مصاحبه با استاد | فرصت «لذت بردن از مسیر رشد» را از خودت نگیر - صفحه 35 (به ترتیب امتیاز)

777 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 631 روز

    به نام خداوند زیبایی ها

    قدم 85

    سلام به همه عزیزان

    خیلی فایل زیبا و درس اموزی برای من بود و یاداوری خوبی برای نتیجه عمل به قانون هست

    من از اون ادم هایی بودم که هیچ ایده ای برای اونچه که میخوان انجام بدم نداشتم . و باری به هر جهت بودم

    جاهایی متفاوتی کار کردم و میفهمیدم که این کار من نیست و علاقه ای بهش نداشتم و از خودم خیلی ناراحتم که چرا مثل بقیه توی یه شغل ادامه نمیدن. و خودم رو سرزنش میکردم

    تا اینکه خداوند منو به این مسیر الهی هدایتم کرد و دستامو گرفت

    یه چیزی که خوب نسبت به الانم دارم درک میکنم اینه که وقتی که تو مسیر درستی و خودت رو به خدا میسپاری و از خداوند میخوای خداوند کارها رو درست میکنه و مسیر رو نشون میده. مثل الانم

    و از همه مهم تر کنترل ورودی ها . کنترل ورودی ها معجزه میکنه یعنی ادم رو صاف و پاک از ترس ها . نگرانی ها و هزاران بارسنگین را بر میداره.

    من از موقعی که این کنترل ورودی را انجام دادم میبینم که ترس هام خود به خود داره میریزه و دارم سبک بال تر میشم

    انسان یه صفحه سفیده که بقیه با دارن با خودکار مشکی خودشون رو این صفحه رو خط خطی میکنن و باورهای نادرست ایجاد میکنن پس خیلی مهمه که کنترل ورودی داشته باشیم و برای چشم و گوش و بدمون ارزش قائل باشم و توجه به نکات مثبت و زیبایی ها داشته باشیم

    و مورد بعدی وقتی حالت قلبا و عمیقا خوبه و داری لذت میبری علاوه بر اینکه همین شکرگذاریه باعث میشه چرخ زندگی روان باشه و اتفاقات خیلی خوب بیوفته

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    زهرا آقچه لو گفته:
    مدت عضویت: 742 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم.

    سلام خدمت همه دوستان.عید بزرگ مبعث بر همگی مبارک.

    استاد حرفهای زیبایی زدید منم از تجربه خودم در این مسیر میگم. منم اوایل که رفته بودم تو موسیقی زور الکی میزدم بدو بدو اگه جایی نمیتونستم بنوازم غصه ناراحتی خودسرزنشی،دوست داشتم یک شبه بشم استاد شجریان و خلاصه این حرفها. داشتن حالت یویو در موسیقی یه روز تمرین کردن یه هفته بیخیال شدن.نمیخواستم تکامل طی کنم فقط دوست داشتم خیلی معروف بشم همین نوازنده خیلی معروف بشم راستش معروفیت برام مهمتر از خود موسیقی بود،همش آرزو میکردم وارد صنعت کیپاپ بشم چون اونجا انگار خیلی مورد توجه قرار میگرفتم(البته هنوزم اینو در ذهنم دارم اما نه از روی جلب توجه)خلاصه که فقط معروفیت را دوست داشتم جلب توجه همه بگن وای فلانی چجور مینوازه اصلا لذت بردنی در کار نبود،قبل از موسیقی که هدف نداشتم بعد از پیداکردن هدفمم دچار کمالگرایی شده بودم،تا اینکه با سایت شما آشنا شدم و مدتی بعد جسارت به خرج دادم و قدم اول دوازده قدم را خریدم،بعد یک ماه قدم دوم،سوم و…..قدم دوازدهم در نهایت.

    در طول این دوره تمام مراحلی که در این فایل گفتید را درک کرده بودم بحز یک گزینش.

    فهمیدم باید استمرار داشته باشم فهمیدم باید لذت ببرم فهمیدم باید تکامل طی بشه و هول و ولا نداشته باشم. فهمیدم باید روی باور اینکه منم میتونم نوازنده بشم کار کنم باور احساس لیاقت در این حوزه و… من مسیر علاقمو پیدا کرده بودم و داشتم یاد میگرفتم،به فضل خدا و راهنمایی های شما از حالت یویو دراومدم و هر روز هم تمرینات ذهنی و هم فیزیکی برای موسیقی ام انجام میدم از نوازندگی ام در تنهایی لذت میبرم و مینوازم و هر روز دارم پیشرفت میکنم هر روز یک قدم میرم جلو مثلا قبلا اهنگ ها را از روی نت یاد میگرفتم ولی الان استاد داره از طریق گوش بدون نت بهم یاد میده و این یک قدم پیشرفت برای منه،البته الان که اوایلش هستیم کمی سخته اما میدونم با ادامه این مسیر قطعا موفق میشوم. خب استاد گفتم که یک گزینشو درک نکردم،چرا من از مسیر نوازندگی ام با اینکه اینهمه تلاش میکنم اما پول درنمیارم؟؟؟ این سوال بود من که در مسیر علاقمم تلاش هم میکنم اما چرا پول درنمیارم و جواب را یافتم.با مرور قدم اول و پروژه مهاجرت به مدار بالاتر دریافتم که من در موسیقی روی باورهای ثروت سازم کار نمیکنم. و حالا به تازگی شروع کردم در این زمینه هم باور ساختن. صدای خودمو ضبط کردمو و هرروز گوش میدم. اینم از تجربه من در زندگی. من الان دارم لذت میبرم تلاش ذهنی و فیزیکی هم میکنم با علاقه و به صورت مستمر ادامه میدم،عجله ای هم ندارم برای اینکه تبدیل به یک نابغه درموسیقی بشم البته عجله نداشتن به معنای دیگه ول کردن به حال خودش نیست تلاش لذت بخش با صبر باعث ایجاد نتایج بلند مدت میشود. خلاصه که همین.

    امیدوارم همگی شاد و خوشحال در پناه خدای یکتا باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    سعید راد گفته:
    مدت عضویت: 1410 روز

    به نام رب وهاب

    خدایا شکرت زیاد که منو به یه فایل دیگه هدایت کردی

    نکته های خیلی خوبی برای من گفته شد از زبان استاد

    استاد اون سوالی که پرسیدین ک دوست داری توی دنیا معروف بشین ولی کسی شمارو نشناسه یا توی شهرتون معروف بشین ولی همه شمارو بشناسن کدومو انتخاب میکنید

    من دومیو انتخاب میکنم

    من خیلی جلب توجه کردنو دوست دارم و الان البته کمش کردم ولی کلا دوس داشتم و دارم ک توی هرچیزی جلب توجه کنم

    یه وقتایی به خودم سخت میگرفتم ک نکن بابا ادمی‌ ک سنگین رنگین باشه نیازی یه توجه دیگران نداره باید عاشق خودت باشیو اینا

    ولی تا یه جایی انجام میدادم ولی از ته دل اون جلب توجه رو دوست داشتم

    چقد خوب شد این فایلو شنیدم خب ما انسانیم چه اشکالی داره که جلب توجه کنیم خیلیم خوبه

    ولی به شرطی ک کمال گرا نباشیم من خودم قیلن فک میکردم کمال گرا بودنم خیلیم خوبه اگه ادم برا خودش ارزش قاعل باشه همیشه صبر می‌کنه بهترینا براش فراهم بشه بعد یه کاری کنه ولی بعدن فهمیدم سخت در اشتباهم تا وقتی قدمی بر نداری هیچ اتفاقی نمی‌افته و لون چیزی که میخای همه چی تو بهترین حالت ممکن باشه نمیشه

    ولی اگه حرکت کنی کمال گرا نباشی ایمان داشته باشی یهو از چیزایی که فکرشو میکردی بهتر میشه

    به نظر من کسایی که اول راهن و میخان زودتر از اون نتیجه فعلی که توشن بهتر بشه و نتیجه ببینن عجله دارن مثل خودم

    ولی تا وقتی که یه سری نتیجه ها بیاد دیگه خیلی اروم تر میشی مثل کسی ک توی یه جادی صاف کروز کنترلو فعال کردع پاشم از رو گاز برداشته فقط منظره رو میبینه

    من خودم زمانی که مدرسه میرفتم و سال اخر بودم خیلی دوس داشتم کسایی ک از همون مدرسه رفته بودن دانشگاه بیان صحبت کنن ک دانشگاه چ جوریه حال و هواش چیه این که دخترو پسر مختلطه چه حسی داره و اینا

    اصن انقد کیف میکردم ک یکی از بچه های همون مدرسه ای ک خودم توش بودم میومد میگف و تعریف میکرد

    یه سریاشون میگفتن واقعا چیز عجیبی نیست و شاید ترم اول که مختلط هستی یا وارد فضای متفاوتی میشی برات خاصه ولی من درکش نمیکردم چون هنوز توی فضای مدرسه یودم

    وقتی ک خودم رقتم دانشگاه دیدم راست میگن

    جذابیتش همون ترم اول یا همون ماه اول بود بعدش دیگه چیز خاصی نداشت تازه یه وقتاییم میگفتم کاش میشد برگردیم به مدرسه

    میدونی میخام بگم هروقت چیز جدیدو تجربه میکنی قدر اون قبلیو میدونی که کاش بیشتر لذت میبردی

    و این ک استاد راجب اخر فایل که گفتین یه سریا نمیدونن که به چی علاقه دارن و حتی خود شمام این جوری بودین تا سن 27 اینا

    منم این جوری بودم و همیشه میگفتم کاش کی یکی میگفت به چی علاقه دارم کاش یه ازمونی یا کلاسی یه مدرسی که تشخیص بدع علاقمون چیه وجود داشت حتی چندتا ازمون اینترنتی هم شرکت کردم تا یه جایی دستگیرم شد ولی کافی نبود

    ولی این که ادم تجربه کنه متوجه میشه

    مثلا من چون به ماشین خیلی علاقه دارم یه مدت کوتاهیی چن سال پیش رفتم مکانیکی فک میکردم چون ماشینو دوست دارم تعمیرشم دوست دارم

    اما دیدم نه کار من نیست اصلا از این که کثیف و سیاه بشم و خوشم نمیومد و اینو توی یکی دوهفته دستگیرم شد

    یا این که بعد ها از خدا خاستم برم تو ایران‌خودرو گفتم من ماشینو دوست دارم برم تو ساختش تولیدش

    اون جام رفتم دیدم نه علاقه ای ندارم مخصوصن این ک کار دولتی باشه و همیشه یکی بهت گیر بده

    بعدش اومدم بیرون ک‌کسبو کار شخصی خودمو راه بندازم

    هدایت شدم به کره‌ی بادوم زمینی

    باورم این بود ک بدون سرمایه اولیه میشه کارمو راه بندازم و من با یه میلیون که هزینه ه لیبل کردم و 3 میلیون هزینه میکروفون و رینگ لایت کارمو شروع کردم (آنلاین شاپ) تا یه جایی پیش رفتم دیدم از این که محتوا بخام ضبط کنم زورم‌میاد و علاقه ای به اون کارم ندارم الان مدتیه که هدایت شدم به لوازم ارایش یه قدمایی کوچیکیم براش برداشتم ولی باید بیشتر بشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    عاطفه عباسی گفته:
    مدت عضویت: 715 روز

    به نام خدای نور

    سلام استاد عزیزم،سلام بانوی قشنگ و دوسداشتنی خانم شایسته ی عزیزم.

    هدایت شدم به کلید باورهای ثروت ساز و میخوام روشون کارکنم چون باورهای کمبود بخاطر شرایط خانوادگی و شرایطی که توش بزرگ شدم درمن ریشه داره و الان که ازنظر موقعیت کاری پیشرفت کردم نیازه که روی باورهای ثروت ساز و باورهای فراوانی کارکنم تا نتایج مالی هم رخ بده.

    به لطف هدایت های خداوند پیش میرم و من هیچی نمیدونم و خدای قشنگم تویی که آگاهی تویی که میدونی و تویی که تا اینجا من رو رسوندی که خواسته هامو زندگی کنم اینا همه هدایت های تو نورمن.

    گاهی وقتا یادم میره هدف لذت بردن ازاین زندگی هدف حال خوبه نه بدو بدو کردن نه تقلا کردن میدونید استاد ما چون کل جامعه برمنای اینه که باید سخت تلاش کنی تا به هدفت برسی باید پوستت کنده بشه تا به خواستت برسی گاهی وقتی میبینم همه چیز راحت داره پیش میره فکر میکنم مسیرم اشتباهه و الان من کار خاصی انجام نمیدم!!!

    چرا؟چون تلاش فیزیکی کمی دارم و چون همه اطرافیانم کلی تلاش فیزیکی دارن و صبح تا شب سرکارن فکر میکنم منم باید اینطور باشم درحالی که این خواسته ی من نیست خواسته ی من ساخت پول بیشتر به آسانی داشتن مشتری بیشتر به آسانی و نیاز نیست کلیی بخوام تلاش فیزیکی داشته باشم و تلاش ذهنیمه که باید بیشتر باشه.

    خداروشکر توی کار مورد علاقم مشغول به کارم و کارمن جوری که تلاش فیزیکی زیادی نداره و روی یه صندلی میشینم و ارائه خدمات رو برای مشتری انجام میدم(من توی لاین زیبایی مشغول به کارم و یه مژه کارم)عاشق وقتاییم که مشتری دارم و سرم شلوغه حس زنده بودن بم میده چون کارمورد علاقمه و کارمن جوری که به راحتی میشه پول ساخت.

    مثلا مثال مشتری هفته پیشم رو میتونم بزنم که من تقریبا دوساعت شاید دوساعت و نیم طول کشید ارائه خدماتم و هزینه ی دریافتی من فقط ازیه مشتری یک میلیون تومن بود که درصد سالن رو بدم 700 تومن برای من میمونه.

    همه ی اینارو نوشتم برای اینکه به عشق و علاقم به کارم توجه کنم توی کارمن همه چیز محیا ولی میمونه باورهای فراوانی که باید روش کارانجام بشه…باورهای قدیمی کمبوده که ازطریق شرایطی که توش بزرگ شدم و خانوادم به من گفته شده و این باورهای کمبود دارن خودشون رو نشون میدن توی کارم ولی همه اینا میتونن تغییر کنن و باورهای تضاد کمبود رو رشد بدم خدایاهدایتم کن برای ساختن باورهایی ازجنس فراوانی و توحیدی.

    خداروشکرمیکنم و خودم رو تحسین میکنم بابت شجاعتی که پیدا کردم برای برداشتن قدم هام و خداروشکر که میتونم تو دل ترس هام برم و قدم بردارم و بااعتماد به خدا قدرت رو ازعوامل بیرونی بگیرم و به خداوند بدم.

    تمام این کارهایی که تاالان خداوند برام انجام داده و این شخصیت قوی که به لطف این آگاهی ها ساختم رو تحسین میکنم و واقعا این پیشرفت هایی شخصیتی و کاری که داشتم فوق العاد و قابل تحسینن و پیشرفت هامو باید ببینم و تحسین کنم و قدم هامو کوچیک نبینم.

    به سبک شخصی خودم زندگی کنم و اززندگی لذت ببرم و همه چی رو آسون بگیرم و به خدابسپارم کارهارو برام انجام بده و افتخارم این باشه که خداوند کارهارو به اسانی برام انجام داد نه بازجر و تقلاو…

    تمام کاری که باید انجام بدم اینه که ازمسیر زندگیم لذت ببرم و باعشق و علاقه کارمورد علاقم رو انجام بدم و روی باورهام کارکنم تمام نتایج رخ میده میاد هرآنچه که باید و مثل یه اسفنج تمام خواسته هامو جذب میکنم درزمان و مکان مناسب همه چیز رخ میده‌.

    احساساتم رو سرکوب نکنم و ادم خوب کسیه که بتونه احساساتشو کنترل کنه نه سرکوب و سرزنش کردن و حتی خودم رو نباید قضاوت کنم چه برسه دیگران رو و باید خودم رو بپذیرم و بتونم کنترل کنم تمام خواسته ها و نیاز و احساساتم رو.

    من با کنترل ورودی ها و احساس خوب و تمرکز برروی زیبایی ها و سعی کنم به احساس خوب برسم من هدایت میشم به جایی که باید من هدایت میشم به خواستم من هدایت میشم به تجربه خواسته هام من هدایت میشم به مسیر درست پس نگرام نباشم و ترس به دلم راه ندم و فقط طبق قانون پیش برم.

    زندگی رو باید خییلی آسون بگیرم و به خودم فشار نیارم ندووم عجله نکنم و ازمسیر زندگی و علاقم لذت ببرم.

    خدایاشکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    زینب مرادی گفته:
    مدت عضویت: 1004 روز

    به نام خداوند بی همتا سلام ودرود فراوان خدمت دواستاد توحیدی و خوش صدا که همیشه از صداشون باتمام وجود آرامش میگیرم

    واما نکاتی که ازاین فایل متوجه شدم

    مینویسم که یادم بمونه

    موفقیت رسیدن به یک چیز نیست باید ازمسیر لذت ببری ازفرصتی که پروردگار دراختیارت قرار داده

    اگه لذت ببری توآدمه موفقی هستی

    راجبه این قضیه میتونم بگم خوب دارم عمل میکنم و لذت میبرم از کاری دوسدارم دارم انجام میدم وهییییچ خستگی احساس نمیکنم وباعشقققق ادامه میدم

    به خودم سخت نگیرم من آدمم طبیعیه نیاز به توجه داشته باشم نیاز به محبت داشته باشم ولی دیگه زیادیش هم خوب نیست واصلا لزومی نداره که من لذت ببرم ازمحبتی که بقیه نثارم میکنن وبه به وچهچهشون

    من باید بهترین باشم برای خودم وهستم وخدایه من اینو میدونه ونیازی به دونستن بقیه نیست

    من مهمم من باید خودمو باور کنم همینی که هستم

    من باید توکاری که انجام میدم ودوسش دارم بهترین باشم واصلا کارنداشته باشم که بقیه چیکار میکنن

    اصلا به من چه که فلانی چقد تواین کار پبشرفت داشته یا چیز دیگه من باید تمرکزم روی خودم باشه

    وفقط لذت ببرم بقیه ی کارها خداوند انجام میده از طریق بینهایت دستانش

    استاد سپاسگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    مریم رشیدی گفته:
    مدت عضویت: 528 روز

    به نام خدای مهربان

    هشتادونهمین تعهد

    موضوعات تغییر میکنه وقتی ما به ی سری موفقیت های ابتدایی میرسیم یعنی وقتی ادم به هیچی نرسیده باشه خیلی ذهنش محدوده خیلی چیزهارو نمیتونه درک کنه ولی وقتی به یه سری چیزا رسید حالا نه در سطح جهانی مثلا در سطح استانی کشوری به یه جایگاه قابل قبولی رسید خیلی چیزها تو ذهنش تغییر میکنه این که اینقدر برای من مهم باشه که از نظر دیگران موفق به نظر برسم اینم زندگی رو سخت و تلخ میکنه یعنی احساس نیاز به توجه هم وقتی که از یه حدی میگذره تلخ میکنه زندگی رو ازونور کمالگرایی هم وقتی از یه حدی میگذره تلخ میکنه یه چیزی بین اینا باید پیدا کنیم تو خودمون

    خدایا منو به مسیر درست هدایت کن و ایمانمو به خودت قوی کن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    سحر بهروزی گفته:
    مدت عضویت: 3081 روز

    بنام خداوند هدایتگر ( ان علینا للهدی)

    با سلام‌خدمت‌ استاد عباسمنش عزیز و‌ خانم شایسته دوست داشتنی و هم فرکانسی های عزیزم

    گام18: فرصت لذت بردن از مسیر رشد را از خودت نگیر

    همراه با رسیدن به موفقیت ، خواسته های ما هم تغییر می کنند و بزرگ‌تر می شوند. مهمه که با خودمان روراست باشیم و ببینیم چه می خواهیم؟ آیا خواسته های ما برای خودمان است یا جلب توجه دیگران. بهترین در جهان ولی ناشناخته بودن را میخواهیم یا بهترین نبودن ولی مشهور بودن را.

    نیاز به جلب توجه در همه وجود دارد ولی نسبت آن در افراد مختلف، متفاوت است ولی حد تعادل باید رعایت شود و سرکوب هم نشود. نباید به خودمان کمالگرایانه نگاه کنیم چون احساس خوب را از ما می گیرد و در واقع از قانون اصلی جهان که احساس خوب= اتفاقات خوب است دور می شویم. هدف اصلی استفاده از فرصتی است که در جهان مادی به ما داده شده تا هم خوب زندگی کنیم و هم کمک کنیم که جهان جای بهتری برای دیگران شود.

    درک این مساله مهم است که اگر کار یا هدفی عشق و علاقه آدم باشد، مسیر رسیدن به آن هم لذتبخش است و هر کاری انجام دهیم با لذت است و زحمت و درد نیست.

    هیچوقت خودتان را با دیگران مقایسه نکنید و مسابقه برای رسیدن به آنها یا بهتر شدن از آنها نگذارید و فقط تمرکزتان روی خودتان و پیشرفت و بهبود هر روزه خودتان باشد.

    اگر در مسیر درست باشید خیلی از مسائل از قبیل تایید دیگران، مقایسه خود با دیگران، مسابقه با دیگران و …. از ذهن حذف می شود. وقتی به کاری علاقه داشته باشید و با عشق و لذت انجام دهید در آن کار قطعا بهترین خود خواهید شد و اگر باورهای درستی هم درباره ثروت داشته باشید از همان کار به ثروت می رسید‌ولی اگر باورهای ثروت درستی نداشته باشید نمی توانید به موفقیت مالی برسید .

    در کل هدف از زندگی، معروف تر بودن از بقیه نیست بلکه لذت بردن از مسیر و بهبود هر روزه است،

    کسب و کار با استمرار، باورهای درست و عشق شکوفا می شود، البته اگر عشق و علاقه قوی باشد، استمرار و باورهای درست هم به دنبال آن می آید. نتایج لحظه ای لذت بردن از کاری است که انجام می دهید و نتایج پایدار مثل شهرت و ثروت در اثر استمرار بوجود می آید.

    اگر باورهای ثروت درستی داشته باشیم و ورودی های خود را کنترل کنیم و دنبال الگوهایی برای منطقی کردن ذهن باشیم نتایج خواهند آمد و رشد خواهند کرد. وقتی قانون را می دانیم باید بر اساس قانون عمل کنیم ، نتایج در ادامه خواهند آمد ، به هیچ عنوان نباید خودمان را با افراد دیگه مقایسه کنیم چون ما در مورد

    با‌ورها و گذشته آنها و مسیری که طی کرده اند چیزی نمی دانیم.

    اگر‌ از زندگی لذت ببرید با کنترل ورودی ها، تمرکز بر داشته ها و داشتن احساس خوب و نداشتن عجله و کم کردن مقاومتها، به میسر درست و جاهای درست و مسیر مورددعلاقه خودهدایت می شوید.

    و در آخر مهم نیست که زمینه مورد علاقه خود را ندانید و نگران دیر شدن این مساله نباشید و اهمیتی ندارد که در چه سنی متوجه آن شوید. پائولو‌کوئیلو در 40 سالگی اولین کتاب خود را نوشت، سرهنگ ساندرز در 65 سالگی موفق شد و ناصر خسرو‌در 40 سالگی ( این ها رو باید هر روز واسه خودم تکرار کنم تا برای ذهنم منطقی بشه و منو با نجواهای خودش که دیر شد و هنوز نمیدونی به چه حوزه ای علاقه داری و فرصتهات دیگه تموم شده من رو از مسیر رسیدن به خواسته منحرف نکنه)

    در پناه خداوند شاد و سلامت و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    وحید ولاشجردی گفته:
    مدت عضویت: 1342 روز

    به نام خدا

    سلام به استاد عزیز و خانوم شایسته

    درکم از این فایل رو با این جمله بی نظیر شروع میکنم که اگه یادمون نره که هدف لذت بردن از زندگیه دیگه خیلی سخت نمیگیریم

    ما یادمون میره که اومدیم تو این دنیا زندگی کنیم تجربه کنیم و یاد بگیریم بعدش پول میاد نعمت میاد شهرت میاد …اول باید تو مسیرمون لذت ببریم

    دقیقا حس میکنم وقتی که میگین کمالگرایی ادم رو اذیت میکنه تو کسب و کار خودم اکثر مواقع دوس دارم بهترین باشم تو زمینه فروش تولید نحتوی کیفیت کار تیراژ و …یه روزایی که باز تو ذهن خودم فک میکنم که کار مفیدی نکردم واقعا حالم بد میشع از خودم احساس بی مصرفی میکنم در صورتی که قدمو برداشتم حداقل برای همون روز ولی ذهن میاد گول میزنه چرا جون من دنبال فلان نقطه و رسیدن به فلان شرایط و فلان ادم هستم

    بعد با خودم میگم وحید تو ادمی یه وقتایی حق داری یکم شل بگیری به خودت بیشتر لذت ببری اصن کسب و کار خودته اختیار داری کمتر کار کنی اون روز ک فشار بیاری.اون کمالگرایی باعث میشه از مسیر لذت نبریم

    از طرف مقابل هم یه جاهایی دنبال دیده شدن و توجه هستم مثلا بگن وحید به اینجا رسید وحید داره اینقدر تلاش میکنه و…انگار دوس داریم در موردمون حرف بزنن تشویق کنن و …و اینم باز طبیعی مثلا وقتی یکی میگه دمت کرم اینقدر تلاش میکنی و کار میکنی درسته کارمو دوس دارم باز ذهنم میگه ببین باید بیشتر کار کنی باید سختتر بگیری این کافی نیست بذار بیشتر تشویق کنن

    به قول شما یه چیزی وسط این 2مورد باید باشیم هم لذت ببریم هم اون احساس توجه رو سرکوب نکنیم اونا حق ما هستن .یه تجربه دیگه من فک میکتم 4 روز از یه رابطه عاطفی خارج شدم بنا به دلایلی و رابطه ای که واقعا لذت بخش بود قشنگ بود و تجربه شیرینی بود برام

    خب طبیعیه کسی با جایگاه فعلی من نتونه چند ساعته با این موضوع کنار بیاد

    طبیعیه جای خالی طرف احساس بشه یکم ناراحت باشی دلتنگ بشی و…حتی گریه کنی

    ولی ذهنم میگه بابا جمع کن خودتو مرد مگه گریه میکنه واس کسی تو مردی مهم نیست که رفته .نباید ناراحت بشی و …حتی همکارم هم میگفت زشتع که بخوای روی این موضوع وقت بذاری به نظرم زشت نیست ما ادمیم و احساس داریم و هرکسی یه توانی برای کنترل احساس داره نباید خورده گرفت که چرا مثلا یه هفته داری با خودت کلنجار میری

    انسان از نظر عاطفی اسیب دیده و باید درمانش کنه و اینم میدونم که باید با باورهای مناسب که ادم های خوب فراوونن و میتونه بهترش بیاد میتونی حس های قشنگتری تجربه کنی .این دستی از دستان خدا بود برای بهتر شدن احساست و…با سپاسگذاری میشه به حال بهتری رسید خب اینم یه زمانی رو نیاز داره یه شبه نمیشه پا گذاشت رو همه چیز و فراموش کرد ولی نباید هم سر یه تضادی این مدلی کلا بیخیال زندگی شد و فک کنی که دنیا به اخر رسیده

    در کل تو هر زمینه ای نه رومی روم نه زنگی زنگ .

    تو کسب و کارم دقیقا همینه باید لذت ببریم و رها باشیم تو مسیر درست تا هدایت بشیم خیلی مقایسه اشتباه نکنیم خودمون رو با بهترین افراد حوزه کارمون در حدی که فقط انگیزه بگیریم باور مناسب بسازیم که میشه و خودمون رو با دیروزمون مقایسه کنیم

    ممنون استاد بابت این فایل قشنک و پر مفهوم

    خدارو شکر میکنم که یه بار دیگه اینجا بودم درس گرفتم ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    حمیدرضا گفته:
    مدت عضویت: 2854 روز

    سلام استاد وقت بخیر . من دانشجوی شما هستم و مطالب زیادی یاد گرفتم از شما و همچنان هم به عنوان بهترین استاد موفقیت شما را قبول دارم و البته که با استفاده از اموزش های شما به موفقیت هایی رسیدم که شاید چندین سال پیش برای من دست نیافتنی بودند. اما یک مورد هست که تجربه من و افرادی که راجبشون تحقیق کردم و خواندم رو میگم و امیدوارم که این کامنت رو ببینید و در صورت امکان اگر بتونید این مورد رو شفاف کنید.

    من فردی هستم که در مسیر علاقه ام دارم کار میکنم نزدیک به 10 ساله که توی این مسیر هستم و کاری هست که اگر بخاطرش پول هم ندند انجام میدم و یکی از بهترین ها توی حوزه کاری خودم هستم اما به لحاظ مالی نتونستم به اون جایی که لیاقتم هست برسم. که دلایل زیادی البته میتونه داشته باشه و سال پیش من یکی از باگ های بزرگ کارم رو توی دوره کشف قوانین پیدا کردم و بعد از اون تمام دوره ها و فایل هایی که خریده بودم رو گذاشتم کنار و فقط عمل کردم به هر چیزی که به من گفته میشد عمل میکردم. اما نکته اینجاست که قبلا هم من به تمام چیزهایی که به من گفته میشد عمل میکردم اما این توهم که همه مسیر قراره لذت بخش باشه باعث میشد که تا مسیر به جاهای سختش میرسید من فکر کنم که در مسیر اشتباهی هستم و مسیرم رو عوض کنم. من تولید کننده ام و یک مهندس خبره در زمینه کاری خودم، البته که من در حوزه مهندسی عاشق کارم هستم اما وقتی که قراره از اون کاری که انجام دادی بتونی تولید کنی و درامد ازش بسازی اونوقت بقیه مسیر انچنان لذت بخش نیست چون نیاز داره که فردی بشی که قبلا نبودی و کلی مهارت و کارهایی باید انجام بدی که مورد علاقه ات نیست و از انجام دادنش لذت نمیبری اما بخشی از مسیرت هست کارآفرینی واقعا شغلی هست که باید مهارت های زیادی رو بتونی در خودت پرورش بدی (مثل مدیریت مثل افزایش اعتماد به نفس مثل مهارت های معرفی محصول و پرزنت و تولید محتوا و سایت و …). البته ممکنه بگید خوب نیاز نیست که همه مهارت ها رو خودت داشته باشی میتونی ادم بیاری و اون کارو برات انجام بده اما اگر این کارو باهاش اشنا باشید میدونید که این پیشنهاد غلطی هست چون به عنوان مدیر و صاحب کسب کار شما باید به تمام ان چیزی که در سیستمت اتفاق میفته اگاهی داشته باشی تا بتونی مدیریتش کنی.

    مثل صحبت مدیر عامل انویدیا که میگفت اگر برگردم به 30 سالگیم اصلا این کارو شروع نمیکنم چون اصلا به اون سادگی که فکر میکردم نبود. یعنی این حرف تمام این افرادی هست که الان به موفقیت های بزرگ رسیدن که اگر برگردن اون کارو انجام نمیدن چون اصلا فکر نمیکردند اینقدر سخت باشه اما در کنار تمام اینها اونها عاشق اون نتیجه هستند و اون نتیجه باعث میشه که اینها تموم اون شرایط بالا و پایین رو تحمل کنند تا به نتیجه برسند. یا فردی که میخواد ورزشکار بشه و هنوز هیچ کاری انجام نداده واقعا کار سختی هست که هر روز از جاش بلند بشه و مدت چند سال تمرین کنه بدونه اینکه نتیجه ای ببینه اما باز هم هر روز دیسیپلین خودش رو حفظ کنه تا یه روزی به نتیجه برسه. درسته که وقتی در نهایت به عقب نگاه میکنه عاشق اون مسیری هست که رفته اما هر روز اون زیبا نبوده حتی خود شما زمانی که مطالعه میکردید برای پیدا کردن راهی که به انرژی بیشتر برسید اون مطالعات که به قول خودتون همه انگلیسی بوده یا قبلش اون ورزش هایی که باعث میشه ران پاتون زخم بشه و …. واقعا چیزهایی نیست که لذت بخش باشه و عاشقش باشی بلکه این تمرکز و دیسیپلین هست که شما در خودت به وجود اوردی که مهم نیست که توی مسیر چی بشه من تا اخرش هستم. یا زمانی که به قول خودتون تازه تغییرات را شروع کرده بودید و پول اجاره خونه نداشتید تا زمانی که تمام اون موفقیت ها توی بندرعباس براتون ایجاد شد و دوباره تهران از صفر شروع کردید و بدهکار شدید و تا زمانی که به نتیجه رسیدید احتمالا فقط 1 درصدش اتفاقات خوب بوده و بقیه اش فقط تلاش توی اون شرایط سخت بوده اما با عشق به رسیدن به اون هدفی که تو ذهنتون داشتید ادامه دادید. بنابراین سوال این دوستمون رو من میفهمم که وقتی از الان انتهای مسیر رو میبینه اگر مقداری متوهم نباشه اصلا شروع نخواهد کرد. بلکه باید کمی متوهم باشی که فکر کنی شاید برای تو خیلی ساده تر باشه که ممکنه باشه و ممکنه نباشه، توی کیس من اصلا حتی در حالت نرمالش هم نبود چون باید شخصیت دیگری از من ساخته میشد تا تمام اون نقص هایی که توی وجودم دارم برطرف میشد و فرد دیگری از من ساخته میشد تا بتونم به اون قله هدفم برسم و البته که همچنان در مسیر هستم و هنوز نرسیدم اما این افتخاری که به خودم میکنم که در تمام شرایط کم نیاوردم و ادامه دادم از من ادم مصمم تر و قوی تری ساخته که با شرایط تغییر نمیکنه.

    راستش استاد چند وقتی هستش که دارم روی این جنبه از وجودم کار میکنم که مهم نیست این مسیر منو به کجا ببره ممکنه زیبا باشه ممکنه نازیبا اما من هستم. چون میدونم اخر این مسیر چیزی هست که باید بهش برسم و وقتی از اونجا به مسیری که اومدم نگاه کنم به خودم افتخار خواهم کرد. راستش به جز این هدفی توی زندگی نمیبینم اینکه فردی بشم که به خودم افتخار کنم فارغ از تمام بالا پایینهای که توی مسیرم خواهم داشت. یا در رابطه با این سوالی که پرسیدید که فردی باشی که نقاب داره و توی کل جهان بهترینه یا فردی که توی شهر خودش مشهور و بهترینه من اونی که نقاب داره و توی جهان بهترینه رو بدون درنگ انتخاب کردم چون برای من حسی که خودم نسبت به خودم دارم خیلی اهمیت بیشتری داره.

    و درنهایت استاد حرفهای من نه از سر انتقاد بلکه از سر اینکه درخواست کنم که در مورد این موضوع نظرتون رو بگید تا ما هم بتونیم هم مسیر بشیم ممنون بابت اینکه اطلاعاتتون رو به اشتراک میذاری

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    احمد خدادادیان سردابی گفته:
    مدت عضویت: 654 روز

    به نام الله که بخشاینده و بی نهایت وهاب است

    بعدازظهر شما استاد عزیز وخانم شایسته مهربان و همه شما یکتاپرستان این مسیر زیبا و توحیدی بخیر وشادی

    امیدوارم در پرتو الطاف الهی همیشه شاد خوشبخت ثروتمند وسعادتمند باشید انشالله

    خدارو سپاسگزارم بابت این مدار واین مسیر زیبا که منو لایق قرار داد تا آنگونه ‌که دوست دارم زندگی کنم ودر لحظه لذت ببرم از ثانیه به ثانیه زندگیم خدایا شکرت

    ممنونم از نهار خوشمزه وتازه ممنونم از انسانها ی مهربانی که امروز از هرجهت به من کمک کردن تا من شاد زندگی کنم ممنونم از لحظات ناب این لحظه وارامشی که به من بخشیدی ممنونم که اجازه دادی تا آنگونه که لایق تو است زندگی کنم خدایا شکرت که بعد از 10سال استاد کاری در کار آسانسور منو هدایت کردی به سمت یک آدم مهربان ونازنین تا تجربه جدید در کارم کسب کنم خدایا مچکرم که فهمید تا لحظه مرگ نباید کمال گرا بود و همیشه باید آموخت واموخت حتی از فرزندم آموختن را یاد بگیرم چون او هم باسن کمش یه تیکه از تو است یا رب ممنونم از همه چیز وهمه کس که در زندگی من جای دادی

    و ممنونم از ظرف وجودم که هروز بزرگتر وبزرگتر میکنی وشخصیت منو میسازی و منو لایق میکنی برای بهترین نعمتهایت خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: