مصاحبه با استاد | تفاوت «تسلیم بودن دربرابر خداوند» با «تسلیم شدن دربرابر مسائل» - صفحه 28

668 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مبين گفته:
    مدت عضویت: 2412 روز

    خدایا شکرت و صد هزار مرتبه شکرت چگونه سپاسگزاری کنم از این مسیر زیبایی که مرا در آن قرار داده‌ای ,چگونه برای این همه نعمت مراتب قدردانی ،بندگی و عبودیت خودم را به درگاهت تقدیم کنم

    خدایا شکرت هر بار درخواست وجواب سوالم را روشن‌تر و شفاف‌تر از قبل آشکار می‌کنی.

    در فهم معنی تسلیم سردرگم بودم.ترس، عدم شجاعت در برخورد با مشکلات،تنبلی، سخت بودن درخواست را با تسلیم بودن در برابر خدا قاطی کرده بودم.

    پروردگار عزیزم مولای من نعمت واقعی را به آن بنده‌ای عطا کرده ای که اهل تفکر باشد اهل تعمق باشد

    بنده ای که مرزها را بشناسد مرز تسلیم نشدن در برابر سختی ها و تسلیم محض بودن در برابر خدا .

    تشخیص این مرز یعنی همه چیز. نباید در برابر مشکلات تسلیم شد اما در برابر خدا باید تسلیم محض بود جمله ساده است اما فهمیدنش و درک کردنش از دست بندگان با ایمان و عمل صالح بر می آید.

    همان مرزی است که بندگان تو آن را به اشتباه می‌گیرند در مسیر افراط و تفریط قرار می‌گیرند و بعد هم تقصیر را به گردن تو می اندازند که من تسلیم بودم اما خدا برایم نخواست

    نه تو تسلیم نبودی تو تسلیم در برابر مشکلات بودی

    تو سرخم فرود آوردی در برابر مشکلاتی که خدا در پیش پایت گذاشت برای آنکه قوی‌تر شوی برای آنکه خواسته جدید در تو متولد شود برای آنکه مسیرت را اصلاح کنی تو باید بفهمی که تسلیم در برابر خدا و تسلیم در برابر سختی‌ها و مشکلات دو مسیر متفاوتند

    هر کدام مرزی دارند این مرز را باید تشخیص دهی اگر می‌خواهم نتیجه خوب بگیرم اگر می‌خواهم مزه لذت تسلیم در برابر پروردگار تمام وجوم را سرشار از طعم خوش ایمان کند

    با آنکه سال‌هاست هر روز زمزمه می‌کنم که در برابر خدا تسلیمم اما اعتراف می‌کنم تشخیص ندادم و خیلی اوقات دربرابر سختی‌ها و مشکلات تسلیم بودم نه در برابر خدا

    مثلا وقتی که تصمیم گرفتم بدلیل عدم علاقه ، محیط کار خودم را عوض کنم خیلی با این مسئله درگیر بودم که چه باید بکنم من فقط خواسته ام را تقدیم درگاه الهی کنم ودیگرهیچ حرکتی نکنم یا آنکه درخواستم را به مقام بالاتر بگویم و از افرادی که نفوذ دارند تقاضا کنم

    گاهی خودم را سرزنش می‌کردم که این خارج از مسیر تسلیم است تو داری در مقابل بندگان خدا دست و پا می زنی

    اما حالا می‌بینم نه باید تلاش می‌کردم اما در تلاشم هیچ بنده‌ای را صاحب قدرت ندانم و همواره به یاد داشته باشم که هر کاری به دست پر قدرت پروردگارم انجام می‌شود حتی آن کاری که علی الظاهر توسط بندگان خدا انجام شده است و تسلیم هم در اینجا معنی اش این بود که این پیگیری‌ها را با آرامش با اطمینان قلبی با واگذاری نتیجه به خدا انجام دهم خودم را از نگرانی و از استرس و از شرک دور کنم و باور کنم که نتیجه هرچه باشد همان خواست خداست و صلاح من است.

    آری باید مرزها را تشخیص داد باید از افتادن در دام اشتباه خودداری کرد نباید در برابر مشکلات کوتاه آمد اما در برابر خدا هرچه فروتن‌ و خاشع باشی باز هم کم است

    معیار تشخیص چیست چگونه بفهمم کجا باید تسلیم بود کجا نباید تسلیم بود ؟

    معیار احساس من است وقتی در برابر مشکلات تسلیم نیستم و در پی حل آنها هستم و در حال پیگیری هستم در حال تلاش هستم اما احساسم خوب است نگران نیستم و توقع قلبی از دیگران ندارم و تلاش و پیگیری‌ها را با آرامش انجام میدهم و نگران نتیجه نیستم و نتیجه را به خدا واگذار کرده ام یعنی من در مسیر درست هستم از امروز باید این آینه راه من باشد انفعال بی حرکتی تنبلی و نزدن به دل مشکلات و سختی‌ها با صراط تسلیم بودن در برابر خدا خیلی فاصله دارد باید حواسم جمع باشد اشتباه نکنم و بعد هم تقصیر را به گردن خدا بیندازم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    اعظم پور هدایتی گفته:
    مدت عضویت: 484 روز

    سلام به استاد عزیزم سلام به بانوی گرامیم و دوستان هم فرکانس

    خدای مهربونم صد هزار مرتبه شکر یلی حالم حسم عالی و عالیه توی پارک زیبایی نشستم و بو نم چمن‌های خیلی قشنگش

    بر مشامم می‌خوره و عجب بوی قشنگ و نم و زیبایی چون که دیشب بارون خیلی قشنگی اومد خیابونا و چمنزارها و پارک‌ها خیس و خیسن خدایا 100 هزار مرتبه شکر بابت این نعمت بی‌نظیرت ه از آسمان بر سر ما نازل می‌کنی.

    گام 22 در مورد تفاوت بین تسلیم بودن در مقابل خداوند و تسلیم شدن در مقابل برابر مشکلات رو میگه

    موقع ما در برابر خداوند تسلیم هستیم و واقعاً تسلیم هستیم به این معنای که من ایمان دارم که یک نیرویی برتر از کل نیروهای جهان هست که جهان را خلق کرده و داره هدایت می‌کنه این جهان بی‌نهایت رو اختیار کل و قدرت بی‌نهایت در دستان خدای عزیزم هست و منو هدایتم می‌کنه به بهترین مسیرها به بهترین قشنگی‌ها به بهترین راه درست خدایا صد هزار مرتبه شکر و اینکه وقتی من درخواستی رو می‌کنم خداوند همیشه حتی تو قرآنم گفته تو کتاب بی‌نظیرش که من اجابت می‌کنم درخواست درخواست کننده‌ام رو وقتی که ایمان داره و توکل داره که به من ودرخواست می‌کنه و مطمئنه که به درخواستش پاسخ داده میشه این یعنی ایمان واقعی که خدایا من میگم می‌دونم از چه راهی یا از چه طریقی و خداوند عزیز از هزاران و هزاران دستی که داره ی‌فرسته دستاشو و ما به درخواستمون می‌رسیم خدایا شکرت و وقتی که ما واقعاً با تمام وجودمون داریم میگیم خدایا خودت درستش کن و توکلم به توی یعنی اینکه دیگه خیالت راحت باشه دیگه کوچک‌ترین ناراحت یا استرس یا ترس یا نگرانی دیگه نباشه این یعنی اون ایمان واقعی این یعنی مطمئنم و مطمئنم که خدا بهم میده وقتی من دارم نترل ذهن می‌کنم اعراض می‌کنم از آنچه که نمی‌خواهم باورهای خوبی برای خودم درست می‌کنم و می‌دونم و مطمئنم که خداوند شادی رو دوست داره خداوند ثروت و دوست داره خداوند آرامش دوست داره اصلا خداوند چرا منو خلق کرده ه این دلیل که به من افتخار کرده که منو خلق کرده به خودش افتخار کرده که چنین بی‌نظیر ما رو آفریده و خیلی خدای عزیزم دوست داری من بهترین حال خوبو داشته باشم حس خوبو داشته باشم آرامش داشته باشم و شاد باشم ثروتمند باشم آزادی مالی داشته باشم چقدر می‌تونم با این ثروتی که تو خدا عزیزم به من میدی و منو به آزادی مالی رفاهی می‌رسونی و این ثروت من ه به من داده می‌شه از طرف تو برای اینکه من اینقدر به تو نزدیکم و اینقدر نزد تو خدای عزیزم محبوب هستم عزیز و دوست داشتنی هستم ارزشمند هستم که به تو نزدیکم و هر چقدر که عمت‌هایت رو دریافت کنم به تو نزدیک‌ترم و عزیزترم خدای مهربونم خیلی خوشحالم خیلی خوشحالم که تو یک مسیری منو قرار دادی مسیر بهشتی این مسیری که چشمام این همه قشنگی و زیبایی‌های لذت بخش دنیاتو داره می‌بینه خدایا شکرت شکرت شکرت خدای مهربونم کرت که گوش‌هایم داره این نواهای پرندگان زیبا که تو این پارک لذت بخش و خوشگل و بی‌نظیر ارن چه چهه می‌کنن و عجب هنگی رو می‌نوازند و گوش‌هام داره این صداهای زیبا رو ی‌شنوه هر قدر بگم سپاسگزارم کمه

    خدای عزیزم همیشه این درخواستو ازت دارم که فقط و فقط روی خودت حساب باز کنم و فقط و فقط به خودت توکل و ایمان واقعی داشته باشم ای الله من کمکم کن که همیشه تو مسیر خودت باشم خدایا شکرت خدایا منو علی به ذکر الله و تطمئن القلوب کن

    و منو همیشه تو مسیر خودت دلم رو آرام کن و شاد سپاسگزار تمام نعمت‌هایت باشم این زبانشو کردن رو به من عطا کن این هدیه زیبایت رو به من عطا کن این زبانشو کردنو بهم عطا کن که همیشه و همیشه سپاسگزار نعمت‌هایت باشم

    ایول استاد دمت گرم استاد عجب درس‌های قشنگی رو داری به ما میدی ای

    اینکه توکل ایمان جسارت قط روی خدا حساب باز کنیم و از تمام اون چالش‌هایی که جلوی راهمون قرار می‌گیره و اون مسئله‌هایی که حلشون می‌کنیم و چقدر آدم اعتماد به نفسش عالی می‌شه خدای من خدای من شکرت

    ایول استاد گل گفتی چقدر نکته کلیدی رو گفتی اینکه باج ندیم اینکه فقط به خود خدا توکل داشته باشیم و کلا تضاد و جلوی راهمان قرار دادی ای الله مهربان که ما درخواست انجام بشه که این تضادها که این تفاق‌های به ظاهر بد باعث میشه که ما درخواست کنیم و انگیزه داشته باشیم و باورهای خیلی خیلی قوی و عالی رو بسازیم نتیجه جذابی هم می‌گیریم خدایا 100 هزار مرتبه شکر استاد عزیزم سپاسگزارم ازت بانوی عزیزم مریم خانم سپاسگزارم ازت بابت این مسیر قشنگی که با هم داریم گام به گام جلو میریم و چقدر آگاهی و چقدر دایت‌های عالی این مسیر داره به ما میگه خدایا هزاران هزاران هزاران مرتبه شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1243 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    تفاوت بین تسلیم شدن در مقابل خداوند و تسلیم شدن در برابر مشکلات را بیشتر توضیح دهید؟

    تسلیم بودن در برابر خداوند به این معناست که:

    -ایمان دارم نیرویی برتر که جهان را خلق و آن را هدایت و مدیریت می کند در صورت سپردن خود و تمام امور به او باور ایمان و درخواست کمک و توکل مرا به مسیر شرایط موقعیت و افرادی درست هدایت خواهد کرد

    -به خداوند اجازه دهیم درخواست های ما را اجابت کند

    بسیاری از ما علی رغم درخواست از خداوند:

    -تسلیم او نیستیم

    -به او شرک می ورزیم

    -نگرانیم

    -ناراحتیم

    -می ترسیم

    -غصه می خوریم

    داشتن هر یک از این احساسات:

    به این معناست که در مقابل خداوند تسلیم نیستیم

    -خود را به خداوند سپردن مانند:

    -کودکی است که خود را در آغوش پدر و مادر خود با خیال راحت رها می کند

    -کودکی است که از بالای درخت خود را در آغوش پدر و مادر خود رها می کند

    -فردی است که احساس خوب دارد

    چرا؟

    *چون به خداوند اعتماد دارد

    *می داند زمانی که خود را رها می کند به آغوش خداوند بازمی گردد

    -می تواند به این شیوه فکر و عمل کند

    هیچ گاه نمی توانیم:

    *به صورت مطلق تسلیم خداوند باشیم

    تنها می توانیم:

    *هر بار خود را به داشتن این ویژگی نزدیک کنیم

    به میزانی که داشتن این مهارت را تمرین کنیم:

    -تسلیم بودن در مقابل خداوند برای ما راحت تر و عادی تر خواهد شد

    بنابراین:

    -از خود انتظار نداشته باشیم یک شبه و یک دفعه از شرک به توحید دست یابیم

    -باید در مسیر توحید استقامت ورزیده تمرین و تکرار کنیم

    به میزانی که سعی کنیم تسلیم خداوند باشیم:

    *از زندگی لذت بیشتری می بریم

    تسلیم بودن:

    بدون شک:

    -با احساس خوب و آرامش همراه است*

    -با اطمینان قلبی همراه است*

    -الا بالذکر الله تطمئن القلوب*

    تسلیم بودن در برابر مشکلات به این معناست که:

    -هرگز در مقابل مشکلات مسائل و اتفاقات ناخوشایند تسلیم نشویم

    هنگام مواجه شدن با مشکلات:

    -آن را به چشم معمایی ببینیم که توانایی حل آن را داریم

    -آن را به چشم بازی شطرنج در نظر بگیریم

    -نسبت به حل مسائل خود کنجکاو باشیم

    -با دید مثبت به مسائل خود نگاه کنیم

    -به خداوند توکل و ایمان داشته باشیم و بدانیم او ما را به سمت راه حل مسائل هدایت می کند

    بنابراین هنگام حل هر مسئله توجه به دو موضوع بسیار اساسی است:

    *توکل به خداوند و داشتن نگاه توحیدی

    *به مسائل به چشم چالشی برای بزرگ شدن ظرف وجودیمان نگاه کردن

    با در نظر داشتن این دو نکته:

    -چالش ها به رشد و پیشرفت بیشتر ما کمک می کنند

    -حل هر مسئله اعتماد به نفس ما را برای حل سایر مسائل بالا می برد

    -به ما کمک می کند با حل هر مسئله سایر مسائل را راحت تر و بهتر حل کنیم

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    فاطمه ۱۴۰۳ گفته:
    مدت عضویت: 654 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    این فایل پراز نکته بود

    من اشک تو چشمم جمع شد از شنیدن این مثالی ک زدید

    واقعا شرایط چالش برانگیزیه ک هرکسی براحتی ازش بیرون نمیات

    واقعا شما دل بزرگی دارید استاد

    ودل انجام کارهای بزرگ رو دارید

    تحسینتون میکنم

    وازشما دارم چیز یاد میگیرم هرروز

    خدا میدونه چقدر برای من عزیز هست عزیزتراز یک برادر بزرگ

    چون که تمام درسهای زندگی رو از شما دارم یاد میگیرم وهرروز مسعله ای رو حل میکنم

    روزشما مبارک

    امروز روز مرد هست ..‌

    خدامیدونه من چقدر ترس از انتقاد شنیدن دارم

    اونم ادمیکه همیشه ازم انتقاد میکنه خیلی خیلی برام سخته

    یا افرادی بیان توی کسب وکارم ازم انتقاد کنن ایراد بگیرن وباعث دوباره کاری من بشن واقعا باید من با این ترس روبرو بشم

    نباید اشغال بذارم زیر مبل

    و چندروز پیش نوشتم میخام همونجوری ک من دوست دارم وراحتم باشم زندگی کنم

    میخام ببینم چقد ازم انتقاد میشه میخام برم توی دل این ترس

    این ایرادهایی ک ازشما گرفته شده دیگه انتقاد نبوده خیلی خیلی خنده دار بوده چون اصلا چیزهای مهمی نبوده واقعا رو مخه این ایرادها

    اما بازهم شما

    با توکل ب خدا حلش کردید

    چون ب خدااعتماد کردید وتسلیم مشکلات نشدید

    من ازشما یاد گرفتم باج ندم

    الان مدتهاست ببینم یکی بخات ازم سواستفاده کنه اصلا هرکس ک باشه جدی باهاش رفتار میکنم و اصلا سمتش نمیرم

    خودشم وقتی برخورد منو میبینه سریع میفهمه و چقدر رفتارش خوب میشه

    چون متوجه میشه رفتنش برای من مهم نیست

    وگرنه قبلا ازین افراد توی زندگیم زیاددبودن هربار ب یک شکلی بازیم میدادن وچقدر از من سواستفاده شد

    طرف قهر میکرد هربار میخاست برم ب دست وپاش بیفتم

    یا طرف میگف فلان کار برات میکنم ب شرطی ک این مدلی زندگی کنی

    الان تعجب میکنم من چطور میپذیرفتم

    خدایا منو ببخش،ک چقدر تو رو نادیده گرفتم وبرای تو شریکانی قاعل بودم

    منم یاد میگیرم مساعلمو حل کنم

    هر مسعله ای حتما راه حلی داره

    من نباید کم بیارم

    نباید تسلیم مساعل زندگی بشم

    چون تضادها میان منو رشد بدن

    خدایا کمکم کن هدایتم کن تا بتونم مساعل راحل کنم پاشنه های اشیلم را بهبود ببخشم وهرروز بیشتر رشد کنم

    سپاسگذارم استاد جان بابت درس امروز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    امیر بیات گفته:
    مدت عضویت: 2166 روز

    به نام رب تنها فرمانروای جهان

    استاد استاد عزیز و خانم شایسته گرامی

    خندم میگیره اون انسانها چطوری دربرابر شما مقاومت میکردند چقدر ناآگاه بودند آخه مگه میشه شما صحبت کنی و ادم لذت نبره مگه میشه شما صحبت کنی ادم اروم نشه مگه میشه شما صحبت کنی ادم نگه آخیییییییش

    استاد جان چقدر این اخیییییش عالی بود

    منم الان گفتم آخیییییش خدایا خودم رو سپردم به خودت من تسلیم تو هستم من هیچی بلد نیستم من فقط بندگی میکنم تو هدایتم کن هوامو داشته باش همونجوری که تا الان هوامو داشتی میدونم همیشه حواست بهم هست با دلیل و سند.

    دوستت دارم خدای قشنگم خدای مهربونم خدایی که یه قدم برات برمیداریم تو صدقدم برامون بر میداری تو عشقی خود عشق.

    من هروقت هرجا تو زندگیم تسلیم بود به معنای واقعی توکل داشتم اروم بودم معجزه شده دریا برام باز بشه مثل موسی، درها برام باز شده مثل یوسف

    یادمه یه دفعه رفتم بودم شهر کتاب ماشبن رو پارک کردم و رفتم درحالی که حواسم نبود فلاشر ماشین روشن بود و چندساعت من رفتم و موقعی که برگشتم له دلیل مصرف برق فلاشر و اخرای باطری ماشین بود ماشبن رو هرچی استارت زدم روشن نشد اون لحظه عزیزدلم که الان همسرم هست خیلی مضطرب شد بهم ریخت وای چیکار کنیم

    من بواسطه اموزش های که از استاد دیده بودم (تو دوره دوازده قدم بودم) اینقدر ارامش داشنم اینقدر به خدا ایمان داشتم اینقدر حالم خوب بود در یک کلام تسلیم خدا بودم فقط به عزیز دلم میگفتم اروم باش الان ردیف میشه خداشاهده الان که دارم تعریف میکنم مو به تنم سیخ میشه دقیقا به دقیقه نرسید یه ماشبن اومد کنارم گفت باطریت خوابیده گفتم اره سربع و تند اومد ماشینش رو یجوری گذاشت کنار ماشبنم بعد کابل باطری به باطری هم داشت چیزی که خیلی اتفاق نادری هست در عرض چند دقیقه ماشینم رو روشن کرد تمام این اتفاقات در عرض چند دقبقه پیش اومد

    عزیز دلم فقط هنگ بود و دهنش باز مونده بود

    من همیشه از این اتفاق به عنوان زمانی که به معنای واقعی تسلیم بودم یاد میکنم.

    خدایا شکرررررت

    استاد جان دوستت دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    زینب معرفی گفته:
    مدت عضویت: 1300 روز

    به نام خدای هدایتگرم

    تسلیم بودن در برابر خداوند یا تسلیم شدن در برابر مسائل

    تسلیم بودن در برابر خداوند به این معناست که من ایمان دارم که یک نیرویی برتر از کل نیروهای جهان که جهان و خلق کرده و داره هدایتش میکنه

    منو همواره هدایت میکنه خدایی که منو خلق کرده و اگه من توکل کنم بهش اگه خودمو بسپارم بهش اگه فقط ازش درخواست کنم و باورش داشته باشم اون منو هدایت میکنه به مسیر های درست و آدمهای درست و شرایط و موقعیت های درست و وارد زندگی من میکنه

    تسلیم بودن یعنی اجازه بدم به خداوند که پاسخ در خواست های منو بده با شرک نورزیدن با نگران نبودن با ناراحت نبودن ونترسیدن و غصه نخوردن

    تسلیم خدا شدن وقتیه که بگم خدایا شکرت راحت شدم که خودمو سپردم به خودت به کسی که قدرت فقط از آن اونه

    و حالم خوبه آرومم چون اعتماد دارم به خدایی که همه کار میتونه برام بکنه پس با خیالی آسوده خودمو رها میکنم در دستان خداوند قادر و توانا

    هر بار که سعی کنم بیشتر تسلیم خدا باشم بیشتر بهش توکل کنم و بسپارم بهش هر بار انجام این کار برام عادی تر وراحت تر میشه

    تمرین کردن و تکرار کردن این کار باعث میشه بیشتر از زندگیم لذت ببرم چون زمانی که تسلیم خدا باشم احساسم خوبه،آرامش دارم،اطمینان قلبی دارم که همه چیز به نفع من میشه،احساس شادی و لذت و امیدواری

    احساس توکل دارم

    توی تضادها و چالش هاست که تسلیم خدا بودن و وابسته به خدا بودن باید بیشتر خودشو نشون بده توی این شرایطه که باید قدرت خداوند ببینیم و چالش ها رو مثل حل کردن یک معما یا یک بازی نگاه کنیم

    چون حل کردن هر چالشی قطعا مارو بزرگ تر میکنه،اعتماد به نفس مون و بالا تر میبره و به ما کمک میکنه که با مسائل دیگه ای که ممکنه باهاش مواجه بشیم قویتر برخورد کنیم و براحتی حلشون کنیم

    پس این تضادها و چالش ها جزیی از مسیر زندگیه برای بزرگ تر شدن ما واضح تر شدن خواسته های ما و رشد کردن و پیشرفت کردن ما هستش

    و همیشه یادمون باشه که خداونده که منبع رزق و روزی ماست و همه ی آدم هایی که تو زندگی ما میان دستانی از خداوند هستن که اگه به هر دلیلی برن خداوند از بی نهایت دستانی که داره به ما کمک میکنه مهم اینه که ما وابسته ی دستان خدا نشیم و خدارو منبع خیر و نعمت و ثروت و خوشبختی بدونیم.

    خدایا خودت کمک کن هر لحظه تسلیم درگاه تو باشم

    خدایا تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری می جویم هدایتم کن به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای و نه گمراهان الهی آمین.

    در پناه رب العالمین همیشه شاد و سلامت و سعادتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    ارزو طلائی گفته:
    مدت عضویت: 1446 روز

    سلام استاد عزیزم

    سلام خانم شایسته عزیز

    حدود یک سال قبل چند دقیقه اول فایلتون را جدا کرده بودم و بارها بارها گوش میدادم چرا که بهم بسیار تا بسیار احساس آرامش میداد، واقعا احساس پرواز میکردم

    من خیلی علاقه به شناخت خداوند و درک معنی توکل داشتم ،بنابراین جلسات سخنرانی مذهبی را زیاد گوش میدادم آنجاها زیاد از خدا و توکل و تسلیم صحبت نمیشد اما چون دوست داشتم خدا را بیشتر بشناسم و بدونم دقیقا توکل یعنی چه ؟معمولا هر جلسه ای دستم می‌رسید گوش میدادم .اما باید بگم زیاد چیزی متوجه نشدم تا اینکه یک کتاب از نویسنده خارجی دستم رسید ،با مطالعه کتاب با بحث توکل و تسلیم بیشتر از قبل آگاه و آشنا شدم ،مدتی زیادی از این ماجرا گذشت تا اینکه با استاد آشنا شدم با فایلهای استاد واقعا آگاهی ام نسبت به قبل از خداوند و تسلیم شدن در برابر آن بیشتر شد اما هنوز نمیتونم همیشه در برابرش تسلیم باشم همیشه یک سوال برام است چرا من با وجود اینکه زیاد فایلهای توحیدی استاد را گوش میدم اما هنوز در برابر خداوند تسلیم نیستم و همیشه به یک جواب میرسم، من هنوزم که هنوزه خدا را نمی‌شناسم و نمیتونم تسلیم کسی باشم که اونو نمی‌شناسم ،از بس اطلاعات نادرست از بچگی در مورد خداوند توی ذهنم است که با این همه گوش دادن فایلهای توحیدی و تلاش برای عمل به آن آگاهی ها بارها و بارها شده که اشتباه میکنم و تسلیم خداوند نمی‌شوم با اینکه از تسلیم بودنم بارها نتایج عالی دیده ام ،اما حس میکنم این کار درستی نیست که همه چیو از خدا بخوام باید یک کارایی خودم انجام بدم و یا اینکه خدا هر کاری را نمیتونه انجام بده و یا نباید انجام بده و این افکار و باور هاست که مانع تسلیم شدنم میشود. شاید یک جاهایی بگم خدایا تسلیم هستم اما آن احساس نگرانی و ترس بهم میگه تو تسلیم نیستی چون جنس تسلیم شدن را بارها درک کردم ،یعنی آرامش مطلق داشتن،میدونم باید شناختم به خداوند و قدرتش بیشتر شود تا تسلیمش باشم چون هنوز یک سری افراد دست و پاشکسته با یک جیغ و داد و قلدری شون قدرتشون توی زندگی ام و ذهنم بیشتر از خداوند است .خدا یا تسلیم تو هستم هدایتم کن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    مریم بذرا گفته:
    مدت عضویت: 811 روز

    سلام استادخوب و مهربانم راهنمای من در این مسیر وسلام بچهای هم فرکانسی

    رسیدیم به گام دوازدهم از پروژه ی مهاجرت به مداری بالاتر

    همیشه میگفتم خدایا دلیل اینکه با این سایت اشنا شدم و بعدش اینهمه ارامش پیدا کردم چیه؟کدوم حرف استاد باعث اینهمه ارامش درمن شده؟

    کدوم حرف استاد منو از بدو بدو کردن باز داشته ؟

    الان میفهمم

    تسلیم بودن در برابر خداوندو سپردن همه چیز به خداوند باعث اینهمه ارامش در من شده.

    اینکه دیگه زور نمیزنم مشتری جنس بخره و کاملا ارومم یعنی سپردمش به خدا که خودش مشتری خوب میفرسته.

    اینکه دیگه برای هر خریدی خودمو اذیت نمیکنم و میدونم در بهترین موقع به سمت چیزی که میخوام هدایت میشم یعنی سپردمش به خدا .

    اینکه دیگه زور نمیزنم تا زودتر یه وامی یه قرضی بگیرم تا بلکه تونستم زودتر صاحب خونه بشم یعنی سپردمش به خدا

    اینکه دیگه برای تغییر همسرم زور نمیزنم ومیدانم خودش هدایتش میکنه یعنی سپردمش به خدا

    اخییییییییش خدایا من خودمو و زندگیمو سپردم به خودت

    خیالم راحته که خدا خودش بهتر از من میدونه و خودش به بهترین صورت برام انجامش میده.

    یعنی من تسلیم توام خدا .من خودمو و تمام زندگیمو به دستان پر قدرت توسپردم اینا به من ارامش میده به من ایمان قلبی میده.به من روح بزرگ میده برای پرواز کردن

    ومن کاملا اروم ارومم و دارم در لحظه زندگی میکنم و لذت میبرم خدایا شکرت

    استاد عزیزم کلللللی سپاس گذارم

    این شما بودید که تسلیم بودن رو یادم دادین

    این شما بودید که بهم یاد دادین ارامش داشته باشم

    شما دستی هستید از دستان بی نظیر خداوند دوستتون دارم استاد عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    افسانه نوشادی گفته:
    مدت عضویت: 704 روز

    سلام

    تسلیم شدن در برابر خداوند: یعنی اینکه بسپاری به خداوند سمت خودت را انجام دهی درست و بعد بسپاری به خداوند ،خیالت راحت باشه ،حست خوب باشه ،آرامش داشته باشی که سپردم به خدا بدون نگرانی و ترس و استرس ،در کل حالت خوب باشه که خدا کارشو درست انجام میده سپردم به او

    تسلیم در برابر مشکلات :یعنی وقتی که به مشکلی تضادی چالشی بر می خوری گیو آپ نکنی،پا پس نکشی ،بگی می خوام حلش کنم می خوام قوی تر بشم ،می خوام ببینم چقدر می تونم با مسائل و مشکلات رو برو بشم چقدر توانایی دارم برای حل این مسئله و بعد از حل کردن اون تضاد و مشکل خواهی دید چقدر رشد کردی و چقدر بزرگتر شدی و اعتماد به نفست بالا تر رفته برای مشکلات و مسائل بعدی زندگی ،فقط روبرو شو ،گیوآپ نکن ،مثل یه بازی بهش نکن کن که میخوام ببینم اصن چند مرده حلاجم و اگر بتونی حلش کنی میبینی چقدر قوی تر، بزرگتر شده ای و رشد کرده ای و به چه موهبت هایی دست پیدا خواهی کرد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    مهدی وجدی گفته:
    مدت عضویت: 505 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته و دوستان عزیز

    اخخخخخخخخخخیییییششششششش

    خدایا من خودمو سپردم به تو

    چقد حس خوب گرفتم بعد از دیدن این فایل

    خداروشکر بابت این رهایی

    خداروشکر بابت این آزادی

    خداروشکر بابت این حال خوب

    خداروشکر بابت این حس اعتماد

    خداروشکر بابت این حس توکل

    خداروشکر بابت این لذت بردن از زندگی

    چقدر قشنگ گفتین استاد اخییییییییش واااایی نمیدونی این تیکه با من چیکارکرد که اخییییییششش خدایا من خودمو سپردم به تو

    انگاری یه بند از پاهای من آزاد شد انگاری خودمو از بالای درخت پرت کردم تو بغل خدا

    واااایی که چه حس قشنگی بود این اخییییییش

    اخ که چقدر ذهنم درگیر بود این چند روز و با شنیدن این اخیییییییششش کلا آزاد شد

    چقدر من داشتم با ابن عقل خودم تصمیم میگرفتم و همش حالم بد میشد

    میدونین انگاری الان حس میکنم مثل یه بچه واسه هرکاری که میخوام بکنم میام به بابام(خداجونم) میگم خب تو بگو چیکارکنم من که بلد نیستم تو بگو بهم چیکارکنم الان کجا برم الان چی بگم الان واااای که چه حس نابی داره اینکه همه مشکلات همه تضاد هارو بندازی رو دوش خدا بگی من که زورم نمیرسه اینارو حل کنم خودت حلشون کن تو زورت زیاده تو خدایی من که خدا نیستم من بنده توام وظیفم اینه بندگی کنم رو چشم چشم بندگی میکنم با حال خوب با لذت بردن از داشته هام با اعتماد کردن به تو با دادن فرمون زندگی به دستای تو با سپردن خودم به دستای تو توهم وظیفت اینه منو به خواسته هام برسونی حالا از چه راهی یا کی به من ربطی نداره چطوریه که میشینیم تو اتوبوس تو قطار تو هواپیما میگیم خود راننده خود خلبان که راهو بلده کارشم بلده رانندگی ام بلده خودش منو میرسونه میگیریم میخوابیم تا برسیم یا از مناظر اطراف لذت میبیریم تا برسیم باباااااااا خدا که دیگه قدرت جهان قدرت هدایت تمام موجودات زنده تمام کیهان دستشه بابااااااا چرا بهش اعتماد نمیکنیم که خودش هم راه رو هم اینکه چه جوری مارو ببره برسونه رو بلده چرااااا اخه من اینقد داشتم زور میزدم چرا من اینقد حالم بد بود اخههههه چرا من همش میگفتم نه از اینطرف برو از اون طرف برو و تو کاراش دخالت میکردم به خودمم ها فقط با خودمم اخه چراااا دور سرت بگردم من قربونت برم من تو چرا دخالت میکنی تو کار کسی که قدرت تمام جهان دستشه بپررررررر اون میگیره تورو تو بپرررررر تو اعتماد کن تو توکل کن تو ایمان داشته باش

    اخخییییییییییششششش خدایا من خودمو سپردم به تو

    وای که چه حس نابیه

    وای که چقدر این پرادایس این بهشت قشنگه

    اخه کهه چقدر ابن دریاچه قشنگه

    اخه که چقدر این منظره پشت استاد قشنگه

    اخه که چقدر ابن آسمون آبی قشنگه

    خدایااا منم میخوام

    منم همچین خونه ای رو میخوام

    منم همچین زندگی ای رو میخوام

    منم همچین آزادی مالی و زمانی ومکانی رو میخوام

    منم هدایت کن

    چی چی گفتی چشم بنده‌ی من توروام هدایت میکنم

    اخخخخخییییشششش من قربون اون مهربونیت اون سخاوتت اون معرفتت برم خدااااااااا عاشقتم من

    من دیگه تو کارت دخالت نمیکنم به من چه اصلا از هر طرفی رفتی درسته تو که منو بد جایی نمیبری توکه همش مسیرت از قشنگی ها میره از اون جاده آسفالت تو دل جنگل اخ اخ اخ سوت بزنی خوراکی بخوری لذت ببری از مناظر اطراف بعدشم برسی به هدف اینجوری قشنگه من اینجوری میخوام برسم نمیخوام زور بزنم زور بزنم دهن خودمو آسفالت کنم تا برسم نه نه نه من میخوام بشینم قسمت وی آی پی لذت ببرم برسم تمام

    استاد عاشقتم به مولا نمیدونی که چقد گلی چقد بل بلی الهی دورت بگردم من

    خدافظ.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 50 رای: