مصاحبه با استاد | تفاوت «تسلیم بودن دربرابر خداوند» با «تسلیم شدن دربرابر مسائل» - صفحه 42

668 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    احمد خدادادیان سردابی گفته:
    مدت عضویت: 645 روز

    به نام الله که بخشاینده و با رحمت و بی نهایت وهاب است

    سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته مهربان

    سلام خدمت شما دوستان عزیزم در این مسیر زیبا و توحیدی

    ٱلیس الله بکافه عبده

    ایا الله برای بنده یکتاپرستش کافی نیست

    مگر بنده اش را خداوندگار *بسنده نباشد به هرحال وکار؟

    از آنها که جای خدای جهان*پرستند اندر عیان نهان.

    تورا بیم بدهند آن مشرکان*زمعبودهای ضعیف زمین

    به بیراهه اش هرکه بنهدخدای*وراهی نباشد کسی رهنما

    خداوند همه چیز و همه کس میشود برای همه به شرط باورهای درست در مورد الله چون نتیجه باورهای درست در مورد خدا قرار گرفتن در فرکانس های خداوند است و دریافت الهامات الهی که نتیجه اش شادی آرامش ثروت خوشبختی انسانهای مهربان بی نهایت انسانهای مهربان در صلح بودن این جهان با من و یک زندگی سراسر خوبی وزیبایی که هر روز زیباتر از روز دیگر برای من بوده و هست هرروز انسانها ی مهربان‌تر وار زندگی من شده‌اند و همه کارهارو اونجوری که من باورش کردم وفرکانسش رو فرستادم برای من انجام داده و میدهد من خواستم وخداوند انجام داد خدایا سپاسگزارم.

    من خدارو در همه. چیز و همه کس میبینم در وجود خودم که همیشه جوری زندگی میکنم که اون لایق هست روح خدا در من است پس انجور که دوست داره ومن دوست دارم زندگی میکنم یه زندگی سراسر آرامش وشاد خوشبخت سالم وسراسر ثروت .

    من همه زندگیم عطر بوی خدایی گرفته الحمدلله

    سپاسگزارم از خداوند که وارد زندگی من شد و منو به این زندگی هدایت کرد

    فعلا یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    زهرا محمد خانی گفته:
    مدت عضویت: 979 روز

    به نام خدای بخشنده مهربانن

    شکرت برای یه ورزش زهن دیگه باورسازی دیگه

    برداشت اول

    مسال بازی های ساده زندگی هستن

    بعضی هاش کمی وقت تمرکز بیشتر میخاد بعضیاش نه کمتر

    بیشتر ساده هستن ینی با یکی دوتا ایده ناب الهی اصلا با کمی تلاش اوکیه

    کار انجام بعصی که ظاهرا باز نشدنی

    بسیار غیر ممکن

    بسیار سخت

    بسیار ترسناک

    بسیار طولانی

    بسیار دردناک هستن

    اما با تمرکز تکرارش میرن رو به بهود

    مثل پروژه مالی من

    من وضع نسبتن خوبه خانه دارم و عاشق استقلال مالی

    و در حال اموزش تمرین طراحی هستم

    وگه گاه یه درخواست های کوچیک فامیل میکنن خانواده هستند

    ومن هم در حال توکل هستم

    اسوده پیش میرم

    به قول استاد

    میتونم بگم بلاخره همسری یه چی میاره میخوریم کارش رو به رشد ورها کنم ولی من ته قلب یه چی منو نگه داشته تو هم ارزشمندی توهم هنر مهارت ویژه داری ازش باید حرفه ای بشی

    من یادگیری خوبی دارم و روی طراحی بسبتا عالی بودم وبسیار اسوده یاد میگیرم و طرح میزنم

    واقعا این شوق وادامه دادنم تحسین میکنم مثل خواسته که توی قلبت هست مثلا دیشب جایی بودیم کسیو دیدم عاشق کارش بود و با عشق ادامه میداد و براش بسیار ساده بود واستقلال مالی نسبتا خوبی داشت

    و با عشق کارشو پیش میبرد کاری که دوسش داشت ودر اون رشد میکرد

    و کاره اون برای من بسیار سخت حوصله سر بر بود وکاره من فک میکنم برای اون اون خیاطی کار میکرد ومن طراحی

    حسم به طراحی خیلی ساده هست با یه مداد پاک کن برای خودت طرح های قشنگ میزنی و تازه با زغالم یاد بگیرم ساده تر میشه

    و اینکه میدونم هر کار رشته ای ارزشمندی خودشو داره و مشتری ثروتش بی نهایته

    وخلاصه میدونم با همین شغل به رشد پیشرفت خوبی میرسم من توی هیچ کاری انقد علاقه و تکرار ادامه نداشتم ومیدونم این نشون از علاقه شوق هست توش وتوکل وتسلیم به خدا سعی میکنم احساسمو خوب کنم

    سعی میکنم با پیگیری ودر مورد تحقیق ومطالعه روش تمرکزی بیشتر ساده تر بزارم تا برام ساده تر شیرین تر بشه

    جام بلورین انجام نشدنی ترین کار¥¥¥

    مهادت نظم

    شاید قبلا گفتم ولی این تضاد عالی بود توی زندگیم بهم کلی امیدو اگگیزه داده

    واقعا تقریبا بر میگرده به ده سال پیشه موقعه ای که دلم میخاس خانه داریو تمیزیو یاد بگیرم

    اولش به خاطر حرف مردم بود

    بسیار ناراحت کننده بود

    بعدش علاقه خودم به نظم بود

    تازه توی خانواده ای بودم که نطم براشون یه رویا بود

    افراد منظم فک میکردم چون از بچه گی بزرگ شدن عادت های اوکی دارن ومن با چندتا عادت کوچولو چجور میتونم به خانه داری برسم سعی خودمو میکردم ولی به الگو های اطرافم توجه میکردم وبهونه میوردم اون بچه نداره اون خونش کوچیکه تا اینکه اروم اروم به خانواده ای تمیز بزرگ و همسری تمیز هدایت شدم

    که کار برام بسیار تمیز راحت شد وعادت داره محکمتر میشه وبهبود پیدا میکنه

    وترمز

    ما شلوعیم یکی همیشه باید تمیز کنه بقیه بریزن به هم به همسری همپای خودم هدایت شدم بسیار تمیزه

    ترمز

    باید از بچه تو خونه تمیز باشی باید توی خونت باشه ماکه کسی نبوده بهمون اموزش بده

    ولی با همون تکامل به نظم رویایی ساده رسیدم

    خلاصه هر بازی راه حلی داره

    وبه جای فرار ازشون سعی کن حلش کنی ومهارتو بیشتر کن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    محدثه رشیدی گفته:
    مدت عضویت: 174 روز

    به نام خدا

    با دیدن این فایل تصمیم میگیرم از این لحظه در حل هر مساله یا مشکل کوچک تا بزرگ اول خدارو به یاد بیارم و بعد به این فکرکنم که وقتی خدا این مشکل یا مساله را در مسیر زندگی من قرار داده پس قطعا توانایی حل اون رو هم در من قرار داده تا ایمان و باور به خودم و خودش بیشتر بشود پس نگاه من از امروز به هرمساله ای که احساس کنم حل کردنش برام سخته یه نگاه متفاوت و مثبته سعی میکنم به جای اینکه به این فکرکنم که خدایا چرا من انقدر مشکل دارم یا چرا این مسایل پیچیده رو سرراهم قرار میدی سپاس گزار خدا باشم و ازش ممنون باشم که این مسایل رو در مسیرم قرار میده تا من با حل انها روز ب روز به توانایی ها و اعتماد به نفس خودم بیشتر پی ببرم وبیشتر تسلیم خدا باشم.

    از امروز با این تفکر زندگی میکنم و تجربه هایی که کسب میکنم رو اینجا مینویسم.

    خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    هاجر نخکو گفته:
    مدت عضویت: 2058 روز

    به نام خداوند وهاب

    سلام خدمت استاد گرامی و خانم شایسته عزیز و دوستان گرامی

    تسلیم بودن در برابر خداوند

    چقدر از خواندن کامنت دوستان لذت بردم .چند وقت است که کار من شده خواندن کامنت دوستان و گشتن در سایت .از فضای مجازی استفاده نمیکنم و کلی وقت آزاد پیدا کرده ام و همچنین با دور بودن از چنین فضایی ورودیهای ذهنم در حال کنترل است.خدایا سپاسگزارم که من را به این مسیر هدایت کردی.

    من خیلی دوست دارم مهاجرت کنم و در یک کشور امن و آزاد و آب و هوای معتدل و چهار فصل با زبان انگلیسی زندگی کنم .یک سالی میشه که مدام در حال درخواست از خداوند هستم و به یک سری الهاماتی که بهم شد عمل کردم اما حالا متوجه شدم که من تسلیم خداوند نبودم و توجه من به نرسیدن به خواست ام بوده.بعد از شنیدن این فایل عالی تصمیم گرفتم که تسلیم خداوند شوم و مدام جمله حضرت موسی را تکرار میکنم.

    خداوندا به هر خیری که از تو درباره مهاجرت به من برسد محتاجم.

    امیدوارم که بتوانم درباره این موضوع نجواهای شیطان را کنترل کنم و تسلیم محض خداوند باشم.

    خدایا سپاسگزارم

    امیدوارم که هر کجا که هستید شاد و تندرست و پیروز باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    خدیجه غلام زاده گفته:
    مدت عضویت: 1912 روز

    به نام خداوند سخاوتمند و روزی دهنده

    سلامی گرم و صمیمی به همه اعضای این خانواده

    مصاحبه با استاد قسمت دوازدهم:

    در مورد تسلیم شدن در مقابل خداوند با درک و اگاهی الانم و انچه تا امروز از این آموزش ها متوجه شدم. میتونم بگم وقتی ما هر انچه توی مسیر زندگی و مسیر اهداف مون پیش اومد بگیم الخیر فی ما وقع و بگیم این همون چیزیه که باید می شد و حق یک اعتراض ساده رو هم از خودمان بگیریم و

    در واقع اعتماد کنیم به خداوند و رها باشیم. آرام باشیم.

    استاد در تمام خونه هاشون و روی ماشینشون( آروی) یک

    in god we trust نوشتن چون یک اصل مهم است.

    اگه نگران باشیم اگه ناراحت باشیم اگه بترسیم اگه غصه بخوریم یعنی تسلیم نیستیم و داریم مقاومت ایجاد میکنیم و با این احساس های منفی جلوی هدایت های خداوند را میگیریم.

    در حرف زدن خیلی آسونه ولی در عمل وقتی توی موقعیت قرار می گیری کار راحتی نیس که نگرانی و افکار منفی رو خنثی کنیم و آرامش داشته باشیم.

    نشانه های یک ادمی که تسلیمه یا بهتره بگیم بیشتر تسلیمه،

    _ آرام بودن و آرامشش هست.

    _ حالِ خوبش هست  در واقع برای داشتن حس و حال خوب دنبال دلیل و بهانه نیس، بلکه اون آدم حال کلی اش خوبه.

    نمیگه باید فلان اتفاق رخ بده تا من حسم خوب باشه یا فلان ثروت رو بسازم تا حالم خوب باشه. اون در اکثر اوقات حالش خوب هست. در واقع حس خوبشو  به چیزی وابسته نکرده و به چیز خاصی نمی چسبه و رها ست.

    _ هرگز به کسی یا کسانی باج نمیده و تکیه اش روی توانایی های خودشه و خدای درونشه. همون خدایی که این توانایی ها رو بهش داده.

    _ شرک نمی ورزه یا خیلی کمتره نسبت به غالب جامعه و به چیزی و یا کسی قدرت نمیده و اونو بت نمیکنه.

    پس تسلیم بودن تمام حس های خوب دنیا (امید به آینده. توکل. ایمان. شادی. لذت. آرامش. و….)  رو به انسان می دهد.

    حالا چطور بسازیم یک شخصیت تسلیم؟

    اولا هیچ وقت صفر و یک به موضوعات نگاه نکنیم. چه موضوع تسلیم چه موضوعات دیگر. و با این نگاه به خودمان و دیگران برچسب نزنیم که من تسلیم نیستم. چون خود استاد هم ادعایی ندارند که تونستند تسلیم محض باشند.

    و بپذیریم که نمیشه فضای شرک الوده ذهن رو به یک باره تبدیل به فضای توحیدی کنیم.

    این کار مداومت میخاد. کنترل ورودی می خواد. تمرین و تکرار می خواد. و باورهای درست و قدرتمند می خواهد. ولی ارزشش رو داره چون اینهمه حس خوب برامون میاره.

    حالا چه باورهایی باید بسازیم که بتونم بیشتر تسلیم باشیم؟

    به نظر من تسلیم بودن یک موضوع کلی نیس بلکه در هر حوزه چه سلامتی و چه روابط و چه مالی فرد میتونه میزان تسلیم بودنش متفاوت باشه. 

    بسته به باورهای محدود و ریشه ای که تو هر حوزه ای داره پس نگرانی هاش بیشتره تو همون حوزه و نمیتونه تسلیم باشه و ارامش داشته باشه. مثلا یک فرد توی بعد سلامتی اصلا نمیتونه رها باشه و تسلیم و با یک تضاد کوچیک کلی بهم میریزه و درگیر نجواها میشه و ذهن براش جهنم می سازه  ولی همون ادم توی حوزه روابط بهتره و چالش های روابط رو آسونتر حل میکنه. و گذر می کنه.

    _ باور الخیر فی ما وقع برای کسانی که در مسیر هستند خیلی ارامش بخشه و اینکه استاد توی 12 قدم، تاکید کردند که اگر داری  روی خودت کار می کنی  و در مسیر درست هستی هر انچه که پیش می آید چه خوب و چه به ظاهر بد همون مسیری هست که تو رو به خواسته ات می رسونه.

    و این ایه قران که چه بسا چیزی که خوشایند شما نیست ولی خیر شما در آن است. و خدا می داند.

    _ داشتن این باور که تضاد ها و چالش ها در مسیر میان تا ما رو رشد بدن و قوی تر کنند و اگر حلشون کنیم بزرگ میشیم و اگر حل نکنیم کوچولو می مانیم.

    _و این باور که خداوند یک نیروی برتر و آگاهی برتره که کل کیهان رو مدیریت می کنه و این نیرو هدایت منو بر خودش واحب کرده.

    و این خدا آگاهه ب نقاط ضعف و قوت ِ من و  بیشتر از من دوست داره که من به خواسته هام برسم. و هدایتم میکنه اگر……

    اگر من بهش اجازه بدم. اگر من بسپارم به خودش. اگر من منم منم و خودم بلدم و خودم میدونم، نکنم.

    توی همین دو سه روز اخیر هدایت شدم به 2فایل از استاد که راجع به همین موضوع تسلیم بودن در مقابل خدا و دریافت الهامات بود.

    در واقع خداوند همیشه داره ما رو هدایت میکنه کل کیهان و موجودات رو هدایت می کنه ولی چه کسایی صدای هدایت رو میشنوند!! کسانی که تسلیم تر باشند.

    و استاد گفتن اول هر کاری از خدا بخوایم ما رو هدایت کنه و روش آسون رو به ما بگه. حتی کارهایی که بارها انجام دادیم.

    فک میکنم وقتی عمیق تر فکر کنیم تمام مفاهیم توکل. ایمان.

    رهایی. تسلیم. اعتماد و اطمینان و امید همه از یک منشا نور میان و خیلی این مفاهیم بهم نزدیک و یکی هستند.

    و در مورد تجربه شخصی ام. وقتی در رابطه با حل کردن یک موضوع ناخواسته هر کاری که فکر میکردم و بلد بودم و به ذهنم می رسید کردم ولی نشد که نشد و از عالم و آدم ناامید شدم. درست مثل آدمی که برای پیدا کردن آب توی کویر سراسیمه به هر راه و روشی چنگ میرنه شده بودم ولی اون مساله حل نمیشد و بعد خسته و ازرده به خدا گفتم نجاتم بده من دیگه نمیدونم و دیگه ناسپاسی نمیکنم فقط کمکم کن. با همه وجودم صداش زدم کی؟!!

    وقتی دیگه راه به جایی نداشتم.

    شاید با فهم الانم از واژه تسلیم بتونم بگم اون جا یک لحظه تسلیم شدم و خودم میدونستم که شرایط اون روزهام چی بود و چه افکاری داشتم. و دیدم اون مساله بهتر و بهتر شد تکاملی.

    حالا چی میشه از همون اول قبل دور زدن هایی که ذهن و تجربه گذشته میگه ما عاجزانه از خدا هدایت بخوایم. و از همون اول تسلیم باشیم.

    این نیاز داره به درجه بالایی از توحید که قدرت رو فقط در دست خدا بدونی و از همه کس و همه چیز قدرت رو بگیری توی ذهنت.

    و خوش بحال انانی که بیشتر تسلیم خدا یند.

    خدا یا شکرت برای فرصت و توفیق نوشتن یک کامنت دیگه توی این سایت الهی.

    ممنونم از استادان عزیز و دوستان خوبم. موفق باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    مهدی قربانی گفته:
    مدت عضویت: 266 روز

    بنام خداوند مهربان بنام خداوندی که در درونم هست وهروقت اسم خداوند رو میاورم انگار خدای که می خواستم در درونم هست که باورهای مخرب گذشته ترمزهای شدن که من این خدای درونم که داری قدرت وثروت است رو نبینم خدایا شکرت به هر حال قدر دان خداوند هستم شاید یک درصد هم تسلیم خداوند نشده بودم شاید اصلن راه تسلیم شدن رو بلد نبودم ولی خدایا شکرت در گذشته بسیاری انسان ترسو بسیار ادمی بودم خدا رو یک جوری باور کرده بودم که انگار یک خدای که فقط کارش شکنجه است وبه همین خاطر بلدم نبودم درست این خدا رو بشناسم به همین خاطر یه کم طول کشید که من معنای تسلیم رو متوجه بشم در گذشته خیلی تو حاشیه ومثل برگی در باد بودم وبا هر حرفی هر فکری انیور اونور می شدم ولی خدایا شکرت بسیار ارام هستم ولی فکرهای نکران کننده بیهوده هنوز هستتد کهداز این از خداوند درخواست میکنم واین اگاهی رو بهم بده تا با کنجکاوی این ذهنیت مخرب رو عوض کنم وباورهای درستی در ذهنم بسازم که باعث شادی درونم بشود با تعغیر نگاهم والان متوجه شدم که بی دلیل کانون تو جه ام رو جلب کردم به یک سری اتفاقات بیهوده که هیج اتقاقی نیوفتاد وبی خود نگران شده بودم واین به خاطر عدم شناخت درونی از خودم اوتوانانی های که خداوند بهم داده خدایا می خواهم پیش زمبنه ذهنم عشق ومحبت باشه می خواهم از روی عشقم خدایم پرستش کنم نه از روی ترس این نگاه من است وامیدار خداوند مرا در مدارش قرار بده خدایا مهربان تو مهربان ترین هستی واون وعدهای که خداوند در قران داده بهشون برسم چون لیاقتشون دارم خدا می داند تمام دغ دغه زندگیم یادگیری قوانین ودرک توحید است که خداوند حکمت اموختن این رو بهم میده چون لایقش هستم چرا خودم نیاموزم اون چیزی در که دوست دارم وکار نداشته باشم هر کس هر نگاهی کع داره محترمه من به راه خودم ادامه بدم با عشق ارزوی درونی این است با عشق تعغیر کنم نکات مثبت افراد ببینم کلن مثبت اندیشی ونگرش مثبت یکی از ارزوی های درونی من هست خدایا که با تمیرین وتکرار درست می شود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    کامران گفته:
    مدت عضویت: 1299 روز

    با نام خداوند مهربان

    سلام خدمت استاد عزیزم و و خانوم شایسته

    من قبلا میترسیدم و هرچی فکر میکنم نمیدونم والا که کجاها تسلیم خداوند بودم و کجا ها نبودم. ولی من زیاد دنبال خداو این مسائل نبودم

    ولی الان زیاد نگرانی ندارم و خیلی آروم هستم و قبلا ی کاری میخواستم انجام بدم عجله میکردم به این زنگ به اون زنگ و ذهنم درگیر اون کار و در 99 درصد مواقع اون کار انجام نمیشد ولی الان ن زیاد درگیر نمیشم درخواست میدم و هرچی پیش بیاد الخیرو ما وقع هست

    چقدر با ورژن الان خودم لذت میبرم آرام هستم. دیگه بحث نمیکنم دیگه عجله نمیکنم و این روند رو باید قوی کنم و قوی و قوی کنم. چقدر من خوبم و خودمو چقدر دوست دارم

    ولی هنوز درست و کامل نشناختم. من تا الان معنی مهربانی خداوند رو اینطور فرض میکردم که به حالم دلسوزی میکنه دست میکشه رو سرم ولی طبق کتاب چگونه فکر خدارو بخوانید متوجه شدم خداوند احساس نداره خداوند فقط به در خواست ها و سوالاتت پاسخ میده درخواست های فرکانسی

    و بخشنده بودن خداوند رو هم اینطور فکر میکردم که گناهان منو فقط میبخشه و من میترسم از خداوند واقعا من از خداوند وحشت داشتم.

    ولی الان خداوند من ترس که ندارم هیچ. رفاقت داریم

    بخشنده بودنش از همه لحاظ هست به من ثروت میبخشه

    نعمت میبخشه

    سلامتی میبخشه

    آزادی زمانی و مکانی میبخشه

    خداوند من رزاق وهاب. با عشقه

    خداوند من خداوندی هست که تمام کار های منو برام به راحتی انجام میده

    خداوند من خداوندی هست که عشق رو باهش دارم تجربه میکنم.

    حالا میخوام این عشق رو با ثروت باهم باهاش تجربه کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    جمال وفروزان دویار هم مسیر گفته:
    مدت عضویت: 973 روز

    سلام خدمت استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته بزرگوار وهمه همکلاسی های توحیدی در دانشگاه زیبای عباس منش

    تسلیم بودن فقط وفقط درمقابل خداوند وبس

    این تسلیم بودن باید واقعی ودرست باشه ویعنی سپردن تمام وکمال به هر خیری که خداوند برای ما میخاد و ایمان داشته باشیم که اگه تسلیم باشیم همه چی به بهترین نحوش اتفاق خواهد افتاد واعتمادداشتن به خداوند مثل زمانی که سوار هواپیما میشیم و کاملا به خلبان اعتماد میکنیم که اگر همین اعتماد رو به خداوند داشته باشیم دیگه حالمون خوبه احساسمون خوبه ونگران نیستیم و با لذت هرچه تمام تر پیش بریم

    زمانی که تسلیم هستیم به کسی باج نمیدیم وزیر بار حرف زور نمیریم ورشوه نمیدیم ونمیگیریم والبته که همه اینها تکامل نیاز داره

    در مورد جذب نیرو من باورم رو روش کار کردم وتسلیم خداوندم وهمیشه بهترین نیرو ها وهمکارها رو خداوند برام میفرسته و دستانی هستند که من رو اسان میکنند برای اسانی ها .

    در مقابل مشکلات اگر تسلیم خداوند باشیم به رهکار هایی خواهیم رسید که به راحتی به نتیجه برسیم واگر تسلیم مشکلات بشیم که همچنان درگیرش خواهیم ماند .

    در پناه خداوند یکتای رحمان و رحیم و رزاق وشفا دهنده شاد وپیروز وموفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    سونیا نوری گفته:
    مدت عضویت: 478 روز

    بنام خدایی مهربان

    سلام به همه دوستان خوبم و استاد عزیزم

    گام دوازدهم از پروژه ناب مهاجرت به مدار بالاتر

    تسلیم بودن در برابر خداوند یعنی اینکه یک نیرویی برتر در جهان من را هدایت می‌کند، نیروییکه من را خلق کرده ، نیرویکه تمام جهان را مدیریت می‌کند، پس زنده گی من را نیز هدایت کرده میتوند ، تسلیم او هستم هر چه که بگوید میگم چشم ، و نگران مسائل و مشکلات نمیباشم ، غصه نمیخورم ، می‌دانم که خداوند بر احوال من آگاه است ، و این مسائل و مشکلات به خوبی من تمام می‌شود ، قرار است که از طریق مشکلات یاد بگیرم که چه کنم . تسلیم بودن یعنی احساس خوب و احساس آرامش دائمی داشتن در برابر پروردگار عالم .

    من اگر از خودم بگم روزهای که حال خوب داشتم بعدش خیلی عالی تمام شده برم ، اما اگر حالم خوب نبوده ، اتفاقاتی بد افتاده . و این خیلی مهم است که حال خوب داشته باشیم ، چند روز پیش اسم یکی دوستانم زیاد بیادم می‌آیید و بعد در بعضی جاها میدیدم که اسمشان نوشته میبود . تا این حد قانون درست است.

    حلال مسائل بودن را باید بگیریم، باید یاد بگیریم که در وقتی مشکلات تسلیم پروردگار عالم باشیم، نه تسلیم مشکلات . و بعدا خداوند راه هارا می‌گویید. و در اخیر میگیم که چقدر خوب شد که این مشکل بوجود آمد ، تا از طریق شناخت این مشکل ما فهمیدیم که راه راست چیست.

    خداره صد هزار مرتبه شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    فاطمه محسنی گفته:
    مدت عضویت: 236 روز

    سلام به استاد عزیز

    سلام به دوستان هم فرکانسی

    تسلیم شدن در برابر خداوند

    یعنی الخیر فی ما وقع

    یعنی من کارمو میسپرم به بالایی و اون که اربابه باید اجابت کنه باید خودش حلش کنه یه مسیری رو باز میکنه یه جوابایی رو سر راهم میره

    نشانه تسلیم بودن

    احساس ارامشه

    یعنی من قلبم مطمئنه و حرص نمیزنه یعنی حسادت در قلب من جایی نداره یعنی میدونم که خدا راهی رو باز میکنه و خواستمو مستجاب میکنه

    تسلیم شدن در برابر مشکلات

    یعنی اینکه من نرم دنبال راه حل

    نرم دنبال بهبود پیدا کردن

    نرم دنبال خلق خواسته از دل ناخواسته

    کسی که به خدا ایمان داره به دیگران باج نمیده

    سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: