مصاحبه با استاد | تفاوت «تسلیم بودن دربرابر خداوند» با «تسلیم شدن دربرابر مسائل» - صفحه 21
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-55.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-12 14:11:482025-01-14 07:39:07مصاحبه با استاد | تفاوت «تسلیم بودن دربرابر خداوند» با «تسلیم شدن دربرابر مسائل»شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند مهربان وهدایتگر
سلام
تفاوت انسان موفق با یک شخص معمولی ، در زاویه دید آنها به مشکلات و مسائل هست ، انسان موفق چون داری ذهن ثروتمند هست هر مشکل و تضادی که براش پیش بیاد، به آن یک پله ترقی و پیشرفت نگاه می کنه و حتی خوشحال هم میشه چون می دونه که قراره پیشرفت کنه ( مثل ایلان ماسک )و با توکل به الله و رب العالمین تمام انرژی خودش را می گذاره برای راه حل و نکته مهم اینکه انسان موفق در برخورد به مشکلات همچنان در احساس خوب هست چون نگاه او مثبت و زیبا بین هست و با اعتمادی که به نیروی برتر یا خداوند مهربان وهدایتگر داره می دونه که راهحل بهش الهام میشه ، در نهایت این مساله را حل می کنه ، در اولین لحظه برخورد با مشکل ، انسان موفق ته دلش می دونه که بالاخره این مساله حل خواهد شد و به همین خاطر قلبش آرام هست و این بخاطر ایمان و اعتماد او به الله است.
اما کسی که ایمان او ضعیف هست در اولین لحظه برخورد با مشکل روحیه خودش را می بازه و شروع می کنه به فحش دادن و دنبال مقصر بودن ، خیال می کنه خدا اورا دوست نداره که مشکل براش پیش آورده.
اگه خواسته باشیم به ذهن خودمان منطق بدیم که خداوند کسی راکه دوست داره براش مشکلات و مسائل می آرد تا با حلش پیشرفت کنه ، بهترین مثال حضرت محمد هست که بی نهایت مسائل براش پیش آمد و با آرامش حل می کنه
بنام خدای مهربان تنها قدرت جهان.
افوض امری الی الله انالله بصیر بالعباد
تسلیم یعنی تکیه به یه قدرت برتر یه قدرت مطلق رب فرمانروای کل کیهان
تسلیم یعنی ایمان به خدایی که به قدری بزرگ ومهربونه به قدرتی که شنوای داناست .که میگه بنده من نگران نباش واز هیچی نترس من با تو هستم.من در وجود تو هستم من به تو کمک میکنم هدایتت میکنم.من تو را تنها نمیزارم.
روی خدای حساب کن که با اون بودن زندگیت گلستان میشه.همونجوری که زندگی استادعباس منش را گلستان کرده که تو ببینی وباور کنی که چه قدرتی داره.که چطوراز فرش به عرش میمیبرتت.
خدایی که برات دست میشه وبه کمکت میاد
برات عشق میشه به زندگیت میاد
برات ثروت میشه که نتونی بشمری
برات آدم درست میشه میاد به زندگیت
برات سلامتی میشه که از زندگیت لذت ببری
حتی برات خنده های از ته دل میشه
گریه های از سر شوق میشه
آرامش وحس خوب میشه که تو را از تمام آدمای دور وبرت مستثنی میکنه.
چقد این خدای من مهربونه و قدرتمنده اگه بهش ایمان بیاری وخودتو بهش بسپاری.
خدایا من تنها تو را میپرستم وتنها از تو یاری میجویم.
به نام سیستم قانونمندی که من را خالق تمام اتفاقات زندگیام قرار داده، تا بتوانم از راههای آسان و لذتبخش به تمام خواستههایم برسم
به نام انرژی قدرتمندی که خالق عشق، وفاداری، خوبی، زیبایی، سلامتی، آرامش، ثروت و خوشبختی است، و از رگ گردن به من نزدیکتر است
*
سلام به جهان زیبا و سخاوتمندی که در آن زندگی میکنم
و آن بینهایت نعمت و فرصت و برکت و ثروت و خوبی و زیبایی و آدمهای خوب وجود دارد
*
تسلیم بودن در مقابل خداوند یعنی
من ایمان دارم که یک نیرویی برتر از کل نیروهای جهان، آن را خلق کرده و داره هدایتش میکنه،
و همان نیرو من رو هم خلق کرده و داره هدایت میکنه
و اگر من خودم را به او بسپارم و اگر توکل کنم بهش،
اگر بهش ایمان و باور داشته باشم، اگر ازش درخواست کمک کنم،
او من را به مسیرهای درست هدایت میکنه
و آدمهای درست، شرایط درست و موقعیتهای درست را وارد زندگی من میکند.
تسلیم بودن یعنی اجازه دادن به خداوند که پاسخ دهد به درخواستهای ما.
پس وقتی چیزی رو از خدا خواستی، احساس نگرانی و ترس و ناامیدی و دلواپسی و غصه خوردن رو بزار کنار چون نشانه شرک ورزیدنه، اینها یعنی واقعا تسلیم نیستی.
تسلیم بودن مثل بچهای میمونه که خودش بغل پدر مادرش میسپاره.
تسلیم بودن بچهای هست که بالای درخته و باباش میگه بپر بغل من و اون بچه خودشو پرت میکنه بغل باباش.
تسلیم کسیه که حالش خوبه، چون اعتماد داره به خدا، چون میدونه وقتی خودشو پرت میکنه، میفته بغل خدا.
تسلیم بودن بدون شک احساس خوب، لذت، شادی، امید، آرامش و اطمینان قلبی میآورد.
توکل کردن یعنی اینکه بپذیری به کسی وابسته نیستی جز خدا.
یعنی اگر هر کسی بره، هر اتفاقی هم که بیفته، خدا هست و ما اون قادر مطلق رو داریم.
تضادها و چالشهایی که به آنها برمیخورید، باعث قدرتمند شدن، ثروتمند شدن، رشد کردن و دریافت موهبتهای بیشتر است؛
پس در برخورد با آنها آرامش خودت را حفظ کن، به خدا توکل کن و تلاش کن برای حل کردن آنها.
پس به مسائل زندگی، به عنوان یک بازی، معما یا پازل نگاه کنید تا از این مسیر به سلامت عبور کرده و رشد یابید.
بنابراین:
تفاوت میان تسلیم خداوند بودن با تسلیم شدن در برابر مشکلات زندگی، تفاوت میان امید و ناامیدی، تفاوت میان آرامش و نگرانی، تفاوت میان یقین و شرک و تفاوت میان حرکت کردن و ناامید بودن است.
تسلیم خداوند بودن یعنی، همان نیروی برتری که جهان را خلق نموده و در حال هدایت جهان است،
همان نیرویی که برگی به اذن او به زمین نمی افتد و خالق من است، خدای من، هدایتگر من و حامی من است.
سهم من از دریافت این هدایت و حمایت،
به اندازه ایمانم به این نیرو
و هماهنگ شدن با قوانین این نیرو است.
به همان اندازه ای که می توانم قوانین این نیرو را در زندگی ام اجرا کنم،
حمایت، هدایت و رحمتش را دریافت می کنم.
تسلیم خداوند بودن،
یعنی اگر فرمان زندگی ات را به دست او سپرده ای، نشانه اش این است که بی چون و چرای قوانینش را می پذیری و اجرا می کنی.
زیرا ایمان داری که تنها راه رسیدن به مقصد خوشبختی در تمام جنبه های زندگی، فقط همین است و جز این نیست.
آنوقت حتی در شرایط به ظاهر نادلخواه، می توانی هدایت این نیرو را در قالب فرصت ها، ایده ها و راهکارهایی ببینی که آمده اند تا تو را رشد دهند.
آنوقت است که همه نگرانی هایت رنگ می بازد و تمام وجودت مملو از آرامش و اطمینان قلبی می گردد.
تسلیم خداوند بودن یعنی
رخصت ندادن به نجواهای ذهن برای نگران کردن و ناامید نمودنت
و اجازه دادن به قلب برای دریافت الهامات، هدایت ها و ایده هایی که حلال مسائلت است.
فقط آدمهایی که در برابر این نیرو و قوانینش تسلیم هستند می توانند از عهده اجرای قانون
“احساس خوب = اتفاقات خوب” بر می آیند.
به دلیل چنین حدی از ایمان و تسلیم بودن در برای قوانین خداوند است که،
می توانند اوضاع و شرایط را به جای آنچه هست،
به گونه ای ببیند که می خواهند باشد.
به همین دلیل اینچنین
پر نشاط و امیدوارند،
آرامش دارند،
و می توانند بدون نگرانی از آینده،
از مسیر زندگی لذت ببرند.
زیرا به دلیل چنین حدی از پذیرش، توکل و تسلیم در برابر قوانین است که لاخوف علیهم و لاهم یحزنون شده اند.
به دلیل چنین حدی از تسلیم بودن در برابر خداوند است که آگاهانه مراقب ورودی های ذهن شان هستند
و همواره به هر مسئله ای به گونه ای نگاه کنند که به احساس خوب برسند.
به همین دلیل است که الا بذکرالله تطمئن القلوب هستند.
*
خدای مهربان من، برای اینکه مرا به سمت شرایط دلخواه و زندگی رویاییام هدایت میکنی، هزاران بار تو را سپاس.
*
خدایا من آمادگی دریافت برکات و نعمات بیشتر و هر چیز خوبی رو از جانب تو دارم و پیشاپیش برای همه آنها ازت ممنونم.
*
خدای بخشنده من، برای تمام نعمتهای کوچک و بزرگی که به من دادی، هماکنون میدهی و در آینده خواهی داد، هزاران بار شکرت.
سلام به استاد عزیزم و همه دوستان
این فایل نشانه امروز من بود ، در حالی این نشانه آمد که نجواهای ذهنی از صبح بهم میگفتند: تو این مدت که عضو سایتی چقدر پول بدست آوردی ول کن این سایت را ، برو تو اینستاگرام بچرخ و خودت را با آن سرگرم کن و خودت را عذاب نده تو اینستاگرام وقت زودتر میگذره چیزهای متنوع و جالبی داره
با نا امیدی آمدم تو سایت که یک حسی بهم گفت بزن روی نشانه امروز من ، خدایا شکرت که با من به وسیله استاد حرف میزنی واقعا آدم دیوانه میشود خدایی که میلیاردها کهکشان ساخته که کره زمین ما در برابر آنها مثل یک دانه ریگ در بیابانی بی انتهاست به انسانهایی که روی این دانه ریگ هستند جواب می دهد
خدایا یاری ام کن تا ایمانم را در عمل نشان دهم و هرگز تسلیم نشوم ، خدایا من از عمری که بیهوده آن را هدر دادم پشیمانم و نمیخواهم به روش آن روزها زندگی کنم ، خدایا اگر در قیامت بگویی من راه را به وسیله یکی از بندگانم بنام سید حسین عباسمنش به تو نشان دادم چرا در آن راه پایداری نکردی چه جوابی دارم که به تو بدهم و چه بهانه ای میتوانم بیاورم ، خدایا یاری کن که این راه را ادامه دهم حتی لنگ لنگان حتی سینه خیز
به نام خداوند بخشنده و مهربان
بینهایت سپاسگذار خداوندی هستم که منو به این مسیر الهی و پر از آگاهی هدایت کرده؛ حضورم در این سایت به واسطه تضادی بود که سال ها قبل درگیرش بودم و به لطف الله مهربان و دستی از دستاش من هدایت شدم به این مسیر وشرایط از زمین تا آسمون تغییر کرد؛ هر وقت من نتیجه ایی به دست آوردم خواسته بزرگتر در من شکل گرفت و بعدش تضاد پشت بندش اومد و بعد اون تضاد یک شگفتی رخ داد؛ اوایل که این قانون رو نمیدونستم اگر تضادی برام به وجود می اومد من حالم بد میشد و با خودم میگفتم من که دارم رو خودم و قوانین کار میکنم چرا باید همچین مشکلی برام به وجود بیاد؟ نکنه من اصولی روقوانین کار نمیکنم؛ اما الان به لطف الله اگر تضادی برام به وجود میاد سعی میکنم از قبل سر سپرده تر و رها تر باشم و بگم این تضاد اومده تا منو رشد بده، اومده منو بزرگ کنه، اومده منو لول آپ کنه؛ و الان خیلی کم حالم بخاطر تضاد ها بد میشه و میدونم با طی کردن تکامل همین مقدار کمم دیگه وجود نداره
خیلی دوست دارم تو این زمینه رشد کنم که بتونم تسلیم درگاه خداوند باشم، بتونم رها باشم در برابر مسائل و حتی رها باشم بابت خواسته هام و اعتماد و ایمان قلبی داشته باشم که خداوند وعده داده و قطعا به وعده خودش عمل میکنه من وظیفمه سمت خودمو به خوبی انجام بدم و بقیه امور رو بسپرم به خداوند؛ چون این شرایط احساس آرامش عمیقی در پی خواهد داشت، احساس شورو شعف و مهم تر از همه در لحظه بودن و از همین لحظه لذت ببرم، لذت بردن از زندگی رو موکول نکنم زمانی که به اون خواسته رسیدم؛ من این حس رو درک میکنم، چرا که من درگیره تضادی بوده و هستم و خیلی سعی کردم از این تضاد خارج شم؛ اما نشد یه روز خدا بهم گفت برو ساحل پیاده روی و من رفتم بعد بهم گفت؛ چته پسر؟ آروم باش، آرامش داشته باش، صبور باش، انقدر تقلا نکن، انقدر دستو پا نزن، مگر من نبودم تک تک مسائلتو دونه به دونه حا کردم، مگه من نبودم اون همه قرارداد و پول وارد زندگیت کردم، بدهیتو دادی، مسافرت رفتی، کلی تفریح رفتی، کلی لباس خریدی، خونه گرفتم برات تا مستقل شی، ماشین مورد علاقتو برات گرفتم وکلی اتفاق های دیگه؟ گفتم چرا من همیشه اذعان داشتم و هزار بار تکرار کردم که خدا همه اینارو برام انجام داده، گفت پس نگران چی هستی؟ کارا رو بسپر به من تو نگران نباش، خودتو بسپر به من و در آرامش زندگی بکن از لحظه لحظه زندگیت لذت ببر و خدا میدونه چه آرامشی تموم وجودمو گرفته و این تضاد چه درس های گرانبهایی برام داشت و من چقدر تسلیم تر شدم، من چقدر صبورتر شدم، من چقدر بزرگ تر شدم من چقدر آگاه تر شدم، حتی تو مسائل کاری و روابط من چقدر رشد داشتم و خدای من شاهده که من سمت خودمو به بهترین شکل ممکن انجام دادم و قدم هامو برداشتم و الان نوبت خداونده که بابت قدمی که من برداشتم خدا هم برام قدماشو برداره و سوپرایزم کنه، منتظرم بیام بگم که من به لطف الله از این مرحله عبور کردم مثل دفعات قبل که اومدم گفتم من عبور کردم، الان وقتشه خداوند قدماشو برداره؛ چون خودش گفت شما یه قدم بردار من 10 قدم براتون بر میدارم وبه لطف الله من تو این مدت چه بحث فیزیکی واقدامات عملی و چه بحث متافیزیکی و کار کردن رو باور و احساس خوب و سپاسگذاربودن عالی عمل کردم و منتظر خدام من الان
خیلی خوشحالم که اینجا حضور دارم و هر روز دارم رشد میکنم، هر روز دارم بزرگترو آگاه تر میشم، بینهایت سپاسگذار خداوندم که منو به این مسیر هدایت کرده و بینهایت سپاسگذار استادم بابت این مطالب ارزشمندی که در اختیار ما قرار میده
خدایا شکرت
به نام خداوند یکتا
سلام به استاد خوبم و خانم شایسته و دوستان خوبم
من قبلا بارها و بارها این فایل و گوش دادم و امروز دوباره از طریق عقل کل به این فایل هدایت شدم
چه هدایت قشنگی واقعا چقدر خداوند به من نزدیکه و پاسخ تمام سوالاتم و خیلی راحت بهم میده.
منی که امروز به یه تضاد کوچولو برخورد کردم و تصمیم گرفتم تسلیم خداوند باشم و خودم و با خیال راحت بهش بسپارم و خدا در پاسخ تسلیمم منو به این فایل هدایت کرد.
انگار خدا بهم گفت با خیال راحت بپر من اینجا هستم با اعتماد کامل بپر من میگیرمت
راستش من از 15 سالگی از نعمت داشتن پدر محروم شدم و همیشه وجود خدا رو در تمام مراحل زندگیم حس کردم
از وقتی وارد این سایت شدم خیلی خیلی بیشتر وجودشو حس میکنم انگار همه جا با منه
انگار مثل یه پدر پشتمه همیشه میگه من هستم تو با خیال راحت ادامه بده
چند وقته میخوام کار مورد علاقمو انجام بدم که عکاسیه، ولی همسرم اجازه نمیده و من دارم رو تغییر خودم کار میکنم و سپردمش به خدا
نتایج فوق العاده ای گرفتم و میدونم در مورد کارم هم خدا درهای بزرگی و به روم باز میکنه
امروز که داشتم ورزش میکردم یه الهامی بهم شد
و خدا خیلی واضح باهام حرف زد
گفت تو توی خونه عکس بگیر (استعداد و علاقه زیادی تو زمینه ی عکاسی تبلیغاتی دارم و یه مدت تو اینستا به اشتراک میزاشتم) تا میتونی پیشرفت کن و عکسهای مختلف بگیر ، رو استعدادت کار کن و عکسها رو به من نشون بده به من ثابت کن واقعا علاقه داری، بقیش با من
نمی دونین چقدر بهم انگیزه داد انگار بهم گفت تو بپر من میگیرمت . گفت مگه من قدرت جهان نیستم پس همسرت چی کارس
گفت مگه من این جهان و خلق نکردم خودم برات درستش میکنم گفت اگه پدرت بگه برات کاری میکنه مکه بهش اعتماد نمیکنی
پس به من هم اعتماد کن گفت من پشتت هستم من نزدیکترینم
وای خدای من چقدر قشنگ گفتی من هستم
با تمام وجودم حس کردم حتی انگار صداشو شنیدم لحظه ای نشستم و اشکم جاری شد.
تسلیم بودن درهای بزرگیو برام باز کرده
یکیش همین سایته
همین استاد نازنینه
وقتی تقریبا تمام انگیزه تمام امیدم و از دست داده بودم با تسلیم شدنم در برابر خداوند الان دارم اینجا مینویسم و میدونم با طی کردن تکاملم به تمام خواسته هام میرسم.
خدایا شکرت
سپاسگزارم استاد عالی و خوبم.
به نام خداوند مهربان
سلام به همگی عزیزانم
اجرای توحید در عمل
چقدر متن این فایل زیبا و الهام بخش بود ،چقدر خوبه تسلیم در برابر رب
اینکه من به اندازه ی ایمانم به هدایت و حمایت این نیرو در هر لحظه لاخوف علیهم و لایحزنون میشوم ، اینکه خداوند تعهد کرده که مراقب من باشه و کار منو راه بندازه به شرطی که توحیدی عمل کنم ، به شرطی تسلیم او باشم تا تسلیم سختی ها نشوم ،
و چقدر عالی نوشتید که تسلیم در برابر رب با تسلیم در برابر مشکلات ،تفاوت بین ایمان و بی ایمانیه ،تفاوت بین امید و نامیدیه
و به اندازه ای که ما قدرت این نیرو رو باورمیکنیم ،به اندازه ای که ما حساب میکنیم روی این نیرو فارغ از هرچیزی به اندازه ای که سرسپرده تر و تسلیم تر میشویم ،به همان اندازه داریم راه ورود خواسته ها به زندگیمونو بازتر میکنیم ، به اندازه ای که تسلیمیم داریم در رو به روی نعمت ها و خواسته هایی که داشتیم باز میکنیم و باز نگه میداریم ، و ساختن این باورهای توحیدی نیاز داره به باور به اینکه تنها راه خوشبختی همینه و خداوند همینو برا ما میخواد و قوانینش همینه ، ساختن این باورها نیاز داره به تکرار ، نیاز داره به تمرین ،نیاز داره به استقامت ، خداوندی که در قرآن میفرماید ، اگه ایمان آوردی و گفتی خدا ،دستتو بزار تو دستم و استقامت کن ، تموم چیزی نیست که تو بخوای و نرسی ، آره ساختن این باورها نیاز داره به تکامل رضا جان ، یه شبه نیست و تو هرروزی که میگذره و به جا نمیزنی داری یه قدم نزدیک میشی به اون ایده عالت ،با هرروز استقامت و تکرار و تمرین داره این باورهای قدرتمند کننده عالی تو وجودت شکل میگیره و به همون اندازه تو داری به خودت اجازه ی دریافت میدی ،به اندازه ای که تسلیم ربی نه مشکلات به همون اندازه آرامش و یقین قلبی داری و در مواجهه با مسأله ای به موهبت های اون و فرصت هایی که برات داره تمرکز میکنی ،به اینکه حل اون مسأله چقدر تواناتر میکنه تورو ، بعد حلش چقدر اعتماد بنفس میسازی ، چقدر ایمانت و باورت به خودت و توانایی هات و خداوند و هدایتش بیشتر میشه ؟؟ و مگه باور ساختن چیزی جزو اینه ؟؟؟ چیزی جز حرکت و رفتن تو دل چالش های مسیر و استاد خیلی زیبا تو کتاب رویاها میگن که فرصت ها زمانی به ما داده میشن که با ترسی مواجه شویم ، خب خدا چطور میخواد منو برسونه ؟؟؟با هدایت من به سمت حل مسأله و حمایت ازمن ، خدا چطور منو میرسونه ؟؟؟ با ساختن اعتماد به نفسم ، ظرف منو بزرگتر میکنه تا نعمت های که میخوام توش جا بشه ، منو آماده ی اون جایگاهی که میخوام میکنه ،من شجاعت میخوام و اون شجاعت نامیده به من ،بلکه فرصت هایی میده که انتخاب کنم شجاع باشم یا بترسم؟ من قدرت میخوام و اون به من قدرت نمیده ،بلکه مسأله هایی در مسیرم به من میده که با حل اونها من انتخاب کنم که قدرتمند باشم ،اره اون فرصت میده تا انتخاب کنم ،
تسلیم دربرابر رب=احساس خوب و آرامش
احساس خوب و آرامش= تسلیم در برابر رب
و من انتخاب میکنم که در مسیر توحید حرکت کنم ،به کسی وابسته نباشم ، به کسی باج ندم تحت هر شرایطی
من انتخاب میکنم دستمو بزارم تو دستش و در اوج قدرت باشم در دنیای خودم
من انتخاب میکنم که تسلیمش باشم و مسأله هارو حل کنم و بهشون به شکل موهبت و فرصت های عالی نگاه کنم ، بهشون به این شکل نگاه کنم که دارن منو آماده میکنن برا اون جایگاهی که میخوام
من انتخاب میکنم که دستمو بزارم تو دستش و با احساس خوب و آرامش درس های فراوان کسب و کارمو یاد بگیرم
من انتخاب میکنم که در کمال قدرت و در اوج عزت و احترام زندگی کنم
من انتخاب میکنم که ثروت رو معنوی بدونم
من انتخاب میکنم که غرق روابط زیبا و صمیمی و با عشق باشم
من انتخاب میکنم که در اوج سلامتی زندگی کنم
من انتخاب میکنم که با خودم و تمام جهان در صلح باشم
من انتخاب میکنم که با تمام وجودم همه ی کسانی که با ضربه زدن به من درس های فوق العاده ای بهم آموختن و با قلبی پاک و صاف ببخشم و از صمیم قلبم برای تک تک آنها از خداوند مهربانم سعادت و ثروت و خوشبختی بخوام
من انتخاب میکنم که در وفور نعمت و فراوانی در تمام ابعاد زندگی کنم
من انتخاب میکنم که در همواره فردی قابل اعتماد و قابل احترام و توحیدی باشم
من انتخاب میکنم که همواره شاد و پرانرژی باشم
من انتخاب میکنم که همواره آرام باشم و به ندای قلبم گوش فرا دهم
من انتخاب میکنم که رستگار باشم
و اینها همه و همه مراحل شفای روح منه
و من انتخاب میکنم تا در هر لحظه روحمو (خداوند) راضی و خشنود کنم ولاغیررررررر
الهی صدهزار مرتبه شکرت بابت استاد عزیزی که دارم تا همواره توحید رو به من یادآوری کنه
خدایا صدهزار مرتبه شکرت که من در این مسیر قدم برمیدارم ، سپاس گزارم بابت این مدار و فرکانس
الهی صدهزار مرتبه شکرت بابت هدایتت به اصل
خدایا من تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم ،
قطره ای دانش که بخشیدی زپیش
متصل گردان به دریاهای خویش
من انتخاب میکنم که تسلیم باشم ،تسلیم تو
در پناه الله یکتا .
سلام خدمت استاد و ملوان کشتی حرکت به سمت خدا
و سلام خدمت تک تک مسافران این کشتی……
یکی از بهترین لحظاتم.لحظاتیه ک به سایت شما وصلم.چون در همه ی اون لحظات من خدای خودم وصلم
خوشا به سعادتتون که اینگونه پیامبر این زمان شدین
چه حرکت قشنگی
چه قدم بزرگی
خوشا به سعادتتون
از همان نوجوانی آرزوی شناخت پروردگار رو داشتم.وتا ب الان ک چهل ساله ام در جستجوی خدام
الان با آشنا شدن با شما کم کم دارم نزدیکتر میشم
انگار همه چی آروم.آروم دست ب دست هم داد تا من ب اینجا برسم
الان دیگه تنها حرفای شما میتونه منو به نجواهای پروردگارم وصل کنه
هرررربار ک بخام زیبا باپروردگارم وصل بشم باید بیام اینجا و حرفهای دلنشینتون رو بشنوم یا بخونم
چقد قشنگ گفتین
چقد دلنشین گفتین
چقد واضح گفتین
چقد عالی گفتین
چقد درست گفتین
️️️️️
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام و درود خدمت استاد عباسمنش،خانم شایسته و دوستانم
تسلیم شدن در برابر خدا یعنی ایمان داشتن به نیرویی که جهان را خلق کرده و من را هدایت میکنه
وقتی انسان فکر کنه به این نکته که ما به عدد سالهای عمرمون بنده خدا هستیم و داریم بندگی میکنیم ولی خدا میلیاردها سال است که خداست و داره خدایی میکنه
پس اون چیزهایی را دیده که ما ندیدم،چیزهایی را میبینه که ما نمیبینیم
انسان واقعا چه قدرتی داره در مقابل قدرت خدا
انسانی که از هیج به وجود اومده
تا زمانی که انسان کبر و غرور داره و همش منم منم میکنه هیچ نیم من هم نیست،ولی وقتی روی خدا حساب میکنه و تمام قدرت را میده به خدا،اونموقع چنان آرامشی احاطه اش میکنه که لذت میبره
تمام اتفاقات خوب زمانی رخ میده که ما تسلیم خداوند هستیم
تسلیم شدن در مقابل خداوند یعنی اجازه دادن به خداوند که پاسخ دهد به درخواست های ما
اصلا پیشرفت انسان درست از زمانی شروع میشه که همه چیز را میسپاره به دست خدا
تسلیم نشدن در برابر مشکلات
انسان تا زمانی که زنده است با ناخواسته ها برخورد خواهد کرد و این ناخواسته ها موجب و اسباب پیشرفت ماست نه پسرفت
ما با برخورد با ناخواسته ها ،خواسته های جدیدی درونمون شکل میگیره و با حل اون رشد میکنیم
مشکلات و ناخواسته ها جزئی از زندگی مادی است
«أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»
سلام به استاد عزیز و توحیدی
همه داستان زندگی من در طول 37 زندگی یک طرف آشنایی با شما و این سایت الهی یک طرف دیگه
من از وقتی که با شما آشنا شدم معنی واقعی آیه بالا رو فهمیدم .یک عمر وقتی این آیه رو برای ما ترجمه میکردن تنها چیزی که ازش یاد میگرفتم خدای جباری بود که اگر طبق میلش رفتار میکردیم حامی ما بود و در عین حال اگر کاری انجام میدادیم که به ظاهر بر خلاف عقاید جامعه ما بود خداوند خشمگین میکردیم و هر لحظه منتظر عذابش بودیم
این عذاب وجدان اتفاقات بد رو برامون رقم میزد و مهر تاییدی بود بر درستی ترجمه این آیه که به ما گفته بودن
یعنی هر بار کاری انجام میدادیم که باعث ناراحتی اطرافیانمون میشد خدای جبار فرا خوان میزدیم برای عذابمون
همیشه کلی سوال توی ذهنم داشتم در مورد این خدا و عدالتش که هیچ پاسخی جز مصلحت خدا براش پیدا نمیکردم و همیشه باید تسلیم تقدیر خودمون میشدیم چون خداوند ما اینطور شکل گرفته بود برای ما
اما با آشنایی با شما اونم هم در زمانی که فکر میکردم تا مرگم فاصله ای نیست معنی همه چیز و مخصوصا آیه بالا عوض شد برام
تضادهای من توی زندگیم هر روز بیشتر میشد و من هر روز گیج تر چون پاسخی براشون جز عذاب الهی نداشتم .در اون روزهای تاریک زندگیم خدای من خیلی خدای خشمگینی بود .اما همیشه در نقطه دور افتاده قلبم ندای بود که منو به یاد خودم در زندگی قبل از زمینی شدنم صدا میزد .ندایی که جنس صداش فرق میکرد با همه صداهای که شنیده بودم .صدای که وقتی حرف میزد کل وجودم یخ میبست فریز میشدم از آرامش
اون روزها در عین سختی که داشت قشنگترین کنتراست بین من و روح درونم بود یعنی تلفیقی از نجواهای شیطانی که یک عمر فرمانروای من بودن و من غلام حلقه به گوششون و روح خدای من که با هر بار اتصال ضیعفی که باهاش داشتم کل تیرگی های شیطانی از وجودم پاک میکرد
اون صدای مخملی روح و خدای درونم اینقدر برام لذتبخش بود که کل مادیاتی که 37 سال از زندگیمو براش تلاش کردم در چشم من ناچیز میدونست
هوای نفسانی و صدای شیطان هر روز داشت ضعیف تر میشد و تسلیم بودن و صدای مخملی خدای درونم هر روز بیشتر میشید
تولد دوباره من استارت خورد و محمد نو نو به این دینا قدم گذاشت .الان که دارم اینا رو مینویسم کل این 37 سال جلو چشمام رژه میرن .هر کاری که اسمش معصیت بود و کلام شیطان من انجام داده بودم اما دو سال که به لطف الله هر روز دارم روی خودم کار میکنم و هر روز بهتر میشم
هر روز ارتباطم با الله بیشتر میشه نجواهام زورشون کمتر و کمتر .هر بار تضادی پیش میاد فقط توکل میکنم تمام تلاش خودمو میکنم که تسلیم خدا بشم چون میدونم اون منو میبینه و اون هوامو داره مثل کل این دو سال که هر روزش میتونست یه آدم فولادی آب کنه ولی چون همراهم بود بسلامت عبور کردم
استاد عزیزم اینا دل نوشتهای بود که دوسداشتم اینجا ثبت کنم چون میدونم یه روز میام و مخونمش و به خودم افتخار میکنم برای هر تضادی که حل کردم هر توکلی که کردم و هر بار تسلیم بودنم
استاد عزیزم فقط خدا میدونه که چقدر شما رو تحسین کردم چقدر براتون آرزوی سلامتی و تندرستی کردم .عمر با عزت براتون آرزو دارم
دیدن هر لحظه شما صراط مستقیمی که یه عمر توی قرآن برامون به زبون گفتن ..از خداوند هدایت میطلبم که در این صراط پایدار باشم
وقتی شروع کردم به نوشتن اصلا نمیدونستم چی بنویسم و گاها وسطاش نجواها میومد که بیخیال بابا اینا چیه مینویسی حرفات سرو ته نداره ولی نوشتم چون میدونم در اینده سوپرایز میشم
دوسدار شما محمد کرمی