مصاحبه با استاد | فرصت «لذت بردن از مسیر رشد» را از خودت نگیر

به نام خداوند بخشنده مهربان

سلاااام به همه عزیزان و دوستان

خدایااا شکرررت به خاطر دریافت این اگاهیها

خدایا خودت یاری کن تا از تجربه هام و برداشت هام بگم

خدایاااااا شکررررت به خاطر قوانین بدون تغییرت که ما میتونیم زندگیمونو فارغ از اینکه اون بیرون چه خبره خلق کنیم

الهی به امید تو

اول میخوام از تجربه داغ امروز من و همسرم بنویسم

قبلش یه سپاسگزاری دیگه کنم . خدایاااااااا شکرررت که همسرم توی این مسیر فوق العاده باهام هم قدم و هم فرکانسه و روزانه ساعت ها در مورد تجربه هامون. قوانین و درس هایی که برامون داره صحبت میکنیم

امروز صبح از خواب که بیدار شدیم تصمیم گرفتیم یه مسیر طولانی رو تا دندونپزشکی که نوبت داشتیم پیاده بریم بیشتر از یک ساعت طول کشید پیاده روی عالی و متفاوتی بود

قبلش توی خونه صحبت من و همسرم این بود که : ما پول برای دندونپزشکی نداشتیم که همسرم دندونشو ترمیم کنه ولی من مرحله دوم جرم گیریم بود و هزینشو قبلا پرداخت کرده بودم

نشستم بهش گفتم درسته الان ما این هزینه رو نداریم ولی بیا از خودمون سوال قدرتمند بپرسیم ( که البته این اگاهی رو به تازگی از جلسه یک قدم 11 درک کردم)

سوال : چه چیزهایی الان داریم که بابتش سپاسگزاریم

سلامتی خودمون

عشق و رابطه فوق العادمون

دو تا پسر فوق العاده و سالم

خونه ای که مال خودمونه گرم و صمیمی

تختخوابمون

کلی ابزار برای پخت و پز

مبلمان و صندلی های فوق العاده

و بینهایت نعمت دیگه

و اومدیم عبارات تاکیدی قدرتمند رو با خودمون تکرار کردیم که کلی احساسمون خوب شد

جهان سرشار از نعمت و برکته

جهان داره همه چی رو مدیریت و هدایت میکنه پس نعمت ها رو هم به سمت ما هدایت میکنه

ما روی شونه خداییم

ما در پناه خداییم

دست ما تو دست خداست

فرمون هم به دست خداست اون ما رو میبره همونجایی که باید

بعد به همسرم گفتم پاشو راه بیفتیم

تو پای در ره بنه و هیچ مپرس

که خود بگویدت که چون باید کرد

آقااااا راه افتادیم رفتیم

حتی هزینه خوردن قهوه رو هم نداشتیم

رفتیم و رفتیم با احساس خوب و رسیدیم

من کارمو با سرسپردگی انجام دادم

با حس رهایی

خیالمون راحت بود

ااخیر فی ما وقع ته ذهنمون بود

خلاصه اینکه کار ترمیم رو ت

انجام ندادیم و زدیم بیرون و با نگاه اینکه الان وقتش نبود احساسمون رو خوب نگه داشتیم توی تاکسی به همسرم گفتم سوپ استخون داریم اونو میزنیم واسه ناهار بر بدن (تغذیه طبق قانون سلامتی) قهوه هم ترک خونه داریم میزنیم و حالشو میبریم خلاصه توی این گفتگوها و حال خوب بودیم که روی گوشی همسرجانم پیام اومد 4 میلیون واریزی

پلن خدا دیر نمیکنه . دستهای خدا همیشه هستن و کار میکنن به شرط ایمان

رفتیم سمت قصابی نصفشو امکانات ناهار خودمون و بچه ها رو خریدیم بعدشم رفتیم کافه قهوه خوردیم

یکم با همسرم قانون پول رو بررسی کردیم که قانون میگه با پول دوست باشیم تمرکزمون باید روی ورودی و پول ساختن باشه تا خروجی و خرج کردن و همیشه باید از نصف کمترشو خرج کنیم و به خودمون تعهد دادیم و اومدیم خونه و خدا رو هزاران بار شکر کردیم و بعد پیامک بعدی واریز 10 میلیون تومن و …….

خدایااااااا شکررررت

تو وعده دادی به ما

گفتی وعده من حقه

به شرط ایمان

امروز کاملااااااا تجربش کردم

این داستان امروز ما بود که کلی اشک به چشممون اورد و دوباره دوباره خداااا رو میلیون بار به خاطر قانون فوق العادش سپاسگزار شدیم

قانون : با کنترل ذهن و لذت بردن و تمرکز بر زیبایی ها و نعمت ها و احساس خوب هدایت میشیم به مسیر درست و جاهای درست و نعمت های بیشتر و حس خوب بیشتر

خدایاااا شکررت

راستی اینو هم بگم که همسرم برای دندانپزشکی جای دیگه ای کار خدماتی و تعمیرات انجام داده بود که بعد ناهار قرار بود کار رو تحویل بده که یهو به قلبش الهام شد که بره همونجا واسه ترمیم دندونش و الان رفت که نشون بده

اینم پلن بعدی خدا بعد از کنترل ذهن

یه حسی بهم گفت تا همینجا کافیه دیگه نوشتنم نمیاد

خدایااااا شکررررت