مصاحبه با استاد | تفاوت «تسلیم بودن دربرابر خداوند» با «تسلیم شدن دربرابر مسائل» - صفحه 1

668 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سامان امینی» در این صفحه: 27
  1. -
    سامان امینی گفته:
    مدت عضویت: 2710 روز

    بسیار متشکرم دوست خوبم جناب حسین پور مدت زیادی است نماز و بندگی کردن و صحبت کردن با خدا برام سوال شده من مدت های زیادی رو نماز میخوندم حتی مساجد میرفتم ولی علمشو نداشتم و رها میکردم و عکسشم تو زندگیم زیاد بوده وتا حدی از سیگار و دود جلو میرفتم که بدترین حالت رو میدیدم ولی در بدترین حالت باز به نماز رو می آوردم و این یه چیز کاملا عادی نبوده واسم همونجوری که الان خدا داره هدایتم میکنه و روز به روز به هدایتش نزدیکتر میشم و زندگی من سرتاسر معجزه بوده … به نظر من همونجوری که به هدایت دنیوی وآخرت فکر میکنیم و دنبال سعادت و خوشبختی هستیم به همان نسبت هم باید به بندگی کردن و نماز و ستایش پروردگار بپردازیم نمیگم راه حرف زدن با دل درسته یا اشتباهه . نمیگم نماز خوندن به روش عربی وپیشینیان اشتباهه یا درسته ولی من میگم باید تحقیق کنیم وبهترین راه رو انتخاب و اجرا کنیم و به نظر من نماز راهی هست که اگه با یقین پا در اون راه بزاریم از رو آگاهی نه کورکورانه و با استنباط راه خدایی و راه علمی و تلفیق این دو ما به جایی میرسیم که میتونیم کارهای خارق العاده ای انجام بدیم مثلا همه اون موهبت های که به پیامبرا داده شد و فراموش نکنیم که اونها هم یه آدم بوده اند قبل اینکه هدایت یابند بیایید بیشتر تحقیق کنیم از طریق قرآن . معجزات قرآن .الهامات خودمون نه اینترنت و هر حرفی .امروز شروع بزرگترین وظیفه زندگیمه برای خودم و شما دوستان بهم یاد آوری کردید سپاسگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    سامان امینی گفته:
    مدت عضویت: 2710 روز

    متشکرم دوست عزیز محمد به خاطر توصیف احساس زیباتون و ایمان دارم این خود هدایت می باشد و این خود نور ایمان است من موقعی که تغییر کردم برام معجزه اتفاق افتاد البته از قبلم بود هدایت خدا خیلی برام روشن بود به صورت خواب و الهامات خیلی خیلی واضح و الان هر موقع بهش فکر میکنم فقط شکر گذاری برام میمونه من در آن زمان درک نمیکردم و یا باور نمیکردم تا اینکه با استاد آشنا شدم و عکس این حالت هم برام اتفاق افتاده با شدت خیلی بدتر اونجا بود که یاد گرفتم ما زندگیمون جوری که به نظر میرسه نیست یا در مسیر هدایت قرار میگیریم و باید با عشق حفظش کنیم یا گمراهی و ظلالت و از دید قرآن گمراهی دور و درازه از دید من و تو تصویر سازی من راه خدا راهی راسته که به ابزارهای خودش نیاز داره مثلا ایمان چراغ راهته و مسیرهای کوچکی رو برات روشن میکنه و یا شایدم بزرگ و برای اینکه هدایت خدا رو دریافت کنی باید با جمع آوری ابزارهای مناسب بهاشو بپردازی و هرچه علممون بالاتر میره و پرده ها بیشتر برامون کنار میرن مسئولیتمون بیشتر میشه و فکر نکنم کسی بتونه اونو انکار کنه و بدترین حالت واسه ما اینه که در مسیر هدایت بیوفتیم تو یکی از هزار تو های گمراهی پس شناخت ابزار ها بهمون کمک میکنه که تو این راه گرفتار هزار تو های گمراهی نشیم و نماز یکی از قدرتمندترین ابزارهایی هست که خدا به ما داده وتوصیه کرده از آن همواره و به ویژه در صبگاهان و شامگاهان از آن استفاده کنیم از طرف دیگه هم صحبت کردن با خدا ساده ترین ابزار ولی کار آمد میباشد مثل آچارهای معمولی که همواره کار آمد هستند و هیچ موقع حذف نمیشوند ولی راه های بهتری و سیستم های پیشرفته تری وجود داره پس نباید فقط به آچرهای معمولی تر بسنده کنیم و مطمئم این شروع خوشبختی و دنیاهای خیلی بهتر و بزرگتره چرا که خداوند راه های دور و دراز رو نمیپسنده و به خاطر عشقی که به ما داره حتی راه های دور و دراز هم برای ما باز گذاشته . و اوج قدرت وتجلی خدا رو که در ادراک ما بگنجه باید تو وجود ریزترین موجودات ببینیم و عشقی که خدا به ما داره رو باید در وجود و هستی موجودی رجیم ببینیم و در هیچ کدام از زمینه ها و ابزار هدایت به معمولی ترینش بسنده نکنیم و همواره در حال فکر کردن و راه های نزدیکتر باشیم این یعنی حذف منیت در تمام جنبه ها و این یعنی شروع تمام ماجرا جویی های زندگی

    سپاسگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    سامان امینی گفته:
    مدت عضویت: 2710 روز

    در ضمن نمیخوام فلسفی فکر کنیم و بگیم چی درسته یا درست نیست ولی میخوام فکر کنیم و بیش از بیش به بزرگترین کتاب دنیا توجه کنیم و از آنجایی که به نماز و زکات و کارهای شایسته و همواره به اینها توصیه شده ایم پس نماز یکی از مهمترین ابزار های هدایت میباشد و بی صبرانه منتظر توضیحات بیشتر شما دوستان در این زمینه میباشم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    سامان امینی گفته:
    مدت عضویت: 2710 روز

    بسیار زیبا بود دوست عزیز و متشکرم و به اندازه ظرفی که الان دارم تونستی بهم همون حسی رو که خودتون دارید با ظرفی بزرگتر تجربه میکنید ظرف منو سر ریز کنید . من خودم دارم قرآن میخونم و رو درک آن کار میکنم البته هنوز نتونستم کاملا بخونمش ولی یکی از برنامه های اصلیم میباشد شما خیلی به من کمک کردید و سپاسگذارم از خداوند ..براتون ظرفهای بزرگتری رو خواهانم تا اینکه کل هستی بشه ظرفتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    سامان امینی گفته:
    مدت عضویت: 2710 روز

    سلام دوست عزیزم احساس کردم این لیاقت رو دارم بتونم این بحث تکرار رو براتون توضیح بدم من کسی بودم که چندین سال قبل چندین صفحه از یکی از دفتر هامو با جمله .. خدا کمکم کن … پر کرده بودم من در آن زمان به یه سری داروها اعتیاد شدید و طولانی پیدا کرده بودم و فقط این نبود زندگی و اعتبار کار و همه ثروتی رو که جمع کرده بودم داشتم به تدریج از دست میدادم و اینطورم شد البته این شروع ماجرا بود به جایی رسیدم که مرگ هم داشت بهم چشمک میزد و چیزهای غیر عادی میدیدم و غرور هم اجازه نمیداد از دیگران کمک بگیرم تنها امیدم یک خواب و یا یک الهام بود و هر چی بیشتر میرفتم پایین اون تنها امیدم بیشتر دیده میشد و بیشتر میدیدمش ولی باور نداشتم از جانب خدا باشه ..البته یه اصول کلی تو زندگیم داشتم و اونم این بوده هیچ وقت به خودم اجازه ندادم به خدا ایراد بگیرم با وجود اینکه دور و برم همیشه بود تا قبل تغییر و شروع هدایتم .. جهلی که داشتم و اینهمه راهمو دور و دراز کرد احساس کاذب یاد گرفتن بود احساس بلد بودن بودن احساس اینکه من میدانم ببینید تکرار کردن شروع درک ها و احساسات بهتر نسبت به یه موضوع ویا موضوع های مختلفی میباشد همونجوری که صفحه های زیادی از دفترمو با ..خدا کمکم کن پر کردم و خدا تو هر زمینه ای که خودم اجازه بدهم بلافاصله کمکم میکند و باوری که از این تکرار به من داد این بود که خدا کمکم میکنه و درست میشه و به جایی رسیدم تو بدترین شرایط ممکن تاکیید میکنم تو بد ترین شرایط ممکن ایمانمو به این کلمه که درست میشه و خدا کمکم میکنه نشون دادم و جواب گرفتم حتی فراتر انتظار… ببینید مثلا اوایل تو درکم بود که خدا کمک میکنه ولی باورم سطحی بود و میگفتم خوب که چی همه میدونیم خدا کمک میکنه ولی یه جورایی دور میدیدم و هرچه بیشتر و بیشتر و بیشتر تکرارش کردم و نوشتم و دارم مینویسم نتایج نزدیکتر و نزدیکتر و نزدیکتر میشه و به جایی میرسی که خدا در کار در زندگی در نحوه ارتباط در چگونه احساس آرامشتو حفظ کنی در اینکه کدوم حرف قانون ثابته و میتونی بپذیریش کدوم راه کدوم حرف به رشد بیشتر به تکامل بیشتر نیاز داره و یا اصلا اشتباهه و یا گمراهه کمکت میکنه ….

    اینکه اینجا هستیم و در کنار افراد این خانواده خیلی خیلی خیلی اتفاق بزرگیه و بهمون یاد آوری میکنه ما میتونیم کارهای بزرگ و دور از ذهن انجام بدهیم چون در مسیر هدایت الهی قرار داریم و هدف اصلی زندگی هم همینه …. براتون بهترینارو آرزومندم و منتظر خبرهای خوبتون میمونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    سامان امینی گفته:
    مدت عضویت: 2710 روز

    بسیار زیبا توضیح دادید و مخصوصا توضیح زیباتون راجب مستقیم من اینو نمیدیدم یا سطحی بهش نگاه میکردم من امروز کار مهمی داشتم و میخواستم روی پروژم کار کنم ولی از صبح که وارد نظرات سایت شدم هنوز نتونستم خارج بشم و این واسه من فوق العادست و احساس کردم یه سری از نکته ها و مطالب که دوستان بیان میکنند مانند یه شتاب دهنده به قدرت درک وفهمم وسعت میده و این خیلی خوبه …براتون بهترینارو آرزو مندم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    سامان امینی گفته:
    مدت عضویت: 2710 روز

    سلام دوست عزیز به خودم این اجازه رو دادم که بیام من هم نظرمو بزارم و بازم تاکید میکنم این فقط نظر شخصی خودمه . اولا آدمی زاد اینقدر آزاده خلق شده که نمیشه گفت فقط از این راه و یا از اون راه به موفقیت میرسه ولی راهیم که کاملتر از راه های دیگه است نمیشه ازش گذشت و نادیده گرفت ثانیا عجله وانتظار به نظر من خوب نیست حتی در مورد هدایت الهی و راه توحید به عنوان مثال من الان در جنبه های دیگه از نظر سلامتی وآرامش و یه سری مسائل دیگه واقعا نتیجه گرفتم ولی از لحاظ پول نه و منم بدهی های زیادی دارم تا حدی که هیچ محصولی رو نتونستم خریداری کنم ولی از این بابت اصلا نگران نیستم و برعکس شکر گذارم و پی به قدرت شکر گذاری بردم حتی خیلی جاها میتونی بگی به تنهایی کافیه و ایمان دارم روزی میرسه که این زندگی که الان دارم رو به فراموشی میسپارم هر چند شکر گذارم و قدرشو میدونم شاید باور نکنی ولی با این تفکر اینقدر هر جا و هر لحظه از زبان هر کسی و یا حتی با دیدن موجودات دیگه درس میگیرم و هدایت میشم که نمیتونم بگم هدایت نمیشم و هر چی نگاه میکنم افکار و چیزهایی که نادرست هستند رو نمیبینم و روز به روز لحظه به لحظه این افکار اینقد ضعیف شدن وشدن که الان دنیام خیلی تغییر کرده و به قول خدا از کوران و کران دنیوی نیستم و این در هر لحظه سپاسگذاری میخواد و آرزوم سپاسگدار بودن در هر لحظه میباشد پس ما باید هدف اصلیمونو تنظیم کنیم و اگه هدایت الهی و پذیرفتن و درک توحید باشه اینقدر این راه بزرگه اینقدر با شکوهه که در مسیر همه چراغ ها برات روشن میشه چه بخوای چه نخوای ….. براتون بهترینهارو از خداوند خواهانم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: