مصاحبه با استاد | تفاوت «تسلیم بودن دربرابر خداوند» با «تسلیم شدن دربرابر مسائل» - صفحه 2

سلام دوست عزیز و متشکرم من هم براتون بهترینهارو از خداوند منان خواهانم

سلام دوست عزیز

واقعا زیبا توضیح دادید صبح یه بار نظرتون رو خوندم و الان قبل خواب یه حسی گفت دوباره بخونمش و همین کارم کردم این حرف ها ونظر شما و دید زیباتون خیلی خیلی برا من کار ساز بود .

من هدف بزرگی دارم و پروژه بزرگی دارم البته بعد از درک آگاهی و هدایت شدن به چند ایده بزرگ رسیدم که الان دارم رو یکیشون کار میکنم و متمرکز شدم تا جایی که حتی نزدیکترین دوستم که شب و روز در کنارمه بهم میگه تو فقط رویا پردازی میکنی البته الان مقاومتش خیلی کمتر شده … با توضیحات شما باورم بیش از بیش تقویت شد و اطمینان قلبیم بیشتر شده همونجوری که خداوند به نوح در ساخت کشتی کمک کرد به منم کمک میکندو این خیلی خیلی خوبه چون فراموش کرده بودم اصل ایده از جانب خداوند و لطف و هدایت پروردگارم بوده ..ممنونم که بهم یاد آوری کردید

سپاسگذارم

سلام دوست عزیز

این دیدگاهتون خوبه و هر آدمی میتونه با پی بردن به قدرت های درونش دنیارو جور دیگه ای ببینه و مجراها و راه های زیادی و موقعیت های زیادی رو برای خودش خلق کنه و خوبه و عالیه که قهرمان زندگی خودمان باشیم ولی بین ایمان به توحید ایمان به اینکه یه نیرویی فرا زمینی داره همه موجودات رو هدایت میکنه و استدلال های خودمون تفاوت های زیادی وجود داره اگه ریزتر به موضوع نگاه کنیم ..

اولا .. ما در سیر تکامل هستیم و من نمیتونم در بزرگترین مسئله زندگی به نظریه ها اعتماد کنم هر چند نیروی برتر نه بهش اضافه میشه نه ازش کم میشه

ثانیا .. اگه دنیای درون دنیای بیرون ما رو میسازه مغز به گونه ای کار میکنه که هیچ محدودیتی واسه راه های ارتباطی بین سلول های خودش نداره و هر راهی یه نتیجه ای در زندگیمون داره و در قرآن ما یه راهی به نام سراط مستقیم داریم به نظر من راهیه که بیشترین سلول های مغز رو روشن میکنه و این خیلی خوبه و اینو نشون میده که قطعا پیغمبرها فرا زمینی نبودند فقط سراط مستقیم رو خیلی خیلی بیشتر از ما درک کردند که تونستند خودشون یه چیزی رو بدون امکانات خلق کنند چون به منبع اصلی وصل شدند

و در ادامه اینکه بعضی لذتهارو با امکانات بیشتر نمیتونیم با کیفیت تر کنیم فقط جور دیگه ای باید دید به عنوان مثال اگه تمام امکاناتی که بشر خلق کرده در دسترس من باشه نمیتونم جوری که کسی بهش آگاهی داده شده من با دید معمولیم ببینم و حسش کنم چون اینو در زندگیم دیدم . کسی که هدایت الهی و توحید رو درک میکنه و به آن عمل میکنه با کسی که به دنبال منافع شخصیشه فرق داره شاید هر دو به ظاهر یه کاری رو انجام بدن ولی لذت دنیوی خوشبختی و حتی پاداششون هم با هم فرق داره چون خدا به حال هممون آگاهتره

من باور ندارم همه آنچه رو که بشر خلق کرده به تنهایی کار خودش بوده و ایمان دارم نسبت به علمی که قراره یاد بگیره خیلی ناچیزه و تکامل ما همچنان ادامه داره و مهم اینه به گمراهیه دور و دراز نیفتیم اگه یه ذره با دقت به جوامع و آدمها نگاه کنیم میبینیم که توحید داره راه خودشو میره پس مهمه که ما چجوری فکر کنیم تا بهترین خودمون واسه این مسیر توحیدی باشیم

سلام خدمت دوست عزیز آقای ملک و سایر دوستان

آقای ملک بسیار عالی توضیح دادید و فقط میتونم بگم متشکرم و امیدوارم روزی برسه قرآن بشه قصمتی از ذهنم و وجودم

سپاسگذارم

سلام دوست عزیز دوست داشتم منم وارد این بحث بشم چون مدت زیادیه این فکر منم مشغول کرده البته یه جور دیگه و همون سراط مستقیم دوست داشتم منم استنباطی رو که از این قضیه دارم بیان کنم و همواره بزرگترین خواستم از خداوند علم و آگاهی بوده و هست چون برام لذت بخشه

چون رفتارها و نتایج بیرونیه ما رو باورهامون میسازند و باورها در مغز ما ودر روح ماشکل میگیرند پس من به این فکر افتادم که کارکرد مغز رو بیشتر درک کنم و متوجه شدم فکر یه راهیه که چندین سلول مغز رو بهم وصل میکنه و موقعی که تکرار اون فکر بیشتر میشه میشه باور میشه یقین میشه پذیرفتن و تسلیم بودن به هر چیزی ولی هر فکری و هر راهی ارزش این پذیرفتن نداره چون به گمراهیه دور و دراز میوفتیم و نمیتونیم قدرت مغز و اینکه بی انتها راه رو در خودش جای داده نادیده گرفت و به نظر من ریسمان خدا سراط مستقیم و یا پذیرفتن اصل توحید یکی هستند چون میتونه راهی باشه که بیشترین سلول های مغز رو و بهترین راه و نزدیکترین و راحترین راه رو به ما نشون میده در حالی بیشترین احساس مسئولیت رو بهمون میده و به نظر من بهترین راهه همونجوری که بهترین نتایج رو داره و همه ما داریم میبینیم و این رو من مدیون استاد و تیم تحقیقاتی استاد عباس منش هستم و چیزیم که در این مسیر نگهت میداره اینه که منیت رو دور بندازی در حالی که خود متعالیت رو میخوای و روز به روز و لحظه به لحظه زندگیت فرا زمینیتر میشه به شرط موندن تو این راه و اونم باید به هرچیزی به صورت غیر متمرکز و توحیدی نگاه کنی البته این نظر شخصیمه و بسیار مشتاقم یه سری توضیحات در این مورد از استاد و سایر دوستان بشنوم

سپاسگذارم