مصاحبه با استاد | رابطه درونی با خداوند، با "تفکر" ایجاد می شود نه با تقلید - صفحه 25 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/06/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-05 06:59:552025-01-07 05:28:28مصاحبه با استاد | رابطه درونی با خداوند، با “تفکر” ایجاد می شود نه با تقلیدشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بنام رب تنها قدرتمند کیهان
با سلام به استاد عزیز و خانم شایسته
با سلام به تمام همفرکانسی های عزیزم
فایل روز ۳۹: مصاحبه با استاد قسمت ۶
خدایا شکرت که به یادم آوردی که برای ارتباط برقرار کردن با تو لازم نیست که منتظر زمانهای خاصی باشم .خیلی وقتها لازم بود باهات حرف بزنم میگفتم سر نماز که دیگه اون حس پریده بود.
خدایا شکرت که یاد گرفته ام اگه به شیوه پیامبرم نمیتونم با هات ارتباط برقرار کنم عذاب نمیشم آخه خدا جونم میدونی از وقتی ۹ سالم شد گفتند باید نماز بخونی سر نماز موت دیده نشه؛ چادرت نازک نباشه ؛ مسح سرت تا کجا باشه ؛ ساق پات دیده نشه ؛ وضوت از آرنج تا سر انگشت دستت باشه کتر نشه ها که نمازت قبول نیست ؛ نماز اگه نخونی میری جهنم موهات دیده نشه پیش نامحرم از موهات آویزونت میکنه خدا خدای من تو که سراسر عشقی چه طور با منی که از توام میخوای این کارها رو بکنی خدایا توکه رئوفی دلت میاد آخه من غیر تو کسی رو ندارم خدایا تو تمام عشق و ثروت و سلامتی هستی خدایا رب من عزیز دلم کاش هزار بار در عشقت بسوزم کاش شهید شم در عشقت خدایا آره خدای من خدای عشقه خدای من خیلی فوق العاده است . ممنونم خدا که جمالت و کمالت رو توسط بنده خوبت نشونم دادی در حد درکم خدا جونم وقتی ابراهیم به تو گفت میخوام مقیم صلات باشم یعنی چی حالا میفهم میخواست غرق شه در حس خوب در شکرگزاری در توجه به نعمتها و خوبیها خدا جونم شکرت که فهمیدم تو چی گفتی در مورد روزه ؛ که منظورت چی بود که گشنگی و تشنگی ام چه سودی برات داشت گفتی تقوا داشته باش گفتی ذهنت رو کنترل کن گفتی صلات من توجه به نعمتها و خوبیهام هست نه اینکه از ترس عذاب شدنم نمازی بخونم که جهت رفع تکلیف باشه گفتی من با حس تو کار دارم چه جوری با من می تونی ارتباط برقرار کنی ؟؟خدا جونم الان میتونم دراز کشیده ؛توی ماشین؛ حتی در خواب؛ سرسفره غذا ؛توی مهمونی و عروسی وقت نظافت وگرد گیری؛ حتی زیر دوش حمام نماز بخونم به شیوه خودم آره من لیاقت دارم ؛ اختیاردارم به شیوه خودم با تو رابطه برقرار کنم . به شیوه ای که دیگه ازت نمیترسم اون خدای دروغکی که برام تصویر شده بود فقیر هم بود فقر رو دوست داشت . اما اون خدا توی ذهن من مرده اون خدا جاشو با یه خدای دیگه ای عوض کرده که آسانی برام در نظر گرفته در همه ی امور شادی برام در نظر گرفته این خدا خیلی خیلی ثروتمنده اون قدر که هر چی که بخوام بهش نزدیکتر شم باید بیشتر ببخشم ببخشم از چیزی که دوست دارم وقتی میتونم ببخششم که ثروتمند تر شم این خدا که در همه چی هست در چهره دخترم در لبخند همسرم در لطافت برگ گلهام در مزه غذام این خدا که گفته بهم شاد باش رها باش نترس من به وقتش بهت میدم خزانه ام این قدر پر که تصوری براش نیست این خدا که هرچی ثروتمند ترشم نزدش محبوب تر میشم آخه شبیه خودش میشم مثل خدام بخشنده تر مهربانتر عاشق تر سلامتر وای چه قدر عاشق این خدام خدا جونم ربم دوست دارم .
سپاسگزارم خدا جونم عزیز دلم
سپاسگزارم استاد عزیزم که خدا رو به من نشون دادی
سپاسگزارم مریم شایسته عزیز که معنی نماز برام باز کردی
سپاسگزارم همه دوستانم در سایت
بهترین ها در دنیا و آخرت روبراتون آرزو میکنم .
به نام الله مهربان
روز شمار تحول زندگی من روز 39
اگر من درست متوجه شده باشم،قانون این است از آنجایی که هستم همان نقطه میتواند شروعی باشد برای دریافت آنچه که میخواهم.
یعنی من روی باورهایم کار کنم ،ذهنم را کنترل کنم نتایج کوچک دیده میشود و نشانه ها می آید شاید در اوایل نشانه ها خیلی کوچک باشد مانند آرامش،احساس خوب،راضی بودن اما با ادامه آن در مسیر به موفقیت های بزرگ خواهم رسید.
خداوند یک سیستم است و من هر فرکانسی که دارم ارسال میکنم همان را دریافت میکنم و واکنش گرا است و در واقع احساس خوب =اتفاقات خوب.
به نام خداوند هدایتگر و یاری رسانم
روز 39 سفرنامه
سلام استادم و مریم عزیزم و دوستان درجه یکم .
وقتی وارد سایت شدم اولین فایل هایی که گوش دادم فایل های مصاحبه با استاد بود وقتی طرز تفکر ایشون و منطقشون رو گوش میدادم حقیقت، هیچ گونه تناقضی و یا تضادی رو احساس نمیکردم و در درونم منطقشون رو قبول داشتم یه تفکر جدا از تعصبات،پیروی کورکورانه و یا افکار سطحی و … بود. اعتقادی که توش تفکر و تعمق حرف اول رو میزنه و من به عنوان شخصی که سالها بود که در میان کوهی از تضادها بودم و نمیتونستم مسیر درست رو تشخیص بدم مثل گنجی شد که راه درست رو نشونم میداد .تناقض ها برطرف شدن همه چیز برام واضح و روشن شد .
1.آره تکامل رو یاد گرفتم اینکه یادم باشه که در مسیر رشد باید یه تکامل رو طی کنم و باید قدم های پیوسته و کوچیک رو بردارم تا نتایج خودشون رو نشون بدن .یه مسیر منطقی .زمانی که باورهای قدرتمند کننده رو میسازم و در این مسیر میمونم.
2.یاد گرفتم که دیدم رو از اون خدایی که منتظر مجازات و توبیخ بنده هاست رو بردارم و بزارم روی اون خدایی که انرژی است.یه سیستمه که به فرکانس های من واکنش میده و من میتونم اون چیزی رو که میخوام بسازم .
3.یاد گرفتم به قانون رهایی پایبند باشم ،از لحظه لذت ببرم و احساس خوب رو بسازم و همه چیز رو بسپارم به همون خدایی که اجابت کننده ی من است .
4.آموختم که هر چه ثروتمندتر باشم نزد خداوند عزیز ترم چقدر متفاوته با تفکری که قبلا داشتم .
5.در مورد ثروت پاشنه های آشیلم رو پیدا کنم و روی اون ها کار کنم تا ثروت رو به زندگیم دعوت کنم .
6.آموختم در هر مرحله ای هستم وقتی الهامی دریافت میکنم بی چون و چرا انجام بدم .مطیع باشم .
7.برای هر کاری حتی قربانی کردن یه گوسفند و یا هر مورد جدیدی باورهای متناسب با اون رو بسازم و کم کم روش کار کنم و تکاملش رو طی کنم .
8.آموختم برای روزه و نماز و اعتقادات دینی خودم تفکر داشته باشم و بدون پیروی محض اون شکل خودم رو داشته باشم .بدون تبعیت های کورکورانه .
قرآن رو بخونم چندین بار تا خود خداوند هدایتم کنه به اون آگاهی درست .
هر فایل استاد پر از کلیدهایی که اگر روش تعمق کنی مسیر به روشنی خودش رو نشون میده .
من باید به عنوان شخصی که برای فهمیدن قرآن چندین بار سراغش رفتم اما همیشه در همون صفحه های اول موندم .و درجا زدم .برگردم و یه تصمیم بگیرم که واقعا اگر دنبال راه و مسیرم و اگر دنبال یه اعتقاد درست هستم هدایت بخوام و خودم جواب رو پیدا کنم نه اینکه مثل همیشه به دنبال ساده ترین راه یعنی پیروی از یه شخص باشم .باید خودم جواب رو پیدا کنم. مسیر خاص و ویژه ی خو دم رو برای سبک زندگیم بسازم .خودم باید پیدا کنم کلیدهایی که گیر کار من رو باز میکنه .منم که میتونم پازل ها رو کنار هم بزارم و برای خودم مسیر روشنی بسازم .استاد به روشنی داره مسیرش رو می گه و به زیبایی و راحتی از خواسته هاش با جسارت صحبت میکنه چون اون رابطه با خداوند رو با ایمان ساخته و میتونه با راحتی این مسیر رو ادامه بده مسلما ایمان و اراده و توکل قوی نیاز این راهه که با قانون تکامل هر روز بیشتر از روز قبل میشه .
خدایا ممنونم که هدایتم کردی به این تفکر و به این مسیر
استادم برای این آگاهی های ناب ممنون .که شدی وسیله ی دریافت این آگاهیها.
دوستان درجه یک برای یاداورهاتون .دستاوردهاتون و برای مهربونیات که به زیبایی مینویسید سپاس گزارم .
متشکرم .متشکرم.متشکرم
به نام ربّ
سلام با بی نهایت عشق
39. سی و نهمین رد پای من از این جعبه پر از شگفتی خدا
امروز من به تعهداتم عمل کردم و خوشحالم از اینکه قدم برداشتم و قدم های بعدیم رو به خودم و خدا تعهد دادم که به ایده هایی که بهم داده زود عمل کنم
امروز به ایده ای که خدا بهم گفته بود فروش پفیلا که روش جاکلیدی نقاشیمو بچسبونم هم پفیلا بفروشم هم نقاشیمو انجام دادم
ما شب مهمون دعوت بودیم ،صبح بیدار شدم گفتم برم ،نرم
ولی بعد گفتم باید قدم هامو بردارم همیشه مهمونی هست فوقش دیر تر میرم با داداشم میرم که از سرکار بیاد دنبالم و باهم بریم
ساعت 2 رفتم و پل طبیعت بردم تا بفروشم طبق گفته خدا
چون قبلا بهم پل طبیعت گفته بود دوبار اونجا رفتم ،امروزم گفتم خدا بازم برم اونجا اگه آره نشونه بده بهم که نشونه شو گرفتم و رفتم اونجا
از ساعت 3:45 تا 19 وایسادم و از 20 تا پفیلا 15 تاشو فروختم و 450هزار تمن شد
85 هزار تمن هم آخرش اضافه شد
اولش پارچه رو که خواستم پهن کنم زمین یه ذره مکث کردم ولی گفتم نه خدا همراهمه ، همه جوره حامیم هست خودش ایده شو داده خودشم مشتری شو میفرسته
وای کلی کیف کردم ده دقیقه نگذشته بود دو تا فروختم
کلی ذوق میکردم سپاسگزاری میکردم
خدا مشتری شد برام ،خدا لبخند شد رو لبای آدما که با لبخندشون انرژی خوب میفرستادن برام ، خدا قدرتشو بهم نشون داد امروز با قدمی که برداشتم
یاد حرف استاد عباسمنش افتادم که میگفت قدم بردار خدا خودش ادامه راهو بهت نشون میده
تا قدم برنداری خدا دست به کار نمیشه باید حرکت کنی و احساستو خوب نگه داری
تو خود پای در ره بنه و هیچ مپرس
و من احساسمو خوب نگه داشتم و گفتم من وایمیستم خدا میدونم که میفروشمشون تو برام مشتری میفرستی
دوبار خدا شگفت زده ام کرد وایساده بودم و هوا خیلی سرد بود ،وقتی هوا سرد باشه چشمای من پر میشه هرکس ندونه فکر میکنه گریه میکنم
بعد دستمم گذاشته بودم جلو دهنم و ها ها میکردم که گرم بشم
یه نفر رد میشد یهویی بهم گفت
خدا قوت نگران نباشیا همه رو میفروشی خدا بزرگه
بعد من لبخند زدم یه لحظه قبلش داشتم به خدا میگفتم نمیدونم دیگه تو قدرت داری خودت بفروششون خودت ازم بگیر
وقتی حرفشو گفت گفتم خدا تویی که از زبون این فرد گفتی بهم میدونم چشم به تو سپردم
بعد لبخند زدم و یهویی برگشت گفت ناراحت نشیا
خندیدم گفتم نه بابا چرا ناراحت
بعد یه خانم رد میشد دیدم خیلی نگام میکرد لبخند زدم بهش یهویی وایساد و گفت خدا قوت خیلی کیف کردم خیلی حس خوبی داشت
مردم با عشق به نقاشیام نگاه میکردن و خدا خیلی راحت برام مشتری فرستاد
بعد یه مشتری اومد 3 تا پفیلا گرفت 10 هزار تمن اضافه کارت به کارت کرد و بهش گفتم به جاش جاکلیدی بردار نگرفت و رفت
بعد یکی یه بسته پفیلا کرفت 100 هزار تمنی داد خواستم پولشو برگردونم 70 برگردونم دیدم رفت هرچی گفتم بقیه پولتونو برگردونم گفت نمیخواد و سریع رفت
سومین بار من تو تاریکی شب که همه در رفت و آمد به سمت پارک بودن داشتم آدما رو نگاه میکردم و تو دلم با خدا حرف میزدم که یهویی برگشتم دیدم یکی خم شد و رفت 5 هزار تمن گذاشته بود روی پارچه ای که پفیلا هامو گذاشته بودم
اولش گفتم چرا ولی بعد هدیه از طرف خدا دونستم و تشکر کردم از خدا
بعد همینجور داشتم با خدا حرف میزدم میگفتم خدا تو برای من امروز قدرتتو باز هم نشون دادی تا قدم های بعدیمو بردارم برای تکاملم
و من فردا کلاس دارم و بعد کلاسم میرم جاکلیدیامو به عمده فروشیا نشون بدم یقین دارم دوباره خدا برام شگفتانه شو مثل امروز نشون میده
قانونش اینه :
من قدم بردارم برای ایده هایی که داده و خدا قدمای بعدی رو بهم میگه
اینو از حرفای استاد چند روزه که بیشتر دارم به خودم تکرار میکنم
من وقتی وایسادم اونجا داشتم تصور میکردم که طراح و ایده پرداز طلا و جواهراتم وخودمو تو هدفم تصور میکردم و خیلی شیرین بود و سپاسگزاری کردم از خدا که طراح ناب هستم و فقط با خودم در حال رقابتم هر روز
هر لحظه سعی میکنم نسبت به لحظه قبلم قوی تر ،شجاع تر ، و عمل گراتر باشم
خدایا بینهایت ازت سپاسگزارم خدایا شکرت
برای تک تکتون بینهایت عشق شادی و سلامتی و آرامش و ثروت و بهترین هارو میخوام
به نام خالق زیبایی ها
” روز 39 ام سفرنامه”
تشکر میکنم از خانم شایسته عزیز بابت متن زیباشون در مورد توحید و صلاه چقد قشنگ توضیح دادین
توحید یعنی تغییر همه جنبه های زندگیم رو یک مسابقه تک نفره بدونم فقط خودم تنهام نه خانواده دوست کشور دولت هیچ چیز تاثیری نداره و نمیتونه کمکی کنه فقط خودمم که میتونم به خودم کمک کنم و تغییر بدم باورهام رو و بدونم که من بخشی از انرژی هستم که خالق کل جهانه و من قدرت خلق زندگیم رو دارم
تحسین میکنم رابطه تون رو استاد تو فایل گفتین همه چی تمامه واقعا چقدر من از خانم شایسته یاد گرفتم نکات خانه داری رو ارگانایز کردن رو که چقدر با عشق انجام میدن علاوه بر خانه داری ایشون خیلی خوب به قوانین عمل میکنن و خیلی خوب مینوسین در مورد قوانین
در مورد رابطه با خداوند واقعا چیزی نیست که ما تقلید کنیم واقعا نماز خوندنی که فقط از روی عادت و تقلید از گذشته ها بود یعنی اگه خسته بودم از بیرون میومدم با خستگی میرفتم تند تند نمازم رو میخوندم فقط بخاطر ترس از اینکه گناهه من اگه نخونم اما الان میگم این چه رابطه ای نه عشقی فقط از روی ترسه خدا چه نیازی داره به این دولا راست شدن من نمازی خوبه که اتصال باشه درونش وصل بشی به خداوند عشق باشه نه تقلیدی و از روی ترس
هر لحظه که وصل بشیم به خداوند در حال نمازیم
ممنونم که شما باعث شدین من قرآن رو بشینم از
اول با معنی بخونم
خدایا سپاسگزارم بابت این مسیر زیبایی که منو هدایت کردی و ازم حمایت میکنی
سری فایل های دانلودی توانایی کنترل ذهن
مصاحبه با استاد |مصاحبه با استاد | قسمت 4
در هر لحظه دلها با نام و یاد تو آرام می گیرد
الا بذکرالله تطمئن القلوب
با درود و وقت بخیر خدمت همه ی عزیزانم در این سایت عزیز و استاد عباسمنش و خانم شایسته جانم
خدا رو شکرت که امروز هم طبق تعهدم آمدم در این قسمت از سری فایل های دانلودی توانایی کنترل ذهن چون به خودم عهد بستم که بصورت روزشمار و رندم تمام فایل های این قسمت رو ببینم و نت برداری کنم و کامنت دوستان رو بخونم و کامنت دریافت آگاهی های هر قسمت رو بنویسم و ردپایی از خودم بجا بگذارم خدایا شکرت
هو الظاهر و هو الباطن
هو الاول هو الآخر
خداوند همه چیز است اول آخر بالا پایین چپ راست ظاهر و باطن در ذهن ما نمی گنجد اما به آن چیزی که ما هستیم واکنش نشان می دهد آبی است که به شکل ظرف ما درمی آید اگر رزاق وهاب و رب بودن او را باور کنیم رزاق وهاب و رب است به هر شکلی او را باور کنیم همان است.
باورهای خود را در زمینه ی قانون رهایی بیان کنید؟
قانون رهایی چیست
رهایی به این معناست….
اینکه از هر چیزی که اکنون در دسترس ما هست لذت ببریم به احساس خوب برسیم تا به سایر خواسته های خود نیز دست یابیم
اینکه نگران نتیجه نباشیم و از سفر زندگیمون لذت ببریم و به جای تمرکز رسیدن به مقصد از لحظات اکنون مون لذت ببریم ..
در مورد پول و ثروت استاد جمله ی تاکیدی زیبایی رو بیان کردند اینکه هر چقدر ثروتمند تر شوی نزد خداوند محبوب تر و عزیزتری
باورهای ثروت ساز و قدرتمندی که همیشه می گویم
خدایا شکرت من باور دارم هر چقدر پولدارتر و ثروتمند تر باشم آزادتر زندگی می کنم و به خداوند نزدیکتر می باشم
خدایا شکرت اگر آگاهی خداوند در وجود من جاری شود دیگر هیچ محدودیتی در مورد پول ثروت ندارم چون منبع این ثروت خودش نامحدود است
وفور و فراوانی الهی در زندگیم با سلامت در امور مالی من همواره جاریست
امروز و هر روز وفور و فراوانی و موهبت ها و موفقیت های بینهایت الهی در زندگیم چندین برابر شده است
در مورد خوابیدن و بیدار شدن استاد سوال شد اینکه استاد ساعت خواب مشخصی ندارند و به صورت کاملا شهودی الهامی و هدایتی زندگی می کنند. چون وقتی کسب و کارشون عشق شون باشه ساعت خاصی برای کار کردن روی خودشون ندارد ..
وقتی در مورد ساعت خواب و بیدار شدن صحبت به میان میاد بنظر من هر کسی بنا به شرایط زندگیش باید خواب و بیداری شو تنظیم کنه مثل کارها و شغل های خدماتی و پرسنل بیمارستان ها و یا آتش نشان های عزیز و یا کارگران و یا کارمندان و یا هزاران شغل و کسب و کار که ساعت خواب و بیداری شون متفاوتع و البته هر کسی می تونه شرایط خواب و بیداری شو خودش تنظیم کنه ولی چقدر خوبع که بخاطر جبر و یا اجبار این خواب و بیداری ها وجود نداشته باشه. ..
من خودم سعی می کنم شب ها خیلی زود بخوابم. هر چند شاغل نیستم ولی عشق به کار کردن در این مسیر هدایتی سبب شده که شرایط خاصی رو برای خودم داشته باشم من معمولا سعی میکنم شب ها بعد از غروب آفتاب و صبحها قبل از طلوع خورشید یکسری کارها رو انجام بدم … البته دو ساعت قبل از خوابم باید آماده ی خوابیدن بشم .. یعنی یک سری مراسم قبل از خوابیدن دارم اینکه مسواکمو میزنم بعدش میام توی رختخواب دفترهامو باز می کنم و سپاسگذاری هامو با یک احساس خوب می نویسم و دفتر ستاره ی قطبی و کارهای روزانه و برنامه های صبح روز بعدمو می نویسم و بعدش شروع می کنم به خواندن کامنت های دوستان و دیدن و گوش دادن یک فایل و بعدش نمی فهمم چطوری به خواب عمیقی رفتم چون خیلی خیلی دوست دارم موقع سپیده دم صبحگاهی بیدار بشم و شکرگذاری و مدیتیشن های موزیکی و کلامی از اساتید مدیتیشن رو گوش میدم و سپاسگذاری هامو تا طلوع آفتاب انجام میدم و بعدش دوباره شروع به نوشتن و توی سایت حضور پیدا می کنم خلاصه ی کلام سحرخیزی رو دوست دارم بعضی وقت ها هم قبل از ظهر یک کوچولو خواب نیمروزی دارم گاهی صبحها میرم پیاده روی و کوه تپه ی نزدیک خونه مون و فایل های استاد رو گوش میدم و گاهی عصرها میرم که غروب خورشید رو ببینم و همانجا نیایش میکنم و از خداوند تشکر و قدردانی می کنم و این عبادت شبانه روزی رو خیلی دوست دارم و از اینکه بشکل خاصی دولا راست نمیشم .و یا یک سری کلماتی که به اون شکل عام جامعه بعنوان نماز خواندن یاد می کنند و میگنن و تقلید به شیوه ی گذشته گان رو خیلی وقته کنار گذاشتم بلکه به سبک و شیوه ای که دوست دارم از خداوند تشکر و قدردانی می کنم به شیوه ی خودم نماز و عبادت و صلاه و پرستش می کنم و با اینکار هر لحظه از خداوند سپاسگذاری می کنم و از اینکه زمان و مکان خاصی برای عبادت های شبانه روزی ام وجود ندارد خیلی خیلی لذت میبرم و خداوند بر من آسان کرده آسانی های عبادت و سپاسگذاری هامو بر من
و از اینکه با خداوندی که من شناختم یک ارتباط کاملا قلبی و عمیق و درونی برقرار کردم سپاسگذارم و نیازی نیست که به سبک و شیوه ی ادیان دینی عمل کنم و برام همیشه سوال بود که لا اکراه فی دین یعنی چه؟؟؟ (در دین هیچ اجباری نیست) با این منطقی که در قرآن آمده حجت بر من تمام است که اعتقادات توحیدی و الهی من هیچ ربطی به هیچ دینی ندارد ولی متاسفم برای ادیان دینی که عبادت رو فقط در مهر و تسبیح و بت کردن افراد و گنبد و بارگاه میدانند و زور و جبر و اجبار و سرنیزه و کشت و کشتار رو سر لوحه ی دین خودشون میدانند و اگر به شیوه ی دیگری از خداوند عبادت کنی مُرتد و مفسد فی الارض شناخته میشی .. خدایا شکرت که بلطف آموزه ها و آگاهی های استاد عزیزم در مدار هدایت های الهی تو هستم و از اینکه از این خواب خرگوشی بی خردی و ناآگاهی و جهل و نادانی بیدارم کردی ممنون و سپاسگذارم خدایااا شکرت
من باور دارم که خداوند یک انرژی است
و این انرژی قابل تبدیل شدن به هر آنچه که در ذهنم بسازم شکل میدهد و تبدیل به واقعیت و تجربه ی زندگیم شده است
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خدایا شکرت که من ایمان دارم تو نیرویی برتر از کل نیروها و قدرت های جهانی هستی که جهان رو خلق کرده و داره هدایتمان می کند..
خدایااا شکرت که هر لحظه در مدار هدایت های درست و صحیح الهی ام هستم
یُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ…اوست که امر عالم را از آسمان تا زمین تدبیر میکند
خدایااا شکرت که هر لحظه در مدار زمان و مکان درست و مناسب جادویی و در شرایط روابط افراد درست ومناسب و جادویی و در موقعیت های درست و جادویی و در همزمانی های درست و مناسب جادویی هدایتم می کنی
چون من باور دارم خداوندی که این جهان رو با تمام متعلقاتش خلق کرده ما رو همچنان هدایت می کند علینا الهدیٰ و بهترین ها رو وارد تجربه ی زندگیم می کند در جهت دریافت اهداف و خواسته های مقدس الهی ام
خدایااآاا شکرت که تمام کارها و برنامه ها و امورات زندگیم را سرو سامان بخشیدی قبل از اینکه نگرانش باشم و بترسم و قبل از اینکه ضرر و زیانی باشد و قبل از اینکه من برسم چیده مان و برنامه ریزی و هماهنگ و هندلش کرده ای.. خدایاا شکرت که با مدیریت الهی والاترین هدایت ها در زندگیم حاکم است. الهی آمین
خدای مهربانم وجودم را از آگاهی های ناب الهیت پر و لبریز کن
باید همیشه بخودمون یادآوری کنیم که ورودی های ذهن مون رو کنترل کنیم
لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ
شکر نعمت به جای آرید شما رو میافزایم
صَدَّقَ بِالْحُسْنَىٰ ، فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَىٰ
اگر خوبیها رو به خوبی تصدیق کنید ، ما هم شما رو آسون میکنم برای آسونیها
خدایا من رو آسون کن برای تسلیم و رها و آزاد بودن در برابر خودت
خدای مهربانم شکرت به من نعمت شکرگزاری نعمتهای بیشمارت را عنایت کردی
من باید همیشه استادم رو الگو قرار بدم و این سوال رو از خودم بپرسم
خدایا چگونه میتوانم از این بهتر و بهتر شوم. و خودم را متعهد به نتیجه کنم و همانند استادانم با نتایجم صحبت کنم ؟ خدایا خودت هدایتم کن
خدایاااا تنها فقط و فقط ترا می پرستم
و تنها فقط و فقط از تو یاری می خواهم
IN GOD WE TRUST
ما به خداوند اعتماد داریم
IN GOD WE TRUST
به نام تنها فرمانروای کل کیهان خدای مهربانم خدای مهربانم خدای وهابم خدای رزاقم سپاسگزارم
سلام عزیزان جان
گام پنجم
رابطه درونی با خداوند، با “تفکر” ایجاد می شود نه با تقلید
سوره قمر
الله و اکبر از هدایت خداوند
که اینچنین زیبا و عالی و واضح وقتی در مدار دریافت باشی جان جانانم مدیریت میکند تمام جهان را برای اون لحظه تا بنده تر و تسلیم ترش باشیم و ایمانمون قوی تر و نتایج پایدارتر باشد
اقْتَرَبَتِ السَّاعَهُ وَانْشَقَّ الْقَمَرُ ﴿1﴾
نزدیک شد قیامت و از هم شکافت ماه (1)
وَإِنْ یَرَوْا آیَهً یُعْرِضُوا وَیَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ ﴿2﴾
و هر گاه نشانه اى ببینند روى بگردانند و گویند سحرى دایم است (2)
وَکَذَّبُوا وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ وَکُلُّ أَمْرٍ مُسْتَقِرٌّ ﴿3﴾
و به تکذیب دست زدند و هوسهاى خویش را دنبال کردند و [لى] هر کارى را [آخر] قرارى است (3)
استاد خدا حفظ تون کنه. آمین.
طبق قانون جهان به هر چیزی توجه کنیم از همان جنس بیشتر وارد زندگی مان میشود
قانون احساس خوب=اتفاقات خوب
خداوند یک سیستم است که ما هر جوری که هستیم هر فرکانسی که بهش میدیم همون میشود برای ما
هر جوری که باورش کنیم همان میشود همه کس را
لا زمان و لامکان
چقدر زیباست این خداوندی که هر لحظه در حال هدایت کل کیهان است
یه لحظه یاد اون شبانی افتادم که با زبان خودش با خدا حرف میزد
دید موسی یک شبانی را به راه
کو همی گفت ای خدا و ای اله
تو کجایی تا شوم من چاکرت
چارقت دوزم کنم شانه سرت
ای خدای من فدایت جان من
جمله فرزندان و خان و مان من
تو کجایی تا سرت شانه کنم
چارقت را دوزم و بخیه زنمجامه ات شویم شپش هایت کشم
شیر پیشت آورم ای محتشم
ور تو را بیماریی آید به پیش
من تو را غمخوار باشم همچو خویش
دست ِ کت بوسم بمالم پای کت
وقت خواب آید بروبم جای کت
گر ببینم خانه ات را من دوام
روغن و شیرت بیارم صبح و شام
هم پنیر و نان های روغنین
خمرها چغرات های نازنین
سازم و آرم به پیشت صبح و شام
از من آوردن ز تو خوردن تمام
ای فدای تو همه بزهای من
ای به یادت هی هی و هی های من
زین نمط بیهوده می گفت آن شبان
گفت موسا با کی استت ای فلان ؟!
گفت با آن کی که ما را آفرید
این زمین و چرخ از او آمد پدید
استاد عزیزم چقدر زیباست که هزاران راه برای رسیدن به خدا وجود دارد
هر کسی این قطب نما در درونش وجود داره
خداوند از روح پاکش در ما دمیده تا هر لحظه بهش وصل باشیم
خدا یا شکرررررررررت
من تسلیمم تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری میجویم مرا به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت کن نه کسانی که بر آنها غضب کرده ای و ن گمراهان
خدایا شکرت
من به هر خیری از تو بهم برسد سخت محتاجم و فقیر و نیازمندم
فقط روی تو حساب باز کرده ام
هر جوری که باورت کنم به همان شکل برایم در میایی
خدایا شکرت برای این سیستمی بودنت
وقتی افکار خوبی دارم وقتی آرامش دارم وقتی با ذهن خالی میام سراغت بخدا که وجودم معجزه میشود
قشنگ میفهممت قشنگ آرامش و صلح درونی و حال خوب را حس میکنم
میدونم از کجا داره آب میخوره
هر وقت هم که نجواها شروع میشه
اون حال بد رو هم دارم میفهمم که نجواها از طرف شیطان است و داره ترس و نگرانی رو در من ایجاد میکنه
و معجزه زندگی ام اینه که سریع
متوجه میشم به اندازه ایمانم توجهم را میبرم روی نعمتها روی داشته های زندگی ام روی سلامتی خودم و عزیزانم روی بهبود شخصیتم
روی لحظه های که خداوند کارها را برایم آسان کرد و تمام کارهایم را مدیریت کرد و در هر لحظه با من هست و مراقب و نگهبانم است
خدایا شکرت که منو و خدا یکی هستیم هر چقدر با خدا باشم بیشتر پادشاهی میکنم
بخدا کت بارها پادشاهی کردنم را دیده ام موقعی که فقط روی خدا حساب باز کردم و وصل بودم بهش
خدایا شکرت
همین که هر روز صبح یه سوره و آیاتی رو از قرآن برام باز میکنه و روزم را میسازد
ایمان و توکل و اعتماد م را بخودش بیشتر میکند بیشتر برام باور پذیر میشود که خداوند در هر لحظه داره من و تمام کیهان را مدیریت میکند داره توام جهانیان را بر عهده دارد
و هر کسی هر مسیری را بخواهد در همان مسیر هدایتگرش میشود
همه چیز میشود همه کس را
خوب بخواهیم ازش برامون خوب میشه
مسیر نادرست هم بخواهیم همان میشود
کُلًّا نُمِدُّ هَؤُلَاءِ وَهَؤُلَاءِ مِنْ عَطَاءِ رَبِّکَ وَمَا کَانَ عَطَاءُ رَبِّکَ مَحْظُورًا ﴿20﴾
هر یک از این دو گروه را از عطای پروردگارت بهره و کمک میدهیم، و عطای پروردگارت هرگز از کسی منع نمیشود(20)
خدایا شکرت
چقدر آیات توحید ی بهم قدرت و فهم بیشتری میدهد این فضل و بخشش خدا وند است که هر لحظه بر من منت میگذارد و مرا در این مسیر زیبای الهی استمرار و متعهد و ثابت قدم تر میکند
واااای استاد چند روز هست که وقتی به گذشته ام فکر میکنم و از خودم سوال میپرسم که آیا دوست داری که به گذشته برگردی این مسیر را ادامه ندهی؟؟
در زمانی که نجوا ها میاد و میخوان ناامیدم کنند که برگرد به مسیر گذشته
یعنی صدای قلبم را واضح میشنوم که مسیر درست و سعادت همینجاست
از رحمت خدا ناامید نباش و لطف خداوند شامل حالم میشود و بهم زیبایی ها و نکات مثبت جهان اطرافم و نعمتها را بهتر دیدن و قدردان تر بودن برای داشته هایم را برایم پر رنگ تر میکند و همون لحظه قشنگ آرامش و حال خوب درونی ام را حس میکنم
قشنگ وصل میشم به اصلم
خدا یا شکرررررررررت
برای کنترل ذهنم و تقوا ی الهی را پیشه کردن و پرهیزکار بودنم و ترس از خدای خودم
وقتی به این توحید ی می اندیشم و آیه انا لله و انا الیه راجعون را تکرار میکنم
و همانطور که جهان در حال رشد و پیشرفت است و هر چیزی در حال تغییر است و هر جور که ما به این جهان انرژی بدیم به همان شکل در میاید جهان پویاست و هر کسی خودشو با پویایی و حرکت کردن به سمت خواسته ها و رشد و گسترش جهان ببرد و از هر لحظه لذت ببرد و با هدایت های خداوند قدم بردارد و عمل کند و به توسعه جهان خدمتی کند و مرگ را نزدیک بخودش بداند و از خدا بترسد و همواره در مسیر درست الهی ثابت قدم باشد
جهان براش کرنش میکند
در همه کس و همه چیز خدا را ببینیم و لذت ببریم در هر موقعیتی در هر مکان و زمانی که قرار گرفتیم فقط آرام باشیم و لذت ببریم
چون هر کسی جهان خودش را دارد
هر کسی خودش داره اتفاقات زندگی اش را خلق میکند
یه باور قوی دیگه که به تازگی برام پر رنگ شده
اینکه خداوند زنده میکند و میمیراند و دوباره زنده میکند
پس باید در این بازه زندگی تا مرگم انتخاب کنم در مسیر خداوند باشم یا مسیر شیطان
چون با بازگشتم بسوی خداوند زنده میشوم و تمام اعمالی که در بعد انسانی در زندگی مادی انجام داده ام بهم نشان داده میشود
و این حق انتخاب را به خودم داده که در کدام مسیر باشم و او همواره در همان مسیر مرا هدایت میکند
خدایا شکرت با تمام وجودم امروز هم تعهد میدهم در حضور یکتایی خودت و خودم در این سایت معنوی در حضور دوستانم تعهد میدهم که میخواهم با تک تک سلولهام در مسیر خداوند قدم بردارم و تسلیممم هیچی نمیدووووونم خودت کمکم کن تکاملم را بدرستی طی کنم و هر لحظه بندگی تو را بجا آورم
هر لحظه آسان شوم بر آسانی ها
خدایا شکرت که هر روز دارم روی تعهدم کار میکنم
برای اقدام در هر کاری هدایت میشوم به قرآن و با زبان ساده و روان و گویا با من حرف میزنی و بقدر فهمو درکم در اون زمان هدایتها را متوجه میشوم و آرام و آسوده خاطر هستم صبر الهی در درونم داره بیشتر و بیشتر میشود
خدایا شکرت
که همواره در بهترین زمان و بهترین مکان و بهترین شرایط قراردارم تا درکم از سیستمی بودن جهانت بیشتر و بیشتر شود
تا درکم از خالق بودن خودم بیشتر شود .تا درکم از هر کسی هر جایی که هست دقیقا جای درستشه بیشتر شود
تا درکم از دلسوزی های بیجا و حمایت های نابجا و از جای خداوند کنار رفتن را بهتر بفهمم
خدایا شکرت که در مسیر مستقیم ات هستم
همان مسیر توحید ی که سرسبز و زیبا و با صدای خوش پرنده ها و درختان زیبا و پر از نعمت و برکت الهی سوت زنان حرکت میکنم
خدایا شکرت که چرخ زندگی ام روانتر شده
خدایا شکرت که به افکارم بیشتر نزدیک شده ام
دارم تکاملی بهتر درک میکنم که افکارم را رصد کنم و باور پشت هر فکرم را متوجه بشم
ایراداتم را بهتر میتونم پیدا کنم
مقاومتهایم را میتونم کمی کمتر کنم
ذهنم را بهتر میتونم کنترل کنم
نعمتها را بیشتر میبینم .فراوانی نعمت و ثروت را بیشتر باور کرده ام
قدردان تر شده ام
سپاسگزارتر شده ام
بهتر میفهمم که نزدیکترین فرکانس به خداوند فرکانس شکر گذاری است
هر وقت افت فرکانسی میگیرم
میدونم که دارم از ریل خارج میشم
باید سریع مسیر را با دیدن نعمتها و نشانه ها و ایده های الهامی خداوند درست کنم
دیدن نعمتها و داشته ها داره میشه جزیی از وجودم
رهاتر شدنم را بهتر درک میکنم
پیشرفت تکاملی را بهتر درک میکنم
میدونم که باورهای من یه شبه بوجود نیومده که یه شبه هم از بین برود
باید هر روز روی خودم کار کنم
ورودی های ذهنم را کنترل کنم
به جهان اطرافم بیشتر دقت کنم
وقتی چیزی را میبینم و میشنوم و احساس خوب و بدم را میفهمم
در خودم بنگرم که آیا این دیده ها و شنیده ها داره چیزی به من یاد میدهد یا همون انرژی ام را هم میگیرد
استاد لطف خداوند است که تو این مورد دارم خوب عمل میکنم
بهتر میتونم ریشه هاشو پیدا کنم در وجودم و وقتی هدایت میشم به راه حل
چون خداوند در هر مسئله راه حل همون مسئله را در درونش قرار داده
به ابن باور قوی رسیده ام و و قدرت خداوند همراهم هست تا منو رشد بده
وقتی تسلیم میشوم و احساس عجز و ناتوانی در برابر قدرتش میکنم خیلی زودتر به اندازه چشم بر هم زدن هدایتم میکند به راه حل
همین دیروز وقتی داشتم مینوشتم از نعمتها و شکر گذاری و تمرین ستاره قطبی
ذهنم داشت نجوا میکرد
یه لحظه وایسادم ببینم داره چی میگه
متوجه شدم که داره بهم میگه تو چون طبقه بالای خانواده همسرت هستی نمیتونی پیشرفت کنی ؟؟!!
از خدا هدایت خواستم شروع کردم به نوشتن همین نجوا و اومدن هدایت خداوند
بهم گفت برو نکات مثبت این عزیزان را بنویس هر کدومشون که تو ذهنت پر رنگ تره و پاشنه اشیل هست اون آدم رو بنویس
شروع کردم به نوشتن نکات مثبت این عزیزان بخدا چندین صفحه از نقاط مثبت را براحتی پیدا کردم و نوشتم
همون لحظه که من شروع کردم به نوشتن
نشانه ها از در و دیوار اومد
همون لحظه بخدا مادر همسرم برام یه هدیه گرفته بود در ازای کاری که براش انجام داده بودم
یه هدیه گرفته بود
غذایی که درست کرده بود و میدونه که من سبک سلامتی دارم برام به اون سبک کنار گذاشته بود و برام آورد .
برا بچه ها به سبکی که دوست دارن غذا درست کرده بود و بچه های منم صدا زد که برن پیشش غذا بخورن
و کلی مهربانی و محبت و عزت و احترام
و همه رو در هر لحظه ای که اتفاق میافتاد را در دفترم مینوشتم
و ذهنم را خفه کردم
گفتم چه حرفیه که میزنی
مگه این نیست
این همه نعمت و ثروت و فراوانی و عشق و محبت
بارها بوده که خداوند از طریق دستانش بهم لطف داشته و حامی من بوده
و هر لحظه شکر گذاری کردم برای نعمتهای زندگی ام
بخدا که همینه بارها و بارها باید بخودمون نعمتهای خداوند را یاد آور باشیم
اگه یه تضادی هم پیش بیاد باید یادم باشه بهش خوش آمد بگم. که ابن تضاد یه خبر خوب داره برام
بشینم از درون خودم پیداش کنم
ببینم من چه ایرادی دارم من چه باوری دارم پشت این تضاد باید آسان شوم بر آسانی ها
خدایا شکرت من تسلیمم هرآنچه دارم از آن توست مالک اصلی تویی عاشقتم جان جانانم سپاسگزارم
خدایا شکرت
استاد چون در مسیر راست و رشد هستم خداوند از در و دیوار از ایمان و زمین داره نشانه ها رو برام میفرسته تا من بشناخت بیشتری از خودم برسم و متوکل تر باشم که هر کس بر خدا توکل کند خدا برایش کافیست
دیروز به همسرم پیامک دادم که برا پسرم چندتا وسیله بیاره
بعد از اونجایی که من باید هدایت میشدم
همسایه نازنین مان زنگ زد و یه وسیله از همسرم میخواست که گفتم همسرم الان خونه نیست
بهش میگم جواب میدم بهتون
زنگ زدم همسرم با لحن تند صداش فهمیدم سرش شلوغه و بهم گفت چقدر پیامک میفرستی رو گوشیم
منم فقط کار همسایه مون رو بهش گفتم و قطع کردم
اولش کمی ناراحت شدم
ذهنم کارشو خوب بلده از هر موقعیتی سو استفاده کنه
تا خواست شروع کنه آره اون برات ارزش قائل نیست
وقت برای همه داره جز تو
تو نطفه خفش کردم نزاشتم ادامه بده
گفتم این چه حرفیه میزنی بارها با عشق جوابم رو داده
بارها گفته هر وقت چیزی خواستی فقط پیامکش رو بفرست ر و گوشیم تا یادم باشه بیارم هر وی که خواستی
بارها خودش زنگ زد ه چیزی لازم هست بگو تا بیارم
الآنم حتما سرش شلوغه
میدونم که حجم کارهاش زیاده
انسان مسئولیت پذیری هست
برای مشتری و ارباب رجوع ارزش قائل هست
الان سر ظهره خسته است که این برخورد را داشته
و همه افکار م رو داخل دفترم نوشتم و رها کردم
و بابت وجود عزیزانم شکر گذاری کردم و حالم همون لحظه عالی شد بخدا
وقتی اومد خونه وسایلی که گفته بودم رو خریده بود
حتی یکیشون رو اشتباه گرفته بود همون لحظه دوباره برگشت تعویضش کرد و اومد
با خنده و شادی کنار هم خوش بودیم بلطف خداوند و کارهمسایه هم راه انداخت و فقط ذهن من داشت منو از این حس و حال خوب دور میکرد که بلطف خداوند با گفتگوی مثبت ذهنی تمام اتفاقات به نفع من شد
خدایا شکرت من به هر خیری از جانب تو فقیرم
تمام اتفاقات زندگی ام الخیر و فی ما وقع است
خدایا شکرت من تسلیمم هیچی نمیدووووونم بدون تو هیچی نیستم
و ادامه آیات سوره قمر
وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ ﴿17﴾
و قطعا قرآن را براى پندآموزى آسان کرده ایم پس آیا پندگیرنده اى هست (17)
کَذَّبَتْ عَادٌ فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ﴿18﴾
عادیان به تکذیب پرداختند پس چگونه بود عذاب من و هشدارها[ى من] (18)
وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ ﴿22﴾و قطعا قرآن را براى پندآموزى آسان کرده ایم پس آیا پندگیرنده اى هست (22)
کَذَّبَتْ ثَمُودُ بِالنُّذُرِ ﴿23﴾
قوم ثمود هشداردهندگان را تکذیب کردند
وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ ﴿32﴾
و قطعا قرآن را براى پندآموزى آسان کردیم پس آیا پندگیرنده اى هست (32)
کَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ بِالنُّذُرِ ﴿33﴾
قوم لوط هشداردهندگان را تکذیب کردند (33)
إِنَّا کُلَّ شَیْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ ﴿49﴾
ماییم که هر چیزى را به اندازه آفریده ایم (49)
وَمَا أَمْرُنَا إِلَّا وَاحِدَهٌ کَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ ﴿50﴾
و فرمان ما جز یک بار نیست [آن هم] چون چشم به هم زدنى (50)
خدایا شکرت
من تسلیمم هیچی نمیدووووونم
در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت دوستون دارم الهام جون عزیز دردانه خداوند عالم
به نام رب العالمین
سلام به استاد جان جانان و مریم جان شایسته و دوستان گلم
الهه ام
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ﴿1﴾به نام خداوند رحمتگر مهربان (1) الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿2﴾ستایش خدایى را که پروردگار جهانیان (2)
الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ﴿3﴾رحمتگر مهربان (3)
مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ ﴿4﴾ خداوند روز جزاست (4)
إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ ﴿5﴾ تنها تو را مى پرستیم و تنها از تو یارى مى جوییم (5)
اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ ﴿6﴾ما را به راه راست هدایت فرما (6)
صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ ﴿7﴾راه آنان که گرامى شان داشته اى نه [راه] مغضوبان و نه [راه] گمراهان
اگه من بخوام بدون تعصب و باورهای قبلی فقط به همین سوره رجوع کنم میتونم دروازه ی خوشبختی و سعادت رو به روی خودم باز کنم
و این آیه که إِنَّـا لِـلَّـهِ وَ إِنَّـا إِلَـیْـهِ رَاجِـعُـونَ ما از خداییم وبه سوی او برمیگردیم رو قبلاً ها با شنیدنش جوری ترس برتمام وجودم رخنه میکرد که مرگ رو فقط در این میدیدم که میرم اون ور جهنم و به خاطر نمازهایی که نخوندم روزه هایی که نگرفتم آهنگ هایی که تو محرم گوش کردم و به خاطر مویی که ازپر شالم اومده بود بیرون هی خدا آبجوش ها شو میریزه سرم و هزاران گناهانی که گناه نبودن به قول استاد تو ذات منه انسانه که رهاو آزاد باشم طناز باشم شاد باشم ولی به خاطر اینکه من بدون فکر قبول کرده بودم دنبال روئه بقیه باشم وقتی اسم مرگ میومد فقط میتونستم تصویر خدایی که داره منو عذاب میکنه رو ببینم نه این خدایی که الان باهاش عشق میکنم میدونید من همیشه دلم میخواست با یک پسر بی نهایت مذهبی ازدواج کنم که توسط اون برم بهشت چون اون پاکه پس منم میتونه ببره بهشت یعنی واقعا خودم به حال خودم و دوران گذشتم تاسف خوردم بعد انتظار دارم با این باورهای درب و داغون در عرض یک سال همه چی عوض بشه نه نمیشه تا من خدارو باور نکنم اونم تکاملی چیزی درست نمیشه استاد جلسه دوم ثروت 3باعث شد که کمی پی ببرم خدا کیه چیه اصلا منی که وقتی کسی میمرد ناراحت میشدم الان خوشحال میشم از مرگش نمیدونم طبیعیه یانه واقعا نمیتونم دیگه مثل قبل باشم که تا چهلم طرف صبر میکردم بعد ابروهامو برمیداشتم تا این حد من بودم اما الان راحت شدم که من با ابروهای پر چه کمکی میتونم به اون مرده بکنم یا حتی با غمگین نگه داشتنه خودم و هزاران مثالی که فقط تو مذهب منه یا چشم زخم رو در ناخودآگاهم دارم که یک چشم میتونه زندگی فردی رو خراب کنه یا بیمار کنه فردی رو یا حتی باعث مرگ بشه و انگار در مورد خودم این فکرو میکنم که من هم میتونم تاثیری توی زندگی دیگران بزارم با چشم هام درصورتی که از بس با این ادم ها رفت و آمد کردم به خودمم شک کردم که نکنه منم اره به خاطر همین دیدگاه خودم در مورد خودم باعث شده کمی از دیگران دوری کنم و حسابی به خودم برچسب بزنم وهمسرم مثال قشنگی زد در مورد چشم زخم که اگه وجود داشت که جنگ عراق و ایران به 8سال طول نمیکشید چون میگفتن هرکی چشم میزنه بیاد لب مرزها هر عراقی اومد چشمش بزنه بمیره و جنگ چند روزه تموم میشد دیگه و وقتی فایل شما رو در مورد چشم زخم دیدم گفتم درسته واقعا اما تا باورش کنم طول میکشه چون متاسفانه تو خانواده هایی زندگی کردم و میکنم که فقط تو کار اینن دعا بنویسن برای رفع چشم زخم ازاین مهره ها بزنن به بچه هاشون من به حرف مخالف اینکار بودم ولی در ناخودآگاهم چیز دیگه ای وجود داشت ولی خدارو شکر میکنم که در حال بهبود خودمم و دارم به قول استاد هی رنگ می ریزم روی کاشی های سیاه درونم تا آخر عمرم باید روی این باورها کار کنم ولی حسین برعکس منه و تحسینش میکنم وچون بیشتر همراه استاد بوده در این مورد باورهای خوبی داره یا حتی زمانی که مادرشون فوت شد خیلی زود به خودش اومد و من اون موقع ها از قانون نمیدونستم و قضاوتش میکردم اما الان تحسینش میکنم که به قانون عمل کرد
واقعا اگه من خدارو درست بشناسم و هدایت هاشو نادیده نگیرم به خدا همه چی درست میشه به شرطی که اول دلم روپاک کنم از هر باورهای قبلی در مورد خدا استاد فایل های اخیر شما باورهای قوی رودر مورد خداوند میگه که اگه من فقط روی همین فایل ها کار کنم دیگه زندگی من چه کنفیکونی بشه چون من وصل میشم به منبع اصلی چون اونقدر باورش میکنم که وهابه برام میشه بخشنده ی بدون حساب واقعا اون دیدگاه ما درموردخداونده که زندگی الان مارو تشکیل داده چون خدارو هرجور تو باورش کنی به همون شکل میشه برات
دوستتون دارم
به نام الله
به نام خدا جون
به نام حق
به نام دوست و رفیق همیشگی ام
به نام خداوند جان و خرد
کز این برتر اندیشه بر نگذرد
گام پنجم:
خدا را سپاس
خدا جون خیلی خیلی دوستت دارم
خدا جونم، عاشقتم
یار همیشگی ام هستی
خیلی زیاد
عااااشقتم
میخوام همیشه بندگی ات را بکنم
استاد جان جانانم سلام، مریم بانوی عزیزم سلام
دوستان هم دوره ای ام، سلام
در این فایل در مورد رابطه درونی با خدا صحبت شده.
استاد من با اموزه های شما، خدا جون رو پیدا کرده ام و امیدوارم که همیشه بتونم این راه را ادامه دهم و به بیراهه نرم…و هر روز بیشتر از دیروز به خدا جون نزدیک تر بشم.
درس زندگی ام را دیگه میدونم …
غم نمیتونه در طولانی مدت بر من احاطه کند
من از چپ و راست نعمت دارم از جانب خدا
با کسب آگاهی ها میتونیم خیلی تصمیمات مهمی را بگیریم که در ظاهر شاید بزرگ نباشه، اما خیلی مهم و اساسی هستند که باعث لذت بیشتر بردن ما از زندگی مان می شود ….
استاد جان، من تصمیم دارم که فعلا قران را به صورت فارسی فقط بخوانم و ادامه دهم تا بیشتر از این ها بتونم با خدای خودم و ایات قران، ارتباط بگیرم.
من که قبلا ها حتی روخوانی هم میکردم، بیشتر قران رو به صورت بیان عذاب ها میدیدم ….اما ادامه دادم تا یکی دو سالی میشه با بالا رفتن مدارم به سمت خدا جون، درکم از ایات خیلی بهتر شده و خیلی موقع ها در چالش ها، فقط با گوش دادن به معانی ایه ها، حال خوب نصیبم میشه …
دیگه حتی با برخوردن به ایه های در ظاهر عذاب خدا هم، حس خوب برام میاد و کلی لذت میبرم…
به خودم فرصت دادم تا به صورت تکاملی به این نقطه رسیدم که البته حالا حالا حالاها باید پیش برم….
درک ایات برام خیلی ساده تر شده…
اکثرا صبح زود که به محل کار میرم، به ایات قران گوش میدهم و رانندگی میکنم و حال خوب نصیبم میشه ….
قوانین عالم را در ایات قران میبینم….
خدا را سپاس به خاطر این نعمت عظیم، برای هدایت شدن به راه راست
در پناه حق تعالی
شبما بانو
سوال این قسمت برای دانشجویان پروژه “مهاجرت به مدار بالاتر”
آگاهی های این قسمت چه درسهای سازنده ای درباره شناخت خداوند و شیوه اتصال با این نیرو برای شما داشته
-خداوند انرژی است که عملکرد سیستمی دارد
-خداوند انرژی است که با فرکانس ها و باورهای ما شکل می گیرد
-خداوند مانند آبی است که در ظرف وجودی ما جای می گیرد
-خداوند همه چیز است اول آخر ظاهر باطن چپ راست بالا پایین
-خداوند را به هر شکلی باور کنیم برای ما به همان شکل خواهد شد اگر او را رزاق وهاب بخشنده و مهربان ببینیم برای ما رزاق وهاب بخشنده و مهربان است
-خداوند همه چیز است
-باورهای مخرب ما که بسیاری از آنها از گذشتگان و تنها برای سوء استفاده از ما با تکرار مکرر در ذهنمان شکل گرفته باعث شده نتوانیم عملکرد خداوند را به درستی درک کنیم
-باید به سبک و شیوه ی شخصی خود که با تفکر به آن دست یافته ایم با خداوند ارتباط برقرار کنیم
-هرگز نمی توانیم با تقلید و کپی برداری از دیگران حتی مانند پیامبر با خداوند ارتباط برقرار کنیم
-در مورد شیوه ی ارتباط پیامبر با خداوند هیچ اطلاعات صحیح و موثقی در دسترس نیست که بتوانیم از آن کپی برداری کنیم
-خداوند در قرآن به هیچ وجه در مورد شیوه ی برقراری ارتباط با خودش سخن نگفته است
-راه حل تمام مسائل و مشکلات ما در قرآن بیان شده اگر واقعا باور داریم قرآن از طرف خداوند است به مطالعه ی صحیح ترجمه های آن بپردازیم
-با هر ترجمه ای می توانیم اصول و قوانین درست آن را درک کنیم تنها کافی است که ترجمه های داخل پرانتز را مطالعه نکنیم
-پیش از مطالعه ی قرآن ذهن خود را از تعصبیات و پیش داروی ها پاک کنیم
-اگر با تعصب و پیش داوری غلط به سراغ مطالعه قرآن رویم حتما گمراه خواهیم شد
-اگر بدون تعصب و پیش داوری به سراغ مطالعه و درک درست آیات رویم حتما به راه راست هدایت می شویم
-خداوند همواره در حال هدایت ماست همیشه به ما متصل است خود را جزئی از خداوند و خداوند را جزئی از خود بدانیم
-خداوند از طریق نشانه ها ما را هدایت می کند تنها کافی است از او درخواست کنیم
-اگر عینک سبز به چشم خود بزنیم جهان را سبز می بینیم
-اگر عینک سیاه به چشم خود بزنیم جهان را تاریک می بینیم
-اگر هیچ عینکی به چشم خود نزنیم دنیا را همان گونه که هست می بینیم
-خط قرمزها در قرآن با کلمه ی عذاب بیان شده است
-قرآن به زبانی مبین و آشکار بدون هیچ پیچیدگی بیان شده بنابراین به دنبال پیچیده نشان دادن آن نباشیم
و این درس ها منجر به اخذ چه تصمیم / تصمیماتی برای شما شده است؟
آن تصمیم / تصمیمات را مکتوب کنید
-ما همیشه قرآن را بسیار سخت و پیچیده در نظر گرفته و هنگام مطالعه ی آیات مفاهیم را به درستی درک نکرده و برای همین آن را کنار می گذاشتیم اکنون تمام فایل ها و دوره های استاد را کلام قران و خود قرآن می دانیم و به همین دلیل پس از مدت ها که به سراغ مطالعه ی آن رفتیم تا حدودی مفاهیم آن برای ما آسانتر شده اما هم چنان از زیر بار مطالعه ی آن شانه خالی می کردیم و ذهن ما برای مطالعه ی آن مقاومت داشت اما اکنون با شنیدن این فایل از استاد:
-تصمیم گرفتیم حتی شده در حد یک صفحه در روز آن را مطالعه کنیم
-کلمات کلیدی مهمی که استاد بیان کردند را کنار هم قرار داده تا بهتر درک کنیم
-به فایل های توحیدی استاد بیشتر گوش دهیم
-آیاتی که استاد در دوره ی دوازده قدم و قانون آفرینش بیان کردند را بیشتر گوش دهیم
-از خداوند درخواست کنیم فهم آیات را برای ما آسانتر کند
-عجله نداشته باشیم و نخواهیم یک شبه به فهم و درک درست دست یابیم
-قانون تکامل را رعایت کنیم
-اگر مفاهیم بیان شده در آن را درک نکردیم نا امید نشده و به خودمان سخت نگیریم
حالا که تصمیم خود را مکتوب کرده اید، ایده های خود برای اجرای این تصمیم را لیست کنید.سپس گام به گام این ایده ها را عملی کنید.
-ایده ی ما برای شروع کار مطالعه ی تنها یک صفحه قرآن در روز با تمرکز خواهد بود. انشالله
خدایا شکرت
عاشقتونیم