سوالات:
- پیشنهاد شما برای پر کردن خلأهای درونی چیست؟
- چه نوع عملکردی کمک می کند تا خلأهای درونی آدم پر شود و بتواند به مراحل بالاتر صعود کند؟
- چرا ما باید دائما رشد کنیم؟ حالا که فهمیدیم رشد دائمی یک الزام است، چطور مرتبا برای این رشد، انگیزه بسازیم؟
مفاهیمی که استاد عباس منش در این قسمت توضیح داده اند شامل:
- چیزی به اسم سکون نداریم، اگر چیزی بهبود داده نشود، از بین می رود؛
- از تضادها، انگیزه بساز برای رشد؛
- تضادها برای حسرت دادن نیامده اند بلکه برای «انگیزه دادن برای رشد کردن» آمده اند؛
- انگیزه ساختن برای استمرار در مسیر درست؛
- تقویت اراده و زنده نگهداشتن انگیزه ها؛
- بهترین راه بهبود عزت نفس، افزایش مهارت هاست؛
- به جای مقصر دانستن خداوند درباره مسئله پیش رو، از قدرتی که خداوند برای حل آن مسئله داده استفاده کن و رشد کن؛
- به جای پذیرفتن ناخواسته های زندگی ات به عنوان سرنوشت، سرنوشت مورد دلخواه خود را بساز؛
- چطور از حسادت به تحسین برسیم؛
- اهرم رنج و لذت برای ترک عادت های مخرب و ایجاد عادت های سازنده؛
تمرین:
چقدر مراقب رفتار مخربی به نام “دشمنی با پول” هستی؟
امروزه ما در دنیای زندگی می کنیم که شبکه های اجتماعی به صورت نامرئی بیماری “نیاز به جلب توجه” را بیشتر و سریعتر از همیشه پخش می کنند. این بیماری از طریق تلاش برای خودنمای و جلب توجه یا تقلا برای عقب نماندن از قافله ی زندگی ظاهری دیگران، خود را در رفتارهای ما بروز می دهد، شما را تبدیل به مصرف کننده کالاهای کاذب می کند و مثل یک افعی پولهایی را که می سازید، می بلعد. معضل بدتر این است که خیلی از افراد، پولی را در این مسیر خرج می کنند که هنوز آن را نساخته اند. همان موضوعی که در دنیای امروزه نام هایی فانتزی مثل: وام، قرض، خرید اقساطی یا credit دارد.
تا کنون با این سوال مواجه شده ای که: این همه پول من ساخته ام پس کجاست؟
جواب این است که: بیماری خودنمایی و جلب توجه، این پولها را به صورت بسیار چراغ خاموش می بلعد. بر خلاف گذشته، معضل مسائل مالی امروز، خسیس بودن و خرج نکردن نیست بلکه معضل اساسی، بیهوده خرج کردن پول است که دوره روانشناسی ثروت 1 آن را دشمنی با پول یا ارزش قائل نشدن برای پول می نامد و برای حذف این عادت بسیار مخرب، تمرین دوستی با پول را به شما پیشنهاد می دهد تا بتوانید اول از همه با پولی که می سازید دوست شوید، برای آن ارزش قائل شوید و با آن دوست بمانید تا حضور او در زندگی شما پایدار تر شود.
یکی از عادت های ثروت آفرینی که دوره روانشناسی ثروت 1 در شخصیت افراد می سازد، “ریختن طرح دوستی با پول” و “بهبود مدام این رابطه” است. اگر دوره روانشناسی ثروت 1 را دارید و درگیر این مسئله هستید که نمی دانید این همه پولی که ساخته اید کجا رفته؟! پیشنهاد می کنم برنامه ای جدی برای کار کردن با آگاهی های دوره روانشناسی ثروت 1 بریزید خصوصاً جلسات مربوط به تئوری ظرف آب و راهکارها برای گروهی از افراد که ظرف آب آنها سوراخ است. استعاره از اینکه هنوز نعمت وارد ظرف آنها نشده، از ظرف آنها خارج می شود. این جلسات به شما کمک می کند تا روی رابطه دوستی تان با پول کار کنید و این دوستی را بهبود ببخشید. زیرا از دیدگاه فرکانسی، “پول”، ذاتا از احساس لیاقت بالایی برخوردار است و همواره جایی می رود که برای آن ارزش قائل باشند نه اینکه به قول روانشناسی ثروت 1، هنوز نیامده، از قبل چاله خرج کردن آن را کنده باشید.
اگر دوره روانشناسی ثروت 1 را هنوز ندارید، کمی درباره رفتاری که با پول خود دارید، هوشیار شوید. ببینید چقدر از پول هایی که خرج می کنید، اصولاً غیر ضروری است و اساس آن نیاز به جلب توجه است؟
چند درصد از پولی که می سازید را خرج می کنید؟
چقدر میان پولی که می سازید و پولی که خرج می کنید، تعادل برقرار می کنید؟
چقدر از وسایلی که با آن پول خریده اید، استفاده می کنید؟ و چقدر آن وسایل نیازهای اساسی شما را فراهم می کند؟
چقدر مسائل شما را حل می کند به گونه ای که زندگی برای شما آسان تر می شود؟
چقدر خوشحالی شما از آن خرید، پایدار است؟ (آیا مدت خوشحالی شما از آن خرید، در حد باز کردن بسته و امتحان کردن آن است یا اینکه آن خرید، واقعا با حل یک مسئله، به شما کمک می کند؟)
چقدر از وسایلی که خریده اید، فقط به انباری خانه تان اضافه شده؟
به این سوالات فکر کنید و برنامه ای جدی برای ترک این عادت بریزید. زیرا مهاجرت به مدار بالاتر، نیازمند ترک عادت های مخرب و ایجاد عادت های سازنده است. شما نمی توانید عادت های مخرب خود را نگه دارید و به مدار بالاتر مهاجرت کنید. زیرا آن عادتها شما را به مدار کنونی ات زنجیر کرده است.
اگر نیاز به خریدهای بیشتری دارید، اول برنامه ای برای بیشتر پول ساختن بریزید تا همواره بتوانید تعادلی بین پولی که می سازید و پولی که خرج می کنید، نگه دارید.
نگران نباشید که نکند خسیس شوم زیرا موضوع آگاه شدن از اساس رفتارهای مان است. موضوع این است که دلیل رفتارهای خود را بدانیم و از خود بپرسیم آیا این رفتار از یک باور قدرتمند کننده نشات گرفته یا محدود کننده؟!
البته جلسه دوم از ثروت 1، به شما یاد می دهد که برای ترک یک عادت محدود کننده و ایجاد یک عادت قدرتمند کننده چطور یک اهرم رنج و لذت بنویسید و این برنامه را در ذهن خود نصب کنید و به این شکل از قدرت ذهن تان به نفع خودتان استفاده کنید برای اینکه یک عادت قدرتمند کننده جدید را جایگزین عادت محدود کننده قبلی کنید.
جلسه دوم از دوره روانشناسی ثروت 1 به شما یاد می دهد: چطور از قدرت ذهن تان به نفع خودتان استفاده کنید. درست مثل توربین گذاشتن جلوی یک طوفان مخرب و تولید برق از آن.
منابع کامل درباره محتوای این قسمت:
دوره روانشناسی ثروت 1 و جلسات مربوط به تئوری ظرف آب (بستن سوراخ های ظرف آب) و ریختن طرح دوستی با پول؛
جلسه 2 روانشناسی ثروت 2 اهرم رنج و لذت
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری مصاحبه با استاد | اگر به سمت کمال حرکت نکنی، به سمت زوال کشیده می شوی226MB21 دقیقه
- فایل صوتی مصاحبه با استاد | اگر به سمت کمال حرکت نکنی، به سمت زوال کشیده می شوی19MB21 دقیقه
بنام پرودگار جهانیان
سلام به استاد ومریم جون و همه دوستان سایت
آفرین به این همه درک و علم .به باور های قدرتمند کننده
بعد از 1024 روز عضویت برای اولین بار مینویسم باکلی درگیری فکر مینویسم
….
….
جواب سوال ای که تمام سال ها برام بود
که چقدر از درآمدم رو باید خرج کنم .چطور .وبه چه نیتی
هر بار که خرج میکردم از خودم میپرسیدم
نکنه از روی احساسات .عجله. بی فکری ویا مثلا اعتماد به نفس باشه
کاش از اول یکی بود که یاد میداد چطور و کجا هزینه کنیم .فقط یاد گرفتیم که کار کنیم .کار
باز خدارو صد هزار مرتبه شکر .شکر .شکر
که هدایتمون کرد تا با استاد آشنا شویم و در مسیر درست باشیم
به لطف وکمک خدا انشالله ماهم دراین مسیر کوشا باشیم
الان به طور واضح متوجه شدم که چه مقدار و کی خرج کنم .بعضی وقتا کلی لوازم ولباس میخریدم فکر میکردم درسته اما به درونم که نگاه میکردم اصلا راضی نبودم
چرا که من میخواستم پولدار شوم اما دریغ از حفظ پول
که خدارو شکر بعد از دوسال آشنایی با استاد توی این فایل متوجه موقعیت ام شدم
سپاس فروان از استاد و مریم جون
بهدنام خدا سلام به استاد و خانوم شایسته و عزیزان سایت
دیدگاه به مسائل باید به گونه ای باشه که به ما انگیزه بده برای حرکت باید یه جوری نگاه کنیم که به سمت اون خواسته و حل مساله حرکت کنیم پتانسیل ایجاد کنیم برای حرکت
در مورد احساس تنهایی باید عزت نفسمون رو بالا ببریم تا از تنها بودن خودمون ناراحت نباشیم حال کنیم با خودمون تا به مرور روابط خوب برامون شکل بگیرن دوستای خوب بیان
و یکی از بهترین راه ها برای بهبود عزت نفس افزایش مهارت هاست
برای تغییر باید قدم قدم پیش بریم یه شبه این باورها ساخته تشده که یه شبه درست بشن و نتایح ما تغییر کنه هر اندازه که باور شخصیت و رفتار ما تغییر میکنه جهان هم به همون نسبت پاسخ میده برای ارتباط قشنگباید ادمارو دوست داشت و به اونا حس عصبانیت و نفرت نداشت باید خوب حرف زد باهاشون و عشق داد و تنها راه گذشتن از ثروت رسیدن به اون هست جمله ای که میتونه تعهد بیشتری ایجاد کنه برای رشد
و به نظرم بهترین قسمت این فایل قسمت هزینه هاست که برای خیلی از ما ها سوال هست و ممکنه برداشت اشتباه ایجاد بشه
و چه باور قشنگی که نسبت هزینه ها باید درصد خیلی خیلی کمی از درامد باشد و اگه هزینه ها بزرگتر هستن باید درامد و ورودی بیشتر بشه و برای پول داشتن باید با اون رفیق شیم به قول شما پول نباید سیخ بزنه بهمون برای خرج کردنش
و اهرم رنج و لذت یکی از راه های بی نظیر برای انگیزه گرفتن هست و حتی من با تکرار شفاهی و ذهنی رنج و لذت انگیزه زیادی تو مسایل نختلف میگیرم
خدای خودم ممنونم که عضوی از این مجموعه هستم و از شما هم ممنون استاد بابت این اگاهی های عالی🫡
بسم الله رحمان رحیم.
خداروشکر برای هم اکنون
همین حالا
لحظه ای ارزشمند که هدیه الله به من است
و ارتعاشات همین لحطه آینده زیبایی میسازه
به شرط هدایتش به سمت خواستها و انرژی خوب داشتن
خیلی به نکات خوبی اشاره شد که کمی تفکر راجع بهش میتونه درهایی از اگاهی برای ذهن و وجود آدمی باز کنه
خدایاشکرت برای آگاهی برای تفکر و قدرتی که تو تو وجودمون برای رشد و خلق گذاشتی
من یه جایی تو زندگیم فهمیدم که عزت نفس حسابییی پایینی دارم
و حدود 6 ساله که با لطف الله افتادم تو مسیر خودسازی و خویشتن دوستی
الان من بهههه هییییچ عنوان قابل قیاس با اون زهرای 20 ساله نیست
پر از چاله و چوله و گره های روانی بودم
و تو مسیر کم کم حل شد رفع شد بهتر شد و هنوزم جای بهترشدن داره قطع به یقین
اینکه استاد تو حرفاشون به مسیر و تکاملی بهترشدن اشاره میکنه رو کاملا میتونم درک کنم
چون هم تکاملی طی کردن مسیر تجربه کردم
هم با عجله و شتاب رفتن و میتونم با افتخار بگم
الان تو برهه ای هستم که میتوانم اون شتاب مدیریت و تکاملی پیش برم شکر الله
میخوام بگم هیچوقت تو مسیر خودسازی و رشدتون ناامید نشید یهو میرسید به جایی که هیییییچ ربطی به گذشتتون ندارید
اونقدر ثروتمند میشید
سلامت میشید
روابط زیبا دارید همسر بی نظیر خانواده سالم امن
بهترین سفرها و تجربه ها
که خودتون باورتون نمیشه
چون ریز ریز اتفاق میفته
و البته گاها هم چنان اتفاقات معجزه وار و بزرگه که ممکن براتون جالب و حتی باورنکردنی باشه
خداروشکر
این فایل به روانشناسی ثروت هم اشاره شد که من تازه میخوام تهیه اش کنم
ولی چنان باور دارم بهش که مطمینم با کسب آگاهیاش
به طرز معجزه واری رشد مالی میکنم و میرسم به جایی که شاید تصورش الان سخت باشه
چون توجهان ارتعاشی هیچی غیر ممکن نیست
حتی رویایی ترین و دورترین و غیر قابل دسترس ترین خواستها
با قدرت خلق
و پشتیبانی الله ممکنه.
به درود هم مسیرهای عزیزم
سلام
پیشنهاد شما برای پر کردن خلأهای درونی چیست؟
یه تغییری که من تو این سه سال به شدت در خودم دیدم و متوجهش هستم همین پر شدن خلاهای درونیمه. چیزی که وقتی تو اطرافیانم می بینم میفهمم چقدر متفاوت شدم نسبت به عموم جامعه
من خب کلا یکی از باورهایی که میسازم برای تقویت احساس لیاقتم اینه که نیازها و خواسته های مهمند و باید بهشون توجه کنم و باااید اجابت بشن
ولی در کنار این موضوع و باور من ولع کمتری دارم نسبت به قبل که بخوام با چیزای بیرونی مخصوصا با خرید کردن که اتفاقا خیلی هم بابه که میگن برو خرید تا حالت خوب بشه پر کنم
من همچین چیزی رو در خودم ندارم که بخوام اینطوری پر کنم خودمو. البته قبلا اینطوری نبودم انگار هرررر چیزی رو دلم میخواست بخرم و یه حسرت بدی داشتم که چرا پول خرید خیلی چیزهارو ندارم که بخرم ولی الان واقعا پول زیادی تو حسابمه و ولعی برای خرید و خرید و خرید نیست.
حتی چیزهایی که تو دست مردم می دیدم و مثل عقده ای ها خواسته های بقیه رو میخواستم برای خودم ولی الان اینطور نیست
حالا این از وضیعتم که شرحش دادم، حالا میخوام در مورد دلیلش هم بگم.
تغییرات من از دوره احساس لیاقت شروع شد از وقتی روی اگاهی هاش کار کردم و شخصیتم رو از نتایج و مادیاتم دور کردم البته این یک مطلق نیست ولی خب خیلیییی تغییر کردم. نعمت ها میومدن ولی شخصیتم متصل نبود به این مادیات و اینا برای همین جدا کردن شخصیتم از چیزای بیرونی خب خیلی خیلی خلاهای شخصیتی پر شد
این مهمترین موضوع بود
و البته یه موضوع دیگه این بود که وقتی یه سری چیزهارو تجربه کردم و دیدم اتفاق عجیب و غریب و خاصی نیفتاد تو زندگیم خب تصمیم گرفتم مانور زیادی ندم دیگه و ولع کمتر بشه و به قول استاد پیشرفت و ملاک پیشرفت رو برای خودم بزارم رشد شخصیتی
این روندی بود که من از پر کردن خلاهای درونی درک کردم و دوست داشتم بنویسمش
به نام خدایی که بزرگ و مهربانم من در برابرت تسلیمم
سلام استاد عزیزم و مریم جانم
باز روز قشنگه دیگه و یه فایل زیبای دیگه خدایا ممنونتم
خلاء های درونی به نظر من با رشد کردن و قدم برداشتن رو به جلو پر میشود باید هر روز حرکت کنیم
از فکرهای نادرست و باورهای نادرست دوری کنیم و بهبودشون بدیم تا بتونیم به مراحل بالاتر صعود کنیم احساسمون رو خوب نگه داریم و کنترل ذهن درسته باشیم تا بتونیم ترمزها رو پیدا کنیم و بالا بریم
وقتی جهان مدام در حاله رشد و گسترش ست ماهم باید رشد کنیم
و هر روز باید برای خودمون هدفهای کوچیک بذاریم اما قدمهای بزرگ برداریم براش
و دنبال الگوها باشیم و خداوند هم در مسیر هدایت میکند و دستمون رو میگیرد
و رشد در این جهان باید باشد تا زندگی معنا پیدا کند هدف باید داشته باشیم تا اون شور و شوق و انگیزه در درونمون ایجاد بشه برای لذت بردن در مسیر خواسته ها
من هر روز از خدا میخواهم کمکم کند و هدایت کند تا بتونم با جهان رشد کنم و عقب نمانم
و خودمو دارم همجهت میکنم با جریان خداوند
با موندن در احساسه خوب و فرستادن فرکانس مثبت و سپاسگزاری از خداوند
خدایا شکرت سپاسگزارتم برای تمام داشته هایم
برای زندگی آرام و خوب
برای روان شدن کارهام
برای رشد درآمدم
برای بالا رفتن ایمان و توکلم و نزدیک شدنم به خدا و روی شونه هایش نشستن
چقدر لذت میبرم از این زندگی
الهی شکرت سپاسگزارتم
استاد عباسمنش عزیز،
این فایل برام یکی از اون نقطههای نابه که آدم وسط روزمرگیها میشنوه و یههو انگار زمان وایمیسته… تا خودت رو نگاه کنی، مسیرتو، انگیزههات رو… و بفهمی اصلاً چرا اومدی اینجا، توی این دنیا.
راستش من خیلی وقتا فکر میکردم اگه یه اتفاق خیلی بزرگ تو زندگیم بیفته، خلأهام پر میشن. فکر میکردم مثلاً اگه مهاجرت کنم، یا موفق بشم، اون حس خالی بودن تموم میشه. ولی امروز با تمام وجودم فهمیدم اون خلأا با هیچ «اتفاقی» پر نمیشه، فقط با «رشد کردن» پر میشه. با رفتن به مرحله بعد. با پُر کردن خودت، نه فقط دنیات.
من یه مثال واقعی دارم از همین حرفا که استاد گفت:
چند وقت پیش با تمام وجودم تصمیم گرفتم مهاجرت کنم، اما نه هرجوری، بلکه با ایمان به قانون، با آگاهی.
باورم این بود که اگه واقعاً بخوام، مسیر درست برام باز میشه.
شروع کردم به خوندن زبان هلندی، با جدیت، با تعهد.
نه از روی اجبار، بلکه از یه انگیزه درونی عمیق.
روزی 6 ساعت میخوندم، با تمرکز، با حال خوب، با این باور که خدا منو هدایت میکنه چون دارم از قدرتی که بهم داده استفاده میکنم.
و نتیجه؟
با آسونترین، نرمترین، بیدردسرترین شکل ممکن، مهاجرتم انجام شد.
یعنی همون مسیری که خیلیا براش استرس دارن، برام تبدیل شد به یه تجربه رشد، یه قدم قوی به سمت خواستههام.
الان میفهمم اون تضادهایی که داشتم—حس کمبود، محدودیت، ترس از رد شدن، شک به خودم—فقط اومده بودن که هلم بدن جلو.
اومده بودن که بگن: «بیدار شو، وقتشه بری جلوتر.»
وقتی استاد تو این فایل گفت:
«تضادها برای حسرت دادن نیومدن، برای انگیزه دادن به رشد اومدن»
واقعاً ته قلبم لرزید. چون من دقیقاً اینو زندگی کردم.
چون فهمیدم اگه با تضاد رفیق بشم، تبدیلش میکنم به سوخت حرکت.
و اگه باهاش بجنگم، میسوزونهم.
من با تمرکز و استمرار، الان دارم با آرامش مسیر گرفتن گواهینامه در یه کشور جدید رو هم پیش میبرم، با زبانی که یه سال پیش اصلاً بلد نبودم.
با ذهنی که قبلاً دنبال بهانه میگشت، الان دنبال راهکار میگرده.
و اینو مدیون یادآوریهای مداوم شما هستم استاد، که انقدر محکم، واقعی و خالص حرف میزنید که آدم نمیتونه ندیده بگیره.
به همهی دوستانی که این کامنت رو میخونن میخوام بگم:
رشد، یه انتخابه.
اینکه بهجای فرار از دردها، ازشون پُل بسازی.
اینکه خلأهات رو با مصرف و دیدهشدن پر نکنی، با خودسازی پر کنی.
و اونوقت میبینی که چقدر آروم، اما عمیق، داری به زندگیای میرسی که همیشه دنبالش بودی.
استاد جان، ازتون ممنونم که نه فقط معلم این مسیر هستید، بلکه خودتون در این مسیر هستید.
خدا قوت بابت همهی آگاهیهایی که با عشق منتقل میکنید
《به نام خداوند بخشنده مهربان》
خدایا من هرچی دارم از آنِ تو، خدایا من هیچی از خودم ندارم و هرخیری که از جانب تو بمن برسد باز من فقیر توهستم، خدایا من نمیدونم من بلد نیستم تو هدایتم کن…
سلام سلام به استاد و بانو شایسته عزیزم امیدوارم حال دلتون عالی باشه
سلام به دوستان همگام حالتون چطور؟ امیدوارم شما هم عالی باشید
خداروشکر این قسمت از پروژه مهاجرت به مدار بالاتر رو دیدم و خداروشکر میکنم که میتونم یبار دیگه کامنت بذارم خداروشکر…
خب چقدر این قسمت عالی بود و چقدر سوال تو ذهنم ایجاد کرد و چقدر مسیر رو برام واضح تر کردش، من از دوره ثروت یک استفاده میکنم ولی هیچ وقت به این شیوه به این دوره نگاه نکرده بودم یا شاید تو مدارش نبودم تا به امروز
به هرحال الان متوجه خیلی از رفتارهایم نسبت به پول را پیدا کردم…
درباره خلاء های درونی هم باید بگم البته این درباره خودمه که میگم شاید بخاطر هم خلاءها بودش که تا پول بدست می آوردم سریع خرج چیزهای میکردم که از بچگی یا تو بزرگسالی دوست داشتم که اون حس درونم یا همون خلاءها رو پر کنم و اصلا به این فکر نمیکردم که آیا این محصول بدردم میخوره یا نه یا اینکه تا حالا این همه پول بدست آوردم کجا رفته؟؟ هیچگاه اینجوری فکر نکردم تا به الان که خیلی ذهنم رو درگیر کرد!!!! چرا یه مدتی بود که من از هر ورودی ام پنج تا 10٪ میذاشتم کنار و الباقیش رو استفاده میکردم ولی خب متاسفانه به خاطر باورهای نامناسبم بعداز یه مدتی همه اون 10٪ها رو خرج میکردم و شرایط برای ساختن پول برام سخت تر میشد، دقیقا همین شرایطی که توی این چندماه اخیر داشتم خوب پول میساختم ولی هنوز نیومده خرج میشد یا بقول قدیمی ها از قبل چالشو کنده بودم متاسفانه…. حالا خداروشکر پولایی که تا به امروز خرج کردم میتونم به جرأت بگم که حداقل خرج چشم رو هم چشمی یا show-off کنم نبود و نخواهد بود و بیشتر نیازهایی بوده که بخاطر نساختن ثروت بطور مداوم بود که روی هم جمع شده و با ورود یه مقدار پول طود خرج میشده که همیشه اینها حاکی از کمبود باورهای ثروتم هستش که دارم آرام آرام روی خودم کار میکنم و خداروشکر هم خدا نشانه هاشو برم میفرسته که درسهایم را خوب یاد بگیرم… خداروشکر
سوالهایی که بانو توی متن این قسمت پرسیدن رو دوست دارم جواب بدم
1. چند درصد از پولی که می سازید را خرج می کنید؟
خب فعلا تا به امروز 100٪ پولی که میسازم رو خرج میکنم، البته یه نکته رو بگم تو این مدتی که دارم روی باورهام کار میکنم خداروشکر پولی که میسازم زمان بیشتری تو حسابم میمونه ولی قبلا باورتون نمیشه مثلا توی یک روز من 30میلیون تومان رو خرج میکردم و کِی متوجه میشدم که چی شد چطور شد چرا یدفعه ای این پول خرج شد زمانی که فرداش پول برای خرید حتی یک نان هم نداشتم و چقدر برام الان جالب که اون زمان میگفتم آره دیگه درسته این همه قرض و بدهی این همه کرایه و
خورد وخوراک طبیعی که چیزی برات نمونه ولی امروز با این فایل متوجه شدم که ای دادبیداد چه کلاهی سرم رفته و چقدر پول تا به امروز خرج کردم، یه چیزی بگم الان یادم افتاد من شب عید همین 1404 مبلغ 150 میلیون تومان پول ساختم که تو همون 15 روز فروردین تمام شد و الان ….. ینی دراین حد، البته نکته مثبتش این بود که من درآمدم بهمن ماه 1403 به قبل صفر تومان بود ولی از بهمن ماه تا آخر اسفند با کارکردن روی همین پروژه مهاجرت و دوره لیاقت درآمدم صفرم را به 150 میلیون تومان رسوندم خداروشکر این خیلی نکته بسیار مثبت بود برام خداروشکر ولی اینکه این 150 تومن چجوری خرج شد و کجا خرج شد نشون دهنده اینه که من هنوز با پول دوست نیستم…
2. چقدر میان پولی که می سازید و پولی که خرج می کنید، تعادل برقرار می کنید؟
فعلا صفر درصد من فقط بلد بودم خرج کنم حالا نه زیاد پیش پیش ولی تا دستم میرسید کمبودهای گذشته و حال رو جبران میکردم متاسفانه ️
3. چقدر از وسایلی که با آن پول خریده اید، استفاده می کنید؟ و چقدر آن وسایل نیازهای اساسی شما را فراهم می کند؟
اینجا هم میتونم به جرأت بگم 90٪ وسایلی که خریدم با اون درآمدم همه رو استفاده کردم تا پدرشون رو درآوردم :)) و 90٪ هم نیازهای اساسی ما بود ولی خب قبول دارم باید 10٪ هامو کنار میذاشتم بعد برای همون نیازهای اساسی امون بیشتر تلاش میکردم ولی انجام ندادم متاسفانه
4. چقدر مسائل شما را حل می کند به گونه ای که زندگی برای شما آسان تر می شود؟
مسائل رو حل میکرد ولی مسائل گذشته رو حل میکرد و تو روند زندگی ام هیچ تاثیری نداشت چون با اون باورهام همش داشتم درجا میزدم
5. چقدر خوشحالی شما از آن خرید، پایدار است؟ (آیا مدت خوشحالی شما از آن خرید، در حد باز کردن بسته و امتحان کردن آن است یا اینکه آن خرید، واقعا با حل یک مسئله، به شما کمک می کند؟)
خخخخخخ هیچی سوال بعدی لطفا :)))
6. چقدر از وسایلی که خریده اید، فقط به انباری خانه تان اضافه شده؟
خداروشکر فعلا کار به اونجا نرسیده
خب سوالهای خیلی عالی بود و منو خیلی بفکر فروبردش حالا درست که من صادقانه جواب دادم ولی باید خیلی به این سوالات فکر کنم که چرا باید کار به اینجاها بکشه؟؟؟؟ من یه اعترافی رو اینجا بگم!؟!؟
ببینید من اصلا کاری به کسی ندارم حتی همسرم من خودم بشخصه وقتی روی فایل ها رایگان، محصولات و کامنتهایی که بانو شایسته ، استاد و دوستان عزیزم روی سایت میذارن تمرکز میکنم تمرین میکنم کار میکنم واقعا کار میکنم نتایج باورنکردنی میگیرم و چقدر زندگی برآن روانتر، آسان تر و لذت بخش تر میشه از همه جنبه مخصوصا مالی ولی زمانی که نمیتونم بین کار کردن روی باورهام و شغلم تعادل ایجاد کنم کل زحماتی از بین میره و چقدر منو عقب میندازه ینی چی ینی اینکه من روی باورهام کار میکنم و توی شغلم که املاک هستم بقدری شلوغ میشم و از در و دیوار از زمین و آسمان برام مشتری میباره و منو غرق کار میکنه که کم کم کم کم نمیتونم روی باورهام کار کنم وقت کم میارم یا خیلی خسته میشم و دوباره برمیگردم سرخانه اولم و حتی خیلی بدتر از قبل میشم، دقیقا مثل همین مدتی که کار کردم شلغ شدم از سایت و تمرین کردنهام دور شدم و دوباره شدم یه آدم منفی… واقعا الان بزرگترین پاشنه آشیل من همین برقراری تعادل بین سایت و کارم که خیلی بهم آسیب زده!!! دوستانی که این شرایط داشتن و تونستن حل کنند یا دوستانی که راه حلی برای این موضوع دارند لطفا کمک کنند تا منم این مسئله رو حل کنم، باتشکر ازتون (دسته گُل)
خداروشکر میکنم که بازهم تو مسیر قرار گرفتم خداروشکر
استاد و بانو شایسته خیلی دوستون دارم عاشقتونم از راه دور میبوسمتون بغلتون میکنم ماچ بوس بغل به امیددیدار تو پرادایس
خدایا شکرت بخاطر امروز که بهمون اجازه زندگی کردن و خلق زندگیمون رو دادی
با خدا باش و پادشاهی کن بی خدا باش وهرچه خواهی کن
خدایا شکرت