مصاحبه با استاد | اگر تمرکز نصف شود، نتیجه نصف نمی شود بلکه تقریبا صفر می شود - صفحه 22

315 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    نگار گفته:
    مدت عضویت: 2147 روز

    بنام خدا

    تو‌این 22 ماهی ک همراه استاد شدم

    بارها تمرکز لیزری رو شنیدم

    ی فایلی هم از استاد شنیدم که میگفت در هر شرایطی باید پول ساخت

    من 16 سال زبان انگلیسی تدریس میکنم

    خیلی ب نقاشی علاقه دارم

    چندین دوره تصویرسازی خریدم و کار میکنم دیجیتال و‌دستی

    ( سه ساله )

    راستش من جسارت رها کردن تدریس زبان رو ندارم

    بنا ب دلایل زیر

    1- مهارتی هست که ب روز و همه قشر و‌سنی تقریبا بهش نیاز دارن و بازار کار عالی داره

    2- ب پولش نیاز دارم

    3- دوست ندارم مهارتم فراموش کنم و اخساس میکنم کارم خیلی خوب هست قدرت انتقال و تدریس عالی دارم

    4- نگران حرف بقیه هستم که عه زبان رها کرده رفته سراغ نقاشی

    در حال حاضر

    نقاشی میکشم

    سه تا شاکرد خصوصی زبان‌هم دارم ( همکاری با زیانسرا رو لغو‌کردم)

    و کلاس خوشنویسی میرم

    و در عرض کمتر از ده ماه من ب جایی رسیدم‌که باید خودم رو‌برای ازمون عالی اماده کنم ( هم تحریری کار میکنم و هم قلم)

    و تمرکزم پراکنده است

    میدونم

    ولی واقعا رهاکردنشون برام سخته

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 1264 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    با سلام خدمت دوستان عزیز

    گام 25 از پروژه مهاجرت به مدار بالاتر

    در طول عمرم همیشه برام ثابت شده که رو هر موضوعی تمرکز 100 بذارم بهش میرسم، حالا میخواست اون موضوع یا خواسته منفی باشه یا مثبت،از ابتدای شروع پروژه مهاجرت به مدار بالاتر روی یک خواسته تمرکز کردم،هرچند صددرصد نبوده ولی بیشترین توانم رو گذاشتم، اما باشنیدن این فایل صدرصد خودم رو میذارم تا به خواستم برسم و آن شاءالله با کمک‌ خدا به یه مدار بالاتر برم،به امید خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    مصطفی سیار گفته:
    مدت عضویت: 747 روز

    به نام خداوند بخشنده و بخشایشگر که تنها قدرت حاکم بر جهان هستی است.

    درود بر استاد عباسمنش عزیز و بزرگوار و خانوم شایسته عزیز.

    درود خدمت همه دوستان عزیز و همفرکانسی.

    پروژه مهاجرت به مدار بالاتر.

    گام بیست و پنجم

    《اگر تمرکز نصف شود نتیجه نصف نمیشود بلکه تقریبا صفر میشود 》

    تمرکز کامل گذاشتن روی یک کار، چقدر در نتیجه نهایی تاثیر دارد؟

    قطعاً صددرصد روی نتیجه تاثیر می‌گذارد فرض کنیم یه هدفی داریم و در عین حال روی چند تا موضوع کار می‌کنیم اصلا هیچ تمرکزی نداریم و فقط برای خودمون سردرد کلافگی استرس نگرانی و ناآرامی درست میکنیم اما وقتی تمرکزمون رو فقط روی یک هدف فوکس کنیم کاملاً هم جهت با هدف و خواسته قرار میگیریم و پرتی انرژی نداریم .

    چه نگاهی باعث می شود که وقتی مسیر خود را پیدا کردیم، جرأت حذف شاخ و برگ های اضافه را داشته باشیم و تمام تمرکز خود را صرف آن مسیر کنیم؟

    بنظر من وقتی انگیزه بالایی برای رسیدن به هدف داشته باشیم و اینو درک کنیم و بدانیم که وقتی تمرکز صددرصدی روی هدف بزاریم قطعاً بهش می‌رسیم و اینو امتحان کرده باشیم چون نتیجه رو دیدیم جرات پیدا میکنیم که شاخ و برگ اضافی رو توی هر هدفی حذف کنیم و جلوی پرتی انرژی رو بگیریم و تمام تمرکزمون رو روی هدف بزاریم.

    مفاهیمی که استاد عباس منش در این قسمت توضیح داده اند شامل:

    ایده هایی که مسیر پیش رو را روان و روشن می کند، فقط در حالتی به شما گفته می شود که 100% تمرکز شما روی آن موضوع است؛

    بخاطر تمرکز کامل روی هدف و برداشتن تمرکز روی حاشیه ها در واقع افسار ذهن رو در دست میگیریم و اونو هم جهت با خواسته قرار میدیم و حواسمون رو جمع میکنیم گوشمون رو تیز میکنیم برای الهاماتی که دریافت میکنیم تا خوب الهامات رو بشنویم چون خداوند همواره ما را هدایت می‌کند فقط ما باید در مسیر و مدار دریافت الهامات قرار بگیریم و خودمون رو روی موج دریافت قرار بدیم .

    وقتی تمرکز 100% خود را بر یک هدف می گذاری، به مسیرها و ایده هایی هدایت می شوی که لازمه تحقق آن هدف هستند؛

    الان که خوب نگاه میکنم دلیل این که به هدفهام در گذشته نرسیدم رو متوجه میشم وقتی چند تا موضوع رو با هم انجام می‌دادم هیچ کدوم نتیجه نمی داد و من فکر میکردم باید این چند تا کار باهم انجام بدم وقتی نمیشد همه‌شون رو رها میکردم و دوباره چند تای بعدی رو با همون اصول پیگیری و بعد رها میکردم . اما الان میگم وقتی من چند تا کار باهم انجام میدم به هیچکدوم نمیرسم که ، پس بیام از الان به بعد یه هدف رو انتخاب کنم برم توی دلش با تمام تمرکز و قدرت حتما خداوند هدایت میکنه و کارهایی رو انجام بدم که جزء اهداف اصلی و در جهت بهبود باشه برای رسیدن به آرزوهام باشه برای لذت بردن از زندگی باشه با این دلایل هدف رو انتخاب کنم و کاری به اطراف و حاشیه ها و حرفهای دیگران نداشته باشم . مثلا هدفم مهاجرته به اون تمرکز کنم و ببینم برای این هدف باید چه کارهایی رو انجام بدم فارغ از تمام حاشیه ها یا هدفم خرید ماشینه تمرکزم رو فقط روی اون بزارم یا هدفم ساخت ویلاست دیگه کاری به حاشیه ها نداشته باشم و ببینم برای رسیدن به اون چه بهائی باید بدم و تمام تمرکزم رو روی اون بذارم .

    وقتی علاقه خود را پیدا می کنی، تمرکز گذاشتن بر مسیر آن علاقه نه تنها سخت نیست بلکه به صورت خود به خود اتفاق می افتد چون نمی توانی آن کار را انجام ندهی؛

    تمرکز 100% بر یک موضوع = هدایت به اصل و اساس آن موضوع؛

    یادمه چهار ماه پیش که برای رسیدن به هدف مهاجرت هدفم این شد که یه مهاجرت چند ماهه انتخاب کنم و هدایت شدم به استانبول وقتی تمام تمرکزم و افکارم و صحبت‌هام حول اون هدف بود چطور همه ریشه ها رو با هدایت خداوند قطع کردم مغازه رو تحویل دادم خونه اجاره ای رو تحویل دادم وسایل اضافی رو فروختم یه سوئیت ساختم اسباب کشی کردم یه پراید 86 داغون داشتم که نمیتونستم براش یه لاستیک زاپاس بخرم ، فروختم و تمام این ریشه ها قطع شد حتی به حرفهای دیگران هم اهمیت ندادم و وقتی منو از خارج می‌ترسوندند اهمیت ندادم رفتم استانبول چطور درها باز شد و چهار ماه استانبول بودم چه دستاوردهایی برام داشت چقد من بزرگتر شدم و رشد کردم وقتی هم برگشتم منی که توانایی خرید یه لاستیک زاپاس نداشتم همون روز اول که رسیدم رفتم قزوین یه پراید 90 به قیمت 200 تومن راحت خریدم و چمدان‌هام رو توی ماشین خودم گذاشتم و برگشتم تالش .

    تمرکز، شما را در مدار دریافت ایده های الهامی قرار می دهد؛

    چقد خبر خوبیه که اگه تمرکزت روی هدفت قفل باشه و کاری به مسائل دیگه نداشته باشی در مدار دریافت الهامات راه حل ها ایده ها و جوابهایی قرار میگیری که تو رو به هدفت برسونه با این درک دیگه به درو دیوار نمی‌زنیم و میتونیم یکی یکی هدفهامون رو تیک بزنیم و رشد کنیم . خدایا شکرت

    اگر می خواهی در زمینه ای رشد کنی باید 100% تمرکز خود را بگذاری؛

    یکی از هدفهایی که انتخاب کردم خرید دوره قانون سلامتیه و زندگی کردن به روش درست قانون سلامتی من سه روز پیش موفق شدم در مدار خرید دوره قرار بگیرم و لایق داشتن بدنی سالم شدم اما بخاطر این که روی این پروژه کار میکنم گفتم نمیتونم همزمان تمرکزم رو روی دوتا دوره قرار بدم پس عاقلانه اینه که یکم صبر کنم و بعد از پایان این پروژه تمرکزم رو کامل روی دوره قانون سلامتی بگذارم . بخودم میگم این پروژه واقعا باعث شد من به چند مدار بالاتر ارتقا پیدا کنم چون ماشین بهتر خریدم نسبت به ماشین قبلی که داشتم از یه ماشین 70 تومنی رسیدم به یه ماشین 200 تومنی سه ساله میخوام دوره قانون سلامتی بخرم پولشو داشتم ولی الان چون به مدار بالاتر رفتم تونستم بخرم و کلی چیزهای دیگه که استاد میگن وقتی مدارت تغییر کنه لاجرم به نعمتهایی که توی اون مدار هست برخورد میکنی.

    صرف تمام تمرکز بر هدف، بهایی است که برای موفقیت در آن مسیر باید پرداخت شود؛

    تمرکز یعنی: قربانی کردن عوامل حواس پرتی؛

    وقتی به این وضوح رسیدی که مسیر کنونی باید تغییر کند، شهامت این تغییر را داشته باش؛

    تمرین:

    با توجه به آگاهی های این فایل، برای رسیدن به خواسته ای که هم اکنون بیش از هر چیز آن را می خواهی، حاضری چقدر تمرکز بگذاری؟

    خواسته ای که الان دارم ورودی مالی جدیده که قبل از سفر ترکیه مغازه داشتم الان دیگه نمیخوام خودم رو پابند مغازه کنم و قصد دارم وارد کاری بشم که هم مربوط به کار ویلا سازیه و یه قسمت کاره و هم آزادی زمانی و مکانی بهم میده . کار ویلا سازی شامل خرید زمین ساخت ویلا و فروش هستش و الان من میتونم تمرکزم رو روی خرید و فروش ملک بزارم چون توی این کار از خداوند خواستم هدایتم کنه که ببینم مشتری هست و خداوند همون روز هدایتم کرد به افرادی که بهم پیشنهاد دادند که ما زمین داریم و اگه تو برامون مشتری پیدا کنی بهت ده درصد از کل پرداخت میکنیم و بعد بخدا گفتم خدای من خب این که حله متوجه شدم که یه سر معامله رو توردیف میکنی . آیا خریدار هم وجود داده که من واسطه باشم و مشتری پیدا کنم و درصد بگیرم همون روز پسر خاله م زنگ زد گفت واسه منم زمین پیدا کن تا منم از جنوب و خشکسالی فاصله بگیرم . خداوند اینطوری نشانه ها رو فرستاد و برنامه من برای ورودی مالی به امید خدا همین کاره که قسمتی از کار خودمه و باید توی این قسمت هم مهارت داشته باشم . میخوام تمرکزم رو به امید خداوند صددرصد روی این هدف بزارم .

    چقدر حاضر به حذف شاخ و برگ های اضافه و عوامل حواس پرتی هستی؟

    صددرصد حاظرم شاخ و برگهای اضافی رو حذف کنم تا به این هدف مهمی که برام با ارزشه و محک زدن خودمه برسم و خودم رو توی این کار تجربه کنم و این هدف ایده ای هست که وقتی استانبول بودم چندین بار متوالی بهم الهام شد.

    چه ایده هایی برای ثابت قدم بودن در مسیر تمرکز بر این هدف داری؟

    انگیزه بسیار بالایی باید ایجاد کنم یه اهرم رنج و لذت بسیار قوی بنویسم برای ایجاد انگیزه بالا و هر روز یه قدم حتی قدم کوچک اما مستمر در مورد این هدفم بردارم و با اطمینان صددرصد می‌دانم که خداوند حتماً من رو هدایت میکنه و شرایط مناسب رو برام رقم میزنه و میدونم که وقتی تمرکزم به صورت کامل روی این کار باشه دستان خداوند میاد ایده ها میاد راه حل ها روش ها میاد و خداوند منو بسمت رسیدن به هدفم هدایت میکنه…

    در پناه الله یکتا شاد و سلامت و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    مصطفی ابوطالبی گفته:
    مدت عضویت: 533 روز

    سلام استاد عباس منش عزیز

    سلام خانم شایسته عزیز

    سلام اعضای محترم سایت

    استاد خوشحالم که بعد از یک سال و خورده ای الان تازه دارم متوجه میشم شما چی میفرمایید

    راستش استاد من تو این مدت اصلا متوجه نمی‌شدم که قانون چی هست البته الآنم همینطوره ولی یه کم درکم نسبت به حرفاتون بهتر شده

    استاد مثلاً الان دارم فایل که شما میفرمایید من اگر بخوام برم صبح کوه به خودم میگم حالا بابا صبح باید بلند بشی صورتتو بشوری خلاصه خیلی پیچیده میکنی برای خودت و سخت

    من اصلا در گذشته میگفتم بابا من که عیبی ندارم استاد انقدرام سخت نیست این کوه رفتن یعنی خودم رو خیلی گنده می‌دیدم برا عمل کردن به هر موضوعی خوب چک و لگدا رو خوردم مثلاً خدا خدایان میکرد که برم سر یه کاری و من اونقدر ادعا داشتم میگفتم کاری ندارن بابا میرم کار میکنم و من میرفتم و خدا به من ثابت میکرد آقا تو تغیر نکردی فقط باد تو کله ی مبارکته و اونجا یا اخراجم میکردم یا خودم انصراف میدادم باز من این ادعا رو داشتم باز چک و لگد

    استاد من خیلی ادعا دارم خیلی میدونی آخه من پدرم هم همینطوره استاد من فقط موندم تو این منی که آنقدر میدونم میدونم تو این کله مبارکم هست چجوری هر روز دارم به فایلهای شما گوش میدم استاد باورت میشه من خیلللللی ادعام میشه کسیم

    چند سال پیش یه بنده خدایی شد استاد من و می‌گفت از دانش آموزان شما هست و اونم دورهاتون رو مجانی داده بود به عمو من و عموم هم داده بود به من و خلاصه این شد که من در سن بیست و خورده ای با شما به صورت حرام آشنا شدم آخ که چه چک و لگدای محکمی جهان میزنه به کسی که به صورت حرام با این قضیها آشنا بشه من که برام این طور بود خلاصه استاد اون بنده خدا یه حرف خوبی بهم زد یعنی زد تو هدف میدونی چی گفت استاد گفت مصطفی تو خیلی ادعات میشه خیلی فکر می‌کنی چیزی حالیته خیلی اون زمان من درک نکردم این چی میگه حالا دارم متوجه میشم وقتی که پی میبرم به درون خودم ذهنم میگه من خودم اینا رو می‌دونم خنده دار نیس آخه تو پسر خوب تو که آنقدر میدونی چرا حساب بانکیت الان 15ملیونم توش نیس چه برسه به بیستونم تو آنقدر میدونی چرا داری آنقدر از جهان چک میخوری آخه ذهن من پیاده شو بابا

    پیاده شو از سر خر شیطان بزار ببینیم استاد چی میگه خدا چی میگه این زندگی ای که 32سال شد و ما در اندرخم یک کوچه موندیم ببینیم باید چکارش کنیم ذهن من تو که آنقدر سرت میشه چرا هر روز ناهار خونه باباتی چرا خودت نداری پول برا ناهار خودت آخه تو چی میدونی که آنقدر ادعا داری

    استاد نمی‌دونم باورت میشه یا نه امروز میخواستم باورهای خرابمو بیارم رو کاغذ و ببینم چی تو این کله داره میگذره که این وضع حال منه استاد به زور یه صفحه و نصفی پر کردم مگه می‌زاره این کله که ما بفهمیم این تو چی داره میگذره

    من که استاد خسته شدم حالا خدا رو شکر هزاران مرتبه شکر فقط شکر که خودم رو بستم فقط به سایت و فایلهای شما من اگر تلویزیون و انیستا و اینا داشتم که حالا تو زندون بودم میدونی چرا استاد چون ذهن من یعنی من به هر چی توجه کنم می‌خوام مثل اون چیز عمل کنم کاشکی تو این مبحثا این ذهن اینجوری بود مبحث حرفای شما منظورمه

    یعنی اینجوری هستما ولی نه اونقدرا که واکنش نشون میدم وقتی که تلویزیون میبینم و اینا

    استاد من الان به مدت یک سال و خورده ای هس نه تلویزیون دیدم نه هیچ رسانه ای

    اون سالی که اغتشاشات شد من تو یتویوب این برنامه ها رو دنبال کردم و شده بودم یه روانی به تمام معنا یادمه یه جوجه خروس داشتم برده بودم خونه بابام اون هر روز میخوندم منم رفتم گرفتمش و تو کوچه سرشو بریدم که تو توهم بودم که این جوجه خروس هس که من به این بدبختی افتادم

    بخدا استاد من همین الان دارم زجر و بدبختی روزهایی می‌شینم که تو یتویوب این برنامه ها رو دنبال میکردم استاد جدی میگما من الان توی گوش راستم یه صدایی به مدت دوسال هست که باهام حرف میزنم و فقط میگه عسل صبر داشته باش و حرفای دیگه گوش چپم هم یه صدایی هست که میگه فقط صبر تهش رو ما دراوردیم اون صدای گوش چپم مثل صدای خودمه و میگه من روح خودتم و الان روح یه فلانی هست که تو جسمته و من میام تود و صبر داشته باش خلاصه اینم خودش به من گفت اون روزا خلاصه ما نمیدونیم باید تا کی صبر کنیم آخه این بود بلایی که خودمون سر خودمون آوردیم که به یکی از دوستان گفتیم این قضیه رو مصخرم کرد و گفت تو دیوونه شدی آره کی اینا رو باور می‌کنه استاد اونی که میگه من روح خودتم می‌گفت اینم بدون که من جن نیستم فقط روح خودتم خلاصه یه چند ماه پیش هم می‌گفت تو هر کاری میخوای بکن من پشتتم این داستان بماند که حالا این ذهن من افتاده دست اینا و دارن چه باورهایی برام می‌سازن خدا میدونه ولی من باید خودمو نجات ب م از این شرایط کار من سخته تغیر من سخته خودم رو درک میکنم ولی چاره ای جز تغیر ندارم مصطفی بفهم تو چاره ای نداری جز اینکه به حرفای استاد عباس منش عمل کنی

    ادعا ادعام میشه که خیلییییی آدم گنده ایم

    خنده دار نیس

    اینهمه ادعا از کجا اومده یه خوردش از خوانوادم مخصوصا پدرم حالا پدر من دستش به دهنش میرسه و برا خودش یلی هس

    پارسال همین موقع ها بود با یه بنده خدایی سر زمینای پسته زار پدربزرگم که رفته بود به صورت غیر مجاز خریده بود پدرم می‌گفت من ایشون رو محکوم میکنم میخندیدم بهش الان محکومش کرد و دادگاه گفته تمام پولی که خرج کرده آقای ابوطالبی باید پسش بدی

    حالا اون ادعا داره مثلاً یه روز می‌گفت من پادشاهم حالا یه خونه ویلایی و ماشینم بیشتر ندارم ها ولی ادعاشم بالا هس من نمیدونم ادعاش درسته یا غلطه

    ولی اینو خوب فهمیدم من خیلی ادعا دارم

    استاد بخدای احد قسم تا زنده ام با شما میمونم به یاری خودش اگر عمری موند برام خودمو تغیر میدم و این ذهن چموش رو درستش میکنم

    اگر دوستان در مورد کامنتم میتونن راهنماییم کنین خوشحال میشم فقط می‌خوام در مورد این چیزایی که باهام صحبت میکنند و من نمیبینمشون اگر کسی چیزی میدنه بهم راه کار چیزی بده من بفهمم کجای این داستانم

    و سپاس گذار خدایی هستم که به من عذت داد چه عذتی بالا تر از اینکه تو جمع کسانی هستم که نه تنها تو در و دیوار نیستن بلکه در دنیا و آخرت حرف اول رو میزنن

    آره من خوشبختم چون دانش آموز کسی هستم که از نفس کشیدنش رو زمین خدا داره لذت میبرم

    به خودم میبالم اگر پول ندارم شما رو دارم استاد من با شما به همه چیز میرسم

    امیییید امییید امییید دارم من

    یادش بخیر اون روزایی که مغازه کبابی داشتم شبها وقتی که مغازه رو میبستم هندزفری میزاشتم تو گوشم و اون فیلی که شما در مورد شعر مولانا که میگه

    خدا همه چیز میشه همه کس را

    به شرط ایمان

    به شرط باور

    به شرط …..

    هی یادش بخیر اون فایل دیگه نتونستم از گوگل دانلود کنم من اون فایل رو خیلی دوست داشتم گوش میدادم و با اون آهنگ باران عشق و فقط گریه میکردم اون روزا خیلی به دلم مینشست حرفاتون الان نمیدونم من هر چی فکر میکنم میگم بابا من چطور شدم که مثل اونروزا نیستم

    سلام و تحیت پروردگار بر شما استادم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    کیمیا گلی گفته:
    مدت عضویت: 336 روز

    به نام الله یکتا

    خداجونم شکرت که پیام امروزمو دادی بهم. استاد عزیز منم دقیقا همین مشکل رو دارم تمامی شرایط رو برای رسیدن به خواسته‌ام فراهم کرده بودم و طبق تجارب قبلی وقتی حسم خوب میشد و تجسم میکردم و شکرگزاری رو انجم میدادم، یک نشونه‌ای توی کارم ظاهر میشد.

    اما این سری خیلی طول کشیده تا نشانه ها و در واقع نتایج تغییر باورهام اتفاق بیوفتن و من این چند روزه سوالم از خدا این بود که پس مشکل کجاست؟ چرا نمیشه؟ چکاری رو باید انجام بدم؟

    تا اینکه قدم به قدم به من الهام شد. دیروز فهمیدم که یک ترمزی داشتم که یکی از موانعم بود.

    و اما امروز فهمیدم که من هنوز بصورت صد درصدی تمرکزم رو روی یک موضوع نذاشتم.

    همیشه فکر و درگیری من بین این دو زمینه کاری بود که به هردوشون علاقه خیلی زیادی دارم و اصلا بهم مرتبط نیستن و هنوز هم نمیدونم که در آخر کدوم رو انتخاب میکنم اما یک موضوعی کاملا روشن هست و اونم اینه که یکی از این دو زمینه کاری با توجه به شرایط الانم کاملا قابل اجرا هست و دیگری در مدار بالاتری نسبت به مدار فعلی من قرار داره، پس فعلا میخوام تمرکزم رو بصورت خیلی بالایی روی اونی بذارم که توی مدارش قرار دارم.

    استاد جان دیروز فایل “چه موضوعی را باور کرده‌ای” رو دیدم و فکر کردم این باور که نمیشه در یک زمان روی دو موضوع تمرکز کرد، باور درست و قدرتمند کننده‌ای نیست و از دیروز تصمیم گرفتم که روی هر دو زمینه کاری که پتانسیل و علاقه دارم، کار و تمرکز کنم

    ولییی همه معادلاتم با دیدن این ویدیو بهم خورد و چون تا الان نتایج ظاهر نشدن یا اگر هم شدن ناپایدار هستن ! پس با خودم گفتم که این همون پاسخ خداونده که چون این چند روزه دائم توی ستاره قطبیم نوشتم که بفهمم خدا بهم چی میگه که مشکلم کجاست.

    بحث قربانی کردن بعضی چیزها در مسیر رسیدن به خواسته‌ها شد. به خودم گفتم کیمیا تو حاضری کدوم زمینه رو فدای اونیکی کنی ؟!

    حقیقتش هنوز مطمئن نیستم چون به هردوش علاقه شدید دارم ولی با در نظر گرفتن اینکه یکیشون در مدار بالاتری از من قرار داره پس در شرایط فعلی اون رو بیخیال میشم و تمرکزم رو بصورت لیزری روی اونی که در مدار من هست قرار میدم. خداجونم کمکم کن

    استاد عزیز و مریم جونم ازتون ممنونم بخاطر این فایل پر از آگاهی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    مهدی وثوق گفته:
    مدت عضویت: 1906 روز

    گام بیست و پنجم – پروژه مهاجرت به مدار بالاتر

    .

    سلام

    طبق قانون برای بدست اوردن و پایدار موندن نتیجه باید بهاشو پرداخت کنی و کلیدی ترین عامل تو این موضوع، تمرکز و انرژی است.

    اعتراف میکنم هنوز به الگوریتمی که میگه » اگر تمرکز نصف شود، نتیجه نصف نمی شود بلکه تقریبا صفر میشود« مسلط نشدم اما یه جورایی فهمیدم اگه میخام یه هدفی رو به سرمنزل مقصود برسونم باید از انرژی و تمرکزم واسش خرج کنم، مفتکی هیچ چیزی جز رکود و بدبختی ، رشد نمیکنه…

    سپاسگزار استادعباسمنش هستم که تو این فایل آگاهی های نابی رو در این خصوص به اشتراک گذاشت.

    رشدم داد.

    قبل اینکه فایلو گوش کنم یه مکالمه ای باخواهرم داشتم و خیلی جالب بود که جلو جلو جواب تمرین این فایلو گفتم که:

    برای رسیدن به خواسته ای که هم اکنون می خواهم، حاضرم بدون هییییییچ فیلتری هرچیزی که جلوی تحقق هدفم گرفته بذارم کنار.

    گفتم حاضرم و آماده ام هر چیزی که تا الان بدست اوردم اگه لازمه بذارم کنار یا هرچیزی لازمه بدست بیارم تا به هدفم برسم.

    هر چیزی ،،، منظورم هرررر ،،، چیزی،،هست.

    من که با خودم تعارف ندارم و این نوشته رو هم صرفا جهت رد پا، واسه دل خودم دارم میتایپم، ازین حیث میخام ثبت بشه که من با صد درصد توانم اومدم تو این بازی،، اسماعیل ها و یوسف هامو قربانی کردم،،، خدا میدونه هر چیزی که به فکرم خطور کرده در راستای حذف حواشی و شاخ و برگ های اضافه و عوامل حواس پرتی از خودم دور کردم امااااااا اون تارگتی که مشخص کردم تا الان رخ نداد؟!!

    چرا؟؟!

    چرا؟!!!

    البته بی انصافی نکنم یه سری درا و نشونه ها طی این مدتی که مشغول پیمودن گام های مهاجرت به مدار بالاتر بودم ،اتفاق افتاد اما…. همممممم چجوری بگم،،،، راستش اون حدی که من انرژی گذاشتم، خروجی نداشتم، نتیجه رضایت بخش نیست…

    بحث ناشکری و نادیده گرفتن نتایج کوچولو نیستا،، ماجرایی شبیه داستانی که استاد راجب مهاجرتش از ایران تعریف کرد،، واسم رخ داده…

    یه جورایی مثه ماجرایی مثه ارنولد که میخاست از بدنسازی شیفت کنه به بازیگری،همه چی واسم عالی بود و هست، من به قصد بهتر شدن ،هدف جدیدی تعریف کردم…

    نوشتن یه سری چیزا تکرار مکرراته و یه جورایی توجه به ناخواسته ها میشه وگرنه بیشتر شرح ماجرا میکردم…

    کما اینکه فک کنم خیلی زیادی هم در اخرین جلسه ثروت2 راجبش نوشتم.

    نمیدونم چی بگم، چکار کنم دیگه.

    باتوجه به اینکه یک گام دیگه پروژه مهاجرت به مدار بالاتر به اتمام میرسه یه کوچولو این بلاتکلیفی و بدست نیومدن ماحصل ملموس واسم داره گرون تموم میشه…

    من تمام دوره ها رو برای پیدا کردن جوابم زیر رو کردم اما هنوز سوال پر رنگ باقی مونده…

    نه اینکه به شک و دودلی افتادم باشم که این مسیر جواب نمیده،،، نه اصلا همچین موضعی ندارم اما اینکه نزدیک یک سال رو تحقق یه خواسته ای سردرگم بمونی جای تعجب داره.با تمام وجودم از خدا تقاضای راهنمایی و هدایت دارم.

    به امید مشخص شدن مسیر و خروج ازین مرحله وارد گام آخر میشم…

    در کل

    احساسم خوبه.

    میدونم که بلاخره اتفاق میوفته ، فرااااتر ازون چیزی که راضیم کنه.

    1764+

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    محمدصادق امام بخش زاده گفته:
    مدت عضویت: 1536 روز

    سلام خدمت استاد گرامی و مریم جان عزیز و همراهان فوق العاده.

    موضوع تمرکز پاشنه آشیل من هست و بهترین فایل‌هایی که در خصوص تمرکز تا الان شنیدم فایل های استاد در مورد تمرکز بوده هر چند که نیاز هست یک جاهاییش برام بیشتر باز بشه و به نظرم یک سری بدفهمی‌ها در من وجود داره. امروز نشستم ضمن گوش دادن به این فایل و نوشتنش، فایل دیگه‌ای که در خصوص تمرکز هست و استاد روی سایت گذاشته که در لایو با استاد هست رو هم گوش دادم – از مریم جان سپاسگزاری میکنم بابت اینکه محتواهای سایت که عنوان مناسب نداشت رو اصلاح کرد که من راحت بتونم از این فایل‌های تمرکز استفاده کنم – و به این نتیجه رسیدم که من هم در گذشته هر موفقیت بزرگی که کسب کرده بودم رو با قانون تمرکز بدست آوردم و در حالی هست که من اصلا چیزی از قانون تمرکز نمیدانستم ولی رعایتش میکردم مخصوصا در نوجوانی.

    من به خاطر دارم که به کامپیوتر علاقه وافری داشتم و دارم و تمرکز زیادی میگذارم روی اینکه ازش استفاده کنم. میخوام در مورد زمانی صحبت کنم که عاشق بازی کامپیوتری بودم، من در حوزه‌های مختلف علوم کامپیوتری کار کردم ولی توی این کامنت میخوام در مورد گیم صحبت کنم. به خاطر دارم نوجوانی تا ظهر مدرسه بودم و بعد از اون میومدم خانه و پشت سیستم مینشستم و تا عصر یا شب به صورت تمرکزی با کامپیوتر کار میکردم. عاشق بازی کردن هم بودم، بعد که اینترنت درست و حسابی‌تر اومد با بازی‌های انلاین آشنا شدم. قبلش با دوستانم گیم نت یا همون کلوپ بازی‌های رایانه‌ای می‌رفتیم اما بعد از اومدن اینترنت دیگه انلاین بازی میکردم. به خاطر دارم به شدت و با علاقه این کار رو دنبال میکردم و قبلا وقتی در خونه بودم با بات‌ها و ربات‌ها بازی میکردم و میبردمشون و از درجه سختی easy بازی میکردم و عالی میشدم و لول آپ میکردم میرفتم normal و بعد hard و بعد expert و مهارتم رو تا جایی میبردم بالا که عالی بازی میکردم و برنده میشدم. بعد وقتی انلاین رفتم دیدم واقعا خیلی ضعیف تر از بقیه هستم ولی چون عاشق بازی بودم مینشستم زمان میگذاشتم و بازی میکردم و وقتی آنلاین نبودم هم با سخت ترین بات ها بازی میکردم و تمرین میکردم و کار به جایی رسید که در کانتر استرایک 1.6 مود زامبی که خیلی دوستش داشتم جز کاربران برتر ماه قرار میگرفتم و تقریبا وقتی من میرفتم تو سرور که بازی کنیم خیلی ها میرفتن بیرون چون حرصشون میگرفت که نمیتونن من رو شکست بدن و من همه امتیازها رو میگیرم. خلاصه من در اون بازی خیلی مهارت کسب کردم و ازش پر شدم و بعد رفتم سراغ بازی یک ورژن بالاتری که اومده بود و اونم بازی میکردم حسابی از ظهر تا عصر و خیلی اوقات هم تا شب و تکالیف‌ام رو هم انجام میدادم سریع و وقتم رو میگذاشتم برای بازی کردن و کار به جایی رسید که من تبدیل به یک پلیر حرفه‌ای شدم بدون اینکه از چیت استفاده کنم. خیلی ها چیت استفاده میکردن و من اونها رو هم خیلی اوقات تو بازی میزدم!! انقدر بازیم خوب بود و کار به جایی رسید که فهمیدم باید گیم سرور خودم رو داشته باشم و با دوست هام لذت ببریم و گیم سرور خودم رو زدم و بعد شبانه روزی تابستون ها روی گیم سرور زمان میگذاشتم و هی بهتر و بهترش میکردم تا جایی که گیم سرور بسیار عالی ای ایجاد کردم که بسیار با کیفیت بود و به دلیل کیفیت بالای سرویس ها افراد زیادی میومدن از من گیم سرور میخریدن و من در اون زمان الگوهایی رو انتخاب کرده بودم که از گیم سرور نه تنها تفریح میکنن بلکه شغلشون هم هست و پول باهاش میسازن. و من هم همین روند رو پیش رفتم و گیم‌سرورهای عالی‌ای رو ایجاد و مدیریت کردم و به خاطر اینکه عشق و علاقم بود تمرکز بسیار شدیدی روش داشتم جوری که حاضر بودم غذا نخورم و نخوابم ولی روی گیم سرور کار کنم. اشتیاقی که برای این موضوع داشتم فراتر از حد تصور بود. دلیل موفقیت من در این حوزه بدون شک تمرکزی بود که گذاشته بودم و برای بهبودش مرتب الهامات خدا رو دریافت میکردم و اجرا میکردم و مسائل حل میشد و رشد من بیشتر میشد. اولین گیم هاستینگی بودم در ایران که سایت درست و حسابی داشت و اتوماسیون بود و میتونستی آنلاین ازش خرید کنی و گیم سرور و اکانت ادمین و اکانت وی ای پی و .. رو دریافت کنی و پشتیبانی درست و حسابی داشت سرویس‌ها و همه‌اش رو از صبح تا شب خودم انجام میدادم. به خاطر دارم من فقط میخواستم روی گیم سرور ام کار کنم و مهر ماه که واجد و شرایط دانشگاه رفتن شده بودم رو نرفتم. و تمرکزم کاملا روی گیم هاستینگ بود. اما پدرم برای بهمن ماه من رو ثبت نام کرد و مجبور شدم برم دانشگاه و دیگه اون تمرکزی که باید روی کار داشته باشم رو نداشتم هرچند که یک تبلت در زمان خودش حرفه ای گرفته بودم که باهاش بین ساعت‌های استراحت کلاس‌های دانشگاه مشتری‌ها رو راه می‌انداختم و سفارش‌ها رو انجام میدادم و حتی زمانی که نمیتونستم از طریق تبلت کارها رو انجام بدم چون لپ تاپ نداشتم میرفتم کافی نت دانشگاه و از اونجا کارها رو انجام میدادم. استاد من هیچ کارمندی نداشتم با اینکه افراد فوق العاده ای بودن که میتونستن کارمند من بشن ولی من صفر تا صد مسائل فنی و مسائل سایت و .. رو خودم مدیریت میکردم و البته برای مدیریت گیم سرورها ادمین هایی گذاشته بودم و دستان پر مهر خدا بودن که این کار رو انجام میدادن و روی اونها هم نظارت میکردم. ولی دانشگاه کاملا تمرکز من رو چند تکه کرد ولی فکر میکردم دانشگاه بهم کمک میکنه مثلا میگفتم برنامه نویسی رو بهتر اینجا یادمیگیرم و میتونم با سوال هایی که از اساتید و .. میپرسم کسب و کارم رو حرفه‌ای کنم. واقعا خیلی مطالب خوبی از برنامه نویسی در دانشگاه یاد گرفتم ولی واقعا دانش و علمی که در دانشگاه اون زمان بود واقعا به درد کسب و کار نمیخورد. مرتب با بیزینس نبود. برای اینکه با برنامه نویسی آشنا بشی خوب بود اینکه اساتیدی بودن که میتونستن سوالات برنامه نویسی رو جواب بدن خوب بود ولی اینکه یک کاربردی در صنعت و در فضای بیزینس بخواهی ایجاد کنی واقعا خوب نبود و از طرفی من هم خودم مشکل داشتم و اعتماد به نفس پایینی داشتم و میترسیدم برم پیش اساتید خیلی باهاشون صحبت کنم و یک سری مشکلات شخصیتی هم داشتم که مزید بر علت بود که بهره کافی رو نبرم از اون فضا.

    من در اون بیزینس رتبه یک ایران شده بودم و بسیار پیشرفت کرده بودم که به مسائل مالی و مسائل شخصیتی خودم برخورد کردم و دنبال راهکاری برای حل این مسائل بودم. نمیخوام مسائل رو باز کنم ولی تعدادشون زیاد بود. همون زمان بود که با عجز از خدا خواستم که هدایت کنه به سمت راه حل و با سایت شما آشنا شدم و تمرکز من به جای اینکه فقط روی کسب و کار باشه برداشته شد و اومد روی فایل‌های شما. فردی که من رو با سایت شما آشنا کرده بود اعتقاد بر این داشت که به جای اینکه روی کسب و کارت کار کنی بیا و فقط فایل‌های استاد رو گوش بده تا زندگیت متحول بشه در صورتی که دیدگاهش کاملا اشتباه بود. چون اون فایل‌ها تمرکز من رو از روی بهبود کسب و کار برداشت و من فقط شروع کردم به گوش دادن فایل‌ها و دیگه روی کسب و کار تلاشی نمیکردم – هرچند که هر کاری که از دستم بر اومده بود رو انجام داده بودم و فقط از خدا میخواستم راهی بهم نشون بده که بتونم از نظر مالی و کاری کسب و کارم رو که بیشتر از 4 الی 5 سایت براش زمان گذاشته بودم رو درست کنم – تا اینکه شیوه استفاده من از فایل‌های شما هیچ کمکی بهم نکرد که اون کسب و کار نجات پیدا کنه و بدتر تمرکز من رو برداشت از روی بهبود کسب و کار و کسب و کار من کاملا ترکید. ولی اینطوری نبود که فایل‌های شما برای من نتیجه‌ای ایجاد نکرده باشه من یک عالمه باور اشتباه داشتم که در فایل‌های شما در موردش صحبت شده بود اما ندانستن اینکه به چه شکل باید از فایل‌های شما استفاده کنم و فردی که به من شما رو معرفی کرده بود هم خودش اشتباه استفاده میکرد و تقصیر اون هم نبود باعث شد که کسب و کار کلا بترکه. من اون زمان اعتقادم برا این بود که چشمم زدن!! و وقتی با شما آشنا شدم رسیدم به این فایلتون که میگفتید چشم زخمی وجود نداره و هر کی میتونه من رو چشم بزنه.

    اون تضاد باعث شد من با خدا خیلی ارتباطم خالص بشه و همیشه چشم امیدم به اون باشه و فایل‌های توحیدی شما هم که روی این ارتباط کار میکرد باعث شد که خیلی خیلی توحید در من قوی و قوی‌تر بشه و بعدها هم که استفاده از فایل‌ها رو جدی تر کردم از مدار بدهی خارج شدم و به مدار ثروت و داشتن ورودی مالی و حتی چند برابر شدن این درآمد رسیدم.

    البته این موضوع رو هم بگم که شیوه‌ی اشتباهی که اون روز در مورد استفاده از فایل‌های شما به من گفته شده بود که فقط بشین فایل گوش کن و مهارت لازم نیست کسب کنی، بشین فکر کن پول از آسمون برات می‌افته پایین و .. خیلی به من ضربه زد و اون هم به نظرم به خاطر مدار پایینی بود که من درش بودم اگه من در مدار درستی بودم آدمی که نتیجه مالی خوبی گرفته بود میومد و به من کمک میکرد.

    البته اون ایرادات تبدیل شده به پاشنه آشیلم و هنوزم در من هست. یعنی هنوزم من میفهمم که گاهی اوقات دارم توهم میزنم، حس میکنم که اصلا مهارت هام رو بهبود نمیدم، حس میکنم که عملگرا نیستم، حس میکنم ایمانم قوی نیست، حس میکنم در برابر نجواهای شیطان درگیر میشم ولی واقعا دارم تلاشم رو میکنم که نقاط ضعفم رو درست کنم و از اینجا به بعد مسیرم رو درست حرکت کنم و اتفاقات بهتر برام بیفته. از خدا میخوام که کمکم کنه و هرآنچه در توانم هست رو به کار میگیرم که بتونم در مسیر درست حرکت کنم و نتایج درست بگیرم.

    با توجه به آگاهی های این فایل، برای رسیدن به خواسته ای که هم اکنون بیش از هر چیز آن را می خواهی، حاضری چقدر تمرکز بگذاری؟

    حداقل روزانه 2 ساعت با کیفیت. خواسته‌ای که من بیشتر از هر چیزی میخوام ثروت هست، چون وقتی ثروت حل بشه به صورت طبیعی خیلی از مسائل عزت نفسی سلامتی و .. هم خود به خود باهاش حل میشه. اما من اخیرا به مسئله‌ی چاقی و مشکلاتش برخورد کردم (مثل کمر درد، پا درد، خواب زیاد، فشار شکم، چربی سریع صورت و مو، بوی بد عرق و ..) که این مسائل نشانه هست برای من که مسیرت نادرسته و باید تغییر کنی و اگر پیش بره میتونه در آینده من رو تحت شرایط سنگین تری قرار بده پس من باید یک فکری به حالش بکنم و باید این موضوع رو اصلاح کنم. دوره‌ی قانون سلامتی رو ندارم و از طرفی تهیه کردنش برام سخت هست چون مسائل مالی رو باید حل کنم. من قبلا با ورزش سنگین خودم رو متناسب نگه می‌داشتم و سالها ورزش میکردم ولی از زمانی که فهمیدم استاد بدون ورزش خاصی تناسب اندام داره کلا انگیزه‌ام برای ورزش کردن سنگین از بین رفت هرچند که اون روش یک سری آسیب‌ها هم به بدنم وارد کرده بود. درسته بدنم بسیار قوی شده بود اما یک سری آسیب‌ها هم دیدم. از طرف دیگه واقعا اون فشار روانی و ذهنی‌ای که برای ورزش کردن هر روزه باید به خودت وارد کنی هم مزید بر علت شد که نخوام این روش رو به کار بگیرم برای تناسب اندام و سلامتی بدن. از اونجایی که استاد گفت من تمام تمرکزم رو گذاشتم روی یک موضوع و در مدت زمان کوتاه (البته با طی کردن تکامل) نتیجه‌ها اومد من تصمیم گرفتم که از نظر سلامتی خودم رو دگرگون کنم و روی فایل‌های هدیه دانلودی‌ای که در مورد قانون سلامتی هست کار کنم و به نکاتش عمل کنم که به تناسب اندام برسم. اگر استاد صلاح دانست فایل‌های بیشتری در مورد این دوره فوق العاده قرار داد از اونها هم استفاده میکنم برای اینکه بتونم وضعیتم رو بهبود بدم. من یک بار از این روش استفاده از فایل‌های دانلودی رایگان قانون سلامتی استفاده کردم فقط با فایل‌های دانلودی رایگان و به وزن 65 تا 68 کیلو ثابت رسیدم و نتونستم کربوهیدرات رو کامل قطع کنم به دلیل مسائل مالی و به شیوه‌ی قبل برگشتم و الان نزدیک 80 الی 85 کیلو هستم اما الان به لطف خدا شرایط مالیم به گونه ای هست که روزهایی که فقط در خانه کربوهیدرات مصرف میشه من بتونم غذایی متفاوت رو استفاده کنم که سالم باشه و به من کمک کنه.

    در عقل کل جستجو میکنم و فایل‌های سلامتی استاد که به صورت هدیه قرار داده شده رو استفاده میکنم تا مسئله‌ی سلامتیم رو حل کنم و بعد از این تمرکز به سراغ اجرای آگاهی‌های ثروت خواهم رفت به صورت تمرکزی که در این موضوع پیشرفت کنم.

    یک موضوعی هم که وجود داره این هست که من با تمرکز تقریبا روزانه روی دوره صعود به مدار بالاتر که به پایانش تقریبا رسیدیم ایرادات شخصی مختلفی رو در مورد خودم شناسایی کردم و در حال حلشون هستم و بودن با سایت و دوره صعود به مدار بالاتر به من کمک کرده که روزانه هدف داشته باشم روی خودم کار کنم و هر روز برای خودم زمان بگذارم کامنت بگذارم و معنی تمرکز روی هدف رو بهتر متوجه بشم و کلی کار دیگه انجام بدم و باعث شده نظم و دیسیپلین بیشتری داشته باشم و تعهد داشته باشم برای پیشرفت کردن و به همین دلیل دوست دارم که در صورتی که در مسیر رشد و پیشرفتم باشه با دوره‌های آنلاین سایت همراه باشم چون هم خودم پیشرفت میکنم و هم کمک میکنم افراد بیشتری پیشرفت کنن و از طرفی یک ارتباط شکل میگیره بین افرادی که هم هدف هستند و آدم کمتر احساس تنهایی میکنه در این مسیر که مخالف بدنه جامعه هست. اما تمام تلاشم رو میکنم که زودتر هدف سلامتیم رو محقق کنم تا بتونم از با سایت همراه و هم مسیر باشم و در مسیر پیشرفت قدم بردارم. امیدوارم خداوند این لطف رو به من و عزیزان سایت داشته باشه که همواره در این مسیر باشیم و تمرکز بگذاریم. احتمالا در همین زمان استراحتی که بین این دوره و فعالیت‌های دیگه سایت هست من بتونم تمرکزی روی سلامت شدن بدنم کار کنم و نکات رو طی چند ماه آینده اجرا کنم و به تناسب اندام بیشتر و سلامتی بیشتر برسم و امیدوارم خداوند کمک کنه که بتونم در زمان مناسب دوره قانون سلامتی رو هم تهیه کنم و برکات کاملش استفاده کنم.

    چقدر حاضر به حذف شاخ و برگ های اضافه و عوامل حواس پرتی هستی؟

    حاضر هستم که روی هیچ موضوع دیگه‌ای تمرکز نگذارم جز روتین‌های روزانه‌ام مثل تمرکز بر نکات مثبت و سپاسگزاری و تمام تمرکزم رو بگذارم حداقل روزی 2 ساعت با کیفیت روی سلامتی ام کار کنم.

    چه ایده هایی برای ثابت قدم بودن در مسیر تمرکز بر این هدف داری؟

    اینکه هر روز یک فایل از محتوا رایگان سلامتی رو استفاده کنم و نکاتش رو عملی کنم و در صورت نیاز کامنت هم بگذارم از شیوه نحوه‌ی عملکردم.

    عاشقتونم.

    امیدوارم خداوند بهترین برکات، ثروت، نعمات و سلامتی رو به زندگیتون جاری کنه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    میثم شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1768 روز

    به نام خدایی که هر چه دارم از اوست

    سلام به استادان نازنینم

    سلام دوستان توحیدی

    گام بیست و پنجم

    إِنَّ سَعۡیَکُمۡ لَشَتَّىٰ

    همانا تلاش شما پراکنده است.

    ولی خداییش خودم همیشه تلاشم پراکنده بود

    البته نه تو زمینه شغلی بلکه تو بقیه موارد زندگی.

    و اینگونه بود که من کمتر نتیجه گرفتم

    من برای کارم دلتنگ میشم

    وقتی که کار ندارم یا به هر دلیلی طولانی مدت کارم تعطیل شود.

    خدایا شکرت من زیاد حرف شنیدم که کارتو عوض کن فلانی نگاه این شده اون یکی این شده و ..‌‌‌‌……

    یا اون کار بیمه داره فردا که از کار افتاده شدی بدردت میخوره

    ولی من موندم و گفتم همین کار چون آزاد هستم البته کار فیزیکی هست خوب الان که من باورهام اینه و کم کم که من باورهام قدرتمندکننده تر بشود کار من هم میره به سمت راحت تر شدن هر چند الانم من از کارم راضی هستم در صورتی که کاملا فیزیکی فیزیکی هست.

    و واقعا میخوام تمام تمرکز و تلاشم رو بزارم روی کارم تا با تجربه های جدید بزرگتر شوم

    خدایا شکرت

    خدایا کمکم کن تا آسان تر شوم برای آسانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    سونیا نوری گفته:
    مدت عضویت: 478 روز

    بنام خدایی مهربان

    سلام به همه دوستان خوبم و استاد عزیزم

    گام 25

    اگر تمرکز نصف شود ، نتیجه نصف نمی‌شود بلکه صفر می‌شود

    تمرکز رمز همه اکتشافات و پیشرفت هاست .

    درحالی تمرکز کردن ایده های برای ما الهام می‌شود، که در غیر اینصورت هرگز گفته نمیشد

    تمرکز باعث سریعتر طی کردن تکامل می‌شود .

    با چی باوری می‌شود که تمرکز مانرا نگهداریم ؟

    با این باور که زنده گی افراد ثروتمند و تاثیرگذار را بخوانیم و ببینیم که چقدر تمرکز کردن توانسته سرعت موفقیت شانرا بالا ببرد .

    یک مثالی اگر از خودم بگویم اینست که در ترتیب کارهای روزانه ام مثلا چندین کار لا اولویت قرار میدهم اما روزهای رخصتی عمومی از صبح تا شب فقط روی یک موضوع خاص کار می‌کردم و من میدیدم که فقط یکروز تمرکز روی یک مساله چقدر کمک کننده است و چقدر نتایج عالی و فوق العاده می‌هد. و به صورت همزمان ما فقط روی یک موضوع می‌توانیم تمرکز کنیم .

    برای رسیدن به خواسته ها حاضری چی چیزی را قربانی کنی ، تمرکز لیزری باعث می‌شود که مارا به هر خواسته ای برساند .

    تمرین:

    با توجه به آگاهی های این فایل، برای رسیدن به خواسته ای که هم اکنون بیش از هر چیز آن را می خواهی، حاضری چقدر تمرکز بگذاری؟

    چقدر حاضر به حذف شاخ و برگ های اضافه و عوامل حواس پرتی هستی؟

    من حاضرم که صد در صد قدرت و تمرکزم را بگذارم روی تحقیق کردن و یادگیری در مورد چیزی که میخواهم و واقعا که شاخو برگهای اضافی را حذف کنم اما قدم اول شناسایی آنهاست .

    چه ایده هایی برای ثابت قدم بودن در مسیر تمرکز بر این هدف داری؟

    تصور نتیجه و پایان کار باعث می‌شود که بیشتر در تمرکز باشیم و یا هم دانستن اهمیت تمرکز کردن باعث می‌شود که بیشتر در مسیر باقی بمانیم .

    خدایا شکرت بابت اینهمه آگاهی که در این فایل بود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    سارا سهیلی گفته:
    مدت عضویت: 1760 روز

    سلام به همگی امروز یه اتفاق خیلی جالبی برام افتاد در مورد موضوعات همین جلسه از پروژه

    که باعث شد من بهتر مبحث تمرکز رو درک کنم

    امروز یکی از دوستان عزیزم بهم پیام داد و راجع به موضوعی ازم مشورت میخواست

    بارها میشد که در باره ی این موضوع ازم مشورت میخواست

    خداروشکر با قانون و این سایت هم آشنا هستن و منم به ایشون همون چیزایی که فکر میکردم ودرسته رو پیشنهاد میدادم و خوشحالم بودم که کمکش میکردم

    ولی امروز انگار که این جلسه رو دیشب هم متوجه شده باشم تازه

    یه لحظه وسط اون مشورت امروز درک کردم که سارا این مشورت های کوجولو هم داره تمرکز تو رو میگیره و بعد دقت کردم که چه قدر ذهنم در روزهای بعدی اینطوریا که راجع به اون موضوع بارها و بارها فکر میکنه که آیا من جواب درست رو دادم یا ندادم

    و به دوست عزیزم با کمال ادب و احترام گفتم این موضوع شخصیه برای خودشونه و بهترین محل برای کمک کردن بهشون همین سایته و اتفاقا دوستمم تشکر کرد

    و بعد از این اتفاق یه بررسی ریز دیگه ایم کردم با ادمایی که بیشترین تایم رو باهاشون میگزروندم

    فکر میکردم که تا چه حد تمرکزم ر به غلط یا درست میگیرن و برای من مناسب هستن یا نه

    مخصوصا رابطم با عزیزدلم و یکم که فکر کردم دیدم که واقعا این خدا چه کرده برای رابطم همچنان بعد از 4 سال من دارم یه سری ویژگی هایی رو از رابطم در میارم که میبینم از قبل داشتمش ولی نمیدونستم دقیقا همینطوری میخوام

    و دقیقا خداروشکر رابطم توی برهه ای که من هدفم روی رشد مالیه ، جوریه که من 99 درصد تمرکزم روی کسب و کارمه و دقیقا با ادمی تو رابطم که خودش هم همینطوریه و جفتمون هم از این مساله راضیم و خوشحالیم که به یک شکلیم

    البته بارها شده موصوعی توی رابطمون پیش اومده و تمرکزهامونو گرفته ولی هر بار جفتمون بیشتر یاد گرفتیم که همون موقع یا همون روزها حلش کنیم و الکی هی طولانی نشه ،کِش نیاد و حل بشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: