مصاحبه با استاد | رابطه درونی با خداوند، با "تفکر" ایجاد می شود نه با تقلید - صفحه 74 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/06/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-05 06:59:552025-01-07 05:28:28مصاحبه با استاد | رابطه درونی با خداوند، با “تفکر” ایجاد می شود نه با تقلیدشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد
سفر روز سی و نهم
استاد من تا الان فکر میکردم که کار کردن روی باورها چطوریه همش برام سوال بود و اینکه شما تو فایل هاتون گفتید که باید ورودی های ذهنتون رو کنترل کنی و هر چیزی رو نگو و نگاه نکن و توجه نکن و آگاهانه باید انجام بدم و الان دقیقا میدونم یعنی چی وقتی دیروز از صبح تا شب فایلهای شما رو گوش کردم آخر شب ساعت ۳ شب ایده ای برام اومد که احساس خیلی خوبی داشتم یعنی چند وقته که روزشمار رو گوش میدم و مینویسم همش دنبال راهی برای کسب درآمدم از مسیر علاقه ام هستم و بهم ایده داد حالا ایشاالله انجام بدم بعد نتایجم رو میام میگم اما همش میگم خدایا این ایده تا الان کجا بود و قبلا من هر ایده ای بهم میشد احساسم رو تا این حد دگرگون نمیکرد خدایا شکرت میدونم حاصلش گوش دادن مداوم به فایلهای شماست این یعنی کار کردن روی باورها به صورت مداوم باید حرفای شما رو بشنوم و عمل کنم و تمریناتشو انجام بدم
خدایا سپاسگزارم 💖💖💖💖💖💖🧅💞💞💞💞💞💞
سلام اززمانی که طبق دین وعرف وجامعه باید حجاب میکردم ونماز میخوندم هیچ موقع این کارو رو از ته قلبم واز روی رضایت انجام ندادم دوس داشتم این شناخت واگاهی ازسر زور واجبار نباشه وخودم به شناخت کافی از خدا برسم ،همیشه پیش خودم میگفتم چراکشورای دیگه اینقدر راحتن چرا اینقدرساده لباس میپوشن چرا اصلا ارایش نمیکنن بااینکه خودم اصلا اهل ارایش نیستم مگه خدا وعذابش واسه هر ادمی باتوجه به محل زندگیش فرق میکنه همیشه میدیدم ادمای به ظاهرمسلمان اهل دروغ وغیبت وتهمت وانواع واقسام قسم ها هستند وبا اینکه قسم خدا رو میخورند ولی طرف مقابل اهمیتی نمی دهد وباور نمیکند ولی غیر مسلمانها اگه حرفی بزنن طرف مقابل بدون چون وچرا حرفش رو باورمیکنه واحتیاجی به قسم خوردن نیست هرموقع از اطرافیان میپرسیدم چرا غیرمسلمانها حجاب ندارند میگفتن چون دینشون فرق داره ومن شنیده بود که اخرین دین اسلامه وکتاب قران پس چرا اونا با اینکه بهشون گفته شده از قران تبعیت کنن ولی نمیکردند وکلی سوالات دیگه که هیچ کسی جواب درست ومنطقی براش نداشت که بتونه منو قانع کنه تا اینکه به این سایت هدایت شدم وقران خوندن رو شروع کردم وفهمیدم قران میگه نماز بخونین حالا چه ایستاده چه نشسته چه خوابیده وخلاصه هرجوری فقط بخونین واین بااین مدل نماز خوندنی که همه میخونن تطابقی نداره وفهمیدم پس این نمازی که خدا گفته اصلا این نیست وفهمیدم که نماز یعنی توجه به نعمتها وخداوند وسپاسگذراری وخیلی خوشحالم که روزبه روز نسبت به روزای قبل اگاهتر میشم ورابطه بهتر وعاشقانه تری به خداوند دارم خدایاشکرت که همیشه درقلبمی ومنوهدایت حمایت وحفاظت میکنی
به نام یگانه معبودم الله.
سلام به استاد عزیز ونازنیم.
صحبتهای فوق العاده ای بود.این فایل روقبلن هم گوش کرده بودم.چون موضوعاتش رادوست داشتم بازگوش کردم.
بارها گفتم بازم میگم استادشمارابطه ی مستحکمی باخداداریدوایمان وارادتون خیلی غالبه برنجواهایی که به ذهنتون بیاد.
متاسفانه آگاهی ودرک مادرموردخیلی ازمسائل بالارفته اماجرات وشهامت اون چیزی رو که خودمون میخواهیم انجام بدیم رانداریم.
البته درموردخودمن ،اینطوریه که تردید دارم ،توخیلی ازمسائل کدوم کاردرسته .به یقین نمیرسم بنابراین صبرمیکنم ،میگم خدایابه تومیسپارم واقعن نمیدونم چ کاری به صلاح منه.
اینجاهم استادگفتن من نمیدونم واختیاررابه همسرسابقشون دادن .وبعدازتصمیم ایشون ،استادمتوجه شدن که اتفاقی که پیش اومده به مصلحتشون بوده.
این جمله ی استادخیلی برام ارزشمنده که میگن به همون شکلی که توخدارومیبینی ،واکنش دریافت میکنی.
ینی واکنش خدا،اون چیزیه که من تصور میکنم .
کاش توهمه ی لحظه هااین عبارت توذهنم میموند.چون خیلی میتونه کمک حالم باشه وقتهایی که کمبودهاوعدم قدرت ویاهرچیزمنفی دیگه سراغم میاد.
چقدر خوبه که خدارو،رزاق ببینیم وقدرت وعظمتشوباورکنیم .
ازخودم لجم درمیادکه انقدباورهام هنوزسست هستن وملتمسانه چشمم دنبال کسان دیگس که منوبه جایی برسونن.
وقتی استاداینارامیگه شرمندگی روتووجودخودم حس میکنم .وخیلی به استادوایمانی که داره وداشته ،غبطه میخورم.
داشتن ایمان شهامت زیادی میخاد.برای بدست اووردنش ،پاروخیلی ازچیزهایایدبزاری .ازخیلی چیزهایاکسانی نبایدبترسی.
طبیعتا هرجا که ترس ونگرانی هس ،ایمان نیس.
به قول بعضیاانگارجیگرشونداریم.
یه جایی از گوشه ی ذهنمون میگیم نه اینکاروبکنم ،بهتره.
الهام بهم وارد میشه .ندای درونم یه چیز دیگه میگه ولی ترس غالب میشه تووجودم ومیگه حالابازم کناربیا.
حالاولش کن .
میگم که هنوز خیلی کاردارم تاذره ای از ایمان استادراحداقل داشته باشم .منی که ایشون رابه عنوان الگو انتخاب کردم باز نمیتونم.
امیدوارم خداوندهدایتم کنه.
دوست ندارم روزگارم به این منوال بگذره.
عاجزبودن وناتوان بودنم روبارهابه خدااقرارکردم.من ازاون بنده هایی هستم که میدونم چی خوبه اماخیلی جاها شهامت انجامش راندارم.
البته خیلی جاها هم داشتم .ارتباط الآنم باپروردگارم باقبل خیلی فرق کرده .منتهی ناراحت میشم که جاهایی پیش میاد که این مطالب یادم میره.
استادمیگن اززمانی که به خواسته هام رسیدم ،باورهام قویترشدن ولی اون زمانی هم که چیزی نداشتن حالشون خوب بوده .وداشتن ثروت راملاک برداشتن آرامش وخوشبختی نمیبینن.
خب این بایددرس بزرگی برای من باشه که بتونم الان ازلحظه به لحظه ی زندگیم لذت ببرم.
نمیدونم چم شده .چراکم اووردم.
ازخودم توقع های دیگه دارم.
بابت ارتباط باخداهم بگم هنوز درگیرم .هنوزتکلیفم رانمیدونم .
قرآنی که به قول معروف تنهاکتاب آسمانیمونه راهم مطالعه کردم .
خیلی جاها چیزی نفهمیدم .ولی خیلی جاهاشم بالذت خوندم چون اون تیکه هاروازاستادمطالبی شنیده بودم.
درواقع هرجایی راکه استادیاتفسیرکرده بودن یامعانی اون قسمت ازآیه هارابازکرده بودن،خیلی دوست داشتم .
استاد جان حرف شما کاملا منطقیه که هرکسی باتوجه به تفکرودرک خودش بایدخداروعبادت کنه.
اما همچنان من سرخوندن نماز،به درک درست نرسیدم .
ازنظرخودم کاراجباری وتحمیلی اسمش عبادت نیس.اماخب توقرآن هم هزاران باردرموردنمازصحبت شده که همگی اونها به معنی تسلیم یاتوجه کردن نیس.
خیلی جاهامن این معنی،رو درک نکردم واحساسم میگه ینی چیزی که خونده بشه آخه واضح رکوع وسجودشم گفته.
نمیدونم به قول استادبایدبارهاخونده بشه تااصلهاراازفرعیات تشخیص بدیم.
من یه دورکامل فقط خوندم .حتمن بازمیخونم .
خیلی جاها هم خوب میفهمم چی میگه اماهمیشه این نگرانی رودارم که نکنه اشتباه فکرکردم .نکنه بایدمیخوندم ونخوندم.
سراین تردیدها،میگم استاد خوبه تکلیف خودشوزودمشخص میکنه.
امامن ممکنه سالهابکشه تایقین پیداکنم ،تابفهمم کاری
که انجام میدم یانمیدم ،درسته یانه.
اینم ازاون داستانهاس.
استادجان خوش به حالتون .خوش به حالتون که باقاطعیت انتخابهای خودتون راتوهمه ی زمینه هاکردید.
احساس رادخیل نکردیدوازعقل ومنطق خودتون استفاده کردید.
ازخدامیخام منم به درک این مسائل برسونه که انقدخودمواذیت نکنم .
تکلیف خودم باخودممشخص بشه.
لامسب هرکاریم بکنی ،هرکسی ببینه یابفهمه ،سریع نظرشوبیان میکنه .هیچکی نمیگه به ماچه که فلانی چه جوریه یاچکارمیکنه .
وجوددیگران بخصوص نزدیکان هم بی تاثیرنیس.
واین درصورتیکه تو،به هیچ کس کاری نداری
وهیچ کس رو قضاوت نمیکنی.
استادعزیزبی نهایت سپاس️
خدایامراازرستگاران خودت دراین دنیاودرآخرت قراربده.
بنام پادشاه قدرتمند جهان
سلام استاد خوبم
سلامتیتان عزیزم
استاد خوبم چقدر زیباو چقدر عالی قانون رهایی را توضیح دادید.
من همان کودک بودم که اولین اسباببازی اش را به دست آورده بوده ، و اکنون به اسباببازی های بیشتر و بیشتری دست یافته است.نتیجه آن آرامشی میباشد که در آن به سر میبرم.
خدایا!
بینهایت خوشحالم و بینهایت سپاس گزار هستم از این آرامشی که دارم.
خدایا!
در این آرامش من باز همان کودک هستم ولی دیگر آن لجبازی اولیه را ندارم و اطمینان بیشتری برای بدست آوردن اسباببازی های جدید دارم و اطمینان بیشتری برای لذت از وضعیت جدید دارم.
نمی دانم،چرا؟
ولی بسیار خون سرد هستم.
بسیار آرام هستم.
مثل کودکی اسباببازی های زیادی دارد.
مثل فرد ثروتمندی که در برخورد با مسائل بسیار خون سرد است. انگار که در حال لذت بردن است و اینجا همانجای بوده که میخواسته.
مثل مسافری از طول مسیر مسافرت ،با برخورد به هر منظره زیبایی لذت میبرد و بسیار بسیار خوشحال میشود.
مثل کشاورزی که به فکر سود پایان کار نیست فقط میکارد و از کارش لذت میبرد و در سایه درخت و در خانچه ای که در سر زمین ساخته میخوابد و استراحت میکند. انگار در کاخ ناتینگهام در حال استراحت میکند.
مثل پرندهای که روی تخمهایش خوابیده است و با لذت تمام در انتظار تولد جوجههایش هست و از این حالت لذت میبرد و این لذت را با چیزی عوض نمیکند و از آن دفاع میکند.
مثل کودک ده ساله ای در حال بازی است.
کودک ده ساله بودم
نر و نازک ،چست و چابک
ولی هرگز آن لجبازی سالهای قبلش را ندارد.
خلاصه اینکه،
نتیجه گرا نیستم.
نمی خواهم با هر وسیلهای به هدفم برسم.
از مسیر راهم لذت میبرم. حتماً، نمی خواهم فقط این مسافرت وسیر تحولی زندگی ام را طی کنم. بلکه بسیار دوست دارم آموزشهایش در وجودم نهادینه شود .یاد بگیرم و لذت ببرم.
هرلحظه و هردم شکر گزار خداوند باشم.
خیلی دلم میخواهد،
مثل استادم رها باشم و برنامه خواصی نداشته باشم.
چون این برنامه افراد موفق هست، که برنامه خاصی ندارند.
فقط به لذت خود و هدف خود و مسیر خودش فکر میکند و فارغ از هیاهوی دنیا و برنامه خاص .
همه چیز را به خداوند میسپارد و از مسیر لذت میبرد.
آه،استاد من عاشقت هستم.
این بی برنامه گی از نگاه عموم است. و این زندگی هدفمند از نگاه افراد موفق که در هدایت خداوند هستند، میباشد.
دریافت هدایت خداوند اصلی ترین برنامه زندگی آنها است.
خدای من،
استادم این کار چه زیبا عمل میکند و زیباتر قانون رهایی را عمل میکند.
چه زیبا تر توکل در عمل را اجرا میکند و چقدر از طول مسیر رسیدن به لذت میبرد. جوری در مسیر غرق میشود از همه چیز غافل میشود. از گذشت زمان بی خبر میماند و از مسیر عشق لذت میبرد.
من عاشقت هستم استاد خوبم.
این واقعاً، 39مین روز سفر من در سیر تحول زندگی من است.
نمی دانم امروزم چند روز طول کشیده است.
می دانم این مرحله سی و نهم بیشتر از یک روز را ازمن گرفته است.
خدایا!
بینهایت سپاسگزارم. برای این هدایت خداوند.
درپناه خداوند شاد و آرام و ثروتمند باشید.
به نام خدای مهربان🪴
تسبیح خداوند و ایاک نعبد و ایاک نستعین یعنی نادیده گرفتن هر اونچه که از جانب شیطان ذهنم میاد و بهم احساس ناامیدی، نگرانی، درماندگی، پریشانی و کمبود میده
صلات یعنی توجه به نشانههای قدرت این نیرو که خودش رو در فراوانی، ثروت، عشق، سلامتی، سپاسگزاری و هر خیری نشون میده که داشتنش رو میخوام تسبیح خداوند یعنی تموم لحظههایی که میتونم به نکات مثبت هر اتفاقی توجه کنم
نعمتهای اطرافم رو ببینم
و به خاطرشون سپاسگزار باشم
نکات مثبت اطرافیانم رو بهشون گوشزد کنم و به جای حسد تواناییهاشون رو تحسین کنم
صلات یعنی به جای خشم و انتقام فرکانسهای خودم رو دلیل نتایجم بدونم و به جای سرزنش خودم، برای تغییر فرکانسهام تلاش کنم
و به جای دست کم گرفتن خودم، رابطم رو با نیرویی به یاد بیارم که منبع همه راهکارهاست و منو به بهترین راهکارها هدایت میکنه
صلات یعنی تابع هدایت قلبم باشم و اجازه بدم کارها به شیوه برنامهریزی این نیرو انجام بشه
توحید یعنی رابطه ابدی با فراوانی رو به یاد بیارم تا نخوام روی کسی حساب کنم و از تهدیدهای ذهنم یا دیگران نترسم
توحید یعنی خداوند یک انرژیه که واکنش نشون میده به اونچه که در ذهنم نگه میدارم
و بر اون تمرکز میکنم
و در گفتگوهای ذهنم تکرار میکنم
و بعد نتیجه این واکنش در قالب اتفاقها و شرایط وارد زندگیم میشه
توحید یعنی تغییر همه جنبههای زندگی رو یک مسابقه یک نفره بدونم
مسابقهای که فقط خودم در اون شرکت دارم
نه همسرم، فرزندم، شهرم، کشورم، قوانین ، افکار سیاستمداران، شغلم و یا نگاه دانشمندان درباره سرایت یک بیماری یا شیوههای پزشکان برای برگرداندن سلامتی
اگر میخوام بزرگ بشم باید از خیلی از دغدغهها، ترسها و نگرانیها بگذرم که اکثریت جامعه درگیرش هستن و بپذیرم که دنیای من فقط و فقط به فرکانسهای خودم بستگی داره
توحید یعنی وحی منزل بدونم که اگه فرکانسهام درست بشه بدون شک وضعیت مالی و رابطه و سلامتیم هم درست میشه
اصلاً لازم نیست چیزی رو تغییر بدم
از همون چیزی که هست شروع کنم
بعد خود به خود به مسیر بعدی هدایت میشم
اگر باورهام رو عوض کنم وضعیتم هم عوض میشه
کسی مسئولیت نداره طوری رفتار کنه که من دوست داشته باشم و ناراحت نشم
من هستم که قسمتهای متفاوت افراد رو بسته به فرکانسهام بیرون میکشم
من هر لحظه رو که با افکار بیماریزا، با نگرانی، غم، غصه و رنج بگذرونم دارم خودم رو از خوشبختی دور میکنم
باید از همین چیزهایی که هست لذت ببرم و به احساس خوب برسم
این باعث میشه به خواستههام هم برسم و رهایی یعنی این
خونسرد بودن یعنی از لحظه لذت بردن یعنی نگران نتیجه نبودن
یعنی از سفر لذت بردن به جای رسیدن به مقصد
از کسی هیچ انتظاری نداشته باشم
هیچ کسی هیچ وظیفهای نداره
من وظیفه ندارم کسی رو راضی نگه دارم و خوشحال
حتی موظف به سرگرم کردن کسی هم نیستم
فقط باید به هم عشق بدیم و لذت ببریم بدون رنج و فداکاری و از خود گذشتن و تمام وجودم رو فدای کسی کردن
نباید از دیگران ایراد بگیرم
به من هیچ ربطی نداره کدوم کارش درسته یا غلط
باید فقط روی خودم تمرکز کنم
خداوند یک سیستمه که در هر شرایطی داره به شکلی در میاد که من فرکانسش رو ارسال میکنم
موفق شدن راهش اینه که از چیزایی که در حال حاضر دارم لذت ببرم و این لذت بردن برام احساس خوبی ایجاد کنه
و این احساس خوب فرکانس خوب ارسال کنه
و این فرکانس هم خواستهها رو وارد زندگیم کنه
رهایی یعنی از هر چیزی که الان دارم لذت ببرم و شاد باشم
چیزهایی مثل زمان خوابیدن و بیدار شدن فرع هستن و اصل نیستن
مسائل دینی با تقلید نمیشه
هر کسی به شیوه خودش با خدا ارتباط برقرار میکنه
حتماً نباید همه مثل هم عبادت کنن و با خدا رابطه داشته باشن
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
سیر تکامل پیشرفت خود را بفرمایید؟
تکامل اینگونه است زمانی که استاد بر روی باورهای خود کار کرده اند از همان شغلی که داشتند تغییرات شروع شد. نه اینکه کسب و کارمان را تغییر دهیم اگر باورهای ما تغییر یابد از همان نقطه با همان استعداد و توانایی وضعیت ما متفاوت شده و درآمدمان بیشتر می شود و به تدریج موقعیت تغییر خواهد کرد اینگونه نیست که شغل و کشور خود را تغییر دهیم استاد از همان جایی که بودند روی خودشان کار کردند و مقاومت ها را برداشتند و تمرکز خود را تنها بر کسب و کار خود گذاشتند از همان شب اول اتفاقات مالی ایشان آغاز شد اما یک پای ایشان روی ترمز بود و به محض رها کردن به سرعت به موفقیت و ثروت دست یافتند.
باورهای شما درباره ی پروردگار چیست؟
خداوند سیستم است که توضیح بسیار سختی دارد هر فرکانسی که به او بدهیم جهان اطراف ما به همان شکل می شود خداوند همه چیز است و به افکار ما واکنش نشان می دهد خداوند ظاهر باطن بالا پایین و چپ و راست… است به چیزی که ما هستیم واکنش نشان می دهد چیزی مانند آب است که به شکل ظرف ما درمی آید رزاق و وهاب… ربوبیت و قدرت او را باور کنیم همان است در دوره ی راهنمای عملی روان شناسی ثروت 3 توضیح داده اند.
باورهای خوب خود را در مورد قانون رهایی بیان کنید؟
هر چقدر به خواسته های خود بیشتر دست یابیم رها تر خواهیم شد مثل کودکی که اسباب بازی ندارد اما بعد اتاق او پر از اسباب بازی می شود و دیگر به آن ها وابسته نیست . هر چقدر این اتفاق رخ دهد ما رهاتر خواهیم شد هیچ گاه نباید خوشبختی شادی و لذت را به این خاطر که ثروت نداریم به تعویق بیاندازیم هر لحظه را که با افکار بیماری زا سپری کنیم از خوشبختی دورتر خواهیم شد از چیزهایی که هست لذت ببریم این باعث می شود به خواسته های خود برسیم
راجع به خونسرد بودن بیشتر توضیح دهیذ؟
به جای نگران بودن برای رسیدن به مقصد از لحظه لذت بردن و از سفر لذت بردن است
نگاه شما به ثروت چیست؟
هر چقدر ثروتمندتر شوم نزد خداوند محبوب تریم
روند شکل گیری باورها در مورد رابطه با ثروت چیست؟
در دوره ی روان شناسی ثروت 1 صد درصد این باورها پاشنه ی آشیل استاد بوده است که اساسی ترین آن قانون فراوانی است دوره های بی نظیر روان شناسی ثروت را استاد با عشق همچنان گوش می دهند.
راجع به سرمایه گذاری های خود بیشتر توضیح دهید؟
املاکی که اجاره های آن بخشیده می شود استاد ایده های بسیار زیادی داشتند اما پس از آن مسیرشان تغییر کرد چون تمرکز ایشان از سایت و فایل و محصولات برداشته می شد و چون رسالت اصلی ایشان توحید بود تمام مسیرهای فرعی را کنار گذاشتند.
ساعت چند می خوابید و بیدار می شوید؟
استاد هیچ گونه برنامه ی مشخص و از قبل تعیین شده ندارند.وقتی کسب و کار ما عشقمان باشد و نگاهمان به کار تغییر کند عاشقانه و شب و روز کار می کنیم حتی در سفرها و سرمایه گذاری های خود نیز زمان مشخصی ندارند و الهامی و هدایتی عمل می کنند
چگونه روزه می گیرید و نماز می خوانید؟
استاد در مورد این مسائل از هیچ کسی تقلید نکردند و نخواهند کرد ما باید خودمان مسیرمان را تعیین کنیم رابطه ی ما با خداوند شخصی و خصوصی است نباید از کسی در این مورد الگو بگیریم این موارد درونی است این تفکر کاملا غلط است باید با تفکر به مسائل دینی دست یابیم نه با تقلید.باید فکر کنیم و به سبکی دست یابیم اگر فکر کنیم بسیار بهتر از این است که روشی را بدون فکر بپذیریم و مانند ربات کارها را انجام دهیم برخی فکر می کنند باید از پیامبر تبعیت کنند که ربطی به این مسائل ندارد باید آیات دقیقا بررسی شود هر پیامبری به شیوه ی متفاوت خداوند را عبادت می کرده رابطه ی ما با خداوند کاملا شخصی است اگر قرار بود رابطه خاص باشد در قران حتما بیان می شد برای فهمیدن خط قرمزهای قرآن کلمات عذاب را بخوانیم اگر برایمان مهم است باید قرآن را بخوانیم نرم افزارهای زیادی برای فهمیدن آن وجود دارد با هر ترجمه بخوانیم ذهن ما کلیت آن را درک خواهد کرد این کتاب به هیچ وجه تغییر نیافته است اگر باور داریم این کتاب از طرف خداوند است باید آن را بخوانیم پیامبران و امامان خودشان آرزو داشتند چنین کتابی داشته باشند
تمام مسائل به وضوح در قرآن بیان شده است و آن وقت لازم نیست از کسی تقلید یا تبعیت کنیم کلیت آن را درک کنیم اگر بخوهیم به راه درست هدایت شویم هدایت خواهیم شد.
خدایا شکرت
عاشقتونیم
سلام استاد عزیزم، مریم مهربونم و هم فرکانسی های گلم
روزشمار تحول زندگی ام برگ 39 ام.
خیلی سوالات خوبی پرسیده شد از دوستان گلم واقعا سپاسگزارم و همچنین استاد مهربونم که پاسخ هاشون مثل همیشه کارا و ارزشمند هستش.
استاد من یمدت قبل درباره انفاق و خمس سوال داشتم، به همون شیوه ای که یاد دادین در قرآن سرچ کردم و جوابم رو گرفتم.
همونطور که اشاره کردین، خیلی مهمه که با ذهنی باز و بدون تعصب سراغ قرآن بریم
چقدر تغییر باورها و تغییر دیدگاه، شگفت انگیزه !!!
از ما انسان بهتری میسازه.
ظرف وجودی مون رو افزایش میده
و برکتی عظیم وارد زندگی مون میکنه
استاد من هر موقع دنبال سوالی میگردم یا از دیدگاه قرآن و یا از دیدگاه قوانین کوانتوم جواب سوالم پیدا میکنم.
چون قرآن هم یک کتاب کوآنتومی و فرکانسیک هستش.
یادمه قبلا ها خیلی از قرآن میترسیدم، مخصوصا قسمت هایی که آیه های عذاب تکرار شده بود. با یه ترس و لرزی میبوسیدمش و میزاشتمش رو بلندی.
اوایل که قانون جذب یاد گرفته بودم، نمیدونستم قرآن یک کتاب فرکانسیک هست برای همین ، از ترس اینکه قرآن مخالف قانون جذب باشه، بازش نمیکردم.
اما وقتی متوجه شدم که تمام قرآن قانون جذب هست، اشک شوق میریختم. چقدر با تغییر دیدگاه هام زندگی ام راحت شدند.
من هیچ وقت این انقلابی که در نظام باورهام ایجاد شد رو فراموش نمیکنم.
اشک تو چشمام حلقه زده.
من خیلی در گذشته ها دچار خرافات بودم و خیلی قرآن رو اشتباهی فهمیده بودم.
استاد عزیزم توضیحات ارزشمند شما در این فایل منو تکان داد و ترغیب شدم که منم این کتاب اسرار آمیز رو از ابتدا تا انتها بخونم.
بدون تعصب و با عشقی فراوان.
درباره رهایی هم خیلی هوشمندانه پاسخ دادین. رهایی به این معناست که :
از شرایط اکنون ات لذت ببری با همین نعماتی که داری با همین امکانات فعلی ات لذت ببری و سرگرم باشی و درگیر زمان و مکان نباشی.
واقعا همینه. اگر آسان بگیریم، آسان میشویم برای آسانی ها.
همه ما بارها اطرافیانی دیدیم که در خونسردی کامل اند و همیشه همه چیز فوق العاده براشون جلو میره.
یادمه کوچکتر که بودم بزرگتر ها میگفتن :
فلانی دل گنده ست
فلانی علی بی غم
در صورتی که همین دل گنده ها کار درست رو انجام میدادند. اونا ناآگاهانه از قانون زیبای رهایی استفاده میکردند
و بزرگتر های ما، به ما بدو بدو کردن و عجله کردن و حرص خوردن یاد دادند.
و منم به این ترتیب همیشه تند تند کارام میکردم. اما جدیدا دارم سعی میکنم آروم تر زندگی کنم.
همش به خودم میگم :
عاطفه، مهم ترین هدف تو از آمدن روی این سیاره، لذت بردن و احساس خوب هست. بزرگ ترین و اصلی ترین رسالت تو همین هست.
آروم تر زندگی کنیم.
همین امروز صبح تو تمرین ستاره قطبی از الله درخواست کردم. امروز میخوام آروم تر زندگی کنم.
و صبح توی فروشگاه که بودم به حدی صف ها شلوغ بود، همون موقع نجواها اومدند سراغم که ای بابا چخبره !!!
سریع ذهنم کنترل کردم که، امروز قراره آروم تر زندگی کنم.
باید از این فرصت شلوغی استفاده کنم و توجه ام رو بزارم روی فراوانی اجناس فروشگاه و فراوانی مشتری ها و فراوانی کالاهای خریداری شده.
گفتم عاطفه، جهان این فرصت زیبا در اختیارت قرار داده و تو باید ازش استفاده کنی.
و زمانی که تمرکز لیزری کردم، نفهمیدم زمان و اون صف طول و دراز چطور سپری شد.
این معجزه قانون هست.
این معجزه همسویی با هستی هست.
این یه مثال کوچولو بودش که بگم :
دقیقا در دل همون شرایطی که یهو شاکی میشیم، یک خیر عظیم نهفته هست.
زمانی که تو ترافیک هستیم، میتونیم پادکست گوش بدیم
میتونیم تمرکز مون بزاریم روی ماشین ها و جریان فراوانی
میتونیم اصلا مدیتیشن کنیم توی لحظه حال باشیم.
من قبلا ها از صف ها و ترافیک ها شاکی بودم از زمانی که پادکست گوش میدم اصلا نمیفهمم کی نوبتم میشه، حتی نوبتم دیرتر هم بشه تازه خوشحال ترم.
میخوام بگم خیر و برکت همیشه یک قدمی ماست اگر :
دیدگاه مون عوض کنیم
و کمی آرام تر زندگی کنیم
این همه عجله کردن و قیل و قال برای چیه.
چقدر آروم تر زندگی کردن با شکوه هست
امروز که آروم تر زندگی کردم همه چیز رنگ و بوی دیگه ای داشت.
امروز که با حوصله تر بودم همه چیز عمیق تر تجربه کردم
قشنگتر یادم می موند که کنترل ذهن کنم
استاد جانم درباره روتین روزانه تون هم، واقعااا تحسین تون میکنم. بشدت باهاتون موافقم که هدایتی جلو میرین.
بنظر منم، درستش همینه.
اگر من برنامه ریزی خیلی دقیقی بریزم یجورایی دست جهان رو برای هدایت میبندم.
الان خود من یسری کارهاست که هروز باید انجام شون بدم مثل فایل روزشمار و کامنت گذاشتن، اما نباید ساعت کاملا دقیقی براش مشخص کنم. حداقل یک حدود براش قائل بشم
من قبلا برنامه ریزی دقیق انجام دادم اما با روش هدایتی، برکت بیشتری شامل حال ام میشه.
درباره بحث نماز و روزه هم، دقیقا من به روش خودم عمل میکنم اما والدین ام بشدت شاکی هستند و میگن باید مثل ما بخونی.
اما من با حفظ احترامی که براشون قائل ام، چیزی که قلبم میگه رو انجام میدم.
فایل امروز خیلی، فایل با برکتی بودش. مریم عزیزم، ازتون متشکرم بابت کپشن های روزشمار، عشقی که پشت متون شماست به وضوح احساس میشه.
بابت لینک تلگرام استاد هم عاشقانه ازتون سپاسگزارم. من کانال استاد رو نداشتم. اما امروز تونستم عضو بشم.
استاد جان و مریم عزیزم بابت تهیه ، تدوین و کپشن این فایل های توحیدی ازتون سپاسگزارم.
از خداوند مهربونم هم متشکرم که از زبان شما با من صحبت کرد و بر من جاری شدش تا این کامنت زیبا نوشته بشه.
آگاهانه و عاشقانه دوستتون دارم.
همگی در پناه الله یکتا باشیم.
سلام بر شما استاد گرامی و دوستان عزیز
﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ ۖ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ ۚ ذَٰلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلًا﴾(سورهٔ نساء-آیهٔ 59)
ترجمهها
ای کسانی که ایمان آوردهاید، خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را [نیز] اطاعت کنید؛ پس هرگاه در امری اختلاف نظر یافتید، اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارید، آن را به [کتاب] خدا و [سنت] پیامبر [او] عرضه بدارید، این بهتر و نیکفرجامتر است.
سی و نهمین روز تحول من
عرض ادب واحترام به استاد عباس منش و بانو شایسته و همراهان گرامی سایت بزرگ استاد عباس منش
موضوع فایل امروز اولش:در مورد مقاومت در برابر تغییرات بود زمانیکه محافظه کاری و دلسوزی و مالک بودن یک شخصی رو که خودش،وتفکراتش با ما منافات داره را رها میکنی،تغییرات شروع به فعالیت میکنه وبمبی از راه میرسه بقول دوستان زندگیت از این رو به اون رو میشه،تفکرات و تغییرات محسوس میشه و بیشتر درک میکنی،وتمرکز میزاری روی کارات که نتیجه مطلوب حاصل بشه،
دیدگاه بعدی نظر در مورد توحید و یگانگی خداوند و اینکه این سیستم خداوندی رو در همه حال و همه ی شرایط همراه خودمون بدونیم طوریکه ما با فرکانس های ارسالی و قرار گرفتن در مدارهای بالا که شامل مدار سلامتی،ثروت،معنویت،لذت و خیلی جنبه های مثبت دیگر را تعریف میکند،در طول مسیر از هدایت خداوند متعال بهره مند هستیم،و با توکل به خداوند در بسیاری موارد وبجا آوردن حس بندگی همانند آینه عمل میکنه،که تمام انرژی وفرکانس های مثبت ارسالی مارو به همون شکل وحتی بیشتراز آن به سمت مان روان وجاری میکند در نهایت باوری هست که نسبت به پروردگار جهان داری رب و پروردگار جهانیان رزاق بودن رحمان بودن،مهربان بودن،غفوربودن،همان برایت متصور می شود
اما در مورد رهاشدن ونقش رهایی برای رسیدن به خواسته ها:
برای رسیدن به خواسته ها در ابتدا بسیار مصمم هستم و هر چقدر بیشتر و بیشتر به در خواست هام رسیدم بی خیالتر و رهاتر شدم چون واقعا با لذت بردن وحس عالی در هر لحظه داشتن میتونم به تمام اون خواسته ها برسم وطبق قانون عمل میکنم زیاد نه خودمو نه خدارو تو دردسر نمیندازم،و بخاطر همین موضوع آزادی زمانی و مکانی مالی بیشتراز همه مشهود میشه،و فقط لذت بردن از مسیر، برام تجربیات و خاطرات استفاده بهتر از نعمات الهی که مفت و مجانی در اختیارم گذاشته رو تصدیق می کنم.
و دیدگاه نسبت به ثروت:
خب هرچقدر ثروتمند تر باشیم در گستردگی و وسیع ترشدن سرمایه خداوندی بیشتر مشارکت داریم و در استفاده از نعمتهای بیشمار الهی پیشگام باشیم به همان نسبت در رشد و شکوفایی استعدادهای ناب و برملاشدن روحیات ثروتمندی خویش مصمم تر هستیم و در حقیقت این روند سبب نزدیکتر شدن به خالق بی همتا هست،با ثروتمند شدن به بدنه ی اصلی خلقت اتصال می یابیم و ما تعیین تکلیف میکنیم پول برامون چیکار کنه،
ساعت کاری و فول تایم کارکردن همه و همه بصورت الهامات پروردگار هست،نه خیلی سخت کار میکنم نه خیلی سرسری و بی تفاوت،نسبت به کارم وعلاقه ام ارزش قائل میشم،و بعد مدتی که به خواسته هام رسیدم،برای رسیدن به خواسته جدید،با تمرین باور ساختن فقط شاید تو چند ساعت کار کردن و ساختن باورهای مناسب اون خواسته فرکانس شو ارسال میکنم وباورشو میسازم بقیعه ش طبق قانون خودش اجرایی میشه. در حقیقت در بسیاری موارد زمان خاصی ندارم.
دیدگاه دینی و مذهبی عبادت ورابطه با خداوند:
من شیوه و روش خودمو اجرا میکنم، و سعی میکنم بندگی خداوند رو طوری بجا بیارم که سبب آزرده شدن و آسیب زدن به خلق خدا نشم،اما خودم چون قرآن خیلی قبول دارم و به زبان عربی هم هست،برخلاف این چیزایی که در مورد عربها میگن،و میبینم کشورهای عربی در حال حاضر مثل امارات قطر عربستان عمان حتی عراق روزبهروز در حال پیشرفت هستن، ورشدشون مدیون آموزه های قرآنی و پیامبر خدا هستش،و بهترین تکنولوژیهای روز دنیا اول میاد تواین کشورها،و نگاه ویژه ای به خدا و پیامبرش دارن،خب من هم این راه رو ادامه میدم چند ساله دارم میرم مطمئن هستم مسیرم خیلی خیلی درسته و دارم جواب میگیرم نسبت به خیلی های دیگه وجدانم راحته همین وبس،شاید ب مزاج دل خیلی از عزیزان خوش نیاد، اما من برای مردم زندگی نمیکنم، اینطوری خدای عزیزم بهتر بمن جواب میده،ممنونم از خداوند بابت قرار دادن انسانهای باشرف و بزرگمنش در مسیر راه زندگی م.
سلام
خدا رو هزاران مرتبه شکر میکنم که من رو توی مسیر آگاهی قرار داد که ازش میخاستم و باز هم سپاسگذار خداوندم که منو به این سایت نورانی هدایت کرده که دارم از فرمایشات استاد عزیزم و خواهران برادران هم فرکانس، واقعا لذت میبرم، خدایا سپاسگزارم