مصاحبه با استاد | چگونه در دوراهی های زندگی، راه درست را انتخاب کنیم؟ (به ترتیب امتیاز)

به نام الله یکتا

سلام به همه عزیزان

قبل از هر چیزی از خداوند سپاسگذارم بابت همه نعمت های که در حال حاظر در زندگیم هستند نعمت سلامتی نعمت خانواده نعمت فرزندان نیک نعمت پدر مادر ابرومند و با انگیزه و مومن که همیشه درس هایی از صداقت و درستکاری به من دادن

خدایا شکرت که نعمتی بزرگ مثل استاد عباسمنش توی زندگیم هستند که با استفاده و درک از صحبت ها و اموزهاش میتونم توی دوراهی های زندگی بهترین مسیر رو برم

اما موضوعی که الان درگیرش هستم و بعد این فایل رو دیدم که اساسا برگرفته از همین موضوع هستش

مدتیه که ماشینم رو سرمایه گذاری کردم ی جایی و عملا پیاده هستم و سعی کردم با پیاده روی نشانه گذاری و شکر گذاری در این مسیر احساسم رو عالی نگهدارم و تا حدودی همه چیز خوب پیش رفته از جمله اینکه بیشتر مواقع راننده ها کرایه از من نمیگیرن یا اشنایی هست که من رو بدون دادن پول برسونه یا مبالغی که من سر مسیرم میبینم و از جانب الله یکتاست و من همیشه سوپرایز میشم

اما بحث دوراهی و نشانه جهانی که ما در اون هستیم با باورها و فرکانس های ما بستگی داره و ذهن سیستمش جوریه که ورودی ها رو میگیره تکرار میکنه و اساس اون موضوع رو وارد زندگیمون میکنه

خوب من ماشین فعلا ندارم اما پول ی ماشین رو توی حسابم دارم و این جمع کردن این مبلغ بنا به کارکرد و عمل کردن به دوره دوازده قدم بوده

چند روز پیش به یکی از مشتری هام که توی تهران هست و جنس ازش میخرم زنگ زدم و گفتم فلانی من این ماه اون مبلغی که گفتی رو نمیزنم و ماه اینده میزنم برات {بنا به اعتبار و کارکردی که توی بازار داشتم جنس رو میگیرم بدون چک بعدا پول طرف رو میزنم }البته این برای بعضی مواقع هستش که سرمایه گذاری میکنم جای دیگه و از اعتباری که دارم استفاده میکنم برای یک ماه یا نهایتا دوماه اغلب نقد خرید میکنم .بعد این دوستمون گفت چرا گفتم میخوام ماشین بخرم گفت خوب من ی ماشین دارم بیا تا بهت بدمش خوب ی ماشین شاسی بلند بود اونم خودم دعوتش کرده بودم به زندگیم {روزی که پشت ی ماشین شاسی با دنده اتوماتیک نشستم با احساس خوب گفتم چقدر خوبه ماشین دنده اتوماتیک باشه }گفتم نه من واقعا پولم نمیرسه گفت اشکال نداره هر مبلغی که داری به من بده اعتبارشو داری که ازت چک نگیرم ولی چون ماشین میخواد معامله بشه اینجوریه که چک بدی خوب ی یکی دوروز گذشت منم عملا دست چک ندارم سر قیمتش من هم کلی چونه زدم و اخر سر با همون نرخی که من گفتم همون وعده ای که من خواستم طرف قبول کرد

. کلی نشونه هاش اومد برای من ی جا بی خیالش شدم دیدم کلی مدل از اون ماشین توی خیابون میبینم و حتی میان ازم خرید میکنن

و طرف زنگ زد گفت نمیای گفتم والا نمیسرفه برام و دوباره بنده خدا شرایطش رو تغییر داد

خوب از ی طرف چون ذهنم درگیر بوده این نشونه ها رو دیدم از ی طرف اساس اموزش های استاد با چک دادن و این جور چیزا مخالفه و فکر میکنم که بخرم یا نخرم اساسا سر ی دوراهی قرار گرفتم ببینم اینو نشونه بدونم انجام بدم چون با ی همچین شرایطی کسی شاید قبول نکنه حالا که این فایل اومد از خانم شایسته یا بچه هایی که تجربه همچین موردی رو دارن خواش میکنم تجربشون رو در اختیار من بگذارن ببینم انجام بدم یا نه ؟