مصاحبه با استاد | قانون پایداری نتایج - صفحه 16
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/06/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-12-31 10:11:572025-01-01 05:44:35مصاحبه با استاد | قانون پایداری نتایجشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به آقای عباسمنش و خانواده ی عباسمنش،
من فردین هستم و خیلی سریع میرم سر اصل مطلبی که دوست داشتم بنویسم. راستشو بخواین نمیدونستم باید کجا متنم را بنویسم ولی اومدم روی نشانه های من کلیک کردم و اینجا هدایت شدم.
من همیشه از بچگی با موضوعاتی که آقای عباسمنش در فایل هاشون توضیح میدهند زندگی کردم و به همین دلیل دوست دارم اینجا یکم از چیز های جالبی که برام پیش اومده برای شما بنویسم.
من زمان بچگی انقدر ذهنم خالی بود از گزینه های محدود کننده که وقتی چیزی رو که میخواستم بلافاصله انجام میشد ، حتی یک عبارت داشتم که وقتی اون رو میگفتم ، صد در صد انجام میشد آن چیزی که میخواستم.
بعد اومدم دوران دبیرستان با خودم گفتم : فردین چرا مثل قبل نمیتونی هرچی رو بخوای انجام بدی ( یا به عبارتی بخواهی و انجام بشه) بعد تو ذهنم اومد که تو از مسیرت یکم فاصله میگیری و ذهنت به سمت چیز های دیگه میره به عبارت بهتر به سمت اتفاق نیافتادن آن اتفاق میرود.( تا اینجا من هیچ کتابی یا مطلبی راجع به قوانین نخونده بودم)
یادمه یک بار پیش دبستانی یا دبستانی بودم با رفیقم توی کوچه ی مادربزرگم اینا نشسته بودیم و یک چوب که یکم شبیه تفنگ بود دستم بود( تازه از وسط هم شکسته بود ) به دوستم که اسمش علی بود گفتم : علی میخوای اون گنجشک رو با تیر بزنیم؟ گفت نشونه بگیر بزنش ببینم!! منم نشونه گرفتم و صدای الکی شلیک تیر رو درآوردم و اون گنجشک افتاد روی زمین …… خیلی آنجا جا خوردم …. گفتم یعنی چی …. گنجشک سالم بود و هیچ تیری نخورده بود ولی من چون داشتم بازی میکردم نمیدونم فهمیده بود چه خواسته ای دارم یا واقعا نمیدونم … اون گنجشک به صورت یک گنشجک تیر خورده از روی بلندی به روی زمین افتاد و همین که بعد چند دقیقه بیخیالش شدیم و داشتیم میرفتیم ، دیدیم پرواز کرد و رفت..
این چیزهایی که مینویسم فقط اتفاقات کوچک و جالبی هست که برام اتفاق است.
یکم بزرگتر شدم دوران عید ، محل پدریم بودم و روی ایوان خانه ی عمه ام نشسته بودم و آن موقع تازه یک دوربین عکاسی خریده بودم که خیلی عکس های قشنگی میگرفتم نسبت به یک عکاس مبتدی ( فکر میکنم چون واقعا با عشق عکاسی میکردم)
روی ایوان منتظر بودم تا خانواده ی عمه ام ناهارشان را بخورند بعد برم در بزنم که من اینجام( خونه های محلی معمولا در حیاطشان باز هست)
با خودم گفتم چی میشه الان پسر عمه ام بگه:(( فردین دوربین داره و عکس های خیلی قشنگی میندازه )) … یعنی یک ثانیه بعدش همون جمله رو دقیق گفت…
اونجا با خودم گفتم، واقعا میخوام ، میشه …..
یک داستان جالب دیگه که ترم اول دانشگاه بودم آن موقع برام اتفاق افتاد… مادربزرگم رو با داییم برده بودیم که دیالیز بشه… و دیالیز معمولا چندین ساعت طول میکشه… تو ماشین با داییم نشسته بودیم و کار خاصی نداشتیم… و دو نفر کارگر ساختمان داشتم ایرانیت های یک ساختمان رو عوض میکردن و آن هایی که قدیمی بود رو با یک جدید تعویض میکردن.. من به داییم گفتم: دایی، اگر آن سرکارگره که دستور میده، ایرانیت بشکنه و بیفته پایین چی میشه، ( با طنز و شوخی گفتم) داییم گفت: هیچی ، مثل تخم مرغ میترکه…. بعد با هم خندیدیم و چندین بار با هم گفتیم چی میشه و خندیدیم و بعد داییم رفت توی کلینیک پیش مادربزرگم و منم داشتم با رفیقم تلفنی صحبت میکردم و یک لحظه دیدم کارگره داره هی میزنه توی سرش وای بد بخت شدیم واییییی…. بعد نگاه کردم ببینم چی شده، دیدم که ایرانیت شکسته و سرکاگره افتاده پایین ….
اونجام خیلی سورپرایز شدم….. پشیمون بودم با خودم میگفتم : تقصیر تو بود فردین ……. هههه……
حدود کمتر از یک سال هست که با این قوانین دارم آشنا میشم ، حدود یک سال هست کتاب میخونم و در این رابطه از آقای عباسمنش کمک میگیرم از طریق فایل ها و کتاب هاشون…. خیلی برام جالب بود چیزهایی رو بچگی باور داشتم و انجام میدادم که الان انجام نمیدم رو آقای عباسمنش در دوره ها و فایل هاشون راجع بهش صحبت میکنند. به همین دلیل فایل های آقای عباسمنش رو دنبال میکنم.
مثلا بچه بودم با وقتی آهنگ غمگین گوش میدادم، همون آهنگ رو وقتی میخوندم به مثبت در میاوردمش و میخوندم ، مخصوصا توی این مداحی های زمان محرم…. این نکته رو از مادرم یاد گرفته بودم فقط بهم گفت آهنگ منفی نخون……منم همون رو مثبتش رو میخوندم یا دیگه گوشش نمیدادم…
خیلی موضوع و داستان هست … که عالم موضوع راجع به باور ها دارم که چه طوفانی به پا میکنند در زندگی و چقدر تاثیر دارند….که شاید بعد ها بیام باز بنویسم… یک بار متن کامل نوشتم و دستم خورد همش پاک شد که الان اینارو دوباره نوشتم براتون عزیزا….
اون اتفاق ها فقط قست های جالب و کوچک از زندگیم بود و گفتم بیام اینجا با شما دوستان و آقای عباسمنش به اشتراک بگذارم….
چیزی که باعث شد این متن رو بیام بنویسم که امروز متوجه شدم این بود که : آن چیزی که بیشتر بهش واقعا فکر میکنی و آماده ی دریافتش میشی ،،، دریافتش میکنی… آماده بودن منظورم این نیست که الان میخوای رییس جمهور بشی بعد فردا رییس جمهور بشی …. آماده برای قدم گذاشتن در آن راه … اینو متوجه شدم که وقتی میخوای راه به تو نشون داده میشه و تو در آن مسیر رشد میکنی و آن خواسته رو بدست میاری..
به قول آقای عباسمنش…..
شاد،پیروز، موفق و ثرتمند باشید..
فردین هستم و خدارا شاکرم….
سلام استاد عزیزم😘
از آگاهی های نابی که در این فایل به من دادید خیلی ممنونم، چند تا نکته به ذهنم رسید که لازم دونستم بگم.
منم مدت زمان زیادی هست که تو سایت شما عضو هستم از محصولات استفاده کردم فایلهای زیادی رو دیدم اما راستش انگار زیاد تعهد نداشتم! جوری بودم که یه پام رو گاز بود و رو ترمز! و وقتی اومدم سررسید سال قبل و سال قبل ترش رو نگاه کردم دیدم ععععههه!!! چه قدمهای بزرگی نوشتم اونم نه یکی دو تا چندین هدف بزرگ!!! تاااازه متوجه شدم که قانون تکامل رو باید رعایت میکردم و به خودم قول دادم با آموزه های ناب شما پیش برم و (عملی) کنم نه اینکه مثل گذشته گاهی یادم بیاد و دوباره فراموش کنم!!! من سالیان سال عاشق مطالب روانشناسی و علت و بررسی مسائل و … بودم خیلی ها مسیر رو اشتباه گفتن خیلی ها در لحظه خوب بودن و…. هزینه کردم برای کتابها دوره ها و…!
الان میفهمم این برای من خوب بوده و قسمتی از مسیر تکاملی من بوده و الان مطمئنم که همین جا و همین لحظه جای منه و به خودم قول دادم امسال بجای هدفهای بزرگ انتخاب کردن و هیچ کاری براشون نکردن، همین قدمهای کوچیک رو بردارم و روزانه رو خودم کار کنم روی باورهام و اون اتفاقات ریز که برام میفته رو ببینم و بابتشون سپاسگزار باشم و کلا در لحظه زندگی کنم… یاد حرفاتون میفتم که فرمودین اونوقت اتفاقات ( بوم بوم) پشت سر هم برام افتاد…!
تصمیم گرفتم به قانون تکامل احترام بذارم و شکرگذار باشم …و لذت ببرم
نکته دیگری که یاد گرفتم اینکه من باور اشتباه فروش چیزی برای خرید چیز بهتر داشتم و این رو هم اصلاح میکنم که بله… من (باید) توان خلق کردن داشته باشم …
ارزشمندترین چیزی که امسال میتونم براش هزینه کنم خودم هستم ….
قلبا خدارو شاکرم که به این مسیر که الان میفهمم بهترین هست برای من، هدایت شدم و میخوام تو این مسیر به لطف خدا بمونم و دیگه بازیگوشی نکنم و درسهام رو بخونم و (عملی) کنم🤭🤭
برای شما و خانم شایسته جان و همه دوستان عزیز دل آرزوی سعادت و برکت و شادی دارم🙏
خدایا سپاسگزارم 💖
به نام خدایی که در همین نزدیکیست…⚘⚘
استاد عزیزم سلام…
خدای من وقتی متن فایل رو داشتمدمیخوندم یک دفعه تپش قلب گرفتم وضربانش زیاد شد وقتی اشاره کردید به نشونه ها که پدیدار میشن،اخه منم دارم این نشونه هارو خیلی داضح تر وشفاف تر میبینم و درک میکنم،دوست دارم چند تاشو بگم براتون…
وقتی شروع کردم روی باور هام کار کردن وفایل گوش دادن دیگه غصه نخوردم،گریه نکردم به خاطر شرایط بدم ،تو تنهایی های خودم اسیر نشدم و خاک رو بردارم بزنم بر سرم…کسی رو مقصر زندگی و شرایط بدم ندونستم…
اقکارم خود به خود از روی همه اینها برداشته شد و به طور اتوماتیک رفت روی خودم و اهدافم و بهتره بگم خواسته هام …
وبا خودم گفتم الان شرایط اینه چه باید کرد ول کن غصه رو این همه حرس خوردیم چی شد..
نمیدونم چی بود چی شد که خیلی حرفحاتون رو باور و قبول میکردم اما مقاومت هم داشتم…
یادمه گفته بودید خداوند به تعهد ما نگاه میکنه نه به گفتار ما….برای من هم این اتفاق افتاد از وقتی وارد سایت شدم خیلی بیشتر در سر کارم وقت ازاد داشتم که گوش کنم ،کامنت بخونم …خدای من چقدر با لذت شبی ۱۲ ساعت فالیل گوش میدادم و لذت میبردم ..
نشونه ها…..پدیدار شدن برای من…
اکثر شب ها کارمون زود تموم میشد و همه دنبال جای خواب بودن اما من هندزفری به گوش محوطه شرکتمون رو چندین بار تا صبح قدم میزدم و با خودم فکر میکردم …همه مسخرم میکردن چون غیر طبیعی رفتار میکردم به دید اونها..
پول پیدا کردم تو خیابون..هرچند کم اما برای من مقدار مهم نبود..نشونه مهم بود
دوستانی بهم زنگ زدن که ساله ازشون خبری نداشتم وپیگر احوالم نبون…خیلی مواقع به شخصی فکر میکردم و چند روز بعد یا چند ساعت بعدتماس میگرفت..
یا در همون شراط هر هفته بهمون پاداش دستی میدادن..اصلآ غیر قابل باور بود..بی پول نمیموندم..
بغض میکردم از شادی ار ذوق ..سپاس گزاری میکردم …از خدا تشکر میکردم..
به خودم میگفتم دیدی قانون جواب میده
دیدی اتفاقات خوب رو تجربه میکنی..
چقدر ترس هام کمتر شد
چقدر امید وارتر شدم
چقدر قوی تر شدم
چقدر انگیزه گرفتم برای حرکت رو به جلو
تشکر خدای مهربون..
یادمه اومدم تو سایت که کامنت بنویسم چقدر ترس داشتم که کسی کانمت تورو نگاه نمیکنه یا قضاوتت میکنن،میخندن بهت..استاد که محاله لایکت کنه اصلآ فکرشو نکن…ام بت اولین لایکی که گرفتم از شدت خوشحالی و ذوقی که داشتم ۲۴ ساعت نخوابیدم …بمب انرژی بودم ..وگفتم دیدی شد ..ای ذهن خاعن تو نقشه داری منو بزنی زمین اما من تسلیم افکار تو نمیشوم..من ادامه میدهم..
این جمله استاد خیلی کمکم کرد که اقا من یک سال نه ۶ ماه بااین مسیر میرم جلو اگه جواب نگرفتم بعد ول کنم و ادامه ندم…در حالی که همون روز و هفته اول من جوابمو گرفته بودم چون حالم عالی بود احساس شور وشوق داشتم…کار به جایی رسید از تنهایی خودم بسیار لذت میبردم …چقدر با خودم در صلح بودم ..چقدر راضی بودم ..ولی خودم رو واقعآ قرنطینه کرده بودم از اخبار ..از افراد منفی ..از جامعه..
میدرونید من دعوت شدم به یک جنگ درونی با خودم با ذهنم با افکار های کهنه با باور های قدیمی و پوسیده،خوب واقعآ سخت بود چون اون کلی نیرو و ابزار داشت با قدمتی و تمدی زیاد اما من بودم و اگاهی هایی که ازاستاد عزیز و سایت گرفته بودم
ما خیلی دستمون خالی بود اما دنیای از امید و انگیزه و سپاهی از نشانه های کوچک و قدرت درونی خودم که مرتبط و وصل بود به نیروی برترم به خالقم⚘😍
خدارو شکر تا به امروز ادامه داده ام و تسلیم نجواهای ذهنی ام نشده ام …
من همیشه این نشونه ها رو تحسین و تآیید میکنم وذوق میکنم براشون و گاهی هم اون هارو توی دفترم یاد داشت میکردم که بیشتو و واضحتر ببینمشون و درکشون کنم…
این فایل عالی و پر از اگاهی…
چقدر مقاومت های ذهنی ام کم شده
وای خدای من ..شکرت خدا ..
قدرت باور کردنم بیشتر شده چون دارم تکاملم رو طی میکنم
خدایا ممنونم..خدایا شکرت…موفق باشید همگی..دوستون دارن 🌺🌺🌺🌺
به نام آنکه مرا خلق کرد و مرا هدایت میکند…
اولا خدا رو شکر میکنم وخیلی خیلی از استاد عزیز سپاسگزارم بخاطر این فایل ارزشمند وتوضیحات فوق العاده ش.
بعدش هم بریم سراغ نکات طلایی این فایل:
۱.نکته ای که در مورد آمادگی وزمینه ای که افراد مختلف دارن وتفاوتشون در رسیدن به نتیجه بسیارعالی هست واینکه اگر کسی قسمت آخر یا قسمتهایی کوچیک از کل پروسه تکامل یک نفر رو دیده باشه مثل یک شانس بزرگ یا آدم نظرکرده ویا دارای جادو جنبل به اون آدم نگاه میکنه .ولی هر چی که بیشتر پیش میریم یقینم بیشتر میشه که همه با طی پروسه صحیح تکامل وعمل کردن در کنار باور درست میتونن به بی نهایتها برسن وهییییچ محدودیتی برای هیییچ انسانی وجود نداره الا باورهای محدود کننده خودش که قربون خدا بشم که برای اونم راه حلی شدنی قرار داده.
۲.مثال پیره زن وحمل گاو تا بالای ۴۰۰ پله مثالی ساده وگیرا وتوضیح دهنده رسیدن به غیر ممکنها با استفاده صحیح از قانون تکامل هست.
۳.نکته الماس نشانی که من تو درک قانون تکامل بهش رسیدم اینه که اگر تکامل رو درست طی کنی وعمل کنی بهش واقدام کنی خیییلی زودتر از اون چیزی که فکر میکنی به خواسته های باورنکردنیت میرسی وقرار نیست یک عمر ویا چند دهه برای رسیدن به این آرزوها صبر کنیم.واین چیزی که واقعا نمیتونم خدا رو بخاطرش شکر کنم چون هر چی شکرگزارش باشم فقط برای همین یک قانون الهی وارزشمند خیلی کم هست.ومثل همیشه که جلوی خدا کم میارم,فقط عاشقانه سکوت میکنم….
۴.اینکه کسی که درست قانون رو فهمیده ودرست تکاملش رو طی کرده ,کسانی مثل بیل گیتس, علی دایی,مهران مدیری و…هرگز سقوط نخواهند کرد ویا اصلا به این راحتیها آوار نخواهند شد ,چقدر حس اطمینان وآرامش قشنگی بهم داد چون این یکی از باورهای محدود کننده شاید هممون هست که میگیم بعداز هر اوجی سقوطی هست واینکه :عاقبت آن کس که بالاتر نشست استخوانش سخت تر خواهد شکست…باور غلطی رو ایجاد کرده که اصلا از بلند شدن واوج گرفتن وموفق شدن بترسیم نکنه یک روز شکستش واز عرش به فرش رسیدنش رو تجربه نکنیم وهمه بگن ببین از کجا به کجا رسید و…واقعا ممنونم استاد نازنین والهی بخاطر این نکات طلایی ووگنجینه های بی مثال
۵.اینکه خیلی راحت در جواب این سوال که اگر همین الان هر چی داری از دست بدی چی میشه?گفتین اصلا هیچی نمیشه چون من نه داراییهامو به خودم بستم ونه برای بدست آوردن چیزای جدید از اونها استفاده میکنم,برام خیلی خوشایند هست,این حس رهاییتون برام خیییلی خوشاینده اصلا درونم به جوشش درمیاد که برخلاف چیزایی که در مورد خسیسی وبی ایمانی ثروتمندا همیشه تو جامعه ورسانه ها وحتی خیلی از کارتونهای زمان بچگی به خوردمون میدادن شما انقدر رها,متوکل, باایمان واهل هدایت ومعنویت وتوحید ویکتا پرستی هستین.
۶. این تواضع وصمیمیت وخودمانی بودنتون با همه از جمله بچهای سایت در عین اعتماد بنفس بسیار بسیار بالا رو خیلی ستایش میکنم اصلا کلی ذوق میکنم واز خودبیخود میشم.چقدر عالیه که شما میگین من اصلا انسان غیرعادی یا سوپرمنی نیستم ویک انسان خیلی عادی هستم که داره روی خودش وباورهاش کار میکنه وقصد داره تا آخر عمرش این مسیر رو دنبال کنه.استاد جان شما عادی هستین این خیییلی از ماها هستیم که غیرعادی وغیرنرمال هستیم عادی بودن وطبیعی بودن خودش بزرگترین هنره. این معمولی وعادی نیست که همه میگن به خدای خالق آسمانها وزمین وانسانها ایمان داریم ولی کلی نگرانی وترس ودلهره تو وجودشون هست این ایمان نیست این یک دروغ بزرگه که باهاش فقط سر خودمون رو کلاه میگذاریم.وخیلی غیر طبیعیه.
۷.اینکه حساب ملک واموالتون دستتون نیست رو تحسین میکنم اینم یعنی اینکه اصلا سرشون حساس نیستین وخیلی راحت ازشون دل میکنی ومیسپری دست خداوند متعال که بهترین محافظ وحمایتگر هست.
۸.بدست آوردن نتایجی کوچک مثل دریافت یک تماس تلفنی مورد دلخواه,یا خوردن غذای مورد علاقه, یا بیشتر شدن میزان آرامش یا بهتر شدن رابطه با خانواده وخداوند همه نتایج کوچک وبسیار بسیار ارزشمندی هستن که با ادامه دادن بهشون وتقویت بیشتر باورها نتیجی عظیم رو غیرقابل باور رو به دنبال خواهند داشت, اگر که قدردان وشکرگزار این نتایج به ظاهر کوچک باشیم.
خداوندا بر من خرده مگیر که توان وقدرت شکر این همه عشق ورحمت نعمت را ندارم اما عاشقت هستم.
🎊🎉🎈🎊🎉🎈🎊🎉🎈🎊🎉🎈🎊🎉🎈🎊🎉🎈🎊🎉🎈🎊🎉🎈🎊🎉🎈🎊🎉🎈🎊🎉🎈🎊
سلام به استاد عزیزم و مریم جانم
سلام به دوستان خوبم
مصاحبه با استاد
قسمتی که باورهای قدرتمند استاد رو توضیح میده و من میتونم با کمک گرفتن از این باورها ،به خودم کمک کنم تا زودتر و بهتر باورها رو در خودم نهادینه کنم.
چرا نمیتونم با جنس مخالف رابطه برقرار کنم .
چون از بچگی به ما یاد دادن که با جنس مخالفت اصلا حرف هم نزن مگر اینکه مجبور باشی .و همین باور باعث میشه که همه ما وقت ازدواج خیلی اذیت شیم چون یاد نداشتیم چجوری میشه با یه پسر ارتباط برقرار کنیم و دو کلام حرف درست حسابی بزنیم.
ولی اگر اعتماد به نفس داشته باشیم و بدونیم که به راحتی میشه با دیگران ارتباط خوب و موثر برقرار کنیم کلی از نگرانیهامون کم میشه.
استاد به نظرم آدمهای موفق اینقدر توی مسیر رشدشون درس گرفتن اینقدر براشون روزهایی بوجود اومده که با تمام وجودشون سعی کردن اون روزها رو بگذرونن که دیگه هر مانعی نمیتونه به این راحتی متوقفشون کنه .
به قول شما همین آقای مدیری چقدر ممنوع التصویر شد چقدر گفتن دیگه این آدم باید حذف بشه از تلویزیون ایران یا آقای فردوسی پور چند وقت برنامه شون اصلا پخش نمیشد ولی میبینیم که الان خیلی با قدرت بیشتری ظاهر شدن و خیلی هم محبوبتر شدن .
چون باورهای عالی ساختن و چون عاشق کارشون هستن پس عالی عمل میکنن و نتیجه هم عالی میشه.
و بازهم قانون تکامل و مثال زیبای شما در مورد قانون تکامل که واقعا عالی بود و آموزنده.
غیر ممکنه که بخوای بدون گذروندن تکاملت ،برسی به بالاترین پله نردبون.
باید یکی یکی پله ها رو بالا بری تا برسی به پله بالایی .
ممنونم استاد خوبم
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و دوستان خوب هم فرکانسی ام
آنچه که من از آموزش های استاد آموختم و دارم بهش عمل میکنم خواستم به طور خلاصه به عنوان ِ پس دادن ِ درس هام توی این کامنت و در این فایل بگذارم.
جهان هستی بر اساس قوانین ثابت و بی نقصی کار میکنه
که اگر بخواهیم به خواسته هامون برسیم و زندگی خوب و عالی را تجربه کنیم باید به این قوانین عمل کنیم و با این قوانین پیش بریم
روند ِ تکاملی ِ این قوانین به این صورت هست:
_ ورودی ها
( این ورودی ها، از بدو تولد از طریق خانواده، مدرسه، جامعه، رسانه ها به ما منتقل میشه، از طریق ِ دیدن، شنیدن، لمس کردن، فکر کردن …)
_ تکرار ورودی ها : باورها را بوجود میارن
_ باورها : افکار را بوجود میارن
* (افکار انرژی هستن و فرکانس تولید میکنن)
_ افکار : احساسات را بوجود میارن
احساسات : اتفاقات و شرایط را بوجود میارن
بر اساس ِ فرکانسی که از افکار ما به جهان هستی ارسال میشه، احساساتی در ما بوجود میاد
جهان بر اساس ِ فرکانس ِ افکار و احساسات ِ ما ،
افراد و شرایط و اتفافاتی همسو و هم جهت با فرکانس های فرستاده شده از طرف ما به سوی ما برمیگردونه!
پس نتیجه میگیریم برای اینکه بخواهیم خواسته هامون، اون طوری که دوست داریم در ما و در زندگی ما شکل بگیرن، باید :
۱. مراقب ورودی هامون باشیم!
که باید از طریق “کنترل ذهن” انجامش بدیم.
با تمرکز روی نکات مثبت و خواسته ها و اعراض از نکات منفی و ناخواسته ها
و مراقب باشیم هر ورودی به ذهن ِ ما وارد نشه!
برای همین باید افراد، اخبار، شنیده ها، دیده ها، افکار و هر چیزی که به ذهن مون وارد میشه با کنترل و دقت و وسواس شدید باشه!
چون این ورودی ها، باورهامون را میسازه!
۲. باورهایی خوب و مناسب بر اساس ورودی های مناسب و درست برای خودمون بسازیم!
۳. باورهای خوب و درست و مناسب و قدرتمندکننده، افکار درست و مناسبی به ذهن ما میاره!
۴. افکار خوب و درست و مناسب، احساسات زیبا و قشنگی در ما بوجود میاره!
۵. احساسات خوب و مناسب و زیبا و قشنگ، اتفاقات خوب و قشنگی در زندگی ما برای ما رقم میزنه!
طبق ِ قانون ِ :
احساسات خوب = اتفاقات خوب
این روند اگر معیوب و نامناسب هست، باید از اول روی ورودی ها حسابی و با جهادی اکبر کار کنیم تا باورهای مناسبی در ما شکل بگیره و روند درست و مناسبی بوجود بیاره و نتایج بدست آمده عالی بشه
خدارا شاکرم که از طریق ِ استاد عزیزم که دستی از دستان خداوند هستن، منو به این مسیر توحیدی هدایت کرد
و آگاهی هایی توحیدی در من بوجود آورد
خدایم
ازت میخوام همیشه و هر لحظه منو در این مسیر با هدایت ها و الهاماتت قرار بدی
و منو به راه راست هدایت کنی
راه کسانی که به آنان نعمت بخشیدی
خدایا شکرت خدایا صدهزار مرتبه شکرت
ممنونم ازت دوست هم فرکانسی من
واقعا بسیار قشنگ موضوع رو شکافتید و من با گفته های قشنگ شما از ورودی تا خروجی برای خودم یه نمودار ترسیم کردم.
از خدای خودم سپاس گزارم که از کامنت شما گرفته تا با هرچیز دیگه ای که من بدنبال پیشرفت هستم داره بهم آموزش میده.
مرسی از سید دوس داشتنی و ممنونم از شما دوست خوبم😊💚💙🙏🙏🙏
سلام بر میلاد عزیز دوست خوب و هم فرکانسی ام
خوشحالم که کامنت من تونست بهت کمک کنه!
ممنونم ازت که برام نوشتی!
ممنونم ازت برای حضورت!
از خدا برات در این مسیر توحیدی، پیشرفت ِ روزافزون را میخوام
در پناه مهربانترین و قدرتمندترین نیروی عالم، همیشه سلامت و شاد و ثروتمند و سعادتمند ِ دنیا و آخرت باشی
خدایا شکرت خدایا صدهزار مرتبه شکرت
الهی شکر😊🙏
پایدار باشی دوست من😊🌺💚
سلام
خسته نباشین استاد
همه چیز توی سایت عالی هست
ولی نمیدونم… این بستگی به میزان درک ومدارمتفاوت نداره..چون من که میخونم درکش میکنم ومیفهمم چی میگه ولی خوندنش به خاطر کلمات انتخابی سخت شده یکم
احساس میکنم این نوشته های مربوط به فایل هاخیلی نکته دارن
اما نیازه که روون ترنوشته بشه
مثلا کلمات مدام درادامه هم آورده شدند
برای همین خوندن ودرک کردن روسخت میکنه درحالی که نکته ساده ترمیتونه گفته بشه وازاهمیتش کاسته نشه
نکته مهم دیگر این بود که، هرچه درک بهتری از قوانین کسب نمودم، بیشتر مطمئن شدم که، هرچه توانایی ام در تأیید دستاوردهای به ظاهر کوچک، بیشتر شود و هرچه بیشتر بتوانم ارتباط میان آن موفقیت ها را با قوانینی که آموخته ام بیابم، بیشتر به سمت تجربه موفقیت های پایدار تر و بزرگتر هدایت می شوم.
مثلااینجا
چهاربارازکلمه بیشتراستفاده شده..
درکل فک میکنم که این یه نکته کوچیک ولی مهمیه.. به نظرم رسید بگم.. دوستانه.. ایشالاکه باعث شه سایت قشنگ تروتمیزتراز اینی که هست بشه هرچندالانم عالیه 👌..
بسم الله الرحمن الرحیم.الهی به امید تو
امشب با گوش دادن این فایل یک سری اگاهی ها برام تکرار شد
مثل اینکه اگر میخوای نتیجه بگیری باید به قانون عمل کنی
و اینکه با قانون اشنا باشی و عملی انجام ندی هیچ تغییری اتفاق نمیوفته
به جز اینکه چون الان با قانون اشنا شدی با هر بار بد شدن حست (به هردلیلی) این فکر که چون حسم بده اتفاق بد رو تجربه میکنم تو ذهنت تکرار میشه و نهایتا باعث میشه حس ترس از اینکه نکنه یک اتفاق بدی رخ بده تو وجودت شکل بگیره و شرایطتت به خاطر حس بدترت،بدتر بشه
یعنی از شرایط قبل از دونستن قانون هم بدتر میشه
پس به خودم میگم مرضیه ی عزیزم اینکه بدونی اتش داغه خوبه ولی اگر نتونی از اتش درست استفاده کنی اسیب میبینی
مرضیه ی عزیزم اینکه جهان قانونمنده عالیه
اما اگه نتونی درست از قانون به نفع خودت استفاده کنی اسیب میبینی
میتونی تمام عمرت رو مثل گذشته ات بگذرونی
میتونی با امید به خدای یکتا شروع کنی به تغییر
تغییر که میگم تغییر واقعی ها نه اینکه ادای تغییر کردن رو دربیاری
مرضیه عزیزم تو یک پله از گذشته ات جلوتری
نگاه کن شرایطتت رو
تغییر کرده مکان زندگیت
ارامشت چند برابر شده
روابطتت خداروشکر بهتر شده
این اگه به خاطر (ی کوچولو) عمل کردن به قوانین نیست پس از چیه؟
عزیز دلم همه چیز پله به پله رخ میده
اروم اروم باید تکاملت رو طی کنی
باور های گذشته ات یک شبه ساخته نشدن الان هم باید اروم اروم باورهای خوبتو بسازی
با حس خوب
بااا حس خوب
اگه با حس بد باشه نتیجه ی خوبی نداره
مثل همون پیرزنی که اروم اروم از بردن یک گوساله کوچولو شروع کرد و در اخر تونست یک گاو رو ببره
همونطوری هم تغییرات از کوچک به بزرگ تبدیل میشه
عزیزم با ایمان به خدا فقط باید مسیر رو ادامه بدی
اروم اروم بری
بریییی تا برسی به نتایج بزرگت
مرضیه عزیزم برای پیرزن بعد از یک سال تمرین بدیهی و طبیعی شده بودکه یک گاو رو بالا ببره
خواسته ها هم همینطوره وقتی باور درست براشون میسازی برات طبیعی و کاملا منطقی میشه که خواستت رو داشته باشی برای همین دیگه نگرانش نیستی
با خیال راحت منتظر تحقق خواستت میمونی
مرضیه عزیزم وقتی به مدارهای بالاتر رفتی شرایط خود به خود خوب میشه و امکان نداره همه چیز یک دفعه خراب بشه مثل سنگی که وقتی به بالا پرتاپ میکنی و به نقطه ی اوجش میرسه و بعد همون مسیر رو به سمت پایین طی میکنه
همونطوری وقتی به یک نقطه ی اوج میرسی (که هیچ وقت برای انسان نقطه ی اوج وجود نداره و همیشه میتونه پیشرفت کنه)اگه روی خودت کار نکنی اروم اروم مدارهایی که بالا رفتی رو پایین میای تا به صفر و حتی زیر صفر برسی
پس تو اوج باش
سقف تعیین نکن واسه پیشرفتت
تو الان هر خواسته ایی داری با ذهنیت الانته
ذهنیتت عوض میشه خواسته هاتم عوض میشه
ولی واس خواسته هات بجنگ نه با ادم های دیگه نه با دولت نه با تورم
بجنگ با باورهای اشتباهت
توو خیلیییی قوی تر از اون باورهایی
منِ خدا بهت میگم تو میتونی
باور کن
قدم بدار
بقیش با من….
خدایا چی شد !!!
اولش رو من گفتم ولی اخرش تو بودی
خدایا دوستت دارم
ایمان دارم که میشه
خداجونم من میتونم شاید تو مسیر گاهی سرمو برگردونم و به گذشتم و مسیر قبلی نگاه کنم ولی خدایا همون موقع دستم و محکم تر بگیر و منو تو جاده ی خوشبختی ببر
خدایا شکرت به خاطر همه چی
راستی خدا تازگی ها به خاطر بودنم خیلی خوشحالم
ممنونم خدا
سلام به تو مرضیه عزیز🌺😊
چقدر قشنگ و دوس داشتنی نشستی با خودت، با خدای خودت و با اصل خودت صحبت کردی.
واقعا کِیف کردم و لذت بردم از راحتی ای که در صحبت کردن با خدای خودت ایجاد کردی.
موقع خوندن حرفات حس قشنگی رو دریافت کردم و این روح ما آدماست که اینطور موقع ها این احساسات رو عمیقا دریافت میکنه و این “گوشه ای از قدرت خداست”.
ازین جملت خیلی خوشم اومد😊👇
(( خداجونم من میتونم شاید تو مسیر گاهی سرمو برگردونم و به گذشتم و مسیر قبلی نگاه کنم ولی خدایا همون موقع دستم و محکم تر بگیر و منو تو جاده ی خوشبختی ببر ))
اینجا که گفتی: دستم رو محکم تر بگیر و منو به جاده خوشبختی ببر…
چقدر قشنگ
چقدر خداگونه
اینجاست که آدم صد در صد وابسته به خدای خودش میشه و فققققط ازون انتظار داره و اینجاست که “معجزات” خداوند رخ میده…
خدایا شکرت🙏🌺
پایدار و مقتدر در این مسیر باشکوه بمونی دوست عزیزم💛👌💙🌺
به نام خالق زیبایی ها
به نام خدایی که منو خلق کرده که زیبا زندگی کنم
چقدر شنیدن این حرفها بهم چسبید قبلا هم شنیده بودم قبلا هم این فایل رو دیده بودم ولی امروز خیلی شنیدنش مزه داد
تمام سلول های بدنم داشت گوش میداد و درک می کرد. خدایا خودت کمک کن که بتونم به تمام این آگاهی ها عمل کنم. حتی اگه به یکی از این همه آگاهی که توی این فایل بود عمل کنم زندگی خیلی خیلی بهتری رو تجربه خواهم کرد.
هرآنچه که من از این فایل یاد گرفتم
1- تمام انسان های بزرگ. افرادی که منشا اثر بودن در کل تاریخ، وجه اشتراکشون اینه که توحیدی زندگی کردن. هیچ کس هیچ انداره . هیچ کس قدرت اینو نداره که زندگی من رو تحت تاثیر خودش قرار بده حتی به اندازه سر سوزن. هر چیزی که من توی زندگیم تجربه می کنم به واسطه افکارمه و افکارم از باورهام ناشی میشه و باورهای من تجربیاتی هست که بارها و بارها واسم تکرار شده.
اگه اتفاقی رو توی زندگیم تجربه می کنم که دوست ندارم فقط و فقط بخاطر این است که باورهای غلط در اون زمینه دارم .پس از امروز توجه می کنم به افکارم تا بتونم باورهای غلطم رو شناسایی کنم و بعد باتجربه های جدیدی که برای خودم ایجاد می کنم یعنی با آگاهی های جدید بتونم به خودم ثابت کنم که غلط فکر می کنم.
چشم زخم یعنی قدرت داشتن دیگران
2- قانون تکامل
باید تو همین شرایطی که هستم و ناخوشاینده کاری بکنم. جوری نگاه کنم که به احساس خوب برسم تا بتونم به شرایط بهتر هدایت بشم. اگه خونه بهتر میخوام باید از این خونه ام راضی باشم. اگه شغل با درآمد بیشتر برای همسرم میخوام باید شکرگزار همین درآمدش باشم. اگه روابط بهتر رو می خوام باید نکات مثبت رفتاری همسرم رو تو ذهنم بزرگتر کنم.
3- موفقیت . هیچ ورد و جادو نداره . راه و روشداره. عمل کردن داره.
4- برای این که بتونم مهاجرت کنم باید باورهای غلطم که زیاد هم هست در مورد مهاجرت رو از بین ببرم.
خیلی نکته ها از این فایل یاد گرفتم سعی کردم بنویسم. اما بازم جا داره.
خدایا شکرت برای این که این آگاهی ها رو امروز دریافت کردم خدایا بینهایت شکرت
به نام خداوند مهربان
با سلام حضور استاد عزیزم
دو مورد که تو این فایل مطرح کردین نظرمو جلب کرد😍😍😍
۱-اینکه شما چیزی رو نمیفروشید و خلق میکنیدخیلی جالب بود👏👏👏
۲-مثال زیبای پیرزن…….
ما باید همیشه روی باورهای قدرتمندمون کار کنیم با توکل به الله 🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏
من هم با اینکه دانشجوی تازه وارد این سایت هستم به خودم قول میدم با تمام وجودم این قانون رو درک کنم🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹