مصاحبه با استاد | قانون پایداری نتایج - صفحه 38

667 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    منیره صدیقی گفته:
    مدت عضویت: 349 روز

    سلام استاد عزیزم.

    روز تون بخیر.

    من چند روزی می‌شد که دچار استرس و عجله شده بودم با خودم می گفتم چرا هرچه تلاش می کنم هنوزم اون نتیجه نهایی رو نگرفتم و به هدفم نرسیدم پس چرا من به هدفم نمی رسم آخه تا کی !!!!!

    ولی خدا بهم لطف بزرگی کرد و منو هدایت کرد به پروژه مهاجرت به مدار بالاتر و دوباره خدا دستمو گرفت که از مسیر خارج نشم و ادامه بدم مسیرم رو .

    چقد بیشتر فهمیدم مسیر تکامل رو و ایمانم به رسیدن به هدفم زیادتر شد بخصوص با زدن مثال تون از پیر زن که طی یک سال تمرین تونست گوساله یک ساله رو با شونه هاش برداره چرا چون عضلاتش طی یک سال تمرین قوی شده بود .

    منم باید همین مسیرم رو ادامه بدم و ذهنم رو کنترول کنم تا به هدفم برسم درسته که هنوز نتیجه نهایی پدیدار نشده ولی اون بذر در داخل زمین رشد میکنه و کم کم به مرور زمان حاصل میده.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    محمدرضا احمدی گفته:
    مدت عضویت: 3087 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام خدمت استاد و همراهان عزیز

    چقدر جالبه که نشونه امروزم در مورد درسهایی از طوفان مایکل بود و دقیقا امروز هم این فایل رو دیدم برای پروژه و قسمتی که در مورد طوفان هایی که ازشون درس میگیریم هست

    و دقیقا همزمانی داره با یه روندی که الان تو زندگیم داره طی میشه از کنترل ذهن

    همش همش کنترل ذهنه

    یعنی اونی که تو کنترل ذهن هربار بهتر میشه دیگه به این راحتیا اتفاقات بیرونی نمیتونه ذهنش رو بهم بریزه که هیچ بلکه هربار بهتر بشه میتونه دقیقا الخیر فی ما وقع رو ببینه که این برمیگرده به احساس لیاقت دروتی که من میگم این حتماا واسه من یه خیرتی داره!

    چقدر این فایل و ترکیب و همزمانیش با نشونه امروزم برای منه

    چون میدونی اصلا تماام موضوع گوش کردن و باور کردن الهامات خداوند و عمل کردن به اونه به شکلی که الهامت گفته، اینطوری الان باید نگاه کنی اینطوری باید رفتار بکنی یعنی یه تعهد اصلا به قول خانم شایسته غیر قابل مذاکره که من اصلا آقا هیچی نمیفهمم هیچی هم نمیدونم الان من الان فقط فقط اینطوری که خداوند هدایتم کرده میخوام فکر کنم ببینم عمل کنم تمرکز بذارم توجه کنم

    کااری به هیچییی ندارم!!

    یه مسئله ایی دارم که خودم نتونستم راه حلش رو پیدا کنم بعد خدا هدایتم کرده و گفته آقا این مسئله ت بخاطر این باگه بخاطر این موضوعه که به ظاهر هیییچ ربطی نداره

    ولی وقتی خداوند برات توضیح میده میگی خداااایااا ببین چقدررر درسته چقدرر منطقیه چقدر تو بیشتر از من منو میشناسی چقدرر تو آگاهی تو بیشتر از که هیچ تویی که فقط منو میشناسی از کنه من آگاهی ترمزمو میبینی و بهم میگی

    و اون موقع میگه رو این تمرکز بذار محمدرضا تا اون مسائلی که الان هست برطرف بشه

    حالا اینجاا مهمه اینجا مهمه که چقدرر عمل میکنم مخصووصا تو شرایطی که ذهنم بهم فشار میاره بخاطر اون مسائل و راه حل ذهن همش تغییرات بیرونیه ولی تو قلبم خدا بهم گفته اگه میخوای تغییر کنه شرایطت باید رو این مورد تمرکز بذاری و ذهنت رو جهت بدی به سمت اینور اینطوری بخوای اینطور نگاه کنی و مسئله اینجاست که ذهن مقااومت داره مخصوصا تو لحاظ سخت که کنترل ذهن کار سختیه چون میگه این چیزی که خدا میگه آخه چه رربطی داره به اون؟؟

    ولی میدونم من که چقدررر منطقی بوده حرف خدا

    ببین اینجاست اینجاست که باید عمل کنی به الهامت اینجاست که باید کنترلش کنی اون ذهن رو با ابزار صحبت کردن نوشتن هرجوری که بلدی

    و وقتی ادامه بدی و بدوون شک نتایج پیروی از الهامت بیاد

    اون موقعس که ذهنت تسلیم تر میشه

    و اینجاست که خدا پات رو سفت تر میکنه

    اینجاست که ذهنت منطقی تر میشه براش که نه باباا خدا میگه یه چیزی داره درست میگه

    اینجاست که من از طوفان های بیرونی نفع و سود می برم چون حرف خدای خودمو گوش کردم و عمل کردم به حرفش

    جاابم میدونی چیه وقتی به حرف خدا گوش میدم بلافاصله خیلی سریع ذهنو میشه جمعش کرد

    فقط حرف خدا رو باید گوش کرد این راز کنترل ذهنه تمووم شد ررفت بخدا

    ممنونم از استاد عزیزم و تیم عالی شون و همه همراهان عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    Yalda va Hossein گفته:
    مدت عضویت: 2384 روز

    به نام خدایی که به ما میگوید:

    تو ای زیباتر از خورشید زیبایم،تو ای والاترین مهمان دنیایم

    بدان آغوش من باز است،شروع کن!

    یک قدم با تو،تمام گامهای مانده اش با من…

    سلام سلام مریم جانم ،مریم بانو عزیزم خدا قوت جانانه به جان و تن و قلبت

    سلام به استاد عزیزم ، استادی که اول خودش شاگرد تمام فایل هایی که میسازه و تا همین الان که غرق در نعمته همچنان در حال عمل به قوانین ،چون قوانین جهان هستی اینجوری نیت که یه روز کار کنی تمام،تا اخر عمرت باید با این قوانین عمل کنیی باید بشه جزیی از وجودت عاااااشقتم استاد عزیزم

    پییییییییییییییش به سوی یه مدار بالاتر و ساخت مدار بعدی

    خوب در مدار قبلی یاد گرفتیم که اول باید خدارو در راس کامون قا بدیم فونداسیون درست و اصولی بچینیم تا بریم مرحله بعد ..

    اول از همه اینکه ما باید وقتی میگم باااید دیگه توش {آگر و اما و ولی و اخه و خوب پس اون چی و نمیدونم هر بهانه ای که به ذهنتون میااد } باید بزارید کنار مثل یک وحی منزل بپذیرید بااااااااااااااااید بپذیرید که “”” این من هستم که با افکارم و کانون توجه ام و با ارسال فرکانس هایم زندگیم را خلق میکنم “”” خداوند از قدرت خلق کنندگی اش به من هم داده و من میتونم زندگی خودک رو خلق کنم یعنی من باید بپیذیرم هرآنچه که در زندگی من اتفاق میافته هرانچه دقت کنین هر آنچه را که در زندگی من اتفاق میافتد من خودم ،خود من هستم که اون اتفاق رو رقم زدم

    این مهاجرت یک قوانینی داره که باید اجراش کنیم تا بتونیم وارد مدارر بعدی بشیم و اولین قانونش هم همین که باید بپذیریم که ما در جهانی زندگی میکنیم که جهان فرکانسیه ، جهانی که بر پایه انرژی ساخته شده و ما وظیفه دایم طبق این قوانین رفتار کنیم و این قوانین همیشگی است مثل قانون راهنمایی رانندگی ،ما نمیتونیم بگیم خوب چون یبار کمربند بستم دیگه کافیه بلکه باید همیشهاین قانون رو اجرا کنیم و این فایلی که در مدار دوم مریم جااان برای ما قرار دادند دقیقا استاد راجع به این صحبت کردند که ما احتیاج داریم که بپذییم

    کار کردن روی خودمون همیشگی است همیشگی همیشگی، استمرار تو مسیر باعث میشه که من تو این زمینه قویتر بشم و هرچقدر و به جلو میریم خوب قویتر میشیم مثلا وقتی میای روی کنترل ذهن کار میکنی و این کار رو ادامه میدی ادامه میدی تا عضله کنترل ذهنت قویتر میشه خوب نتایج هم بهتر میشه هم دیگه به همین راحتی افسار زندگیت رو نمیدی دست ذهنت چون دیگه تو این کار خبره شدی و به همین راحتی کنترل از دستت در نمیره

    البته که تو این مسیر ناامیدی هم هست و به قول استاد عزیزم ما در دنیای مادی زندگی میکنیم و هیچ چیز صفر رو یک نیست و احتمال اینکه ناامید بشیم تو مسیر وجود داره چون ما انسانیم فقط نباید اجازه بدیم به خودمون که مدت طولانی رو در ناامیدی بمونیم البته من اینطور متوجه شدم که شک باعث ناامیدی میشه ،چون یجایی اون قانون رو یادمون میره و ما یواش یواش کار کردن روی خورمون و فراموش میکنیم و اصل رو یادمون میره ،دیگ اون تلاش و نداریم ودیگه اون استمرار نیست و باعث میشه نتایج کم بشه یا اون نتیجه ی دلخواه به وجود نیاااد ،هی به خودمون میگیم نمیشه ،جواب نمیده ،برای من جواب نمیده،و اینجا شک میاد سراغ آدم و اگر اجازه بدیم این روند ادامه پیدا کنه شک تبدیل میشه به ناامیدی و خطرناکه ، به خاطر همینه همین اول راه باید این آگاهی هارو باید مثل وحی منزل بپذیریم و تعهد بدیم که عمل کنیم و ادامه بدیم و قانون اول مدار و اول رو یادمون بندازیم و اگر سعی کنیم وصل بشیم به منبع، سعی کنیم وصل بشیم به خدا ،خدا خودش دستمون میگیره و مارو از این ناامیدی نجات میده.

    تجربه خودم در این مرحله ای که شرک یا ناامیدی میااااد سراغم واقعا تنها کاری که میکنم با خدا حرف میزنم فایل های توحیدی گوش میدم وهمیشه خدا بوده که به دادم رسیده و نور خودش رو در قلبم بیشتر کرده یا سعی کرده صدای خدارو بیشتر کنم تا صدای ذهنم رو نشنوم و به همه ی دوستان عزیزی که دارن کامنت منو میخونن این روش بینظیر پیشنهاد میکنم فایل های توحیدی استاااد بینظیرن واقعا درجه یکن ،من و عشق دلم تصمیم گرفته بودیم که فایل های توحیدی مثل همین پروژه ای که مریم جان درست کردن درست کنیم و هر روز یم فایل گوش کنیم و کامنت بزاریم و فوکوس کنیم روی این فایل های طلا ،واقعا فایل های توحیدی استاد طلا هستند البته که همه ی فایل های استاد بی نظیرن ویکی از روش های که میشه در مواقع ناامیدی انجام داد همینه و من ازش نتیجه گرفتم .

    و دومین کاری که میکنم اینه که جواب شک های ذهنم رو میدم چون ذهن ما منطقی هستش و وقتی دلیل و منطق براش بیاری ساکت میشه و نمیتونه چیزی بگه ازسلاح منطق استفاده میکنم و اون چیزی نیست جز الگوآوردن برای ذهن.

    من یه دفتر برمیدارم و لیست میکنم از مواقعی که، از زمان هایی که وقتی به قانون عمل کردم و استمر ار داشتم و تعهد رو داشتم و نتایج خوبی گرفتم و دونه دونه نتایجم مینویسم مثل:

    1. سال 98 با کردن روی قاون تونستم درآمدم 40 برابر کنم .

    2. سال 99 با عمل به قوانین با عشق دلم دفتر املاک خودمون راه اندازی کردیم و کلی درامد ساختیم و تونستیم دوره های استاد رو به راحتی بخریم

    3.سال 99 با عمل به قوانین تونستم ماشین صفر پژو پارس بخریم ،کلی سفر رفتیم.

    4.تونستم سال 1400 یک مغازه بخرم که الان از لحاظ لوکیشن بهترین لوکیشن شذه وپیشرفت خوبی داشته.

    5.با عمل به قوانین بهترین رابطه عاااشقانه رو با عشق دلم تجربه کردیم و داریم تجربه میکنیم

    اول نتایج مااالی رو مینویسم که ذهنم ساکت شه و بعد مهمترین نتیجه های که برای من داشته آرامشی بوده که داشتم ، مهمترینش، بزرگ شدن شخصیتم بوده، شناخت خودم بوده وراحتر شدن زندگی برام و بزرگترین و بهترین نتیجه ای گرفتم و به همه چی میارزه به کل دنیا ،جهااان اصلا هر چی

    شناخت خدا بوده شناخت خدای خودم شناخت خداااای که همه جوره عااااشق منه و منو دوسم داره ،خدااای که خودش با دست های خودش منو افریده و منو خلیفه این دنیا قرار داده،خدایی که منو اشرف مخلوقاتش خونده و و و و و

    به امید دیدارمون در مدار بعدی…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    فرحناز ثانی گفته:
    مدت عضویت: 964 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    الله وهابی که فرمانروای کل جهان است

    خدای من سپاسگزارم ازت که این جهان قانون مند رو آفریدی و به من اجازه دادی این جهان زیبارو تجربه کنم

    سلام استاد بی نظیرم سلام مریم مهربان و قشنگم از ته قلبم خدارو سپاسگزارم برای وجود دوتا نازنین که با عشق اینقدر به همه کمک میکنند

    از اونجایی که هرکس دنبال هدایت باشه به یقین خدا هدایتش میکنه من دارم میبینم نتایج کوچک رو و هرروز بیشتر باور میکنم که راه درست همینه

    همه چیز از دوره ی شگفت انگیز خانه تکانی ذهن شروع شد وقتی که از خدا عاجزانه درخواست هدایت کردم و منتظر هدایتش ماندم و هدایتم‌کرد به پروژه خانه تکانی ذهن و خدای من شاهده این پروژه بی نظیر بود من اواسط این پروژه کاری که دوسال میخواستم شروع کنم و نمیکردم رو استارت زدم با نهصدهزارتومان و امروز هنوز سه ماه نشده در عرض 50روز الان هجده میلیون جنس دارم و نمیدونید چقدر بهم کمک کرده این اتفاق همه ش میگم دیدی میشه دیدی خدا روزی رسانه دیدی میشه با کمترین امکانات شروع کنی و به قول استاد با مهم ترین قانون یعنی تکامل بری جلو یعنی من توی کارم به وضوح دارم تکامل رو درک میکنم پیج اینستا زدم از صفر مطلق هیچ فالور فیکی نگرفتم هیچ کاری نکردم 20نفر بهم پیام دادن فقط با صد تومان پیج شمارو تبلیغ میکنیم و از این حرفا و من همه رو رد کردم و گفتم خدا خودش به وقتش که ظرف من بزرگتر بشه تبلیغ میکنه برام چون توی فایل فکر کنم سوم خانه تکانی ذهن استاد کامل درباره تبلیغ حرف زدن و من دارم یاد میگیرم فقط روی خدا حساب باز کنم و دلخوش این تبلیغات نباشم

    و من اولین مشتری اینترنتیم رو زمانی داشتم که فقط150تا فالور داشتم

    و مشتری دومم که همین دیروز بود با شروع سال جدید میلادی کلا 240تا فالور دارم

    و خداروصدهزار بار دارم‌شکر میکنم که یهو مثل بادکنک نمیرم بالا قدم به قدم و کوچیک کوچیک دارم میرم بالا

    اما به طرز جادویی خداوند تمام اطرافیان و فامیل رو مشتری من کرده کلی ازم خرید میکنن و من هرروز دارم دست خدارو تو این کارم‌میبینم

    کاری که با چند جین جوراب ساده شروع کردم و الان انواع و اقسام بهترین جورابهارو دارم و بهترین لباس زیرهارو دارم و جنسهای مختلف دیگه

    تو کل عمرم تاحالا خودم‌شغل نداشتم همیشه برای مردم کار کرده بودم و منتظر حقوق اونا بودم و همیشه باورم این بود مگه میشه با شغل های ساده و کوچک پول درآورد و الان دارم‌میبینم که صد در صد میشه چون من بالاخره ساختم اولش بهم‌گفتن دوماهه ناامید میشی و جمع میکنی و من بیشتر مصمم‌شدم که ادامه بدم و روی باورهام‌کار کنم تا به خودم و به هرکسی که باورم‌نداره ثابت کنم خدا هدایت میکنه اگر در مسیر هدایت خدا قرار بگیری از خدا خواستم‌بهم بگه قدم‌دوم‌چیه چون من قدم اول که استارت کارم بود رو برداشتم و در لحظه بهم‌گفت قدم دوم کار کردن روی باورهاته

    و من به شدت دارم تلاش میکنم‌ببینم چه باوری دارم نسبت به کسب ثروت و خوشبختی روان و ساده و عزتمندانه

    هنوز نمیدونم اما دوباره نشستم و گفتم خدای من هدایتم کن کمکم کن من نمیدونم چه باورهای پنهانی دارم کمکم کن من دیگه نمیخوام مثل قبل باشم

    و دوباره اومدم تو سایت و دیدم پروژه ی جدید استارت خورده مهاجرت به مدار بالاتر و من قلبم اکلیلی شد و گفتم بازهم درخواست و بازهم اجابت الهی شکر

    و بسیار خوشحالم همین دو جلسه ی اول کلی کد و آگاهی داد بهم به شرط عمل

    امروز با افتخار میگم من برای رسیدن به شما هم قدم های تکاملی طی کردم کلی آزمون و خطا دادم کلی این استاد اون استاد رو امتحان کردم همه شون خوب بود چون یه کوچولو فرکانسمو میبردن بالاتر ولی کامل نبود یه چیزی کم بود یه چیزایی میگفتن که درونم قبول نمیکرد میگفتم نه این نیست یه چیز دیگه س اینا دارن سختش میکنن سخت نیست ساده س ولی عب نداره از اینکه بری بشینی فیلم‌و اخبار نگاه کنی ک بهتره باز اینا حرفای خوب میزنن حالا یکمم حرفاشون دودلت میکنه عب نداره ول نکن ادامه بده

    یه استادی داشتم حرفاشون زیبا بود ولی میگفت باید ناز خدارو بکشی خدا به این راحتیا جواب نمیده که خدا ناز داره این همه سال فلان کردی بهمان کردی یه روزه که جواب نمیده برو اینکارو کن اونکارو کن

    بعد من میرفتم تو احساس گناه وای حالا چیکار کنم خدا جوابمو بده هرشب تو خلوتم اشک میریختم خدایا ببخشید بیا برگرد تنهام‌نزار و روزها غمباد داشتم

    یهو خدا هدایتم کرد به سایت سایتی که خیلی وقت بود عضو شده بودم اما هیچ فعالیتی نداشتم و عملا فقط عضو شده بودم وقتی چنتا فایل از شما دانلود کردم و نگاه کردم بعد چندروز دیدم آرامش گرفتم‌ انگار خدا داشت میگفت من اینجام ها جایی نرفتم مقاومت داشتم که تمام اونایی که دارم دنبالشون میکنم‌رو آنفالو کنم‌و فقط با یک استاد برم جلو میگفتم ببینم این چی میگه اون‌چی‌میگه و خطای کار همینجا بود اما اون آرامش کار خودشو کرد و من رفتم اینستا همه رو آنفالو کردم و گفتم بزار یه مدت فقط استاد عباسمنش رو دنبال کنم ببینم ایشونم‌مثل بقیه س اولش خوبه بعدش حرفاش میره تو حاشیه یا نه

    بعد دیدم نه هرروزی ک میرم جلو تر انگار دارم به خدا نزدیکتر میشم حالم بهتر میشه قلبم اروم تر میشه نتایج ریز ریز میاد اما داره میاد پس اینجا همونجایی که باید بمونی و پاسفت باشی و کار کنی رو خودت

    الانم میگم استاد واقعا واقعا واقعا توحید رو فقط داره بهمون یادآوری میکنه

    فقط کافیه عمل کنیم

    وقتی روی خدا حساب کنی خدا دستانشو برای کمک تو میاره

    از خدا سپاسگزارم که شمارو انتخاب کرده که توحید رو فریاد بزنید

    از شما سپاسگزارم که اینقدر پر قدرت و زیبا توحید رو فریاد میزنید

    که همه چیز توحید و قدرت خداست

    راستی من تصمیم‌گرفتم قدم اول دوازده قدم رو بهاشو پرداخت کنم و شروع کنم

    و دارم پولشو جمع میکنم و خبر خوب اینکه شما به من هدیه دادید که باهرخرید به جای پانزده درصد بیست و پنج درصد مبلغ به کیف پولم برمیگرده و من این رو نشانه ای دیدم از سمت خدا که حتما تهیه کنم این دوره رو و شروع کنم به کار کردن روی خودم

    استاد مهربان و بی نظیرم دوستتان دارم

    مریم‌جانم دوستت دارم

    الگوهای من برای تغییر زندگی ام

    در پناه الله یکتا شاد باشید سلامت باشید ثروتمند باشید سعادتمند باشید در دنیا و آخرت

    من یقین دارم که شمارو ملاقات میکنم

    به امید دیدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    انسیه زمانی مهر گفته:
    مدت عضویت: 695 روز

    سلام استاد عزیزم مریم بانوی مهربانم

    درباره راهی که در زمانی که نتایج محصوصی دردست ندارم اما مسیر را ادامه بدهم باید بگویم

    من هر زمان که نجواهای ذهن زیاد می‌شود با

    یادآوری نتایجم از اول مسیر و بهتر شدن اوضاع به خودم انگیزه می دهم

    و یکی دیگر از چیزهایی که خیلی به من کمک می‌کند یاد آوری این جمله از استاد است که در قدم اول دوازده قدم می فرماید وجه تمایز ایمان و کفر پذیرش ربوبیت است واز آن جایی که احساس شیرین بودن در حضور خدا برای من یک اهرم قوی لذت است این جمله من را آرام می‌کند

    واز منطق های قوی که من دراین فایل به دست آوردم

    درک بهتر از قانون تکامل که دلم را روشن کرد

    تغییر از همان جایی که هستی شروع می‌شود

    وبا دیدن این امر در زندگیم ایمانم قوی تر شد

    ومهم ترین منطق برای ذهنم

    احساس خوب است و از آنجایی که من آن طرف ماجرا را کاملا درک کردم قدر این طرف را که احساس آرامش است احساس اطمینان قلبی است

    به خوبی درک میکنم

    خدایا سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    سپیده آقایاری گفته:
    مدت عضویت: 1821 روز

    با نام و یاد خدا

    خدا رو شاکرم که یک روز دیگه هم زنده ام تا در این مسیر زیبا به خودشناسی و خداشناسی بیشتر بپردازم. از شما اساتید عزیز هم ممنونم بابت فایلهای خوب و آگاهی بخش به ظاهر رایگان، اما غیرقابل ارزش گذاری.

    چقدر عالیه که دارم همراه با محصولات به این شکل روی فایلهای دانلودی هم کار میکنم چون واقعا نشنیدنشون خیلی غم انگیزه. اون زمانا که محصولات رو نداشتم مثل الان قدرشون رو نمیدونستم. چون اسم رایگان رو میشنیدم و تو ذهنم کم ارزش بودن. اما الان وقتی میبینم همین مطالب دارن به شکل منسجم تو محصولات توضیح داده میشن، متوجه این نکته شدم که نباید به دلیل اسمشون در موردشون اشتباه برداشت کنیم. گفتم این توضیح رو بدم شاید دوستانی که به تازگی وارد سایت شدن متوجه اهمیت این فایلها بشن.

    این فایل برای من چند نکته خیلی مهم داشت که در ادامه توضیح میدم:

    همیشه استاد بعد از توحید در مورد تکامل صحبت میکنن. اما چرا این قانون انقدر مهمه؟ چطور میشه که هر بار به تکامل فکر میکنم برداشت جدید و متفاوتی ازش پیدا میکنم؟

    چون درک تکامل هم تکامل میخواد.

    وقتی ما کم کم وارد مسیر درست میشیم و خداوند رو بهتر درک میکنیم و توحیدی تر عمل میکنیم، انتظارمون میره بالا و فکر میکنیم هر چی میگیم و از خداوند میخواهیم باید اتفاق بیفته.

    اما ماجرا متفاوته. چون ما تکامل رو درک نکردیم و این باعث میشه کم کم ناامید بشیم و به شیطان اجازه بدیم نجواها رو شروع کنه.

    واقعا این اتفاق برای من افتاده. کم کم این فکرها اومده که خدایی که میگفتی روش حساب کن همین بود؟ چرا اینجا کمک نکرد؟ چرا این اتفاق خوب رو رقم نزد؟ و چراهای بی جوابی که تو سرم بود.

    اما داستان اینه که آیا خداوند برای فردی مثل محمد نمیتونست بدون قانون تکامل عمل کنه و یه شبه بهش آگاهی بده و همه رو دورش جمع کنه؟ نمیتونست تمام کفار رو از بین ببره؟

    قطعا که این نیرو رو داشت اما این کار رو نکرد چون قانون تکامله که به زندگی معنا میده.

    فکر کنید ما هر چیزی رو که بخوایم و اراده کنیم، بلافاصله تجربه کنیم، چقدر بی معنا میشد زندگی!

    اگه دنیا به این شکل کار میکرد که الان اصلا جهانی وجود نداشت.

    تمام خواسته های بشر طی چند سال برآورده میشد و دیگه چیز جدیدی برای رسیدن بهش وجود نداشت.

    منِ نوعی روز اول یه کسب و کار میخواستم روز دوم یه خونه بعد ماشین بعد روابط بعد سفر بعد کشتی تفریحی و به ماه نرسیده همه درخواستهام حاضر و آماده بود و چقدر زندگی برام بی معنا میشد.

    اما وقتی من برای رسیدن به خواسته هام تلاش میکنم، از مسیر لذت میبرم، آدم بهتری میشم، رو نقاط ضعفم کار میکنم، جهان رو جای بهتری میکنم.

    پس وقتی درست نگاه میکنیم، میبینیم قانون تکامل برای تمامی بندگان خداوند، در طبیعت، در تک تک موجودات زنده وجود داره و یک قانون ابدی و ازلیه.

    وقتی به این شکل بهش نگاه کنیم دیگه مدت زمان رسیدن به خواسته ها برامون رنج آور نیست.

    به قول استاد بیشتر لذت ببریم و مطمئن باشیم که خداوند پاسخ میدهد. در واقع خداوند همون ابتدا به خواسته های ما پاسخ داده، منتها زمانی باید طی بشه تا به آمادگی برای دریافت خواسته برسیم و ظرف وجودیمون آماده باشه.

    موضوع مهم دیگه این بود که وقتی ما نتایجی گرفتیم از عمل به قانون و باورهامون تقویت شده، خیلی راحت میتونیم تو حوزه دیگه هم با همون باورها و خودباوری موفق بشیم.

    من در گذشته به اشتباه فکر میکردم وقتی فردی کاری رو شروع کرد باید تا آخر عمرش اون کار رو ادامه بده.

    یه باور اشتباه دیگه هم داشتم این بود که هر فردی فقط تو یکی دو تا حوزه استعداد داره.

    اما وقتی الان میبینم آدمهایی رو که تو چندین کار موفق شدن، داره این باور در من ایجاد میشه که اصلا چیزی به نام استعداد معنا نداره و میخوام که باورش نکنم.

    همه افراد میتونن در زمینه های مختلف موفق بشن اگه روش انرژی و تمرکز بذارن.

    آدمها میتونن تجارب موفق تو زمینه های مختلف داشته باشن، مثل ایلان ماسک، ترامپ، آرنولد، پژمان جمشیدی. مهم اون خودباوری در فرد و باورهای مناسب در اون زمینه است.

    در مورد سوال خانم شایسته، من الان حدود یک سال هست که حداقل روزانه 2 ساعت باتمرکز روی فایلها کار میکنم و در طی روز هم مدام صدای استاد تو گوشم هست و یا دارم کامنت میخونم. اما قبلش برنامه مشخصی نداشتم و چوب تمرکز نذاشتم رو خوردم. چون یه دوره ای نتایج بسیار زیادی گرفتم و بعد نتایجم محو شدن و اتفاقات ناخواسته تجربه کردم و برای من اون اتفاقها پس گردنی جهان بود که یا با جدیت و تعهد رو خودت کار میکنی یا اتفاقات بدتری رو تجربه میکنی و منی که روزهای جهنمی رو تجربه کردم تو اون برهه، فکر کردن به اون اتفاقات مثل اهرم رنج و لذتی شده که منو تو این مسیر نگه می داره.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    بهاره نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 1250 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    استاد نازنینم و خانم شایسته عزیزم دوباره سپاسگزارتون هستم که این همه آگاهی ها رو با ما به اشتراک میزارید

    ان شاءالله همیشه سلامت باشید عزیزانم و دوستان عزیزم

    پاسخ به سوال:

    حالا که می‌دانید نتایج پایدار، یک روند تکاملی است و یک‌شبه پدیدار نمی‌شوند، بلکه با استمرار در درک قانون و اجرای این درک در افکار، رفتار و عملکرد ایجاد می شوند، در لحظاتی که ظاهرا هیچ پیشرفت فوری و آشکاری نمی‌بینید، به چه شکل می خواهید انگیزه های خود را برای استمرار در این مسیر حفظ کنید و اجازه ندهید شک و تردیدهای ذهن تان، پای شما را بلرزاند؟

    استاد توی فایل حرف درستی زدند که اشتیاق تو این مسیر وقتی اتفاق میوفته که نتیجه بدست بیاری و خب اگر من بخوام راهکاری که خودم استفاده می‌کنم رو توضیح بدم اینه که تو زمانایی که ممکنه از مسیر دور بشم و پام بلرزه اونم بخاطر اینکه عجولم و هنوز نتیجه ای نگرفتم میام با این جملات ذهنم و خاموش میکنم و بهش میگم:

    یادت میاد وقتی رو خودت بصورت مداوم و هرروز کار میکردی تازه بعد از 4 یا 5 ماه تونستی قانون رو خیلی خیلی خوب درک کنی و صدای خدا رو بشنوی و تونستی خدا رو حتی توی یه برگ کاغذ هم ببینی، یادت میاد بعد از کار کردن متوجه هدایت های خدا شدی!

    یادت میاد با اینکه رو خودت کار میکردی اما بازم بعضی جاها از قوانین نمیدونستی چطور استفاده کنی و هدایت میشدی به عقل کل یا فایلهای هدایتی روزانت و مشکلت و برطرف میکردی و درس میگرفتی و اون شرایط و مرور میکردی که باید اونجا ها چه رفتار یا عملکردی داشته باشم

    یا چطور این باور رو بسازم

    بهاره نگاه کن!! همه ی اینا دارن تکامل و نشون میدن و تو هنوز درحال تکامل هستی و این تکامل هیچوقت تموم نمیشه

    پس لازم نیست وقتی نتیجه ای نگرفتی بخوای پا پس بکشی

    یادت باشه همه چیز تو زمان درستش اتفاق میوفته اگر عجله داری سعی کن ذهنت و با به یاد آوردن نتایج قبل که چه پروسه ای رو طی کردند تا به اون نقطه برسن و به یاد بیار و یادت باشه اگر اونسری 6 ماه طول کشید این دفعه 3 ماه طول میکشه

    چون مسیر و دیگه بلدی

    چون روش روون شدی و به قولی الان دیگه همه چیز رو غلتطکه

    این حرف استاد رو خیلی دوست داشتم که گفت وقتی مسیر درست رو بلد باشی تو تو هرکاری بری یا رو هرچیزی دست بزاری میتونی به موفقیت برسی!!

    مثل مثال دونالد ترامپ

    چه مثال بینظری بود

    خانم شایسته عزیز ممنون که این سوال رو مطرح کردید

    این سوال حتی به خودم کمک کرد که چطور ازین قاعده استفاده کنم تا تو مسیر بمونم و اگر هنوز نتیجه ای نگرفتم پاهام نلرزه که بخوام از مسیر دور بشم

    خداروشکر که عمری داشتم تا بتونم امروز هم بیشتر و بیشتر رو خودم کار کنم

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    Nafis گفته:
    مدت عضویت: 1064 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    و اما بنعمت ربک فحدث

    برای اینکه یادم بمونه خدا چطور الانم کرد برای آسانی ها . برای اینکه یادم بمونه خدا چطور راحت همه کار ها را می تونه انجام بده ، برای این اینکه ایمانم بهش محکم تر بشود. برای‌ اینکه تکرار اتفاقات خوب همون تمرکز روی نکات مثبت است .برای اینکه یاد آوری نعمت ها ،تو مدار سپاسگزاری رفتن است. خیلی راحت انگشت بچه را دکتر دید بدون معطلی ،سر وقت و بعد به راحتی عکس رادیولوژی انداختن بدون نیاز به کارت بیمه و همه چیز راحت و آسان و تو دست و سر راه پیش رفت و موبایلم هم به راحتی درست شد .

    حالا نکات فایل

    به چه شکل می خواهید انگیزه های خود را برای استمرار در این مسیر حفظ کنید ؟

    فقط ادامه دادن ، نتایج کوچک را دیدن و ادامه دادن. به این درک رسیدن که همه اتفاقات زندگی مون را خودمون رقم میزنیم . اگر نتایج بزرگ هنوز رخ نداده ، نا امید نشدن و فهمیدن اینکه هنوز به اندازه کافی روی خودم کار نکردم.افکار من است که این اتفاقات را رقم می زند پس ورودی هایم را کنترل کنم ،یکسری باور جدید بسازم بعد هدایت می شو م به مسیر رسیدن به خواسته ها و با اطمینان در مورد خواسته هام صحبت کنم.

    چه منطق هایی استخراج کرده اید که فکر می کنید می تواند در این زمینه به شما کمک کند تا همچنان در مسیر عمل به قانون استمرار بورزید، ناامید نشوید؟

    نتیجه باعث انگیزه داشتن و ادامه دادن می شود نتیجه همان احساس خوب است آرامش، لذت، شادی، عشق .نتیجه از جهنم نگرانی تشویش اضطراب ترس دلهره استرس بیرون آمدن، است.

    اگر می خواهید تغییر کنید باید خیلی بیشتر روی خود کار کنید یک روند ی را باید طی کنید تا نتیجه بیاید.

    آن مقداری که با عشق و باور درست روی خود کار می کنید تاثیر اصلی را دارد.

    انرژی و تمرکز و عشق را برای هر کاری بگذارید نتیجه می گیرید مهم نیست چه کاری باشد .

    _بیشتر از زندگی لذت ببرم

    _بیشتر مطمئن باشم [به خدا توکل و اعتماد کنم] که خداوند کارها را انجام می دهد

    _احساس بهتری داشته باشم به مسیر های بهتری هدایت می شوم

    _ با خیال راحت تر زندگی می کردم

    استاد برای خود این دو باور را ایجاد کردند

    باور فراوانی و اینکه هر چه ثروتمند تر به خدا نزدیکتر

    اگر همه چیز را از دست بدهند یک ماجراجویی جدید و یک روند خیر جدید را در پیش می گیرند وقتی نتایج به این بزرگی توی دستشان است وقتی در مسیر درست پایدار میشوند ، به راحتی به قبل بر نمی گردند وقتی روی خودتون خوب کار کنید باور ها را به صورت بنیادین عوض می کنید که نشانه اش نتایج پایدار سال‌های سال است . پس یک شبه چیزی را از دست نمی دهید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      مریم شاکر گفته:
      مدت عضویت: 2893 روز

      سلام به دوست عزیزم. نفیس عزیزم من خیلی هدایتی با کامنت شما در یکی از فایلها اشنا شدم و‌عاشق تون شدم و‌حالا شما و‌چند دوست دیگه رو دارم دنبال میکنم. وسط استراحت هام قبل خواب یا هروقت بشه، پیامهای شماها اعضای فعال سایت که بقول دوستان شاگرد زرنگای کلاس استاد هستید رو میخونم. مدتی بود کامنت نزاشته بودم، تو کامنت شما خوندم که نتایج هرچندکوچک را ببینم، خواستم از نتایج خیلی کوچک اما لذت بخشم اینجا بنویسم که این تغییرات و شروعش برام بجا بمونه اثرش و‌هم سپاسگذاری من از خدای بزرگ و قادر و مهربانم باشه. دیشب هدایت شدم به به کامنت از مادری که خسته شده بود از بچه داری، من الان دوفرزند کوچک دارم که گاهی منم خسته میشم مخصوصا پسر بزرگم سر لجبازی و غذا نخوردنش ، خیلی رو اعصابم میره، جالب دیشب که دیدم همه دوستان نوشتند رهاش کن رها باش، از طرفی دوستان نوشته بودند فقط عشق لدید و لذت ببرید از بچگی بچه هاتون، من امروز سعی کردم اینجور باشم، و پسر من که دوهفتس غذا اصلا نمیخوره فقط ذاره با شیر و میوه تو خونه خودشو سیر میکنه، با کمال تعجب من امدم غذا بخورم و ان تو نقش آقاشیر بود و‌امد گفت منم غذا میخوام و‌منم با قاشقم غذا رو گزاشتم دهنش با گوشت و لوبیا!!!! گوشت چیزی که ببینه درش میاره و شروع کرد به خوردن و انقدررر غذا خورد تو نقش اقا شیر که گفتم الان دلدرد میشه، گفتم مامان سیر شذی دیگه نخور، و‌خودش بعد یه تایمی دیگه گفت مامان سیر شدم. و من چقدررر خوشحالم، یه مامان که بچه بدغذاداره میفهمه من چی میگم، و حالا واقعا اشک تو چشمام جمع شده. خدایا شکرت

      دیگه از نتایج کوچکم بگم که من شبا اگر بخاطر بچه یا هردلیل دیگه ای بیخواب میشدم نهایتا همسرم یک ساعت بچه هارو‌نگه میداشت و‌بعد من رو بیذار میکرد، اوایل یکم اوقات تلخی میکردم و‌مدتی بود چیزی نمیگفتم یا تشکر میکردم. ولی الان دوروز که قشنگ بچه هارو نکه داشته همسرم که من قشنگ دوساعت خوابیدم و‌خوابم کامل شده و بعد خودم بیدار شدم و امدم بیرون. مثل معجزه هست برام و خییلی خوشحالم.

      دیگه بگم همسرم هروقت جایی میخواستم برم برای خرید و مخصوصا شلوغ بود اصلا نمیومد، اما تو این تعطیلات اخر سال، میخواستم کفش بخرم و واقعاباهام همکاری کرد و من رو دو تا مال برد و من خیلی سریع رفتم تا بچه ها خواب بودند تو ماشین، کفش خریدم، و کلی حس خوب داشتم که بالاخره تونستم چیزی که دوست داشتم بخرم. تو این مدت که دارم فایلها رو بیشتر گوش میدم و بیشتر کامنت میخونم، رفتار همسرم هم مهربونتر شده، بیشتر بمن عشق میده بیشتر بغلم میکنه بوسم میکنه ، مثل گذشته ها که بچه ها نبودند، و بابت همممممه اینها خیلی خیلی از خدادند سپاسگذارم، اینهارو نوشتم که ردپای من باشه و‌هم تشکر کنم از نفیس عزیز و دیگر عزیزان فعال سایت تو کامنت نوشتن، که بگم چقدر خوبه شما ها هستید. عاشق تونم. عاشقتم استاد و عاشقتم مریم جان

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        Nafis گفته:
        مدت عضویت: 1064 روز

        سلام مریم عزیزم

        عشق ناب و خالصانه را از بین تک تک کلماتت میشد حس کرد . احساس خوب لذت، احساس خوب رهایی و احساس خوب بهبود . احساس شکرگزاری

        همه تلاش های ما همه خواسته های ما همه آرزوهای ما آخرش برای داشتن همین حال خوبه.

        چه خوب می‌شود اگر از اولش حال خوب را بسازیم منتظر آخرش نشویم ((((:

        چقدر اسم فامیل شما عالیه! واقعا عالیه! شاکر !شاکر! این فوق‌العاده است!

        ممنونم عزیزم از ابراز محبتت ، هزاران برابر عشق نصیب وجود نازنینت

        میدونی مسیر عشق به خدا از عشق به مخلوقات خدا می‌رسد و شما آلردی رسیدی .

        خیلی خوشحالم برای بهبود غذا خوردن پسرت هیچ چیزی مثل سلامتی فرزند خیال مادر را راحت نمی کند .

        رهایی! رهایی ! اصل به دست آوردن است. و شکر داشته ها . از همین به نظر کوچک ها ( ولی در واقع بزرگ) شروع کردن و ادامه دادن هر روز و هر روز و هر روز ،همون کاری که استاد کردن و به این نتایج بزرگ رسیدن. این نکته ای است که از بس ساده است! یادمون می رود یا برامون کم اهمیت می‌شود.

        خوندن از نتایجت خیلی خیلی حس خوبی بهم داد ممنونم که منو تو این حس خوب شریک کردی . الان یادم افتاد سر صبحی از خدا خواسته بودم آرامم کند حسم خوش نبود ازش خواستم یک نشونه بفرستد که خوب دارم پیش می‌روم و تو عزیز دل شدی اون دست خدا .این خودش نشونه است که خدا ،هم حواسش بهمون هست ،هم دوستمون دارد .

        فقط خدا میدونه چقدر خوشحالم که حال دلت خوبه همین را نگه دار .

        لبریز و سر مست از عشق

        و پایدار در مسیر عشق باشی مریم جان شاکر

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    مینو گفته:
    مدت عضویت: 1504 روز

    به نام پروردگار رب العالمینم

    سلام دارم خدمت استاد گرانقدرم و سرکار خانم شایسته نازنینم و همچنین دوستان گرامی ام

    اگر بخوام به این سوال پاسخ بدم که چه انگیزه ای باعث شد مسیر رو ادامه بدم باید به دوران قبل از آشنایی با استاد برگردم

    من از همان بچگی و نوجوانی ارتباط خوبی با خداوند داشتم خدا رو دوست داشتم باهاش راز و نیاز میکردم ازش درخواست می کردم و خیلی وقتها فکرهایی توی ذهنم میومد و به واقعیت تبدیل می شدن مثلا :

    وقتی کنکور دادم دوست داشتم شیمی بخونم و دبیر بشم و همین هم شد و حتی شهری که دوست داشتم برم هم همون شد

    همسرم که از اقوام بود دوسش داشتم و بهش فکر میکردم و ازدواج صورت گرفت

    به داشتن خونه شخصی فکر می کردم و در سریع ترین زمان ممکن و در حالی که هنوز شاغل نبودم زمینش رو خریدم

    قیافه پسرم وقتی که هنوز باردار بودم رو تو خواب دیدم و وقتی به دنیا اومد دقیقا همون قیافه رو داشت و زمینه قیافه اش همچنان عین کودکیه

    یکی از خواهرام دو سال ترک تحصیل کرد مامانم بهم گفت براش دعا کن دعا کردم و اجابت شد و خواهرم الان یه کارمند موفق با مدرک کارشناسی ارشده

    یه همکاری داشتم که خیلی باهام لج بود و پشت سر از من بدی میکرد تو ذهنم اومد کاش از مدرسه ما بره و دقیقا روز بعدش به دستور اداره به مدرسه ی دیگه ای منتقل شد یعنی من روز بعد ندیدمش

    یه بار دوست داشتم کالباس خونگی که خودم درستش میکنم برای میان وعده همکارام ببرم مدرسه روز بعدش دقیقا روز بعدش یکی از همکارام پیش بقیه از کالباس خونگی من که چند سال پیش در یه مدرسه دیگه برده بودم و ایشون هم اونجا بودن و خورده بود تعریف کرد و همکارام با اشتیاق فراوان ازم خواستن که برای اونا هم درست کنم و من هفته ی بعد درست کردم براشون

    بارها و بارها پیش اومده هوس چیزی بکنم یا متوجه نیازی برای خونه بشم و همسرم که بیرون بوده خریده و برام آورده

    مثلا یه بار من داشتم برنج می پختم و دیدم دم کنی ام دیگه کهنه شده و خواهرم خونمون بود گفتم کاش دم کنی جدید می خریدم و همسرم وقتی اومد خونه یه سری دم کنی برام خریده بود از یه دوستی که تازه مغازه زده بود گفتم آخه چجوری من اینو بخوام و تو بیاری گفت والا دیدم مغازه زده رفتم تبریک گفتم بعد گفتم بزار یه چیزی ازش بخرم و خواهرم رفته بود پیش مامانم اینا تعریف کرده بود و گفته بود این دوتا خیلی عاشقن خخخخ

    از این مثالها خیلی دارم

    و چند ماه قبل از آشنایی با استاد من برای اولین بار اسم فیلم راز رو شنیدم و توی گوگل سرچ کردم و اونو دیدم و صد در صد قبولش کردم و باورش کردم ونکته ای که برام جالب بود توی فیلم اون قسمتی که می گفت جای پارک ماشین براحتی براش پیدا میشه و من بعد اون همیشه جای پارک ماشین برامون جور میشد حتی توی تهران و اصفهان و در جاهای خیلی شلوغ این در صورتی بود که جای پارک همیشه همسرم رو عذاب میداد

    نکته ی بعدی که باعث هدایت من به سمت استاد گرانقدرم شد این بود که همسرم بازنشست شده بود و همیشه بهش می گفتم یه کسب و کاری رو شروع کنه ایشون می گفت نمیدونم چه کاری انجام بدم و من تو گوگل برنامه ی( از کجا شروع کنم) که تو تلویزیون پخش میشد رو سرچ میکردم تا ببینم چه ایده هایی برای شروع یه کسب و کار پیدا میشه و به طور کاملا اتفاقی اسم استاد عباسمنش رو دیدم که نوشته بود استاد موفقیت گفتم ببینم این شخص کیه و فایلی از ایشون برام باز شد و گوش دادم اونقددددددددر صحبتاشون به دلم نشست که نگو و نپرس اصلا هم یادم نمیاد که اون فایل در مورد چی بود و بعد گوشی خوبی خریدم تا بتونم تو سایت عضو بشم و در همون ابتدا من نشانه ها رو دریافت میکردم و خیلی سریع موفق به خرید دوازده قدم شدم که پسرم استارتش رو زد و مثالهایی که استاد میداد من مصداق اونا رو تو زندگی خودم و زندگی اطرافیانم پیدا می کردم چه شکستها و چه موفقیت ها رو و هنوز که هنوزه من مرتب فایلهای دانلودی و محصولات رو گوش میدم و کامنت ها رو می خونم ولی تو نوشتن کامنت تنبلی می کنم که از خداوند می خوام توفیق نوشتن کامنت به صورت مداوم رو بهم عطا کنه

    و سوال دیگه ای که پرسیده شده اینه که چه منطقی توی صحبتهای استاد پیدا کردم که منجر به ادامه دادن این مسیر شده

    من از آموزشهای استاد و صحبتهاشون توی این فایل مسیر موفقیت رو پیدا کردم همون جایی که استاد ترامپ رو مثال میزنن

    مسیر موفقیت کلیدهایی داره که شامل این موارده

    واضح شدن خواسته و هدایت خواستن و توجه به نشانه ها و قدرت دادن به رب و استفاده از قانون تکامل قانون رهایی قانون احساس خوب اتفاقات خوب و

    قانون قدرت سوال و قدرت کلام قانون اعتماد به اینکه رب العالمین پاسخ میدهد

    و من در چندین مورد متفاوت به موفقیت رسیدم ولی مسیری که رفتم یکسان بوده

    سرکار خانم شایسته نازنین شما و استاد گرانقدرم و همه ی دوستانم رو به رب العالمینم می سپارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    مارال بابایی گفته:
    مدت عضویت: 236 روز

    به نام خدایی که هر چه دارم از اوست

    سلام عرض میکنم خدمت استاد عباسمنش و بانوی زیبا و مهربان خانم شایسته عزیز و دوستان عزیزم در خانواده عباسمنش

    ای جمله استاد که “اگر بخواهیم زندگیمون رو تغیر بدیم باید مدتها روی خودمون کار کنیم با یک جمله و کلمه شنیدن تغیر نمی‌کنیم ” را باید با جون و دل گوش داد و انجامش بدیم

    باشنیدن حرفهای قشنگ فقط انگیزه میگیریم و بعد چند وقت دوباره برمیگردیم به حالت قبل ، ولی باید درست و اصولی بسازیم خودمون رو و کار کنیم روی افکار خودمون و باورها رو به صورت بنیادی ایجاد کنیم ،در اینصورت اگر هم ناخودآگاه از مسیر دور بشیم یک شبه همه چیز رو از دست نمیدیم ، مگر اینکه کلی اتفاق افتاده باشه

    ” کار نیکو کردن از به کردن است” برمیگرده به مثالی که استاد در مورد بغل کردن گوساله توسط پیرزن گفتن ،

    از وقتی وقت گذاشتم و واسه خودم ارزش قائل شدم به همون نسبتی که باور کردم خودم رو درهای خوشبختی دارن بوم بوم واسم باز میشن وتو این مسیر دارم قدم به قدم رشد میکنم و این مسیر تکاملی پیش میره،

    خدایا شکرت شکرت شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: