مصاحبه با استاد | کلیدهایی برای خودشناسی و رشد ظرف درونی - صفحه 12

سلام و درود فراوان به استاد عزیزم و مریم جان عزیز و تمامی دوستان گرامی.

« کلیدهایی برای خودشناسی و رشد ظرف درونی ».

استاد عزیز کمی در مورد بالا بردن عزت نفس و کمی در مورد به دست اووردن ثروت صحبت کردن که من میخوام اشاره ی کوچیکی به عزت نفس خودم داشته باشم.

تا چند سال پیش فکر می‌کردم خیلی جاها اعتماد به نفس و عزت نفس خوبی دارم اما وقتی دوره عزت نفس رو کار کردم متوجه شدم که خیلی جاها عزت نفسم پایینه و متوجه شدم اگه دنبال رشد هستم نیاز به تغییرات زیادی دارم .

بالا بردن اعتماد به نفس و عزت نفس مثل خیلی از ضعفهای درونیمون نیاز به تمرین و ممارست داره که منم از چند سال پیش شروع کردم و الان که خیلی آگاهانه تمرکزمو روی این موضوع میزارم . چیزی که متوجه شدم این بوده که بودن نواقصها و ضعفهای شخصیتیم تو هر زمینه ، تاثیرات خیلی بسزایی در نبود عزت نفسم داشته . مثلاً عدم روابط خوب با دیگران و حتی عدم روابط خوب با همسر و یا فرزندانم و تمامی ضعفها و نواقص شخصیتی تو وجودم ، همه و همه تو عزت نفسم خیلی تاثیر گذاره . این چیزی بوده که خودم به درکش رسیدم و تجربش کردم .

وقتی روابطم با همسرم خوبه ، زمانی که روابطم با بچه هام خوبه و پیش دیگران هیچ نوع نقابی نمیزنم چون دیدم خیلیا ظاهرا نشون میدن که روابط خوبی با خانواده دارن اما پشت پرده افتضاحن . البته که خودمم در گذشته همینطور بودم اونوقته که خود واقعیت هستی بنابراین میتونی اعتماد به نفس و عزت نفس خوبی داشته باشی.

زمانی که پذیرشت نسبت به آدمهای اطرافت بالا میره و به دنبال تغییر دیگران نیستی ، به موقع و به جا می‌تونی سکوت کنی ، می‌تونی در کنارشون شاد باشی ، می‌تونی حس خوب بهشون بدی و حس خوب دریافت کنی ، می‌تونی بخشش داشته باشی اینکه تو می‌تونی در مقابل خشم و عصبانیت خیلیا خودتو کنترل کنی و آروم باشی ، رعایت حق و حقوق دیگران و اینکه با توجه به شناختی که از آدمهای اطرافت داری به حد و مرزهاشون احترام بذاری و وارد حریم خصوصیشون نشی و متقابلاً همه اینها رو از سمتشون دریافت کنی این ویژگی‌ها و خصوصیتهای اخلاقی اعتماد به نفس تو رو بالا میبره و عزت نفس خوبی بهت میده . چرا که عزت و احترامت هم پیش خودت هم پیش دیگران همیشه محفوظه .

بنابراین اینو بدونیم تلاش برای تغییرات مثبتمون ‌بی ثمر نیست و ما را به جایگاههای خوبی می‌کشونه . این میشه که دیگران برات احترام و ارزش خاص تری برات قائلن . مثلاً وقتی حرف میزنی خیلی با دقت به صحبتهات گوش میدن . به نظر و و عقایدت بیشتر از بقیه توجه می‌کنن. خیلی جاها نظر تو رو به همه ترجیح میدن خیلی کارها را با اول با تو هماهنگ می‌کنن . وقتی همه ی رفتارها و کارهات به جا و درست باشه از عزت بیشتری برخوردار میشی. حتی وقتی می‌بینن روابطت با همسر و فرزندانت واقعاً خوبه و به خانوادت اهمیت میدی و برای اونها وقت میزاری جالبه تو دریافت عزت نفس از سمت دیگران تاثیر خیلی بسزایی داره . تو هر چقدررم خودتو عالی و بالا بدونی اما تو عمل و تو موفقیتهای زندگیت دستاوردی نداشته باشی به هیچ وجه نمی‌تونی عزت و احترامی از سمت دیگران دریافت کنی . خدا رو شکر می‌کنم تو این زمینه تغییرات خیلی خوبی رو تو خودم حاصل کردم چ تو خانواده ی شخصی خودم و چ در روابطم با دیگران .

دومین چیزی که برای بالا بردن اعتماد به نفس و عزت نفسم تاثیر خوبی داشته این بوده که دنبال توانمندی‌ها و مهارتهای خودم باشم . در گذشته هم این تلاشو داشتم منتهی فرقی که با الان داره اینه که اون موقعه دوست داشتم پیش دیگران دیده بشه تا مورد تایید بقیه واقع بشم ، اما الان برای دل خودم و برای حال خوبی خودم و برای رشد و کسب موفقیتهای خودم کاری انجام میدم . موفقیتی که میگم نه از این جهت که منو به جایی برسونه که درآمد خاصی داشته باشم امروز موفقیت رو تو این می‌بینم که تونستم به تلاشهام ادامه بدم و از توانمندی‌ها و مهارتهایی که تو وجودم داشتم استفاده و لذت شخصی ببرم .امروز اگر با نرم‌افزارهای کامپیوتر آشنا شدم به این جهت که این نیازو در خودم می‌دیدم . اگه کلاس زبان و موسیقی میرم به این جهت که دلم میخواد وقتم پر بشه و از وقت و زمانم هم درست استفاده کرده باشم و هم لذت برده باشم . دیگه مثل گذشته نیستم که بخوام همه جا جار بزنم به همه حالی کنم که من دارم فلان کلاسو میرم . اتفاقاً الان این دو کلاسی که دارم میرم رو به هیچکس نگفتم حتی مادر و خواهرمم خبر ندارن . خدا رو شکر می‌کنم امروز یاد گرفتم کاری رو برای تایید و تحسین بقیه انجام ندم هر کاری رو برای حال خوب خودم انجام بدم .

تو گذشته خیلی تلاش می‌کردم حتی زور می‌زدم طوری رفتارامو به بقیه نشون بدم که همه فکر کنن که اعتماد به نفسم بالاست و این در حالی بود که خیلی جاها خودمو اذیت می‌کردم چون از خود واقعیم خیلی دور میشدم .الان به این موضوع‌ها یعنی به قضاوت‌ها و تاییدها و تحسین‌های دیگران کاری ندارم و هر کاری را برای شاد بودن خودم انجام میدم بعد میبینم ناخودآگاه پیش دیگران ارزش‌هام دیده میشن . چیزی که به خاطرش دست و پا میزدم و همه تلاشی می‌کردم که دیگران فکر کنن من اعتماد به نفس خوبی دارم . الان که توجه و تایید دیگران ، دنبال کسب عزت نفس نیستم و هر کاری رو به خاطر خودم انجام میدم پیش دیگران محبوب تر و قابل احترام تر هستم .

توجه و تمرکز به نقاط مثبتمون تاثیر خیلی فوق العاده زیادی در بالا بردن اعتماد به نفس و عزت نفسمون داره . درسته ما دنبال تغییرات خودمون هستیم و برای این تغییرات باید آگاهی کامل به نقاط ضعفمون داشته باشیم اما در این حد کافیه . همین که متوجه ی نقاط ضعفم بشم و سعی در تغییراتش داشته باشم .

لزومی نداره ذهنمو کامل ، معطوف نقاط ضعفم کنم ، طوری که هیچ نقطه ی قوتی در خودم نبینم. کاری که در گذشته می‌کردم و بعد میشستم با حسرت و غبطه به آدمهای دیگه نگاه میکردم و خودمو مورد ملامت و سرزنش قرار میدادم . این حرکت نه تنها باعث رشدم نمیشد بلکه منو افسرده‌تر و منزوی‌تر می‌کرد . همیشه باید دیدن نقاط و ویژگی‌های مثبتمون پررنگ باشه و در طول روز این ویژگی ها رو ‌به خودمون یادآوری کنیم تا همچنان حس خوبی به خودمون داشته باشم و خودمونو دوست داشته باشیم و از وجود خودمون لذت ببریم.

توجه و اهمیت دادن به تیپ و ظاهر ، هم می‌تونه باعث بالا بردن اعتماد به نفس بشه. البته اینم در حدی که حواست باشه که نه مغرورت کنه و نه اینکه اگر یه وقتی توی شرایطی بودی که اون تیپ مناسب رو نداشتی باعث عدم اعتماد به نفست نشه . من تو این موضوع یه کمی بیشتر باید روی خودم کار کنم چون دقیقاً از اونجایی که علاقه به تیپ وظاهرم دارم و خیلی به این موضوع اهمیت میدم اما همونطور که گفتم اگر یه وقتی شرایطی پیش بیاد که تیپ مناسبی که دلم میخواد رو نزنم متاسفانه از درون یه کم به هم می‌ریزم مثلاً کنار انگشت پایین پام یه میخچه زده بودم، هرچی تلاش کردم از بین بره نرفت تا اینکه سوزوندمش از اونجایی که بعد از انجام این کار نمی‌تونستم هیچ نوع کفشی پام کنم و مجبور شدم تو این فصل که همه بوت و چکمه پاشون می‌کنن دمپایی اونم لاانگشتی پا کنم . چون زخمم دقیقاً کنار پام بود و پامو اذیت می‌کرد نمیتونستم حتی صندل پام کنم..

این چن هفته هر جا رفتم با دمپایی رفتم . خب هفته ی اول باند دورش بود توجیهم این بود همه می‌فهمن که پام به هر دلیلی زخم شده و نتونستم کفش پام کنم . اما این هفته‌ای که باید پامو باز میزاشتم و باند نمی‌بستم هرجا می‌رفتم تو ذهنم درگیر بودم که الان هر کی منو اینجوری ببینه پیش خودش چ فکری می‌کنه ؟!! حتی تو باشگاه این مدت بدون کتونی ورزش کردم .

خودم خیلی خوب فهمیدم که نپوشیدن کفش مناسب ، از درون اذیتم میکرد .شاید مثل همیشه ظاهر خودمو حفظ می‌کردم ولی خوب می‌فهمم که چ تاثیراتی در وجودم داشته و اینم می‌دونم که نباید اینجور باشم .

همونطور که استاد عزیز فرمودن اعتماد به نفس و عزت نفس چیزیه که همیشه باید روش کار بشه . به هیچ وجه نمی‌تونی بگی برای همیشه اعتماد به نفس و عزت نفس دارم. همیشه باید در حال تقویت کردنش باشی و اجازه ندی مثل این داستان من ، هیچ عواملی بیرونی مانع عزت نفست بشه. خوشحالم از اینکه با توجه به تجربیات تلخ و شیرینی که خودم از این موضوع داشتمو و دارم ،تا جایی که می‌تونم و تا جایی که حواسم هست سعی می‌کنم به دختر و پسرم اعتماد به نفس بدم و هرجایی که لازم هستش خیلی دوستانه و محترمانه بهشون گوشزد کنم که همه جا تو هر شرایط و موقعیتی سعی کنن اعتماد به نفس خودشونو از دست ندن سعی می‌کنم کنارشون باشم و آموزشهایی که خودم یاد می‌گیرم رو به جا و به موقع بهشون یاد بدم تا کمتر با اتفاقاتی که خودم باش مواجه شدم اونا مواجه بشن .

خیلی باید حواسمون به رفتارها و کارهای خودمون باشه چون بچه ها همه چیزو میبینن و متوجه میشن و بیشتر اونچه رو که میبینن الگو قرار میدن تا حرفها و درسهای ما رو .

البته که همه اینها رو مدیون آموزشهای ارزشمند استاد عزیزم هستم .

استاد جونم دوستت دارم .

مرسی که هستی.

الهی که باشی همیشه.