مصاحبه با استاد | رابطه درونی با خداوند، با "تفکر" ایجاد می شود نه با تقلید - صفحه 82
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/06/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-05 06:59:552025-01-07 05:28:28مصاحبه با استاد | رابطه درونی با خداوند، با “تفکر” ایجاد می شود نه با تقلیدشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بنام خداوند وهاب
سلام استادان عزیزم وهمه دوستان
در دوره خانه تکانی ذهن یک فایلی آمد روی سایت با نام قرآن آسان است که یک باور رو القا میکنه که ما به طرف قرآن برویم یکی از دلایلی که من قرآن رو نخوندم اینکه به من گفته بودند تو چیزی نمیفهمی در صورتی که قرآن آسان است
قبلا اون چیزی که یاد گرفته بودم ترتیل خواندن یا روخوانی قرآن بود وثواب اصلی این بود که از رو بخوانی یا مثلا ختم قرآن کنی
وقتی شما گفتیداگر باور دارید خدایی هست که جهان رو آفریده مدیریتش میکنه ویک کتاب داره 300،400 صحفه است اگر نخوندیش اصلا ول معطل امکان نداره این باور رو داشته باشی و کتاب رو نخونده باشی تنم به لرزه درآمد یه جورایی بهم برخورد ،دردم گرفت حس کردم مخاطب اصلی منم تو دوره هاتون با قرآن آشنا شدم تونستم معانی رو بخونم ولی این بار دوست دارم یک دور برای دل خودم معانی قرآن رو بخونم قرآن خواندن آسانه بفهمم خدا چی گفته وبتونم فکر خدا رو بخونم
توی این دو روز شروع کردم باید قرآن رو بخونم اگر شما استاد گفتید پس درسته چشم انجامش میدم کل قرآن رو میخونم با توکل به خدا شروعش کردم دیروزسوره بقره رو خوندم سوره آل عمران رو هم نصف کردم تا اینجا که خیلی خوب بود اون ترسی که از قرآن داشتم کمتر شده ودوست دارم کل معانی قرآن رو بخونم با این باور که قرآن آسان است و حاوی قوانین بدون تغییر خداوند است
خدایا سپاسگزارم که از طریق بندگان خوبت به این مسیر هدایت شدم
چقدر خوبه انسان با ایمان حرکت کنه وبه مسیرش ایمان داشته باشه اگر کل مردم دنیا بیان بگن مسیرت اشتباه است من شک ندارم چون خودم با تفکر بهش رسیدم نه با تقلید
من یادمه برای نمازجمعه کلی تبلیغات میشد من واقعا هیچ وقت فکر نکرده بودم که میشه با خدا صحبت کرد به روشی غیر از نمازهای یومیه چرا هر جا که جمعیت های زیادی میرن تقلید بدون فکر هست با تفکر بهش نرسیدیم مثلا تسنن به شیوه گذشتگان خودشون وضو میگیرند ونماز میخوانند با دست های بسته و شیعیان به شیوه گذشتگان خودشون که مهر میزارندبا دست های باز کنار بدن هر کدوم عقیده دارند راه ما درسته ودر قرآن توضیحی برای نحوه صلاه نیامده
من به هیچ عنوان به هیچ عنوان به شکلی که بقیه مردم با خدا ارتباط برقرار میکنند ارتباط برقرار نمیکنم من سالها به رابطه با خدا فکر کردم
دولا و راست بشی بگی چون بقیه این کار رو میکنند پس درسته باید با فکر بهش برسی حتی به زعم اینکه درسته
ما ده ها هزارساله بمباران شدیم در مورد دین یادمه قدیمی ها قند رو میزدند توی چای میخوردند
از خداوند میخواهم ما رو هدایت کنه به راه راست راه کسانی که به آنها نعمت داده است
سپاسگزارم
به نام خدای که هم اول هم آخر
که هر چه دارم از آن اوست
سلام به مریم جان ،استاد جان ،ودوستانم
سوال این قسمت برای دانشجویان پروژه مهاجرت به مدار بالاتر ….
سوال :
آگاهی های این قسمت چه درسهای سازنده ای درباره شناخت خداوند و شیوه اتصال با این نیرو برای شما داشته و این درس ها منجر به اخذ چه تصمیم / تصمیماتی برای شما شده است؟
جواب :
تصمیم گرفتم روزی یک معنی آیه قرآن بخونم
ومدام در موردش تعقل کنم ،بنویسم
تصمیم گرفتم یکبار دیگه کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم ،بخونم ونکته برداری کنم
تصمیم گرفتم به شیوه خودم قرآن درک کنم البته با کمک خداوند
تصمیم گرفتم رابطه خودم با خدا بهتر کنم وصفت های خداوند را در وجودم بیشتر کنم مثل مهربان بودن وآرام بودم و…
ومن میخواهم بهبود های کوچک ولی مستمر در خودم وزندگی ام ایجاد کنم …..
وبیشتر باخدا صحبت کنم وبیشتر با او در مورد چیزهای خوب صحبت کنم ….
گام پنجم ،خداوند مثل یک سیستم عمل میکند
وقتی کتاب چگونه فکر خدا بخوانیم پارسال خوندم خیلی دیدم نسبت به خدا عوض شد و متوجه شدم که خداوند یک انرژی ،یک سیستم که واکنش نشون میده به فرکانس های ما
خدا راشکر که به این سایت الهی هدایت شدم
سلام به استاد عباس منش و خانوم شایسته عزیزم
من چند وقتی هست شروع کردم به خوندن قرآن از وقتی که استاد گفتن برید این کتاب رو بخونید منم شروع کردم به خوندن قرآن از وقتی که این کتاب رو میخونم خیلی حس خوبی دارم وقت هایی که ناراحتم میرم تو نرم افزاری که برای ختم
قرآن دانلود کردم و شروع میکنم به خوندن قرآن و جالب اینجاست که در مورد همون مسئله که ذهنم رو درگیر کرده بود قرآن حرف میزنه
من در مورد روزه خیلی سوال تو ذهنم بود
و دیدم توی قرآن نوشته که اگه روزه بگیرین برای شما بهتره و اصلا توی قرآن ننوشته بود که یک ماه باید روزه بگیرین و گفته بود سه روزه بگیرین و ما نمیخوایم شما توی سختی باشین
در کل از وقتی قرآن رو میخونم خیلی حس بهتری دارم و خداروشکر میکنم به خاطر وجود شما که باعث شد تو این مسیر قرار بگیرم
دوستون دارم..
در واقع منبع هستی بخشی که خدا می نا میم
بر اساس احساسات انسانی عمل نمی کنند
و جهان را بر اساس قوانینی که از ازل وضع کرده هدایت میکند
و این قوانین غیر قابل تغییر ه
سنت الهی
که همان قوانین نظام هستی و کیهانی هستن
بر این بوده و ابدال در سنت خدا تغیری نخواهی
یافت
پس این انرژی فقط بر اساس قوانین عمل میکنه
پس بهتره ما برای خاسته هامون و ارتباط
منبع هستی بهتره که قوانین رو بشناسیم و رعایت
کنیم
انسان یک موجود فرکانسی است
و این سیستم نیز براساس فرکانس های ما عمل میکند
و جنس باورهای ما نوع فرکانس رو مشخص میکنه
پس ما باید فرکانس ها مون رو خوب کنیم
تا اتفاقا ی خوب رو تجربه کنیم
خدا رو شکر
5
جهان را بلندی و پشتی تویی
ندانم که ای هرچه هستی تویی
تو همان انرژی که جهان رو پدید آورد ه
همان که کوها را برای استواری زمین میخ کوب کرده
همونی که انسان رو خلق کرده
و قوانین بدون تغییر
رو برای هدایت و گسترش آن وضع کرده
قوانین ثابت که باعث گسترش جهان
و سنت خدا قابل تغییر و تبدیل نیست
خدا وند یک انرژی ست که تمام جهان را اداره میکند
و همه جهان از او شکل گرفته و همواره در حال گسترش
و کل هستی از انرژی ای خلق شده که ما آن را خدا مینامیم
خدا رو شکر
خدا رو شکر
به نام خدای هدایتگر و مهربان
گام پنجم
خدایا شکرت که بهم فرصت دادی تا برای گام پنجم کامنت بزارم خودت هدایتم کن
من این فایل و صحبت های استاد رو درمورد تقلید نکردن درمورد مسائل دینی و… کامل درک کردم
در مورد نماز خوندن من هم مثل طرز تفکر اکثریت جامعه عمل میکردم و اگر نمازم قضا میشد یا دیروقت میخوندم کلی احساس گناه و عذاب وجدان داشتم که الان من غرق در گناهم و جای من وسط جهنمه و خدا هم که یک خدای ظالم و مچگیر و عذاب کن که وای به حال کسی که نمازش دیر بشه یا صبحا خواب بمونه و نمازش قضا بشه یا…
خلاصه که سالها این روش عبادت من از روی ترس بود و مدیونید اگر فکر کنید من موقع نماز خوندن یه مثقال حس خوب داشتم یا احساس نزدیکی به خدا… چون تا الله اکبر شروع نماز رو میگفتم خمیازه ها شروع میشد:))))
درمورد ذهن و کنترل افکار نگم که به محض شروع نماز هزاران فکر با همدیگه هجوم میاوردن تو مغزم…
و بابت این قضیه و به قولی نداشتن حضور قلب در نماز همیشه خودم رو سرزنش میکردم و احساس گناه و عذاب وجدان همیشه باهام بود و برای عملکرد بهتر سعی میکردم به معنای فارسی جملاتی که میگفتم فکر کنم و با خودم مرور کنم که حداقل بفهمم چی دارم میگم
کم کم به مرور زمان چراها و سوالات ته ذهنم برام پررنگ تر شد که مثلا چرا من باید موقع نماز چادر بپوشم مگر من با خدایی که من رو خلق کرده صحبت نمیکنم پس چرا موقع نماز، بهمون گفتن که حتی یه تار از موهات هم نباید معلوم باشه یا نباید چادرت نازک باشه که بدنت معلوم نشه و این حرفا.. مگر این خدا در تایم های دیگه منو نمیبینه یعنی فقط نماز مهمه؟ اصلا چرا باید موهامو خدا نبینه مگه اون تمام بدن منو خلق نکرده؟ چرا حتما حتما باید دقیق رو به قبله مشخص نماز بخونم یعنی اگر یه کم جانمازم کج باشه دیگه قبول نیست خدا دیگه اونجا حضور نداره؟؟ و کلی سوال دیگه…
من کم کم داشتم به این فکر میکردم که مگه نباید عبادت کردن من رو به خدا نزدیک تر کنه احساسم رو خوب کنه پس چرا من هیج حس خوبی ندارم و این عبادت به احساس گناه و ترس از خدا منحر میشه پس فایده ش چیه
داشتم فکر میکردم که یعنی الان فقط ما مسلمونا و مخصوصا شیعه ها که این مدلی نماز میخونیم بنده مقبول خدا هستیم و مسیحی ها و پیروان ادیان دیگه که متفاوت عبادت میکنن خدا آدم حسابشون نمیکنه؟؟
والله که به این رسیدم که یک ساعت تفکر بهتر از هزار ساعت عبادت است… عبادتی تقلیدی، کورکورانه…
داستان هدایت ارتباط من با خدا اینجوری پیش رفت که اون سوال ها کم کم نمازهام رو یکی درمیون کرد چون به درستی مسیر شک کرده بودم اما هنوز باورهای غالب جامعه تو ذهنم بود اما اومدم با خودم صحبت کردم که من این نماز پراز فکر و نجوا و خمیازه و حواس پرتی رو نمیخوام و دیگه این مدلی نماز نمیخونم تا زمانی که ارتباطم با خدا نزدیک تر بشه و اونموقع دوباره نماز رو خالصانه و با حضورقلب بخونم؛ این تصمیم رو گرفتم چون هنوز هم باورم این بود که حتما باید همینجوری با خدا ارتباط برقرار کنم…
در روند تصمیم درمورد نمازم اینجوری بود که من در طول روز دفتر و خودکارم دستم بود و می نوشتم و از خالی شدن ذهنم، خلوت شدن افکارم، احساس آرامش و انگیزه و احساسات عالی که دریافت میکردم موقع نوشتن لذت میبردم..
من 99درصد الهامات و آگاهی ها رو در نوشتن دریافت میکردم
من هربار می نوشتم و حالم عالیتر میشد، ایمانم قوی تر میشد، آرامشم بیشتر میشد و احساس رهایی میکردم، انگیزم برای ادامه مسیر زیاد تر میشد…
من میدیدم که وقتی یه روز نمی نویسم چقدر از مسیر دور میشم احساس گنگی و گیجی دارم، حس میکنم یه چیزی گم کردم، حس میکنم ذهنم پرشده و نجواها امونم رو میبره…
من میدیدم که وقتی می نویسم اونقدر قلبم باز میشه اونقدر ارتباطم با خدا نزدیک تر و قوی تر میشه که حتی موقع نوشتن اشک میریزم از روی عشق به خدا و اونقدری محو این کار هستم که زمان و مکان رو فراموش میکنم و همینطوری آگاهی ها جاری میشه و یکسره مینویسم و مینویسم…
و کم کم این تکامل من طی شده و در حال حاضر به این نتیجه رسیدم که عبادت من، نماز من من همون نوشتنه…
من با نوشتن عاشقی میکنم من اولین کارم بعد از بیداری نوشتنه، هیچ اجباری در کار نیست، هیچ سختی و حواس پرتی در کار نیست، هیچ قانون و ادا اصول خاصی در کار نیست
موقع عبادتم فقط منم و خدا بدون هیچ دغدغه ی زمان و مکان و پوششی…
من راضیم از این روش رابطه با خدا و حال دلم باهاش خوبه، الان میتونم درک کنم که وقتی استاد میگن من با تحقیق خودم به این سبک و درک رسیدم و راضیم و اگر کل دنیا بگه روشت اشتباهه من به مسیرم ایمان دارم یعنی چی…
چون در حال حاضر درمورد ارتباط با خداوند من هم به این صلح درونی رسیدم و هرروز با احساس عالی بدون هیچ احساس گناهی از صحبت کردن با خدا عشششقققق میکنم…
من به این درک رسیدم که به قول استاد: به تعداد آدم های روی زمین راه هست برای رسیدن به خدا…
هرکسی آزاده و اختیار تام داره که به چه روشی میخواد با خدا صحبت کنه و عبادت کنه
باز هم به قول استاد اگر هدایت بخوای هدایت میشی..
و در نهایت خدا به وعده ش عمل میکنه و تو رو راضی میکنه…
خدایا هزاران بار سپاسگذارم که هدایتم کردی تا روند تکاملی هدایتم رو درمورد عبادتم بنویسم
خدایا شکرت برای اینکه همیشه و در هر لحضه و تا بی نهایت در کنارمونی و هدایت بندگانت جزو قوانین ثابتته…
عاشقتونم به خدا…
سلام به هم دوره های گرامی استادم عزیز و خانم شایسته ی نازنینم
استاد از قرآن گفتید تو این فایل، چقدددر من قبلا غریب بودم با این کتاب میخوندمش اما ازش میترسیدم، همش میگفتم خشنه و از مجازات میگه، اما این چند وقته گاهی که یادم میمونه مثل بچه های سایت قرآن باز میکنم میگم خدایا لطفا با من هم مهربان باش و هرر آیه ای میاد از لطف و نعمت و مهربانی خدا ست.
نرم افزار جامع التفاسیرنور! فککر کنم تو دوره ی صلح با درون از این نرم افزار گفتید من همون موقع خریدمش اما چون برای ویندوز بود و همیشه لپ تاپم روشن نیست عملا استفاده ای ازش نکردم، حالا چیکار کردم؟ یه برنامه ی دیگه روی گوشیم نصب کردم تا بتونم تو هر زمان و هر مکانی که خواستم قرآن بخونم امیدوارم به این تصمیم پایبند بمونم، خدایا در این راه تنها از تو یاری میجویم.
_ وقتی پاک میکنیم ذهنمون رو و میگیم خدایا خودت من رو هدایت کن وقتی با ذهن پاک میگی، چیزهایی رو میبینی که قبلا نمیدیدی.
_ وقتی بدون پیش داوری قرآن رو میخونی اصلا درکش میکنی خدا با شما صحبت میکنه.
سلام استاد عزیزم
شما تحول ایجاد کردید در من راجب قرآن.اصلا از وقتی که بدون باور های قبلی قرآن و خوندم مطالبی از توش پیدا کردم که باورم نمیشد.اینقدر الان حالم خوبه با این خدا با این قرآن که نهایت نداره.
برای مثال میتونم مطالبی که کنار حاشیه قرآنم نوشتم و اینا دارن زندگی منو میسازن براتون مینویسم.
خدا کسی است که تمام آنچه در روی زمین است را برای تو آفریده است.
خدا تو را بر جهانیان برتری داد.
آیات و نشانه ها برای اهل یقیق روشن و واضخ هستند.
آنچه را نمیدانی به خدا نسبت نده این کار شیطان است.
بعضی از مردم مردم دیگر را مثل خدا دوست دارند.
خداوند احسان و بخشش دارد اما بیشترشان شکر نمیکنند.
خدا تو را به بهشت دعوت میکند.
تو به آنچه که با اختیار خودت پذیرفته ای مواخذه میشوی.
خدا با توست که صبر میکنی
وقتی ایمان می آوری خداوند تو را از تاریکیها به سمت نور میبرد.
کسی که در مسیر ایمان صادق است انفاق میکند.
نپذیر که کسی به غیر خدا قدرت دارد.
ثروت فضل عظیم رحمت گسترده با حساب کردن روی وعده خداوند بدست میاید.
تو غرق در لطف و رحمت و بخشش و فضل عظیم خداوندی،نشانه ها را ببین
اگر در مسیر ایمان استقامت کنی توطئه هیچ کس به تو کارساز نیست
تو با صبر کردن از عهده آزمایش الهی برمیآیی.
تنها از من بترس اگر ایمان داری
هر آنچه خداوند به تو داده از فضل خودش بوده پس بخل ناپسند است.
خداوند اراده کرده کار را برای تو آسان و سبک کند
کافر کسی ست که آنچه را خداوند از فضل خودش به او داده کتمان کند و بخل ورزد.
وقتی کاملا تسلیمی احساس بد و ناراحتی از هیچ اتفاقی نداری.
پرهیزکار هم در تنگ دستی و هم در گشاده دستی انفاق میکند.
اگر تو شکر گذار باشی و ایمان داشته باشی چرا خداوند تو را مجازات کند.خداوند قدردان است.
کسی که در راه ایمان عمل میکند خداوند نعمت را بر او تمام میکند.
من نعمتم را بر تو تمام کردم.حواست هست.خودت مانعی اگر دریافت نکرده ای.
زمانی که ایمان نداشته باشی از رحمت خداوند دور میشوی(زندگی فقرا)
خداوند همین الان با هر آنچه که داری میخواهد تو را بیازماید.
آگاه باش درهمه جای قرآن گفته اکثریت مردم شکزگذار نیستند فکرنمیکنند فاسقند درک نمیکنند و اعمالشان بد است.
بهشت بر تو حرام است اگر قدرتی را در مقابل خداوند قرار دهی.
چرا وقتی جان به گلوگاه میرسد شما فقط نظاره میکنید روح را برگردانید اگر راست میگویید؟
چرا به سوی خدا برنمیگردی در صورتی که آمرزنده و مهربان و بخشنده است.
شراب تو را از یاد خدا غافل میکند دوری کن.
کارهای گذشته تو عفو شده.دیگر برنگرد.اگر برگردی مجازات میشوی
نه در این دنیا نه دنیای دیگر به غیر از خدا هیچ یاور و پناهگاه و شفاعت کننده ای نخواهی داشت(زیارتگاه)
تو غرق در آفریده های خداوندی حتی اعضای بدنت غرور تو رانگیرد در مقابل خداوند
اگر مشرک شوی تمام اعمالت نابود میشود
بیشتر مردم او را از راه خدا گمراه میکنند
با قرآن و یادآوری آن خداوند حجت را بر تو تمام کرده است.
اینها قطره ای بود ازین دنیای معرفت
واقعا که سخنان استاد مثل آیه های قرآن باید یادآوری بشن و مثل وحی منزل پذیرفته.هر دو تصدیق کننده همند……..
سلام به شما دوست عزیزم
چقدر لذت بردم از کامنت زیبایی که به اشتراک گذاشتین .سپاسگزارم ندا جان
چه ایده جالبی که این جملات رو در حشایه قران نوتین – با نوشتن اون ها هم بهشون توجه میکنید و هم به راحتی در دسترس هستن
راستش اینقدر بهمون گفتن که مستقیم کتاب قران لمس نکینم که یه لحظه مقاومت عظیمی درونم احشاس کردم وقتی گفتید داخل قران نوشتید
یادم میاد مدرسه که بودیم زنگ قران یا باید قبلش وضو میگرفتیم یا اینکه یه ورق تلق شفاف می گذاشتیم روی ایات که نستقیمد لمس نشه – نوشتن در قران که قطع به یقین به فکرم نرسیده بود
تحسیتون میکنم که بدون تعصب اینچنینی اومدین برای تقویت باور و اسانی بیشتر داخل حاشیه باورهای عالی نوشتین
ممنونم که این ایات فوق العاده رو هم به اشتراک گذاشتین
راستش معانی خیلی برام نرم و روان و قابل فهم بودن – در ترجمه از جنللت ساده و قابل درک اشتفاده شده بود
چند ماه قبل که یه مقدار از قران رو مطالعه کردم یادم میاد که ترجمه ای که من میخوندم به این نرم و روانس نبود و اسنطور نتونستم درکش کنم
خواشتم سوال کنم این ترجمه چه کشی هست میشه اسم مترجم بهم بگید؟ .یا اینکه با توجه به درکی که از ایات داشتین خودتون اینطور رکان و ساده یاداداشت کردین؟
اگر کار خودتونه که واقعا تبریک میگم و تجسین میکنم چون خیلی خوب انجامش دادین
بازم ممنونم بایت کامنت زیباتون
ایده بسیار قشنگی بود که تمامی ایات تاثیر گذار کنار هم جمع اوری بشن . اینطور هر بار خوندنش تاثیر احساسی بررگ تری ایجاد میکنه
موفق باشی ندا جان
سلام عزیزم.سپاسگذارم از شما دوست گرامی.استاد عزیزمان ما را با خدا دوستذکرد رفیق کرد و از زمان آشنایی من با استاد طرز قرآن خواندن و درک کردنم بسیار متفاوت شده.بله من به راحتی درکم را از هر صفحه قرآن در حاشیه ها مینویسم و آنقدر خودم در تعجب و بهت فرو میرم که چطور من تا الان نمیتونستم اینطور بفهممش. اینها درک من از ترجمه هاست و روش استاد عزیز که راحت کنیم برای خودمون همه چیز و
خوشحالم که تونسته مفید باشه براتون.در پناه حق باشید
سلامی دوباره به استاد عزیزم به استادی که هر روز سپاسگزار وجود ارزشمندش هستم
و سلام به همراه فوق العاده ی استاد ( خانم شایسته مهربان و قدرتمند)
هر چقدر سپاسگزار شما دو عشق باشم باز هم کمه
به قول خانم گلم (الهه جانم) که میگه زندگی بدون آگاهی هایی که از استاد یاد گرفتیم مثل زندگی بدون اکسیژنه ، واقعا نمیتونم زندگی بدون این آگاهی ها و عمل کردن به اونها و تکرار اونها رو تصور کنم . این آگاهی ها مثل اکسیژن قدرت نفس کشیدن و زندگی کردن و لذت بردن رو به ما میبخشه. خدایا هزاران بار سپاسگزارم که ما رو به این مسیر زیبا هدایت کردی:)
بریم سراغ آگاهی های این بخش از دوره مهاجرت به مدارهای بالاتر:
این جلسه راجع به درک ما از خداوند هست . استاد چقدر این جلسه آگاهی بخشه ، من وقتی به گذشته خودم نگاه میکنم ،به افکار گذشته خودم دقت میکنم ، میبینم خدای من چقدر باورهای نادرستی داشتم . میدونید استاد اگر فقط همین یک موضوع که من از شما یاد گرفته باشم و باور کرده باشم چقدر در زندگی ام پیشرفت کرده و میکنم . البته که درک و باور این موضوع مجاهدت و تلاش ذهنی میخواد اینجور نیست که دکمه بزنیم بگیم اوکی من خدا رو اینجوری باور میکنم اما اینو میتونم بگم که نسبت به قبل از آشنایی با شما درک من تغییرات جدی داشته
چقدر این باورهایی که از خدا میگین با آنچه در عمل در مورد انسانها میبینم یا زندگی خودم میبینم صدق میکنه . چقدر با عدالت واقعی جور در میاد . چقدر روی این نیرو و البته روی قدرت خودمون بهتر میتونیم حساب کنیم . به قول شما وقتی بازی و قوانین بازی رو یاد بگیریم چقدر راحت میتونیم در رسیدن به خواسته هامون قدرتمندتر بشیم و لذت بیشتری ببریم . این باورها چقدر ما رو از قفل و زنجیرهایی که ما خودمون به خودمون زدیم و بعد کلید اون ها رو به بقیه انسانها دادیم ( مثل دعا و نفرین و چشم زخم و اینکه فلانی نذاشت فلانی نخواست فلان حکومت و یا قدرت اجازه نمیدن و ….) رها میکنه ،
شما گفتین خدا از انرژیه ،خدا سیستمه ،خدا احساس نداره ، خدا قضاوت نمیکنه ، خدا انتقام نمیگیره ، خدا ناراحت نمیشه ، خدا عادله ، خدا هدایتگره ،
خدا انرژیه و همه چیز از فیزیک و متافیزیک در این جهان با عظمت از انرژی هستن در حقیقت همه چیز از خدا شروع شده و ماهیت همه چیز از خدا و همون انرژی هست ، بهتر بگیم هر آنچه ما میتونیم با حواسمون و احساسات مون درک کنیم از انرژی هست .
افکار و باورهای ما هم ماهیت انرژی دارند .
حالا خداوند به وسیله قوانین بدون تغییرش برای همه ما انسانها ظرف هایی قرار داده که این ظرف ها در حقیقت همون شرایط موجود ماست و به ما این قدرت رو داده تا خودمون به هر مدلی که دوست داریم این ظرفها رو تغییر شکل بدیم. حالا چطور این ظرفها رو تغییر شکل بدیم ؟ با جنس توجهاتمون به جهان اطراف!
حالا درک این موضوع هم خیلی مهمه که در هر لحظه که ما بیدار و هوشیار هستیم قطع و یقین به موضوعی توجه میکنیم . مجموع این توجهات لحظه به لحظه زندگی ما، شکل این ظرف رو تغییر میده . و از اینجا بعد کارِخداوند اینه که این ظرف ما رو از خودش پر میکنه . یعنی اینکه خداوند بدون اینکه به نوع ظرف ما و شکل اون توجه کنه اون رو پر از خودش میکنه و خداوند به شکل ظرف ما در شرایط زندگی مادی ما حلول میکند .
پس با این مدل باوری که نسبت به خدا میسازیم همه موضوعاتی که شما برای ما آموزش دادین قابل درکه ، اینکه خدا چطور برای همه عادله ، اینکه چرا شرایط زندگی ما انسانها باهم متفاوته ، اینکه چطور خداوند آسمانها و زمین رو مسخره ما کرده ، اینکه چرا هر چی سنگه پیش پای لنگه ، اینکه چشم زخمی وجود ندارد ، دعا و نفرین در حق ما تاثیری در زندگی ما نداره ، اینکه چرا به طور معمول ثروتمندان ثروتمندتر میشوند و فقرا فقیرتر ، اینکه هیچ قدرتی در زندگی ما اثرگذار نیست ، اینکه خوشبختی و بدبختی ما در دستان خود ماست و اینکه برای خلق خوشبختی ما به هیچ عاملی بیرون از خودمون نیاز نداریم ، اینکه سپاسگزاری چطور نعمت های بیشتری وارد زندگی ما میکند و کفران ( توجه به نداشته ها) نعمت چطور نعمت ها رو از زندگی ما خارج میکند ، اینکه چطور رویاهای ما رویا نیستند بلکه به حقیقت میپیوندند، اینکه تجسم کردن خواسته توهم نیست ، اینکه چرا باید افسار کلام ما در دستمون باشه ، اینکه چرا باید ورودی هامون رو کنترل کنیم اینکه چرا باید توکل کنیم ، اینکه چرا باید وابسته نباشیم و احسامون متکی به خودمون باشه ، اینکه چرا نباید از دیگران توقع داشته باشیم ، اینکه اینکه چرا نباید نق بزنیم ، اینکه نمیتونیم کسی رو خوشبخت یا بدبخت کنیم ، اینکه حق الناسی وجود ندارد ، اینکه اگر در ظاهر به کسی ظلم کنیم فقط و فقط به خودمون ظلم کردیم ،اینکه نخوام منجی باشم ، اینکه نخوام زور بزنم ، اینکه تکاملم و طی کنم و باصبر فقط شکل دلخواه ظرفم رو بسازم ، اینکه طمع نکنم اینکه عجله نکنم ، اینکه چرا باید خوش بین باشیم و حسن ظن داشته باشیم ، اینکه چرا باید این فایل ها و سریال های زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا رو هزاران بار ببینیم، اینکه چرا باید به زیبایی ها توجه کنیم ، اینکه همه ما از خداییم و به سوی خدا بازمیگردیم ، اینکه رکود معنا ندارد ، اینکه مریضی و سلامتی دست خودمونه ، و هزاران موضوع دیگه از این دست .
پس ما هر لحظه در حال خلق زندگی خودمون هستیم ( یا آگاهانه و یا ناآگاهانه )
درک این موضوع یک آدم دیگه ای از ما میسازه ، آدمی که هیچ ربطی به قبلش نداره ،
خدایا شکرت برای این درک.
استاد من قبلاً حتی جرات نمیکردم جور دیگه ای به خدا نگاه کنم . انصافا یک سری چیزها رو فقط تقلید میکردم . نماز میخوندم ولی خیلی وقتها با حس بد . میگفتم همینه و جور دیگه ای نمیشه . ببین فلان کس چی گفته ، و البته اینم بگم که درونم شدیداً به دنبال حقیقت هم بود و در ارتباطم با نحوه زندگی دیگران متعصبانه برخورد نمیکردم و به همه احترام میذاشتم و انگار درون من نبردی بود بین اصل و حقیقت که روح من فریاد میکشید و ذهن من که پر شده بود با باورهای نامناسب و مناسب. و من مطمئنم اگر چه طبق یک سری باورها کار میکردم ولی نگاه حقیقت جویی من ، منو به سمت شما هدایت کرد و خدا رو بابت این هدایت سپاسگزارم . یاد آیه سوره ضحی افتادم که چند روز پیش فایلش رو برامون گذاشتین ، ( و وجدک ضالا فهدی) وای که چقدر این فایل رو دوست داشتم . خدایا صد هزار مرتبه شکرت .
استاد من قبلاً ها یک بار کامل ترجمه قرآن رو خوندم و نکاتش رو به زعم خودم استخراج کردم و نوشتم . البته الان که نگاه میکنم خیلی درک درستی نداشتم اونم با اون نگاه و گاها تعصباتی بوده که در ذهنم داشتم و الان خیییبیلی مشتاق شدم و تصمیم گرفتم بعد از آزمون تخصصی ام (در حوزه صلاحیت محاسبات مهندسی عمران) با این شیوه که شما گفتین چندین بار پشت سر هم ترجمه قرآن رو بخونم و با باورهای جدیدم به درک های بهتری برسم و رها تر و قوی تر از همیشه به قوانین اون عمل کنم
میدونید استاد اینکه گفتین بچه ها بیاین در مورد مسایل دینی با تفکر و با تعقل نه با تقلید به راهکار برسید شجاعت میخواد ، هر کسی نمیتونه خلاف جریان عوام حرکت کنه ، این نیاز به جسارت و شجاعت و ایمان داره و من اینو قوی تر از قبل در وجودم میبینم و سپاسگزار خدای خودم هستم
اینکه به ما کد دادین تا بیایم و آیات عذاب رو دنبال کنیم و ببینیم در چه موضوعی هست عالی بود
اینکه بعضی ریشه های مهم در قرآن رو بهمون آموزش دادین تا اونها رو در قرآن دنبال کنیم عالی بود ، امید به خدا این اقدام رو حتما انجام خواهم داد.
و در آخر از خدای خودم بینهایت سپاسگزارم که منو هدایت کرد تا درکم رو از جلسه پنجم دوره مهاجرت به مدار بالاتر بنویسم و ستاره قطبی خودم رو تیک بزنم و از استاد بزرگوارم و خانم شایسته همراه و دوست داشتی ام بینهایت سپاسگزارم
بنام خدای رزاق و هدایت گر من
سلام و درود به استاد عزیزم و خانم شایسته گرامی
سلام و درو به خانواده صمیمی و بزرگ عباس منش
قدم اول برای درک سیستمی بودن خداوند اینه که کتاب چگونه فکر خدا رو بخوانیم و بخونم، البته که چند بار چند بار خوندم ولی بازم نیازه که اون آگاهی ها مرور بشه و دریافت های جدیدی ازش خواهم داشت.
تصمیم گرفتم هر روز یک سوره از قرآن رو بصورت صوتی گوش کنم تا با به دریافت های خودم عمل کنم هر چند اگر خیلی با دریافت و باور های قبلی من در تضاد باشند.
دوست دارم مفهوم دقیق الهامات و هدایت و بفهمم و پارو ها رو رها کنم تا این قایق خودش من و ببره به هر جایی که دلش خواست.
در پناه رب رزاق و هدایت گر