مصاحبه با استاد | قانون پایداری نتایج - صفحه 29
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/06/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-12-31 10:11:572025-01-01 05:44:35مصاحبه با استاد | قانون پایداری نتایجشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته گرامی
خیلی ممنونم که برای پیشرفت خودتون و ما در این مسیر زیبا هر روز یک گام برمیدارین و خداروشکر که ما روهم در این مسیر کمک میکنید منم چن روز بود که فکر میکردم دارم درجا میزنم وحال خوبی نداشتم که خانم شایسته عزیز این پروژه رو طراحی کرد فقط خواستم تشکر کنم به خاطر زحماتی که برای این سایت و هدایت ما به سمت زیبایی ها میکشید وخیلی ممنونم برای لطفی که در حق من کردید و هدیه ای که برای من درسایت قرار دادید تا بتونم محصولات دیگر تهیه کنم خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
خیلیییییییی ازتون ممنونم استاد عزیز و خانم شایسته و دیگر عزیزانی در این سایت تلاش میکنید برای لذت بیشتر از زندگی
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز
خیلی خیلی وقت است که دنبال پیدا کردن عادتهای محدودکننده و سمی و جایگزین کردن عادتهای قدرتمند در زندگی خودم هستم
بعضی را شناسایی میکنم پیش میرم ولی متاسفانه حرکت سینوسی دارم
امروز با خوندن متنی که مریم جان در ابتدای فایل گذاشتن و شنیدن صحبتهای استاد جان با خودم گفتم یا حرکت میکنی حرکتی مستمر یا ترک این مسیر رو میکنی و تو را به خیر و مارو به سلامت
شروع کردم با خودم حرف زدن گفتم و گفتم خدا گفت وگفتم آخه من قبلا به این نتیجه رسیده بودم که بزرگترین مانع پیشرفت من ماندن در گذشته است و خیلی سعی میکردم از گذشته بیام بیرون نمیشد که نمیشد
اما اما اما امروز به این رسیدم که مشکل صرفا ماندن در گذشته نیست و اون احساس گناهی است که از گذشته دارم که مثل گاری زهوار در رفته و پر از بلوکهای سیمانی با خودم حمل میکنم که نمیگذارد قدم از قدم بردارم تو همین حرفها با خودم بودم یهو یاد گفتگوی خودم با خدا افتادم یعنی خدا یادآوری کرد و دیگه خدا گفت و من گفتم
چه گفتمان خوبی بود که در دو تا فایل قبلی با عشق توضیح دادم
دیدم در آن گفتمان خداوند اصلا چیزی در باره گذشته به من نگفت که چرا ابن کارو کردی چرا این کارو نکردی و چراهای دیگر در گذشته فقط گفت هر چه بخوای میدهم تو به چگونگی کاری نداشته باش و شاکر باش
دیدم شرمنده شدم گفتم آره ردپایی از گذشته در این گفتمان دیده نشد و خدا هم دوست نداره به گذشته برگردم چون با قانون رو به جلو بودن جهان در تضاده
یاد یک روایتی افتادم که درنو جوانی شنیده بودم و اون این بود که حضرت محمد حتی یکبار در زندگی کاش نگفته و خیلی درک نکرده بودم ولی امروز بخوبی درک کردم که بابا جان پیامبر هم کاری به گذشته نداشت چرا که گفتن کاش برمیگرده به اتفاقاتی که در گذشته افتاده یا نیفتاده و پیامبر همیشه رو به جلو بوده و تکامل خودش رو طی کرده
خود کلمه تکامل هم نشان دهنده رو به جلو بودن هست نه به عقب برگشتن جهان ایستایی نداره یا با اون پیش میری یا سقوط میکنی
و دیدم بزرگترین و قویترین مشکل من موندن در احساس گناهه و اون مستلزم بودن در گذشته س
و به قول استاد احساس گناه اسلحه شیطان است که تمام ذهن انسان رو درگیر میکنه و نمیزاره الهامات خداوند وارد قلب بشه افکار درست وارد شود
به خودم گفتم فکر کن هیچ گذشته ای نداشتی و امروز خداوند تورو در همین شرایط در کره خاکی قرار داد و گفت من تو را از فضلم در این کره خاکی قرار دادم و استاد را چراغ راهت قرار دادم و خودم پشتیبانت هستم و خیلی خودمانی گفت بابا جان دردت چیه استاد داری منم تورو به سمت جلو هل میدم و هدایتت میکنم حال اگر گوش کنی و پیش بری من هستم و اگر من هل میدم و تو میخکوب شدی و حرکت نمیکنی به قول معروف هر چی دیدی از چشم خودت دیدی و من پشت تورو خالی میکنم بنابراین یا از پشت به زمین میخوری و یا در زمین فرو میری
خیلی با خودم کلنجار رفتم و گفتم ببین دیگه انتخاب با خودته دست به عمل شو و بعد با خدا عهد بستم گفتم خدایا برای اینکه من این غول احساس گناه رو از بین ببرم اصلا فکر میکنم گذشته ای وجود نداشته حتی یک لحظه و با خدای خودم عهد بستم به لطف الله مهربانم دیگه به گذشته فکر نکنم به چیزی که اصلا وجود نداشته و تمام سعی خودم رو بکنم که روبه جلو باشم و مرتب تکرار کردم تکرار کردم حالم کم کم خوب شد بخدا قسم همین تصمیم این کار ذهنم رو آروم کرد
گفتم باید از قانون خلا استفاده کنم و همه آنچه که بوده بیرون بریزم تا جای برای افکار خوب پیش رو باز شود و من الهامات را دریافت کنم
چون این بزرگترین ترمز و پاشنه آشیل من است و ایمان دارم با اجرایی شدن این تصمیم بوم بوم اتفاقات عالی در زندگیم خواهد افتاد
به قول استاد جان از همون لحظه که تصمیم به تغییر میگیری نتایج میاید و این همان احساس آرامشی است که دارم
و حتما به زودی خواهم آمد و از نتایج بزرگم خواهم گفت
الله یرزق ما یشاء بغیر الحساب
در پناه خدا شاد و موفق باشید
به نام الله یکتا
سلام
الهه ام
الگو برداری از افراد موفق
مصاحبه با استاد عباس منش یکی از موفق ترین استادهای موفقیت و بهتره بگم بهترین ها
اگه تمام ثروتت رو ازدست بدی چی میشه ؟؟؟هیچی نمیشه کلا یک مسیر دیگه رو میرم و کلی ماجراجویی میکنم تو موضوعات دیگه من به همه این ها رسیدم و تجربشون کردم و اگه از دستشون بدم نتنها هیچ اتفاقی نمی افته بلکه با جسارت ماجراجویی میکنم هرچند شما در مدار درست باشی هیچ وقت این اتفاق نمیوفته برای کسی که در مسیر درست هست و مدت زمان طولانی این مسیر رو طی کرده هیچ وقت این اتفاق نمیوفته و به این دلیل که یک سری چیز ها در ذهنش ساخته شده و به اینجا رسیده و اونم درست ساخته شده که نتایج به این بزرگی گرفته و اون درست ساخته شده ها به این راحتی خراب نمیشوند وقتی شما در مسیرپایدار باشی ووقتی یک آدمی روی خودش کار کرده و به نتایجی رسیده به این راحتی اتفاقات جوری رقم نمیخوره که از اون بالا بیوفته پایین مگر اینکه پایه مشکل داشته باشه و تکاملش رو طی نکرده باشه و یک شبه به همه چی رسیده باشه و زود میفته پایین وقتی شما خوب روی خودتون کار میکنید و باورهاتونو به صورت بنیادین ایجاد میکنید اون وقته که نتایج پایدار میشوند یعنی سال های ساله نتایج خوبی میگیری و یک شبه چیزی رو ازدست نمیدی
به نام خدای مهربونم که تنها منبع قدرت و روزی دست خودشه
الهی صدهزار مرتبه شکرت برای دریافت آگاهی های امروزم الهی تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم مرا ب راه راست ب راه کسانی ک ب آنها نعمت دادی هدایت کن
*تصویر ذهنی شما در مورد قوانین چطور هست؟
این باور ک تمام اتفاقات زندگیم رو افکار منه ک رقم میزنه قانون رو ب من نشون میده فقط باید هرروز روی همین افکار و باورها بمونم و شک نداشته باشم ک قانون بدون تغییره ورودی های ذهنم رو آگاهانه کنترل میکنم و اگ نیاز ب تغییر باوری در وجودم باشه تغییرش میدم ب همین راحتی افسار زندگیم رو ب دست میگیرم و میسازم اون چیزی رو ک لایقش هستم با توکل و هدایت های الله بی نظیرم الهی شکرت
*در مورد ارتباط گرفتن با جنس مخالف ؟
از وقتی رو عزت نفسم کار کردم و تو خودم گسترشش دادم خودم رو اونطور ک بودم پذیرفتم و عاشق خودم شدم کل روابط من از پایه تغییر کرد انقد ک اعتماد ب نفس و حس ارزشمندی در من نبود حتی نمیتونسم ب ازدواج فک کنم و تمام تجربیات من در مورد رابطه در حد سرشکستگی و حال خرابی بود آدمایی ک دنبال منفعت خودشون بودن سرراهم قرار میگرفتن همه اینا ب کل جاشون رو ب آدمایی دادن ک با خودشون تو صلح بودن دنیا رو از زاویه خوبش میدیدن خودشونو دوس داشتن و حس خوب رو گسترش میدادن همین موضوع باعث شد ک خدا ی رابطه از هرنظر ازاد ورهایی بهم بده ک بتونم هرلحظشو فقط لذت ببرم کنار همسری ک خودش برام انتخاب کرد علاوه بر خودش خانواده بی نظیرش ک واقعا مثل خانوادمن و وقتی پیششونم فقط حال خوبه خدایا صدهزار مرتبه شکرت برای این خاستمم ک در وجودم واضح شد و ب صورت عالی بهم دادی عاشقتم
*اگ ثروتتون رو از دست بدین و تبدیل ب یه آدم عادی بشید چقدر زمان میبره تا ب این جایگاه فعلیتون برسین؟
استاد بدون اغراق میگم عاشق این حد از تواضع و خاشع بودنتون هستم همون دیدگاهی ک ما ن از کسی بالاتریم ن پایین تر اینجا هم گفتین ک همین الانشم من ادم عادی هستم با همه خصلت هایی ک همه آدمها دارن تنها تفاوتی ک هس اینه ک یه روزی تصمیم ب تغییر گرفتین و عمل کردین بهش و فقط روی خودتون کار کردین اگ اینها گرفته شه هیچ اتفاقی نمیفته بلکه با جسارت دنبال یه سری ماجراجویی های جدید میرین چون همه اینایی ک دارین و تجربه کردین هرچند ک طبق قانون بدون تغییر خداوند اگر کسی در مسیر و مدار درست باشه هیچ وقت همچین اتفاقی نمیفته بلکه بیشتر و بیشتر نعمات و فراوانی هارو دریافت میکنه عاشقتونم ک انقد رها و توحیدی عمل میکنین الهی شکرت
*چرا بعضی ها ب راحتی حرفهارو قبول میکنن ولی برای ی سری چند سال طول میکشه؟
استاد در مورد تاریخ عضویت درست گفتین برای من 1402 روز تو این بهشت ثبت شده ولی درواقع روزی برای من بوده ک متعهد شدم ب تغییر ب اینکه هرروز ی گام هرچند کوچیک بردارم و نایستم چون هرچی انرژی و ثابت نگه داری میگنده عوض اینک اوضاع بهتر شه برعکس میشه اونایی ک آمادگی تغییر رو داشته باشن درک ب اونها داده میشه من الان چند ساله ک با شمام ولی تفننی بود میرفتم دورامو میزدم و ب مسئله ای ک بهمم میریخت میرسیدم قشنگ چک و لگدارو ک خوردم فقط میومدم با صداتون آرامش میگرفتم و دوباره میرفتم سر خونه اول و هی این تکرار میشه همینم نیاز ب تکامل داره ک طی بشه و بتونی حرفهارو درک کنی با تمرکز و تعهد و عشق و باوری ک روی خودت کار کنی تاثیر اصلی رو میذاره
(تعهد و عمل) واقعاااااا معجزشونو تو زندگیم میبینم ک استمرار داشتن در مورد کار گردن روی خودت و باورهات چ نتایجی رو رقم میزنه استاد واقعا عاشقتونم الهی شکرت
*سیر تکامل شما چطور بوده؟
عاشق این قانون تکاملم ب هرچی ک میخام برسم عجله ای نداشته باشم و در عین اینک لذت میبرم از مسیرم و دریافت هدایت های الله قدم ب قدم پیش میرم و برخلاف تصورم این قدم ها روند تکاملم رو سریع تر و روان تر میکنه بقول استاد مهم اینه از هرجایی ک هستم با هر استعداد و توانایی تو اون نقطه ای ک هستم شروع کنم و استمرار داشته باشم خدایا شکرت
*اگر ب 15 سال پیش برمیگشتین با همین آگاهی ها روی چ باورهایی کار میکردین چ کارهایی رو انجام میدادین؟
عاشقتونم ک انقدر خوشگل جواب این سوالارو میدین بیشتر لذت میبردین و زمان رسیدن ب خواسته هاتون کوتاه تر میشد و بیشتر مطمئن تر بودین ک خداوند میده و باعث میشد ب حس بهتری برسین کار کردن روی باور فراوانی و اینکه هرچی ثروتمند تر بشی پیش خدا محبوب تری یجورایی خیال آدم راحت میشه وقتی مطمئنه دگ هیچ ابهامی نداره غصه گذشته و ترس از آینده رو نداره میدونه ک تجربه های گذشتش پل پرتابی برای آینده هس و واقعاااااااا پشتش گرمه ب نیرویی که هرلحظه حواسش بهش هس
ازوقتی این آیه بهم الهام شده (یدُاللهَ فوقَ ایدیهم) هر لحظه ای ک زمزمش میکنم واقعا خیالم راحت تر میشه کمتر درگیر حواشی و اینا میشم و بیشتر میتونم تمرکز کنم روی اصولم
الهی بی نهایت عاشقتممممم که منو لایق هدایتت کردی و هرلحظه کمکم میکنی با اراده و مصمم و عزت نفس بالا ادامه بدم و هیچ چیزی جلودارم نباشه الهی صدهزار مرتبه شکرت
*چ باوری باعث شده ک انقدر انگیزه داشته باشین؟
نتایج ک با کار کردن روی باورها شکل میگیره باعث میشه آدم هی ادامه بده انگیزه داشته باشه برای حرکت و در روند این حرکت ها هی ب نتایج پایدارتر و با ثبات تر برسه
استادم واقعا تحسینتون میکنم شما دستی از همون دستان خداوندم هستین در زندگیم البته تا زمانی ک خودم میخام و خواستار تغییرم (اشاره ب تاریخ عضویت)عاشقتونم برای هدیه قشنگی ک برام در نظر گرفتین بی نهایت سپاسگزارم انقد ذوق زده شدم وقتی دیدمش دقیقا مثل عیدی ک مریم جون بهمون داد دوستون دارم
استاد قشنگم عاشقتونم
مریم جونم عاشقتم
خانواده قشنگم عاشقتونم
خدای قشنگم بی نهایت عاشقتممممم
الهی ک همیشه در پناه خودش شاد و سالم و پرروزی و آروم باشین
فعلا.
تصویری از قوانین؟!
اتفاقات رو خودم رقم میزم و از موارد کوچیک یادآور میشدم که قانون بدون نقص کار میکنه و کلا داستان همینه و طبیعیه بعضی وقتا بی حوصله بشی اما میدونی که قانون چیه و باید بیشتر تکرار کنی و ادامه بدی
ورودی رو کنترل کن، باورهای خوب رو برای خودت مرور کن و بعد هدایت میشی به افراد، ایده ها، شرایط و موقعیت های بهتر
تو ارتباط رو در رو مشکل دارم؟ روی چی کار کنم؟
رو عزت نفس کار کن
باورهای قبلیت باعث میشه خودباوری نداشته باشی و خودت رو کوچیک بدونی و ارتباط رو شروع نکنی
اگر تمام ثروتت رو از دست بدی چیکار میکنی؟!
وقتی در مدار درست هستید، هیچ وقت این اتفاق نمی افته
برای هر کسی که یک روند درستی رو طی کرده این اتفاق نمی افته چون این ذهنیت و باورهای خوب رو درست ساخته و به این راحتی ها خراب نمیشه
وقتی روی خودمون خوب کار میکنیم و باورها بنیادین میشن یعنی نتایج پایدار میشن سال های سال، به این راحتی یک شبه چیزی رو از دست نمیدی
و مطمئنا اگر بخوای دوباره این نتایج رو بسازی خیلی زمان کمتری میخواد.
چرا بعضی ها سریع رشد میکنن، سریع متحول میشن؟!
اون فرد تکاملش رو طی کرده و ناظر بیرونی فقط مرحله آخر رو دیده
مثلا خیلی از بچه های سایت، شاید با شنیدن داستانشون فکر کنید که خیلی سریع و یهو رشد کردن اما موضوع اینجاست اون افراد تو مراحل دیگه زندگیشون یک سری نتایج و زیرساخت ها و حتی تجربه های تلخی رو داشتن و الان این آگاهی ها رو بخاطر تجربیات قبلی زندگیشون، بدون مقاومت میپذیرن و آزمون خطای کمتری دارند.
خودت رو مقایسه نکن !
تنها زمانی افراد از یک محصول، آموزش، صحبت ،نصیحت، کالا، خدمات و… استفاده میکنند و نتیجه میگیرند که آماده دریافتش باشند !!!!
این موضوع برای من خیلی پیام داره که درک کنم آقا جان اگر کسی از کتاب یا محصول من استقبال نکرد یا نتیجه نگرفت فقط به خودم و محصولم برچسب بی ارزشی نزنم
اگر روی کالا، و خدماتم اطمینان و ایمان دارم و هر روز برای بهبودش قدمی برمیدارم، باید طبیعی بدونم که افرادی با من، کالا و خدماتم ارتباط نگیرند و قرار نیست محصول من برای همه باشه و همه رو راضی کنه
و افرادی که آمادگی اون رو دارند و تو فرکانس من و محصول من هستن بدون زور زدن با من آشنا میشن و به نتیجه مطلوب میرسن.
از کجا و تو چه مدت به این ثروت رسیدید؟
وقتی روی خودت کار میکنی یعنی کانون توجهت رو میزاری روی فراوانی، فرصت ها، نعمت ها و زیبایی ها،
از همون جایی که هستی، با همون فعالیت، از همون شهر با همون استعداد و توانایی نتایج شروع به بزرگتر شدن میکنه
فقط کافیه مقاومت هوایی که داری رو برداری (مثلا اگر مسئله ای تو ارتباطات داری، تو خانواده و محیط کار و..)
درها باز میشه و سرعت بیشتری میگیری
سرمایه گذاری شما رو چیه؟
ملک و رسالتم یعنی سایت و اشاعه توحید و یکتاپرستی
و اینجا استاد خیلی شجاعت به خرج داده با اون همه هزینه میلیاردی که روی تهیه پکیج های آموزشی برای دروس مختلف کنکور و… هزینه کرده
با ایمان همه رو کات میکنه
اما خیلی از ما اگر روی یک ایده یا طرحی کمی هزینه کنیم، انگار با ایده و اون طرح ازدواج میکنیم و میخوایم به هر قیمتی که شده ادامه بدیم درحالی که هدایت ها و نشانه ها آمده که تغییر کنیم یعنی حتما درس ها و تجاربی رو باید از اون برنامه ها میگرفتیم و پله ای میشده برای مراحل و کارهای بعدی ما
پس مقاومت بیجا نداشته باش!
اگر برگردید به 15 سال قبل چطور کار میکردید؟ چکار میکردید؟!
سعی میکردم بیشتر لذت ببرم و بیشتر مطمئن بودم که خدا به من می دهد و این کار باعث میشد احساس بهتری داشته باشم و نتایج سریعتر و بهتر
روی همین باورها کار میکردم فقط خیالم راحت تره روی نتیجه
چون راه رو بلدم و قانون رو بلدم، اگر این عشق و انرژی و تمرکز رو تو هر کاری بزارم همینقدر نتیجه میداد یا بیشتر حتی
چکار کنیم انگیزه ها حفظ بشه و تو مسیر بمونیم؟
دیدن و یادآوری نتیجه ها و استمرار در مسیر
(قانون پایداری نتایج)
به نام خدای بخشنده مهربان
خدایا شکرت برای یه درس شیرین ارزشمند و و با عشق گوش کردم خلاصه نویسی کردم و اینم کامنتش شیرینی ودم و بچهها
من به راهم ایمان دارم و دوست دارم توجهمو روی تمرکز بیشتر و تمرین بزارم ولی حالا دیگه دلیل منطقیمو در میارن ون کمکم میکنه ببینم چقدر این راه ارزشمنده و قدممو به خوبی بردارم و چقدر قدرت دارند ین رفتارها و عادتها مثبت
@@@
من از قبلم یه حسی واضح هم میگفت فقط لذت ببر و من عاشق مدرسه عاشق دوستام عاشق درسم عاشق این راه زام بودم این راه زیبای مدرسه که هر روز میرفتم و با همه لی لذت میبردم جوری که مدرسه یخواست تموم شه نمیدونستم بعدش چی میشه یعنی دبیرستانمو میگم و بعدشم تیجههای خوبی گرفتم
وبرام راز خیلی اشنا بود انگار قبلا دیدم وحرفای شمام یه اهن ربایی
سلام خدمت دوستان عزیزم.
این جمله استاد خیلی آرامش بخش هست که کسی که در مسیر درست قدم برمیداره و حرکت میکنه و ادامه میده و نتایجی رو بدست میاره هیچ وقت یک شبه نتایجش از بین نمیره. مثل زیدان، مثل وارن بافت، مثل بیل گتیس، مثل خود استاد. یعنی اگه من نتایجی رو با استفاده از قانون گرفتم و رشد کردم اینطور نیست که یک شبه این نتایج از بین بره و یک اتفاقی بیفته که همه چیز نابود بشه مگر اینکه مسیری که من رفتهام نادرست بوده باشه و فنداسیون درست چیده نشده باشه. فنداسیونی هم که درست چیده نشده باشه همون بهتر که از بین بره تا فنداسیون درست چیده بشه که نتایج پایدار ایجاد کنه. مثل افرادی که یک شبه تو قرعه کشی برنده میشن و ثروتمند میشن و با یک اشتباه در تصمیم گیری براساس حرص و طمع و .. کل ثروت بدست آورده رو از دست میدن. خب این افراد مدارهای ثروت رو طی نکردن به همین دلیل این اتفاق براشون میافته. یا افرادی که با آمپول و قرص بدن رو آوردن بالا و وقتی اون مواد نباشه مثل آب خوردن میان پایین. ولی کسی که عضلههاش رو قدم به قدم ساخته و روشون کار کرده و تغذیه درست و تمرین درست استراحت درست داشته و بدن اومده بالا به همین راحتی این بدن ضعیف نمیشه. مگر اینکه از راه نادرست این بدن رو آورده باشی بالا (همون قرص و آمپول) که در اینصورت خیلی سریع نتیجه از دست میره. پس باید حواسم باشه که از مسیر درست حرکت کنم و قدمها رو دانه به دانه بردارم.
در مورد این سوال که مسیر موفقیت قدم به قدم برداشته میشه و زمانی که نتیجه رو نمیبینید چطور انگیزههاتون رو حفظ میکنید که قدمها رو بردارید و ناامید نشید مثال بذر و گل و گیاه خیلی به من کمک میکنه.
اینکه همانطور که یک بذر رو که میکاری باید در شرایط مناسب قرارش بدی (خاک خوب، آب و نور مناسب) و این روند رو ادامه بدی تا جوانه بزنه رشد کنه و بزرگ بشه به همین صورت هم باید در مورد تغییر باورهات و تغییر نتایجت در هر حوزه اقدام کنی.
همانطور که وقتی چند روز بذر رو نگهداری میکنی و میبینی جونه میزنه در خصوص نتایج باورها هم به همین شکل هست. همون روزهای اول که کار میکنی یک سری نشانهها و نتایج رو میبینی که در حکم همون جونه هستند و اگر میخوای نتیجه رشد کنه باید همون روند رسیدگی رو ادامه بدی تا اون بذر رشد کنه.
چه چیزی باعث میشه انگیزهام رو حفظ کنم و ادامه بدم؟ نتیجه. اون نشانهها و نتایجی که با کار کردن روی باورها همون اوایل اتفاق میافته (جوانهها) این امید رو به من میده که ادامه بدم تا نتایج بزرگتر بشه.
سپاسگزارم.
به نام خدای مهربان
سلام به استاد عباسمنش عزیزم و خانم شایسته گرامی
گام 2-مصاحبه با استاد – قانون پایداری نتایج
اول اینکه امروز که گام 2 رو گوش دادم بیشتر از گام 1 حس کردم که نشستم روبرو استاد و استاد داره از خودش و قوانینی که عمل کرده برامون توضیح میده
همین انرژی کوچک رو انشالله اونقدر بزرگ بشه توی وجودم در ادامه که احساس کنم من و استاد و روبرو هم نشستیم و این هماهنگی و این صلح و این ارتباط بینمون اونقدر قوی بشه که من به تصویرب برسم که هیچ کس جز و من استاد حضور نداره و ما داریم باهم صحبت میکنیم
شاید یه روزی هم اتفاق افتاد
مداری که توش هستم الان میگه غیر قابل دستیافتنی هست
ولی از اونجا که تقریبا دو سال دیگه جام جهانی فوتبال قراره در قاره امریکا برگزار بشه و
انشالله استاد در اون تایم امریکا باشن و خودمم حرکت میکنم میتونم از نزدیک ببینمشون
میخواستم دریم برد درست کنم ولی دیروز کامنت یکی از بچها خوندم گفت من دریم بردم رو به کسی نشون ندادم
یه نگاه کردم دیدم اره منم وقتی چندماه پیش گفتم میخوام برم امریکا جام جهانی مسخرم کردن بعد دیدم راس میگه پشیمون شدم
میذارم اونقدر ایمانم قوی بشه بعد درستش میکنم اصلا شاید تا اون موقع از اون ادمها جدا شدم
3 جام جهانی هست که دلم میخواست برم ولی نشد.
ایده هایی که چند وقته و الان به ذهنم رسیده برای رسیدن به این خواسته اینکه پاسپورتم بگیرم و حرکت کنم و سفرهای مختلفی برم چه ایران چه خارج از ایران مثل دوبی و ترکیه و ارمنستان و قطر و…
جواب سوال این فایل :
من فکر میکنم اینکه دیگه فهمیدم نمیخوام اون زندگی که قبلا داشتم اون تجربه هایی که داشتم اون اتفاقاتی که تجربه کردم و شرایطی که برام رقم خورد تجربه کنم باعث میشه من برای تغییر اون شرایط و برنگشتن به زندگی قبل همچنان خودم توی این مسیر نگه دارم
وقتی من متوجه هستم که زندگی قبلی اصلا زندگی نبود که اسمش گذاشتم زندگی
با یاداوری این موضوع که اگر برگردم همون شرایط. قبل تجربه میکنم خودم نگه میدارم و در حالی که هیچ نتیجه چشم گیر از نظر خودم گاهی یا از نظر بقیه ندارم به مسیر تغییر شخصیتم ادامه میدم
مثلا من امروز متوجه یه الگو و عادت محدودکننده ذهنی در روابطم شدم که مدام داشت برام تکرار میشد
اینبار هیچی نگفتم سکوت کردم
با خودم گفتم اقا چرا این داره برای من اتفاق میوفته با این شدتی که برای من اتفاق میوفته برای بقیه نمیوفته و تغییرش مستلزم اینکه من ادامه بدم هی قدم هامو بردارم تا بتونم به صورت ریشه ای تغییرش بدم اینهم با متعهد بودنم توی این پروژه تغییر میکنه
خدا من خودم میسپرم به تو
توی این فایل گفتن که نتیجه ی نهایی که ما میبینم توی یک شب یا یه روز یا یه مدت خیلی کوتاهیی اتفاق میوفته برایند ضربات هست
استاد همین مثال توی جلسه 11 یا 12 راهنمای عملی گفتید و من از اون موقع جاهای کوچیک که به نتیجه نهایی نمیرسیدم اینو به خودم یاداوری میکردم
مثال سادش این بود که فاضلاب گرفته بود و من بعد از اب ریختن دوباره ریختم نشد دوباره ریختم نشد گفتم اقا بالاخره ضربه اخر میرسه
تا اینکه اتفاق افتاد، من نمیدونستم اون ضربه اخری که باز میکنه فاصلاب رو و تمیز میکنه چندمه؟ ولی میدونستم برایند ضربات چاه باز میکنه
برای تغییر زندگیمم همینه این ضربه ها رو اینقدر میزنم تا راه ثروت و خوشبختی و عشق و نعمت و ازادی و عزت نفس و اعتماد به نفس، رابطه بی قید شرط با خدای خودم، شهرت نیک و اختیار در تمام جنبه های زندگیم باز بشه
اما همه ی اینا لازمه ش اینکه به خودم یاداوری کنم توی هر مقطع و مرحله ای از پیشرفتم
مثل زدن یه میخ به دیوار میمونه ممکن 50 تا ضربه زده باشی نرفته باشه تو وقتی ضربه 51 میزنی یهو میره تو، حالا من که قانون درک نکرده باشم میگم اهههه چقدر این خفنه زد و رفت توی دیوار
اشتباهی که درمورد زندگی وحید شمسایی برام اتفاق افتاد
من ضربه اخر دیدم ندیدم قبلش این ادم بدهی هاشو داده بود و یه پرایدم خریده بود
بعد اون اتفاقات توی فوتسال براش رقم خورد ولی من همش فکر میکردم این ادم یهو پریده توی سالن بعد جریانات بعدش اتفاق افتاد..
و منو به اشتباه انداخت و نذاشت وقتی ام برای درک قوانین خدا بذارم
درمورد شک و تردید هایی که میاد واسمون همین الانش شک میاد اره برو فوتبال
چون جدیدا فهمیدم استقلال خوزستان و فولاد تیم زنان دادن و یکی از بچهای سالن اون روز بهم گفت یکی از بچها رفت تست داد استقلال خوزستان و قرادادش بست ولی من میدونم این راهش نیست
چقدرررر توی این مسیر ادمها میومدن میگفت اره برو مربی شو اولش اگاه نبودم هی رفتم جلو تر اگاه تر شدم نه نه این حرف ریشش از شک من به علاقم میاد
یا بدتر از اون میگفتن فوتسال ول برووو والیبال
چون من از والیبالم توی سن زیر 15 پیشنهاد تیم داشتم یه بار دیگه توی سن بالای 18 پیشنهاد داشتم
بسکتبالم داشتم ولی
همش اینا از شک میاد
از اینکه خودمم باور ندارم و یکسری باورهایی که میدونم از باور نداشتن خودمه
در پایداری در نتایج من دیدم بازیکنهایی که فوتبالشون تموم شده و حتی شکمشون گنده شده ولی وقتی توپو میدی بهشون از لحاظ فنی و تکنیکی مثل اون موقع هاشونن درسته سرعت و چابکی قبل ندارم ولی قشنگ میشه اینو دید
مثل استاد شجریان با اینکه فوت کردن ولی من حس میکنم صداشون هنوز زندس
چقدر این ادم پی علاقش بوده
اگر میخواهید تغییر کنید باید خیلی بیشتر از روی خودتون کار کنید
اگر ما الان اینجاییم در این پروژه معنی این هست همه ما جز همون ادمهایی هستیم که استاد میخواستن به عنوان یک شاگردی که وقت میذاره انرژی میذاره کار میکنه
و ما هم یه استاد تاپ میخواستیم من که همیشه توی دوران مدرسم دنبال بهترین ها بودم حتی در این حد که میخواستم دبیرستانم که ارزوی سال قبلم بود بعد از دوسال عوض کنم برم یه مدرسه ای فکر میکردم بهتره هرچند معلم هامون چندجا مشترک بود و مدرسه ماهم جز مدرسه هایی بود که خودش معلم انتخاب میکرد ولی من دنبال بهتر بودم
خدایاشکرت، کمکم کن در این مسیر ثابت قدم تر باشم
آمین
با ایمان
مریم درویشی
بنام تنها فرمانروای قدرتمند جهان هستی، بنام او که هر چه دارم ازاوست
سلام به استاد عزیزم ،استاد شایسته نازنینم ودوستان بهشتی ام
خداروشکر بخاطر یه روزدیگه،یه گام دیگه ویه فرصت دیگه
تصویر ذهنی از قوانین؟
تصویر خاصی از قوانین درذهن ندارم ،وقتی اولین بار فیلم راز را دیدم انگار چیزهایی شنیدم که از قبل می دونستمانگار فقط یکی باید می گفت که من خیلی مبهم می دونستم والان که یکی گفته برام باور پذیر شده که :
اتفاقات را خودم با افکارم رقم می زنم
وقتی این قانون را درک کردم شروع کردم به کار کردن رو خودم ووقتی کار کردم اتفاقات کوچولو کوچولو شروع شد بعد که اتفاق افتاد مطمئن شدم قضیه همین است حالا اگر اتفاقات بزرگ رخ نداده چون هنوز من رو خودم خوب کار نکردم پس همین جور ادامه دادم وهیچ موقعه نا امید نشدم بخاطر رخ دادن همان اتفاقات کوچیک (به مسیر خاصی هدایت می شدم ،کارهام راحت انجام میشد، غذایی که آنروز هوس می کردم آماده شده بود ،برخلاف گذشته مریض نمی شدم ،ماشینم خراب نمی شد ،مشتری برام بیشتر بود و…..)شاید مواقعی ناراحت یا بی حوصله می شدم ولی هیچ وقت نشد که بگم نه جواب نمیده ،جواب میده فقط من باید بهتر کار کنم
چون افکار من هست که اتفاقات را رقم می زند پس من باید آگاهانه ورودیهام را کنترل کنم ویکسری باورها را برای خودم ایجاد کنم بعد هدایت میشم ،ایده ها میاد ،شرایط وموقعیتها بوجود میاد ومن هدایت میشم به مسیر خواسته هام ،این چیزی بود که اوایل بهش رسیدم وبا اطمینان در مورد خواسته هام صحبت می کردم
چقدر این توضیح استاد جان برام جالب بود ودقیق من یک هفته است که دارم رو باورهای سلامتی کار می کنم وهر دفعه که از جام بلند میشم میگم خدایا شکرت که امروز اینقدر وضعیتم بهتر است ومطمئنا دفعه بعد بازم از این بهتر وراحت تر ،وهمین جور تا شب تکرار می کنم وقشنگ من دارم بهبودی وسلامتی را در خودم بیشتر حس می کنم خدایا شکرت
سخت بودن ارتباط گرفتن با جنس مخالف بصورت حضوری
روی عزت نفس باید کار کنیم ،درواقع به علت باورهای محدود کننده که در گذشته داشتیم وآن اعتماد به نفسی که از ما گرفته شده، سبب شده که خیلی خودمون را باور نداشته باشیم واحساس بی ارزشی کنیم اینکه فکر کنم او از من زیباتره ،تحصیل کرده ،خانواده ثروتمندی دارد همه این موارد سبب میشه که من نتوانم آن احساس خود باوری را در خودم ایجاد کنم به همین دلیل راحت نمی تونم با دیگران به خصوص جنس مخالف ارتباط برقرار کنم ،اگر بخوام تغییر کنم باید خیلی رو خودم کار کنم واین روند را باید طی کنم تا نتیجه برام بوجود بیاد
در این مورد من هم تا قبل از ورودم به دانشگاه خیلی مشکل داشتم وعلت آن هم این بود که همیشه می گفتند گناه داره با مرد نامحرم حرف بزنید، با ورودم به دانشگاه وبعد محیط کار خیلی بهتر شدم چون می دیدم بچه هایی که خیلی راحت با جنس مخالف ارتباط برقرار می کنند بدون اینکه مشکلی باشد وبا کار کردن آگاهیهای دوره عزت نفس خیلی خیلی بهتر شد واین کار کردن باید ادامه داشته باشد البته که آگاهیهای دوره احساس لیاقت هم فوقالعاده هست که من خودم را همین جور که هستم دوست داشته باشم وقتی من این احساس را نسبت به خودم دارم قاعدتا همین احساس را در دیگران نیز برانگیخته می کنم
اگر تمام ثروت وشهرتت را از دست بدی وتبدیل به آدم عادی شوید وکسی هم شما را نشناسد چقدر زمان میبره تا به جایگاه فعلی برسید
اولا که من همین الان هم یک آدم عادی هستم وکلا دوست ندارم که فکر کنید پروردگار به من لطف خاصی داشته،یا ویژگی خاصی دارم …..به هیچ عنوان اینطور نیست ،من یه آدم کاملا عادی هستم با همان ترسها ونگرانی ها ،کفر وشرک ،با تمام خصلتهایی که همه آدمها دارند فقط از یک زمانی سعی کردم رو خودم کار کنم واین روند را ادامه دهم ،بنابراین به هیچ عنوان به این شکل نیست که من به دلیل خاصی از بقیه بالاترم یا هر چیزی شبیه این
اگر تمام ثروت وشهرتت را از دست بدی چی میشه
هیچی نمیشه ،اگر این آگاهیها را داشته باشم از یه مسیر دیگه ای میرم ولی این را میدونم که هیچ اتفاق بدی نمی افتد ،کلی ماجراجویی های جدید میکنم در موارد دیگه ،من که به همه اینها رسیدم وتجربه اش کردم که وقتی اینها را از دست بدهم نه تنها هیچ اتفاقی نمی افتد بلکه با جسارت بیشتری یکسری ماجراجویی ها را می کنم هرچند وقتی در مسیر درست باشیم ویه روند درست را به مدت زمان طولانی طی کرده باشیم هیچ وقت این اتفاق برات نمی افتد به این دلیل که یکسری چیزها رادرست در ذهن خود ساختیم که این نتایج بزرگ اتفاق افتاده وآن درست ساخته شده ها به این راحتی خراب نمی شود
وقتی در مسیر درست پایدار شویم براحتی به مسیر قبل بر نمی گردیم حتی اگر کم کار کنیم یا اصلا کار نکنیم رو خود مثل کسی که 60 ساله هست ودوران جوانی کشتی گیر خیلی خوبی بوده ولی با اینکه سالها کار نکرده وقتی با شما مچ میندازه در یه لحظه مچت را می خواباند یعنی وقتی یک آدمی روی خودش کار کرده وبه نتایج بزرگی رسیده به این راحتی اتفاقات جوری رقم نمی خورد که از آن بالا بیافته پایین ،مگر اینکه آن پایه درست نباشد وخیلی زود یکسری اتفاقات رخ داده باشد ویک شبه به این نتایج رسیده باشد خیلی زود می افتد پایین بنابراین وقتی ما خیلی خوب رو خودمون کار کنیم وباورها بصورت بنیادین در خودمون ایجاد کنیم که نشانه آن این است که نتایج پایدار می شود براحتی ویک شبه چیزی را از دست نمیدیم
چرا بعضی افراد باشنیدن چند جمله متحول می شوند وزندگیشان تغییر می کنند وبعضی برای اینکه تغییر کنند باید سالها روی خودشان کار کنند ،چرا بعضی براحتی صحبتهای شما را باور می کنند وبعضی سالها طول می کشد باور کنند ،چرا بعضی به سادگی تسلیم می شوند وبعضی نه ،چرا بعضی به راحتی بخدا می سپارند واعتماد می کنند وبعضی نگران ومردد هستند، چرا بعضی براحتی ذهنشان را کنترل می کنند وبعضی بعداز سالها تلاش هنوز از کنترل افکار واحساساتشان ناتوان هستند این تضاد وتفاوت به چه علت است
کسی با یه جمله متحول نمیشه مگر اینکه آن اتفاقات قبلا در ذهنش افتاده ولی ما فقط آن لحظه آخر را دیدیم یعنی آن زیر خاک ،آن جوانه کلی اتفاق افتاده ورشد کرده وپیش رفته بعد در یه هفته رشد کرده آمده بالا وما آن بالا را میبینیم آن زیر را قبلا ندیده بودیم ،کسانی به برنامه های من میان که آماده تغییر هستند وانرژی میزارند برای کار کردن روی خودشان ،یعنی خیلی از کارها را کردند اما هنوز،آن ضربه آخری رو نزدند وقتی میان به برنامه ما آن ضربه آخری را درموردش،توضیح می دیم ،آن ضربه آخری رو روی خودش کار می کند واتفاقات رخ می دهد وبعضی از دوستان که کامنت ها را میبینند میگن چطور آن مدت عضویتش 10 روزه به این نتایج رسیده من مدت عضویتم دوساله به این نتایج نرسیدم هنوز ،اینا همه بر میگرده به آن آماده گی ویه موضوع دیگه در مورد مدت عضویت ،اصلا مدت عضویت در نتایج افراد تاثیری ندارد ،آن مقداری که با تعهد ،باعشق وتمرین وباور روی خودمون کار کنیم تاثیر اصلی را دارد
من خودم به اصرار یکی از دوستام با سایت استاد آشنا شدم چون دنبال آرامش بودم واز اول اصلا نمی دونستم چه جوری هست خیلی مطالب برام پذیرفته بود اینکه فقط روی قدرت خدا حساب کنم وبخدا توکل کنم یعنی میخوام بگم گوش دادن به فایلهای توحیدی حال مرا خوب می کرد هر چند با کار کردن بیشتر روی خودم متوجه شدم در ظاهر به خدا توکل می کنم وسعی کردم این قسمت را با کار کردن بیشتر، اصلاح کنم به شدت ذهنم مقاومت داشت به شنیدن فایلهای گفتگوی استاد با دوستان یا فایلهای سریال زندگی در بهشت ولی من آگاهیهای دوره قانون آفرینش وعزت نفس را هم کار کردم وهم تمرین کردم وانصافا به اندازه ای که تمرین کردم نتایج بزرگی گرفتم تونستم به آسانی وابستگی ام به اطرافیانم وهمسر سابقم کم کنم وازش جدا بشم ،بعد از جدایی حقوقم خیلی بیشتر شد که برا خودم ماشین خریدم همسری را جذب کردم که تمام خصوصیاتی که مد نظرم بود را داشت وخیلی اتفاقات ریز ودرشت دیگه والان که تقریبا 2سال ونیم هست که بصورت جدی تر دارم رو آموزه های استاد کار می کنم نه تنها مقاومتهای ذهنی من از بین رفته بلکه یکی از برنامه های روتین من دنبال کردن فایلهای سریال زندگی در بهشت ،سفر به دور آمریکا، گفتگو با دوستان هست والان کلا جنس اتفاقات یه جور دیگه هست ودقیقا نسبت به اینکه من چقدر آموزه های استاد را باور و روی خودم کار می کنم واینکه چقدر مداومت وتمرین در این مسیر دارم، نتایج من هم متفاوت به قبل خواهد بود
سیر تکاملی سالهای اول پیشرفتهایتان را ،همان موقعه که در آمدتون طی یک یا دوسال 150 برابر شد
وقتی من روی باورهام کار کنم به همان نسبت که باورهایم تغییر کند از همان کاری که دارم در آمدم بیشتر میشود وقتی روی خودم کار می کنم اصلا نیاز نیست که چیزی را تغییر بدم از همان جاییکه هست (با همان استعداد،همان توانایی )تغییرات شروع می شود بعد خودبخود به مسیرهای بعدی هدایت میشیم ،که اگر مقاومتها را کم کنیم یعنی ترمزها را حذف کنیم وتمرکز صددرصد برروی کار داشته باشیم اتفاقات بزرگ وبزرگتر می شود
راجع به سرمایهگذاری بیشتر توضیح بدهید
برنامه ریزی وهدفهای خیلی زیادی برای شروع بیزنس های متفاوت در آمریکا داشتم وهزینه های زیادی هم کرده بودم ولی وقتی بهم الهام شد همین مسیر رو پیش برو وتمرکزت رو بزار روی همین مسیر تمام آن اهداف را کات کردم
یعنی اگر من در مسیر درست قرارداشته باشم وتمرکز وانرژی بر همان کاری باشد که می دونم درسته ، فارغ از اینکه خیلی بیزنسهای دیگه ای هم هست که شاید به در آمدهای بیشتر برسم اگر در همین مسیر ادامه بدم وبه الهاماتی که خداوند به من دارد گوش بدهم در همین مسیر به خیلی بیشتر از آن در آمدها می رسم
اگر با این آگاهیها وتجربه ای که الان دارید به 15 سال قبل برگردید به روزهایی که از لحاظ مالی ضعیف بودید وروابطتون نادلخواه بود دقیقا چه کارهایی را انجام می دادید ؟روی کدوم باورها کار می کردید ؟ چگونه وچقدر ؟
خیلی سخته که بخوام آن موقعه ها را به یاد بیارم که بگم چیکار می کردم ،ولی جوابی که الان می دونم این است که بیشتر لذت می بردم درواقع بیشتر مطمئن بودم که هر آنچه که بخواهم خداوند به من می دهد که نتیجه آن میشد داشتن احساس بهتر بنابراین به مسیرهای بهتری می رسیدم
رو همین باورهایی که الان دارم کار می کنم ،کار می کردم همان مسائلی که آن موقعه کار میکردم مثل باور فراوانی ،باورهرچقدر ثروتمند شویم نزد خدا محبوب ترمی شویم همانها را کار می کردم یعنی فکر نمی کنم فرقی می کرد فقط تفاوتش این است که خیالم راحت تره نسبت به نتیجه چون یه مسیر را بلدم وقانون را می دونم وایمان دارم که به اهدافم می رسم (چون تمام عشق وانرژی وتمرکزم را برای آن کار میزارم )
خدایاشکرت….شکرت….شکرت
در پناه الله شاد وثروتمند وسعادتمند وسلامت باشید در دنیا وآخرت
سلام به استاد عزیزم ومریم عزیزم
راجب یک مسئله ای که این روزها من را خیلی آزار میدهد و ذهنم خیلی درگیرش هست اون هم اینه که من وقتی برای رسیدن به خواسته هایم اقدام میکنم و حتی اون هارا تصور میکنم ویروسهای ذهنیم یا همون قفل های ذهنیم بهم میگن این مسیر استاد عباس منش سخته و بیخیال شو ول کن چرا میخوای سختی را ادامه بدی
تو نمیتونی از پس این مسائل بربیای
یا مثلا در باره موضوع عاطفی یا شغلی نکات منفی اون موضوعات را یادآوری میکنه برام
استاد برای اینجور مواقع شما چه پیشنهادی به ما میکنید؟؟
چه کاری را انجام دهیم تا ذهنمون آروم بگیره و دست از استمرار در هدف هامون بر نداریم؟