سوالات:
- راهکار اساسی شما برای رفع وابستگی چیست؟
- اگر بخواهی یک راهکار به معتاد برای ترک اعتیاد بدهی، آن راهکار چیست و اولین قدم را از کجا بردارد؟
مفاهیمی که استاد عباس منش در این قسمت توضیح داده اند شامل:
- قوی ترین منطق برای وابسته نشدن به هر چیزی؛
- قانون فرکانسیِ کبوتر با کبوتر باز با باز؛
- مسیر تکاملی رفع وابستگی به هر عامل بیرونی و اتصال به نیروی درونی؛
- دارایی های اصلی و درونی خود را بهتر بشناسیم و بیشتر روی آنها حساب کنیم؛
- شناختن ریشه های وابستگی و درمان ریشه ای آن؛
- انسان می تواند تغییر کند و هر شرایطی را تغییر دهد. انسان می تواند حتی از اسفل السافلین به سمت رشد و تعالی حرکت کند؛
منابع بیشتر:
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- فایل تصویری مصاحبه با استاد | باورهای قدرتمند کننده برای درمان وابستگی203MB19 دقیقه
- فایل صوتی مصاحبه با استاد | باورهای قدرتمند کننده برای درمان وابستگی18MB19 دقیقه
مصاحبه با استاد |باورهای قدرتمند کننده برای درمان وابستگی
گام بیست و سوم
خدایااآاا شکرت. ..ممنونم به خاطر یه روز دیگه و یه فرصت جدید دیگه برای نوشتن و بودن در این سایت و کار کردن روی خودم و برای کنترل ذهن امروزم ممنون و سپاسگذارم . خدایااا شکرت
درود و وقت بخیر خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته ی نازنینم
درود به دوستان عزیزی که در این مسیر توحیدی حضور دارند و با خواندن کامنت های زیباشون به درک و آگاهی بیشتری هدایت میشوم و نت برداری میکنم . الهی حال دلتون عالیع عالی و جیباتون پر پول و در کنار عزیزان تون سلامت و شاد و خوشحال باشید.
قوی ترین منطق برای وابسته نشدن به هر چیزی چی هست؛
اینکه اول قانونو به خوبی درک کنیم و بعد درمورد گذرا بودن زندگی پذیرش داشته باشیم. اونوقتع که میتونیم آزاد و رها باشیم و درمسیرمون لذت ببریم. و بعدش نتایج هم خود بخود بسمت مون نور افشانی میکنند و نتایجم هم میشن بخشی از پاداشهای مسیر آرامبخش زندگیمون.
من برای خیلی چیزها و خیلی کارها وابستگیهای زیادی داشتم و هنوز هم دارم .. ولی برای خیلی چیزها و خیلی کارها تلاش کردم وابستگی هامو از بعضی چیزها قطع کنم و جهان هستی هم در این مسیر خیلی کمکم کرد و اصلا هم کار ساده ای نبودددد
بنظر من همه ی وابستگی ها منفی و بد و خانه خراب کن نیستند . هر چند ذهن ما عادت کرده که همیشه به سمت تنبل ترین و آسونترین ها گرایش داشته باشه و برای تغییر کردن هم خیلی خیلی مقاومت داره ..قبلنا خیلی خیلی به همه چی و همه کس خیلی وابسته بودم ولی وقتی آن ورشکستگی های پولی و مالی و آن تضادها و از بین رفتن خانه و زندگی و ماشین هام و تمام اموالم و حتی پاشیده شدن روابط خانوادگی مون و فوت همسرم و یا خیلی چیزهای دیگه که سببب تغییر و تحولات فوق العاده عظیمی رو برام داشته که باید اعتراف کنم انسان می تواند تغییر کند و هر شرایطی را تغییر دهد. انسان می تواند حتی از اسفل السافلین به سمت رشد و تعالی حرکت کند نمونه اش زندگی گذشته ی خودم…
ولی از آنجایی که خداوند هدایت این جهان را بعهده دارد من را بسمت مسیر الهی و این سایت و آموزه های استاد عباسمنشی هدایت شدم که کلا از هر جهت بطور بنیادین تغییر کردم و اصلا با رویای سال 97 و ما قبل آن سالها قابل مقایسه نیستم…
اگر آگاهانه درک کنیم که به چه چیزهایی وابسته شدیم آنوقت میتوانیم ریشه یابی کنیم و با شناختن ریشه های وابستگی آنها را تغییر بدیم و اصلا و به هیچ عنوان این کار آسانی نیست چون ما انسان هستیم و پر از عواطف انسانی و احساسی ولی اگر بفهمیم که این جهان گذراست و باید فقط به درون و خدای خودمون متصل باشیم شاید خیلی از مسایل برامون حل بشه و زیاد بخودمون سخت نگیریم …
بعضی وابستگی ها رو دوست دارم و سعی میکنم به وابستگی های مثبت بیشتر توجه کنم و ازشون لذت میبرم و شاید روتین ضروری زندگیم باشند و شاید دایره ی امن زندگیم باشد و شاید هم بخاطر احساس لیاقتم باشه و شاید این وابستگی های بیرونی لازمه ی وابستگی درونی و اتصال به خداوندم باشه ولی در حال حاضر دوستش میدارم مثل رختخوابم . بالشت زیر سرم .. اینکه دوست دارم روبروی پنجره ای بخوابم که پرده ای نداره.( البته پرده ی حریر شیشه ای خیلی نازک جمع شده) چون میخوام لحظات شروع صبح رو ببینم . چون دوست دارم ناظر آسمان باشم . چون دوست دارم از تمام لحظات روز و شبم با اطلاع باشم .. مثلا شب گذشته هنگام غروب بود که بسمت اتاقم اومدم که یهویی ماه کامل رو دیدم که اطرافش هم هاله ای صورتی کمرنگ داشت . خیلی ذوق کردم و بلند بلند گفتم خدایاااااااا شکرت چقدر خوشگلی … چقدر قشنگی . خدایااآاا شکرت که من رو بسمت اتاقم در این لحظه هدایت کردی.. تا این زیبایی شب رو توی آن آسمان زیباییت بهم نشون بدی !!!
و یا مثلا من کلا با ساعت زیاد میونه ای ندارم مگر اینکه کار ضروری داشته باشم و یا اینکه کار اداری داشته باشم و یا اینکه ضرورتی داشته باشه وگرنه اصلا سیستم معمولی زندگیم ساعت بدنم هست ..و یا با سیستم طبیعت هماهنگ هستم …
و یا خیلی وابسته به دفتر و کتاب و خودکارام و گوشیم هستم .. از تنهایی هام لذت میبرم . اصلا توی جمع و شلوغی نمیرم و شکر خدا اصلا هم در چنین موقعیت های هم قرار نمیگیرم و قانون فرکانسیِ کبوتر با کبوتر باز با باز؛ هم دقیقا توی زندگیم اجرا شده بقول استاد عزیزمون
اگر من در مدار خواسته ام و در مدار درست و مناسب قرار بگیرم به شرایط و اوضاع و اون فرد درست و مناسب در زمان درست و مناسب هدایت می شوم یعنی اصلا برای چیزی زور نمیزنم ..
این جمله ای که خانم شایسته ی عزیز در کپشن نوشته بودند رو باید بیشتر بهش تمرکز کنم اینکه مسیر تکاملی رفع وابستگی به هر عامل بیرونی و اتصال به نیروی درونی؛ … البته من فکر میکنم جهان با چک و لگد هاش دقیقا این قانون رو بهم فهماند .. البته اگه دقیقتر بخوام بگم باید اعتراف کنم که از اسفل السافلین به سمت رشد و تعالی حرکت کردم
و دارایی های اصلیم رو بیشتر شناختم و سعی کردم از مهارت هام استفاده کنم و خودم را بهتر شناختم و بیشتر روی آنها حساب میکنیم هر چند روی هیچ چیز خودم هم حساب نمیکنم چون به این باور رسیدم که جهان گذراست و باید از لحظات اکنون زندگیم استفاده کنم و لذت ببرم . مثل الان که دارم این کامنت رو مینویسم . و دارم افکارم رو ثبت میکنم و ردپایی در این قسمت از این فایل ارزشمند به جای میگذارم
خدایا من پناه میبرم از خودم به خودت تو
خدایاااا تنها فقط و فقط ترا می پرستم
و تنها فقط و فقط از تو یاری و هدایت و آگاهی و انرژی و قدرت می خواهم
IN GOD WE TRUST
ما به خداوند اعتماد داریم
بقول استاد من یکتاپرست هستم
Monotheist
قسمت ۳۲
مصاحبه با استاد منش
باسلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته ی مهربانم🌹🌹
و سلام به دوستان همراه در این بخش🌹
خدارو شکر گذارم که امروز هم قدرت خداوند من را بسمت بهترینع بهترین ها و زیباترین آگاهی ها هدایتم کرد در جهت رسیدن به اهداف و خواسته های مقدسم
استاد عزیزم چقدر این قسمت از موضوع و مبحث وابستگی .. من رو بفکر فرو برد و لحظه ای من رو برد به گذشته ی نه چندان دورم یعنی قبل از آشنایی با شما استاد عزیزم و این سایت گوهر بار و گنجینه ی اسرار آمیزم که فرمان زندگی مو بسمت مسیرها و راههای درست و صحیح و سالم هدایتم می کند
من از اون کسانی بودم که به همه چیز زود وابسته میشدم و اگر کوچکترین تغییری در روند زندگیم میشد کلی کلافه میشدم و همش غر میزدم و شکوه و شکایت می کردم و این نشان از کمبود عزت نفس
و ناسپاسی من بود و بخاطر همین وابستگی هام در همه ی جنبه های زندگیم همه چیزهامو از دست دادم و تضادهای زیادی رو تجربه کردم.. از مال و اموال و خانه و ماشین و دارایی و باغ و پول و ثروت و طلا و شماره ی مبایلم که کد یک بود و خیلی دوستش داشتم و بغییر از اینها روابط خانوادگی مون و سلامتی و وروابط با دیگران و هر آنچه که فکرشو بکنید من به نقطه ی صفر و یا شاید زیر صفر رسیده بودم …
نمیدونم آگاهانه و یا ناآگاهانه بسمت و سویی هدایت شدم که الان هر روز فوق العاده شکر گذار هستم چون با از دست دادن زحمت های چندین و چندساله و زندگی مشترکم با همسرم و دو فرزندم و کل دارایی ها بطور کلی به نقطه ای رسیدم که اصلا فکرشو نمی کردم … همیشه فکر می کردم زندگیم خیلی عالیع و من در نقطه ی امن خودم براحتی زندگی می کنم و هیچ مشکل خاصی برام پیش نمیاد ولی آنچنان زندگیم پشت و رو شد که الان اصلا به هیچ وابستگی فکر نمی کنم .. من فهمیدم که وقتی همسرم با یک تصادف وبیمارستان و بعدش به رحمت خدا رفت نباید به هیچ کسی جز خداوند تکیه کنم … من فهمیدم که با از دست دادن خانه و ماشین ها و باغ و ثروت و پول و دارایی هایم نباید هیچ وقت به این داشته هایی که داشتم وابسته باشم و هر وقت دوباره به جایگاه بالایی رسیدم بدانم که قدرت و ثروت خیلی خوبع و خوشحال خواهم بود ولی وابسته نشم … من در روابط خانوادگیم و تضادهایی که بواسطه ی ارث و میراث زندگیمون بین فرزندانم بوجود آمد فهمیدم که نباید حتی به فرزندانم دلخوش باشم و وابسته باشم و در مورد سلامتی ام آن زمان ها به مشکلات پی در پی که برخوردم نباید وابسته باشم و بعدش با از دست دادن اعتماد بنفسم و بی انگیزه شدن بخاطر از دست دادن های گذشته ام کلی بی هدف و روز مرگی برام بوجود آمده بود .. دوستان اینهارو گفتم که یک بیوگرافی کوتاهی از من داشته باشید هر چند در کامنت های خیلی قبل ها سرگذشتمو نوشته بودم … ولی در همون حال و احوال های بی خبری خداوند دستمو گرفت و منو با استاد عباسمنش آشنا کرد و بخاطر تضاد مالی و ورشکستگی های مالی و مادی و پولی و بدهکاری ها بسمت این فایل و بطور خیلی هدایتی
جذب شده بودم و تمام فکر و ذکر من این بود که شاید از اون وضعیت نجات پیدا کنم و خدارو شکر که نه تنها از اون تضادها نجات پیدا کردم بلکه به مسیرهایی هدایت شدم که هر روز سپاسگذار خداوند هستم .. اون موقع ها یعنی ۲۵ مرداد ماه سال نود وهفت ( هر وقت سالگرد آشنایی مو میبنم یک مروری به گذشته ام میکنم که ببینم از کجا به کجا رسیدم ) با سه فایل چگونه درآمد خود را در یکسال سه برابر کنید استاد در تلگرام آشنا شدم و بعد از مدت کوتاهی شاید سه یا چهار ماه روی افکارم و باورهام کار کردم که یهویی درهایی از نعمت و برکت به رویم گشوده شد و به من انگیزه داد و از اون بدهکاری ها نجات پیدا کردم و بعد از تلاش های شبانه روزی و بی وقفه به فایل فقط روی خدا حساب کنید هدایت شدم آنجا بود که به مسیر توحیدی توسط استاد بینظیرم عباسمنش هدایت شدم و وارد سایت شدم و من فهمیدم که نه تنها نباید به کسی و چیزی وابسته بشم بلکه باید مسیر درست رفتن رو یاد بگیرم و فقط و فقط چشمم به دستان پر توان و قدرتمند خداوند باشد .. آمده بودم پولدار شوم ولی عاشق و سرگشته ی این مسیر توحیدی شدم و هدایت شدم و هدایت شدم تا جایی که من ریسمان هدایتی را تا به الان دنبال میکنم ..
فهمیدم که به هیچ مالی وابستگی نداشته باشم چون زمانی ممکنه که از دستش بدی هر چند این از دست دادن های من بخاطر افکار و باورهای مخرب من بود و الان به این باور رسیدم که دیگر هیچوقت به گذشته ام بر نمیگردم و من با او رویا ی گذشته خیلی وقتع که خداحافظی کردم و دیگر هیچ ربطی به اون گذشته ام ندارم ..
چون فهمیدم مثل استاد همیشه باید مواظب فرمون زندگیم باشم ..امروز وقتی این قسمت ۳۲ مصاحبه با استاد رو نگاه می کردم نا خودآگاه مدام حواسم به فرمون ماشین استاد بود هر چند این ماشین بطور اتوماتیک حرکت میکند ولی با اعلام هشدار از طرف ماشین استاد گاهی بجلو نگاه میکردند و گاهی فرمون رو لمس میکردند و این قسمت بمن هشدار داد که باید به نشانه ها و هشدار ها توجه کنم و از مسیرم هم لذت ببرم و این موضوع آنچنان در ذهن و قلبم نهادینه شده که هر لحظه برای هر چیزی سعی میکنم توجه ام رو به مسایل زندگیم بیشتر کنم که اینها رو با تمرین های این چند سال در این سایت با آموزه های استادم یاد گرفتم.. خدارو شکرت آنموقع ها برای هر چیزی ناراحت میشدم و غر میزدم و شکوه و شکایت می کردم و بخاطر باورهای مذهبی مخربی هم که داشتم شبانه روز زجه و گریه و شیون میکردم 🙄😂 الان کلی خنده ام میگیره با اینکه من طعم فقر رو چشیده بودم ولی الان اصلا ناراحت نیستم چون از وابستگی هام دست برداشتم و رشد کردم و آگاه شدم و از خواب غفلت بیدار شدم و هر روز برای کوچکترین نعمتم شکر گذاری میکنم حتی برای خوردن یک لیوان آب گوارا و خدایا شکرگذار هستم 🥤🍽
استاد عزیزم ممنون که هستید خدارو شکرت که رسالت خودتون رو بنحو احسنت انجام دادید و ممنونم خدایا شکرت🥀🌹🌹🙏🙏
در روابط فهمیدم که نباید به هیچکسی وابسته باشم … 🙄
وقتی همسرم به رحمت خدا رفت به فرزندانم خیلی وابسته شدم و هر لحظه چک شون میکردم و هی زنگ میزدم کجا هستند و خلاصع اینقدر این ( خرس گنده ها ) رو نوازش می کردم و هر چی می خواستند مهیا میشد و هر چی می گفتند انجام میدادم ( هر چند همیشه بهم گفتند تو هیچ کاری برای ما انجام ندادی) … البته بیشتر لیلی بع لا لایی پسرم میذاشتم و همینطور کم کم بهشون بیشتر وابسته شدم و طوری شد که پسرم ارث میراث شو از بین برد و بعدش دوباره برگشت پیش این مادر کم ظریفتش و فهمید که باز هم من بهش ارفاق میکنم و کمکش میکنم .. ( که این بدترین کار من بود بخاطر کمبود اعتماد بنفسم ) که بعدا دیدم استاد یک فایلی رو تدوین کردند در رابطه کمک به دیگران و یک قسمتش هم کمک نکردن به پرندگان و حیوانات بود که دقیقا اسم اون فایل یادم نیست و پیشنهاد میکنم که دوستان حتما اون فایل رو ببیند…
خلاصه دنباله ی داستان ..
بعد از اینکه پسرم دوباره برگشت پیش ما .. کارخونه قارچ راه اندازی کردیم ولی بازم بخاطر همون باورهای اشتباه ی همه مون باز هم این کسب و کار را از دست دادیم و روابط من وفرزندانم هر روز تیره تر میشد خلاصع بعد از مدتی همه مون پخش وپلا شدیم و هر کدام سویی رفتیم
بعد دوباره بازم دچار تضاد شدیم و روابط خراب شد .. بعدها که وارد سایت شدم فهمیدم من کلا در همه ی زمینه ها درب و داغونم و شروع کردم روی خودم و اعتماد بنفسم کار کردن و یواش یواش فهمیدم که مدارها چیع و فرکانس چیع و کبوتر با کبوتر و باز با باز چیع …🙄🤔🤔
و کلا روابط با دوستان و آشنایان و همه و همه قطع شد و این قطع روابط سبب خیر شد برام که خلوت گزینی کنم و بیشتر از همیشه روی عزت نفسم کار کنم و همچنین با گوش کردن فایل های در پرتو آگاهی به من کمک کرد که روی سلامتی و تندرستی و جسمم بیشتر کار کنم و شکر خدا آن تضادها و انسداد های انرژی که در جسمم بوجود آمده بود بطور کل از وجودم خارج شد و حدود بیست کیلو وزنم هم کم کردم و برای وجودم بیشتر ارزش قایل شدم و مدام پیاده روی میکردم و مدیتیشن انجام میدادم
و فایل های استاد رو گوش میدادم و تا الان هم به همین شیوه زندگی میکنم و برای خود مقدسم و ترمیم جسم و روحم و ذهنم زمان و وقت و فرصت بیشتری گذاشتم خدارو شکر ..
امروز با دیدن این فایل فهمیدم که من برای قطع وابستگی های گذشته ام به این مدت استراحت و خلوت گزنیی نیاز داشتم و باید بیشتر و بهتر از همیشه روی باورهام کار کنم .. یعنی الان که خانه ای اجاره کردم و تقریبا به یک ثباتی رسیدم به اهداف و خواسته های مقدسم و وجود مقدس خودم بیشتر از هر چیز دیگه ای توجه میکنم و فهمیدم که این جهان یک بازی بیش نیست و باید برای هر قدمم شاد باشم و با لذت این مسیر رو طی کنم فهمیدم که اگر فرزندانم کنارم باشند خوشحال خواهم بود ولی اگر هم پیش من هم نباشن باز هم خوشحال خواهم بود و از تنهایی هام نهایت استفاده رو میکنم و اصلا دیگه اون شدت وابستگی هام از بین رفته … و برای خودم برنامه ریزی می کنم و برای فرصت هایی که دارم بیشتر ارزش قایل هستم..
وقتی خانه و زندگیمو از دست داده بودم و از نقطه ی امن ام خارج شده بودم فهمیدم که جهان با چک و لکد خواست به من بفهماند که قید وابستگی رو بزنم البته آن موقع ها چنین تفکری نداشتم و نسبت به این مسایل ناآگاه بودم ولی جهان آگاهانه داشت منو هل میدهد به مسیر درست و مناسب و من آگاهانه برای تمام تضادهایم شاد هستم و خوشحال و الان کوچکترین تضاد رو به چشم یک موهبت الهی می نگرم که یکی از این تضادها چند وقتی است که برام بوجود آمده و باز من خوشحال هستم چون فهمیدم که آگاهانه باید یک تغییر تحولی در زندگیم ایجاد کنم و الان در مدار تغییر و تحولی هستم که آگاهانه درخواست کردم و تلاش می کنم که به این خانه ای که الان درونش زندگی می کنم وابسته نشم هر چند موقعیت و فضایی که من الان در آن زندگی میکنم برای الان من فوق العاده عالی است و خدارو شکر گذارم ولی نشانه هایی که دریافت کردم به من اشاره میکنه که باید تغییر مکان داشته باشم و من هم تسلیم خداوند هستم و با توجه به نکات مثبت خانه ام و سقفی که بالای سرم هست و فضایی که از پنجره می توانم آسمان زیبایم رو ببینم و در طبقه ی ششم هستم یعنی در ارتفاعی که بخدا نزدیکترم و خیلی برای این ویویی که دارم خدشحالم و مدام شکر گذار هستم ولی نشانه های پر رنگ خداوند از راه رسیدن و به من بشارت تغییر و تحول رو میدهند و مدام بهم میگن رویا جون آماده باش که باید از اینجا هم دل بکنی و یک قدم دیگر بردار و من تمام این مدت بفکر تغییرات هستم و مطمعن هستم که قدم بعدی بهم گفته میشه و من با خوشحالی تمام به این تضادم می نگرم و ترس و دلهرهام رو بخداوند سپردم و رها و آزاد هستم و روحم رو رها و آزاد کردم از قید و بندها و زنجیزهایی که بخاطر ناآگاهی هایم بخودم وصل کرده بودم و بقول استاد در یکی از فایل هاشون گفتند که اگر دیدی برای بدست آوردن چیزی خیلی تقلا میکنی بدون مسیرت درست نیست و من هم به این باور رسیدم که فقط از خداوند درخواست کنم و سمت خودم رو درست انجام بدم و بقیه ی کارها رو بخودش بسپرم و از مسیرم لذت ببرم و شاد باشم و مطمعن هستم که خیلی بهتر از قبل به من ثروت و نعمت و برکت بیشتری اعطا خواهد شد🧚♀️🧚♀️🧚♀️
خدایااا شکرت که هر روز در مسیر آگاهی بیشتر و بیشتری هستم 🙏🙏🙏🙏🌹
خدایااااا شکرت که بسمت استادی خردمند هدایت شدم که چراغ راهم شد 🌹🌹🌹🙏🙏
خدایاااا شکرت بخاطر وجود خانم شایسته ی عزیزم که همواره کنار استادمون هست و چراغ این راه و مسیر توحیدی مون رو چراغانی تر می کنند 🌹🌹🌹
خدایاااا شکرت برای این سایت نورانی که تمام انرژی های مثبت کیهانی درونش گنجیده شده 🌹🌹🌹
خدایااااا شکرت برای تمام دوستانی که در این سایت گوهربار حضور دارند و با خواندن کامنت های بینظیرشون به درک و آگاهی بیشتری هدایت میشوم
🌹🙏🙏🙏🌹
.
سلام و درود بع شما دوست عزیزم وقتی اسم روی پروفایل تون تنها خدا برایم کافیست رو دیدم بازم برام نشونه بود و گفتم خدایاااااا بر در و دیوار این شهر همه از تو نشانه است ..
دوست عزیزم ممنونم که کامنت منو وخوندید و زمان ارزشمند خودتون رو برای پاسخگویی این کامنتم گذاشتید باید ازتون تشکر و قدردانی کنم چون بیشتر از همیشه به درک و آگاهی این مفهوم رسیدم که خدا برایم به تنهایی کافیست
بهترینع بهترین ها رو برای شما و برای همه مون آرزومندم
روز و شب وفق مراد️