید، فرصتهای جدید موقعیتهای جدید، مقاومتی نداشته باشم و با ذوق و شوق استقبال کنم”
به نام خدای مهربان
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته جان و دوستان عزیز سایت
🪴فایل مصاحبه با استاد به صورت نوشتاری
چند تا موضوع من قبلش در مورد پاسخ به سوالات بگم
یکی اینکه سوالاتی که خیلی کلیِ و جوابش توی محصولات به صورت کامل داده شده رو واقعاً نمیشه توی این مدت کوتاه جواب بدم
یعنی دوستان یه سری سوالات پرسیدن که برای اون سوالات یه دورهای رو به عنوان روانشناسی ثروت یک یا دو یا سه یا دوره عشق و مودت یا دوره عزت نفس یا دوره راهنمای عملی آماده کردم که هر دورهای
30 ،40 ساعت فقط برنامه است
بنابراین این انتظار نمیتونه وجود داشته باشه که من بیام توی دو دقیقه اون 40 ساعت رو بیام توضیح بدم
هرچند که همون 40 ساعت هم خودش خلاصه کلی مطلب بوده که توی اون دوره اومده.
بنابراین یه سری سوالات رو که من سعی میکنم فقط یه توضیح بدم که توی کدوم دورهها اومده و برید ازش استفاده کنید
یه سری سوالات هم که به این شکله که مثلاً دوستان پرسیدن که فلانی یا فلان کتاب یا فلان دین یا فلان فرقه یا هرچی که هست فلان موضوع رو میگه شما نظرتون چیه؟
یا چرا دارن اینو میگن؟
یا چرا به ما اینو گفتن؟
یا چرا در گذشته به ما اینو گفتن یا این شده یا فلان مذهب یا فلان دین یا فلانی یا فلان کتاب چرا اینو به ما گفتن؟
و جواب من اینه که من چه میدونم که چرا گفتن
یعنی اصلاً چیزایی که من نگفتم و دیگران گفتن چرا من باید توضیحش بدم
بنابراین یه سری سوالات هم اینجوری حذف میشه که به ما گفتن این کار رو بکنید چرا به ما گفتن تو دینمون اون کارو بکنید
چرا به ما توی تلویزیون گفتن این کارو بکنید
من یه کتابی رو خوندم گفته که این راه رو باید برید چرا اینو گفته
بنابراین اصلاً اون چیزایی که من نگفتم که بخوام جوابش رو بدم هم حذف میشه از سوالات.
یه سری سوالات هم حاشیهای بود که بعضیها احساس کردم با غرض یه سری سوالات رو پرسیده بودن که اونها هم جواب داده نمیشه
و بقیه سوالات رو من سعی میکنم جواب بدم
حتی سوالاتی که یه ذره هم شخصی بود رو سعی میکنم جواب بدم
البته به شکلی که کمک کنه بهتون
و باز هم در شروع این فایل بگم که من به هیچ عنوان انسان کاملی نیستم
یعنی من یک انسانی هستم که سعی میکنم هر روز روی خودم کار کنم و ورژن بهتری از خودم را آپدیت کنم
یعنی کار من اینه
نه ادعایی دارم در این مورد که من یه آدم کاملم یه آدم بینقصم یا آدم پرفکتی هستم نه میتونم باشم
نه کسی توی جهان بوده هست و خواهد بود در واقع ما انسانها یک روند تکاملی داریم برای پیشرفت و این انتهایی هم نداره و چیزی به نام انسان کامل از دیدگاه من وجود نداره
بنابراین من مطمئناً اشتباهات زیادی داشتم در گذشتم و حتماً هم بعداً اگر 10 سال بعد فکر کنم به رفتار الانم بگم مثلاً اون کار رو اگه بهتر انجام میدادم شاید بهتر بود یا این کارو میتونستم اینجوری انجام بدم و خیلی مسائل دیگه
و اونچه که دارم میگم با دیدگاه امروزم دارم میگم
هر چند که دیدگاه امروزم باعث شده که من اینجایی که الان هستم برسم
یعنی دیدگاه بدی نیست ولی میتونه باز هم بهتر از اینم باشه
و نکته بعدی هم در مورد اون دوستانی که خیلی اصرار داشتن من یک نصیحتی در مورد بیزینسشون یا یک سوال خیلی شخصی مثلاً بپرسم هم من سعی میکنم یه سری چیزها رو کلی بگم
من گفتم من همیشه سعی کردم توی زندگیم قانون رو درک کنم
وقتی قانون رو درک میکنید دیگه هر سوالی رو بزاری مثل امتحان ریاضی وقتی شما مسئله رو درک کرده باشی مشتق رو انتگرال رو درکش کرده باشی نه که حفظش کرده باشی درکش کرده باشی هرجوری ممتحن از شما سوال بپرسه بالا و پایین کنه مسئله رو بپیچونه چپ و راستش کنه شما اگر مسئله رو خوب درک کرده باشی میتونی جواب اون سوال رو بدی
حالا عددها هر چقدر میخواد باشه مقیاس کوچیک باشه بزرگ باشه فرقی نمیکنه
من سعی کردم هم در مورد خودم هم در مورد آموزشهام اون اصل و اون قانون رو درک کنم و مسائل خودم رو حل کنم و به دیگران هم یاد بدم که مسائلشون رو با استفاده از اون قوانین حاکم بر جهان هستی، قوانینی که تغییر نمیکنه مسائل خودشون رو حل کنن
بنابراین اینکه حالا من چه سهمی بخرم، الان دلار بخرم، طلا بخرم، الان میخوام مغازهام رو بزنم چه جوری تبلیغ کنم یا مثلاً میخوام با فلانی ازدواج کنم نظر شما چیه
میخوام از بهمانی طلاق بگیرم نظر شما چیه اینا سوالاتی هست که موضوعیت نداره توی این برنامه.
🪴دوستمون نوشتن به عنوان اولین سوال و مهمترین سوال میخواستم بپرسم چه زمانی فهمیدید که کار کردن روی باورهای توحیدی سرعت موفقیت رو میتونه چند برابر کنه؟؟
از چه زمانی فهمیدم که یادم نمیاد دقیقاً،
ولی خیلی سال پیش بود که فهمیدم که اگر من فقط قدرت رو به خداوند بدم و از همه آدمها قدرت رو بگیرم و بدم به خداوندی که توی وجود منه توی وجود همه هست و به همه مون این تواناییها رو داده و روی کسی حساب نکنم میتونم خیلی سریع پیشرفت کنم، میتونم خیلی سریع به خواستههام برسم، میتونم خیلی سریع از همه لحاظ موفقیتهایی رو کسب کنم و هنوزم فکر میکنم مهمترین اصل همون اصلِ
یعنی هر چقدر هم نگاه میکنم توی زندگی افراد موفق اصلاً فارغ از دین و مذهبی که دارن میبینم اون ویژگی توحیدی بودن که قدرت رو به عوامل بیرونی ندادن و دست خودشون نگه داشتن، اون باعث شده که به این موفقیتها برسن
و واقعا سرعت موفقیت رو هزاران برابر میتونه بکنه
البته این باور توحیدی باید روش کار بشه هی اولش ذهن آدم مقاومت داره
اولش هی فکر میکنه دلار رفت بالا چیکار کنم
بابام نمیذاره
رئیس جمهور فلان چیز رو گفته
قانون جدید مجلس اومده اینو گفته
توی این کشوری که ما زندگی میکنیم اوضاع اینجوریه
ولی وقتی که هی کار میکنی و هی نتایج تغییر میکنن، هی روند رشدش بیشتر و بیشتر میشه.
🪴سوال دوم پرسیدن الان در آمریکا زندگی میکنید همون موقع که قم بودید خواسته شما مهاجرت به آمریکا بوده؟
چون اگر به این شکل بوده باشه به وضوح مراحل تکامل شما را نشون میده،
اول قم، بندرعباس و تهران بعدشم آمریکا و درک کردن این موضوع هم کمک بسیار زیادی به افراد میکنه که اگر خواسته بزرگی داریم برای رخ دادنش قدمهای کوچیکی برداشته میشه ناامید نشیم ادامه بدیم تا بتونیم این مسیر رو به صورت تکاملی طی کنیم.
اینکه من به خارج از کشور خیلی فکر میکردم از خیلی سال قبل ولی نه آمریکا، صرفاً به یه جای خوب
و یه موقعی کانادا بود یه موقعی استرالیا بود بعد آمریکا توی ذهنم بود
ولی موقعی محکمتر شد که گفتم بهتون رفتم پیش یک وکیلی برای کارهای مهاجرت توی ایران بعد این بنده خدا نظرش این بود،
چون گفتم من اصل کاری که میخوام برم برای زبان انگلیسیِ
گفتش که آفریقای جنوبی برید ما اونجا دانشگاههایی هستن که زبان با شما کار میکنن
مردمش هم انگلیسی صحبت میکنن
بعد من همینجوری گفتم مثلاً استرالیا چی گفت استرالیا که اصلاً حرفش رو نزن بعد گفتم کانادا گفت کانادا که هیچ اصلاً امکان نداره با شرایط شما
بعد دیدم که هرچی میگم میگه نمیشه
گفتم که آمریکا پس چی؟؟
گفت آمریکا که دیگه غول آخرِ
اصلاً فکرشم نکن
وقتی که این حرف رو به من زد من دیگه مطمئن شدم که باید برم آمریکا
اصلاً اصولاً انگیزه دادن به من از همون اولش اینجوری نبوده که اگر یکی به من بگه آفرین تو این کارو میتونی بکنی ماشالا آفرین تو چقدر فوق العادهای این کارو میتونی انجام بدی برو حرکت کن این به من انگیزه میده نه اونقدری که یه کسی بهم بگه تو نمیتونی این کارو انجام بدی.
یعنی بزرگترین انگیزههایی که به من داده شده توی زندگیم توسط افرادی بوده که به من گفتن نمیتونی فلان کارو انجام بدی یا فلان موفقیت رو نمیتونی کسب کنی
در واقع اون حرفا بیشتر به من انگیزه میده برای اینکه بشوم تا اینکه مثلاً یه آدمی بود که میگفت تو به همه چیز میرسی
حالا در مورد من اینجوریه ممکنه خیلیا اینجوری نباشن ولی کلاً من یه آدمی هستم که خیلی از کارهایی که من انجام دادم توی ایران و وقتی هم که اومدم آمریکا ادامه دادم از اون کارهایی بود که میگفتن نمیشه، امکان نداره، نشدنیه
وقتی فهمیدم که میگن نمیشه میگفتم بزار اولین نفر ما باشیم که اون کارو انجام میدیم و خیلی از کارهایی که من توی ایران انجام دادم توی آنلاین چه آفلاین، اونایی که با من بودن میدونن اولین نفر بودم که توی ایران انجام دادم
یعنی یه سری سبکها رو ایجاد کردم حالا هزاران نفر بعد از من پیروی کردن اون سبکها رو
ولی انصافاً شروع کننده یه سری جریانات توی حوزه کاری خودم من بودم
قبل از من کسی اصلاً انجام نداده بود
و یکی از دلایلی هم که انجام میدادم این بود که میگفتن نمیشه
میگفتم میشه این کارو انجام بدیم
میگفتن نمیشه اصلاً حرفشم نزن فکرش رو هم نکن
بعد میگفتم اگر میگید نمیشه پس بذار انجامش بدیم که ببینیم که همه چی امکان پذیره.
این خواسته هه وجود داشت برای مهاجرت کلاً هم آدمی نیستم که بتونم یه جا ثابت بمونم
یعنی کلاً آدمی نیستم که بتونم توی یک موقعیتی ثابت بمونم
حالا نه فقط بحث مکان باشه توی یک موقعیتی توی یک شرایط ثابت، یعنی مثلاً یک ریل ثابت حرکت کنم همه چی گل و بلبل باشه و اینا،
دوست دارم تجربههای متفاوت داشته باشم دوست دارم سرک بکشم به جاهای غریبه دوست دارم خودم رو بیشتر کشف کنم جهان اطرافم رو بیشتر کشف کنم
بنابراین این حرکت توی وجود من همیشه بود و انشاالله خدا کمک کنه که همیشه هم باشه و هیچ وقت ثابت نشم و دقیقاً هم درسته که ما وقتی یک خواستهای رو داریم باید مراحلش رو تکاملی طی کنیم و بهترین حالت برای رسیدن به خواستمون اینه که تکاملش رو طی کنیم و ازش لذت ببریم
چون خیلی موقعها من قبلاً گفتم من وقتی اومدم آمریکا چون مراحل تکاملم رو خیلی خوب طی کرده بودم از همه لحاظ من مثل یک پادشاه اومدم توی این کشور و از همه لحاظ من عالی بودم
یعنی وقتی من اومدم همه چی برای من فراهم بود اینجوری نبود که مثلاً من برم تو یک کمپ مثلاً با بدبختی و مشکلات و بیپولی و بیکاری
نه مثل یک پادشاه اومدم از همون اول همه چی رو راحت تهیه کردم و زندگی کردم و خیلی هم خوش گذروندم به این دلیل که اون مراحل رو طی کردم به این دلیل که باورهام رو اول درست کردم و باورها نتایجش رو به من نشون داد و آرام آرام محیط زندگی منم عوض شد
نه اینکه من بخوام فکر کنم که نه من اگر من برم آمریکا دیگه اوضاع خوب میشه ایران به هیچ دردی نمیخوره کشور درب و داغونِ، اونجا مدینه فاضله است، اونجا فلان میشه بهمان میشه آی بدو بریم که دیگه اونجا خوشبخت میشیم.
نه من خوشبختی رو در اون موقع که بندرعباس هم بودم قم هم بودم تجربه میکردم و لذت میبردم و چون لذت میبردم و چون از همون جایی که بودم سعی میکردم ذهنیت بهتری داشته باشم جهان هی منو به جاهای بهتر و بهتر هدایت کرد
بازم در مورد مهاجرت پرسیدن که چه جمله تاکیدی یا باوری داشتید یا چه راهی میشناسید برای مهاجرت به آمریکا؟؟
من نمیدونم بعضیها فکر میکنن مثلاً یه رمز و راز خاصی هست یه عبارت تاکیدی یه جمله خاصی هست که مثلاً اینو بگی یه وردی هست یه جادویی یه جنبلی بگی یه اتفاقی میفته
به خدا اینطور نیست برای من اینطور نبوده و هر کسی هم میگه دروغ میگه
خیلی از دوستان گفته بودن که بعضی از این اساتید موفقیت میگن ما یک روشی کشف کردیم که توی 30 ثانیه باورها تغییر میکنه زندگی متحول میشه
بعد تازه گفتن هم از شاگردهای آقای عباس منش بودیم یه روشی کشف کردیم از اون بهتر
من یه توضیحی بدم اولاً که فکر نمیکنم کسی باشه که توی این حوزه موفقیت که بتونه مستقیم یا غیر مستقیم از شاگردهای ما نباشه و از برنامه ما استفاده نکرده باشه یعنی همه استفاده کردن و بعضیها که خیلی انسانهای متواضعی هستن و میگن ما بودیم از بچههای عباس منش
و بعضیها هم که متفاوت جلوه بدن و بگن ما خودمون یه چیزهای جدیدی کشف کردیم میان حرفهای ما رو متفاوتش میکنن و یا میگن که ما یه راهی پیدا کردیم یه باور سریع یه جمله تاکیدی خاص توی خواب توی هیپنوتیزم،آهنگ هایی که تلفظش رو هم نمیدونم چیه،
خیلیها توی نظرات مینویسن یه روشهایی کشف کردیم که اینجوری میکنه باورها رو اونجوری میکنه
بعضیها که میگن ما روشهای آقای عباس منش رو سریعتر و بهترش رو کشف کردیم بعضیها هم که از بچههای خودمون بودن برای اینکه تابلو نشه میگن نه بابا ما که اصلاً اونجوری نبودیم باور که اصلاً تاثیری نداره یه سری عوامل دیگهای هست که تاثیر داره یعنی دو گروه سعی میکنن یه جوری خودشون رو متفاوت به این شکل جلوه بدن
دلیل اینکه اینم میگن به خاطر اینه که صدها ایمیل و کامنت توی همین سوالات هم اومده بود که اینو میگن اونو میگن قضیه چیه بعضیهاشون میگن شاگرد شماییم
باور کنید اینطور نیست
باور کنید که هیچ ورد و جادو و هیپنوتیزم خاصی و یه روش 10 ثانیهای و 20 ثانیهای که باورها تغییر کنه وجود نداره
باورها یه شبه به وجود نیومدن که یه شبه از بین برن
بعضیها میگن نه اینم یک باورِ
تو یه باور غلط میدی به افراد
مثل این میمونه که قوانین جهان رو ما بخواهیم تغییرش بدیم بگیم نه اینکه جاذبه وجود داره یک باورِ
نه ما باور نکنیم جاذبه هم وجود نداره
یه سری قوانین در جهان هست که اون قوانین بدون شک در حال اجرا هستن
نمیشه اونها را دور زد
یکیش همین قانون تکامله که من کامل و مفصل در موردش صحبت کردم
بنابراین باورها یه سری گفتگوهای ذهنی تکرار شونده هستن که باعث میشه
یعنی شما در حال فرستادن فرکانسهایی هستید که فرکانسها بازخوردشون نتایج و اتفاقات و شرایط زندگی شماست
حالا فرکانسها چه جوری به وجود میاد؟؟
با افکار به وجود میاد
افکار چه جوری به وجود میاد؟؟
با باورها به وجود میاد
باورها چه جوری به وجود میاد؟؟
با تکرار ورودیها دریافت و توجه شما هزاران هزار بار که تکرار بشه در مورد یک موضوع خاص در مورد اون موضوع باور ایجاد میشه
به همین دلیل اینجوری نیست که بگیم این باوره یه شبه تغییر میکنه
ممکنه یه اتفاق خاصی بیفته من یه تغییری در خودم ایجاد بشه اما اگر اون تغییره روش کار نشه دوباره من خیلی زود برمیگردم
مثلاً توی اون اتفاقی که برای من افتاد و گفتم بهتون یه حادثهای رخ داد اون موقع که توی کشتی سازی بندرعباس کار میکردم اون روزی که من نرفتم سر کار یه انفجاری رخ داد و چهار نفر فوت کردن
اون اتفاق خیلی منو تحت تاثیر خودش قرار داد که مثلاً من یک رسالتی دارم یک هدفی دارم دلیل اینکه زندهام قرارِ یک کاری توی این دنیا انجام بدم و یه سری از این باورها یعنی حساب کنید شما هر روز میرفتید سر کار بعد یه روزی به دلیل اینکه حقوقتون رو نمیدن سه ماه حقوق نگرفتید تصمیم میگیرید که نرید سر کار با اینکه هیچ درآمد دیگهای هم نداشتید یه شجاعتی ایمانی هرچی که اسمش رو میذاریم خداوند یه هدایتی میکنه شما میگید من نمیام سر کار همون روز که نمیرید سر کار یه انفجاری رخ میده که اگر بودی 100درصد یا مرده بودی یا مقصر مرگ بقیه بودی
همونجوری که اون فردی که جای من بود یعنی من جای اون بودم اگه میرفتم اون مقصر شده بود اون زمان 500 میلیون تومان دیه براش بریدن من 1000 تومنش رو هم نداشتم در واقع اون اتفاق منو خیلی تکون داد ولی ادامه دادم
یعنی اون دیدگاهی که اون اتفاق برام ایجاد کرد من هی گفتم گفتم وگرنه تکونم میداد دو هفته سه هفته یک ماه من یه تغییراتی میکردم ولی چون روی خودم کار نمیکردم دوباره برمیگشتم به قبل.
بنابراین چیزی وجود نداره که بگیم یک روش خیلی خاص یا یک عبارت تاکیدی که حالا دوستمون گفتن برای کنکور چه عبارت تاکیدی بگیم که جواب تستها بهمون الهام بشه که یک جادویی هست برای مهاجرت یا هر چیزی شبیه این
هیچ جادویی وجود نداره یه سری باورها رو باید تکرار کنیم حالا هر چقدر بگردیم و مشابهش رو پیدا کنیم توی زندگی افراد بیشتر این باور تقویت میشه
هر چقدر توجه کنیم به الهامات به اتفاقات مشابهش بیشتر تقویت میشه که من توی دورههای مختلف در موردش توضیح دادم و بعضی از همین دوستانی که حالا توی این حوزههای موفقیت کار میکنن که میگن باور وجود نداره و اینا،
اینم دوباره یکی از اون حرفهاییه که برای اینکه احساس میکنن اینجوری متفاوت دیده میشن.
تمام اتفاقات ما بدون استثنا به خاطر افکارمونه
افکارمون هم نتیجه باورهامونِ
امکان نداره اتفاقاتی وارد زندگی ما بشه شرایط ما جوری رقم بخوره که ربطی به باورهای ما نداشته باشه
من بارها و بارها مثالش رو زدم و هزاران هزار مثال هست اینکه حالا بعضیها میگن یه تکنیک خاصی، من یه روش خاصی بهتون میگم که به موفقیت برسید
هر کسی اینو به شما گفت از مسیر روبروش فرار کنید و برید
به این دلیل که هیچ جادویی در کار نیست یه سری تمرینها هست یه سری باورها هست قدم به قدم باید کار کنید به همین دلیل من همیشه اول دورهها میگم یه سه ماه 6 ماه یک سال به من وقت بدید با من باشید بعد نتایج اتفاق میفته خودتون خداوکیلی مقایسه کنید الانتون رو با یک سال قبلتون با 6 ماه قبلتون که با برنامه من آشنا نبودید
بعد تصمیم بگیرید که میخواهید چه مسیری رو برید
بنابراین اینکه مهاجرت جمله تاکیدی و اینا نه من جمله تاکیدی خاصی نداشتم
من همون چیزهایی که گفتم بهتون که
🪴 اولاً از اونجایی که هستم لذت بردم
🪴دوماً خودم رو لایق جاهای خوب دونستم
🪴سوماً هیچ نگاه منفی به مهاجرت نداشتم مثل خیلیها که نگاه منفی دارن
دوست دارن مهاجرت کنن ولی همش فکر میکنن اونجا تنها هستن
اونجا زبان بلد نیستن
اونجا کار سخته
اونجا کشور نژادپرستیه
یه عالمه باور نامناسب دارن در موردش
از اونور میخوان برن ولی از اون ور هم یه عالمه باور نامناسب دارن
من باور نامناسب نداشتم کلاً
اصلاً کلاً به چیزهای جدید به فرصتهای جدید به موقعیتهای جدید اصلاً کلاً هیچ مقاومتی ندارم
خیلی با ذوق و شوق استقبال میکنم از هر موقعیت جدید و فرصت جدید که توی زندگیم هست.
به نام پروردگار رب العالمین
سلام دارم خدمت استاد گرانقدرم و استاد سرکار خانم شایسته نازنین و دوستان گرامی
می خوام چند تا از تجربه های زیبایی بگم که بر اساس باورهای توحیدی شکل گرفتن
دانشجو بودم ترم 7 که تموم شد ازدواج کردم و همسرم خیلی اصرار میکرد که برای گذروندن ترم 8 انتقالی بگیرم بیام شهر خودمون خودم هم بدم نمیومد کارای انتقالی کمتر از یک ساعت جور شد و بعد اون فهمیدم دانشجوهای رشته خودم تو شهرمون ترم 7 هستن و عملا دانشجوی ترم 8 فقط خودم بودم دوستام می گفتن وای حالا چکار میکنی منم عین خیالم نبود یعنی واقعا به هیچی فکر نمیکردم به خدا هم فکر نمی کردم که مثلا بگم پناه بر خدا ببینیم چی میشه و اصلا نمیدونم چجور با انتقالی من موافقت شد و اینطور شد که من فقط دو تا از درسهای تربیتی که برام مونده بودن رو امتحان دادم و تمام دروس اختصاصی که باید می گذروندم رو بهم نمره دادن بدون امتحان و من به راحتی ترم 8 رو به پایان رسوندم و فارغ التحصیل شدم
استاد همیشه میگن اونایی که علی بی غم هستن خر شانسن و من واقعا تو این مورد علی بی غم بودم
مورد دیگه ای که خالی از لطف نیست رو بگم که
من و همسرم دبیر بودیم و الان بازنشسته هستیم و برادرم که هم سن همسرم است تو بانک استخدام بود و همون اوایل ازدواج ما بانک وام خرید خونه به کارمنداش داد و برادرم هم یه خونه خرید و جالبه که من احساس کردم داشتن خونه چقدر راحته و اصلا شرایط برادرم ذهن من رو درگیر نکرد و به راحتی توی همون ترم 8 که بودم و حقوقی نداشتم یه قطعه زمین 180 متری خریدم و دوسال بعد خونمون آماده شد که الان یکی از بهترین محله های شهرمونه و خدا رو شکر همراه خانوادم توش زندگی می کنم
زمین رو از یکی دیگه از برادرام خریدم که می خواست بفروشه و من بهش گفت داداش من می خرمش وقتی به همسرم ماجرا رو گفتم ایشون گفت پولمون کجاست آخه این چکاریه که کردی از کجا پول بیاریم و تازه یادم افتاد عه ما واقعا پول نداریم و من چرا به داداشم گفتم مشتریم خخخخ
یه دفعه ایده ای به ذهنم رسید گفتم طلاهامو می فروشم و این در حالی بود که یک ماه بود ازدواج کرده بودم و همسرم به شدت مخالف بود و می گفت زشته اقوام حرف در میارن میگن شوهرش طلاهاشو از دستش درآورد و از این حرفها
یادمه که گفتم به مردم چه ربطی داره من هر کاری که فکر بکنم درسته انجام میدم و یک ماه طول کشید تا همسرم راضی شد طلاهامو بفروشم و البته خداوند دلش رو راضی کرد و اینجوری به راحتی ما صاحب خونه شدیم
خونمون رو جوری ساختیم که بتونیم بعد ها که پول دستمون اومد یه طبقه بهش اضافه کنیم و بعد چند سال مبلغ حدود 35 میلیون رو تونستیم جور کنیم و بعدش با یه مهندس از اقوام صحبت کردیم برای نقشه ساختمون وقتی از میزان پولمون مطلع شد گفت این مبلغ کافی نیست و فوقش سفت کاری باهاش انجام بگیره برای سفید کاری و سرامیک و کارهای دیگه این پول کمه من گفتم اشکال نداره حتی اگر با این مبلغ فقط اسکلتش رو بسازیم راضی هستیم بقیه اش توکل بر خدا
این توکل بر خدا گفتن واقعا معجزه ازش دیدم بارها و بارها گره از مشکلات خودم و خانوادم گشوده
و خدا شاهده آنچنان پول به دستمون رسید که ما حتی کمد و کابینت و کولر و هر چی که خونه لازم داشت رو خریدیم و خونه کامل کامل شد و الان تو اجاره اس و هر مستأجری میاد توش بدون استثنا میگن خونتون چه با برکته از وقتی اومدیم این خونه خیر و برکت زیادی وارد زندگیمون شده و به راحتی هم کرایه رو پرداخت میکنن
خدایا بی نهایت سپاسگزارت هستم
خانم شابسته نازنین بابت این پروژه ازتون ممنون و سپاسگزارم خدا حفظتون کنه
بنام الله که رب العالمین است
سلام به استاد عزیزم و مریم بانو نازنینم
سلام به تمام خانواده بزرگم در سایت عباسمنش
خداوند را سپاسگذارم که این پروژه را خانم شایسته عزیز شروع کردن تا ما بتوانیم بهتر روی خودمان کار کنیم و ترمزها و افکار و باورها وحتی اعمالی که انجام دهیم را دوباره بررسی کنیم و خودمان را بهتر بشناسیم و ایرادها را برطرف کنیم خدا را هزاران بار شکر
دیشب بین دو نماز مغرب و عشا یک دفعه منقلب شدم وزدم زیر گریه که خدا کمکم کن و هدایتم کن تا بتونم بیشتر به تو باور و اعتمادو توکل داشته باشم و از خداوند هدایت خواستم تا مرا وسعت بده تا وارد مرحله دریافت خواسته هایم شوم و درمدار بالاتری قرار بگیرم
یکشنبه فایل جدید استاد را که در سایت دیدم تحت عنوان کلید اجابت دعاها بسیار منو به فکر فرو برد و چندین بار اونو گوش دادم و باعث شد بفهمم که مشکل من اعتراف میکنم بی ایمانی به خداوند هست که هنوز ربوبیت اونو باور ندارم بله همه میگیم ما به خدا ایمان داریم باور داریم و…..اما در عمل نیستیم اگر بودیم در این جایگاه نبودیم بقول خانم شایسته اینو به خودت بگو تا به غرور سازنده ات بر بخوره و باورهای خودتو درست کنی بله من اینو به خودم گفته بودم و کم کم هدایت شدم امروز به این فایل اول پروژه به خودم تعهد دادم حتما این مسیر رو هر روز با استادم وتمام خانوده بزرگ و عزیزم ادامه بدم من از آموزشهای استاد خیلی نتیجه گرفتم و از خداوند میخواهم که استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز را در پناه خودش حفظ کند و هر آنچه را میخواهند در دنیا وآخرت به آنها بدهد خدا را هزاران بار شکر.
در اینجا من دیدگاههای خودم رو میگمتا یک رد پا برای خودم داشته باشم و شاید تاثیری داشته باشه برای دوستانم
در جواب سوال اول من قبلا هم خدا کمک کرده بود مثل کسانی که ناآگاه از بعضی قوانین البته نه همیشه پیروی کردن و من فکر میکردم چون گریه کردم و التماس کردم خدا دلش به حال من سوخته و کمک کرده مثل 99 درصد مردم که همین جنس از افکار رو دارن به درخواست من جواب داده
اما با آموزشهای استاد و دوره کشف قوانین زندگی متوجه شدم که جهان چطوری داره عمل میکنه و این باورهای توحیدی هست که داره بهتر و بیشتر و راحتر و آسانتر به من کمک میکنه و بقول استاد همه چیز باوره و این جمله را بیش از صد بار در روز هی به خودم میگم
هر دفعه در فایلهای استاد و کامنتهای دوستان گیرهای ذهنی خودم را پیدا میکنم و خدا را هزاران بار شکر میکنم و اون رو با باور درست جایگزین میکنم و اگه ببینم اون جوابی که میخوام بهم نمیده اونو دستکاری میکنم تا جواب دلخواهمو بهم بده که همان کدنویسی است که استاد آموزش داد البته اینو هم بصورت تکاملی یاد گرفتم و فهمیدم البته با عنایت لطف خداوند و آموزشهای استاد
در جواب سوال دوم برای مهاجرت حدود 20 سال پیش اقدام کردم اما نشد که برم البته بصورت غیر قانونی میخواستم برم کانادا که از اونجا برم آمریکا که با درسهای استاد علت نرفتن خودمو فهمیدم که من میترسیم و عوامل بیرونی رو موثر میدونستم و خیلی چیزهای دیگه .
خیلی خوشحالم که دیگه هر چیزی که بشه میشینم فکر میکنم و بعد علت اونو که البته در افکار و باورهام است رو پیدا میکنم و سعی میکنم که اونا رو حل کنم و یک قدم برای توحیدی و موحد شدن بردارم .
درجواب سوال انگیزه دادن من الگوی مناسب برای هدفی که انتخاب کردم رو پیدا میکنم و میگم اگه اون تونسته پس من هم میتونم و استاد عزیزم رو هی به خودم میگم ببین استاد از کجا به کجا رسیده پس تو هم میتونی .
البته اوایل خیلی عجله داشتم که زود برسم به خواسته هام اما دیدم باید تکاملم طی بشه و با عجله نمیشه میانبر زد تکاملی که هی باگهای خودم را پیدا میکردم و بابت هرکدام آنها با اشک و گریه از خداوند سپاسگذاری میکردم و کم کم این باور در من قوت گرفت که خداوند منو هدایت میکنه و دستمو گرفته و رها نمیکنه و جواب مسائلم رو بهم میگه.
مرتب زمانهایی رو که خداوند بهم کمک کرده به خودم با صدای بلند که گوشم بشنوه (چون متوجه شدم در اون لحظه ذهنم ساکت میشه) میگم و هی تکرار میکنم .
البته به اندازه ای که قوانین جهان هستی رو فهمیده باشم نتیجه میگیرم .
در جواب سوال عباتهای تاکیدی من هم مثل
بعضی افراد یک سری جملاتی رو هی تکرار میکردم و طوطی وار آنها رو هی میگفتم اما نتیجه ای نداشت و یا تحسین میکردم اما در وجودم گاهی اوقات حسادت و یا کمبود عزت نفس داشتم و یا تلاش میکردم توجهم را روی نکات مثبت بزارم و مثبت اندیش باشم اما بازم جواب هیچ بود و یا شکرگذاری کنم بزور فکر میکردم تا یه چیز پیدا کنم تا شکرگذاری کنم اونم روزی 3 نعمت ، اوایل به سختی پیدا میکردم بعد از خداوند کمک خواستم و کم کم و به مرور زمان تغییرات در من شروع شد با دیدن ابرهای زیبا در آسمان شکرگذاری میکردم و خیلی چیزهای دیگه و هر روز به خودم میگفتم نگاه کن ببین آسمان هر روز زیباتر و قشنگتر از روز قبل هست و الان وقتی شروع به نوشتن برای شکرگذاری میکنم میبینم تمومی نداره خدای من چقدر نعمت به من عطا کردی و من متوجه نشدم .
و متوجه شدم بقول استاد دعاهایی که پیامبران میکردن (جملات و کلماتی که میگفتن) اصلا مهم نیست باوری که از خداوند داشتن و اونا رو به خواسته هاشون میرسونده مهمه نه کلمات ، و من شروع کردم در اعماق خودم کنکاش کردن و فکرکردم که با گفتن چه جملات و عباراتی به احساسی که همراه با آرامش و اطمینان و باور به ربوبیت خداوند هست درخواست کنم ،آنها را کم کم پیدا کردم و شروع به درخواست کردن از خداوند کردم و دیدم که جواب میده خیلی خوشحال شدم انگار که کشف بزرگی رو پیدا کرده ام .
من صدها بار فایلهای استاد چه محصولات چه فایلهای رایگان استاد رو گوش دادم و با خودم هی صحبت کردم ریشه هر فکر و باور که داشتم رو پیدا کردم و با الگو برداری سعی کردم باورهای بهتری بسازم که به من کمک کنه تا به خواسته هام برسم هر روز وقتی بیدار میشم سپاسگذاری میکنم پروردگارم را بعد از خداوند درخواست میکنم امروز یک قدم فقط یک قدم به سمت توحیدی شدن و موحد شدن بردارم مثل استادم و متوجه شدم در همان روز یک باگ ذهنی منو بهم میگه یا رفتاری که باید داشته باشم .
بیشتر سکوت میکنم و بیشتر تعمق در خودم و با خودم حرف میزنم درباره چگونه از قوانین آگاهانه استفاده کنم تا نتیجه دلخواهمو بگیرم .
خداوند را برای اینکه منو هدایت کرد به این سایت توحیدی و استاد فرزانه و دوستان عالی و موحد بسیار بسیار شاکر و سپاسگذارم
من به خودم که نگاه میکنم و با 2 سال قبل خودم مقایسه میکنم خیلی عوض شدم و حتی اطرافیانم اینو بهم میگن . اوایل مسخره میشدم چون دوست داشتم به دیگران هم این آگاهیها رو بدم اما بقول استاد نتیجه منفی بود و من دیگه ساکت شدم و فقط روی خودم کار کردم .
اتفاقات و تضادهای زیادی برام رخ داد و قلبم شکسته شد و خیلی گریه کردم اما باز ادامه دادم و به خودم میگفتم اشکال نداره اینا اومدن تا من رشد کنم و از اینها درسشو یاد بگیرم .
پیشرفت بقول استاد اینقدر نرم و آرام و راحت انجام میشه که آدم متوجه نمیشه چند روز پیش یک دفعه تو مترو فکر کردم که وقتی میگم خدایا یک جا برای نشستن باز کن تو اون شلوغی بعد از چند لحظه جا برای نشستن باز میشه حتی وقتی جای نشستن رو هم انتخاب میکنم همون جا میشینم و یا وقتی داخل قطار مترو گرمه میگم خدایا گرممه هوای داخل رو برام خنک کن بعد از چند لحظه متوجه میشم که هوا خنک شده و خیلی از درخواستهای دیگمو میبینم که بهم داده میشه ، خدایا هزاران بار سپاسگذارم .
وقتی توی قسمتی از مسیرم برای سرکار رفتنم (مشاور املاک هستم ) که دارم پیاده میرم از آبی که در جوی کنار خیابان در جریان هست لذت میبرم از نگاه به مردم و خیابان لذت میبرم از بودن در کنار همکارانم لذت میبرم از دیدن یک گنجشک لذت میبرم از میوه ای که روی درخت هست لذت میبرم و هر لحظه خداوند را سپاسگذاری میکنم بابت این همه نعمت و زیبایی و من میتونم اونا رو تجربه کنم ، من از مسیر زندگیم لذت میبرم و من غرق در آرامش هستم و تمام اینها را مدیون آموزشهای استاد عزیزم هستم .
حدودا 20 روز پیش یک تضادی برای من پیش اومد که اگه 2 سال قبل بود کلی بهم میریختم و از دیگران میخواستم کمکم کنن اما وقتی صاحبخانه ام بهم گفت ملک رو فروختم تا پایان دی خانه را تخلیه کن با آرامش بهش گفتم باشه و تاپایان بهمن فرصت بدین انشالله که فروش خانه برای شما پر از خیر و برکت باشه بعد دیدم من اصلا نگران نیستم با اینکه هیچ پولی برای ودیعه ندارم (خانه ام یک خانه قدیمی و مال یکی از بستگان دور دامادمان است که بدون ودیعه و با اجاره ماهی 2 میلیون نشستم و در حال حاضر استطاعت مالی ندارم بخاطر ورشکستگی و زیر صفر و بدهی هستم ) و به خودم گفتم اشکالی نداره خداوند هدایتم میکنه و تا حالا هم خداوند خانه های قبلی رو بهم داده از طریق هزاران دست مهربانش و باز هم کمک میکنه و برای خودم شروع به نوشتن و توصیف خانه جدیدی که دلم میخواهد کردم و امیدم به خداوند هست و باور دارم که خداوند کمکم میکنه و برای خودم از قبل خودم مثال میارم و میگم دیدی فلان جا اینکارو کرد و هی تکرار میکنم و با احساس آرامش دارم وسایلم رو جمع آوری میکنم .
وقتی روی خودت کار میکنی کم کم مسیر و راه را یاد میگیری باورهای اشتباه و عدم سپاسگذاری در کارم را متوجه شدم و چند روزه که تعهد دادم اونا رو هم بنیادین تغییر بدم تا نتایج مالی وارد زندگیم بشه .
الان خدا رو شکر ورودی مالی از جاهایی که فکرش هم رو نمیکردم دارم خدا رو صدهزار مرتبه شکر.
یه ترمزهای خیلی ریزی دارم پیدا میکنم که اصلا فکرشو نمیکردم که ترمز باشه اونم از برکت فایلهای رایگان استاد و کامنتهای دوستانم .
خدا را صدهزار مرتبه شکر که در این مسیر قرار گرفتم و هدایت شدم به مسیر توحید و خوشبختی.
استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز از اینکه این پروژه رو شروع کردین برای کمک به ما شاگردان بسیار بسیار سپاسگذارم.
انشالله خداوند یار ویاورتان باشد در تمام امور زندگیتان
به نام خدای یکتا
با سلام خدمت استاد عباسمنش و خانم شایسته و دوستان عزیز
گام اول پروژه مهاجرت به مدار بالاتر
قبل از همه چیز باید یک تشکر ویژه از خانم شایسته عزیز کنم که زحمت کشیده و برای بچههای سایت امکان شرکت در یک پروژه گام به گام رو فراهم میکنند.
من یک تجربه خوب از پروژه خانه تکانی ذهن داشتم و تونستم به کمک خدا و استاد عباسمنش و خانم شایسته و بچههای سایت یک عادت بد رو ترک کنم،عادتی که زندگی خودم و خانوادهام رو یه جورایی تلخ میکرد،اما خوشبختانه تونستم با شرکت در پروژه خانه تکانی ذهن این عادت بد رو ترک کنم و این دستاورد باعث شده یک باوری رو به من بده که با شرکت در پروژه مهاجرت به مدار بالاتر به یک موفقیت دیگه هم برسم به شرط اینکه خودم رو مقید کنم هرروز و گام به گام پیش برم و با هر گام و هر موفقیت کوچیک کلی سپاسگزار باشم و در پایان این پروژه به یک هدف دیگه هم برسم،آن شاءالله