مصاحبه با استاد | فرصت «لذت بردن از مسیر رشد» را از خودت نگیر - صفحه 26 (به ترتیب امتیاز)

777 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زینب مرادی گفته:
    مدت عضویت: 1012 روز

    به نام تنها خالق هستی

    سلامی به گرمی غروب سرد زمستانی به استاد جانم وخانوم شایسته بینظیرودوستان این سایت الهی

    خدایا سپاسگذارم برای فرصتی دیگر برای نوشتن

    استاد من تواین پروژه دارم یه چیزهایی درک میکنم که قبلا نمیفهمیدم دارم بزرگ شدن وتعقیر خودم روحس میکنم انگار این آگاهی ها اونقد زیاده که نمیتونم درست توذهنم جابدم استاد

    ولی دارم سعی میکنم بفهمم

    من میفهمم وقتی میگین عشق یعنی چی الان دارم کار مورد علاقه م روانجام میدم وباتمااااااام وجودم لذت میبرم وباکلمه زحمت ناآشنام من فقط لذت روتجربه میکنم

    تنها چیزی که میخوام اینه که یه جایی باشم تنها که باعشق کارموانجام بدم واگه بهم بگن قراره بیس سال طول بکشه بازهم باعشق طول کارمیکنم وادامه میدم

    ولی میدونم وقتی من دارم لذت میبرم وقتی من شوروشوق دارم وقتی استمرار دارم مطمئنم زمانش بینهایت کمترازبیسال هست وبه راحتی به هدفم میرسم

    ازخداوند ممنونم که هدایتم کرد به مسیر خواسته هام وکاری کرد که من عشق ولذت روتجربه کنم

    ازخدایی ممنونم که شما روسرراه من قرارداد استاد

    من یه کاری تواین چن روز به ذهنم رسیده ودارم انجامش میدم میگم انشالله بقیه هم انجام بدن ونتیجه شو همه ببینیم یه جورایی بهم الهام شد

    به خاطر نعمت هایی که استاد وخانوم شایسته دارن هرروز هرچقد میتونم نام میبرم وشکرگذاری میکنم آگاهانه خیلی حال خوبی بهم میده

    واقعا درک میکنم وبا تمام وجودم باور دارم مابارسیدن به خواسته هامون جهان روجای قشنگتری میکنیم

    درپناه پروردگار مهربان وهمیشه یارم باشیم انشالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    حسینی ترین نرگس دنیا گفته:
    مدت عضویت: 2429 روز

    به نام الله توانا

    گام هجدهم پروژه مهاجرت به مدار بالاتر

    بیست و دو بهمن هزار و چهارصد و سه

    سلام می‌کنم به همه عزیزانی که این دیدگاه رو می‌خونند.

    مواردی که در این فایل توجهم رو جلب کرد و لازم دونستم که اینجا بنویسم:

    • هدف نهایی ، لذت بردن از زندگی است که در مراحل مختلف نباید فراموش شود.

    • بهتر بودن از فلانی ، دلیل خوبی برای تلاش در مسیر خواسته‌مان نیست.

    • به بقیه کاری نداشته باشیم ، کار خودمون رو بکنیم و کیف‌ش رو ببریم.

    • به دنبال کسب نتایج آنی نباشیم.

    • نیاز به دیده‌شدن و جلب توجه تا یک جایی طبیعی است.

    • آدم خوب کسی است که امیال خود را «کنترل» کند نه «سرکوب»

    • چه بخواهیم چه نخواهیم زمان میگذره ، پس بهتره که لذتش رو ببریم.

    این هم از ردپای من در این فایل.

    در پناه الله باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    رستا گفته:
    مدت عضویت: 1560 روز

    بنام رب یکتا که هر چه دارم از اوست

    سلام خدمت استاد عزیزم، خانم شایسته‌ی جان و دوستان عزیز

    گام 18 از پروژه‌ی مهاجرت به مدار بالاتر

    خیلی خوشحالم و سپاسگزار خداوند که کمکم کرده تا اینجای پروژه رو بیام و کامنتای محبوب دوستانمو بخونم.

    صبح امروز با اشتیاق، از بین سه تا دفتری که همسرم خریده بود، دفتر جلد زرد صدبرگ رو انتخاب کردم . تاریخ زدم و با این فایل دفترمو افتتاح کردم. چه حس خوبی داره شروع کردن یه دفتر جدید؛ انگار میخوای مشقاتو تمیزتر از قبل بنویسی و متعهدتر باشی تو یادگیری .

    خدایا شکرت برای این نعمت و رزق هر روزه‌م و هر لحظه‌م که داره با یادگیری قوانین جهان هستی پیش میره.

    خدایا شکرت برای دریافتهای لحظه به لحظه‌ی نعماتت که از سر لطف و کرم بر بندگانت میباری ؛ برای این برفی که از سر شب شروع شده و سیاهی شب رو سفیدپوش کرده .

    آسون بگیرید

    لذت ببرید

    بذارید پیش بره

    اگه تو مسیر درست باشید ،

    خودبخود همه‌چی درست میشه

    … از زندگیم لذت ببرم

    از این فرصتی که خدا بهم داده .

    چه جمله‌های مهمی هستن اینا برای من.

    امروز بیشتر نیاز داشتم تا بشنوم اینا رو چون داشتم لذت بردنم از زندگی رو به تعویق مینداختم و منتظر اتفاق خاصی تو آینده بودم . موقعی بیشتر اینو درک کردم که یکی از نزدیکان درجه یکمون ساعت 8 شب با همسرم تماس گرفت. حرفایی زد که برق سه‌فاز از کله‌مون پرید. متوجه شدیم که قرار بوده دو روز پیش به طرز فجیعی کشته بشیم و فقط هدایت خداوند باعث شده که من و بچه‌هامو همسرم الان زنده باشیم.

    نمیشه قضیه‌شو اینجا توضیح داد ولی همینقدر بگم که اینقدر ظریف و ماهرانه خداوند هدایت کرده بود که اون حادثه برای ما رخ نده که ما فقط تا یک ساعت هنگ بودیم.

    رفتم وضو گرفتم قرآن رو باز کردم سوره فرقان بودم، صوتیشم پلی کردم و واضحتر به حرفای خدا گوش میدادم گریم گرفته بود از اینهمه لطف و رحمت خداوند مهربون و قدرتمند. بجز خدا هیچکی نمیتونست ما رو نجات بده . وای خدای من خیلی باورنکردنی بود، خیلی عجیب بود. یعنی ما دو روزه قاچاقی زنده‌ایم:) تا حالا تو زندگیم با همچین معجزه‌ای مواجه نشده بودم.

    خدایا شکرت بابت نعمت زندگی دوباره، بابت تک‌تک نفسهامون .

    یاد داستان استاد تو بندرعباس افتادم ؛ همون روزی که بهش الهام شده بود نره سر کار و اون انفجار مهیب رخ داد.

    و استاد میگفت نمیدونستم خدا چه برنامه‌ای برام داره و تا چندین روز فقط گریه میکردم و میگفتم خدایا چه حکمتیه که منو زنده نگه داشتی؟! چه برنامه‌ای برام داری؟

    دو روز پیش دقیقاً همچین چیزی شده بود برای ما و خداوند نجات داده بود ما رو . با همسرم نشستیم صحبت کردیم، گفتیم واقعا خدا چقدر ما رو دوست داره، چه برنامه‌ای داره برامون که میخواسته ما زنده بمونیم .

    و جالبه که همسرم و خانواده‌ش همیشه یه جمله‌ای رو میگن و باور دارن بهش که اونموقع داشتن تو صحبت تلفنی بهمدیگه میگفتن : خدا با ماست

    میدونم که چون تو مسیر درستی حرکت میکنیم ، همه چی خوبه و تو مدار خوبی هستیم پس اتفاق بد نمیفته . اگرم بیفته حتما خیریتی توش هست . بقول استاد تو یکی از فایلاشون اگه بمیرمم خیره .

    آره خدا با ماست و از ما حمایت میکنه

    همیشه پشتیبان و حافظ ما بوده، هست و خواهد بود

    خدایا تو هدایت کن به بهترین مسیر، به سلامتی، به ثروت، به لذت، به شادی، به خوشبختی بی‌انتها.

    میدونم که فقط خودم دارم میسازم با ذهنم، با باورهام و مسئولیت کل زندگیم بر عهده‌ی خودمه ؛ پس قشنگ میسازم، جوری که فقط لذت ببرم.

    امروز از وقتم بیشتر استفاده کردم . کامنتهای بیشتری خوندم. چقدر خوشحال بودم از جوابی که یکی از دوستان به کامنتم نوشته بود چند بار کامنتشون رو خوندم، حاوی نکات مهمی بود برام و تونستم براشون چند خطی بنویسم.

    اتاق پسرامو مرتب کردم و گردگیری ، بهم کمک کردن.

    چند روزه بیشتر تو کارها کمکم میدن، چون تو ستاره قطبی بیشتر به این موضوع توجه میکنم و سپاسگزارم.

    همه‌ی لباسا رو انداختم تو ماشین و چند تا لباس تو حمام بود که با دست شستم. عصر از حمام که اومدم بیرون با خودم گفتم خدایا میشه ظرفا رو بسپارم بتو، من دیگهلباسا رو شستم ؛ فقط با یکبار درخواست کردن از پسر کوچیکم که گفتم ظرفا رو بشورید با داداش، سریع قبول کرد گفت باشه. بعدم خودش به تنهایی اونهمه ظرف رو شست. هیچوقت تا حالا تنها انجام نداده بود؛ شستن وآب کشیدن باهم براش سخت بود. کلی غر میزد.

    همسرم 6٠٠ تومن پول دستی داد بهم. فقط از دلم گذشته بود چند روزه بهش نگفتم پول بده .

    شب به مامانم زنگ زدم تا گوشی رو برداشت با ذوق و محبت و خنده گفت سلام خانوم چه عجب و خوشحال شد.

    امروز سعی کردم آگاهانه اعراض کنم از گیر دادن به روابطم با مامانم و بسپرم دست خدا. گفتم من وقتی تو مسیر درستم خدا خودش قشنگ میچینه، من نباید نگران باشم. اونم با من مهربون میشه و خدا دلشو نرم میکنه. مگه قبلا نشده. و میگفتم چرا شده و مثال میزدم. تازه یادم افتاد حدود یکماه پیش که رفتم خونه بابام اینا، مامانم یه زودپز خفن 5 میلیونی بهم هدیه داد ، گفت برا روز مادر برات خریده بودم گذاشتم کنار تا بیای و بهت بدم.

    حالا جالبه امشب داشت میگفت: مامان چی میخوای دیگه برات بگیرم؟ چی کم داری تو وسیله‌هات بهم بگو تا برات بخرم:) گفتم هیچی مامان دستت درد نکنه تو که تازه برام چیز خریدی ممنونم . گفت نه میخوام هر چی نداری برات بخرم و اسم یه وسیله برقی رو برد گفت میخوای اینو؟ گفتم نه عزیزم مرسی ولی اگه خیلی دوست داری برام چیزی بخری، من میخوام مبل بخرم برا عید اگه دوست دارین یکم کمک کنین. آخه همیشه میگفت خونه جدید رفتی مبلات با ما.

    راستی امروز تو کامنتا یه نشونه دیدم واسه خرید مبل؛ چقدر هیجان انگیز خدا نشونه میده ؛ رفتم تو سایت کامنت یکی از دوستانو بخونم، تموم که شد میخواستم برگشت رو بزنم، دستم خورد، اسکرول شد پایینتر، یهو چشمم خورد به کلمه‌ی خرید مبل شیک و میزناهارخوری که جمله‌ش حدودا این بود « به طرزی جادویی از جایی که فکرشو نمیکردیم یهو پول اومد و ما تونستیم یه دست مبلمان شیک و میزناهارخوری بخریم.»

    حالا یک ساعت قبلش خاله‌م زنگ زده بود و شماره‌ی مبل‌فروشی رو ازم خواست که قیمتاش مناسب بود و قبلا برا بابا اینا سفارش داده بودم. یهو یادم افتاد که ااااا منم میخواستم مبل بخرم برا عید انگار یادم رفته بود چقدر حالم گرفته شد تا چند دقیقه. اما کم‌کم خودمو آروم کردمو بعد با خودم گفتم مگه این ال‌ای‌دی رو همین اول بهمن نخریدیم با این قیمت پس مبلم خدا هدایت میکنه. گفتم خوبه از همون آقا که قبلا سفارش دادیم مناسب میداد یه دست ارزون‌ترشو بخریم فعلا تا بعد میزناهارخوری هم نمیخوایم ، یادم افتاد به مدلایی که انتخاب کرده بودم با میزناهارخوری که چقدر شیک بودن، بعد میگفتم خب چقدر پول میخوان؟ به قیمتش که فکر میکردم باز راضی میشدم به اون مدلای ساده‌تر و همینجور داشتم با خودم کلنجار میرفتم که رفتم تو سایت و خدا هدایت کرد به اون کامنت که نوشته بود مبلای شیک گرون، همراه میزناهارخوری خریدن که پولش یهویی اومده.

    خدا داشت باهام حرف میزد میگفت چی فکر کردی؟!!!

    از جایی که فکرشو نمیکنی بهت روزی میدم.

    پریروز بود که تو سوره‌ی نور این آیه رو خوندما، چقدر فراموشکارم.

    وای خدای من پروردگار قدرتمندم، خوابم نمیبره از عظمت کاری که فهمیدیم امشب برای ما کردی ما رو از مرگ حتمی نجات دادی. منو همسر و بچه‌هامو؛ خطر از بییییخ گوشمون رد شد. چجوری شکرگزارت باشم؟ یعنی من بنده‌ی خیلی خوبیم، تو دوستم داری و خیلی حواست به منه. عاااااااشقتم . ماچ ماچ

    بیشتر درک کردم که مرگ و زندگی از هم جدا نیست و خیلی بهم نزدیکن. پس باید بهتر زندگی کنم، قشنگتر، توحیدیتر، آگاهانه‌تر ، سپاسگزارتر .

    میخوام جمله‌ی اول فایل رو اینجا بنویسم:

    هدف لذت بردن از زندگیه

    هدفو نباید فراموش کنیم؛

    هدف اینه که از این فرصتی که خداوند در اختیار ما گذاشته در این جهان مادی استفاده کنیم، رشد کنیم، شاد باشیم

    کمک کنیم بقیه هم شاد باشن

    خوب زندگی کنیم و کاری کنیم که جهان هم جای بهتری برای زندگی کردن باشه

    صمیمانه سپاسگزارم استاد عزیزم، استاد شایسته‌ی عزیز و دوستان خوبی که خوب مینویسن و باعث تحول مثبت در زندگی من و دیگران میشن . از خداوند براتون رزق بی‌حساب طلب میکنم. نور و عشق و سلامتی و سعادت و ثروت جاری باشه تو زندگیتون.

    میسپارمتون به آغوش امن و گرم خدای مهربون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      مهناز اسکندری گفته:
      مدت عضویت: 2211 روز

      سلام رستا خانم عزیز

      خیلی خوشحال شدم که براتون معجزه رخ داده و شما و همسرتون و بچه هاتون صحیح و سلامت و در این مسیر زیبا هستین .

      در کامنت شما هم برای من چند تا نشونه بود من و همسرم هم دیروز در مورد مبل جدید و میز ناهار خوری جدید حرف می‌زدیم و امروز شما در کامنتتون از مبل و میز ناهار خوری نوشتین اینها هم برای من نشانه بود .

      و یه نشانه دیگه این که منم با رفتار های مامانم که با قانون مطابقت نداره درگیرم و شما این آگاهی زیبا رو به من دادین که روابطم با مامانم رو به خدا بسپرم و تا وقتی که من در مسیر درستم خدا خودش قشنگ می چینه و من نباید نگران باشم چون مامانم روز دوشنبه میاد خونمون و تا چند روزی اینجاست ، خدایا خودت مدیریتش کن البته من مامانمو خیلی دوست دارم و من بیشتر بخاطر این ناراحت میشم که ایشون تمرکزش بیشتر روی منفی هاست مثل 99 درصد افراد و خیلی از خودش برای بقیه میزنم و تمام سعیم اینه که خودمو درگیر افکار مامانم نکنم قبلاً میخواستم که مادرمو تغییر بدم ولی الان از خیلی وقته که زیپ دهنمو کشیدم چون اونا تا خودشون نخوان تغییر نمیکنن.

      تحسینتون میکنم بخاطر باور های خوبی که نوشته بودین :

      خدا با ماست ، چون تو مسیر درستی حرکت می‌کنیم ، همه چی خوبه و تو مدار خوبی هستیم پس اتفاق بد نمیافته ، اگر هم بیفته حتماً خیریتی توش هست این یکی از پاشنه آشیل های منه با اینکه روی خودم کار می‌کنم ولی باز شیطان از همین جا نفوذ می‌کنه که یک اتفاق بدی می‌افته.

      آره خدا با ماست و از ما حمایت می‌کنه ، همیشه پشتیبان و حافظ ما بوده ، هست و خواهد بود.

      می‌دونم که فقط خودم دارم می‌سازم با ذهنم ، با باورهام و مسئولیت کل زندگیم بر عهده‌ی خودمه ، پس قشنگ می‌سازم ، جوری که فقط لذت ببرم .

      عزیزم این باورهای عالیت رو در دفترم نوشتم تا مرورشون کنم .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        رستا گفته:
        مدت عضویت: 1560 روز

        بنام رب یکتا که بی‌همتاست

        سلام مهناز جان

        امیدوارم در سایه‌ی الطاف خدای مهربان، سرزنده و ثروتمند باشی

        خیلی ممنونم که برام نوشتی مهناز عزیز ، خیلی خوشحال شدم از همدلیت دوست توحیدی من.

        انشاءالله شما هم همیشه سالم و سلامت، این مسیر زیبا رو، رو به اوج ادامه بدین.

        پیشاپیش مبلای جدیدتون مباااارک

        بله دقیقاً منم در مورد مامانم همین شکلی بودم و همیشه دوست داشتم تغییرش بدم تا قشنگتر زندگی کنه اما دیگه فهمیدم که نباید هیچ تلاشی بکنم فقط کافیه رو خودم زمان و انرژی بذارم، اونوقت همه‌چیز در دنیای من متفاوت میشه و نیازی نیست دیگه کسی رو تغییر بدم حتا مادرم با من هماهنگ میشه. اگه من بیشتر با خودم در صلح باشم، میتونم قسمتهایی از وجود هر کس رو بکشم بیرون که خیلی هماهنگه با من. و این فقط نیاز به تلاش من داره نه طرف مقابل.

        … خود من گاهأ یادم میره که باید این باورهای خوب و قدرتمند رو هر روز تکرار کنم ولی مادامی که رو این باورای توحیدی و رو بقیه باورای توحیدی کار میکنم زندگیم تغییراتش بزرگتر میشه. خدا رو شکر.

        خوشحال شدم که مفید بوده براتون

        بازم سپاسگزارم از شما بابت وقتی که گذاشتید و پاسخی که نوشتید

        در پناه رب وهّاب

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    اسما عباسی گفته:
    مدت عضویت: 149 روز

    به نام هدایت کننده ی من

    خدایاشکرت ازت خواستم هدایتم کنی و به این فایل زیبا هدایتم کردی که ذهنم رو بالا پایین کرد و جمله هایی که طلایی که گفتین منو به وجد می اورد من خیلی عجله میکنم و حس میکنم خیلی زود باید به خواسته هام برسم چون دارم رو خودم کار میکنم به بعضی ها میرسم و به بعضی ها نه ولی باز هم شکر گزاری میکنم و رو خودم کار میکنم به بقیه خواسته هام برسم اما بازم حس میکنم ته ذهنم هنوز اون باور عجله هستش که چرا زود اتفاق نمیوفته پس چرا نمیشه در اصل باید روی خودمون کار کنیم و تمرکز کنیم و فقط لذت ببریم از تک تک مراحل زندگیمون لذت ببریم بهترین کار هستش الهی شکرت بابت روز قشنگم خدای عزیزم

    در پناه الله یکتا شاد سالم ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    نیـایـش گفته:
    مدت عضویت: 95 روز

    « بسم الله الرحمن الرحیم »

    سلام به دوستان عزیز و استاد مهربان.

    کمتر از سه ماهه که آموزه های استاد رو میبینم و دنبالشون میکنم.(فایل های رایگان) و نمیدونم چی شد که یک لحظه به خودم اومدم و دیدم از مسیر خارج شدم چون داشتم اذیت میشدم. داشتم زجر میکشیدم داشتم همش میگفتم که ای بابا دوباره باید روی خودم کار کنم و اینا و خودمو با دیدن فایل ها گول میزدم. خلاصه رسیدم به جایی که با خودم گفتم من کجای زندگیم ایراد دارم؟ من چه مشکلی دارم؟….

    خلاصه این سوالات توی سرم بود،تا فهمیدم که من به اندازه کافی خودمو دوست ندارم همینطور زندگیمو. درواقع عزت نفسم پایین بود و عزت نفس هم که اصل و اساس تمام آموزه های استاده…

    خیلی به خودم سخت میگرفتم، منظورم اینه که باید حتما فایل گوش میدادم، خودمو زور میکردم که نکته برداری کنم و خیلی چیزا… حسابی خودمو گول زده بودم. تا فهمیدم بابا این چه وضعشه؟!

    تو بجای اینکه لذت ببری داری خودتو اذیت میکنی…. به خودت سخت نگیر بابا لذتشو ببر. خودتو دوست داشته باش ،نتیجه هم اونوقت میگیری)

    یعنی توی این سه ماه من تکاملم طی شد که بفهمم آهان… اولین مشکل من عزت نفسه…..

    درصورتیکه اگر من قانون تکامل رو درک کرده بودم و آسون می‌گرفتم به خودم و ادامه‌ میدادم نتیجه گرفته بودم!

    اما میدونین چیه؟ اصلا ناراحت نیستم که چرا این‌قدر طول کشید و عوضش بهم گفته شد که کجای کارم ایراد داره. واقعاً الان میفهمم که پاشنه آشیلم چیه؟

    روش کار کنم بدونم دلیل رفتن به مسیر نادرست کجاست و روش کار کنم….

    قانون تکامل همینه دوستانم. اینکه شما بهش باور داشته باشید و نگران نباشید و از زندگی لذت ببرید. من اینو دریافت کردم و خوشحالم که ایرادمو فهمیدم. باید روی عزت نفسم کار کنم و اونو پدیدار کنم.

    اما دوستان عزیز اولین چیزی که باید بپذیرید در این مسیر، خودتون و ویژگی های خوب و بدتون هست. در حقیقت همون دوست داشتن خود و صلح با خود‌. خیلی خیلی مهمه و من الان فهمیدم.

    خواستم بگم دیوانه وار عاشق خودتون باشید.

    شما با ارزش هستید شما لیاقت بهترین هارو دارین، به خودتون فرصت بدین تا خودتونو بشناسید ، عجله نکنید به وقتش (طی کردن تکامل) نتایج شگفت زدتون میکنه.

    دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    شعیب علیشاهی گفته:
    مدت عضویت: 3490 روز

    سلام و درود بی کران بر استاد عزیزم و دوستان عزیزم در بهترین مکتب دنیا

    زندگی مجموعه ای از لذت هاست که ما چاره ای جز لذت بردن از آن نداریم و چه قدر استاد عزیز این موضوع لذت بردن از مسیر علاقه مندی ها رو برامون باز کردن و قشنگ جا افتاد. دوستان عزیز جسور باشید زیرا خداوند به انسان های جسور پاسخ میده ، استادِ من و شما جسارت خودشون رو نشون دادن و خداوند ایشون رو ثابت قدم دید و نتیجه هم مشخصه در واقع ایشون به این آیه عمل کردند که : وَلا تَهِنوا وَلا تَحزَنوا وَأَنتُمُ الأَعلَونَ إِن کُنتُم مُؤمِنینَ : خداوند در سوره مبارکه ال عمران آیه 139 می فرماید که : ” سست و غمگین نشوید و شما بالا و برترید اگر مومن واقعی باشید ” مومن کسیه که خودشو در حرم امن الله میبینه یعنی به آغوش الله خوشو میسپاره و این چه احساس خوب و بی نظیری به انسان میده که فقط الله برای او کافی است ( أَلَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ ۖ ) .

    دوستان عزیز من الله من و شما به شدت بخشنده است به عنوان مثال در سوره ی نوح بعد از این که نوح به هر طریقی می خواست قوم خود را که در گمراهی و در غفلت و بی خبری بودند نجات دهد جز اندک شماری که به او روی آوردند خداوند چه زیبا در این سوره می فرماید که “فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کانَ غَفَّاراً” در واقع نوح “به قوم خود گفت که از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او به شدت به شدت بخشنده است ” ، یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً : ” تا از آسمان برای شما پی در پی باران بفرستد “. بله ببینید که صاحب اختیار ما که چه کارها نمی کند مادامی که ما او را لبیک گوییم و به سوی او بشتابیم. ( فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ ).

    استاد عزیزم بسیار متشکرم از شما و از دوستان عزیزم که خیلی عالی مشارکت می کنند و نظرات عالی و آموزنده ای میگذارند هم سپاسگذارم.

    در پناه الله یکتا شاد و پیروز و سربلند و سعادتمند در هر دو جهان باشید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    آذین گفته:
    مدت عضویت: 1112 روز

    بنام پروردگار مهربانم

    سلام استاد و مریم جان عزیز

    سلام دوستان همفرکانسم

    خدارا شاکرم ک در این سایت عالی هستم و خدا را شاکرم ک من را ب این فضای عالی هدایت کرد خدایا ازت ممنونم ک بهم نشون دادی چقدر میشه خوشحال و شاد و سلامت بود و از زندگی لذت برد، خدایا من لذت میبرم از شنیدن و دیدن این فایلهای عالی خدایا من لذت میبرم از اینکه اینجا در این بهشت کنار این دوستان عزیز هستم خدایا تو شاهدی ک من چقدر حالم خوبه و خوشحالم، خدایا شکرت بابت نعمت فراوانی در دنیا خدایا شکرت بابت عشق عالی بین زوجهای خوشبخت خدایا شکرت بابت ثروتمندی انسانها و استاد خدایا شکرت بابت سلامتی انسانها خدایا شکرت بابت تک تک نعمتهات خدایا شکرت بابت عید و حال و هوای عالیش خدایا عااااااااااشقتم

    خدایا ماچ بهت

    خدایا دوستت دارم

    خدایا شکرت ک همواره کنارم بودی و هستی و خواهی بود

    خدایا من خیلی باهات خوشبختمااااااا خیلی

    خدایا هر چقدر شکرت کنم کمه

    خدایا مرسی مرسی مرسی

    شکرت شکرت شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    fatemeh saeeidi گفته:
    مدت عضویت: 1772 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به استاد عزیزم

    استاد من هم پاشنه آشیلم همین کمال گرایی هست

    خیلی فکر کردم علاقه ام چیه پیداش نکردم خلاصه رفتم و چند تا مهارت هم یاد گرفتم ولی در ادامه دیدم که نه اینا علاقه من نیست مدتی هست به من الهام شد در همین زمینه ای که مطالعه میکنی سایت خودت را بزنم و مطلب بنویس من هم سایتم را زدم و تا الان چند تا مطلب از ایدهایم و مطالبی که آموختم و مطالعاتم، نوشتم خیلی حس خوبی داره ولی همین کمال گرایی باز هم بعضی اوقات مانع من میشه و خیلی میخوام بی نقص باشم و مطلبم عالی باشه و مدام به خودم میگم نکنه باز هم مطلبت خوب نباشه تو باید بیشتر تحقیق کنی و نمینویسمش اتفاقا همین امروز صبح پسرم به من گفت مامان چه خبر گفتم از چی گفت از سایتت و نوشته هایت گفتم هیچی دارم باز تحقیق میکنم و مطالعه، پسرم گفت مامان نگذار کمال گرایی از نوشتن محتوا دورت کنه

    بعد به خودم گفتم ببین پسرم هم اینو در من دیده.، خلاصه من هم از امروز متعهد میشوم در مسیر حرکتم و عمل کردنهایم هم از زندگی ام لذت ببرم و هم ادامه دهم و کمال گرایی را بزارم کنار و مطمئن هستم که نتیجه میگیرم خدایا شکرت

    خدایا تنها تو را میپرستیم و تنها از خودت یاری میطلبیم خدایا ما را به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت داده ای نه راه کسانی که مورد غضبت قرار گرفتند ونه راه گمراهان.

    در پناه الله یکتا شاد و سلامت و موفق و آزاد و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    کبری مشتاقی گفته:
    مدت عضویت: 924 روز

    به نام خداوند خالق و زیبا و دوست داشتنی خودم

    خدایی که بهتربنها روبرامون می‌خواهد چون ما لیاقتشو داریم

    سلام به استاد عزیزو مریم جانم و سلام به دوستان همفرکانسیم که با کامنتهاشون به ما ایده می‌دهند تا با هم رشد کنیم هر کسی به اندازه تلاش ذهنیش نتیجه میگیرد من ممنون و سپاسگزار شما عزیزانم هستم

    وقتی شخصیت رشد می‌کند عزت نفس بالا می‌رود

    وقتی قانون رو رعایت میکنی وقتی باخودت در صلحی اینا همه دست در دسته هم باعث میشن در شغل مورد علاقمون رشد کنیم و به ثروت برسیم

    برای به کسب و کار پر رونق دارم تمام تلاشمو میکنم هم باورهای قدرتمندکننده بهتری بسازم

    لذت ببرم از کاری که انجام می‌دهم

    ایجاد بهبودهای کوچیک اما مستمر

    مثل همین چند روز که روی عزت نفسم دارم کار میکنم تا بهبودش بدم

    چند تا از ترمزهامو پیدا کردم با کمک از سوال و جوابهای عقل کل که انصافا بی نظیرن

    من از همین جا از دوستانم تشکر میکنم سپاسگزارتون هستم

    استاد ممنونتم دوستتون دارم

    خیلی بهتر شدم نسبت به هفته پیش با کمک و راهنماییهای شما تو کسب و کارم رشد کردم تو دل بعضی از ترسهام رفتم از خودم تا اینجا راضی هستم

    خدایا من لایق بهترینها و زیباترینها و لایق نعمت و ثروت بی حدو حسابت هستم

    خدایا من هر چه که دارم همه از آن توست من در برابر قدرت و عظمتت تسلیمم شکرت سپاسگزارتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    بنیتا بنی اسد گفته:
    مدت عضویت: 1251 روز

    سلام و وقت بخیر و شادی استاد عباس منش عزیزم🌈⚡☄️

    این فایل روز ٨۵ سفرنامه به من خیلی کمک کردم، چون من اصولا خیلی فرد کمالگرایی هستم و وارد هر حوزه ای که میشم تمام تمرکزم از لحظه وارد شدن روی اینکه که چجوری تو کمترین زمان بیشترین دستاورد رو نسبت به بقیه به دست بیارم جالب اینه که هر موقع که این نوع نگاه رو داشتم نسبت به بقیه کمترین دستاورد رو به دست میارم و چون بعد از چند وقت نتیجه نمیگیرم اون کار رو ول میکنم، با اینکه شاید بیشتر از بقیه تلاش میکنم اما چون تلاشم همراه با لذت نیست ممکنه زود از انجام کار خسته بشم.

    اما تصمیم به تغییر گرفتم و میخوام این خصلت رو تغییر بدم و سعی کنم تو حوزه هایی که دوست دارم و روی خودم تمرکز کنم و بهترین برای خودم باشم، گرچه کمالگرایی هم تا حدی به من کمک میکنه که نسبت به خودم سخت گیر باشم و بالا ترین و بهترین معیار ها رو برای خودم انتخاب کنم تا کیفیت کارهام بالا باشه اما تا زمانی من نتونم از انجام کاری لذت ببرم حتی بهترین بودن و شماره بودن توی اون حوزه برام حس خوشایندی نیست.

    اما از تجربه هایی که در مورد کمالگرایی داشتم پشیمون نیستم و بهم درس هایی زیادی دادن و حتی اون تجربه ها باعث شد تا من بتونم این فایل ارزشمند شما با ذهن باز گوش بدم و با تک تک وجود درک کنم.

    هر روز یک قدم به سوی یپشرفت برمیدارم و هر روز تغییر میکنم تا بتونم برای خودم توی زندگی و مسیر خودم بهترین باشم و به بهترین نحوه از این لحظه به لحظه زندگی لذت ببرم چون این تنها وظیفه من هست و هیچ کس دیگه ای هم مسئولیت انجام کار رو به عهده نداره. کسی مسئول این نیست که یه زندگی خوب برای من بسازه تا من احساس خوشبختی و ارامش داشته باشم، این وظیفه خودمه که زندگی سرشار از عشق، ارامش، سلامتی و ثروت بسازم فارغ از اینکه من کجا زندگی میکنم، چند سالمه، و خانوادم کی هست.

    ممنونم بخاطر انرژی و وقتی که برای این فایل های رایگان میزارید تا به کسایی که نیاز به گوش دادن به این مطالب هستند کمک کنید.

    خداروشکر میکنم که همیشه افراد درست و هم فرکانس رو به من جذب میکنند تا من بتونم همواره در حال پیشرفت باشم.

    بهترین ها رو براتون ارزومندم❤️🙏

    بنیتا بنی اسد💫

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: