مصاحبه با استاد | فرصت «لذت بردن از مسیر رشد» را از خودت نگیر - صفحه 32 (به ترتیب امتیاز)

777 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    م امیری گفته:
    مدت عضویت: 2449 روز

    سلام

    من گام به گام دارم به سرزمین های بهتر گام برمیدارم میدونم تند و سریع نیس ولی همون هم که هست الهی شکر،

    این دوست عزیز که مشکل شون از استاد پرسیدم در مورد ممکنه 20 سال طول بکشه تا به شهرت برسه و تعبیرش ن این بود که تا کی باید زجر و زحمت بکشه یه نکته میخواستم بگم، من مهرماه یه هدف که چند سال هست دنبالشم و بهش نرسید رو مجددا گذاشتم تو صدر کارام، ولی هر روز با اینکه چندساله مبخواستمش، دنبالشم بزور باید پیگیریش می‌کرد تا این با قانون اهرم رنج و لذت آشنا شدم و بی نهایت خوشحالم که از روز تا حالا عاشقانه و مسئولانه هر روز دنبالش میکنم، نه اینکه بگم هیچ روز خسته نمیشم ولی اصلا شبیه قبل از اشنایی با قانون نیستم.

    ان شاا… دوست عزیزمون هم از این قانون استفاده کنه.

    نکته دیگه اینکه این سوال خیلی ظریفه که من هنوز به جواب در مورد خودم نرسیدم اینکه میخوام بهترین خودم باشم(بهترین باشم برای اینکه شایسته بهترینم و میخوام ی از تمام توانایی خودم در اون زمینه کمک بگیرم) یا میخوام خودم رو به دنیا معرفی کنم که من کی هستم و چی هستم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    رضا دهنوی گفته:
    مدت عضویت: 2620 روز

    سلام..

    به این فایل هدایت شدم..حالا متوجه شدم چرا در تجربه تمریناتم زجر و سختی کشیدم و به مسیر بدی هدایت شدم..چون اساسا داشتم زور میزدم زودتر بهتر شم..شاید هنوز هم خیلی نتونم تشخیص بدم ک واقعا ب چی علاقه دارم و ی ذره هم ک هست دازم تمرین میکنم..پس یه سری افراد تازه در چهل سالگی علایقشونو شناختن؟ خب من ک سنم خیلی کمتره..چرا اینقدر به خودم سخت گرفتم..چرا اینقدر همه چیو سخت کردم..به خودم سخت میگرفتم ک چراااا من هنوز دقیقا نمیدونم چیو علاقه دارم..من باید اینو بپذیرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    سمیراعباسلو گفته:
    مدت عضویت: 2056 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم

    سلام خدمت همه هم فرکانسی های گل

    شاید متنم به این فایل ربطی نداشته باشه.ولی نشانه امروز من بود.

    من دوسه سالی میشه یه احساس نازیبا نسبت به قلبم دارم انگار میترسم ازش که یه اتفاقی برام بیفته مثلا سکته کنم یا افکار افتضاح در مورد قلب.

    چند بار متخصص قلب رفتم ولی گفتن کاملا سالمه قلبت

    ولی من باور نمیکردم سالمه چون کاملا درد رو احساس میکردم چون اون افکار بیش از حد منو میترسوند.

    تا اینکه چند وقته به این نتیجه رسیدم که قلبم سالمه سالمه و تنها افکارم ایراد داره.

    اصلا نمیتونستم ریشه اش رو پیدا کنم .

    یه مدت با این احساس جنگیدم ولی جواب نگرفتم(استفاده اشتباه از قانون)

    یه مدت وارد گفتگوهای ذهنم در این مورد شدم نشانه ها بیشتر تاییدش کرد و نتیجه نگرفتم.(بازم توجه به ناخواسته)

    یه مدت تو خانواده تحقیق کردم ببینم چه باوری پشت اینه چند مورد پیدا کردم ولی سطحی بودن و با منطقم راحت قابل حل بودن.

    من به هیچ عنوان نمیتونستم اعراض کنم و بی توجه باشم برا قلبم بی توجهی برا من قابل قبول نبود.

    من دوس داشتم توجه کنم و دوستش داشته باشم و زیبایی ببینم.

    تا اینکه تا اینکه

    ..

    ..

    ..

    ..

    یه سوالی اومد ذهنم چرا نمیتونم اعراض کنم از این حس؟؟؟

    چرا نمیتونم این احساس مخرب رو نادیده بگیرم؟؟

    یه لحظه گفتگوهای ذهنی رو وقتی از احساس نازیبای قلبم اعراض میکردم ونمیشد یادم آوردم که میگفت:

    (( بهم توجه نمیکنی باشه بهت نشونش میدم.)) یعنی تهدیدم میکرد.

    .

    .

    .

    .

    من تو دوران دانشجویی با یکی از همکلاسی هام رابطه دوستی داشتم این آقا چون من عزت نفس به شدت پایینی داشتم هم فرکانس شده بودیم آقاپسری به شدت بددهن که تا دلت بخواد به من بد بیراه میگفت توهین تحقیر حتی پیش همه ولی من جرات بی توجهی بهش نداشتم چون دوستش داشتم.(ببخشید اون موقع دوست داشتن بود ولی الان از نظر من گدایی محبت و توجه بود که باعث شده بود چنین اجازه ای رو به ایشون بدم در عوض یه دوستت دارم بشنوم.)

    و من بعضی وقتا واقعا نمیتونستم حرفاش رو قبول کنم برام سنگین بود و باعث میشد بی توجهی کنم که اون موقع تهدیدم میکرد میام دم در خونتون و فلان وبهمان.

    .

    .

    .

    والان دقیقا اون تهدید و حرفا از طریق قلبم و گفتگوهای درونی به من گفته میشه.من شرک داشتم شرک شرک شرک

    الان و دقیقا الان قویتر شدم تا بشکنم این بت را

    اصلا فک نمیکردم اونا مونده باشن وجودم.ولی انگار این زخم دهن باز کرده که این دفعه ترمیم بشه و جاش رو بده به احساس فوق العاده.

    خدایا هزاران مرتبه شکرت که داری وجودم را پاک میکنی از نازیبایی ها و زیبایی های فوق العاده ای را جایگزینش میکنی.

    خدایا هزاران مرتبه شکر به خاطر این سایت پاک

    که این جمله متن منو آگاهم کرد.

    ((ریشه این نوع نگاه، در “کمبود عزت نفس” و “احساس نیاز به توجه” نهفته است.))

    باتشکر

    سمیرا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    زهرا کیماسی ام عاشق خدایی که منو لایق زندگی کرد گفته:
    مدت عضویت: 1698 روز

    سلام سلام خوشحالم خیلی مرسی استاد مرسی که خانواده عباسمنش که هستین همه باهم

    الان خوشحالم چون به یه چیزی رسیدن درحالی که تا یه ساعت میش ناراحت و دمق بودم

    کلی تو عقل کل دنبال حل مشکلم گشتم تا بالاخره یافتم یافتم …

    چی یافتم ؟

    یافتم که اگر من میخوام تو همه ی جنبه های زندگیم موفق باشم مالی عاطفی اجتماعی و روابط و سلامتی و … باید تو همه ی این جنبه ها احساسمو خوب نگا دارم

    و توجه با یه جنبه نباید منو از بقیه ی جنبه ها غافل کنه مثلا وقتی میخوام به خودم احساس لیاقت بوم و احساس ارزشمندی کنم نباید با خورد کردن دیگران و پایین اوردن شخصیت دیگران به این حس برسم چون با اینکار دارم تیشه به ریشه ی جنبه ی روابط زندگین میزنم

    و اینم فهمیدم که مثلا تو رابطه ی عاطفی با همسرم اگر به جنبه های مثبتش توجه کنم و رو چیزی که ازش میخوام تمرکز کنم نه چیزی که ازش بدم میاد و حالم رو بد نی کنه اونوقت اتفاقات خوب و قشنگ در مورد روابطم برام میافته

    به جای غر زدن می تونم بگم اون برام فلان کارو می کنه فلان چیزو میخره فلان مبلغو بهم میده و اینارو باور کنم تا اتفاق بیافته به جای اینکه فک کنم اون خسیسه و به من پول کافی نمیده و چیزایی که لازم دادم برام نمیخره و ….

    من فقط باید یه کاری انجام بدم اونم اینکه در تمام جنبه های زندگیم هر جوری که بلدم و با تمرکز بر نکات مثبت و کنترل ذهن حال و احساسمو خوب نگه دارم و بقیه سو بسپرم به خدا اتفاقات خوب خودش بوم بوم بوم برام میافته

    پیروز و سربلند و شاد و ثروتمند باشید در پناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    یاسین نظری گفته:
    مدت عضویت: 1618 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    روز 84 سفرنامه : ما وقتی داریم رو باور هامون کار میکنیم اتفاقات یه شبه نمی‌افتند همون طور که با یه بار کاری رو انجام دادن اون کار کامل نمیشه پس تو هرچی زی و تمرینی باید لذت برد و نهایت عشق رو کرد من خودم هم وقتی دارم فوتبال بازی میکنم خیلی لذت میبرم چون علاقه به این کار دارم ، من قبلاً که وارد این راه شدم به قول استاد مثلاً می‌دیدم که بهترین فوتبالیست حال حاضر جهان لیونل مسی هست گفتم باید از اون بهتر بشم ولی آخر چرا!! الان فهمیدم که من چرا باید از اون بهتر باشم من فقط باید از این مسیر فوتبالیست حرفه ای شدنم لذت ببرم خود به خود اتفاقات در مسیر هدفم میاد پس فقط باید لذت برد لذت لذت لذت

    .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    علیرضا زارع زاده گفته:
    مدت عضویت: 1266 روز

    «ای با من و پنهان چو دل از دل سلامت می کنم

    تو کعبه‌ای هر جا روم قصد مقامت می کنم

    هر جا که هستی حاضری از دور در ما ناظری

    شب خانه روشن می شود چون یاد نامت می کنم»

    به نام خداوند مهربان که آفریننده ی تمام خوبی هاست خالق تمام زیبایی هاست.

    امروز با دیدن این فایل زیبا چند تا تصمیم گرفتم که همشون رو میخوام اجرا کنم💪

    خوب من حدودا سه چهار ساله که استاد رو میشناسم ولی نتایجی که گرفتم اونقدر ها بزرگ نبوده و الان دلیلش رو میدونم، اولین دلیل اینه که باور های من و خانواده و پدران حتی همشهریان من به قدری گندیده و له و آلوده به شرک بوده که حالا حالا ها وقت و انرژی لازم داره تا با اون آگاهی های خالصی که استاد میده شسته بشه و نتایج رخ بده،

    برای مثال من الان ۲۲ سالمه و تا به حال هیچ دوست دختری یا پارتنری برای رابطه ی عاطفی نداشتم، 😂 خوب دلیلش اینه که روابط تمام افراد خانواده ی ما حتی روستا و شهر ما داغونه، پدربزرگ و مادربزرگم هنوز هم که هنوزم تو زندگیشون دعوا و جنگ و خونریزی هست، عموهام هم همین طور، پدرو مادر من هم همین طور، و کلا دورو بر و اطرافیان من تو رابطه شون لذتی نمی‌برند، خوب مشخصه که من برای داشتن یک رابطه ی زیبا یکم بیشتر از بقیه باید تلاش کنم تا باور های قدرتمند کننده در این زمینه رو بسازم،

    دومین دلیل این مسئله که به نتایج بزرگ نرسیده ام اینه که خیلی نامنظم فایل های استاد رو گوش دادم، و هیچ وقت به آگاهی هایی که از استاد شنیدم جامع عمل نپوشیدم و مثل یه آهنگ یا رادیو به فایل ها گوش دادم.

    به همین منظور میخوام به صورت لیزری فوکوس کنم روی دوره هایی که از استاد تهیه کردم یا فایل های رایگان،

    اولین ایده اینه که کتاب «چگونه فکر خداوند را بخوانیم» رو حداقل شصت بار بخونم.

    و از همین امروز این کار رو انجام میدم.

    برای استمرار و شمارش تعداد دفعاتی که کتاب رو میخونم هم از استراتژی لوبیا استفاده میکنم یه ظرف کوچیک برداشتم و هر بار که کتاب رو خوندم یه لوبیا توش میندازم 🤭تو کتاب عادت های اتمی این ترفند رو یاد گرفتم .

    چند تا ترمز ذهنی هم پیدا کردم که با جدیدت. روشن تمرکز میکنم و از بینشون میبرم، اولین ترمز ذهنی اینه که من فکر میکردم هنوز برای ثروتمند شدن خیلی جوان ام ۲۲ سالمه ولی تو یکی از فایل های گفتگو با دوستان شنیدم که یکی از اعضاء سایت و شاگردان استاد با این که دوسال هم از من کوچیکه در ماه ۲۰۰ میلیون درآمد داره، این واقعا شگفت آوره.

    و یه تلنگری جدی برام بود که دارم خودمو قول میزنم و از موقعی که این فایل رو شنیدم با جدیت هرچه تمام تر دارم روی قانون کار میکنم💪💪💪.

    پاشنه ی آشیل بعدی هم اینه که :«من نمیتونم برای دیگران کار کنم» این یکی از پاشنه های آشیلمه که باید روش کار کنم،دیروز لپ تاپم رو باز کردم و ناخودآگاه دستم به پوشه ای خورد که توش فایل ۹ پاسخ به عقل کل بود. مطمئنم هدایت خداوند بود، توی این فایل استاد درباره ی کار کردن برای دیگران و روند تکاملی توضیح میدن،و من تصمیمم اینه که توی یکی از کافی شاپ های شهرمون شروع به کار کنم و به قول استاد آروم آروم تکامل ام رو طی کنم،

    توی هدف گذاری امثال هدف من رسیدن به درآمد 9 میلیون در ماه است و میخوام آروم آروم به این درآمد برسم و وقتی بهش رسیدم هدف ۲۷ میلیون رو انتخاب کنم،

    از خداوند و تمام دستان خداوند سپاسگذارم که به ما این فرصت رو دادن که بتونیم تو این سایت کامنت هامون رو منتشر کنیم، من مطمئنم که چند سال بعد وقتی کامنت های خودم رو میخونم به خودم میخندم که درآمد ۹ میلیون آخه هدفه😂😂 چون اگه مسیرمون رو درست طی کنیم همواره پیشرفت میکنیم. و این کامنت هارو برای اون موقع می‌نویسم که بتونم ذهنم رو قانع کنم برای درآمد های بیشتر،

    به خدا قسم که میزان درآمد و خوشبختی هر کس به قدر شناخت او از خداوند است.

    همین الان که دارم این کامنت رو می‌نویسم بهم الهام شد که تو سایت این جمله رو سرچ کنم«چرا خداوند بیشتر از ما میخواهد که ثروتمند شویم »

    برای تک تک افرادی که این کامنت رو میخونن و استاد و خانوم شایسته ی عزیز آرزوی بهترین هارو دارم.🙏🙏🙏🌹🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    گلاره گفته:
    مدت عضویت: 1015 روز

    سلام

    روز 85

    با علاقه باید مسیر هدفمون بریم

    جلب توجه تا حدی مث نمک که نه شور و نه بی نمک اوکیه براساس جلب توجه نباشه و البته سرکوب هم نشه

    بازم بحث عزت نفس هست

    بپذیریم خودمون رو

    و کنترلش کنید

    ادامه بدیم ادامه بدیم

    اینکه علاقه و رسالتمونو نمیدونیم اشکالی نداره

    حرکت کنیم هدایت میشیم

    اگر از زندگی لذت ببریم با تمرکز بر زیباییها . کنترل ورودی ها . احساس خوب داشتن و موندن .هدایت میشیم به مسیر درست .آسون بگیرید (چقد خوبه این)

    فرصت بدیم ازین فضا لذت ببریم

    خدایا شکرت استاد ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    محمدرضا روحی گفته:
    مدت عضویت: 1327 روز

    به نام هدایت الله

    با سلام خدمت استاد گرامی و خانم شایسته و تمامی دوستان خوبم خداروشکر با یک فایل مصاحبه با استاد چقدر مطالب رو خوب توضیح دادید استاد و لذت بردیم و جا داره از برج تمپا که در پشت استاد شهر خیلی زیبایی رو می توانیم با چشم های مان ببینیم و لذت ببریم

    استاد تمام این موارد را که دوستان می‌گویند و خودم هم دچار هستم کم و بیش اعتماد به نفس است که هر روز باید روی خودمان کار کنیم تا زندگی جذاب باشه برای من اگر هدف لذت بردن از زندگی که این فرصت را خدا داده تا در جهان مادی شاد باشیم و خوب زندگی کنیم با شادی و عشق که جهان جای بهتری برای زندگی من هست

    و باید شغل مورد خودمان را ادامه دهیم تا لذت ببریم از مسیری که میخواهیم برسیم اگر در مسیر درست باشیم نگاه خیلی زیادی که دوست نداری درست می شود

    هدف از زندگی این نیست که معروف باشیم چون دیگه مسائل زندگی آدم کسی سرکشی نمیکنه و دوم اینکه کسب و کار باید با عشق و باورهای درست و با علاقه شکوفا می شود و نباید دنبال نتایج لحظه ای باشیم باید باورهایمان را در مسیر درست کنیم

    اگه الگوی درست و مناسب پیدا کنیم باید هر کاری که می کنیم نباید روی جلب توجه دیگران باشد و فقط برای خودمان باشد و اگر کنترل کنیم ذهن خودمون رو و داشتن احساس خوب باعث می شود که هدایت بشویم به مسیرهای درست و سخت نگیریم و فقط لذت ببریم و تکامل را طی کنیم تا به هدفمان برسیم از کامنت های بچه ها هم بسیار سپاسگزارم

    در پناه الله یکتا شاد سلامت و سعادتمند باشید انشالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    سکینه برجی گفته:
    مدت عضویت: 1040 روز

    بنام خداوند خالق جهان

    سلام به استاد گرامی وتمام دوستان نازنین در این سایت فوق العاده

    خداوند را بینهایت سپاسگزارم بابت حضورم در این جمع صمیمی

    خداروهزار مرتبه شکر به لطف خداوآموزه های استاد بر باورهای اشتباهم در مورد کسب وکار که اوایل فکر میکردم که تحصیلات ،مدارک دانشگاهی خاص یا سن و مهارت خاص ،سرمایه،پارتی و… لازم هست برای اینکه کسب وکار موفقی داشته باشی غلبه کردم و جرات کردم که با توجه به شرایط الانم یک هدف که در راستای علایقم هست پیدا کنم وبه کلاس برای کسب مهارت بروم وبه زودی به امید خداوند کارم را شروع میکنم واین در صورتی بود که قبل از آشنایی با استاد عزیزم کاملا نا امید بودم و قبول کرده بودم که من توانایی هیچ کاری را ندارم و امروز این فایل بینظیر استاد امید وشوق منو بیشتر کرد که با توکل بر خداوند در کارم باورهای قدرتمند کننده ثروت ساز ایجاد کنم و استمرار داشته باشم وعشق و علاقمو بیشتر کنم واز مسیر حرکت لذت ببرم و نتایج آرام آرام میان ،وخداروشکر هدف من از کسب و کارم جلب توجه ومشهور شدن نیست ومن بیشتر هدفم شادی و ارامش وخوشبختی ولذت بردن از زندگی هست به قول معروف بیشتر سرم تو لاک خودمه ومیخوام که بهترین خودمو با کمک خداوندم به خودم نشون بدم چون میدونم که خداوند منو بدون نقص آفریده وتمام امکانات لازم برای موفقیت در من گذاشته واین فایل برای من کاملا به موقع بود که نجواها منو دلسرد نکنه و صبور باشم تا نتیجه ها یکی یکی از راه برسن

    خداوندا شکرررررت که هوامو داری وبه موقع منو به آگاهی های مورد نیازم هدایت میکنی

    در پناه خداوند یکتا خوشبخت و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    ساناز جمشیدیان گفته:
    مدت عضویت: 1010 روز

    روز شمار مسیر85

    یک ایده که بین حرفها فقط برام تداعی میشد این بود فقط روی مسیر بمون راه کج نکن

    من متاسغانه این اخلاق داشتم الان فقط بخاطر مسیر و تعهدم راه عوض نکردم ادامه که بدی ایده ها میاد

    و الان که تمرین کردم برام محرز شد همینه ایده ها در مسیر میاد

    مثلا تازه فهمیدم مکملها را مدل دیگه بسته بنذی کنم الان میدونم چطور ادرس ها بنویسم میدونم چطور ارسال کنم

    من هیچکدوم نمیدونستم اما مسیر به من اموزش داذ

    کل دوره داشتم به این فکر میکرذم

    یک بغیر از دوره دوازده قدم چیز دیگه گوش نده

    دو فقط همین شغل پیش برو ادامه بده

    و الان باز نوشتم تا مصمم تر پیش برم

    خدایا شکرت برای تمام اگاهی ها

    مسیر شغلم

    دقیقا دارم کم کم وارذ مسیری که میخوام میشم دغدغه ها کمتر انجام کار

    خدایا شکرت همین شغل منو ثروتمنذ موفق میکنه

    همین مسیر پیش میرم و موفق میشم

    هر بار ایده خودمم میاد اما به خودم میگم نه نه نه فقط تکاملت

    یکسال دیگه تکاملم طی شده مجازم راهم را هم متفاوت کنم

    مسله اکثر افراد فکر میکنم همینه بجای پیدا کردن نقاط قوت کار و تغییر کار به سمت مدلی که دوس دارن همون اول کار رها میکنن

    این اشتباهی که من سی سال انجام دادم

    شغل ارایشگری شغل مدرس نقاشی شغل مدرس زبان

    اموزشهای نقاشی موسیقی چرم دوزی گل سازی مینیاتور همه را هم تا ته میرفتم با مدرک

    اما میگفتم نه برم بعدی بهتره

    شغل با شغل هیچ فرقی نداره فقط باید در مسیر باشی و همون شغل دلخواهت کنی

    از وقتی ویس ضبط میکنم جنبه اموزشیش کزذم خیلی دارم لذت میبرم این کار بود که باید از اول انجام میدادم نه اینکه شاخه عوض کنم

    من هنوز باورم اینه هر شغلی پول میسازه فقط ادامه اش بده علایقت بیار در همون شغل

    حتما نباید متفاوت باشه مثلا خانم مهشید زیسی اومذ معماری با فنگشویی قاطی کزذ ترند شد اینستا انقدر این ایده گرفت که معماری خوذش کمرنگ شد و الان فنگشویی اموزش میده هر دوره اش الان پنج شش تومنه مثلا نقاشی دوس دازی الان مهندسی بیارش علاقت در کارت این ایده هم باعث لذت هم تفاوت میشه و اگه علاقت مسیرت باشه خودش کم کم اوج میگیره

    رها کردن از صفر شروع کردن همیشه جواب نیست بلکه ادامه دادن بیشتر جوابه

    بعد خودش با تکامل یک مسیر میشه

    الان من حس رضایت از شغلم پیدا کردم بهش علاقمند شدم

    اموزش اضافه کرذم بهش و بخش پیگیری گذاشتم برای بقیه و بخش فروش خودم به عهده گرفتم دو بخشی که مورد علاقمه

    و الان دیگه حسم اصلا بد نیست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: