سوالات:
اگر یک کلید برای جدی گرفتن ایده های الهامی و عمل به آنها بدهید، آن کلید چیست؟
چگونه در مدار دریافت الهامات الهی قرار بگیریم؟
مفاهیمی که استاد عباس منش در این قسمت توضیح داده اند شامل:
- به اندازه ای که ظرف وجود خود را برای درک الهامات آماده می کنی، الهامات را تشخیص می دهی و دریافت می کنی؛
- الهامات الهی برای هدایت ما همواره جاری است اما دسترسی ما به الهامات به اندازه ظرفی است که آماده کرده ایم؛
- سیر تکاملی پیامبر اسلام در دریافت «آیات قرآن با جزئیات کامل تر»، گویای بزرگتر شدن ظرف وجود پیامبر در طی مسیر است؛
- خداوند “بی نهایت” است اما توانایی ما برای «بهره مندی از این بی نهایت»، به اندازه ظرف وجود ماست و نه به اندازه دریافت بی نهایت؛
- مسیر تکاملی دریافت الهامات و دسترسی به آگاهی های درونی؛
- درسهای داستان موسی و خضر؛
- توانایی دریافت الهامات الهی، یک فرایند تکاملی است؛
- قرار گرفتن در مدار دریافت الهامات الهی؛
- کلید «جدی گرفتن ایده های الهامی»؛
- پشتوانه هایی برای «تواناییِ ماندن در احساس خوب»؛
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- فایل تصویری مصاحبه با استاد | قرار گرفتن در مدار «دریافت الهامات الهی»229MB21 دقیقه
- فایل صوتی مصاحبه با استاد | قرار گرفتن در مدار «دریافت الهامات الهی»19MB21 دقیقه
سلام به همگی
درکی که من دارم و تجربیات قبلیم از وقتی فهمیدم به ما الهام میشه
من یه ایرادی که از شروع کسب و کارم داشتم تا امسال این بود که یک ایده یا دو تا ایده پشت سرهم انجام میدادم بعد ایده سومیه رو به تاخیر مینداختم میگفتم خب بزار نتیجه اونا بیاد
درصورتی که نتیجه ایده سومیه بود ، و خب به خاطر همین بود که روند رشدم توی کسب و کارم اون دو سال اول واقعا کند بود
سال سوم روند رشدم خیلییی سریعتر از سالای قبلش شد ولی نمیدونستم دقیقا به خاطر چیه
امسال باز یکم بهتر درک کردم و دارم سعی میکنم دیگه بین قدم دوم و سومم صبر نکنم
هی به یاد میارم که سارا نباید صبر کنیا ، باید ادامه بدی ، خب نتیجشم خداروشکر دارم به چشم میبینم
که از کار مورد علاقم که آرزوم بود بتونم 50 هزار تومن پول بسازم الان چند برابر این مبلغ ماهیانه ساختن برام عادی شده
درصورتی که قبلن نبود
یه تجربه ی باحال دیگم داشتم از اینکه من به اون الهام و درک کج و کوله ی اولیه م عمل کردم
سال اول ورودم به سایت بود که یک الهامی به من شد که باید انصراف بدی از دانشگاه
حالا وضعیت من چی بود؟ من پر از ترس بودم
پر از وابستگی به خانواده
پر از این باور که من اگر از این رشته انصراف بدم کل خانوادم میپاشه و من بدبخت و بیچاره ی عالم میشم
خیلی باورهای ایراد داری داشتم
تکامل رو هم که اصلا نمیدونستم وجود داره
چند ماه رو خودم کار کردم که تونستم این تصمیممو به زبون بیارم جلوی خانوادم
استاد گفت شجاعت میخوادا ، برای اون اول من مثل تصمیم مرگ یا زندگی بود
واقعا هم ازش گذشته الان میفهمم که من اون روز فقط باید این تصمیممو به زبون میاوردم
چون من هیچ وقت انصراف ندادم از اون رشته
در نهایت مجبور شدم دو ترم باقی مونده رو بخونم و البته شانسم گفت که غیر حضوری بود و راحتتر بود برام گرفتن مدرک نهایی
ولی عمل به همون الهامی که کج و کوله فهمیده بودمش باعث شد من یکم ترسام و وابستگی هام مخصوصا به پدرم و مادرم خیلی کمتر بشه
در حدی کمتر بشه که اگر مخالفتی بشه یا دخالتی بشه توی تصمیماتم ، من اون تصمیم رو انجام میدم اگر بدونم درسته ، هر چند که مخالفت ها زیاد باشه
اگر من عمل نمیکردم به همون درک کج و کولم اصلا دنبال این نمیرفتم که خودم پول بسازم و منتظر کسی نباشم که بهم پول بده چون تا قبلش فکر میکردم من اصلا نمیتونم پول بسازم
ولی قرار گرفتن توی اون موقعیت های سخت بعد از عمل به الهامم بود که منو مجبور کرد تکون بخورم ، منو مجبور کرد که خجالتی بودن، ترسو بودن ، حساس بودن رو بزارم کنار چهار تا قدم بردارم برای زندگی خودم
وگرنه تا قبلش یه دختر وابسطه بودم
یا بارها توی آثارم شده اول کار یه تصویری تو ذهنم اومده شروع کردم به ساختنش بعد در حین پروسه ی ساخت هی بهم گفت خب حالا اینجاشو بهتر کن ، یا نه ابنجا رو خراب کن این شکلی بساز بعد نتیجه چی شده؟
مشتری عاشق کارم شده
در نهایت این رونده ساخت و خراب کردن و دوباره ساختن باعث شده من تو تمام این 4 سال توی حوزه ی علاقم پیشرفت نجومی داشته باشم
من خودم یه سری این ایده ها رو جدی نمیگیرمچون اون باوری که استاد گفت رو نداشتم
الان حداقل یکم درک کردم و شنیدم این حرفو که باور کنم این ایده هه رو خدا گفته تا من به خواسته ی درآمدیم برسم پس انجامش بدم
ما بقی آیات هدایت:
یوسف:111
هر آینه در سرگذشت آنها عبرتی است برای خردمندان. سخنی نیست که به دروغ بافته شده باشد، بلکه تصدیق در کتب پیشین و بیانگر روشن هر چیز است؛ و هدایت و رحمتی برای مردمانی است که ایمان آورند.
باز این تکرار شده که در کتاب های الهی برای مردمی که ایمان میارن هدایت هست
رعد:7
و کافران گویند: چرا نشانهای از پروردگارش به او داده نشده؟ تو فقط هشداردهندهای و برای هر قومی ، هدایتگری بوده است.
رعد:31
اگر قرآنی بود که کوهها با آن به حرکت در میآمدند، یا زمین بدان متلاشی میشد و یا مردگان بدان به سخن میآمدند ، با این حال همه امور به دست خداست. آیا مؤمنان قطع امید نکردهاند که اگر خدا میخواست، حتماً همه مردم را هدایت میکرد و بر کسانی که کفر ورزیدند، به سبب کردارشان یکسره مصیبت کوبندهای میرسید یا در نزدیکی خانههاشان فرود میآمد؟ تا زمانی که وعده خدا فرا رسد، مسلماً خدا خُلف وعده نخواهد کرد.
همه قرار نیست هدایت بشن ، چون اون آدما حتی اگر کوه رو به حرکت در بیاره اون کتابه باز نمیفهمیدن
نحل:9
و بر خداست راه راست و برخی از آن بیراهه است؛ و اگر خدا میخواست هر آینه همه شما را هدایت میکرد.
باز دوباره داره تکرار میشه همه هدایت نمیشن