مصاحبه با استاد | رابطه درونی با خداوند، با "تفکر" ایجاد می شود نه با تقلید - صفحه 61

1113 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    امیر تابع گفته:
    مدت عضویت: 3540 روز

    به نام خدا

    سلام به استادعزیزم و خانم شایسته

    روزشمار تحول زندگی من روز 39 ام

    خداروشکر امروز این فایل و دیدم و متن اون رو قبل دیدن خوندم و چند نکته های طلایی تو اون بود .

    بیشتر موضوع نماز خواندن برای من جالب بود که دونستم نماز خوندن هر کسی شخصیه اما در جامعه ما که شیعه هستن نماز خواندن یکسری حرکات رکوع و سجود و قنوت و خواندن که نماد نماز شکل گرفته در حالیکه ما چون وقتی بدنیا اومدیم و بزرگ شدیم تعریفی که تو ذهنمون از نماز داریم همی حرکاته رکوع سجود و اگه نماز و اینجور نخونیم ذهنمون خیلی مقاومت داره و من فکر میکنم که حتما استاد نماز رو به این سبک نمیخونن و به شکل فکر و توجه به نعمت‌ها و زیبایی ها و شکرگزاری انجام میدن چون همونطور که خودشون گفتن نماز مسئله شخصیه و در قرآن روش خاصی در مورد اون گفته نشده ولی در مورد وضو گفته شده .

    بنظرم موی سر اگه در اومده باشه هیچ عذابی نیست و بستگی به محل زندگی داره که استاد در فایلهای حجاب گفتن و توضیح دادن . خود خانم شایسته که بعد از استاد از آگاهی‌های زیادی برخورداره موهای سرش در اومده پس عذابی در کار نیست و بستگی به محل زندگی هر فردی داره مثلا در امریکا آزادی لباس پوشیدن متنوعه. حتی با حجاب هم سفر به دور آمریکا دیدیم .

    پس با کمی مقایسه و تامل میشه این موضوعات و فهمید.

    در پناه الله یکتا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    نسرین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2495 روز

    مصاحبه با استاد 4

    به نام خدا

    با سلام خدمت اشتاد عزیزم و دوستان خوبم

    خدا رو شکر که باز ه فرصتی فراهم شد تا با جریان این آگاهی ها هماره بشم و از اونها برخودار

    نکات این قسمت:

    1.وقتی شروع میکنم به کار کردن روی باورهام از همون جایی که هستم تغییرات شروع میشه و بعد هدایت میشم به مسیر های بعدی

    2.خداوند یک سیستمه که به شکل اون چیزی در میاد که من براش میفرستم

    3.خوشبختی و لذت رو نباید به تعویق بندازم برای زمان به دست آوردن چیزی

    4. رهایی یعنی لذت بردن از آنچه که هست و ماندن در احساس خوب

    5. هر لحظه ای که با ناراحتی و غم نداشتن چیزی سپری میکنم دارم خودم رو از اون دور و دورتر میکنم

    6. خونسرد بودن یعنی از لحظه لذت بردن یعنی نگران نتیجه نبودن

    7. هرچی ثروتمندتر باشم در نگاه خداوند عزیزترم

    8. وقتی که عاشق کارم باشم دیگه زمان و مکان خاصی برای کارم ندارم

    9. ارتباط با خداوند ی چیز شخصیه و فرم و قالب خاصی نداره

    10. خط قرمز قرآن اون آیه هاییه که توش از عذاب استفاده شده

    11. هر کسی خودش باید قرآن رو بخونه و درک کنه چیزی به اسم تقلید وجود نداره

    یادمه قبل از اومدن به این مسیر همیسه ی سری چیزها برام بی معنی بود و جای سوال داشت که مثلا یعنی چی آدم باید از ی نفر تقلید کنه و مقلد باشه

    یا چه معنی داره ی نفر بشه امام و بقیه بشن ماموم و به اون اقتدا کنن مخصوصا وقتی اون فردی که پیش نماز میشد رو میشناختم و میدونستم که آدم مناسبی نیست

    یعنی قلب من این چیزا رو انگار قبول نمیکرد و همیشه برای ذهنم سوال بود که این کار اصلا درسته چون میدیدم مثلا پسر و دخترهایی که میگفتن مثلا مرجع تقلیدمون این رو گفته و اینا هم سخت بهش مقید بودن که چون اون گفته حتما درسته اما برام من بی معنی بودن

    خدا رو شکر که از اولین باری که این آگاهی ها رو شنیدم خیلی برام قابل قبول بودن و تمام اون شک و تردید ها جواب داده شد و خیلی خیالم از بابت مسایل دینی راحت شد و اون چیزهایی رو که قلبم باورشون نداشت رو براحتی گذاشتم و احساس رهایی کردم

    سپاسگزارم استاد عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    مصطفی شهنواز گفته:
    مدت عضویت: 894 روز

    به نام خالق زیبای من

    سلام استاد عزیزم و خانوم شایسته نازنین و تماامی همسفران من

    روز شمار تحول زندگی من روز سی نه

    درباره قانون رهایی من باید روی خودم کار کنم واقعاااا رهای احساس خوبیم داره اینکه به خداوند بسپاریش اینکه مطمئنی که بهش میرسی اون احساس خوبه واقعاا احساس خوبی داره و نتیجه احساس خوب اتفاقات خوبه

    درباره نماز من از بچه گی یادمه من نمازمو میخوندم حتی از هفت هشت سالگی یادمه روزه میگرفتم اما واقعاا خداوند رو مثل الان درک نمیکردم من از شیش هفت سالگی تو هیئت ها بزرگ شده بودم واقعاا همیشه به ما گفتن از فلان امام بخا نذر فلانی کن یادمه چهار سال پیش رفتم مشهد نمیدونم چراا بعد اون حتی نمازم ترک شد یه جور حس غریبه گی با خودم مادرم میگفت همه میرن حرم امام رضا مومن تر میشن تو چراا این مدلی شدی واقعا خداوند منو هدایت کرد من همیشه بارها این سوال از. خداوند پرسیدم که خدایا اگر از فلان امام چیزو بخام شما ناراحت میشی بعدم آگاهانه خودم میگفتم نه برای چی ناراحت شه این مسیر هم دقیقا از این سوال شروع شد و تکاملی جلو اومدم و الان با افتخار با سر. بالا یکتا پرستم تموم خواسته هامو از لله قشنگم میخوام خدایا بی نهایت سپاسگذارتم

    ما شیعه ها مهر میزاریم واسه نماز خوندن از وقتی روی خودم کار میکنم دقیقا این به من گفته شد که مهر لازم نیست من چند. وقته مهر نمیزارم یا چند. مورد. دیگه تو نماز خوندنم خیلی زیباست این مسیر روحانی

    خدایا عاشقنه دوستت دارم

    خدایا هزار مرتبه سپاسگذارتم

    استاد عزیزم واقعاااا سپاسگذارم

    خانوم شایسته مهربانم سپاسگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    ماریا کریمی گفته:
    مدت عضویت: 562 روز

    سلام استاد عزیزم

    خدا قوت

    وقتی که رو باورهامون کار کنیم

    و تغییر بدیم در هر موقعیتی که هستیم با همون استعداد و توانایی وضعیت تغییر و رشد می‌کنه

    با این فایل یاد گرفتم که خداوند یک سیستم و هر فرکانسی بفرستی همون برمیگردونه و واکنش نشون میده به اون چیزی که تو هستی

    به هرکدام از صفتهای خداوند باور داشته باشی همون بهت نشون میده

    باید در هر شرایطی که هستیم رها و خوشحال باشیم و اگر با افکار بیماریزا و غم‌و غصه ورنج ونارحتی باشیم خودمون از خوشبختی دور میکنیم

    و در هر شرایطی از لحظه بودن لذت ببریم

    و هرچقدر ثروتمندتر باشیم در نگاه خدا عزیزتر هستیم

    یاد گرفتم که رابطه به خدای خودمو از کسی تقلید نکنم و خودم مسیرم و پیدا کنم و با فکر و تعقل مسیرمون پیدا کنیم

    با هر ترجمه ای قرآن و بخونیم ،و خود کتاب اصل داستان و بهمون میگه

    و قرآن و بخونیم و بخونیم و بخونیم

    و فکر و تعقل کنیم حتما هدایت می شویم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    مریم گفته:
    مدت عضویت: 623 روز

    بنام خداوند هدایتگر

    سلام به اساتید عزیزم

    روز 39 ام سفرنامه

    ما برای اینکه به موفقیتها و به اهداف مون برسیم نیازی به تغییر شغل و محل زندگی و شرایط نیستیم

    ما باید از درون با خودمون به صلح برسیم باید باورهامون رو در مورد زندگی،خدا،توانایی هامون عوض کنیم تا به خواسته هامون برسیم

    باید نجواهای ذهنی مون رو که هر لحظه به ما احساس کمبود نگرانی ترس میدهد رو کنترل کنیم و برای داشته هامون سپاسگزار خداوند باشیم

    باید ذهنمون رو جوری پرورش بدیم هر لحظه فقط به نکات مثبت اتفاقات توجه کنه و زیبایی ها رو تحسین کنه

    توحید یعنی خداوند یک انرژی است و برای من به گونه ای در زندگی ام پدیدار میشود که آن را قبول دارم اگر به ربوبیت خداوند اعتقاد دارم خداوند برای من تنها فرمانروای جهانیان خواهد بود و این اعتقاد باعث میشود نه از کسی بترسم نه نگرانی از آینده داشته باشم،اگر به غفور بودن خداوند اعتقاد داشته باشم خداوند در زندگی من بسیار بخشنده نمود خواهد کرد

    من در زندگی خیلی آدم رهایی نبودم و اصلا بلد نبودم رها بودن یعنی چی این چند روز بیشتر دارم مفهوم رهایی رو درک میکنم بیشتر توکلم به خداونده بیشتر لذت میبرم و کارها خودبه خود داره انجام میشه

    رهایی یعنی از همون چیزهایی که داری لذت ببری نگران هیچی نباشی همه چیز رو بسپاری به خدا در نهایت همه چیز به بهترین شکلش انجام خواهد شد

    خدارو شکر میکنم برای هدایت شدنم به این مسیر به استاد عزیزم به دوستایی که کامنتهاشون برای من کلی درس داره

    خدایا همه ی مارو به مسیرهایی هدایت کن که تورو با تمام وجودمون درک بکنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    سمیه رضایی گفته:
    مدت عضویت: 660 روز

    با نام و یاد خدا و‌عرض ادب خدمت استاد عزیز

    این فایل چندتا چراغ درون ذهن من روشن کرد

    1 اینکه تو همین شغل و موقعیتی که هستم میتونم‌ به بالا ترین نقطه ی پیشرفت برسم …

    راستش خیلی وقت ها به این فکر کردم که کاری که با عشق شروع کردم ، سال ها براش وقت و انرژی گذاشتم ، تو سخت ترین شرایط مالی اموزش میرفتم ، (الان هم خودم رو تو مهارتی که دارم موفق و منحصر به فرد میدونم ) رهاش کنم و برم سراغ یه کار دیگه ، هیچ وقت اساسی به این فکر نکرده بودم که چطور تو همین زمینه ارتقا بدم خودم و درامدم رو

    2 اینکه من میتونم به جرات بگم اکثر مواقع ادم رهایی نیستم ، حتی وقتی شرایط هم خوب بوده یه استرس و نگرانی داشتم یه ترسی که خب فردا چی پس فردا چی ، من خیلی نگرانی به خودم راه دادم تا به امروز خیلی استرس متحمل شدم اما وقتی داشتم به این فایل گوش میکردم دیدم واقعا نیاز نبوده اگر من حالم رو خوب نگه میداشتم اگر رها بودم چه قدر همه چی بهتر پیش میرفت و من ارامش داشتم

    از صمیم قلبم رهایی رو برای خودم و همه ی دوستانم میخوانم

    رهایی رو تجربه کردم ها نه که کلا غریبه باشم باهاش اما درصد خیلی کمی از زندگیم رو تو اون شرایط گذروندم

    تمام تلاش رو باید بذارم برای همیشگی کردن این رفتار

    3 درمورد نماز و روزه

    من خیلی حرف ها دارم برای این موضوع

    اگه بخوام یه کوچولو خودم و دوره بکنم

    اینجوری بوده که : از بچگی که با پسرا بازی نکنی گولت میزنن … گناه داره خدا قهرش میگیره فلان میشه …

    (از همون بچگی تفکیک کردنمون و چه قدر من سر این مسئله مشکل داشتم و هنوز هم دارم ، اینقدر برای دختر بودنم چارچوب گذاشته بودن که من یه تایمی تصمیم گرفته بودم پسر باشم و واقعا تو نوجونیم پسرونه رفتار کردم همین فرار از جنسیتم مشکلات و‌تاثیرات خودش رو داشت و‌شاید هنوز هم داره )

    اینکه دختر اینجوری نمیشینه بزرگ شی این مدلی بشینی گناه داره ، زشته … خدا قهرش میگیره

    رفتیم مدرسه گفتن موهات بیرون باشه اون دنیا از مو اویزونت میکنن میری طبقه ی اخر جهنم با درجه ی فلان میسوزی

    اگه نامحرم گردنت و ببینه از گردن دار میزنتت

    اگه دستت و ببینه و ….

    به مراتب مجازات بدتر

    هر چی بزرگتر شدیم خدا دورتر و ترسناک تر شد

    من یادمه از سر ترس نماز میخوندم التماس میکردم به خدا که منو ببخش مثلا موهام یه ذره بیرون بود و …

    یه عکسایی از نوجونیم دارم که انقدر روسری رو‌محکم بستم موهام بیرون نباشه ، لپام در حال انفجاره اینو الان یادم اومد خندم‌گرفت

    من یه دوره ای نماز شب ، نماز صبح اول وقت ، همه ی مستحبات ، ذکر و .. انجام میدادم

    چند بار قران رو ختم کردم

    اما حال دلم با خدا صاف نبود

    یه روزی نشستم فکر کردم به صفات خداوند ، گفتم‌اگه تو واقعا اینایی جایی برای ترس نیست

    من‌ الان نماز نمیخونم سال گذشته روزه هم نگرفتم

    قران خیلی کم میخونم گاهی اصلا ، ولی رابطم با خدا بهتره

    من از خدا نمیترسم دیگه

    من به حجاب ، روسری اعتقادی ندارم

    بیرون هم بدون حجاب هستم

    اما هیچ‌وقت حس نکردم خدا قهرش میگیره با این رفتار من

    من‌سعی دارم چیزهایی که خوشاینده پرودگار نیست رو‌انجام ندم

    من فکر کردم به خدا و کتابش

    راه مو پیدا کردم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    عاطفه حسینی گفته:
    مدت عضویت: 1157 روز

    سلام خدمت استاد جان و مریم عزیزم

    مریم جون چقدر نوشته تون درباره ی این فایل فوق‌العاده بود ، بارها و بارها خوندمش و روش فکر کردم ، چقدر زیبا در مورد توحید گفتید .این نوشته رو باید بارها و بارها بخونم تا جزئی از وجود من بشه .

    استاد درباره ی سیر قانون تکامل توضیخ دادن ، وقتی ما باور میکنیم که همه عوامل بیرونی ما به خاطر فرکانس هایی است که از پیش فرستاده ایم پس تنها کار ما تغییر این فرکانس هاست، نه تغییر عوامل بیرونی مثل شغل ، تحصیلات ، یادگیری هنر جدید

    و چقدر درباره ی سیستمی بودن خداوند زیبا توضیح دادین استاد من توی کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم در موردش خوانده بودم اما متوجه نشده بودم الان با توضیح تون کاملا درک کردم که خداوند یک سیستم است یعنی چی ، خداوند سیستمی عمل میکند، خداوند انسان نیست که احساس داشته باشد و مثل اینه عمل میکند همان طورکه ما هستیم رفتار ما را به خودمان بازمیگرداند.

    و در مورد قانون رهایی

    ما درواقع نباید منتظر حضور خواسته ها باشیم ، و باید از همان چیزی که داریم لذت ببریم و منتظر نتیجه نباشیم در واقع به جای رسیدن به مقصد از سفر لذت ببریم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    محمد دِرخشان گفته:
    مدت عضویت: 1923 روز

    به نام خدا

    سلام

    خداوند

    خدا یک سیستم است که هر جوری که هستی و فرکانس بهش بدی به همون شکل در میاد.

    واکنش میده به افکار و احساس شما

    مثل آب میمونه که تو هر ظرفی که بریزی به شکل همون ظرف در میاد.

    آرامش و خونسرد بودن به چه معناست؟

    در لحظه زندگی کردن

    نگران نبودن

    از سفر لذت بردن به جای رسیدن به مقصد

    ترس نداشتن

    بی خیال بودن

    مسائل دینی باید براساس تفکر صورت بگیره نه تقلید

    خلق را تقلیدشان بر باد داد

    ای دوصد لعنت براین تقلید باد

    انسان همه چیز را براساس دلیل و منطق بپذیره نه براساس باور و تقلید از نیاکان،همون کاری که ابراهیم کرد و آیین بت پرستی که از پدرش به او رسیده بود را شکست و گفت من خدایان شما را نمی پرستم

    بهترین و ارزشمند ترین نحوه ی زندگی کتاب قرآن است اونم با حسن نیت و تبعیت و درک آیات روشن و نه آیات متشابه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    Ati گفته:
    مدت عضویت: 1506 روز

    به نام خداوند بی همتا

    ردپای شماره 39

    خداوند رو سپاسگزارم به خاطر شروع یه روز جدید و در کنار خانواده صحیح و سالم بودنم …

    خداوندم ازت سپاسگزارم به خاطر وجود قوانین عادلانه ای که بنا نهادی و اینجاست که قدرت و اعجاز انسان آشکار میشه و شاکرم که به این آگاهی رسیدم که من مسئول زندگی و تجربه همه شرایط و اتفاقات زندگیم هستم.

    این روزها چالشی در روابط با اطرافیانم دارم که شاهد رنج کشیدن عزیزی در حوزه روابط هستم و اینکه فکر می‌کنه که همه اطرافیانش دارن آزارش میدن و باهاش خوب نیستن و غافله از اینکه خودش با افکار و باورهای خودش تا این مرز افسردگی رسیده و باعث شده هیچ لذتی از زندگیش نبره خدارو شکر من از وقتی با این مسیر آشنا شدم خیلی خیلی چرخ زندگیم روون تر شده و خیلی در صلح بیشتری با اطرافیانم هستم و این هم نعمتی هست که باید به خاطرش سپاسگزار باشم و واقعا از ته دلم دوست دارم این قانون رو همه بدونن تا این همه نقش قربانی در زندگیشون رو نداشته باشن ….

    چند روزی هست که درگیر همین نجواهای ذهنی شدم و افت فرکانسی پیدا کرده بودم اما خوبی این خدا اینه که از همون لحظه که تصمیم بگیری درست عمل کنی لحظه بعدت داره بهتر خلق میشه پس با این امید میرم که روزمو بسازم …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    اسماء منصوری گفته:
    مدت عضویت: 1897 روز

    بنام رب وهاب و هدایتگرم

    سلام به دوستان عزیزم

    روز 39 ام سفرنامه

    خدایاشکرت برای شنیدن این فایل واقعا عالی بود

    در شروع روزم که میخواستم این فایل رو ببینم نشد و فقط نوشته های امروز سفرنامه و این فایل رو خوندم

    و دیدم ایول قراره خیلی فایل معرکه ای باشه پس باید لحظه ای باشه که با خیال راحت ببینم

    بعد از انجام کارهام و بعد از اون شنیدن فایل جلسه 3 راهنمای عملی رویاها که هنوز ازش سیر نشدم با اینکه 14 بار گوشش کردم، در حین پیاده روی گفتم دوست دارم برم جلسه 4، ولی فعلا دوست دارم این جلسه 3 رو خوب سیر شم ازش

    چون واقعا کلی مطلب داره، هر جمله یک کلیده، هر جمله، باید خوب رسوخ کنه تو وجودم

    و همینطور یه آن یک فکر سریع رد شد که مثلا چی میتونه باشه جلسه 4 یا 5 و همینطور و چقدر خوشحال شدم که 13 جلسست

    و بعد که این اومدم که این فایل رو ببینم دیدم استاد تو همین فایل گفتن جلسه 4 در مورد قانون رهایی کامل حرف میزنن و این معرکست خدایاشکرت که همینطور عالی داری هدایتم می کنی به سمت حال خوب داشتن

    و اینکه جالب بود برام که استاد سوالی رو که پرسیده بودن (استاد کی میخوابین و کی بیدار میشین) بعد استاد گفت الان مثلا ساعت 2 من دارم این فایل رو پر می کنم و همون لحظه نگاه ساعت کردم ساعت 2:02 بود و واقعا جالب بود برام

    و چقدر معرکه بود استاد گفتین برای ارتباطتون با خدا نیاز نیست از کسی پیروی کنید

    و واقعا همینطوره هر آدمی به تناسب خودش بهترین راه ارتباط با خدا رو پیدا می کنه، راهی که بش احساس خوب، قدرت، ایمان و امید و شادی بیشتر بده

    من واقعا الان احساسم بهتره با سبکی که با خدا ارتباط برقرار می کنم و همش بخاطر تداوم در مورد تفکر در مورد جنس ارتباط با خدا از طریق همین سایت و دوستان ، واقعا دنبالش بودم و تونستم تا حدی این ارتباط رو تجربه کنم و دارم تجربه می کنم که واقعا برام لذت بخش تر از همیشست.

    اینکه میدونم همیشه وصلم، اصلا من وصلم همیشه حرف میزنم با خدا و اون رو بخشنده می بینم وقتایی که تقوا نمی کنم و کنترل نمی کنم ورودی رو، همون لحظه غفور بودن خداوند و هدایتگریش به ذهنم میاد، این باور من رو هر لحظه به حال خوب می رسونه

    و در مورد اینکه گفتین برین قرآن رو مطالعه کنین، من اونقدر خسته شده بودم از خدایی که برام ساخته شده بود، خیلی سعی می کردم از طریق قرآن خوندن بش برسم، همین تعقل کردن، و به قول استاد هربار قرآن رو یجوری بخونم، اکثر ماه رمضونا قرآن کامل ختم می کردم و هربار تکاملم که طی میشد به نتایج بهتری می رسیدم، چون می خواستم برسم، چون میخواستم رابطم با خدا از نظر خودم درست بشه، چون رابطه خدا با من که همیشه درسته

    یک بار مینشستم به جای ختم کردن هدایتی صفحه باز می کردم میخوندم و در معنی جملات و یا موضوع اون صفحه ها خیلی فکر می کردم

    یک بار میومدم اون کلماتی که بیشتر تکرار می شدن رو می نوشتم که میرسیدم به تقوا که از همه بیشتر بود

    و اونموقع واقعا نمیدونستم تقوای واقعی چیه

    و اونقدر دنبالش بودم که با استاد که آشنا شدم اصلا بیس آموزش های ایشون بر اساس قرآن

    انگار خدا گفت بیا اسماء جان، جوینده یابنده بود

    و قرآن را با راهنمایی هایی که استاد در فایل های مختلف داشتن خوندم و چقدر لذتش چندین برابر شده

    چقدر نگاهم عوض شده و اینو میدونم اگر بیام دقیقتر و بهتر مطالعش کنم

    همینجوری که استاد گفتن واقعا هزاران برابر ایمانم به مسیر بیشتر میشه

    چون همین مسیره درسته قطع به یقین، چون حالم بهتره، چون فقط خودم باید تغییر کنم که همه چیز برام تغییر کنه

    چون همه کاره خودمم

    چون شرایطم رو خودم میسازم

    احساسم بهتره

    انرژیم بیشتره

    و خدا رو هزاران بار شکر برای هدایت شدن به این مسیر به این دوره راهنمای عملی رویاها، به این سایت و به این سفرنامه

    خدارو هزاران بار شکر که چقدر تکاملی از طریق این سفرنامه همه چیز یه جور خاصی داره تغییر می کنه

    خیلی آروم و ملس

    خدایاشکرت هزاران بار برای اینکه هستم برای اینکه هستی

    برای وجود دوستان عزیزم برای این سایت برای استاد عزیزم برای مریم جونم

    عاشقتم خدا

    عاشقتونم دوستانم

    در پناه الله یکتا باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: