مصاحبه با استاد | چگونه در دوراهی های زندگی، راه درست را انتخاب کنیم؟ - صفحه 13
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/09/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-02-11 06:30:222025-04-30 07:38:09مصاحبه با استاد | چگونه در دوراهی های زندگی، راه درست را انتخاب کنیم؟شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند مهربان
سلام به همگی عزیزانم
سپاس گزار خداوندم بابت حضور در این جمع
سپاس گزار خداوندم بابت هدایت هاش برای هرکاری
سپاس گزار خداوندم بابت اینکه هر موقع بخوام هست و دسترسی دارم بهش
سپاس گزار خداوندم بابت قوانینش
و چه جواب درستی
و چه گوهرهایی از زبان شما میباره نازنین استاد من
بزار از اول بنویسم
من یک خواسته ای دارم که مثلا میخوام کسب و کارم رو اینترنتی کنم حالا باید چیکار کنم ؟؟؟
اون چیزهایی که مطمئنم درسته رو انجام بدم و از خداوند هدایت بخوام و خداوند میگه که اقا این و این و این کارمند و باهاش تسویه کن بره که بهش نیاز نداری
چرا این جواب رو دریافت میکنم ؟؟؟چون خداوند طبق خواسته ی من داره برنامه رو میچینه فقط طبق خواسته ی من
حالا این وسط تردید ها میاد و نگرانی ها میاد و اگه شد اگه نشدها میاد و کلی نجوای دیگه که به من حس خوبی نمیده و الهی نیست و دم از کمبود و نشد میزنه و طبق قانون اصلا دوراهی درکار نیست
من یا به ترسام غلبه میکنم و درمسیر خواستم حرکت میکنم یا غلبه نمیکنم و حرکت نمیکنم
من یا احساساتمو کنترل میکنم و فارغ از روابط خوبی که با کارمندام دارم و فارغ از حرف و قضاوت اونا تسویه میکنم باهاشون یا نمیکنم
اصن دوراهی در کار نیست واقعا اگه قانون رو درک کنیم و واقف باشیم و باور داشته باشیم به اینکه همه چیز تحت سیطره ربه و اون هر لحظه درحال اجابت منه و امکان نداره من با ایمان حرکت کنم و نتیجه نگیرم ،امکان نداره که من تعهد خودمو برای رسیدن به خواسته ای به جهان نشون بدم و معجزه وار درها یکی پس از دیگری به روم باز نشه
امکان نداره من پا روی ترسام بزارم و رشد نکنم
یک جمله فوق العاده ای هست که میگه :
اگر قرار بود سقوط کنی ،سقوط کن
نترس آن کس که خواهی شد تورا خواهد گرفت
و چقدر درسته این جمله که تصمیم اشتباه از بی تصمیمی بهتره
تصمیم بگیر پاش وایسا
همه ی این حرفا چکیدش توحیده
اقا من نمیترسم و میام تمام دفاترمو توی ایران جمع میکنم در حالی که هیچ خبری از هیچ فرش قرمزی نیست ، الله اکبر مگه کاره هر کسیه ؟؟؟
اصن شما خدا میتونی به این حد از ایمان و شجاعت پاسخ ندی ؟؟؟
رونالدو یه برگردون به یوونتوس زد خوده یوونتوسی ها ایستاده تشویقش کردن
رونالدینیو توی باشگاه رئال مادرید دشمن قسم خوردشون توی یه بازی انقد خوب بود که هواداری رئال ،هوادارای دواتیشه رئال پاشدن ایستاده تشویقش کردن
اونوخ شما خدا باش واقعا این حد از شجاعت و ایمان رو بی جواب میزاری ؟؟؟
شما خدا باش یکی انقد بهت توکل کنه و اعتماد داشته باشه بهت ،تو کارشو انجام نمیدی
شما اگه پدر باشی و وضع مالیتم خوب باشه و بچت از یکی دیگه درخواست پول کنه چه حالی میشی ؟؟؟
اینا مثالای زمینیه و قابل قیاس نیس با عظمت و بزرگی خداوند
اما خداوندی که بر خودش وظیفه کرده هدایت منو ، خداوندی که میگه از من بخواه و میگه تمام وعده های من حقه و به بزرگیش قسم که همش حقه و ما هممون تجربش کردیم
اونوخ پامون سفت نباشه برای قدم برداشتن ؟؟؟
من با این فایل و این جواب فوقوالعاده که کلام خداوند بود به این یقین رسیدم که هیچ دوراهی وجود نداره هیچ دوراهی
من درخواست میکنم و درمسیرش حرکت میکنم و مگه میشه من بها بدم و اجابت نشم؟؟؟
هیچ دوراهی وجود نداره
جهان دقیقا داره به فرکانس های من پاسخ میده
من یک درخواست دارم و خداوند هدایت میکنه من یا حریف ترسام میشم و پیرو الهامات و یا نمیتوانم حریف ترسام بشم تمااااااااام کدوم دوراهی واقعا ؟؟؟
کسی که وعده های خداوند و باور داره کدوم دوراهی ؟؟؟
کسی که ایمان داره همه چیز تحت سیطره ربه کدوم دوراهی ؟؟؟
کسی که واقعا باور داره که خداوند به شدت براش کافیه دیگه ترس داره با کسی رابطشو قطع کنه ؟؟؟
کسی که باورش اینه که هر کس و هر چیزی که از زندگیش بره به این معناست که خداوند بهترشو در نظر داره و خداوند به هر شکلی که بسازه در زندگیش متجلی میشه دیگه چه ترسی داره ؟؟؟
کسی که باور داره که جهان درتمام ابعاد سرشار از فراوانیه دیگه چه چیزی میتونه بترسونتش؟؟؟
کسی که در این مسیر داره حرکت میکنه چه چیزی میتونه بترسونتش ؟؟؟
کسی که باور داره روابط عاطفی زیبا بی نهایته
پول و ثروت بی نهایته
عشق بی نهایته
ارامش و سعادت و خوشبختی بی نهایته و
کلید همه اینها و کلید گنجینه های اسمانها و زمین دست رب یکتاشه و اون دسترسی داره هر لحظه به ارباب خودش و این ارباب بی نهایت بخشنده و رئوف و مهربان و روزی دهنده بی حسابه ، چه ترسی میتونه داشته باشه ؟؟؟
اربابی که خورشید به اون عظمت حتی جرقه ای کوچیک از قدرتش نیست و اون ارباب ادعاش اینه که روزی بی حساب میده
واقعا کسی که باور داره خداوند بیشتر از اون دوس داره که اون به خواستش برسه
خداوندی که میگه اقا شما لذت ببر رسیدن به خواسته هات با من
دیگه کدوم دوراهی ؟؟؟
خداوندا کمک کن تا این باورهای خوب رو بارها و بارها تکرار کنم و زندگی کنم باهاشون
الهی سپاس گزارم بابت این ارامش و اطمینان قلبی
تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم .
درپناه الله یکتا .
1403/11/24روز221
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام به استاد و مریم عزیز و دوستان گل
خدایا شکرت که میتونم امروز هم این آگاهی ها رو دریافت کنم .
امروز600روز شده که من عضو این سایت بی نظیر شدم اما 221روز از تولد من از شروع تحول کارکردن روی این فایلهای هدیه میگذره
خدایا شکرت بخاطر این همه نعمت و فراوانی که توی این سایت هست استاد عزیزم واقعا ازتون ممنونم
خواستم بگم که عضویت برای من مهم نیست برای من روزهایی که بدون وقفه روی خودم کار کردم مهمه خدایا شکرت روزهایی که استمرار داشتم و نذاشتم حتی یک روز بینش وقفه بیفته و این به من قدرت میده که به اهداف دیگه زندگییم هم همینطور با تعهد برسم
مساله دوراهی دقیقا جوابش شفاف هست ما فقط میخواییم خودمون و گول بزنیم
و اینکه چقدر خوب گفتید استاد که اگر ازخدا خواستیم و نشانه اومد همون و عملی کنیم و اگرهم اون مسیری که ما میخواستیم بریم که نبود بازم بگیم الخیر فی ما وقع
و حتما ما باید این مسیر و میومدیم حتما یه خیری توش بوده که ما آگاه نیستیم
این نوع نگاه خیلی کمک میکنه که ما از احساس گناه های گذشته و مسیرهای اشتباهی که رفتیم هم رها بشیم
من خودم خیلی خودم و سرزنش میکردم که چرا اون مسیرهارو رفتی وچرا فلان کارهارو کردی و….
الانم هست اما خیلی کمتر شده خداروشکر
اما وقتی به گذشته نگاه میکنم میبینم من باید اون مسیرهارو میرفتم تا به این جایی که الان هستم برسم
اگر اون مسیرهارو نمیرفتم هیچوقت این تجربیات و نگاه و نداشتم شاید اگر زودتر مسیرهای درست و میرفتم به هدفم نزدیکتر میشدم اما قطعا این نگاه و تجربه رو نداشتم که در شرایط های خاص این تجربیات به کمک من میان
و یک نکته دیگه اینه که من وقتی ازخداوند هدایت میخوام و دنبال نشانه میگردم فکرمیکنم همشون باید خوب و عالی باشن با اینکه تضاد ها جزیی از زندگی هستن و برای رشد ما لازم هستن و چون به نشانه ها عمل میکنیم و میبینم که به تضاد برخوردیم نا امید میشیم ولی همین تضادها توی دلشون کلی درس و پیشرفت و رشد نهفته است. به شرطی اینکه ما زندگی و با تضادهاش بپذیریم
بنام خدای که هرچه دارم از آن اوست !
سلام برای استاد گرامی وخانم شایسته عزیز و همه هم فکرهای این سایت جهانی .
استاد عزیز در مورد موضوع قرار گرفتن به سر دو راهی صحبت های خیلی مهم و نکات اساسی موضوع را توضیح دادند .
و موضوعات آنقدر زیبا و دلچسپ بود که به یاد از تجربه های خودم و قرار گرفتن در دو راهی های زندگی خودم و همچنان هدایت خداوند افتادم اینکه خدای مهربانم چگونه مرا از دو راهی های زندگی نجات داده و هدایت کرده .
من بعد از هر هدایت کمی که به شک و تردید می افتادم و فکر میکردم شاید در اشتباه باشم .
وقتی شخصی در درگاه پروردگار خود دعا میکند و هدایت میخواهد تسلیم کامل داشته باشد و هیچ نگرانی را به خودش راه ندهد چون در همه حالت الله همراه ماست و خداوند فاتح تمام نبرد های میدان است .
پس شکر گذار الله ای هستم که در همه حالت با ما است وهوای مارا دارد .
پروردگارا تنها ترا میپرستیم تسلیم تو هستیم و تنها از تو یاری می جوییم فقط خودت کمک ما کن .
همیشه خوش سالم صحتمند و ثروتمند باشید
به نام خداوند مهربانم که سمیع و بصیر ست
سلام به استاد و مریم جان عزیزم
یه روز دیگه و یه فایل دیگه و یه عالمه آگاهی از طرف خداوند برای من الهی شکرت سپاسگزارتم
یه ماهی میشه سر دوراهی قرار گرفته بودم
چون هدیه تولدم پول داده بودن دلم نمیومد برای خودم خرج کنم البته یه مقدارشو هم برای خونه خرج کرده بودم
دو روز پیش برف شدیدی بارید تو شهر ما؛ ما رفتیم برف بازی خونه که رسیدم دیدم تو کفشم آب رفته و پاهام یخ زده بود طوری که انگشتام بی حس شده بودن
رفتم سر وقته پولا باز دلم نیومد دست بهشون بزنم گفتم بذار باشه عید میخرم کفش
امروز صبح که بیدار شدم میخواستم برم مغازه ام
دیدم باز پاهام داره یخ میزنه و احساسم بد شد و هنوز هم این فایل رو ندیده بودم چه هماهنگی قشنگی چه هدایتی
یاد حرفه استاد افتادم تا زمانی که ما برای خودمون ارزش قائل نشیم جهان هم برای ما ارزش قائل نمیشه و سریع رفتم کارت رو برداشتم و رفتم خیابون یه کفش خوشگل و یه شلوار لی خریدم و خودمو لایق کفش خوب و شلوار خوب دونستم چون من لیاقت دارم و دیگه مثل هفته پیش باور کمبود نداشتم که بعد از خرج کردن حالم بد بشه نه برعکس بجاش از خدا خواستم ده هزار برابرش جاش بذاره
و کاملا احساسم عالی شد و الان که اومدم تو سایت دیدم این فایل رو و خدا رو هزاران مرتبه شکر کردم و خیلی خوشحالم که از بین این دو راهی ؛ راهی که به من احساسه خوب میداد رو انتخاب کردم خدایا ممنونتم که هدایتم کردی و تازه منو خداوند به کفاشی برد که قیمتهاش مناسب بود و خیلی آقای محترم و با ادبی بودن فروشنده هر دو مغازه
چون ازش خواسته بودم تو منو ببر هر مغازه ای میدونی خوبه من نمیدونم
و کارهامو برام انجام داد الهی شکرت
من میدونم ایمان بهش دارم که از این پولی که امروز برای خودم خرج کردم هزاران برابر به من میدهد
استاد بی نهایت ممنونتم سپاسگزارتم بابت این فایل پر از آگاهی و همش هدایت خداوند بود
از همه ممنونم در پناه خداوند باشین
بنام خدای که هر انچه دارم از اوست
سلام به استاد ومریم عزیزم وهمه دوستان وهمراهان این سایت الهی
سپاسگزارم از خداوند که من رو هدایت کرد به این مسیر زیبا راحت واسان
سپاسگزارم از استاد عزیز باوت این فایل که چقدر درش اگاهی داره ظبط کردین
سپاسگزارم از مریم بانوی عزیزم که زحمت بروز رسانی این فایلها رو کشیدن وکلی کمک کرد تا مسیر درست رو بهتر بشناسم وباعث حرکت کردن من ومتعهد شدن بشه.
من هم همیشه بخاطر دلسوزی یا این که فلانی برام کاری انجام داده خودم رو مسئول می دونستم که باید کاری بکنم خودم اذیت می کردم از خودم میکندم که خواهرم راضی باشه دوستم راضی باشه ناراحت نشن اما واقعا خودم به مسئله می خوردم.
تا به دلیل این که پدرومادر فوت کردن وزندگی پدرومادر ما بوده خواهر و برادر دنبال همش یه چی از من بگیرن بودن همون ادمهایی که من حاظر بودم جونم بدم براشون وهر زمان که خواهرم چیزی ازم می خواست براش تهیه می کردم نه نمی گفتم ازش پس هم نمی گرفتم وبعد که دیدم همین ادم حاظر نیست حتی یه فرش زیر پای من باشه با این که عاشقش بودم ازش گذشتم حق پدری هم بهش دادم چه پول چه وسیله برادرم نقدی گرفت از همون جا کلا گذاشتم کنار حتی شمارهاشون مسدود کردم تا نتونن تماس بگیرن الان چند سال یه وقتهای شیطان تو ذهنم میاد که خواهرت شاید بهت احتیاج داشته باشه تا سردوراهی قرار می گیرم به خدا توکل می کنم وسعی می کنم کنترل کنم ذهنم رو ومیگم به ذهنم که تو فقط مسئول خودت هستی نه دیگران احساساتم رو کنترل می کنم یا دوستی که برام کاری انجام داده البته که من هم هرکاری از دستم برامده براش کردم اما دیدم خیلی ذهنش منفی هست خیلی به کمبود ادمها بد هستن این مسأله که اصلا با من همخونی نداره وحسم میگفت دوری کن اول شک داشتم نکنه ناراحت بشه دراصل با احساسات تصمیم می گرفتم اما الان چند وقتی هست دوری کردم وجهان هم کمک کرد چون قانون همینه اگر می خواهی پیش رفت کنی باید جسارت داشته باشی حرکت کنی تغییر کنی بگذری حتی از عزیزانت واین باعث شده من بزرگتر بشم اگاهتر بشم احساساتی تصمیم نگیرم ایمانم قوی تر بشه از کسی هم انتظار نداشته باشم درکل خودم دوست داشته باشم دیگران ارزشمند هستن ولی من نباید خودم فدا کنم که دیگران چی دوست دارن من همون باشم واز تصمیماتم خیلی راضی هستم وتنها شدم با خدای خودم ولذت می برم که خودش برام انجام بده هدایتم کنه کاملا احساس می کنم هرروز دارم بزرگتر میشم با خودم در صلح ارامش میشم درکم از قانون وجهان بیشتر میشه متعهد تر عمل می کنم بی نقص نیستم دارم با تکامل وتوکل به خدا جلو میرم وخیلی راضی تر هستم خدا رو صد هزارمرتبه شکر.
والان خیلی کمتر احساساتی میشم وسعی می کنم به نشانه ها توجه کنم عمل کنم ذهنم رو راحتر کنترل کنم ومسله های که پیش اومده شاید در ظاهر نامناسب باشه میگم این در مسیر خواسته هایم بوده باید اتفاق می افتاد تا من پیشرفت کنم درک کنم خیریتی هست وواقعا هم خیلی بهم کمک کرده خداروشکر.
در پناه حق باشید
سلام به قول نقی تو سریال پایتخت مگه داریم مگه میشه
من دیشب بعد از گوش کردن به قسمت هفتم دوره عزت نفس سوالی رو مطرح کردم که دوستان پاسخم رو بدهندو خدارو شکر امروز تو این فایل پاسخ دقیق وواضحی دریافت کردم من سر دو راهی انتخاب مسیر هنر وورزش قرار داشتم وهر دو مسیر مزایا و معایبی برای من داشت و دیگر خودم نمیتوانستم به دلیل احساسات انتخاب درست را بکنم پس نشانه گذاشتم که خدا راه را نشانم دهد گفتم میگویم ورزش وبه درخت جلوی خانه توجه میکنم اگه پرنده روی آن باشد آن را انتخاب میکنم وروی درخت پرندهای نبود چون قلبا ورزش را دوست داشتم وبرایش قدمها ی زیادی برداشته بودم ناامید شدم اما یک دفعه دیدم برگی تکان میخورد ویاکریمی روی درخت داشت خودش رو تمیز میکرد واقعا خوشحال شدم که نظر خدا هم با نظر من یکی شد وخدارو شکر کردم که جوابم رو داد و آمدم این کامنت رو به پاس لطف خداوند واستاد عزیزم ومریم جانم بگذارم ممنونم ممنونم ممنونم وخداروشکر
سلام به استاد گرامی و خانم شایسته عزیز و دیگر دوستان همفرکانسی
خدایا شکرت بابت خانواده خوبم ، خانواده ای مهربان که وقتی به جمعش میام حس میکنم خدا هم با من میاد و همراهمه و هر بار به یک آگاهی جدید هدایت میشم.
خدایا شکرت.
به نظرم دو راهی ها هم یک هدایته ، هدایت به حرکت، حرکتِ استفاده از قانون ، هدایت به توحیدی تر بودن ، هدایت به توکل بیشتر به خداوند ،در تمام دو راهی ها یک عالمه آگاهیه .
من خودم تو این دو ماه دو تا دو راهی داشتم که یکیشو براتون تعریف میکنم که خیلی هم خسته نشید.
البته که بگم همین دو راهیها حس میکنم به خاطر آگاهیهای جدید بوده و من هدایت شدم به این دو راهیها تا خودمو بهتر بشناسم و توکّلم قویتر بشه.
همسر در این بیستو خورده ای سال که ازدواج کردیم ، مخالف صد در صد کارکردن من بوده همیشه ….حتی کارهای درآمدزا توی خونه.حالا ببینید یه همچین فردی چه عکس العملی میتونه نسبت به کار بیرون و اونم آرایشگاه داشته باشه.
یکی از دوستان صمیمی من که همسرم هم خیلی بهش اعتقاد داره که انسان درستیه و خیلی هم ثروتمنده و همسرم و خصوصیاتش رو و عکس العملهاشو به خوبی میشناسه بهمن زنگ زد و گفت : من تصمیم گرفتم یه آرایشگاه باز کنم چون خودم مدرک دارم و میخام برای شروع یه جایی رو اجاره کنم ، فقط چون بچه کوچیک دارم و اصلا خیلی از روزها ممکنه نتونم حضور داشته باشم میخوام یه کسی تعهد بده که از اول تا آخر کار هر روز اونجا باشه و حواسش به حساب کتابا و رفتو آمدها باشه و هیچ کس رو امین تر از تو نمیدونم و مثل چشمام بهش اعتماد دارم (حقوق خوبی هم برای شروع در نظر گرفته بود).گفت تو به همسرت بگو این جریانو …گفتم فلانی توکه همسر منو میشناسی ، فکر کن من بهش بگم آرایشگاه….گفت حالا تو بگو فوقش میگه نه..
یک ساعتی مونده بود همسرم بیاد و واقعا بین دو راهی بودم که اصلا بگم یا نگم چون تحت هیچ شرایطی دوست ندارم فکرش رو به هم بریزم و اینکه میدونستم نود و نه درصد میگه نه و احساس من دوباره بد میشه .
گفتم خدایا من اینو مطرح میکنم ، میدونم که مسخره میکنه و قاطع مخالفت میکنه ، فقط توکمککن که تو بهترین زمان بگم کهکمتر به هم بریزه.
همسرم اومد اتفاقا توی کارواش که رفته بود اتفاق نامناسبی براش افتاده بود ، فوراً ناهار رو آوردم و سر همون ناهار وقتی از اون اتفاق نامناسب تعریف کرد ومن یه خورده آرومش کردم قضیه رو گفتم . در کمال ناباوری من ، بدون اینکه ولی و امّا بیاره گفت: اگه فلانی میخواد این کار رو راه بندازه اوکی هست من هستم . مشکلی نیست برو .
من همینطور مونده بودم ، میدونستم خدا داره نگاهم میکنه ، اول از خدا تشکر کردم و بعد جریان رو دقیقا همون چیزی که گذشته بود برای همسرم تعریف کردم و گفتم اصلا میخواستم مطرحش نکنم واقعا دو دل بودم ولی گفتم عیب نداره میگم.
بهش همگفتم :که اگه اینکار به هر دلیلی انجام نشه همینکه تو بدون چون و چرا ، قاطع گفتی باشه تا آخر عمر من میزنمو میرقصمو ، واسم بسه.
البته جریان کار جوری پیش رفت که حتی جا هم اجاره شد ولی دوست من به خاطر دو دلی هایی که برای خودش پیش اومده بود به خاطر باورهای محدود کننده ، کنار کشید .
انگار این مسئله فقط برای این سر راه من قرار گرفت که من به توکل برخدا بیشتر ایمان بیارم و حال خوووووووب از این قضیه نصیبم بشه که من جواب رد از همسرم نشنیدم و واقعا اگر عملی میشد مشغول به کار میشدم . گفتم خدایا شکرت ، درسته عملی نشد ولی تو این کار پر از آگاهی و هدایتها برای من نهفته بود ، اینکه من با توکل به خدا ، چیزی که فکر میکردم جوابش 99 درصد منفیه رو مطرح کردم و به هدایتش توجه کردم. چون تو این مدت من تو یوتیوب مدام مشغول یاد گرفتن مهارتهای آرایشگری بودم ، یه عالمه حس خوب رو از بابت رفتن و دیدن لوازم آرایشگاه برای خرید تجربه کردم و اینکه چقدر اعتماد به نفسم بالا رفت که دیگران حاضرن به خاطر اعتماد به من سرمایه گذاری کنند. خدایا شکرت.
خانم شایسته عزیز ممنونم ازتون بابت این پروژه ، که شما دستی هستید از دستان بینهایت خداوند برای هدایت ما . چقدر با این فایلهای پروژه من نوشتمو نوشتم… چقدر با ترمزهای ذهنیم آشناتر شدم ، چقدر توحیدی تر شدم ، چقدر با خدا دوست تر شدم ، خواهش میکنم ما رو همینطور همراهی کنید ، فکر میکنم همه ما به این فایلها نیازمند واقعی هستیم . ممنونم ازتون و از استاد عزیزم که امیدوارم همیشه خداوند از بهترینهاش نصیبتون کنه چون واقعا شما به گسترش جهان کمک کردید ، شما هم خودتون خوب زندگی کردید و هم دنیا رو جای بهتری برای زندگی دیگران کردید.
در پناه حق باشید.
به نام الله.سلام خدمت اساتیدمحترم ودوستان همراه پروژه عالی گام به گام
خداوند رو سپاسگذارم که فرصت دادجزدانش آموز منظم وفعال کلاس باشم وازاول همگام با این پروژه بودم وتوی این مدت احساسم خیلی خوب بود مثل همیشه.
خانم شایسته جانم خیلی خبرخوشحال کننده ای بود که دوره جدید قراره بیاد.من قصد داشتم لیاقت رو بخرم ولی تصمیم گرفتم برای اولین بار با دوره جدید همراه باشم چون دوره هایی که گرفتم مال چندسال قبل بوده.
واما این قسمت سئو الی بود که همه ما باهاش مواجه هستیم سر دوراهی موندن وتصمیم درست گرفتن.
موضوعی که آدم رو سر دوراهی قرارمیدهد احساسات هست ما احساساتی میخواهیم تصمیم بگیریم نمیتونیم پا رو ترسهامون بزاریم وتوکل کنیم
استاد وقتی در دوراهی قرارمیگیردسعی میکند احساساتشون رو کنترل کنه ترس ها رو بزاره کنار تا بدونه تصمیم درست چیه با توجه به قوانین جهان.
نگاه میکنه به خواسته هاش که کدوم تصمیم به خواسته هاش نزدیکه.
دربدترین حالت از خدا نشونه میخواد ووقتی نشانه فرستاد همون رو عمل میکنه عقل ومنطقش اگه راه دیگری ر و ترجیح دادمیزاره کنار.
باید ایمانمان راحفظ کنیم ووقتی نتیجه اومد فارغ از اینکه ترجیح من چیه همون رو برم ووقتی نشانه رو رفتی درظاهر خوب نبود بگو این راهی بود که باید میرفتم.
دربحث دوراهی هانیاز داریم به توکل ،قضاوت نکنیم .منافع ومضرات هرتصمیم رو درنظربگیریم کلا تصمیم گرفتن بهتر از درتردید ماندن هست حتی اگه بدبشه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
إِنَّا مَکَّنَّا لَهُ فِی الْأَرْضِ وَآتَیْنَاهُ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ سَبَبًا(٨4 کهف)
ما به او در زمین، قدرت و تمکّن دادیم و از هر چیزی وسیله ای به او عطا کردیم.
=====================================
خدای عزیز و شیرین و دلبرم،نور آسمون ها وزمین،دلبرِ دل انگیزِ دلخواه،قدرتِ اراده ی کن فیکون،مدیر کیهان و ٢٠٠ تریلیون کهکشان در جهان شناخته شده،مدبر تموم امور زمین تا آسمون،صاحب نظم ضربان قلبم،به من به عقلم،به درکم،به اتصالم از نور خودت ببار و به من بگو آنچه را که باید بنویسم.خدایا من به هر خیری که از جانب تو به من برسه و هر شرکی که مثل راه رفتن مورچه ی روی سنگ سیاه در دل تاریکی شب پنهانه رو از قلبم پاک کنه،سخت فقیرم.
دَردَم از یار است و درمان نیز هم
دل فدایِ او شد و جان نیز هم
این که میگویند آن خوشتر ز حسن
یار ما این دارد و آن نیز هم
=====================================
خدارو صدهزار مرتبه شکر برای فرصت یک روز زندگی دیگه،برای سلامتی،برای عشق،برای نور،برای آرامش،برای طی کردن مدارهای سعادتمندی،برای قوانین ثابت جهان،برای داشتن خدایی که هرگز نمیمیره،خوابش نمیبره،حوصله ش سر نمیره،اعصاب و احساسات نداره،خطا و اشتباه نمیکنه و به شمار تموم مخلوقاتش آگاهه…خدایی که نیاز به صدا زدن هم نداره،بلکه از درون قلب ما به ما و نیاز های ما آگاهه…
خدایا برای همین لحظه،همین حال،همین نور،همین بینایی چشم هام،شنوایی گوش هام،دستانی که مینویسه،قلبی که با نظم و ترتیب در حال تپشه،مغزی که میلیارد ها اتصال عصبی رو مدیریت میکنه،کلماتی که کنار هم خلق میشوند و بهم چشمک میزنند،نوری که از دستانم به قلبم جاری شده و داره هر لحظه قلبم رو روشن و روشن تر میکنه،ازت سپاسگزارم.
خدایا شکرت برای پویایی این جهان،برای تغییرات لحظه ای،برای دریافت پاسخ دقیق به فرکانس های ارسالی بهتر و بهتر،برای بی نهایت مدار های رشد و پیشرفت،برای داشتن این غار حرا،برای فرصت بندگی و لذت بردن از زندگی،برای استمرار در مسیر درست
خدایا …به چه مشغول کنم دیده و دل را،که مدام دل تورا میطلبد،دیده تورا میجوید …
خدا…؟!خدا همه چیه،میدونید؟!مثل یک نوره،مثل یک رنگ،فرض کنید یک طیف رنگی بی نهایت رنگه،یعنی یک چیزی هست که بی نهایت رنگ داره،بعد شما اونو میبینید و درکش میکنید و بعد من از شما میپرسم که چه رنگی بود؟!میگی چه رنگی بود ؟!همه رنگ ها بود و هیچ کدوم از رنگ ها نبود،میدونی!میگید همه چی بود،میگم مگه میشه همه چی بود؟!بالاخره یک رنگی داره دیگه،باید بگی چه رنگی بود!؟میگی نمیتونم بگم چون همه چی بود!هرکلمه ای رو استفاده کنم اون رو اشتباه توضیح دادم.
خدا همه چیه،خدا زمانه،اصلا میتونیم زمان رو توضیح بدیم؟!کی میتونه زمان رو با کلمات توضیح بده،غیر از درکی که هر فرد،به صورت مجزا و متفاوت از زمان داره!مگه میشه زمان رو برای کسی توضیح داد؟!زمان حال رو ؟!اصلا مفهومی به نام زمان رو!
خدا زمانه،خدا مکانه،خدا صداست،خدا تصویره،خدا حسه،خدا من،خدا تو،خدا همه،خدا یک حشره ست!خدا یک ستاره ست!خدا…یک انرژی که همه چیز رو در بر گرفته…خدا یک قانونه،خدا یک نظمه!خدا یک تعادله…نمیشه گفتش…نمیشه گفتش…
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ﴿١حدید﴾
آنچه در آسمان ها و زمین است، خدا را می ستایند، و او توانای شکست ناپذیر و حکیم است.
لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ یُحْیِی وَیُمِیتُ ۖ وَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿٢حدید﴾
مالکیّت و فرمانروایی آسمان ها و زمین فقط در سیطره اوست، زنده می کند و می میراند، و او بر هر کاری تواناست.
هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ ۖ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ﴿٣حدید﴾
اوست اول و آخر و ظاهر و باطن، و او به همه چیز داناست.
هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّهِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ ۚ یَعْلَمُ مَا یَلِجُ فِی الْأَرْضِ وَمَا یَخْرُجُ مِنْهَا وَمَا یَنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا یَعْرُجُ فِیهَا ۖ وَهُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنْتُمْ ۚ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ ﴿4حدید﴾
اوست که آسمان ها و زمین را در شش روز آفرید، سپس بر تخت فرمانروایی و تدبیر امور آفرینش چیره و مسلط شد. آنچه در زمین فرو می رود و آنچه از آن بیرون می آید و آنچه از آسمان نازل می شود، و آنچه در آن بالا می رود می داند. و او با شماست هرجا که باشید، و خدا به آنچه انجام می دهید، بیناست.
سلام به استاد عباس منش عزیزم
سلام به استاد شایسته جانم
سلام به رفیق های توحیدی و هم پروژه ای های متعهدم
سلام و سلامتی و نور و عشق و رحمت الله مهربانم از روشنی قلبم به قلب سلیمتون.
امروز صبح بیدار شدم و تو تمرین ستاره ی قطبی از خداوند این درخواست رو داشتم:
خدایا امروز میخوام یک خبر خوشحال کننده،یک نور،یک پیغام که منو خوشحال کنه توی زندگیم داشته باشم.
فقط چند دقیقه ی بعد یک ایمیل از رفیق بهشتی دریافت کردم با این عنوان: خبر …خبر …
و این اسکرین شات از متن استاد شایسته ضمیمه ی ایمیل بود:
یک خبر عالی:
خدا را شکر که توانستیم با هم گام به گام برای مهاجرت به مدار بالاتر قدم برداریم. به شما برای برداشتن آخرین گام تبریک می گوییم و یک خبر خوب هم داریم.
خبر خوب این است که استاد عباس منش مدتها در حال مطالعه و تحقیق برای تولید یک دوره جدید هستند. دوره جدید به زودی در بخش محصولات سایت منتشر می شود. خبرهای خوب درباره دوره جدید در سایت به شما اطلاع رسانی می شود.
منی که تو خواب و بیداری در حال چک کردن سایتم،باید این خبر از دست پرنور خداوند به من میرسید تا درخواست ستاره قطبیم به این قشنگی تیک بخوره …
یادمه استاد قبل سال تحویل ١4٠٣ یک فایل گذاشتن و خبر اومدن یک دوره ی جدید رو دادند…
همونجا برای استاد نوشتم بیاید یک حرکت ایلان ماسکی بزنید دوره رو بزارید برای پیش فروش،ما با خیال راحت بخریمش…
ولی خبری نشد!
بهار و تابستون شد و رفتم کیش و همه ش یک اضطراب دائمی داشتم نکنه استاد دوره ی جدید رو بزاره و من نتونم بخرمش…؟!
پائیز اومد و من برگشتم شمال و همه ش نگران بودم نکنه استاد دوره ی جدید رو بزاره من نتونم شرکت کنم؟!
و حالا زمستان قشنگ خداوند در حال اکرانه…و خبر عالی در بهترین زمان و مکان رسید …
راستش نمیتونم بگم هنوز نگران نیستم،به تجربه بهم ثابت شده،اصلا مهم نیست تو پول دوره رو داری یا نه…بلکه مدارت مهمه که بتونی توی دوره شرکت کنی …
لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَحِیمٌ ﴿١٢٨توبه﴾
یقیناً پیامبری از جنس خودتان به سویتان آمد که به رنج و مشقت افتادنتان بر او دشوار است، اشتیاق شدیدی به [هدایتِ] شما دارد، و نسبت به مؤمنان رؤوف و مهربان است.
استاد،چند تا استاد تو کل دنیا، توی تموم اسکیل های آموزشی میشناسید که اینجوری شاگرد هاش دور سرش بگردن…؟!
این کار هارو کی انجام میده استاد ؟!
غیر از خدایی که از گلوی شما با ما حرف میزنه…؟!
فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِیَ اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ ۖ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ ﴿١٢٩توبه﴾
پس اگر از حق روی گرداندند، بگو: خدا مرا بس است، هیچ معبودی جز او نیست، فقط بر او توکل کردم، و او پروردگار عرش بزرگ است.
دوستون دارم استاد،دوستون دارم از روشنی قلبم و دعا میکنم پروردگار عرش عظیم که در حال مدیریت تموم مدار های سیارات و ستاره هاست …مدار من رو هم مدیریت کنه تا با شما در مسیر رشد و تعالی و پیشرفت و تلاش برای رسیدن به نفس مطمئنه،همگام باشم.
یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ
ارْجِعِی إِلَىٰ رَبِّکِ رَاضِیَهً مَرْضِیَّهً
فَادْخُلِی فِی عِبَادِی
وَادْخُلِی جَنَّتِی
در پناه خدای نور و عشق و آزادی و ثروت و نعمت و فراوانی و معجزه های من حیث لایحتسب میسپارمتون.
به امید دیدار روی ماهتون در بهترین زمان و مکان با بهترین نتایج توحیدی
قلبِ فراوانِ فراوانِ فراوان،از شمال ایران به شمال فلوریدا
سلام سعیده ی عزیزم
دختر نمونه و الگوی همه ی ما
راستش الان که دارم این کامنتو برات میذارم تو شیفت هستم،یه شیفت آروم و استیبل خداروشکر
توی شیفت گفتم بذار به سایت سر بزنم این درحالی بود که نیم ساعت قبلشم به سایت سر زده بودم ولی اینبار وقتی اومدم تو سایت چشمم خورد به دوره ی جدید استاد جان!!
این اولین باری بود که وقتی یه دوره جدید از استاد روی سایت قرار میگرفت من میدیدم و باش همزمان میشدم
زدم رو فایل معرفی دوره و دیدم استاد میگن اگه تو این 24 ساعت نشونه دریافت کردی توی دوره شرکت کن و اگه نشونه نگرفتی یعنی تو مدارش نیستی…
به خدا گفتم من نمیدونم تو مدارش هستم یا نه،هم به این دوره نیاز دارم و مشتاقشم هم هنوز کلی فایل ندیده و نوت برداری نکرده از دوره های قبلی که خریدم دارم ضمن اینکه هزینه های واجبی دارم که نمیدونم این دوره رو اولویت قرار بدم یا نیازهای مادی مو! به خدا گفتم صبر میکنم خودت بم نشونه بده که شرکت کنم این دوره جدید و یا نه
بعد از یه ساعت گفتم بذار حالا که بیکارم برم کامنتای نخونده ی سعیده که برام ایمیل شده رو بخونم چون هر کامنتت برام یه درسی داره،تا اینکه اتفاقی این کامنتت برام باز شد و توش از دوره جدید استاد و اشتیاقت برای شروعش صحبت کرده بودی
چشمام قلبی شد
گفتم خدایا یعنی این نشونه بود؟
و خدا چقدر سریع پاسخ میده بنده ای که اجابتش میکنه رو
امیدوارم تو دوره جدید ببینمت سعیده جان و از قلم زیبات و درسهایی که تو هر کامنتت نهفته هست استفاده کنم دختر توحیدی سایت
قلب فراوان برات و به امید دیدار حضوریت در بهترین زمان و مکان
بسمالله الرحمن الرحیم
سلام سعیده عزیزم دوست داشتنی و مهربونم از اینکه انرژی و سوخت من هستی برای ادامه مسیرم
همیشه بابت تک تک کارها شوخی ها تربیت فرزندات رفتار با اطرافیان و از همه مهمتر کردارت و عمل و کنترل ذهنت تحسینت کردم با وجود خودت و بچه های سایت عشق قرآن و تعهد به ادامه تا آخر دارم انجام میدم انشاالله بتونم ارتباط با خدایم و موندن و پایداری در مسیر بیشتر داشته باشم یادم در کامنتت دوره احساس لیاقت منتشر شد خیلی آرومم کرد چون نمیتوستم تهیه اش کنم خودت گفتی اگر در مدار باشی حتی هشتاد میلیون پولش باشه بهت میرسه من در مدارش نبودم
و امروز هم از خدایم درخواست میکنم خدایا تو آگاهی تو عالنی تو سمیعی تو بصیری خودت به نقص ها من آگاهی خدایا تویی که رحمتت کل کیهان را فرا گرفته مرا به راحتترین آسانترین راه در مدار دریافت این دوره قرار بده
الهیییی آمین
به نام یار مهربان
پله آخر
انگار این پروژه در حُکم یک پیش نیاز بوده
تا به خواست الله در مدار دوره جدید و فوق العاده قرار بگیریم
اگر در مدارش باشم خداوند هدایت می کند این دوره رو تهیه کنم
اگر این پیش نیاز رو به خوبی یاد گرفته باشم
اگر این آگاهی هارو در عمل انجام داده باشم
خداوند خودش این دوره رو برام هدیه میکنه
هیجان اینو دارم که قراره چه موضوع جدید و فوق العاده ای رو استاد مطرح کنن
درمورد این آگاهی های ناب
تصمیم و دو راهی
ما چطور میتونیم تصمیم بگیریم و در دوراهی نمونیم
اگر بتونیم بر هیجانات و احساساتمون غلبه کنیم می تونیم تصمیم بگیریم
یعنی قدرت تصمیم گیری یک عضله هست هرچقدر زودتر تصمیم بگیریم
این عضله تقویت میشه
من همیشه وقتی میخوام یک تصمیم مهم بگیریم
البته در همه تصمیماتم از خداوند هدایت واضح و روشن میخوام تا قلبم اطمینان پیدا کنه و خواست خداوند رو در تصمیم شریک میکنم
و میشینم مینویسم
مزایای این تصمیم
معایب این تصمیم
و با شناختی که از خودم دارم بهش نمره میدم
اولویت بندی میکنم
چه چیزهای برام مهم هست
آرامشم
آزادیم
خواسته هام
…
بعد با هدایت الله تصمیمو میگیریم
و از آنجایی که بین تصمیم تا عمل به اون تصمیم یک بازه زمانی هست
ذهن شروع میکنه به نجوا
که فلان کارو چطور میخوای انجام بدی؟
هزاران بار تیلیاردها بار به خودم
میگم
چطور در گذشته تو همون لحظه های حساس الله هدایت کرد
زمان بندی طلایش رو در زندگیم جاری ساخت و همه چی رو چید
اینبار هم الله هدایت می کند
یعنی سِلاح من در خصوص نجوا های ذهن این کلمه هست
الله در موقع و لحظه خودش هدایت می کند همان گونه که در گذشته هدایت کرد
و می تونم حریف ذهنم بشم تا منو از پا درنیاره
و این از رحمت الله هست که این سِلاح رو دارم
هذا من فضل ربی
ممنونم استاد عزیزم
ممنونم مریم جونم
ممنونم از همه ای هم دوره هام از انرژی که بهم دادید
از کامنت های زیبایی که نوشتین
انشاالله هم دیگررو در دوره جدید ملاقات کنیم
عاشق همتونم
در پناه یکتا بی همتا
عشق براتون