مصاحبه با استاد | منظور از"سیستمی بودن رفتار خداوند"، چیست؟ - صفحه 10

385 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فاطمه پاسلاردخت گفته:
    مدت عضویت: 777 روز

    به نام رب جهان و هدایتگر قدرتمندم

    ردپای من در سفرنامه روزشمار تحول من روز 127

    سلام خدمت تمام هم فرکانسی های بی نظیرم که دارن در جهت رشد خودشون قدم بر میدارن.

    استاد عزیزم سپاسگزارم به خاطر آگاهی های نابتون که بی چشم داشت و کاملا سخاوتمندانه در اختیار ما میذاری.

    میخوام درس های بزرگی که از این فایل گرفتم رو براتون بنویسم تا هم به خودم کمکی کرده باشم و رشد کنم و هم به تمام اعضای خوب این سایت.

    چقدر من کیف کردم با این مثالتون و تشبیه خدا به یک آبمیوه گیری واقعا مثال به جایی بود چون وقتی بهش فکر کردم درسای بزرگی ازش گرفتم.

    مثلاً اینکه آره وقتی میگیم خدا سیستمه و مثل دستگاه آبمیوه گیری این دستگاه تو رو قضاوتت نمیکنه که إع این چه مدل میوه ایه که آوردی مثلا باید یکم تازه تر فلان نه فقط بی چون و چرا چیزی که دادی با همون کیفیتی که به خورد دستگاه دادی خروجی شما آبمیوه شما دقیقا به همون کیفیته.

    پس اینجا می فهمیم که اگر میوه گندیده بدیم دستگاه آبمیوه گندیده به ما میده میوه سالم و خوش طعم و بهترین کیفیت و تازگی رو بهش بدیم آبمیوه همونقدر گوارا و با کیفیت خواهد بود این یعنی خدا بر طبق فرکانس های ما بر طبق ورودی های ما خروجی یا همون نتایج رو به ما تحویل میده.

    درس بعدی اینکه به قول استاد این دستگاه کاری نداره که شما هزار بار بهش سیب دادی اگر اینبار بهش هویج بدی به گذشته ات نگاه نمیکنه طبق ورودی های قبلت بهت خروجی نمیده دقیقا طبق ورودی های الانت بهت خروجی یا همون آب هویج میده.

    درس بعدی اینه که چقدر با این دستگاه و سیستم آشنایی داری اگر همه ی قابلیت هاش رو میشناسی میتونی با استفاده از اونها بهترین نتیجه رو بگیری نتیجه ای در حد باور خودت در حد انتظارت ولی اگر فقط به یکی یا دو آپشن مسلط باشیم فقط در همون حد نتیجه رو دریافت می کنیم بحث اینکه چقدر خداوند رو قبول داریم و باور داریم که توانایی داره آرزوهامون رو به ما بده.

    درس دیگه اینکه اول شما باید یه حرکتی بکنید یه قدمی بردارید برید میوه ی خوب رو انتخاب کنید سوا کنید بردارید بخرید بشورید آشغال هاش رو اگر لازمه جدا کنید و بعد بدید به خورد دستگاه به این مسئله اشاره داره که شما باید ورودی ها رو کنترل کنید فیلتر کنید ورودی مناسب بگیرید دوم حرکت کنید درخواست کنید یه بهایی به خاطرش بپردازید همون تقوایی که قرآن میگن و استاد اشاره میکنن رو باید داشته باشیم باید اول ما خدا رو اجابت کنیم ما هم بخوایم که تغییر کنیم ما هم تمام سعیمون رو برای نتیجه ی دلخواه انجام بدیم در این مثال ما یه آبمیوه ی درجه یک و بسیار خوش طعم میخوایم خوب باید در انتخاب میوه ها دقت به خرج بدیم وقت بذاریم بریم دنبالش بهاش رو بدیم و در نهایت اون آبمیوه گیری هم میاد به این تلاش ما پاسخ میده بر اساس قابلیت ها و بهترین آپشن هاش (بازم به شرط باور ما) درست تنظیم کردن آپشن ها ( همون عمل در جهت باورمون که برای هممون آرزو میکنمش چون مهم ترین قسمت آگاهیه) در نهایت بهترین آبمیوه ی دنیا رو تقدیم ما میکنه با عشق با سخاوت.

    اینا چیزهایی بود که با مثال استاد به ذهنم رسید سریع برای خودم نوشتمش و اومدم اینجا بنویسم که زکاتش رو داده باشم و خدا روزی آگاهی من رو زیاد کنه.

    امیدوارم اینا رو همیشه ی همیشه یادم بمونه و در عمل خصوصا در عمل به کار ببندم و از نتایج بی نظیرش یه دنیا آباد بشه.

    دوستدار تمام دوستای عزیزم در این سایت و مریم شایسته عزیزم بسیار دوستت دارم برات انرژی مثبت میفرستم سپاسگزارم که وقت میذارید با استاد همچین فایلهای ارزشمندی رو ضبط می کنید.

    در هدایت خدا باشیم️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    مینا کاشی گفته:
    مدت عضویت: 1268 روز

    به نام رب العالمین

    روز 127 ام روزشمار من

    سلام بر استاد عزیز و مریم جان

    چقدر بچه ها سوال های خوبی میپرسند و چقدر استاد جامع جواب میدهند.

    یه نکته خیلی خوبی که در این آیه است و استاد دقیقا در این فایل روی آن تاکید میکنند اینه که : خداوند میفرمایند اگر

    ” بندگان من”

    از من پرسیدند. نمیگه اگه مردم پرسیدند بلکه تاکید میکنه بندگان من.

    پس خداوند پاسخ میده و اجابت میکنه بندگانش را.

    یعنی کسی که شرک نداره. یعنی توکلش به خود خودشه.

    من اگه به ظاهر هر روز در نمازهای یومیه میگم ” ایاک نعبد و ایاک نستعین” نمیتونم جزء بندگان باشم. به شرطی میتونم که در عمل هم بندگی کنم.

    به قول استاد جلو مدیر بانک تا کمر خم نشم بلکه بدونم اون یکی از دستان خداست و اومده برای من کاری بکنه.

    ما همیشه قاطی میکنیم موضوعات را باهم . یا از اینور بوم میفتیم یا اونور.

    من باید بپذیرم که فقط با حرف نمیتونم بندگی کنم بلکه در عمل اگه قراره مثلا کسی برام کاری انجام بده و نتونسته هی بهش التماس نکنم . اینو بدونم که خداوند دست دیگری برای من در نظر گرفته.

    من با فکر کوچیکم فکر کردم توسط فلانی انجام میشه در حالی که خدا از اون بالا به همه زندگی من تسلط داره و میدونه چی برای من خوبه . توکل کنم به خودش.

    وقتی توکل کنیم اون موقع است معنی این آیه درست میشه . که خداوند پاسخ میدهد کسی را که بندگی میکنه.

    این ماییم که خدا را نمیبینیم . او از رگ گردن به ما نزدیکتره. او “آگاهی کل” است .

    اگه من بندگی کنم از خودش درخواست کنم او پاسخ میدهد. و منهم دریافت میکنم.

    یعنی باید خالص بود. این خیلی سخته ولی کسی پاسخ را میگیره که برای خلوص کاری کرده باشه. باید تلاش کنیم باید ایمان بیاوریم باید مواظب افکارمون باشیم.

    و به قول استاد من همیشه این مثال استاد را برای خودم میزنم. که چه ورودی داری؟

    اگه پرتقال دادی توقع آب سیب نداشته باش. جهان فقط و فقط به ورودی تو کار داره . پرتقال دادی آب پرتقال میگیری‌.

    یعنی عادلانه ترین سیستم .

    من خالق زندگیم هستم اونم با ورودی هایم . به همین راحتی . چرا اینقدر زندگی را سخت میکنیم. اینقدر آت و آشغال در روز وارد ذهن میکنیم و توقع داریم یک چیز زلال دریافت کنیم.

    نه جهان آینه است. مثل آینه عمل میکنه.

    مواظب تمام حواسمون باشیم. چی میخوریم چی میبینیم چی میخونیم چی گوش میدیم چی انجام میدیم چی فکر میکنیم . اینا را که درست کنیم نتایج درست میشه.

    خدا قول داده به بندگانش. خدا کار خودش که خدایی کردن است خوب بلده . اون منم که باید درست بندگی کنم.

    خدایا ما را هدایت کن به راه راست . راه کسانی که به آنها نعمت داده ای.

    خدایا شکرت بخاطر این مسیر سبز .

    خیلی دوستتون دارم

    سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    تنها خدا برایم کافیست گفته:
    مدت عضویت: 1116 روز

    فتبارک الله احسن الخالقین

    روز شمار تعهد 127

    سلام به استادعزیزم و مریم عزیز با طرح سوالات الهی

    خدایا شکرت جالبه این چند روز درگیر این بودم که برای غسل ‌و وضو چی درسته و خلاصه دنبال جواب معقول جدا از گذشته بودم که شکر خدا از طریق عقل کل ب نتایج اولیه رسیدم اینکه غسل رو‌وضو‌ درسته اصل نیستن ولی بهر حال خداوند برامون راه کار دادن و‌البته حاشیه مهم نیست و‌هدف اینه ما به پاکیزگی و دریافت نعمت های بیشتر منتهی بشیم حالا چرا نعمت بیشتر؟بنظر من وقتی حموم می‌کنیم یعنی همون غسل یا شستشو‌ در واقع انرژی های منفی وجودمان از بین میره تا هر حدی که خودمون باورمون باشه ولی یه سبکی خاصی داره حموم کردن واین حداقل سبکی و‌ارامش موجب حال خوب ما و در نتیجه دریافت نعمت های بیشتر میشه

    جالبه امروز ک خواستم غسل کنم دیگه درگیر حاشیه زیاد نشدم و راحت تر برخورد کردم اینجوری حس و حالم خیلی بهتره والبته بگم که نیازی نیست از روش ‌‌شیوه خودمون برای بقیه صحبت کنیم چون در نهایت با برخوردشون موجب خرابی حالمون میشه ن

    و وقت استاد از سالک عبادی صحبت کرد برام بازم مهر تاییدی شد که اصل چیز دیگه س و هرجور که در نهایت قوانین خداوند رو زیر پا ندارم و البته حالم با خدای خودم خوب باشه یعنی در مسیر هستم

    اینکه ابمیوه گیر رو اگر هویج بدی هیچ وقت هیچ وقت آب سیب یا هر چیز غیر آب هویج تحویل نمیده خیلی برای ذهنم و‌منطقم قانع کننده هست اینکه هر جور باشی همون رو تحویل میگیری البته برای من هر چند زیاد خوب نیستم ولی خدا خیلی بیشتر برام مایه و‌نعمت میاره ازین بابت خیلی خوشحالم

    ولی نگرانی ک میاداینه من چجور خیلی خوب باشم تا خیلی خوب تصمیم بشه ؟بنظرم بخوام به این چالش بپردازم بیشتر وارد حاشیه میشم و از طرفی من از حساب و کتاب خدا اطلاع ندارم فقط همین رو باید بدونم که سعی کنم هر جور شده از ناخواسته ها دور بشم ‌و با خنثی بمونم و با بهتر از خنثی بودن به خواسته ها و خوبی ها دقت کنم دیگه بقیه ش وظیفه خدا و سیستم ش هست که حساب کتاب منو خواسته هام و‌اجابتشون رو انجام بده

    اینجوری بار مسعولییت و مهم‌تر چگونگی رسیدن به خواسته‌هام خیلی کمتر میشه شکر خدا

    اینکه خدا تو آسمون ها نیست همیشه نزدیکه یعنی همیشه تو هر شرایطی دم‌دست من هست اصلا خودمم

    این فوق العاده منو‌قوی میکنه خدایا چقدر خوبی

    خدایا شکرت و‌ازت سپاسگزارم از من بنده ت در مقابل شیطان محافظت میکنی

    اینکه وسوسه های شیطان ذهنم رو‌اینقد ر کم صدا میکنی و در عوض صدای آگاهی ها و هدایت ها به قلبم اینقدر بلند هست که که به راحتی شیطان کنار میره و راه نفوذش رو جدا از راه خودت گذاشتی شکرت خدای عشق

    خدایا میدونم فراموش می‌کنم و این جزو خصلت های انسان هست ‌ و مهم‌ترین موضوع اینه بازم کنارم هستی فقط من باید درکتون کنم هیچ وقت هیچوقت تنهام‌نمیذاری بلکه من این احساس رو دارم

    شکرت خدای خوبم شکرت

    سخن رو کوتاه می‌کنم چون به همین آگاهی ها. ایمان داشته باشم هیچی برام آرزو نیست

    خدایا شکر و سپاسگزارم برای وجود همسر عزیزم

    خدایا شکر و سپاسگزارم‌برای وجود فرزند عزیزم

    خدایا شکرت وکیل من هستی و هم‌واره برای من خیر ‌رحمت میاری

    خدایا شکرت در بهترین شرایط بهترین زمان ‌مکان به ایده های اتفاقات ‌و افرادی هدایت میشم که موجب روان چرخیدن چرخ زندگیم و‌راحتی م‌‌ میشه

    خدایا شکرت نگهدار و‌ مراقب عزیزانم هستی و‌کافی هستی

    در پناه الله یکتا شاد سالم‌ ثروتمند ‌ و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    فواد بنیادی گفته:
    مدت عضویت: 878 روز

    به نام خداوند مهربان و بخشنده

    روز 127

    سلام به خانواده عزیزم و همسفران عزیزم

    خداوند همیشه به درخواست های ما پاسخ داده به ما خییلی کمک کرده خییلی جا ها دست مان را گرفته و ما را از بد ترین جای ممکن نجات داده

    من در خواست درخواست کنندگان را اجابت میکنم

    قبلاً من از همه کمک می خواستم به همه درخواست می کردم اما خدای که میلیارد ها سال است خدای می‌کنه را فراموش می کردم یک جای خسته شدم از این که به همه به جز خدا درخواست می کردم همانجا بود خداوند دستم را گرفت و مرا در در این مسیر زیبا قرار داد مسیر که خودم میفهمم خداوند به من کمک می‌کنه من باید سلول سلول بدنم را توحیدی کنم باید گرد و خاک های که این قلب نازنین من گرفته را پاک کنم و بیشتر زیبایی و قدرت فرمانروایی جهانم را بیبینم

    و هر روز در حال بهبود و تمیز کردن این قلب مهربانم هستم و نزدیک و نزدیک تر به اصل خودم می شوم خدایا شکرت

    تا حالا هر درخواست از خداوند کردم به شکل احسن جواب اش را همان روز و همان لحظه در یافت کردم

    خدای مهربانم تو که نزدیکتر از رگ گردن به من هستی مرا همیشه در مسیر ثابت قدم بمان و کمک ام کن که بیشتر و بیشتر از جهان زیبا لذت ببرم تا نباشد که سرم به درگاه هم باشد خودت هدایتم کن خودت دستم را مثل همیشه بیگیر من محتاج تو ام پروردگارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    ندا گلی گفته:
    مدت عضویت: 1816 روز

    سلام بر همه عزیزان

    روزشمار 127 روز هفتم فصل پنجم

    چقدر زیبا و هدایتی فایل ها رو پشت هم قرار دادین استاد و مریم جانم اذا سالک عبدی …..

    چقدر این ایه رو دوس دارم چقدر ارامش درونش قرار گرفته

    نکات برداشت شدم ازین فایل :

    تو فیلمها که گفتین سر بلند میکنه رو به اسمون میگه خدااا و بارون میاد رعد و برق هم میزنه استاد خخخ>

    بندگان هم کسی که واقعا بندگی خدا رو میکنه ایمان داره و توکل

    خدایا سپاسگزارم از یه روز دیگه از یه اگاهی های ناب دیگه از استاد عزیزم و مریم جانم سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    ندابشارتی گفته:
    مدت عضویت: 1387 روز

    باسلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته ی زیبا

    روز 127 ام و تعهدمن!

    من هروز و هر لحظه دارم نتایج حاصل از تغییر باورام نسبت به خالق و انرژی مطلق رو میسازم

    یه جاهایی هنوز خیلی مشرکم و البته باگ های زیادی وجود داره

    قبلنا فکر میکردم من خیلی کارم سخت نیس و البته ک خب خیلی نتیجه هم سریع میساختم

    اما حالا ک فهمیدم و اگاه تر شدم نسبت به این قوانین،خیلی عمیق تر میشم به درونم و رفتارام

    چقدر قشنگ میگین‌استاد

    شما درخواست میکنین و این دوطرفست

    خدا به فرکانسای شما پاسخ میده

    پس من هرچی میبینم و فکر میکنم ،دارم توی زندگیم دعوتش میکنم

    اگه اون موضوع ناخوشاینده و حالمو بد میکنه باید هرجور شده راهشو پیدا کنم و اعراض کنم

    استاد این جملتون چقد شیرین بود

    این دستگاه فارق ازینک قبلا چقد سیب و پرتغال بهش دادین،الان هویج بدین اب هویج میده

    این نگاه به دنیا و ساختارش،ب من ارامش میده

    در لحظه میتونم همه چیو عوض کنم و جهان پاسخ میده

    تصور من مثل دوران مدرسه بود ،میگفتم وایی چقدر سخته

    اگه درس نمیخوندم طی سال،شب امتحان جزو سخت ترین روزا و کابوس بررگ بود و وقتی بهش فکر میکردم کله وجودم حالش بد بود

    نسبت به دنیا و خدا هم همین بود تقریبا

    زندگی میکردم ولی فکر بهشتو جهنم منو میترسوند و نمیزاشت حتی از حال خوبی از کاری که‌داشتم لذت ببرم

    اما این جهان ،جوری طراحی شده ک هر لحظه‌تو میتونی اراده کنی و بسازی و کیف کنی

    خیلی قشنگه ک خدا از ویژگی خوب و بدش نگفته

    نگفته جبارو یا بخشنده

    گفته من نزدیکم

    این یعنیییی همه چیز

    هرچیزی ک تو داری با فرکانسا میسازی

    میتونه جبار باشه

    میتونه بخشنده باشه

    خیلییییی شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  7. -
    شیما محسنی گفته:
    مدت عضویت: 3566 روز

    با سلام و احترام بسیار به استاد عزززیزم

    ممنون به خاطر این فایل بی نظیر و آگاهی های بسیاری که بهم دادین.

    استاد جانم سال هاست که فقط نوع بیان شما و تعبیر شما به دلم می نشیندو در زندگی ازش نتیجه گرفته ام.

    این که اگر در مدار درست باشی، نتیجه میگیری و هر وقت از مدار خارج بشی هم دیگه نتیجه ای دریافت نمی کنی.

    این آیه گرانقدر قرآن (آیه 186 سوره مبارکه بقره):

    وَإِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنّی فَإِنّی قَریبٌ ۖ أُجیبُ دَعوَهَ الدّاعِ إِذا دَعانِ ۖ فَلیَستَجیبوا لی وَلیُؤمِنوا بی لَعَلَّهُم یَرشُدونَ﴿186﴾

    و هنگامی که بندگان من، از تو در باره من سؤال کنند، (بگو:) من نزدیکم! دعای دعا کننده را، به هنگامی که مرا می‌خواند، پاسخ می‌گویم! پس باید دعوت مرا بپذیرند، و به من ایمان بیاورند، تا راه یابند (و به مقصد برسند)!

    که چقدر درس داره توش … چقدر می شه با عمل به آگاهی های این آیه، زندگی مان را گلباران کنیم. به قول استاد، روغن کاری کنیم و همش در مدار درست طی کنیم و بندگی ارباب عالم را بکنیم. استاد ممنونم از اینکه مدت هاست که دیگاه هایم طوری تغییر کرده که تقریباً برای هر سوالی، پاسخ دارم که مثلاً چرا به فلان خواسته ام نرسیده ام و یا آخه چرا این اتفاق برای من افتاد … ؟؟؟ همش دلیل داره و خیلی ساده است و یک کلام …

    ما خالق زندگی خود هستیم و خودمون با افکار و باورهایمان داریم لحظه به لحظه زندگی مان را رقم می زنیم و از کجا بفهمیم که داریم مسیر درست می رویم یا نه ؟ … اینکه حال دلمون خوبه یا نه ؟! کلید تشخیص راه درست از غلط . اینکه تکاملم را تا به الان طی کرده ام و به اینجا رسیده ام و دائماً در حال یادگیری هایی از زندگی هستم و دائم از زندگی ام حتی در تضاد هایش لذت می برم.

    خدا جوووون در این آیه می فرماید که تو بندگی من را بکن، بعد ببین که من برات چکارها که نمی کنم. من اصلا آماده خدمات رسانی هستم، فقط تو بخواه …. از صمیم قلب بخواه …

    باز هم ممنون استاد جانم

    در پناه خودش باشی همیشه

    شیما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    فرحناز بهرامی گفته:
    مدت عضویت: 1830 روز

    سلام ب استادان عزیزدلم

    و همراهانم در سایت بی نظیر استاد جان

    خدامیدونه استاد جان چقد این صحبت شمادرمورد سیستمی بودن جهان و خداوند ب توحیدی شدن مسیر و راه ما و پیشرفت ما کمک میکنه ازتون تشکر میکنم و سپاسگزار پروردگار هم هستم ک من رو هم درین مسیرقرارداد

    البته ک من هنوز هم درمسیر تکامل هستم و هنوز هم درک نکردم چون ب همان اندازه درک کنم نتایج میاد

    نتایج دارم ک داره کم کم شگفت زده م میکنه ولی چشمگیر نیس ک اطرافیانم بگن بهم ک چ کردی چ میکنی ک این اتفاقات برات رخ میده

    این فایل باارزش رو من زمانی دارم گوش میدم ک ب شدت از همه گله و شکایت دارم ..چن بار ب خودم نگاکردم میبینم ک همه بامن چَپَن ..منم باهمه تقریبا

    من ب این سیستم همش دارم ناراحتی و گله از همه دارم میدم و سیستم گله و ناراحتیِ بیشتر شاید پس میده ,درمسیر رفتن ب مدرسه فرزندم رودیوار دیدم نوشتن اگ بادبکاری طوفان درو میکنی ؛ازخداوند میخوام ک هدایتم کنه ب بهترین مسیر ک آرامش و لذت روتجربه کنم

    قربون هممون برم 🫀

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  9. -
    سید عظیم بساطیان گفته:
    مدت عضویت: 818 روز

    بنام فرمانروای کل کیهان ”

    سلام بر استاد خوبان

    سلام بر دوستان بی نظیرم ”

    راستشو بخوای نمی دونم کی موبایل رو اختراع کرده ، ولی اینو ، مطمئن هستم هر کار بزرگی که توی این دنیا انجام شده و دیگران اونو تحسین کردن و شگفت زده شدن توسط آدمهای بزرگ بوده ”

    چرا که آدمهای کوچیک هیچ وقت نمی تونن ، کارهای بزرگ انجام بدن ”

    آدمها خیلی متفاوتند و هر کسی یک جوریه ” و هر کسی یک مدلیه؟

    ولی انسان های بزرگ ویژگیهای مشترکی دارن ”

    اول اینکه آدمهای بزرگ اهداف بزرگ دارن واز اون بزرگ تر اینکه ایمان دارن که می تونن به اهداف شون برسند .و پراز امیدوارین ”

    دوم اینکه آدمهای بزرگ پراز شور و شوق و هیجان هستند و اونها هیچ وقت هیچانشون کم نمیشه، اونها هیچ وقت هیچانشون کاهش پیدا نمیکنه ”

    حتی اگر زمین بخورن و شکست بخورند.

    اونها همیشه در اوج هستن.

    سوم اینکه انسان های بزرگ بسیار سخت کوش و پر تلاشن و هر چی مانع ببینن و هر چی زمین بخورن . دست از تلاش و کوشش بر نمیدارن ”

    راستشو بخوای تنبلی مال افراد کوچیکه ”

    یه جمله ی معروف داریم که میگن اندازه ی تلاشت آرزو کن ، و یا اندازه ی آرزوت تلاش کن.

    سخت کوشی مال افراد بزرگه ”

    چهارم اینکه افراد موفق برای رسیدن به هدفشون صبر و حوصلشون سر نمیره،

    صبر و استقامت از ویژگی های افراد موفق هستش ” اونها هیچ وقت نگران این نیستن که نکنه به هدفم نرسم؟!

    آگه نرسم چی ؟!

    آگه نشه چی ؟!

    آیا ممکنه برسم؟ !

    نگرانی مال افراد کوچولو هستش ”

    .

    .

    دوستان زیبا اندیشم ”

    بزرگ باشیم تا بزرگی کنیم ”

    حال دلتون عالی ”

    زندگیتون پراز لحظه های روشن “

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  10. -
    مرضیه کدخدا گفته:
    مدت عضویت: 637 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به استاد و خانم شایسته وتمام بزرگواران داخل سایت.

    سیستمی بودن جهان و هماهنگ شدن ما با خدا ویا همون سیستم یا همون خواسته هامون…

    یادم باشه که سیستم (خدا)هیچ رحمی در کارش نیست یعنی چه؟ یعنی خدا یه سیستمه مثل چرخ گوشت

    اگه بچه ای حواسش نباشه دست خودشو داخل چرخ گوشت کنه دستگاه که متوجه نمیشه پس رحمی هم نداره که بگه نه بابا این دست یک بچه هست گناه داره نه ،اون و هم چرخ میکنه.(اهرم رنج ولذت برای سیستمی بودن خدا وجهان هستی)

    خوب بریم سراغ کارم (درخواستم)

    اگه در کارم باور دارم که مشتری میاد ولی ته باورام ته ناخوداگاهم یعنی اون زیر زیرا یه حسی دارم که حالم رو بد میکنه( یه ترمزی دارم )یعنی باور ندارم یعنی با خواستم هماهنگ نیستم .یعنی دارم به سیستم میگم، من باور ندارم که به خواسته ام برسم(چون باور ندارم که تو برام انجام می دی)(یعنی من باور ندارم

    (که تو منو ای قدر مهم وارزشمند بدونی که این کار بزرگ رو برام انجام بدی) چون باور ندارم که بتونم این همه ثروت ونعمت داشته باشم چون باور ندارم که بشه این قدر راحت صاحب نعمت و ثروت شد .پس دیدی دیدی که باورهات باخواسته هات هماهنگ نیست … برو، برو هماهنگشون کن

    برو کار کن رو خودت .برو قدرت رو بده به خدا نه به خودت.خودت اگه می خواستی کاری بکنی(فیزیکی نمی خواد کاری کنی) که خدا نمی گفت باید بر اساس سیستم عمل کنی

    باید روی ذهن عزیزت کار کنی که قبول کنه که این خدای بز رگ که تو رو خلق کرد وبه تو این بدن و ذهن رو هدیه داد بهت لیاقت داشتن ثروت وبا ارزشی روداد، گفته برو شاد باش وبه هر چی می خوای برس. چطوری؟ فقط بدون که فقط وفقط منه خدا میتونم.

    منم که می تونم تو رو بزارم که باشی هنوز در این جهان یا بیارمت پیش خودم من میتونم من قدرت دارم منو بزرگ بدون نه بقیه رو نه خودتو!

    خودتو لایق ثروت وشادی و نعمت های من بدون .پس بخواه .باور کن که منه خدا میتونم یه خریدار کله گنده ی عالی برات بیارم فکر نکن چه جوری ،فکر کن به بزرگی من به قدرت من .تو کاریت نباشه .مگه وقتی خواستم بچه هات رو بهت بدم ،بهش فکر کردی که چه جوری می خوام بهت بدم مگه هر لحظه فکر میکردی که الان یعنی چجوری دستشو می خوام درست کنم ؟آره؟ آفرین میدونستی که بلدم به همه دادم همه رو دیدی. باور کردی. عزیزم همه چی همینه .بشین با خودت فکر کن. همه چی عادیه چون باورت کمه نمی تونی قبول کنی برو ، برو هی دلیل بیار تا باورات قوی،بشه.

    مگه تو برای زنده بودن فردات فکر میکنی ،یعنی میگی فردا میخوام چ جوری بازم زنده باشم ؟ یا میشینی نقشه میکشی که اگه این کار رو بکنم حتما فردا خواهم بود خواهم توانست زدگی کنم ؟نه تو فقط ایمان داری ومیدونی که خدا هست و فردا رو برات میاره وکمکت میکنه همین .

    یا مثلا تو مگه فکر میکنی که مثلا برای یک ساعت دیگه چطوری خدا می خواد انرژی رو به من برسونه؟خوب نه آفرین میدونی که خیلی عادیه که نه تنها در یک ساعت دیگه بلکه در تمام ساعت های عمرت اکسیژن به تو رسیده خواهد شد! همه چی همینه .فقط باید باور کنی به همین سادگی .

    خدایا نیازمندم به تو زیاد .

    می خوام یه موردی روبگم که تمام مواردی رو که بالا گفتم تایید کنه البته که تایید شده‌ی صددرصده .

    بچه هام که کوچک بودن خیلی کوچیک همون سال های اول و دوم زندگیشون همش بهشون نگاه میکردم خیلی برام جالب بود هر روز خیلی شگفت انگیز رشد میکردن همش میگفتم خدایا چقدر تو بزرگی . و یادمه همیشه این برام خیلی هیجان انگیز بود وتشکر میکردم از خدا ویادم خدا میدونه که میگفتم خدایا این شیر رو تو در وجودم به جریان انداختی من که بلد نبودم ،الانم همش داری بزرگشون میکنی من که نمیام داخل بدنشون واستخوناشونو بکشم که بزرگ بشن خدایا چقدر توبزرگی .خلاصه اگه گاهی مریض می شدن یا دندوناش در میومد اذیت بودن میگفتم ،خدایا من بلد نیستم خودت اینا رو آوردی خودت هم خوبشون کن .خلاصه که آرووم میشدم چون میدونستم که این من نیستم که دارم بچه هامو بزرگ می کنم .خلاصه تا این که بزرگ شدن و رفتن مدرسه .پسرم خیلی وابسته بود به من .تا حدی که باید هم میبردمش وتازه دم در مدرسه میگفت مامان ساعت فلان دقیق اینجا باشی .اولا که می‌گفت همین دم در مدرسه بمون .خلاصه که کم کم گفت برو خونه ساعت تعطیلی رو هم دقیق میگفت ومن هم باید پشت سرش تکرار میکردم البته به اصرار اون تا خیالش راحت بشه .تا امسال که سوم میره گفت سر برگشت من خودم میام .اون لحظه منو باباش گفتیم نه تو نمیتونی خیابون شلوغه نه تا حالا هیچ جایی تنها نرفتی .نه نمیشه .شاید باورتون نشه تو کوچه حتی یه ثانیه هم نمیره .خلاصه که روزای اول با ماشین البته با اصرارهای شوهرم والبته خودم پشت سرش آروم از دور رانندگی میکردم تا برسه خونه .گاهی بهش میگفتم دقت نکردی .بدو بدو میکردی .وخلاصه که اون هم میگفت دیگه نباید بیای تعقیبم کنی و من میگفتم مامان تو هیچ وقت هیچ جا نرفتی باید اول ببینم بعد .

    یه روز چهارشنبه بود زودتر تعطیل میشدن من سر کار خودم بودم که یک دفعه ذهن عزیزم که اون موقع زیاد با هم دوست نبودیم آمد وگفت بلند شو بلند شو شاید باورتون نشه چنان اضطرابی به جونم انداخت که بدنم داشت می لرزید حالا نگم که چیا میگفت . همون لحظه یادم آمد زمانی که کوچیک بودن چقدر از خدا به خاطر رشد هر روزشون تشکر میکردم وبرام عادی بود که بزرگ بشن که البته باورم این بود که خدا داره بزرگشون میکنه وبا تمام وجودم اینو باور داشتم با تک تک سلولهام. همون لحظه که اینا یادم آمد خدا سرشاهده خدا سرشاهده خدا آ مد وگفت چطور اون موقع عادی بود که بچه هاتو بزرگ کنم ولی عادی نیست که بتونم اونارو تا خونه سالم برسونم !!!!!!!! (شاید باورتون نشه حتی راه خونه رو به صورت یه خط فرضی نشونم داد .راستش رو بخواین خیلی شرمنده شدم)

    شاید باورتون نشه شروع کردم بلند بلند گریه کردن وگفتن اینکه چرا چرا تو میتونی وکلی گفتم خدایا منو ببخش خدایا منو ببخش.کمی گریه کردم وچنان آرامشی گرفتم که دیگه اصلا نرفتم دنبالش .حتی وقتی رسیده بود هم زنگ نزدم که رسیدی چیکار میکنی ؟فقط وقتی از سر کارم برگشتم رفتم خونه بغلش کردم وبوسیدمش واز خدا مثل موقع بچگیشون بلند بلند ممنون کردم .خدا جون ممنونتم آخه من قربونتم.

    وبرای اینکه فراموش نکنم این هدایت شیرینم رو همون لحظه اون جمله رو اول دفترم نوشتم (عادی نیست که بتونم؟؟؟).الان دیگه هروقت فراموش میکنم به ذهن عزیزم اینو یادآور میشم و میگم برای خدا همه چیز عادیه کافیه عزیزم ،(ذهن خوبم) ،من و تو باور کنیم .کافیه همش به یاد بیاریم .

    سپاسگزارم از خدا وهمه بنده های خوبی که با ذهن های تربیت شدشون همه چیز رو عادی میدونن که خدا می تونه انجام بده.ویادم باشه که این عادی بودن همون سیستمی بودن خداونده .همه چیز عادیه ، عادیه که باورش کنی و اون عادی وراحت کاراتو برات راحت انجام بده .تو فرکانس عادی بودن و راحت انجام شدن کارهاتو توسط خدا هر لحظه می فرستی با حس خوب وعالی ،وسیستم هم خیلی عادی وراحت کارهاتو به سرانجام میرسونه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: