مصاحبه با استاد | مهاجرت از مدار فعلی به مدار بالاتر - صفحه 49
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/06/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-12-30 01:22:062024-12-31 05:24:57مصاحبه با استاد | مهاجرت از مدار فعلی به مدار بالاترشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند بخشنده مهربان
خدایی که مهربانیش همیشگی و رحمتش بی پایان است
سلام به روی ماه تک به تکتون
اول یه تشکر کنم از خانم شایسته عزیز بابت دوره گام به گام واین دوره جدید
خب میخوام بنویسم با شروع این دوره چ اتفاقات خوبی برام داره میفته وانشالله به امید حق ادامه دار هم هست
اولین اتفاق که از طرف سایت برای اولین بار هدیه بهم تعلق گرفت و کلی ذوق کردم ممنون از شما
ومن همیشه دوسداشتم جشن کریسمس خارجی هارو از نزدیک ببینم نشد که خارج از کشور برم ولی خدا برام یه سفر خیلی خوب چید اونم موقع جشن کریسمس به شمال کشور به هتل خیلی خوب که اونجا تزیین کرده بودن برای جشن کریسمس بابانوئلم داشت
چ هتلی چ پرسنلی،چ اتاقی تمیزی ،چ ویویییییی
ازاون ویورررررررر هااااا بودددد
اتاقمون یه پنجره بزرگ سرتاسر شیشه داشت با پرده های حریر نازک با یه تراس بزرگ تر ومیز با ویو دریا
وقتی صبح از خواب بیدار میشدی اولین چیزی که میدی دریای بیکران خداوند بود وقتی میدی فقط خدارو شکر میکردی بابت عظمتش بابت شکوه جلالش
که چقدر ما در برابر قدرت خداوند قطره ای ناچیز هستیم
وجالب اینجاس که تو این چند روز اکثر شهرستانها بارندگی وبرف بود جاده ها بسته
وقتی خودش میچینه جایی بری همه چیز در بهترین زمان ومکان جفت جور میشه
جاده ها باز که برف ها روی کوه قشنگی جاده رو چند برابر کرده بود ولذت میبردی از این همه فراوانی فقط بادیدنشون شکرگزار بودیم
هوای شمال رو نگم براتون روز اول آفتابی هوای ملسسسسس و خوشگل آسمون آبی ابرهای سفید پفکی ،یعنی تو این چند روز که ما شمال بودیم فقط یه بار بارون گرفت اون شب بود فرداش هوا شد بهشت اینقدر تمیز و قشنگ یعنی اکسیژن خالص نفس میکشیدی هوا آینه شد
از محوطه هتل بگم براتون سرسبز زیبا اصلا زرد نشده بودن پرنده ای خوش صدا که این پرنده رو من صداشو خیلی دوسدارم ولی اسمشو نمیدونم چیه اینقد قشنگ آواز میخونه
تواین هتل چقدر آدمهای ثروتمند امده بودن چ ماشین هایی مول بالایی که توی محوطه پارک نبود هتل خالی میشد پر میشد فراوانیییی
موقع صبحانه خوردن همه چی بود هرچی فکرشو میکردی به صورت سلف سرویس وجود داشت هر ظرفی خالی میشد دوباره پر میشد ومیگفتم ببین مریم این یعنی فراوانی تمومی نداره چقد دست مردم پول هست چقدر مردم ببین پول دارن پول زیاد هست
چون قیمت هتلی که ما رزرو کرده بودیم هر آدم معمولی با درآمد پایین ننیتونست اونجارو رزرو کنه وداخل این هتل پراز آدمهای با وضع مالی خیلی خوب بود
ونگم براتون که میگفتیم خدایا ما نمیدونیم رستوران کجا خوبه کجا تمیزه غذاش خوشمزش
گفتم خداجون یه رستورانی به ما نشون بده آشپزش خانم باشه تروتمیز باشه غذاش خوشمزه باشه
رستورانی بهمون نشون داد که عکس یه خانم رو گذاشته بودن نوشته بود هیج جا دستپخت مامان نمیشه آقااااا ما رفتیم چ غذاهای محلی خوشمزه ای
چ رستوران تر وتمیز و زیبایی چ پرسنل مودبی
چ خواننده خوش صدایی
یعنی تواین چند روزه ما هرجا بابت رستوران از خدا هدایت خواستیم دمش گرم چ جاهای خوبی رو بهمون نشون داد
علاوه بر غذاهای خوشمزه محیط عالی با پرسنل عالی خوش اخلاق
آخرین شبی هم که رفتیم رستوران دعوت شدیم به اونجا وای نگم براتون این رستوران دو طبقه بود
بزرگگگگگگ شیک بچه ها باور مشتری اینجا موج میزد،تازه نه مشتری معمولی،مشتریهای ثروتمند که اصلا قیمت براشون مهم نبود دائم در حال سفارش غذا بودن،همونجا گفتم خدایا منم دوسدارم سالنمون همنجوری پراز مشتری بشه نه مشتریهای عادی مشتریهایی که اصلا قیمت براشون مهم نباشه
یدونه صندلی خالی نبود که بشینی یعنی پر میشد خالی میشد
با چه قیمتهای فضاییییی ،ولی مردم میومدن اصلا به قیمتها کاری نداشتن بازم تو این رستوران پراز آدمهای ثروتمند بود وچ ماشینهای مدل بالایی که متعلق بود برای هر کدوم از این مشتریها
و چقدر تحسین کردم صاحب رستوران رو بابت لیاقتی که پیدا کرده با اینکه اصلا غذای خوبی نداشت ولی پراز مشتری بود و چون شب آرزوها بود یه خواننده خوش صدا هم بود اونجا کلی رقصیدیم وشادی کردیم
همونجا کلی خداروشکر کردم بابت این سفر عالی
برگشتم که خدارو صد هزاران مرتبه شکر در بهترین زمان برگشتیم باهوای عالی به سلامت رفتیم وبرگشتیم
سلام برتو مریم عزیز و دوست داشتنی،
خیلی خوشحالم برات که اینقدر خوب روی خودت و باورهات کار میکنی.
طرز نگاهت به اطراف بسیار زیبا و ستودنیه خیلی خوبه که توجه ات رو
روی نکات مثبت اطراف و اطرافیانت میذاری و همین موضوع پاداش
داشتن این جنس تجربیات را برایت در زندگی خواهد داشت.
من خودم از زمانی که تونستم یکم بیشتر روی دیدن زیبایی های
اطرافم و اطرافیانم و آدم ها کار کنم و دنیا رو از دریچه زیبایی هاش ببینم،
جهانم تغییر کرد روابطم با دیگران به طور استثنایی زیباتر بهتر و آرام تر شد،
همه ی آدمهایی که باهاشون برخورد میکنم بهم میگن چقدر دوست داشتنی هستی
این موضوع خیلی احساس خوبی برام ایجاد میکنه…
اینطوری برات بگم که وقتی میرم خرید فروشنده ها بهم تخفیف بیشتری میدن
باهام احساس راحتی بیشتری دارند و سعی میکنند که باهام دوست بشند و ارتباط
بیشتری بگیرند این موضوع بهم کمک کرده که اطرافیان و هرکسی که میشناستم
یا حتی نمیشناستم دوست داره یه کاری برام انجام بده باحاله برام.
از درون واقعاً تغییر دادم خودمو واقعاً زیبایی ها رو در دیگران میبینم
و همین موضوع باعث شده که همه رو خیلی دوست دارم از صمیم قلب
وقتی این موضوع رو درک کردم اشتباهات یا خطاهایی که از دیگران میبینم
دیگه اذیتم نمیکنه و دلیل اونو میدونم این که اون آدم هنوز به رشد کافی نرسیده
و تو اون موضوع هنوز بالغ نیست به همین خاطر خطا ها و اشتباهات دیگران
برام مثل قبل زننده نیست و احساس میکنم به درک درستی در این موضوع رسیدم.
خلاصه که کامنتتو خوندم کلی کیف کردم دوستداشتنی خانم امیدوارم تو همه عرصه های زندگیت بدرخشی، این کامنتم نوشتم هم برای یادآوری موضوع تمرکز روی نکات مثبت زندگی خودم که چه تاثیرات مثبتی داشته تا الان برام چون نوشتن باعث میشه فکر کنم بیاد بیارم و باورم قوی تر بشه.
هرچند بعضی اوقات آدم میره تو جاده خاکی اما لرزه گیرهایی رو برای خودم کنار این جاده گذاشتم
که خیلی زود برگردم به جاده اصلی، خیلی خوش حالم از آشنایی با شما
سلام حسین جان
ممنون از کامنت خیلی خوبت،خیلی ذوق کردم تحسینم کردین این تشویقارو سعی میکنم به خودم یادآوری کنم همینجوری به نوشتن ادامه بدم نه برای تایید وتحسین دیگران برای یادآوری به خودم، من خیلی اهل کامنت نوشتن نبودم ولی از وقتی متعهد شدم روی خودم کار کنم شروع کردم به نوشتن وچقدر به قول استاد این نوشتن خوبه،باعث میشه دوباره توجه کنی به اون نکات مثبتی که نوشته بودی
وتحسین میکنم شمارو بابت عملگراییتون،وتتایج خوبتون
انشالله که خداهدایت کنه کمکمون کنه قوی تر با اراده تر این مسیر و تا آخرادامه بدیم
مسیرتون پرنور وهموار دوست خوبم
سلام به دوست عزیزم مریم دوستداشتنی
امیدوارم حال دلت عالی باشه
خیلی خیلی از شرح و توصیفی که نوشتی لذت بردم جالبه که امسال خیلی دوست داشتم پاییز رو برم شمال ولی انگار نتونستم جذبش کنم ولی با خوندن کامنت شما یاد گرفتم که فرکانس خواسته ام رو قشنگتر و جذابتر به جهان ارسال کنم تا بتونم اینجور شرایطی رو که شما تجربه کردیم تجربه کنم
ممنونم ازت دوست عزیز
سلام مینو جونم
ممنون از اینکه برام پیام گذاشتی
بهت پیشنهاد میکنیم حتما پاییز وزمستون شمال رو تجربه کنی که بی نظیره
منم اولین بار بود رفتم وهمیشه دیدم خیلی فرق داشت بخاطر سرما برف
ولی وقتی رفتم کلا ماجرا تغییر کرد
مسیرت پورنور وهموار قشنگم
سلام مریم عزیز
چقدددر عالی نوشتی نکات مثبت مسافرتتون رو واقعا من لذت بردم از خوندنش من دوبار کامنتت خوندم دفعه دوم با تجسم میخوندم منم لذت بردم از نوشتهات منم این خواسته برام شکل گرفت که خدایا منم میخوام و منم میتونم ثروتمند بشم و مسافرتهای عالی برم
نمیدونم باورت میشه یا نه من یه لحظه حس کردم اون جایی که نوشتی چه غذاهای خوشمزه ای یعنی نگم برات چه لذتی بردم از کامنتت
تحسینت میکنم مریم جان که اینقدر خودت کار کردی که فقط تمرکزت رو زیباییها هست
تحسینت میکنم که در طول مسیر از خداوند بابت خواستهات نشونه میخواستی و این یعنی توحید همه چیزه و اگر ما به خدا بسپاریم خودمون رو و روی اون حساب کنیم بهشت رو میتونیم تجربه کنیم مثل شما که رفتید مسافرت شمال و خیلی بهتون خوش گذشت
برات آرزوی ثروت سلامتی خوشبختی آرامش و سعادت در دنیا و آخرت خواستارم عزیزم
با یاد و نام خدای بزرگ و مهربان
سلام عرض میکنم خدمت استاد عزیز و دوستان گرامی
شروع دوره مهاجرت به مدار بالاتر (روز اول)
دوست داشتم تجربه خودم از شرایط زندگیم و درک قانون رو که مرتبط با این فایل هست با شماها به اشتراک بذارم .
اولین موضوعی که من متوجه شدم از صحبت های استاد اینه که “هیچ کس کامل نیست” ، این خیلی کمک میکنه به من که اشتباهات خودمو ببخشم و به خودم سخت نگیرم و حال خودمو بد نکنم (احساس بد = اتفاقات بد) ، اینو یه تجربه بدونم برای بزرگ شدنم و سعی کنم اشتباهمو تکرار نکنم و ازش درس بگیرم .
موضوع دوم بحث توحید درعمل و سریعتر شدن سرعت رسیدن به خواسته هامون هست . دو سال پیش چند وقتی بود توی شغلی که هستم دوست داشتم پیشرفت کنم و ارتقا بگیرم ، ولی شرایط روتین مونده بود واسم و اتفاق خاصی نمی افتاد و ذهن منم واقعا راهی برای پیشرفت نمیدید ، همون موقع ها با استاد آشنا شده بودم و کم و بیش فایلها رو گوش میدادم “مخصوصا توحید عملی قسمت 5 ” . خلاصه گذشت تا یه روز یه اتفاق بد واسم افتاد و یه تهمت بمن زدن و منو به یه قسمت توی شرکت فرستادن که شرایط کاری اونجا خیلی سخت و یه جورایی از صفر شروع کردن بود . من اون لحظه که بهم گفتن باید بری یه شعر به ذهنم رسید که “رشته ای بر گردنم افکنده دوست # می کشد هر جا که خاطرخواه اوست” و صدای استاد توی ذهنم بود که این اتفاق بده همونیه که تورو به جاهای بهتر میرسونه . رفتن از جایی که 8 سال براش زحمت کشیده بودم به جایی که باید از صفر شروع میکردم با شرایط بد واسم خیلی سخت بود ولی باید میرفتم . خلاصه رفتم سر اون کار و شرایط هم بد بود و چاره ای هم نداشتم ولی یکار رو انجام دادم اینکه امیدوار بودم و حرف استاد که میگفتن “الخیر فی ما وقع” توی گوشم بود و من سعی میکردم حالم رو خوب نگه دارم و نجواهای شیطان هم این وسط بود . همکارها میومدن و میگفتن بذار با فلانی صحبت کنیم یا برو به فلانی بگو تا نجات پیدا کنی ، روتو بزن به فلانی و از این جور چیزها که من سعیمو میکردم که رومو نندازم به کسی و از همکارهامم خواهش میکردم از کسی راجع بمن چیزی درخواست نکنن برای جابجاییم . فایل توحید عملی رو خیلی گوش میدادم و اینکه فقط روی خدا حساب کنم و حتی روی خودمم حساب نکنم . اوضاع سختی بود (ومن سعی میکردم سخت نگیرمش) . با همین روال 2 ماه گذشت تا اینکه به صورت کاملا معجزه وار منو خودشون جابجا کردن و آوردن جایی که حتی توی خواب هم نمیدیدم و هنوزم برام یه معجزه حساب میشه و خودشون ارتقا هم بهم دادن و اتفاق های خوبی رو تجربه کردم و ….
من فقط از خدا ارتقا خواسته بودم ولی اون هم ارتقا بهم داد ، هم فهموند به اونا که تهمتی بهم زدن بی اساس و دروغ بوده ، هم به جای بهتری منتقل شدم ، هم از لحاظ آدمهایی که کنارم هستن و هم از لحاظ پرستیژ شغلی و …..
این یکی از نتیجه های من از توکل به خدا و توحید در عمل و سریعتر شدن رسیدن به خواسته هامون با توحید بود ، کاری که 8 سال خودم میخواستم انجامش بدمو و نمیتونستم ، خدا توی دوماه به بهترین شکل انجامش داد چون بهش توکل کردم و ازش خواستم .
* با تغییر باورها نتیجه زندگی ما عوض میشه و آرام آرام محیط زندگیمون هم عوض میشه حتی آدم های اطرافمونم تغییر پیدا می کنن و اینو من تجربه کردم
موضوع سوم بحث تکامل هستش ، بعد از انتقالم به جای بهتری که گفتم ، دوست داشتم شرایط طوری پیش بره که من زودتر اونجا هم پیشرفت کنم ، ولی کار جدید بود و منم شناختی ازش نداشتم . باید با فروشنده ها ارتباط میگرفتم ، نحوه ی تکمیل درخواست های خرید ، تهیه گزارش و کارهایی که باید انجام میشد تا یه خرید انجام بشه و اوایل به خودم سخت میگرفتم زودتر یادش بگیرم و نمیشد ، اشتباه میکردم توی کارم ، وقت زیادی باید سپری میکردم و …. من موضوع تکامل رو اونجا درک کردم که ببین درسته توی شرکت با تجربه ای و خیلی هم توانایی داری ولی اینکار جدید رو باید بذاری تا آروم آروم و پله پله یادش بگیری و انجامش بدی . موضوع تکامل یه قانون هست که نمیشه ازش فرار کرد و طی کردنش و لذت بردن ازش برای موفقیت لازمه .
“تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثنا حاصل باورهامون هست و باورهامون حاصل افکارمونه و افکارمون حاصل ورودی های ذهن ماست”
“از همون جایی که هستیم شروع کنیم به لذت بردن ”
“نگاه منفی به هیچ موضوعی نداشته باشیم”
در پناه خداوند مهربان شاد ، سالم و خوشبخت باشید
براتون آرزوی سلامتی و شادی و خوشبختی دارم
یا حق
سلام بر استاد عزیزم و بانو مریم شایسته گرامی
از جایی که هستم لذت ببرم. قبول کنم جایگاهی که الان هستم نتیجه فرکانسهایی هست که خودم ساختم و به جهان مجوز عملی شدنش رو دادم. جایی که الان هستم رو اگه خوب یا بد، خوشایند یا ناخوشدایند؛ هر چی که هست قبلا تصورش کردم. در موردش گفتگوی ذهنی داشتم. من خیلی این جمله رو قبول دارم و خدارو هزار بار شکر میکنم. حالا که این جایگاه رو خودم خلق کردم پس میتونم تغییرش بدم،
همین جایی که هستم خوشحالم. به مسیری که اومدم نگاه میکنم و هر چه بوده رو میپذیرم و سعی میکنم از دل این مسیر ، قشنگیهاشو ببینم و مرور کنم.
خودمرا لایق جاهای خوب بدانم. صد در صد لایقم. من خودمو خیلی دوست دارم پس بهترینهارو واسه خودم میخوام. بهترین موقعیتها و لحظه ها رو واسه خودم میخوام.
هیچ نگاه منفی به مهاجرت نداشته باشم. حرکت از جایی که هستم خوبه. با این که اصولا آدمی هستم که از تغییرات کمی هراس دارم ولی اونو لازم و حیاتی میبینم. پس آرام پیش میرم و اجازه میدم تکامل این مسیر اتفاق بیفته.
درود بر استاد عزیز و خانم شایسته گرامی
درمورد این که نه گفتن اطرافیان درباره ی انجام یک کار
در دوران مدرسه شاید اول راهنمایی بودم که در محله ما یک شخصی بود که با دهانش صوت بلبلی می زد و یکی از دوستانم بود که مگفت این ژنتیکیه و این ها خانوادگی این توانایی رو دارند.
من هم به دوستم میگفتم که نخ با تمرین میشه این کار رو کرد ولی دوستم قبول نمی کرد و به من میگفت که ممکن نیست تو بتونی این کار ور بکنی.
اینجا بود که من برای اثبات خودم و نقض حرف دوستم بهش گفتم که من این کار رو انجام میدم
و خدا شاهده که با یک یا دو روز تمرین تونستم که دقیقا همان صوتی (بلبلی)که اون شخص میزد رو با دهانم بزنم.
البته باید این رو بگم که حدود یکسال قبلش برای صوت زدن بادهان و بدون دست بایکی از دوستان دیگم این چالش رو تجربه کرده بودم و موفق شده بودم.
و در کل میخواستم به این موضوع اشاره کنم
حرف استاد که میگن با برخورد با چالش ها بیشتر پیشرفت می کنن و نقطه شروع یک جهش هست براشون واقعا یک نکته ی خیلی خوب و عالی هست برای کار کردن روی افکار و باورها و خواسته ها مون.
وخدا رو شکر من هم تا به حال یه جورایی با این روش به خیلی از خواسته هام رسیدم.
شاد پیروز و سربلند باشید
سپاسگزارم
جالب است که جهان همیشه همراهی ام میکند. اما من اغلب موافقت نمی کنم.
دفعه پیش که گام به گام آغاز شد،دقیقا در زمانی بود که من قصد کرده بودم روی خودم کار کنم. صبح روزی که با این نیت بیدار شدم،گام به گام اغاز شد. دو سه روزی روی خودم کار کردم اما درگیری ها و موضوعات روزمره مرا غرق خودش کرد.
حالا هم بعد 7 ماه بودن در کابل( مهاجرت داشتم) تصمیم گرفتم به ولایت خودم برگردم تا در طبیعت،سکوت و آرامش آنجا روی خودم کار کنم.
در این هفت ماه بودن در کابل،من تجربیات زیادی داشتم،بسیار بلد شدم با مردم با شهر و با جامعه. به بسیاری از اهداف کوچک خود که سالها می خواستم شان رسیدم و واقعاً احساس می کنم کلان شدهام و دیگر فهمیدم و دیدم که «من می توانم از پس خودم بربیایم.»
به این باور هم رسیدم که:« مهاجرت به آدم برکت میآورد».
خوب همین امروز و فردا به پنجشیر( ولایتم) بر می گردم. ترس هایی دارم و می ترسم آنجا رفتنم یک پسرفت باشد اما با یادآوری این نکته که:« هرجا آرامش داشته باشی پیشرفت هم هست» تصمیم گرفتم که بروم.
در این چند ماهه بسیار کم روی فایل ها کار کردم و کم شنیدم. به خاطر درس و فضای اینجا نتوانستم به این بخش برسم. این چند ماهه چیزهای زیادی شد و رخ داد که حالا می خواهم به یک جای آرام برسم تا دقیق بررسی شأن کنم.
من با وجود ترس به پنجشیر میروم که روی فایل ها کار کنم . به هدف بعدی که شروع دانشگاه و مهاجرت تحصیلی به ایران است،برسم.
جهان هستی هدایتم کند که تا آخر این دوره ثابت قدم باشم. متشکرم
بنام
سلام به استادعزیزم واستاد خانم شایسته
سلام به همه عزیزان
اول اینکه باقانون سلامتی چقدر شما تغییر کردید دوظاهر متفاوت قبل از دوره قانون سلامتی وبعد از عمل به قانون سلامتی نسبت به گذشته استایل تراشیده ورزشکاری ای درست کردید بهتون تبریک میگم
قانون تکامل قانونی که هیچ کس نمیتونه دورش بزنه و همه چیز روند تکاملی داره
هیچ انسان کاملی در جهان نبوده نیست و نخواهد بود ودر واقع همه انسانها روند تکاملی دارند برای رشدوپیشرفت
این نوع تفکر شما برام قابل هضم هست نسبت به تفکرات قبلم که انسانهای خاصی هستند که هرگز اشتباه نکردند معصومیت دارند وکلی باورهای اشتباه که همه باید در خدمت اونها باشند
از این لحاظ خدا رو شکر میکنم همون زنجیرهای نامرئی که به دور خودم کشیده بودم یکیش همین بود ،وباور درست اینه ،همه انسانها به یک اندازه به خداوند نزدیک هستند و هیچ انسان کاملی نیست
ویژگی توحیدی بودن که قدرت رو به دیگران ندادندوقدرت رو دست خودشون نگه داشتند
به عوامل بیرونی قدرت ندادن عوامل بیرونی چیه دیگران پارتی دارند ،چشمت میزنند ،باید روابط داشته باشی یا به تو بها نمیدن و…وهمون باورهای شرک آلود که ما رو از رب العالمین دور میکنه
استاد شما گفتیدحالا که مهاجرت به آمریکا غول آخره شاخ غول آخر رو میشکونیم احسنت ،یکی از ویژگی های من هم اینکه با کسی کل بندازم باید برنده بشم یعنی کری خواندن انرژی منم زیاد میکنه مثل سوخت میشه برای حرکت کردن
در طول زندگیم به چند تااز شهرهای ایران مهاجرت داشتم که اولین مهاجرت مثل یک اکتشاف جذاب جدید وپر هیجان وترس آور بود
اولین بار که از شهر خودم مهاجرت کردم تهران برای آموزش سربازی دوسال تهران بودم شهر بزرگ که کسی رو نمیشناختم وهمه چیز برام جدید بود والبته بعدهارفتم سر کار اصفهان که باز هم مهاجرت به منطقه دور تر بود اولش ترس داشت که توی شهر غریب کسی رو نمیشناسم و کلی سوال بی جواب دیگه داشتم ولی کم کم همه چی درست شد کلی دوست خوب پیدا کردم وکلی تجربه جدید داشتم کلی مکان های زیبا رفتم وووو
دوست دارم مهاجرتم به مدار بالاتر رو تجربه کنم نعمت های بهتررو دوستان بهتر ومکانها ی بهتر حتی شهرهای زیباتر و جذاب تر وخدا میداند که کشور جدید هم توی لیستم هست بهشت کشورها به قول شما استاد شروطی داره
اول اینکه از جایی که هستم لذت ببرم با عشق
دوم خودم رو لایق جاهای خوب بدونم لایق بهترین ها ،من لایق بهترین ها هستم چون تکه ای از خداوندم با همون کیفیت
سوم هیچ نگاه منفی ای به مهاجرت نداشته باشم که از باورهای اشتباه نشات میگیره مدار بالاتر انسانهای بهتر وبا کیفیت تری داره ،نعمت های بیشتری داره مدارپر خیر و برکت تری هست
من باید در مسیر درست استمرار داشته باشم و فایل ها رو دنبال کنم برای خودم ارزش قایل بشم به عادت های محدود کننده نه بگم مثلا وقتی پیش همکاران میشینم اونقدر در گیر مسایل اخبار و دلار و..هستند که ناخواسته ورودی های بدی رو دریافت میکنم وسعیم براینکه که موقعی برم که داریم بازی تنیس یا فوتبال دستی میکنیم
تنها بودن رو دوست دارم ولذت میبرم هر چند محیط کارم این اجازه رو بهم نمیده ،خداوند هدایت ام میکنه و بعضی روزها هم اونقدر سرم خلوته که تنهای تنها هستم
خدایا شکرت که اولین گام برای صعود رو برداشتم
خدایا شکرت سپاسگزارم
درود بر استاد عباسمنش عزیز و سلام بر خانم شایسته گرامی
از خانم شایسته عزیز سپاسگزارم که باز هم با یک بسته ی جدید و کاربردی ما را خوشحال کردند.
در مورد موضوع گرفتن قدرت از همه و قدرت کل و تمام دادن به خدا یک نکته ای به ذهنم خورد برای اینکه هم برای خودم و هم شاید برای دوستان عزیز دیگر مفید باشد به آن اشاره می کنم؛
من به شخصه در دوران نوجوانی و ابتدای جوانی دوست نداشتم کسانی رو که به یک شخصی فقط بخاطر موقعیت و مقامش در اجتماع احترام می گذاشتند و اون شخص را در بعضی مواقع در حد خدای خودشون یا بیشتر بالا می بردند.
در کل از این کار خیلی بدم میومد…،
تا اینکه با گذشت زمان یه موقعی متوجه شدم خودم هم درگیر این موضوع شدم مخصوصا وقتی که دنبال کار می گشتم و در چند ارگان دولتی هم برای استخدام آزمون داده بودم.
ولی خدا رو شکر در یک زمان مشخصی به موضوع آگاه شدم و دوباره سعی کردم قدت رو از دیگران بگیرم و به این فکر کنم که:
هو الاول و الاخر _ ومن یتوکل علی الله فهو حسبه
و تا حالا با این باور اشتباه دست و پنجه نرم می کنم.
همیشه سعی می کنم که ذهن چموشم رو از قدرت دادن به دیگران خالی کنم و قدرت مطلق رو فقط و فقط خدا بدونم و بس.
این یک ترمز بسیار مخفی و ریز (راه رفتن مورچه سیاه رو سنگ سیاه در شب تاریک) هست،
که پیدا کردنش در موقع مناسب می تونه کارها رو روانتر و آسان تر پیش ببره و هر وقت که من آگاهانه متوجه اون بودم واقعا کارهام بهتر و سریعتر انجام شده و نتیجه خوبی گرفتم.
امیدوارم که این رد پا یک نشانه و پله ای باشه برای رسیدن به مدار بالاتر و درک بیشتر قدرت مطلق یعنی رب العالمین پروردگار کل عالم و هستی.
سپاسگزارم از استاد عباسمنش و خانم شایسته ی عزیز
خدایا شکر و سپاس بابت این همه آگاهی مفید
به نام خدا
سلام به استاد عباسمنش و سلام به خانم شایسته و سلام به تمام بچه های سایت
ردپای روز اول
من همونجور که استاد گفتن با کار نگردن روی خودم و باورهام خیلی زود مهاجرت کردم به مدار پایین حالا وقتشه دوباره یه تکونی به خودم بدم ظاهرا چون احساس میکنم دوباره جهان داره بهم سیلی میزنه تا این سیلی ها ب چک و لگد تبدیل نشد باید دست به کار شم
و چه به موقع که این پروژه شروع شده و من با کمک همون آموزشهای اولیه فایلهای دانلودی که باهاش به مدار بالارسیدم دوباره از همون اول شروع کنم
خداوند کمکم کنه چون این من دیگه یاد گرفتم و من بلدم چیکار کنم من و بیچاره کرده میخام یکباره دیگه تسلیم بشم و از صفر شروع کنم به امید خدا
بنام خدا.سلام خدمت استادعباسمنش عزیز و خانم شایسته مهربان و تک تک دوستانی ک اینجا باهم همراه شدیم واسه مهاجرت ب یک مداربالاتر.
من دیروزقبل ازینکه تعهد بدم ک میخام بااین دوره همراه باشم دوسه بار این فایل رو گوش کردم.
ولی وقتی دیشب این تعهد رو دادم و الان دوباره گوش کردم و نکات مهم رو تودفترم یادداشت کردم تازه متوجه شدم ک چ نکات مهم و بدرد بخوری برام داره.
چون اینجا دوستان از مهاجرت و باورهایی ک ب استاد کمک کرده تا مهاجرت کنند ب یک کشور بی نقص و همه چی تموم،سوال کردند ولی مسئله ی من الان همین خونه و محله ای هست ک الان دارم توش زندگی میکنم ولی باخیلی شرایط نادلخواهی مواجه میشم ک متاسفانه نمیتونستم توجهم رو از اونا بردارم و ب نکات مثبت هم توجه کنم.ولی درحین نت برداری ازین فایل این ایده اومد و داخل دفترمم با خودکارقرمز نوشتم ک ازین ب بعد نوشتن،دیدن توجه کردن و صحبت کردن درمورد خوبیهای این خونه و محله و صاحبخونه حتی و کاسبهای محل.خداروشکر میکنم ک شنیدن این فایل رو روزی من قرارداد.
بریم سر مطالب مهم از نظر من:
مهمترین اصلی ک باعث میشه من خیلی سریع موفقیت کسب کنم و پیشرفت کنم اینه ک قدرت رو از همه بگیرم و بخدایی بدم ک تو وجود من و تو وجود هممون هست،(چون این توانایی رو ب هممون داده) و روی کسی حسابی باز نکنم.
چون هرچی ب زندگی افراد موفق هم نگاه کنیم فارغ ازینکه چ دین و مذهبی دارنداین ویژگی توحیدی ک قدرت را ب عوامل بیرون ندادند و دست خودشون نگه داشتندباعث شده سرعت موفقیت رو هزاران برابرکنه.
ولی این باور باید روش کاربشه.هروقت ذهن مقاومت کرد و گفت فلان آدم فلان رییس جمهور قیمت دلار فلان کشور…هی این موضوع رو یاد خودم بیارم ک تنها خدا و خودم کافی هستیم برای اینکه شرایط زندگیمو اونطور ک دوست دارم خلق کنم.
ی مثال ازخودم بزنم.
مدتیه ک نیروی کارحسابی توکارهمسرم گیر نمیاد.و الان ک بقول معروف فصل کسب و کار همسرمه و نیاز ب نیروی انسانی داره تابتونه تولید رو بالاببره ولی همیشه لنگ نیروی کاره.
پارسال تقریبا همین موقع ها بود ک ی خانمی ک حدودیکی دوسال بود برای همسرم کارمیکرد با یک آقای جوانی ک اونم از نیروهای کارگاه بود یسری مسائل ایجاد کردند ک باعث شد هردوی اینا اخراج بشند.و بیشتر هم من توی این اخراج نقش داشتم وگرنه اگه باهمسرم بود ک همچنان اونا رو باهمین شرایط افتضاح نگه میداشت.
حالا هی این فکر میاد توسرم ک این خانم باجادوجنبر توکارهمسرم هم باعث شده ک من دیگه هرکاری میکنم نمیتونم برم کارگاه و انگار یکی پای منو بریده از اونجا و اگه هم برم واسه ی تایم خیلی کوتاهه ک دلم میخاد سریع برگردم خونه و هم اینکه کاری کرده ک نیروی کار نیاد تو کارگاه و همسرم همیشه دست تنها بمونه.
توی این مدت هرکاری میکردم نمیتونستم این فکرو از ذهنم ببرم بیرون.قبل ازین هم همین فکرد درمورد یکی از اعضای خونوادم داشتم.ک ب لطف خدا توی این مدتی ک کشف قوانین رو کارمیکنم متوجه شدم ک نه تنها اون شخص کلا از ذهنم اومده بیرون بلکه نسبت بهش یکم حس دوست داشتن هم میکنم.ولی حالا دوباره این افکار اینجوری توسط این کارگر ک پارسال اخراج شد اومده رخنه کرده تو ذهنم.و تازه گاهی احساس گناه هم بخودم میدم ک نباید اونجوری با اون برخورد اخراجش میکردم.میتونستم طور دیگه ای هم رفتارکنمو….و حتی این احساس گناه باعث میشه هی این فکر بیاد توذهنم ک برو پیداش کن و ازش حلالیت بطلب.چون میدونم الان کجا کارمیکنه.
الان ک داشتم این قسمت از فایل رو گوش میکردم ک درمورد باور توحیدی و قدرت رو ب خدا دادنه هی این مطالب میومد توذهنم ک مگه تو دوره کشف قوانین یاد نگرفتی ک خدا قدرت خلق شرایط زندگیتو بخودت داده.این یعنی عادل بودن خدا.یعنی اینکه هرچی تو زندگیت بوده و هست و میاد رو،توخودت با افکار و فرکانسهات خلق کردی.
گذشته هرچی بوده گذشته.شرایط الانت هم هرچی هست باشه،مهم اینه ک اول بپذیر ک خودت خالق شرایط زندگیت هستی و دوم با آگاهی هایی ک ازین آموزشها میگیری کم کم کارکن رو خودت رو باورهات تا شرایط زندگیت تغییر کنه.فقط سعی کنم این اصل یادم بمونه ک این خودم هستم ک خالق شرایط زندگیم هستم. پس ازین ب بعد آگاهانه تمرکزم رو میذارم رو چیزایی ک دوست دارم اتفاق بیفته نه اون چیزایی ک مورد دلخواهم نیست.
مورد بعدی نکات مهمی ک بنظرم اومد درمورد مهاجرت ک دوستان پرسیده بودند:
بجای فکر کردن به یک محله خاص شهرخاص کشورخاص بهتره ب یک محله بهتر شهربهتر کشور بهتر و موقعیت بهتر فکرکنیم.
بجای توجه ب حرف دیگران ک طبق باورها و دیده شنیده های خودشون میگند نمیشه،توبگو پس بذار من اولین نفری باشم ک انجام میده. با انجام دادنه ک میتونی بفهمی همه چیز امکانپذیره.
مسئله ای ک من الان باهاش درگیرم همین خونه و محله ایه ک توش زندگی میکنم.ی صاحبخونه ای ک اصلا تحت هیچ شرایطی ملاحظه نمیکنه.
و محله هم ی داستان دیگه ک نمیخام درموردش حرف بزنم.ولی ایده ای ک درحین نت برداری اومد این بود ک ازین ب بعد حتی اگه ی خوبی کوچیک دیدم چ از صاحبخونه چ محله اونو هی بولدش کنم.حالا ی اتفاق جالب اینکه همین الان ک داشتم اینارو مینوشتم.ماشین از دیشب ی مسئله واسه باطری و دینام و اینا براش پیش اومده.همسرم زنگ زد ب صاحبخونه و اونم شماره دوتا باطری ساز رو داد.باخودم گفتم ببین چ صاحبخونه خوبی.چقدر پیگیر.ک خودشم زنگ زد و پیگیر شد.
چقدرمهربونه و احساس مسئولیت کرد.
خداروشکر ک درلحظه چنین اتفاقهایی هم میفته.
و یکی دیگه از نکاتی ک استاد درمورد مهاجرت گفتند تجربه های متفاوت کسب کردن و سرک کشیدن توجاهای ناشناخته بجای اینکه روی یک ریل ثابت حرکت کنه ک همه چی گل و بلبله.
این منجر میشه ب کشف خودمون توانایی هامون و جهان اطرافمون.
ولی اصل مهم طی کردن تکامله.
بهترین حالت برای رسیدن ب خاسته اینه ک تکامل رو طی کنیم و لذت ببریم.
درست کردن باورها،نتایج رو ب من نشون میده و بعد آرام آرام محیط زندگی منم عوض میشه.
باین فکر نکنم ک این محیطی ک توش هستم بدرد نمیخوره این شهر بدرد نمیخوره این کشور…
حتما باید برم محیطی شهری ک همه چی عالی باشه تا احساس خوشبختی کنم.نه.
استاد میگند خوشبختی رو همینجایی ک هستی توی همین شرایط تجربه کن.و لذت ببر.از همینجایی ک هستی ذهنیت بهتری نسبت ب اون محله یاخونه یاآدما داشته باش تا جهان تورو ب جاهای بهترهدایت کنه.
اینارو مینویسم و بازگو میکنم واسه خودم ک تا دیدم دوباره فشار آب کمتر شده سریع حسم خراب نشه ک ای وای اینا دوباره پمپ رو از برق درآوردند یا….یادم باشه ک اولا خودم خالق شرایط زندگیم هستم و دوما با تغییر زاویه دیدم و توجه ب خوبیها و لذت بردن از همین شرایطی ک الان هستم منو هدایت میکنه ب مکانهای بهتر و باکلاس تر.
نکته مهم بعدی ک استاد میگند اینه ک هیچ رمز خاصی هیچ ورد و جادویی برای اینکه اتفاقات خوب تو زندگیم بیفته نیست.هیچ راه سریعی برای اینکه قبل از طی کردن تکامل ب خاسته برسم وجود نداره.میشه ک تکامل سریع اتفاق بیفته و ب خاسته برسی ولی درهرحال باید طی بشه.
نکته مهم بعدی:
همه چی باتغییر باور امکان پذیره.باورها هم یک شبه بوجود نیومدند ک بخان یک شبه برند.این یک باور غلط نیست بلکه این مربوط میشه ب یکسری قوانین ک درجهان هست ک بدون شک درحال اجرا شدن هست.نمیشه اونارو دور زد. یکیش همین قانون تکامله.بنابراین باورها یکسری گفتگوهای ذهنی تکرار شونده هستند.یعنی ما در حال فرستادن فرکانس هایی هستیم ک بازخوردشون نتایج و شرایط زندگی ماست.حالا فرکانس ها چ جوری بوجود میان؟باافکار.افکار با باورها بوجود میان.و باورها باتکرار ورودی ها، دریافت و توجه ما هزاران هزار مرتبه ک تکراربشه در مورد یک موضوع خاص.بنابراین یک باورها یک شبه بوجود نیومدند.ممکنه ی اتفاقی بیفته ک من تغییر خاصی برام بوجود بیاد ولی همون تغییر خاص هم اگه روش کارنشه دوباره خیلی زود برمیگردیم.
برای اینکه موندگاربشیم در اون تغییر خاص،باید یکسری باورها رو تکرار کنیم.بگردیم مشابهش رو پیداکنیم در افراد.هرچقدر باین مسائل توجه کنیم اتفاق های مشابه،بیشتر تقویت میشه.
امکان نداره شرایط زندگیمون جوری رقم بخوره ک ربطی ب باورهامون نداشته باشه.
پس:
از همون جایی ک هستم لذت ببرم.دوما خودمو لایق جاهای خوب و موقعیت های خوب بدونم.
سوما هیچ نگاه منفی ب مهاجرت به یک محله دیگه شهردیگه یا کشور دیگه نداشته باشم.باورهای مناسب داشته باشم ب موقعیت های جدید،چیزای جدید و هیچ مقاومتی نداشته باشم.با ذوق و شوق از هر موقعیتی استقبال کنم تا جهان همواره هدایتم کنه ب موقعیتهای بهتر و بهتر.
خداروشکر ک فرصتی پیش اومد ک تمرین این جلسه رو انجام دادم.
اگه خدا یاری کرد و فرصت پیش اومد میخام بقیه فایلهارو هم گوش بدم نت برداری کنم تا خودمو برسونم ب دوستان.
واسه امروزم برنامه های دیگه هم نوشته بودم مثل نظافت آشپزخونه ولی فعلا ترجیحم اینه ک این تمرینارو انجام بدم.
دوستتون دارم.عرفانه
به نام خداوند بخشنده ومهربان
سلام به اساتید عزیزم ودوستان خوبم
مهاجرت از مدار فعلی به مدار بالاتر
من وظیفه دارم هر لحظه رشد وتکامل وتغییرم رو ببینم وشکر گزار باشم
من وظیفه دارم با اتفاقات ورفتارها وگفتارهایی که بهتر از روز قبلم انگیزه بیشتری، برای قدم برداشتن بهم میده،،هم مسیر بشم وخداوند را مشتاق برای توجه به خودم واحساس خوبم ببینم
من وظیفه دارم شکر گزار سحر خیزی وطی کردن تکاملم برای نوشتن وپیاده سازی فایلها با احساس خوبم باشم وحضور خداوند در کنارم رو با شوق وذوق حرکت رو به جلو ببینم وثابت قدم تر از قبل ادامه بدم
شکر گزار درک بهتر قرآن وارتباط گرفتن با مفهوم آیه ها وپیام هایی که با توضیحات شفاف استاد بر جان مینشینه وآرامش ادامه دادن مسیر وثبات بیشتر در شناخت هر لحظه خودم ،هستم
اینکه بهتر از قبل میپذیرم افکار هر لحظه بدنبال باورهایی که دارم ،،رفتار وگفتار من رو خلق میکنه و کم کردن مقاومتم برای تغییر خودم ،ومقایسه با عملکرد روز قبلم، کمک میکنه، نجواهای ذهنی ام رو بهتر کنترل کنم ونشانه های خداوند برای هدایتم رو جدی تر بگیرم وقدم بردارم وشکر گزار این تغییر باشم،،زاویه دیدم برای حل مسائل رو بهتر از قبل تغییر داده واین مسیر تکاملی ادامه داره
اینکه امکان نداره شرایط واتفاقاتی وارد زندگی مابشه که به باورهای ما ارتباطی نداشته باشه رو با وضوح بهتر از قبل درک میکنم وسعی میکنم تغییر تکاملی افکار ورفتار وباورهام رو بپذیرم وبهتر عمل کنم
اینکه خودم رو لایق تغییر واحساس خوب بیشتر هر لحظه ام نسبت به قبل میدونم وسعی میکنم آگاهانه نعمتهام رو ببینم ولذت ببرم وسپاسگزار باشم ونگاه منفی ام برای خلق خواسته هام رو با تغییر دیدگاهم ،کمرنگ کنم ،کمکم میکنه آگاهانه تر عمل کنم
سعی میکنم حاشیه ها یی که تمرکز وانرژی ام رو برای شناخت واضح تر خودم ،کم میکنه،،هر روز کمتر از قبل بشه وآگاهانه این مسیر روان تر رو ببینم وادامه بدم ومقاومتم برای تغییر کمتر بشه
توحیدی عمل کردن آگاهانه وسپردن کارها به خداوند بدنبال آگاهانه شرک نورزیدن وایمان داشتن به هدایتم رو بهتر از قبل درک میکنم وسعی میکنم بهتر عمل کنم
اشتباهاتی که در عملکرد وگفتار وحتی با تکرار افکارم ممکنه رخ بده رو بهتر از قبل میپذیرم
وآگاهانه به حرفهای بقیه فکر میکنم وسعی میکنم در شناخت خودم با دقت بیشتری ،،جدیتم برای تغییر خودم رو یادآوری کنم وعمل کنم
کمک خواستن هر لحظه از خداوند،با توجه به مقاومتی که با باورهای محدودکننده ، برای عمل به قوانین دارم،،مسیر رو برام روان تر کرده وسخت گیری ام با پذیرش خودم واشتباهاتم کمتر شده واین روند بهبود میتونه هر روز با آگاهانه عمل کردن من بهتر بشه
وقتی یادآوری کنم که انگیزه های من برای اقدام کردن وتغییر دیدگاهم نسبت به توانایی ام زمانی رخ داده که بقیه میگفتن امکان نداره بتونی این کار رو انجام بدی،،من بخوبی با هدایت خواستن از خداوند مسیر برام باز شده وبه بهترین نحو انجامش دادم،،کمکم میکنه که از تضادها با پذیرش بهتر از قبل با تغییر خودم ودیدگاهم استقبال کنم وتمرکزم رو بذارم روی راهکارهای جدید وهدایت خواستن از خداوند با کنترل ذهنم
شناخت بیشتر خودمون وجهان اطرافمون وتغییر دیدگاهمون لحظه به لحظه بهتر از قبل مسیر تکاملیمون رو راحت ولذت بخش تر میکنه واگه ادامه دار باشه سرعت تجربه خواسته ها کم کم بیشتر میشه
چقدر قابل تحسین ولذت بخشه شنیدن اینکه استاد میگن بدنبال طی کردن تکاملشون،مثل یک پادشاه براحتی وارد کشور آمریکا شدند
وبه خودشون واین تغییر تکاملی که تو شخصیت شون ایجاد کردن افتخار میکنند والگوسازی رو امکان پذیر میکنه در مورد رسیدن به هر خواسته ای با لذت بردن از مسیری که طی میکنیم با تحسین کردن این توانایی وثبات قدم برای تغییر
ارسال فرکانس های هر لحظه من واتفاقاتی وشرایطی که تجربه میکنم ،نشون میده چقدر باورهام رو تغییر دادم ویادآوری احساس خوب هر لحظه ام کمک میکنه بهتر این باورها وراهکار تغییر شون رو با شناخت بیشتر خودم وبازخوردی که میگیرم ،،درک کنم و بهتر عمل کنم
تغییر دیدگاهم برای تغییر دادن شخصیتم باید پایدار وادامه دار باشه ،نه اینکه با یکبار یا چند بار متفاوت عمل کردن نسبت به قبل خودم انتظار داشته باشم،همیشه روند درست تری نسبت به قبل طی کنم ونتایج بزرگتر خلق کنم
سلامت وسربلند وبرقرار باشید