مصاحبه با استاد | قانون پایداری نتایج - صفحه 43

667 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    نگین نگین گفته:
    مدت عضویت: 2125 روز

    سلام به همه ی دوستان بخصوص استاد عزیزم و خانم شایسته ی نازنین

    1) باید نتایج کوچک رو ببینم و ادامه بدم تا به نتایج بزرگتر برسم، نباید ناامید بشم.

    تو کامنت خانم ماریا اکبری خوندم: «دراجرای قوانین مهارت کسب کنم و هوشمندانه ارتباط بین نتایج و طرز تفکر و رفتار مو ،پیدا کنم و هی تصحیح مسیر کنم»

    به نظرم این خیلی مهمه که مدام ارتباط بین نتایج و نگرش و عملکرد جدیدم رو برای خودم مرور کنم بگم نگین قبلا این چیزها رو تو زندگیت نداشتی، نگین تو قبلا این درآمد و این احساس آرامش تو رابطه عاشقانه رو نداشتی، تو این ده سال گذشته اصلا هیچ دوستی نداشتی ولی الان دوستایی داری که باهم حسسابی میخندین، قبلا خیلی سخت خرج میکردی ولی الان همیشه پول سمتت میاد و به راحتی خرج میکنی.

    2) باید با اطمینان از رسیدن به خواسته هام حرف بزنم (چیزی که من همیشه ازش ترس داشتم اگه نشد چی؟ الان هم سعی میکنم حرفی نزنم تا انرژی منفی از بقیه نگیرم، فقط سکوت میکنم)

    نگین اگر تو مسیر درست رو بری کم کم اتفاقاتی میافته که تو رو به خواسته ات نزدیکتر میکنه و در نهایت بهش میرسی، خودم هم میدونم این ترس از نرسیدن بخاطر ترس از مسخره شدن توسط دیگرانه (عزت نفس رو بیشتر کار کن نگین)

    این جمله رو هم از کامنت خانم ماریا اکبری برداشتم، «اگر در مسیر درست بمونم و نتایج پایدار بگیرم هرگز یک شبه سقوط نمیکنم چون در ذهنم تغییرات بنیادین ایجاد کردم»

    دیگه ترسی نخواهد بود که اگر بیشتر پیشرفت نکنم چی؟ اگر همین راه رو برم اما به خواسته ام نرسم چی؟ و در ادامه برای من ترس از مسخره شدن توسط دیگران هم از بین خواهد رفت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    فریبرز کاوه گفته:
    مدت عضویت: 1892 روز

    درود بر استاد بزرگوارم جناب عباس‌منش گرامی و بانو شایسته‌ی عزیز که این فایل‌ها را با شکیبایی و پیوستگی برای خود و ما آماده کرده‌اند و یکایک دست‌اندرکاران سایت الهی عباس‌منش و همه‌ی عزیزان همراه و هم‌فرکانسم

    ای والله استاد، من هم مدت‌ها بود که در کسب و کارم دچار رکود شده بودم. اوائل فکر می‌کردم که دارم درجا می‌زنم ولی بعد فهمیدم که درجا زدنی وجود ندارد بلکه من دارم عقب میرم و پایین میرم. مدت‌ها کارهام شده بود همون کارهای روزمره و تکراری. با این که زیاد کار می‌کردم ولی کارم بهره‌ای نداشت. تا اینکه با هدایت الله به سوی محصولات شما و به‌ویژه محصولاتی مثل دوره‌ی آفرینش و احساس خود ارزشمندی و روانشناسی ثروت سه هدایت شدم و حالا هم تو این بخش هستم و کلا دارم آرام آرام می‌فهمم که باید هر کاری را با طی کردن مراحل تکاملی‌ام انجام بدم. من پیش از این خیلی عجول بودم و می‌خواستم که یک شبه ره صد ساله را برم و هر بار هم به عقب می‌رفتم و اوضاع بدتر از بدتر میشد. حالا دارم آرام آرام می‌فهمم که نباید عجله کرد و باید گذاشت که نتایج تثبیت بشن! حالا دیگه دارم آرام آرام می‌فهمم که هرچه هست، همون قوانین الهی توحید و توجه و تمرکز به اهدافه که من را به نتیجه می‌رسونه و بس! و دیگه دنبال راه دیگه‌ای نیستم.

    پیش از این‌ها، زود یه کار را رها می‌کردم ولی حالا اونقدر ادامش میدم که در هنگام مناسبش به نتیجه‌ی مطلوب برسه.

    واقعا خدا را شکر می‌کنم برای این نعمت!

    منم فیلم راز را خیلی سال پیش دیده‌ام ولی اون موقع نفهمیدم که چی دیدم و تنها ادعای این را می‌کردم که آره همه چیز دست منه و همه چیز را من با افکارم کنترل می‌کردم ولی، چیز خاصی برام پیش نیومده بود چون اصلا نمی‌دونستم که باید روی خودم کار کنم و باید کانون توجهم را در هر شرایطی تنها روی خواسته‌هایم متمرکز کنم. البته نباید بی انصاف باشم! بالاخره آغاز تحول من از همون زمان بود. گرچه که من خیلی کند پیش رفتم و البته که تجربه‌های تلخی هم داشتم ولی حالا که خوب فکر می‌کنم می‌بینم که اگر اون روزها نبودن، من اینجا نبودم! با این حال، اون روزا بودن چیزهایی که برای من با افکارم به شکل آگاهانه پیش میومدن. مثلا یادم هست که من باید کاری را برای یکی از همکارانم انجام می‌دادم ولی، نتونسته بودم که انجامش بدم. توی قطار به سمت تهران و تنها توی کوپه نشسته بودم که بلند شدم و با صدای بلند روبه آیینه‌ی کوپه ایستادم و گفتم: آقای مهندس … شما به من زنگ می‌زنی و میگی که برات کاری پیش اومده و نمی‌تونی که من رو ببینی و از من معذرت می‌خوای و من هم با ادب، قرار دیگری با شما می‌گذارم! و باورتون نمیشه، پانزده دقیقه بعد همین شد و خودم هم دهانم باز موند! چند بار دیگر هم این کارها را مردم ولی نمی‌دونستم که این کارها تظاهر و نشانه‌ی افکار تغییر کرده‌ی منه و اگه باورهام را عوض کنم، اگه ورودی‌هام را فیلتر کنم، می‌تونم زندگیم را تغییر بدم و اونجوری که می‌خوام بسازمش!

    ولی حالا دیگه این‌جوری نیست! درسته که نتایجم نسبت به خیلی‌ها شاید چشم‌گیر نباشه ولی دارم می‌بینم که همه چیز داره با افکارم که کنترل‌شون می‌کنم، شکل می‌گیرند. دارم می‌فهمم که همه چیز داره با کنترل ورودیهام و ساختن باورهای نامحدود و مثبتم این‌جوری که می‌خوام شکل می‌گیره و جوری کارهام داره پیش میره خدا را شکر که، گاهی باورم نمیشه که خدایا چه جوری این‌جوری عالی پیش می‌ره و چندین برابر آنچه که انتظار داشتم نتایج خوبی به‌دست میارم. گاهی میشه که شیطان میاد سراغم و من رو وسوسه می‌کنه که خودم را شایسته‌ی این نعمات و برکات روزافزون الهی ندونم. مثلا دیروز برای پرزنت یکی از همکاران قدیمی رفته بودم که دیدم ایشان چند نفر دیگه از دوستانش که با هم در یک بنگاه مسکن کار می‌کنند را هم برای پرزنت آماده کرده است. خدایا یک آن، داشتم اسیر حس کم ارزشی می‌شدم که خدا من را هدایت کرد و بهم گفت: هی بچه! این نعمت منه! درکش کن و بگیرش! منم گفتم چشم و کار انجام شد! همین شکل اتفاق هم باز شب گذشته و درست چند ساعت پس از آن پرزنت دیروز صبح برام روی داد و باز هم داشتم متعجب می‌شدم که باز هم خداوند من را هدایت کرد و کار به خوبی پایان پذیرفت.

    خدایا پروردگارا سپاس بیکران دارم که مرا در این مسیر زیبای آگاهی و شناخت و هدایت گذاشتی و خورشیدهای هدایت را بر سر راهم نهادی تا راه گم نکنم.

    همه چیز هنگامی که بنیادی باشد و سنگ‌های بنا را یکی یکی و بدون شتابزدگی بچینی است که دیرپای خواهد بود و اگر هم همیشه از آن نگاهبانی نکنی و گاهی هم چون انسان هستیم خطا کنیم، برجای می‌ماند و بنایی ماندگار می‌شود. همچون شاهنامه‌ی فردوسی که گفته است:

    پی افکندم از نظم کاخی بلند

    که از باد و توفان نیابد گزند

    این‌جوری باشه خوبه؟ یا این‌که با شتاب و عجله بخوای ره صد ساله را یک ساله بری و آخرش سر از ناکجاآباد درآوری؟ همه دوست داریم که سرانجامی خوش داشته باشیم و حتا اگر هم به قول دوست‌مان که از استاد پرسیدند که اگر ثروت‌تان را از دست دهید چه می‌کنید؟ پاسخ را استاد بزرگوارمان دادند و به بهترین شکل گفتند که اگر بنا را بنیادی ساخته باشی! دوباره بنا کردن آن بر روی زیرساخت و پی مستحکم کاری ساده و آسان است چون تنها نیستی و دادار هستی با ماست!

    از صمیم قلب برای خودم و همه‌ی شما عزیزان از درگاه خداوند یگانه‌ی بسیار بخشاینده و بسیار مهربان که تنها فرمانروای جهانیان است بهترین‌ها را آرزومندم.

    ارادتمند شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    پونه گفته:
    مدت عضویت: 1082 روز

    سلام خدمت استاد بزرگوار و خانم شایسته عزیز و اعضای سایت

    خدایا شکرت که بهم سعادت این رو دادی که شنونده این فایلها باشم و بتونم نظر بزارم .این فایل رو زمانی که گوش کردم در راستای پروژه گامهای مهاجرت به مدار بالاتر بود .من و همسرم حدود 6 سال پیش با فایلها آشنا شدیم و دوره روانشناسی ثروت یک رو تهیه کردیم و بعد از رها کردن فایلها و برداشتن تمرکزمون دوباره به همان وضعیت سابق برگشتیم حتی فایلهای سریال زندگی در بهشت رو نگاه میکردیم اما به عنوان سرگرمی.اینبار دوباره شروع کردیم با تمرکز و قدرت و تعهدی که هرگز از این آموزشها دور نباشیم .نشانه ها پی درپی میایند…مثلا همینکه استاد میفرمایند که به میزان توجه به خواسته هامون نتیجه میگیریم ،ما چون با تمرکز سریال زندگی در بهشت رو نگاه میکنیم ،وقتی اون حال و هوای خوب پرادایس رو میبینیم خودمون رو واقعا در اون فضا حس میکنیم و لذت میبریم و تنها سریال ما شده،سریال زندگی در بهشت…چند روز پیش بدون اینکه از قبل برنامه ریزی کرده باشیم یهو تصمیم گرفتیم به چمخاله در استان گیلان بریم و یک شب رو در خانه کارگر چمخاله اقامت داشتیم .با اینکه قبلا هم به این مکان رفته بودیم اما اینبار یه جور خاصی بود حالو هوامون …با اینکه شرایط محیط اونجا تغییری نکرده بود اما نگرش ما فرق کرده بود دقیقا همون بوقلمونها ،مرغ چینی،اردک ،طاووس،مرغ و خروسهایی که در زندگی در بهشت میدیدیم اونجا اونها رو دیدیم و با اینکه یک شب بود اما واقعا حالو هوای زندگی در پرادایس بهمون دست داده بود.شاید به نظر مسخره بیاد و بعضی ها بگن اونجا با اینجا….بله اما ما به این باور رسیده بودیم به میزان توجه و تمرکز به خواسته هامون نتیجه میگیریم و مدام با همسرم در اینباره صحبت میکردیم که به خاطر توجه به سریال زندگی در بهشت به اینجا هدایت شدیم …پس میشود….واگه تمرکزمون بیشتر باشه حتما نتایج بهتری میگیریم و باید قانون تکامل رو طی کنیم طبق گفته استاد به دوست عزیز که گفته بودن چرا بعضیها یهو متحول میشن و بعضی ها دیرتر نتیجه میگیرن ..دقیقا به خاطر قانون تکامله و این قانون در وجود هر کدوممون به یک میزان نیست و پله هایی که افراد برای تکامل طی کرده اند یه جور نیست به خاطر اینکه تمرکز و میزان توجهمون به موضوعات به یک اندازه نیست پس برای بعضی کوتاهتر و برای بعضی طولانیتر عمل میکنه.مثل خود من که 6سال پیش که همسرم فایل روانشناسی ثروت رو تهیه کرده بود ،من فکر میکردم عمل و توجه ایشون به این فایلها کافیه ،با اینکه منم میشنیدم اما پیش خودم میگفتم منکه شاغل نیستم پس توجه و عمل من کاری نمیکنه اما الان میفهمم که هر کسی باید جداگانه روی خودش و افکارش کارکنه والبته اینکه در یک خانواده همه با هم همفرکانس باشند تأثیرش خیلی بیشتره و قدرت نتایج هم بیشتر .و همه حالو هوای تغییر شرایط رو حس میکنند.من پسری 17ساله هم دارم که اون هم از 11سالگی با ما مینشست و شنونده فایلها بود اما چون آمیزه های نامناسبش در مورد قوانین زندگی و ثروت کمتر بودخیلی راحتتر آموزشها رو باور و عمل میکرد .به هر خواسته ای میخاست سریع میرسید ،وقتی جایی کسی در مورد کمبودها به خاطر عدم توجه پدر و مادر صحبت میکرد …میگفت هیچکس نمیتونه نرسیدن به خواسته هاشو تقصیر پدر و مادر یا دیگری بندازه …و به لطف آموزشهای استاد الان هرچی داره و نداره رو از عمل خودش میبینه و میگه مسئولیتش با شما نیست حتی وقتی تو این سن آرزوی داشتن ماشین و…داره میگه «خودم باید بخرم»نمیگه وظیفه شماست.وقتی به این بچه نگاه میکنیم میبینیم خیلی درستر از ما داره فکر میکنه و ما همش بهش میگیم افکار تو عباسمنشیه.استاد بزرگوار نمیدونید چقدر حال خوبی دارم وقتی که حس میکنم شما کامنت من رو میخونید و واقعا فرکانس مثبت شما رو حس میکنم و واقعا همین نتایج کوچک مثل رفتن به چمخاله با اون حسو حال ،بهمون انگیزه ی «شدن» میده والبته چون قبلا این «شدنها »رو تجربه کردیم با اعتماد و باور کامل جلو میریم .ممنونم از خانم شایسته عزیز برای این پروژه.خدا حافظتون باشه.

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    حجت طباطبایی گفته:
    مدت عضویت: 2223 روز

    سلام به همه عزیزان و استاد عزیز و خانم شایسته گرانقدر که همچون استاد در مسیر رسالت همراهی رو این چنین زیبا به نمایش گذاشتند و تشکر بابت این همه تلاش و پشتکار برای ساختن این فایلها

    من در ابتدا که به این سایت و استاد هدایت شدم و استاد عباسمنش و صحبتهای ایشون و فایلهایی دانلودی و محصولاتشون دیدم به واسطه نگاه متفاوتی بود که ایشون به خداوند و جهان هستی داشتند خیلی جذب شدم و اولین محصول رو جهانی بینی توحیدی بود که تهیه کردم و استفاده کردم در حقیقت من قیل تر هم در شرایط خوبی از لحاظ مالی و رابطه بودم و به طور ناخودآگاه از قوانین استفاده میکردم ولی با گوش دادن به استاد و تمرکز روی داشتهای که هر روز و هر روز برام عادی تر شده بود و زیبایی خودش از دست داشت میداد کم کم زندگی برام هی زیباتر میشد حالا آگاهانه به داشتهام دقت میکردم

    حالا از چیزهای کوچک تری شروع کردم برای خلق اونها و ساختن اعتماد به نفس بیشتر

    یادم هست برای اولین بار که میخواستم از قوانین برای رسیدن به خواستم به طور آکاهانه استفاده کنم روی جذب نیروهایی بهتر در بیزنسم بود که اینقدر خارق العاده و غیر قابل باور و حتی بازگویی افرادی با یکسری ویژگی بینظیر بهم مراجعه کردن که داشتم از هیجان سکته میکردم ا

    ما با همه این شرایط در یک بازه زمانی از سایت و استاد و قوانین دوز شدم و فراموش کردم و هر بار به تضادی میرسیدم یک مروری میکردم و باز فراموشی تا یک روز عصر که منتظر بودم همسرم از مطب دکتر بیاد بیرون و نشسته بودم با گوشی رفتم تو سایت تا ببینم چه خبر هست که هدایت شدم به یک قسمت سایت که پاسخ به سولات بود و خانم شایسته پاسخ داده بودن و اون سوال هم همین طور بود که چرا قوانین فراموش میکنیم و از مسیر دور میشیم و پاسخ خانم شایسته من رو دیکه پایبند به قوانین کرد زمانی که یادم افتاد که باید همیشه به یاد داشته باشم که زندگی من نتیجه باور های من و کانون توجه خودم است و زمانی که علت این فراموشی رو این دلیل فهمیدم که احساس خوب برابر با اتغاق خوب و احساس بد برابر با اتفاق بد و این یعنی قانون و اصل

    برای همین همیشه دیگه حواسم جمع کردم و کوچکترین نشانها رو با دقت توجه میکردم و از اون اتفاق دلیل برای رسیدن به شرایط بهتر استفاده میکردم و همیشه اتفاقات روز مره خودم شب ها با قوانین مطابقت میدم و انرژی که میگیرم برای فردا ازش استفاده میکنم و هیچ زمان نا امید یا خسته نشدم چون میدون جهان سیستم و دارای قانون است

    امروز که تو زندگی همه ما هوش مصنوعی به نوعی نقش دارد دیکه چه منطقی بهتر از این گه وقتی یک سری قانون و اطلاعات پایه رو به سیستم بدی مثل چت جی بی تی همه سوالی رو و هر اطلاتی رو بهت میده براساس آنالیز هموم اطلاعات ابتدای و با نگاه به این همه دلیل برای بائر پذیری قوانین دیگه فراموشی یا نا امیدی از وجود قانون دیگه سختر از باور بودن قوانین است

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    Leila گفته:
    مدت عضویت: 1456 روز

    به نام الله یکتا

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته و هم دوره ای های گلم

    ……………………………………………………….

    اگه نتایج بزرگ اتفاق نیوفتاده دلیلش چیه؟

    اینکه من هنوز خوب روی خودم کار نکردم

    برای نتایج کوچک شکر گزار باش

    از لحظات فعلی لذت ببر

    افکار و ورودی هات رو کنترل کن و با اطمینان قدم بردار و خواسته هات رو واضح بیان کن

    ……………………………………………………….

    باتوجه به سوالی که از استاد پرسیده شد میخوام راجع به یه فکر اشتباه که تو سر خودم گاهی به وجود میومد حرف بزنم که با شنیدن توضیحات منطقی استاد کاملا اصلاح شد

    من یه معلم هستم که یه شغل آزاد با درآمد خیلی بالاتر هم دارم امسال از آموزش و پرورش مرخصی گرفتم چون ادامه دادن تو دو تا شغل با همسر و فرزند خیلی سخت بود و به خاطر تفاوت درآمد ها عقل حکم می‌کرد که شغل آزاد رو انتخاب کنم

    تنها نگرانی من هم زمان پیری و نداشتن حقوق بازنشستگی هست

    یه فکر محدود کننده که خیلی توی سر من میچرخید این بود که

    خب الان که داری کار میکنی و خوب هم داری پول در میاری اگه یه روزی پیر بشی و دیگه نتونی کار کنی و اونموقع به خاطر اتفاقات یا شرایط غیر قابل پیش بینی ثروت های اندوخته شده ات هم از دست بدی میخوای چیکار کنی؟

    استاد عاشقتونم که دونه به دونه دارید به سوالات من جواب میدید و باعث رشد من میشید

    الان جواب رو فهمیدم خدایا شکرت

    من اگر درست روی خودم کار کنم و در مسیر درست باشم و به یه جایگاه خوب و ثروت عالی برسم هرگز یه شبه اینا از بین نمیره و شرایط برای کسی که روی خودش کار کرده هر روز بهتر و بهتر میشه

    این موضوع یه نگرانی برای من ایجاد کرده بود که الان به درستی متوجه شدم

    هرگز نتایجی که در مسیر درست اتفاق افتاده و با تکامل رخ داده یک شبه از بین نمیره و تو به صفر نمیرسی

    فقط کافیه در مسیر درست باشی و در این مسیر استمرار داشته باشی و قانون تکامل رو رعایت کنی

    وقتی تو روی خودت خوب کار میکنی و باور های خوبی میسازی که نتیجه اش پایداری نتایج هست هرگز یه شبه به صفر نمیرسی

    ……………………………………………………….

    آیا میشه کسی با یک جمله متحول بشه ؟؟؟ خیر

    ممکنه لحظه ی آخر رشد و پیشرفت کسی رو ببینیم و گذشته ای که فرد برای رسیدن به نتیجه داشته رو ندیدیم

    اون شخص از قبل کلی باور های درست داشته که الان با شنیدن این جمله متحول میشه و تغییر میکنه

    مثل رشد و جوانه زدن یک دانه که ریشه زدن دانه داخل خاک طی زمان طولانی رو نمیبینیم و فقط جوانه زدن اون رو می‌بینیم

    در نتیجه هر رشد و تغییری آروم آروم اتفاق میوفته

    و طبق قانون تکامل باید پیش رفت

    ……………………………………………………….

    وقتی روی باور هات کار کنی از همونجایی که هستی و بدون حتی تغییر شغل

    درآمدت شروع به بیشتر شدن و رشد کردن میکنه

    ……………………………………………………….

    وقتی شما راه رو پیدا کنی با عشق و انرژی و تمرکز پیش بری قطعا در هر مسیری میتونی موفق بشی

    مثل ترامپ در املاک در شو تلویزیونی در سیاست توانسته جز بهترین ها باشه

    خدایا شکرت به خاطر فهمیدن آگاهی های این جلسه

    ممنون از استاد عزیز و خانم شایسته

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    زهرا جعفرزاد گفته:
    مدت عضویت: 1491 روز

    سلام و صبح زیباتون بخیر استاد و خانم شایسته عزیزم

    در رابطه با اگاهی های این فایل :

    استاد خیلی خوب اون ریز جزئیات تغییراتی که براشون رخ دادن رو توضیح دادن و به من خط مشق دادن که به چی توجه کنم تا تعییر رو ببینم

    برای من تغییر در این چند روز ،خواب راحت ترم بود – صبح با اسودگی و لذت بیشاری از خواب بیدار شدن بود- اینکه مقدار زیادی پول از سمت های مختلف که اتتظارش نداشتم وارد زندگیم شد- اینکه دیشب خودم رو داخل ایینه نگاه کردم و از نظر خودم زیبا به نظر نی رسیدم و به خودم گفتم تو واقعا زیبایی

    و استاد به من یاداوری کردن که حواست به تک تک این تغییرات باشه که همین ها پیشرفته و همین مسیر ادامه بدم اتفاقات در ابعاد بزرگ تری برام رخ میده

    مثال ضربه ایستگاهی واقعا به جا بود و کمالکرایی در وجودم راحت تر میتونم با یاداوری اش کنترل کنم، درسته اون ضربه ای که میخوام هنوز نزدم ولی ضربه زدنم خیلی بهتر شده پس نسیر درسته و باید بیشتر تمرینش کنم

    اگر من نتایج بزرگ نمیگیرم به خاطر اینه که به اندازه اون نتیجه ای که میخوام روی خودم کار نکردم

    خیلی تحسین میکنم استاد رو که در جواب از دست دادن ثروتشون اینقدر راحت پاسخ دادن

    یعنی تعصبی روی مسیرشون نداشتن و خیلی راحت گفتن بستگی به شرایط اون لحظه داره و اون موقع تصمبم میگیرم که شاید اصلا یه مسیر دیگه برم شاید همین ادامه بدم

    و این برای من درس داشت که چرا اینقدر تعصب افکار و رفتار گذشته ام میکشم؟ تصمیمات میتونن تغیر کن همون طور که افکار و دیدگاه ها تغییر میکنن – دلیل نداره خودم به یه تصمبم محدود کنم

    یه جمله قشنگ یادمه قبلا یه جایی خوندم با یان موضوع که تصمیمات و کارهای که مثلا زهرای 15 ساله گرفته که تصمیمات زهرای 20 ساله تیست، زهرای 15 ساله بر اساس اون شرایط و دیدگاهش اون تصمیم گرفته و اون رفتار انجام داده و در اون زمان از نظرش بهترین بوده پس زهرای 20 ساله نباید به خاطر تصمبمات و رفتار زهرای 15 ساله شرمنده باشه یا احساس بدی داشته

    وقتی ادما روی خودشون کار کردن و به نتایج پایدار و بزرگ رسبدن نشونه یک شخصیت قویه و هرگز این اتفلق نمی افته که یک شبه موفقیتش از بین بره

    اینقدر تو فیما و شاید حرف های بقیه اینو شنیدیم و دیدیم که طرف یه شبهاز عرش به فرش رسید که باورمون شد میشه یه شبه همه چی از سدت داد و دفتی استاد تاکید کردن هرگز این اتفاق نمی افته راستش خیالم راحت شد که نیازی تیست نگرانش باشم و به قول استاد که میگن قوانین کیهانی یه جور اطمینان به ادم میده انگار پاتو روی یه زمین سفت میزاری – قرار نیست یهو اتفاقات عجیب غریب بیوفته و تد قربانی چیزی بشی

    راستش خیلی توهم اینو داشتم و دارم همچنان که من از فردا شروع میکنم خفن درس خوندن و تو نتایجم معجزه میشه و یه شبه تغییر میکنم – روند بهترش اینه از هدف ساعتی شروع کنم و بپذیرم که یک شبه تغییر نمیکنم بپذیرم که درسته یه زمانی ساعت مطالعه بالا داشتم ولی اینم مثل عضله است چون یه زمانی وزنه مثلا 40 کیلویی زدم پس توانایی اش داشتم که انجامش دادم ولی نباید انتظار داشته باشم بعد از وقفه ورزشی ام بازم از وزنه 40 کیلو شروع کنم ، بپذیرم که طبیعیه با وزنه 10 کیلوی یا 5 کیلویی شروع کنم و ناامید نشم و امیدم به این باشه که چون یک بار این مشیر رفتم پس بار دوم نسیرم کوتاه تره

    و استاد گفتن : داشتم مقاومت میکردم در مقابل تغییری که باید رخ می داد و بعدا فهمیدم این تغییر چقدر خوب بود

    اینو توی ذهنم اورد که من کلا نسبت به همه چی خیلی مقاومت دادم و دلم میخواد همه چی اونطوری که من میخوام پیش بره – مثلا اگه جای ساعت 8 صبح من ساعت 12 شروع کنم درس خوندن انگار همه چی بهم ریخته ک دیگه روزم ارزش نداره و مثال های مشابه در 9نبه های دیگه و دیدم من ادمی نیستم که راحت تر بگیرم و با شرایط جدید مچ بشم و با جریان پیش برم و دقیقا طبق حرف استاد با هر تغییری مقاومت دارم حتی اگر خوب باشه

    یه مثال دیگه وقتی که مامانم میخواد یه سری تغییرات در چیدمان وسایل خونه بده و من قطعا و کاملا ناراضی ام و میگم نکن و فلان و… ولی بعدش میبینم این تغییری که مادرم بدون توجه به مت انجام داد چقدر خوب شد ولی خب پیش مادرم بهش اعتراف نمیکنم

    امیدوارم بتونم از مقاومتم کمتر کنم و راحت تر با جریانی که پیش میاد حرکت کنم

    نیتونم جتبه هایی که قبلا توش موفق بودم بررسی کنم و ببینم چه عادت هایی براش داشتم و از اونا برای هدف جدید استفاده کنمو اگه یکم صبور باشم نتایج باعث انگبزه میشن و همدن انگیزه دوباره باعث عمل و نتایج بیشتر میشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    محیا احمدآبادی گفته:
    مدت عضویت: 1038 روز

    سلام استاد عزیز

    ومریم بانوی عزیزم

    دوتا سوال خیلی قشنگی که پرسیدید من را بسیار بفکر فرو برد و این مدل فکر کردن ها را دوست دارم و زندگی را برایم لذت بخش میکنه.

    میخواهم جواب سوالات این گام را در اینجا بنویسم:

    جواب سوال اول:

    استاد من مسائل زندگی ام را اینجور وقتها مانند یک معمای زیبا و باحال و هیجان انگیز میبینم و فکر می‌کنم این یک بازی مجازی است در کامپیوتر ذهنم، وآن را آنقدر انجام می‌دهم تا به تنیجه نهایی برسم برنده شوم و فقط فکر می‌کنم یک بازی است و خیلی جدی نمیگیرم آن موضوع را چون ذهنم اینطوری اون مسئله را بزرگ یا حل نشدنی نمیدونه و قدرت من در این زمینه بیشتر میشه و لذت بردن اون بازی برام استمرار مدام میاره و به خودم میگم تو این بازی را هم در زندگی ات صد در صد تیک میزنی و میبری اینطوری خودم را برای رسیدن به خواسته هایم آماده میکنم و مسیر را برای خودم لذت بخش.

    و بعد از حل شدن موضوع و بردن اون بازی به خودم میگم دیدی محیا این معمای زندگیت را هم حل کردی .دیدی تونستی .دمت گرم

    همینطور پله پله بالا میروم وتمامی مسائل زندگی ام را حل می‌کنم و به عقب که نگاه میکنم دیگر اون معما ها برایم سخت و ناراحت کننده نیست

    استاد من به خودم قول داده ام تا لحظه مرگم مسائل زندگی ام را دونه به دونه حل کنم وبی خیالشان نمی‌شوم

    چون به خودم قول دادم

    و از خداوند خواستم که مرا تازمانی که همه مسائل زندگی ام را حل کنم زنده نگهدارد چون برایم خیلی لذت بخش است رسیدن و تلاش کردن و هدف داشتن.من عاشق این هستم که مسائلی را که بهم میگن نمیشه بیخیال شو را حل کنم من اتفاقا چیزی را که بهم میگن نمیشه را بیشتر دوستدارم انجام دهم واین حس بهم قدرت میده بهم شجاعت میده انگار من را به خداوند نزدیکتر میکنه این حس.

    محیای درونم را بیدار تر میکنه.

    وآدم های منفی اطرافم را کلا از زندگی ام حذف می‌کنم چون خیلی تاثیر زیادی دارند روی این موضوع استمرار باعث می‌شوند که راجب منفی ها صحبت کنی و همیشه نتیجه را منفی ببینی ودیگر تلاشی نکنی چون میدونی که هیچ فایده ای ندارد تلاش کردن.

    جواب سوال دوم :

    مهم ترین درسی که گرفتم از صبحت های استاد این بود کهفقط استمرار در کارمون و رسیدن به خواستمون داشته باشیم و ناامید نشویم سریع و بیخیال موضوع شویم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    ندا عادلی گفته:
    مدت عضویت: 1195 روز

    سلام استاد عزیزم

    من امروز به یک مقاومت در زندگیم پی بردن که بسیار برام با ارزشه

    من هنوز نتونستم حضور 3 فرزند و در زندگیم بپذیرم. و وقتی که شما گفتی همسرم را رها کردم اتفاقات مالی افتاد متوجه شدم که من هم با 3 فرزندی که خداوند داده مقاومت دارم بسیار ابراز میکنم که ندارم ولی در واقعیت اینطور نیست.وقتی قرار شد بر خلاف 99 درصد جامعه حرکت کنم که بچه داشتن را یک معضل میدانند پس باید خلاف حرکت کنم. جالب اینکه خوثدا به من نشانه هم داده.چند روز پیش برای 2 قلو ها م پولی واریز شد که قبلا نبود.و در این فایل به من گفتید توجه کن به اتفاقاتی که داره میوفته .بله خداوند داره صحبت میکنه بامن.مقاومت و کنار بزن و تسلیم امر من شو.تو با داشتن 3 فرزند به هر آنچه که میخواهی میرسی.این ترمز بسیار موزیانه ای بود که شکر خدا یافتم و از امروز جدی کار میکنم.من فرزندانم را مانع حرکتم میدیدم.من آنها را مانع همه چیز و همه اتفاقات خوب میدیم.اما از امروز باید روی این باور برعکس آنچه تا الان فکر میکرده ام کار کنم.

    ممنونم استاد ازت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    زهرا آقچه لو گفته:
    مدت عضویت: 734 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم.

    با سلام به استاد عزیز و خانوم شایسته. بازهم فایل عالی و مرور شدن قانون جهان هستی قانون تکامل و ادامه دادن مسیر.

    خب در پاسخ به سوال اول باید بگم که خب اولا که احساس خوب من در این مسیر ارامش و راحتی که دارم و بقول استاد تجربه جهنم و بهشت و ادامه دادن در مسیر بهشت و یاداوری به خودم این مسیر و نتایج کوچکی که از ادامه دادن در این مسیر گرفتم باعث ایجاد انگیزه میشود،از مثال خودم بگم که من قبلا احساس گناه و احساس خودسرزنشی خیلی زیادی میکردم اما الان دیگه این احساس کم شده و جاش ارامش و احساس خودباوریم بیشتر شده که خب این نشون میده که قانون جواب میده حالا هی باید کارکنم تا مهارتم بیشتر بشه در این زمینه و همین مرور نتایج کوچک باعث انگیزه و ادامه دادن میشود مثلا من وقتی چکاپ فرکانسی قدم دوازده با قدم اول را چک کردم کلی تفاوت را درک کردم، خب حالا خودش باعث میشه ادامه بدم درسته نتایج خیلی بزرگ نبود اما نسبت به یکسال پیش عالی بود.اما این مسیر را اگه شروع نمیکردم خدا میدونه اوضاعم الان مثل یک سال پیش بود یا حتی بدتر شده بود.

    درمورد سوال دوم بگم،منطقی که باعث شده بازهم حال خوب را تجربه کنیم منطقی که باتغییر باورهای ما همه چیز در دنیای مادی تغییر میکند و نیاز نیست ما تغییر خاصی ایجاد کنیم همچنین روند تکامل از یاد نره. منطق اینکه قطعا میشود چرا چون نتایج کوچک اتفاق افتاده پس راه همینه اگه هنوز نتایج بزرگ رخ نداده به دلیل اینکه ما هنوز خیلی خوب روخودمون کار نکردیم.و…

    با سپاس از شما.

    سپاس خدایی را که مرا به این مسیر هدایت کرد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    سرداروگل آچکزهی گفته:
    مدت عضویت: 1293 روز

    بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ

    به نام خدا که رحمتش بى اندازه است و مهربانى اش همیشگی

    سلام به استاد عزیز خانم شایسته مهربان ودوستان گل سایت

    روز دوم:قانون پایداری نتایج.

    نکاتی که آموختم ودر فرکانس دریافتشون بودم.

    نکته اول:ما با کارکردن به صورت مستمر روی باورهامون نتلیج کوچک را دریافت میکنیم که این نتایج نسبت به تعهد ما بزرگتر هم میشوند.

    نکته دوم: اتفاقات زندگی ما توسط افکار ما رخ میدهد اگر افکار ما تغییر کنند نتایج آرام آرام پدیدار میشوند

    (افکار اتفاقات را رقم میزند وافکار از ورودی ها بوجود می آیند وتکرار آگاهانه یک سری باورها وبعدش هدایت میشویم به سمت خواسته ها)

    نکته سوم:نتایجی که از مسیر درست ایجاد شده باشن به آسونی از بین نمیرن.برای نتایج پایدار باید از قانون تکامل استفاده کنیم .

    نکته چهارم.

    اگر باورهای تان را تغییر داده باشید از همان جا واز همان مکانی که هستی از همان کار و همان توانایی اوضاع بهتر وبهتر میشه.

    نکته پنجم. باید سعی کنیم یک مسیر را شروع کنیم وتمام تمرکز مون روی همون مسیر باشه.تا نتایج مطلوب بدست بیاییند.

    نکته ششم.بیشتر از عجله برای مقصد از مسیر لذت ببریم ومطمئن باشیم نتیجه میدهد احساس خوب داشته باشیم تا به مسیر خواسته ها هدایت بشیم.

    نکته هفتم نتایج خوب همون احساس خوب وآرامش است .

    سوال این جلسه «حالا که می‌دانید نتایج پایدار، یک روند تکاملی است و یک‌شبه پدیدار نمی‌شوند، بلکه با استمرار در درک قانون و اجرای این درک در افکار، رفتار و عملکرد ایجاد می شوند، در لحظاتی که ظاهرا هیچ پیشرفت فوری و آشکاری نمی‌بینید، به چه شکل می خواهید انگیزه های خود را برای استمرار در این مسیر حفظ کنید و اجازه ندهید شک و تردیدهای ذهن تان، پای شما را بلرزاند؟

    به نظر من نتیجه مطلوب همون احساس خوب است طوری که استاد گفتن ما قبلا در جهنم زندگی کرده بودم واین احساس خوب خودش یک دنیا نتیجه است

    خدایا به امید تو به سمت فردایی بهتر وروشن تر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: